live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
  • چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
  • درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
  • انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
  • سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
  • وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
  • چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
  • قانون تغییر مکان زندگی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    194MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    25MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ربابه و محمد و سام» در این صفحه: 1
  1. -
    ربابه و محمد و سام گفته:
    مدت عضویت: 1667 روز

    به نام رب الارباب

    سلام به استاد عباسمنش دوست داشتنی و همه دوستان همفرکانسی ام در این سایت الهی

    من میخوام اتفاقی که همین 10 روز پیش در بانک برایم همسرم اتفاق افتاده را براتون بنویسم و بگم واقعا قوانین دقیق و دقیق کار میکنه و این ما هستیم که سرنوشت خودمون را رقم میزنیم .

    همسرم برای یک کار بانکی یه سر میرن بانک .همسرم میگه اگه قبلنای من بود هی گله و شکایت میکردم که چرا این همه افراد نشستند تو بانک و فقط 2 تا باجه باید کار راه بندازند و بقیه باجه ها بیکار نشستند و کلا از رییس و کارمندها گرفته تو ذهنم ازشون شکایت میکردم .این سری که وارد بانک شده بودند شماره گرفته بودند و نشسته بودند و میگفتند که 40 نفر تا نوبتشان مانده بود و باید صبر میکردند تا نوبتش برسه.

    همسرم میگه همون لحظه شروع کردم ببینم چه زیباییهای تو بانک وجود داره مشغول اونها شدم و داشتم تحسین میکردم و حتی باجه هایی که کار مردم را انجام میدادند تحسین میکردم و همچنین تمیزی بانک و حتی گلدانهای گلی که اونجا بود را نگاه میکردم و تحسین میکردم یهویی یک نفر از پشت به شانه ام زد و یک شماره به من داد .همسرم میگه اصلا پشت سرم را هم نگاه نکردم و فقط شماره را گرفتم و تشکر کردم .داشتم شماره ای که به من داده شده را نگاه میکردم که در همین حین شماره ای که به من داده شده بود را خواندند و من همان لحظه با خوشحالی رفتم و کارم به عالیترین شیوه حل شد و کار بانکی ام را انجام دادم و دراسرع وقت همه چیز به بهترین شکل انجام شد.

    وقتی همسرم این اتفاق را برایم تعریف کرد واقعا شاد شدم و یاد قانون بدون تغییر خداوند افتادم احساس خوب = اتفاقات خوب.

    استاد عزیزم بابت فایلهای خانه تکانی ذهن که بصورت گام به گام در سایت گذاشته میشه ازتون سپاسگزارم.از خانم شایسته ی دوست داشتنی هم که وقت ارزشمندشون را برای ارایه چنین فایلهای بینظیری میگذارند هم بینهایت سپاسگزارم.

    استاد انگار دوره بینظیر 12 قدم برام تکرار میشه و یه جاهایی میبینم با اینکه من روزها این فایلها را گوش میدم و عمل میکنم ولی باز هم کم هست و باید تکرار و تکرار و تکرار کنم و هرگز از این مسیر زیبا و جاده آسفالته خارج نشم و همچنین مغرور نشوم که تا به الان که به اینجا رسیدم همش هدایت خداوند بوده و من خودم بدون هدایت خداوند هیچی نیستم.

    این کامنت بماند به یادگار از 1403/07/21

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: