live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
  • چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
  • درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
  • انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
  • سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
  • وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
  • چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
  • قانون تغییر مکان زندگی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    194MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    25MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعید» در این صفحه: 1
  1. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 647 روز

    به نام خدا

    سلام عزیزان

    برای منم این اتفاق پیش امده که اون نعمت رو نداشتم و الان دارم و بعد یه مدتی بدیهی شده و دیگه اون احساس خوب کمرنگ شده و من برای این که بتونم برگردم به اون احساس به خودم یاداوریش میکنم که ببین این نتیجه قانون هست و به خودم میگم

    یا موقعیکه مینویسم واقعا میفهمم چقدر زندگیم رو نعمت ها احاطه کرده و حرف استاد رو کاملا قبول دارم . تمرکز بر نعمت ها رو من باید سرلوحه زندگیم قرار بدم.

    در رابطه با این موضوع من یه بسته سفارش داده بودم که برام بیارن و مدتی طول کشید و بلاخره بعد مدت ها اوردن و زنگ زدن که بیا ببر من اولش خیلی ناراحت بودم .به خودم میگفتم غرور نزن و به زور شروع میکردم به کنترل ذهن به دیدن زیبایی ها و سپاسگذاری و رسیدم اونجا که کارام انجام شد ولی باز یه شرایط ناراحت کننده همونجا اومد و من سعی میکردم حالم رو خوب کنم و موقعی که برگه تحویل رو گفتن بده به انباردار. انباردار نبود و من مجبور بودم که به مدت نامعلومی صبر کنم و همون جا یه ادم گفت بیا برات انجامش میدم و با اینکه وسیله سنگین بود کمک کرد برای حملش و هم اینکه با اینکه وسیله نداشتم خداوند به راحتی یه ماشین جور کرد و بنده خدا این وسایل رو که بزرگ بودن اجازه داخل ماشینش گذاشت و در ادامه شبش ده برابر اون وسیله سود کردم و لذت ببردم

    تمام زندگی روی باورهای من میچرخه و من فرمانده زندگی خودم هستم . شما در تمام فایل ها از باورها میگین و تمام اصل زندگی باور من به خودم است و مهمه که من در این مسیر کنترل ذهن کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای: