live | چگونه با قانون آفرینش، خواسته هایم را خلق کنم - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-28 02:21:012024-11-08 04:55:01live | چگونه با قانون آفرینش، خواسته هایم را خلق کنمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند جان
کسایی که باورهای نادرست دارند نمیتوانند پیشرفت کنند . بعضی ها هستن میگن که یوتیوب اشباع شده ولی خب هستند عده ای که بسیار درامد دارند یا مثلا میگن بازار املاک خوابیده و فایده نداره ولی درحالی که هستند افرادی که فروش های میلیاردی دارند یا میگفتن بازار گوشی اشباع شده اما میبینیم هر روز علاوه بر اینکه سامسونگ بالای چندساله گوشی میفروشن و شرکت های جدید تو صنعت اومدن اما هر روز مشتری و سودشون بیشتر میشه و نشون میده باورها در رشد و پسرفت خیلی تاثثیر داره
مورد دوم تمرکز روی کار. که خیلی ها روی کاری که انجام میدن تمرکز ندارند و به قول استاد معلول هستن . و با یک دست میخوان چندتا هنوانه بردارن که نمیشه . خود من نمونش بودم که عجله زیاد داشتم و فقط میخواستم زود ثروتمند بشم اما دنیا قانون داره .
نکته مهم که استاد میگه حتا خودش انتخاب کرده که چه افرادی حتا به سایت بیان .
افرادی که امادگی دارن و استاد باورها ی درستی ساختن وجزئیات هدف رو مشخص و باورسازی کردن.
و استاد این باور رو به خودشون و کارشون دارن و بهترین محتوا را تهیه میکنند و احساس لیاقت و ارزشمندی برای خوش و کارهاش قائله.
کسایی که عاشق کارشون هستند و باورهای درست دارن واقعا پیشرفت میکنند . با نمونه های زیادی از این افراد کار کردم . که از صفر به ثروت رسیده بودند
سلام
خواسته ات را اول کامل مشخص و واضح کن بعد باور کن که بهش میرسی باورهای هم جهت با خواسته ات را داشته باش و بعد با تمرکز کامل و رعایت قانون تکامل بهش میرسی
هیچ خواسته ی غیر ممکنی نیست اگر کسی توانسته به آن خواسته برسه پس تو هم میرسی الگو پیدا کن باور کن بهش میرسی
دولت و جامعه و مملکت هیچ تاثیری در زندگیه تو و سرنوشت تو ندارد خودت هستی که داری زندگیتو خلق میکنی
حواست باشد در مسیر رسیدن به خواسته ات باورهایت درست باشد تا لذت ببری از مسیر رسیدن به خواسته ات خودت را مقایسه نکنی چشم و هم چشمی نکنی و قانون تکامل را باور کنی تا با احساس خوب به خواسته ات برسی
تو خودت با باورهایت خالق زندگیه خودت هستی هیچ عامل بیرونی ای مطلقا تاثیر ندارد
الهی شکرت.
سلام ب استاد نازنیم
بازم ی فایل عالی و فوق العاده مثل همیشه
حتی لایو با شماهم با همه افراد فرق داره
با کیفیت بالا و فوق العاده عالی
استاد جان حرفای شما تحت محور تمرکز کردن روی کارمون بود
بله باید روی کارامون در همه جنبه ها تمرکز داشته باشیم
تمرکز روی یک کار خیلی بهتره
نتیجه های بیشتری ب همراه داره
تمرکز روی ی کار مشخص حس و حالمون بهتره
بله کارمون هم نمیشه ب بقیه بسپاریم
نمیشه ی جا سرمایه بزاریم
و بدیم تحویل بقبه
و بریم دنبال ی کار دیگه
اینجوری تمرکز کافی نداریم روی اون کار
و نتیجه مطلوب نمیگیریم
باید روی کارمون تمرکز داشته باشیم
استاد جان دوستتون دارم
سلام استاد
استاد من یه شناختی به خودم در زمینه ی کسب و کارم رسیدم، که خداوند به طرز عجیبی هدایتم کرد. طوری که واقعا مبهوت شدم از کار خداوند.
یجورایی به مبحث تمرکزی که توی این لایو صحبت کردید مربوطه، اومدم الهام تازه رو باهاتون به اشتراک بزارم.
دوسال و چندماهی است که از برنامه های الهی شما استفاده می کنم، یک سال و نیمی است که شروع به کار در زمنیه ی مورد علاقه ی خودم کردم، سایت داری و تولید محتوای آموزشی زبان برای کودکان، و قرار دادن در سایتم، قبل از اون اصلا سایت نداشتم نمیدونستم وردپرس، دامنه، افزونه ها، طراحی سایت و … چی هستن و چطوریه داستان، و کلی کلی مساله حل کردم در این مسیر و رشد کردم و بی نهایت لذت بردم.
کلی ایده های عالی بهم الهام میشد و من بلافاصله اجرا می کردم. ولی کارم یه ایرادی داشت که منجر به موفقیت در اون نمی شدم. و من آگاه نبودم بهش که اون ایراد چیه! البته الان فهمیدم ایراد بوده، درحالیکه تا الان به عنوان نقطه ی قوت بوده نه ایراد! اصلا فکر نمی کردم چیزی که اینهمه ازش راضی ام و مایه افتخارمه، همون چیزیه که منو از موفقیت در زمینه ی کاری که شروع کردم باز میداره! و وقتی خداوند به ذهنم آورد که این الگو دوبار دیگه هم در زندگیم تکرار شده، واقعا هاج و واج مونده بودم، با خودم می گفتم: عه، راست میگه ها (منظورم خداوند بود) راست میگه من سری های پیش هم اینطوری عمل کردم و کاری که شروع کرده بودم به آخر نرسید هیچکدوم و سایتم هم سومین مورد بود.
و ایراد کار من، اجرای ایده ها بصورت همزمان بود. یا بهتره بگم وقتی که ایده ی قبلی به اندازه ی کافی رشد نکرده، من ایده های بعدی رو هم اجرا می کردم. سعی کردم به طرز کار خداوند در طبیعت بنگرم، دیدم توی کشاورزی و باغبانی، وقتی یک نهال رو می کارن، تا وقتی اون درخت جوان هستش، اون شاخه های اضافی که از تنه ی اونها رشد می کنه رو هرس می کنن تا ساقه ی اصلی درخت به اندازه ی کافی رشد کنه و قوی بشه. درحالیکه کاری که من قبلا انجام میدادم این بود که اجازه میدادم شاخه های اضافی هم از مواد مغذی تغذیه کنن و اینطوری اون درخت به شدت به شدت کند رشد می کرد، و من هرچقدر انرژی براش میزاشتم، تمرکز و وقت هم میزاشتم بازم اون درخت اونطوری که باید رشد نمی کرد. (وقتی به ایراد کارم پی بردم توی نت در مورد هرس درخت ها سرچ کردم و خوندم، جمله اش این بود: وقتی شاخه های اضافی رو هرس کنید، تنه ای اصلی درخت رشد به شدت سریعی خواهد داشت.)
این حرکت رو من دوبار دیگه هم انجام داده بودم، یادم میاد یبار پروژه ی کاردانی که برنامه نویسی کتابخانه با دوستم داوطلبانه قبول کرده بودیم و یکبار هم پروژه برنامه نویسی اندروید خودم برای خودم تعریف کرده بودم و شروع کرده بودم تا به عنوان نمونه کار بسازم. اتفاقی که افتاده بود این بود که اینقدر منو و آیتم، بخش هایم مختلف گزارش گیری و باید و نباید و ایده های دیگه به پروژه اضافه کرده بودم که این پروژه ها اینقدر بزرگ می شد که من تا نصف اون هم نمیرسیدم، با اینکه ساعت ها و ماه ها پای کار می موندم. زمان تحویل پروژه دانشگاه مجبور شدیم برنامه آماده از اینترنت دانلود کنیم و تحویل دادیم. پروژه اندروید برای نمونه کارم هم بعد از ماها پای کار بودن و البته فرکانس فرستادن (بدون نمونه کار داشتن) وارد یه گروه شدم و برنامه نویسی کار کردیم به فضل پروردگارم با این قوانین بی نظیرش.
در مورد سایتم هم هدف من ارائه ی کارتون های انگلیسی بود که به سبک خاصی بود و روی کودکان اطرافم، قبلا حتی بدون اینکه قصد آموزش داشته باشم اجرا کرده بودم و نتیجه گرفته بودم، وقتی سایت زدم، حدود 70 تا کارتون آماده کردم، بعدش ایده های مختلف می اومد، اونارو اجرا می کردم. البته همه ی اون ایده ها عالیه، مطمئنم و هم اینکه از هر کدوم از ایده هام یکی دوقسمت آماده کردم از مشتری هام (انگشت شمار هستند) بازخورد خیلی عالی گرفتم. ولی در کل سایت رونق نمی گرفت. و اصلا هم بحث درنظر گرفتن تکامل و عجله داشتنم نبود، خودم خوب حس می کنم! بحث اینجا بود که من از هر ایده یکم پیش رفته بودم، و الان نمیرسیدم همه رو باهم اجرا کنم، یجورایی سخت پیش میرفت. دست تنها هم هستم فعلا برای سایتم، از کدنویسی، طراحی و تولید محتوا و پشتیبانی و غیره، همه اش به عهده ی خودمه، درامدی خاصی نداشتم که بخوام سیستم بسازم فعلا.
طبق آموزه های شما من متوجه شدم که نباید از این شاخه به اون شاخه بپرم که رعایت می کردم.
و بارها شنیده بودم که ایده های الهامی را اجرا کنید، و من اجرا می کردم و ذره ای هم فکر نمی کردم اشکال کار من در شروع کسب و کار اینه. حالا بخاطر مداری که توش هستم، نه توی کامنت ها به چنین موردی برخوردم که آگاه بشم و نه توی فایل هاتون شنیده بودم که ایده هارو همه رو باهم اجرا نکنید، شایدم در محصولات کامل و با جزئیات توضیح داده باشید ولی من چون محصولی ندارم فعلا، نمی دونم.
ولی وقتی از خداوند با آرامش (نه عجله یا حس بد) فقط راهنمایی خواستم که من باید چه کار کنم که کسب و کارم رونق بگیره، خدایی که به درون و بیرون من آگاهه، خدایی که پاشنه های آشیل رو میدونه، حتی اونایی که ذهن منطقی ما زیبا جلوه اش میکنه، خدایی که از توانایی های من آگاهه، از احساس من، خدایی که میدونه من واقعا در این مدت تمرکز گذاشتم، انرژی گذاشتم و از همه مهمتر حالم خوب بوده، بخاطر اینکه در مسیر مورد علاقه ام حرکت کردم، و رشد کردم و کلی مبحث یاد گرفتم و کلی مسئله حل کردم. آره، همون خدای عالم، منو در یک لحظه هشیار کرد و به قلبم الهام کرد. و خیلی شیرین بود، اینطوری شروع کرد که تو اصلا وقتی تصمیم گرفتی سایت بزنی هدف اصلی و اولیه ات چی بود؟ اصلا من برای چی سایت زدم؟ سایت زدم که چی کنم؟ و برای جوابش موندم و سکوت کردم، که چقدر برای خودم شاخه و برگ درست کردم که از اون هدف اصلی و موضوع اصلی سایت باز موندم، یعنی هدف که تهیه اون کارتون ها بود، همون 70 تا یا نهایتا 100 تا شد، درحالیکه هدف من، خیلی خیلی بیشتر از اینها بود. در اصل من اون هدف رو ادامه ندادم.
البته وقتی مقاله ی خانم شایسته رو درمورد کمالگرایی بود رو خوندم، دیدم دقیقا یکی از مشکلات و زنجیرهای پای من کمالگرایی هستش، و سعی کردم رفعش کنم، برای مثال اگه قبل عباس منشی شدنم بود، حتما تمام آموزش هارو در زمینه ی سایت و وردپرس و طراحی و … یاد میگرفتم، حتما محتوایی که میخوام رو آماده می کردم، بعد اقدام میکردم برای راه اندازی و خرید سایت، ولی الان، قدم در راه نهادم و در مسیر آموختم و تجربه کردم و پیش رفتم. و این مسئله ام هم فکر می کنم یجورایی به کمالگرایی مربوطه، ولی کمی متفاوته، ( اجرای ایده ها همزمان، قبل از اینکه ایده ی قبلی به اندازه ی کافی رشد کنه ) نمی دونم دقیقا اسمش رو چی میشه گذاشت.
خلاصه اینکه، بخاطر به جای گذاشتن رد پا و بخاطر اینکه قلبم می گفت اینهارو بنویسم، اومدم هم با استاد الهی که اینقدر درس زندگی بهم داد، استادی که بهم یاد داد چطور با خدایی که همه چیزرو می دونه ارتباط بگیرم، چطوری سوال هامو بپرسم، چطوری جواب بگیرم، چطوری در مسیر علایقم حرکت کنم. استادی که با زندگی در بهشت و سفربه دور امریکا و بقیه ی فایل های ارزشمند بهم انگیزه داد، امید داد، واقعیت های بهشت رو نشون داد، و من حرکت کردم و دست از کارمندی و کار کردن برای دیگران برداشتم و شروع به کسب و کار خودم کردم. یک دنیا سپاس استاد بزرگوار. اومدم اینارو هم باشما به اشتراک بزارم و هم با دوستان عزیز دیگه، شاید این تجربه براشون مفید باشه.
وقتی به درک هایی می رسم، تا نیام و انتقال ندم قلبم آروم نمیشینه، انگار توی ذهنم یه پرونده بازه، انگار یه کار انجام نشده دارم، شایدم اینطوری با کامنت نوشتنم ذره ای ذره ای واقعا جبران کنم و بهای استفاده از دریای بی نهایت فایل های رایگان رو پرداخت کرده باشم. شاید اینطوری بتونم آگاهی هارو جاری کنم، سود (آگاهی) برسونم به استاد و دیگران، همانطور که خودم مدام دارم از فایل های استاد و کامنت های دوستان سود (آگاهی) دریافت می کنم. به هر دلیلی که هست، فقط میدونم وقتی چنین احساسی دارم، باید بیام و جاری کنم.
به نام خالق هستی و گرداننده اصلی
درود بر دوستان و استاد گرامی
استاد من عاشق تو و سایت بهشتی هستم .
استاد من امروز میخواستم بزنم تو جاده خاکی که امدم تو سایت بهشتی و زدم روی دکمه نشانه های من و این فایل فوق العاده برام باز شد و مغزم منفجر شد….
استاد خدایشش به موقع این فایل دیدم من قوه تخیل فوقالعاده عالی دارم و وقتی روی چیزی متمرکز میشم خیلی زود بهش میرسم
ولی من این تمرکز روی زندگی خودم نمیزارم
روی چیز های بیهوده مثل اینستاگرام میزارم و غرق میشم توش من که پارسال حداقل 5الی 6 سرم تو ایستاگرام بود و ول میچرخیدم ولی الان در هفته تقربا به دو ساعت رسیده ولی میخوام همین از بین ببرم که امروز این فایل دیدم و میخوام برم حذف کنم و تمرکز بزارم روی خودم
استاد من عاشقتم …..
در پناه حق سرزنده و سلامت باشید.
به نام خداوندی که رب العالمینه
سلام به استاد عزیزم
استاد نمی دونم واقعا نمی دونم چجوری می تونم این درکی که العان از این صحبت ها توی این فایل رو دارم رو توضیح بدم فقط اینو می دونم که باااید راجب این آگاهیی ها توضیح بدم بر ای پشرفت خودم
استاد چقدر از تکامل زیبا وکارا صحبت کردین که نباید انتظار یه شبه موفق شدن رو داشته باشم توی هیچ جای زندگیم واین یک رونده که با ادامه دادن ویک قدم یک قدم پیش رفتن یه روز میشه کلی نتایج بزرگ که هم برای خودم بزرگه هم از دید افراد بیرونی
چقدر زیبا راجب عشق وعلاقه توی هر کاری که می خوام انجام بدم گفتین که اگر من عشق وعلاقه داشته باشم از همون لحظه اول حتی بدون هیچ نتیجه ی مالی یا هر چیز دیگه ای من از زندگیم لذت میبرم فارغ از هر چیزی چون من جای درستمم
چقدر زیبا راجب این گفتین کع قرار نیست پول بیاد بعد من لذت ببرم بلکه قراره من لذت ببرم ونتیجه این لذت برن من لاجرم بشه پول وثروت
چقدر دل نشین از زندگیتون گفتین وتعهدی که داشتین که این انتایج رو آورده با خودش
العان در این زمان از زندگیم دارم به این درک میرسم که باید وبااید تعهدی داشته باشم واقعا بی چون چرا برای تموم خواسته هام چون با تعهده که همه چیز امکان پیدا میکنه
نکه قبلا تعهد نداشتم داشتم ولی العان تازه میفهمم تعهد داشتن یعنی چی وچقدر فاصله داره با وضعیت العانم توی زندگیم وچقدر جاهایی که شونه خالی کردم از پایبند بودن به تعهداتم و به همون منوالم نتایج نتایج محکمی نبوده العان اینو دارم میفهمم که واقعا باید تعهد داشت مثل شما تا نتایجی مثل شمارو بوجود آورد
ومیبینم که اون تعهدو یه جاهایی واقعا نداشتم ولی این دلیل نمیشه که نا امید بشم و سر خورده بلکه راهو داره برام روشن میکنه حالا که میفهمی باید اینجوری تعهد داشته باشی پس تعهدتو انجام بده ودیگه فقط ادامه بده با باور به اینکه جواب میده
استاد واقعا هنوزم نمی دونم چجوری راجب این فایل توضیح بدم فقط می دونمباید عمل کمم تا نتایجم تغیر بکنه واگر نتایجم هنوز تغیر محسوسی نکرده باید وباید بهتر کار بکنم روی خودم و تغیر بدم رفتار گذشتمو چون من نتیجه ای رومی خوام متفاوت از قبل خودم و این شجاعت رو از خداوند می خوام که کار رو برام آسان بکنه وراهنماایم بکنه تا قدم بردارم
استاد عزیزم این رو زا واقعا داره منو با خودم آشنا میکنه هم جنبه های منفیم هم مثبتم واین عالیه برای منی که دنبال بهبود خودمم ونقاط تاریک خودمو دارم میبینم تا لااقل فکری به حالسون بردارم طبق قانون خداوند
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
همیشه وقتی این صحبت های استاد در مورد حال خوب در زمان بدهکاری رو گوش میدادم با خودم میگفتم مگه میشه؟
این سوال برای این نبود ک بگم داره دروغ میگه انگار ی چیزی نو وجودم میدونست اینطوری باید باشه و ی سری باور باعث ب وجود اومدن آرامش و لذت حتی در بدترین شرایط بیرونی میشن
این سوال من از روی کنجکاوی بود از روی این ک جهان جوابمو بده ک چ جوری میشه منم ب این حالت برسم
هر لحظه دارم پیشرفت میکنم و باید برای موفقیت ب اون حالت برسم ک حال من در زمانی ک بهترین ماشین رو دارم با زمانی ک ندارم فرقی نکنه
یعنی احساس ارزشمندیم ب داشتن اون ماشین گره نخوره
حتی وقتی اون ماشین رو داشته باشم وقتی در دسترسم نیس یا وقتی پیاده هستم فک نکنم ک ارزشی ندارم و ارزش من اون ماشینه
من در نهایت ترین حالت ارزشمندی یا ارزشمندترین حالت ممکن هستم
یعنی این ک با داشتن بهترین نعمت ها این میزان ارزشمندی چون در نهایت ترین حالتش بوده نمیتونه بهش اضافه بشه
و همچنین وقتی ک ندارمش تو ارزشمندی من تاثیری نداره
در واقع ارزشمندی من از وجود من سرچشمه میگیره ارزشمندی من ب خاطر وجودیت منه
یعتی وجود خود منه ک ارزش داره ساطع میکنه
این ارزشمندترین حالت رو خداوند در وجود من قرار داده
درک این باعث میشه حتی من وقتی سوار الاغ شدم در لدت بخش ترین حالت ممکن باشم چون میدونم اون چیزی ک منو با ارزش میکنه درون منه
و چیزی ک سوار میشم هیچ تاثیری در این ارزشمندی نداره
با علم ب این موضوع میشود حتی در فدهکارترین حالت هم شاد بود
یعنی باید اونطوری باشیم
هدف همه ما از بودن در این سایت رسیدن ب آرامشه
البته هدف همه مردم دنیا چ بدونن چ ندونن همینه
اما ی عده مسیر رو اشتباه میرن شاید ب بهترین ها برسن اما آرامشی در کار نیس چون پایه کار درست شکل نگرفته و فقط دویدن ب سمت پول
این احساس ارزشمندی باعث میشه حرف مردم برامون بی اهمیت بشه چون خودمون رو فارغ از شرایطی ک در بیرون ما حاکمه با ارزش ترین میدونیم و این آرامش پایه تمام صبر برای موفقیت هاست
این آرامش باعث میشه عجله نکنیم ب خاطر حرف مردم
این باور باعث میشه جهان هم بهش واننکش نشون بده و انسان هایی رو وارد زندگیمون کنه ک ارزش واقعی مارو درک کنن و ارزش مارو ب ماشین یا …هر چیز بیرونی گره نزنن
اگر احساس ارزشمندیمونو ب عوامل بیرونی گره بزنیم دیگران هم برامون ارزش قائل نمیشن و جهان مثل آیینه عمل میکنه
جناب مولانا همتایید میکنن ک
این نسخه نامه الهی ک تویی
وی اینه جمال شاهی ک تویی
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب ک هر آنچه خواهی که تویی
بین اول ک مربوط ب همون ارزشمندی وجود ماست ب خاطر الله
و بیت دوم قضیه عکس العمل نشون دادن دنیا به باورهای ما بی قید و شرط و خارج از هر بهونه ای
خدای من شکرت بابت توانایی کنترل ذهن
خدای من شکرت بابت قوانین افرینش
خدای من شکرت بابت قدرت خلق
وقتی ارزویی دارم به چگونگیش کاری ندارم
چگونگی با خداست
خدایی که سریع العجابه
خدایی که اجابت میکنه
وقتی خواسته ای دارم
خواستمو واضح میکنم
باورای هم جهت میسازم
و هدایت میشم
وقتی خواسته ای دارم
تمام تمرکزمو میزارم روش
تمام فکرمو میزارم روش
تمام تعهدمو میزارم روش
وقتی خواسته ای دارم
از مسیرم لذت میبرم
چون زندگی یک تجربه است
یک مسیر است
خودم را با کسی مقایسه نمیکنم
میدانم که خودم جان
چقدر ارزشمند است
میدانم چقدر لطیف است
چقدر دوست داشتنی
و در پی موفقیت است
به او و گام هایش
اعتماد میکنم
و او را ارزشمند میدانم
فارغ از نتیجه ها
در پناه الله
سلام استاد عزیزم و مریم جان مهربان و همه دوستان جانم.
من این فایل رو چندین بار گوش دادم و هر بار با کمک این فایل کمی از مقاومت های ذهنم رو کم کردم.
استاد گفتن شاخ و برگ های اضافی رو بزن…
من همزمان چند تا کار رو با هم داشتم انجام میدادم و هیچ کدومشون درست پیش نمیرفت خیلی وقتها احساس خستگی، سردرگمی و اضطراب داشتم و همیشه وقت کم میاوردم، پیش خودم میگفتم اگه شبانه روزی بشه 48 ساعت هم من به کارام نمیرسم، از طرفی فایل «باور به فراوانی» استاد رو گوش داده بودم و مدام با خودم میگفتم من باید «باور داشتن وقت کافی» رو جایگزین «کمبود وقت» کنم. اما چطوری؟ باید شاخ و برگ های اضافی رو میزدم. اومدم یکی از کلاس هایی که سه جلسه هم رفته بودم کنسل کردم چون اولویتم نبود اولش مقاومت داشتم نگران قضاوتهای دیگران بودم و هزینه کلاس و حتی امتحان نهایی اون رو هم داده بودم اما تصمیم خودم گرفتم شاخ و برگ های اضافی رو بزنم من اول باید خودم رو اونطور که هستم بپذیرم من به عنوان یک انسان نیاز به خوردن، خوابیدن، خلوت کردن با خودم، تفریح کردن و…انجام یک سری کارهای شخصی دارم فراموش نکنم که درسته که باید برای آینده ام هدف داشته باشم اما در حال زندگی کنم خودم رو دوست داشته باشم با همه ی خوبی ها و بدیهایم و با همه ی نقاط قوت و ضعفم. الآن احساس رضایت بیشتری از خودم دارم، احساس آزادی و رهایی بیشتری میکنم، تکلیفم با خودم روشنه و یاد گرفتم که باید در هر برهه از زمان یک هدف مشخص رو با تمرکز و عشق دنبال کنم تا راحتتر، سریعتر و لذت بخش تر مسیر رسیدن به هدفم رو طی کنم.
امیدوارم این تجربه من برای دوستانم هم مفید واقع بشود.
در پناه الله یکتا شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد گرانقدرم و مریم جان توحیدی ام و همه دوستانم
گام 25
الهی شکر هدایت شدم که با احساس خوب و توکل بشینم پای اگاهی های این فایل
چند روزی بود که یکم احساس شلوغ پلوغی میکردم در مورد گوش دادن و تمرکز کزدن روی دوره ها و فایل ها چون میخواستم روی همش وقت بزارم و این منو محدود میکرد تا اینکه امروز خودمو سپردم به خداوند و گفتم هدایتم کن یه حسی درونم گفت بیام گام 25 رو تمرکزی کار کنم به جای اینکه به همه چیز با هم فکر کنم بقیه کارامو توی ذهنم بستم و نشستم
انگار استاد داشت با من حرف میزد
مخاطبش من بودم
اومد در مورد تمرکز گفت چون من خیلی شاخ و برگ داده بودم چند روزی به همه چیز با هم فکر میکردم و داشتم فلج میشدم که خدا هدایتم کرد
یکی از درگیری هام بیزینسم بود
تا اینکه استاد گفت چی میشه که یه بیزینس جواب میده ؟
1. یه عالمه باور مناسب میخواد که من ندارم
2.یه عالمه تعهد میخواد که من ….
یه عالمه انگیزه و عشق میخواد
یه عالمه تمرکز میخواد که من …
میخواد که ناامید نشیم و ادامه بدیم
ایمان میخواد
خودمونو مقایسه نکنیم
و لذت ببریم از مسیر تا نتیجه هم خودش بیاد
من رفته بودم نقطه مقابل همش که دقیقا ربط داشت به ذهنم و نجواهاش
خلاصه اینکه استپ کردم و بررسی کردم و با خودم فکر کردم و در لحظه چند تا باور و الگو رو بررسی کردم حسم خوب شد و بعد چند تا ایده اومد که دو سه تاییش با شرایط حال حاضرم جور بود که نوشتم انجامش بدم بقیه ایده ها هم توی زمان مناسبش وقتش باشه دوباره جهان بهم یاداوریش میکنه
خداروشکررررر که اماده دریافت بودم و چسبید بهم
باید باور کنیم که میشود تا راهش بهمون گفته شود
سپاسگزارم ازتون اینقدر خوب و ساده و قابل فهم توضیح دادین
الهیییی شکررر