live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
  • چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
  • درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
  • انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
  • سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
  • وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
  • چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
  • قانون تغییر مکان زندگی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    194MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    25MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا صادقی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4047 روز

    خدایا شکرت بخاطر همین لحظه

    با سلام به همه ی عباس منشیهای عزیز

    میخواستم یه موضوعی را برای دوستانی که با شکرگزاری ارتباط نمیگیرن بگم که من هم اول این طور بودم برای اینکه وارد مدار شکرگزاری بشید اول از خدا هدایت بخواهید من خودم دو سه سال پیش از خدا خواستم و هدایت شدم به خواندن کامنتهای دوستان ثروت ۳ برای شما شاید فرق کنه به مدت دو ماه صبح تا شب فقط کامنت را میخوندم وقتی میگم صبح تا شب واقعا اینطور بود چون اونموقع سر کار نمی رفتم و کلی هم بدهی داشتم هر روز این کار را میکردم چون دوستان در صحبتهاشون از خداوند شکرگزاری میکردند و من با خواندن آنها در واقع شکرگزاری را تکرار میکردم روزهای اول که شروع کردم کمی حس و حالم خوب شد و وقتی ادامه دادم این انرژی و عشق الهی در وجودم رشد کرد حجم این عشق آنقدر زیاد بود که وقتی از خواب بیدار میشدم ناخودآگاه شکر گزاری میکردم نمیدونم از چی

    ولی این عشق شروع به فوران میکرد اون داشت به من عشق میداد و این عشق به دنیای بیرون می رفت طوری شده بود وقتی شکر گزاری میکردم درونم هم داشت از من تشکر میکرد یک عشق دو طرفه ایجاد شده بود اون خورشید درونم هویدا شده بود انگار دیگه هیچ خواسته ای واسم مهم نبود جز اون من به او وابسته شده بودم و داشتم از لحظه لحظه زندگی با اون عشق لذت میبردم فقط اون رو میخواستم و بس

    و ناگهان خواسته ام پدیدار شد که فروش آپارتمانی بود که پولش را نیاز داشتم

    اما مشغول فروختن خانه و …..شدم

    و عشق وجودم و آن خورشید درونم را مدفون نجواهای ذهنم شد و از هر روز دورتر دورتر شدم

    و خواسته هایم جایگزین خدای درونم شد

    و نه تنها به خواسته هایم نرسیدم از آن عشق ناب دور شدم

    و با شروع دوره ی ۱۲,قدم شکرگزاریم شروع شد و خورشید درونم در حال طلوع است

    از همه ی دوستان و خودم میخواهم که فقط ادامه بدهیم نتیجه ها در تداوم هویدا میشود

    راه شکرگزاری خودمان را پیدا کنیم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: