live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
  • چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
  • درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
  • انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
  • سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
  • وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
  • چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
  • قانون تغییر مکان زندگی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    194MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    25MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صبا» در این صفحه: 1
  1. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    سلام

    قدم 17-

    چکار کنم بعد از یک مدت ، کار کردن روی باورها رو متوقف نکنم؟

    چقدر باور داری نوشتن ، احساس سپاسگزاری ، کار کردن روی ذهن ، تمرکز به نکات مثبت و… داره نتایج مطلوب به وجود میاره؟

    در نهایت همه این ها میرسه به احساس خوب داشتن.

    وقتی یه مدت انجام میدی متوجه میشی که تغییرات به وضوح ایجاد میشن و نمیتونی کتمان کنی که ذهنت قدرت خلق کنندگی داره.

    اما ذهن فراموش کاره ، ممکنه با عمل به قوانین یه اتفاق خوب رو رقم بزنی و یادت میره عاملی که تو رو برد به سمت خواسته ات چی بوده؟ بعضی ها به این نتیجه میرسن که قانون جواب نداد ، بعضی ها یکم بیشتر فکر میکنن و میگن تا وقتی که داشتم طبق قانون عمل میکردم جواب میداد.

    راه های ویران کردن یک رابطه عاطفی سالم:

    فراموشی نکات مثبت

    درگیر حواشی شدن

    گیر دادن

    غر زدن

    تمرکز بر نکات منفی

    حالت وابستگی

    به جای اینکه خودم حال خودمو خوب کنم انتظار داشته باشم اون شخص کاری انجام بده که من خوشحال بشم.

    عامل اصلی رسیدن به خوشبختی چی بوده؟ همون رو اصل قرار بدیم و روش بیشتر کار کنیم.

    مدام احساسات و افکار رو اسکن و مانیتور کنیم.

    سپاسگزاری توی هر حالتی معجزه میکنه.

    در هر حالتی که هستی سپاسگزاری کاری میکنه یه پله بالا تر بری و بهتر بشی.

    سپاسگزاری واقعی قلبت رو باز میکنه، احساست رو خوب میکنه، تمرکز میره روی نعمت ها زیبایی های اطرافت ، بدنت رها میشه ، درد ها کم میشه

    بعد از سپاسگزاری واقعی نعمت ها میان، پشت هم اتفاقات بهتر و بهتر میشن.

    لیست نعمت ها رو بنویسی خیلی کمک میکنه.

    کسانی که سپاسگزاری واقعی انجام میدن نه غمی دارن نه ترسی.

    برای توانایی ها و استعدادهامون سپاسگزار باشیم.

    درباره کارهایی که میتونیم انجام بدیم ، ویژگی های مثبتی که داریم و ظاهرمون.

    فرقی نداره با نوشتن ، گفتن ، تجسم و…

    هرطور که راحتی سپاسگزاری کن.

    همون موقع هم نتایجش میاد چون داری بر چیزای مثبت تمرکز میکنی و میتونی ذهنت رو کنترل کنی.

    تو میتونی ظاهر قضیه رو تغییر بدی اگه کانون توجهت رو تغییر بدی و شرایط دلخواهت رو خلق کنی.

    بحث اصلا بحث رقابت کردن و زودتر رسیدن و کمبود نیست. تو بشین قشنگ رو باورهای خودت کار کن تمرکزت رو بذار رو چیزی که دوست داری چون بقیه ای وجود نداره همه معلول هستن و تمرکزشون روی نازیبایی ها و مشکلاته.

    دنیای تو تغییر میکنه.

    مثلا امشب یکی از هم خوابگاهی های من مدام درباره هم اتاقی جدیدشون که تازه اومده و به وسایل بقیه دست زده و… صحبت میکرد و تمرکزش کاملاااا روی ناخواسته هاش بود و جالبیش اینه که هر هم اتاقی جدیدی میاد براشون ازش ناراضی هستن و باهاش دعوا دارن و هیچ وقت از خودش نمی پرسه چرا هر کس میاد تو اتاق ما بد و ناسازگاره اما من الان میدونم که به خاطر تمرکز لیزری هست که روی نازیبایی ها و مشکلاتش گذاشته.

    من به جاش دارم از ناخواسته هام اعراض میکنم ، چند روز پیش بحث یه آدمی شد که دوستم پشت سرش حرف زد و من با رفتار هایی که ازش دیده بودم می تونستم کلی دل به دلش بدم و باهم بشینیم یه دل سیر غیبت کنیم پشت اون آدم اما بهش گفتم دوست ندارم پشت سرش حرف بزنم و دوستم کلی ناراحت شد و گفت چرا یهو قدیسه شدی و کیف میده پشت سر بقیه حرف بزنیم ولی من از موضعم پایین نیومدم و یه کلمه هم صحبت نکردم و به جاش خوبی هایی که اون آدم داشت رو تو ذهنم یادآوری کردم.

    خدارو شکر میکنم بابت احساسم.

    خدایا شکرت که توانایی خلق کردن دادی

    ازت ممنونم برای این همه نعمت بی شمار

    خدایا شکرت

    ممنونم استاد عزیزم

    ممنونم خانم شایسته و تیم محترم سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: