سرفصل آموزش های این فایل:
- چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
- چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
- درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
- انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
- سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
- وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
- چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
- قانون تغییر مکان زندگی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه194MB26 دقیقه
- فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه25MB26 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و همفرکانسیهای بی نظیرم .
توی بحث سپاسگذاری من دفترها پر کردم و تمرین ستاره قطبی رو با سپاسگذاری شروع میکنم و هر روز صفحات دفترم پر میشه از این موضوع
.جالبه چند وقت پیش یه تجربه شبیه تجربه شما داشتم .
یه روز رفته بودم دادگاه که پیگیر پرونده م باشم و بدون وقت قبلی رفته بودم .
اول که وارد شدم به من گفتن امروز خیلی شلوغه و ما نمیتونیم جوابگوی شما باشیم و حتی سیستم قطعه .اما من امیدوار بودم که صبح توی ستاره قطبی از خدا خواسته بودم امروز یه جواب حداقل به من بدن و گفتم انشاالله امروز با روی خوش از من استقبال میشه و جوابگوی من خواهند بود .
به هر حال توی سالن انتظار نشستم و شروع کردم به شکر گذاری .چند ساعت گذشت و دادگاه خلوت تر شد . دوباره وارد اطاق مدیر شدم و ازش خواستم ببینه پرونده من توی چه مرحله گیر کرده ؟ آقای مدیر گفت پرونده تون نیست و سیستم قعطه و از ما کاری بر نمیاد . دیگه داشتم ناامید میشدم که همکار مدیر گفتن بزارید برم داخل اطاق قاضی شاید اونجا باشه . بعد چند دقیقه گفت قاضی شما رو خواسته با اینکه من اصلا اونروز وقت نداشتم پیش قاضی برم . داخل که شدم قاضی چندتا سوال درباره موضوع پرونده کرد و شروع کرد به مطالعه بعد پرونده رو برداشت و خودش برد بیرون به مدیر دستور داد از چندتا صفحه پرونده کپی بگیره ،بعد اضافه های پرونده رو جدا کرد و همه چیز و درست و مرتب کرد .با اینکه آخر وقت گذشته بود و باید تعطیل میکردن حدود یک ساعت اضافه برای من وقت گذاشت و پرونده رو خلاصه کرد ،از من پرسید چند وقته که درگیر این پرونده هستید ؟ گفتم 7 سال . سرش رو تکون داد و از مدیر خواست اولین وقت نزدیک رو برای پرونده من بزاره و به مدیر گفت خدا رو خوش نمیاد این بنده خدا چند سال الاف باشه توی دادگاه . در همین حین در باز شد و رئیس کل دادگاه وارد اطاق شد و از قاضی تشکر کرد که تا اون وقت برای ارباب رجوع وقت میزاره و گفت از شما تعریفات زیادی شده توی این مدت ، اونجا من فهمیدم اون قاضی تازه وارد اون شعبه شده و مورد لطف و احترام همه بود . وقتی از اطاق خارج شدم مدیر گفت با اینکه وقت نداشتید خیلی شانس آوردید امروز . وقتی از شعبه اومدم بیرون دیدم کل دادگاه تعطیل شده و فقط همون چند نفر توی همون شعبه مونده بودن تا کار منو راه بندازن ،من تا خونه فقط از خوشحالی و اتفاقات مثبتی که واسم افتاده بود گریه کردم و خدا رو شکر کردم .
وقتی موضوع رو تلفنی واسه وکیلم تعریف کردم ایشون باور نمیکرد و میگفت قاضی جواب وکلا رو نمیده چجوری برای شما پاشده خودش پیگیر پرونده شده ؟ اما من میدونستم این موضوع از کجا آب میخوره و چی باعث این معجزه شده که کسی باورش نمیشه .
خلاصه که من با دوره 12 قدم معجزه ها دیدم .ایمانم قوی شد و بر این باور رسیدم که همه اتفاقات زندگی رو خودمون خلق میکنیم و انسان چه توانائیهایی داره .
چند روز پیش توی تفسیر قرآن آقای دکتر بازرگان شنیدم که میگفتند اگر انسانِ فلجی نفر اول مسابقات جهان نشه قطعا خودش نخواسته و تلاش نکرده وگرنه اراده انسان اینقدر قویه که میتونه هر آنچه بخواد خلق کنه .
با این معجزات هر روز بر ایمان و باورهای من افزوده میشه ومن این خوشبختیها رو بعد از خدا از راهی که شما بهم نشون دادید دارم استاد .دست خداوند همه جا و هر لحظه پشت و پناه شما باشه بهترین استاد دنیا .