live | فرایند تغییر باورها

سرفصل آموزش های این فایل:

  • “ثروت”، یک برنامه ذهنی است که باید در ذهن نصب شود و ذهنیت فرد را ثروتمند کند. وگرنه اگر ذهن فقیر باشد، چنین اهرمی از رنج و لذت در ذهن، هرگز به فرد اجازه دسترسی به ایده ها و راهکارهای ثروت ساز را نمی دهد؛
  • طبق تئوری ظرف آب در دوره روانشناسی ثروت 1، وقتی ظرف فرد سوراخ است یعنی حتی اگر فرد پول ساختن را نیز بلد باشد، پول می سازد اما ذهنیت او به شکلی با پول رفتار می کند که همیشه لنگ هزینه ها باشد؛
  • یعنی حتی اگر به خاطر سایر باورهای قدرتمندکننده، ثروت وارد زندگی فرد شود، دوامی نخواهد داشت زیرا اهرم رنج و لذت نصب شده در ذهنیت فقیر، مراقب است که “ثروت” وارد زندگی فرد نشود یا اگر هم وارد شد، با هر برنامه ممکن، ثروت را از زندگی او خارج می کند؛
  • طبق تئوری ظرف آب در دوره روانشناسی ثروت 1، راهکار رسیدن به استقلال مالی، تغییر شناسایی اهرم رنج و لذت فعلی ذهن و سپس تغییر آیتم های رنج و لذت در این اهرم است؛
  • چه ذهنیتی باعث پیشرفت مالی و پایداری نتایج می شود و چه ذهنیتی مانع ورود نعمت ها به زندگی می شود؛
  • “باور به کمبود”، چگونه نعمت هایی را از بین می برد که به خاطر سایر باورهای قدرتمندکننده وارد زندگی می شود؛

منابع کامل درباره محتوای این فایل: دوره روانشناسی ثروت 1

هر کدام از ما، توانایی منحصر به فردی برای تبدیل علائق، ایده ها و توانایی های خود به “ثروت” داریم. “مولد بودن”، جزو ذات ماست و همه ما در درون خود این توانایی را داریم. بنابراین، موضوع ناتوانی در ساختن ثروت نیست بلکه موضوع در باور نداشتن به این توانایی درونی است. باور محدود کننده ای که به دلایل مختلف، رسیدن به استقلال مالی را برای ما غیر ممکن می داند. در نتیجه، افراد زیادی حتی قدم اول را هم در مسیر ساختن استقلال مالی بر نمی دارند و با تمام محدودیت های مالی خود کنار می آیند. به این ترتیب، توانایی درونی آنها برای خلق ثروت، هرگز فرصت بروز پیدا نمی کند.

آگاهی های دوره روانشناسی ثروت۱، با ارائه‌ی منطق‌های قوی درباره‌ی “امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی‌ برای شما”، به شما کمک می کند تا شرایط نادلخواه مالی خود را تحمل نکنی و غیر قابل تغییر ندانی، ضمن اینکه منتظر هم نمانی بلکه از همین جایی که هستی و همین شرایط و امکاناتی که داری، جهادی اکبر برای تغییر اوضاع مالی خود راه بیاندازی.

آگاهی های این دوره، منطق هایی قوی از امکان پذیر بودن در دست شما قرار می دهد تا استدلال های ذهن را درباره غیر ممکن بودن ها به شدت زیر سوال ببری. به همین دلیل دیگر مثل قبل، محدودیت های مالی خود را به عنوان یک واقعیت غیر قابل تغییر نمی پذیری و اولین قدم محکم را برای تغییر شرایط بر میداری آنهم با همین امکانات و شرایطی که داری.

“ثروت”، یک فرکانس و برنامه‌ی ذهنی که وقتی روی ذهن نصب می شود، شخصیتی از اساس متفاوت با شخصیت قبلی در وجود فرد شکل می دهد که با ثروت‌ هم‌فرکانس است. این شخصیت‌ِ متکی بر باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین‌، موتور حرکت و هدایت فرد به سمت ایده‌ها‌، راهکارها و فرصت‌هایی می‌شود که یکی از خروجی های آن، استقلال مالی است.

آگاهی‌های دوره روانشناسی ثروت 1‌، همان کدهای ثروت‌سازی هستند که باید روی ذهنت نصب کنی. این کدهای ثروت ساز، شما را در مدار ثروت قرار می دهد و بهترین مشاور شما برای رشد اوضاع مالی شما می شود. این کدهای ثروت ساز، اهرم رنج و لذت را در ذهن شما به گونه ای برنامه ریزی می کند که برعکس گذشته، از فقر فرار می کند و مشتاق رفتن به سمت ثروت و ایده های ثروت ساز است.

ثروت یعنی حل مسئله. هرچه مسائل بزرگتری را حل کنی، ثروت بیشتری می سازی. هرچه مسائل آدمهای بیشتری را حل کنی، ثروت بیشتری می سازی. اما توانایی شما برای حل مسائل، به اندازه ای بروز می کند که ظرف وجود شما از مسائل، بزرگتر می شود. آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1، با منطق های محکم، چگونگی بزرگتر شدن از مسائل را به شما می‌آموزد و شخصیتِ حلال مسائل بودن را در وجودت شکل می‌دهد و هدایتگر شما می شود تا از توانایی هایت، راه حل بسازی برای حل مسائل مردم و پول بسازی.

به دلیل توانایی حل مسئله است که افراد موفق، به مسائلی که بقیه جامعه به عنوان فاجعه می بینند، به عنوان فرصت نگاه می کنند و از همان شرایطی برای رشد مالی بهره برداری می کنند که بقیه، به عنوان دلیل اصلی شکست های خود یاد می کنند. 

تا کنون دوستان زیادی تجربیات و نتایج خود از دوره روانشناسی ثروت 1 را در بخش نظرات این دوره ثبت کرده اند. در نوشته های این دوستان‌، به وضوح ردپاهایی از تغییرات اساسی در باورهای آنها درباره ثروت و “توانایی آنها درباره ثروت ساختن”، دیده می‌شود:

  • تغییر باور کمبود‌ به “باور به فراوانی” که خود را در قدم‌هایی نشان می دهد که فرد برای اجرای ایده‌هایش و فعالیت در حوزه مورد علاقه اش بر می‌دارد بی آنکه نگران کمبود مشتری، کمبود فرصت و هر کمبود دیگری در مسیر خود باشد؛
  • تغییر باورِ احساس عدم لیاقت به “باور احساس لیاقت”، که خود را در ورود به دل ترس‌هایی نشان می‌دهد که مدت ها او را متوقف ساخته بود؛ از توانایی هایی بهره برداری می کند که تاکنون بی ارزش دانسته بود؛ برای اجرای ایده هایی قدم بر می دارد که تا کنون آنها را جدی نگرفته بود و …

به دلیل این حد از تغییرات اساسی در باورها و شخصیت دانشجویان این دوره است که شرایط مالی آنها نیز بسیار تغییر می کند. خیلی از افراد از درآمد صفر به کسب و کار شخصی خود رسیده اند آنهم بدون نیاز به سرمایه اولیه.

ماموریت دوره روانشناسی ثروت 1، استفاده از سرمایه های درونی برای ساختن استقلال مالی است. بنابراین‌، مهم نیست چه شغلی داری‌، کجا زندگی می‌کنی‌، چند سال داری‌، چه موانع و محدودیت‌هایی پیش پایت قرار گرفته‌ است. زیرا این قانون و وعده‌ی خداوند است که‌: شرایط و نتایج شما تغییر می‌کند وقتی‌، شخصیت شما و نگرش شما از اساس درباره ثروت  ثروت تغییر می‌کند.

راهکارهای عملی این دوره، به شما یاد می‌دهد فارغ از اینکه دیگران چه نگاهی به نوعِ کسب و کار یا وضعیت اقتصادی جامعه دارند‌، علایق خود را بشناسی، ارزشمند بدانی، باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین درباره علاقه ات بسازی تا نه تنها از حرکت در مسیر علاقه ات لذت ببری، بلکه ثروت هم بسازی.

منطق هایی که آگاهی های این دوره در دست شما می گذارد، می فهمی همه ی شغل‌ها و استعدادها‌، پتانسیل یکسانی برای ساختنِ ثروت دارند‌. آنچه تفاوت را در نتایج ایجاد می‌کند‌، ارزشمند دانستن خودت و علاقه ات و ساختن باورهای ثروت ساز در آن زمینه است. جلسه به جلسه ی این دوره‌، به شما کمک می کند این نوع نگاه را به خودت و علائق ات بسازی

جلسه به جلسه این دوره، منطق هایی قوی‌ در دست شما می گذارد تا امکان پذیر بودنِ رسیدن به خواسته های مالی ات را برای ذهن خود منطقی کنی.

منطق هایی که به شما کمک می کند تا فراوانی را باور کنی و به خاطر این باور برای تحقق خواسته هایت قدم برداری. به عنوان مثال، به خاطر کار کردن روی آگاهی های این دوره، آرام آرام باور به کمبود که سالها به شما اجازه ی ثروت ساختن از علائق و استعدادهایت را نداده بود آنهم به خاطر ترس از کمبودِ مشتری‌،  تبدیل می‌شود به توانایی در دیدنِ مشتری‌ها و بازارهایی که هر روز در حال گسترش هستند و تو بدون نیاز به سرمایه اولیه، می توانی محصول و خدمات خود را در این بازارها ارائه کنی، مسائل را حل کنی و ثروت بسازی.

آگاهی های این دوره از شما یک مولد ثروت می سازد. یعنی به شما هوشیاری می دهد تا به جای توهمِ یک شبه ثروتمند شدن و گرفتاری در دام کلاهبرداری ها یا باختنِ کل زندگی‌ یک شبه در بور‌س‌، از توانایی های درونی ات برای حل مسائل بهره برداری کنی و ثروت بسازی.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 1


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | فرایند تغییر باورها
    196MB
    28 دقیقه
  • فایل صوتی live | فرایند تغییر باورها
    27MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

264 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شیرین حمزه ای» در این صفحه: 3
  1. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2713 روز

    بنام خدای همواره حامی وهدایتگرم

    باتوجه به این سوال چندروزهست ازخودم میپرسم ارزش خلق کردن چیه، آیا خداوند به نوع شغل من پاداش میدهد یامحصولی که دارم،؟؟ درک وپاسخ امروزم به خودم این بود که: جهان یعنی خداوند برای ما تعیین تکلیف نمیکند که چه چیزی یاچ کاری توسط ما درجهان بوجودبیاد وما اختیارداریم وآزادی عمل داریم وذهن ماهست که ما را درمدار فراوانی ورشدقرارمید یادرمدارکمبود، چون جهان به فرکانس اریالی هرفرد بدون شک پاسخ میدهد طبق فرمان خداوند، چون خداوندبه انسان بعنوان خلیفه خودش درزمین اختیارتام داده، وزبان ارتباط ما باجهان برای اینکه چه شرایطی رابرای مامیخواهیم که بوجودبیاورد ارتعاشی هست که بصورت احساس به جهان ازماساطع میشود، پس خداوند یعنی این سیستم پاداش دهی درجهان به نوع کسب وکارکسی پاداش نمیدهد بلکه به فرکانس ارسالی خود آن شخص پاداش میدهد، به همین دلیل طبق گفته استاد احساس خوب همه چیزاست.. برای داستم احساس خوب نیازاست که ذهن من که برنامه ریزیِ اشتباهی دارد که برخلاف خواسته روح من هست پس ذهنم باید برنامه یک ذهن ثروتمند داشته باشد..

    تعریف ودرک من ازذهن ثروتمنداین هست..

    ذهن ثروتمند چه نگاهی به ثروت که همه چیزراشامل میشود، دارد؟

    ذهن ثروتمندفراوانی را باوردارد، وبه همین دلیل درهمه جابه دنبال دیدن فراوانی درهمه چیز است درنتیجه احساس آرامش وحس سپاسگزاری داردبرای اینکه همه چیزبه وفوردرجهان هست وهیچ کمبودی وجودندارد

    ذهن ثروتمندباوربه زیبایی به شکل فراوان داردبه همین دلیل هرجاکه باشه به دنبال دیدن زیبای هاست چه در انسان ها، چه درطبیعت وچه دراشیاء، وقتی واکنش ذهن ما اینطورباشه به محیط اطرافمون یعنی ذهنمون ذهن ثروتمندی هست وباروح که خودفراوانی زیبایی هست درهماهنگه….

    ذهن ثروتمندباوربه اینکه مهربانی به وفوردرهمه جاهست پس هرچه که باشیم ذهن بدنبال دیدن وتوجه به وجه مثبت ومهربانی انسان هاست ونشانه های مهربانی وفضل خداوندرادرهمه چیز مشاهده وتاییدمیکند درنتیجه باروح درهماهنگی هست وما احساس رضایت وشادی وآرامش داریم..

    ذهن ثروتمندباورداردکه توانایی حل مساله بینهایت دروجود خودِ ماهست پس ذهن ثروتمند درهیچ موضوعی شکست ونشدن رانمیپذیرد اماانعطاف پذیراست چون میداندکه باانعطاف پذیری میشود به آگاهی وراه حل های بینهایت روح وصل شود وتغییرایجادشود، ومیداندکه باحل این مسعله به موفقیت دست پیدامیکندوبه سطح بالاتری ارتقاء می یابد پس برخورد باتضاد وحل آن رایک موهبت میداند برای رشدخواه درروابط باشد خواه درکسب وکار….

    ذهن ثروتمندمیپذیردکه طبق قانون فراوانی سلیقه ها وعقاید هم فراوانند پس انتظار تاییدگرفتن ازدیگران رانداردوعین حال به عقاید وسلیقه ای دیگران احترام قاعل هست چون به قانون فراوانی باوردارد..

    ذهن ثروتمندچون پذیرفته است همه چیزبیشترازچیزی که میبند ودارد موجودهست برای انسان درجهان پس وابسته له چیزی یاکسی نیست، اما چون باروح درهماهنگی وصلح است بااحترام باهمه چیزرفتارمیکندولذت میبرد ازچیزی که دراختیاردارد…

    ذهن ثروتمندمیداندکه به یک منبع بی پایان انرژی تصل است که همه چیز میشود وهمه کس پس نگران ازدست دادن ونشدن نیست، وچون باروح درهماهنگیست آرامش ولذت راتجربه میکندانسان..

    ذهن ثروتمندمیداند که همه چیزبه وفور یافت میشود وقانون مسخربودن نعمت ها برای انسان رامیداند پس عجله وبدو بدویی درکارنیست لذت بردن واحساس شادی ازاینکه اینهمه نعمت به وفوردراختیارداریم راتجربه میکنیم….

    بااین نوع نگاه دیگه به اینکه چه کسب وکاری داریم واینکه چه کاری ارزشمندتراست که انجام بدهیم جاش روبه اشتیاق به اینکه فزصت استفاده ازتوانایی که دروجودم هست دارم میدهد وبه شغل بعنوان ارزش نگاه نمیکنیم بلکه به توانایی که داریم درعمل برای تغییر وگسترشاستفاده میکنیم مهم وبااهمیت هست واین نوع تگاه به ما احساس لیاقت وارزشمندی میدهد…

    به امیدبهبود همیشگی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  2. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2713 روز

    بنام خدای همواره حامی وهدایتگرم

    این موضوع که ثروت یک موضوع ذهنیه وتا ذهنمون ثروت رودرک نکنه ونپذیره مهم نیست چقدرمهارت داریم، چه شغلی داریم، ارثیه بهمون برسه، به یک طریقی ازدست میده آدم به معنای واقعی درمکان نامناسب وزمان نامناسب همیشه قرارمیگیریم، مثالش خودم زمانی که خو نموفروختم تواون منطقه خیلی قیمت پاییترازجاهای دیگ بود ومشتری نبودبرای خرید، به محض اینکه من فروختم وخوشحال که فروش رفت 3ماه بعد قیمتش قشنگ 10برابر رشدکرد من اونجاباتمام وجودم درک کروم این موضوع رو که همه چیز باورِ.. اما اینکه فهمیدم به این معنی نبوده که باورم تغییرکرده باشه من هنوز فکرمیکنم باتلاش زیاد میتونم چیزهایی که ازدست دادم رودوباره بدست بیارم، البته به اندازه ای که تغییرکرده باورم نتایج هم بوده ولی بازهم یه چیزی توذهن من هست که میگه پول نمیخوام.. خیلی باورای ریزودرشتی توذهنم متوجه شدم که هست وریشه اش درمذهبه وهمینطورکمبود که دارم روشون باصبر کارمیکنم ودیگ رها نمیکنم میدونم که این روندتغییرباورها تکاملی هست.. کپشن این فایل روکه میخوندم به این جمله که رسیدم (ثروت یعنی حل مساله، هرچه مساعل بزرگتری راحل کنی ثروت بیشتری میسازی، هرچه مساعل آدم های بیشتری راحل کنی ثروت بیشتری میسازی…)

    متوجه شدم من بادید واعتقادات خودم چیزایی که فکرمیکنم درسته ارزش کسب وکارها رومشخص میکنم، مثلا اینکه یه شرکت داروسازی داره مسعله مردم روحل میکنه پس لیاقت ثروت روداره وخداهم کمکش میکنه رشد کنه… اما یه کمپانی تولید سبگار که مسعله ای از انسان ها حل نمیکنه تازه باعث زیان هم میشه، نباید رشد کنه!!! پس چرا کمپانی های تولیدسیگار بااینکه بهداشت تواکثرکشورا مجبورشون میکنه تبلیغی رو روی پاکت سیگاربزنن که نشون میده سبگارمضرهست وباعث مرگ میشه ولی پرفروشه ازهرمحصولی فکرمیکننم فروشش درجهان بیشترباشه وگسترش هم پیداکرده کسب وکارشون وثروتمندهم هستن، یامثلا شرکت هایی که دارن موشک وبمب میسازن، وهروز دارن بزرگتر وثروتمندترمیشن… پس نشون میده که دید جهان بادید من فرق داره، اصلا تعریف ارزش یه چیز دیگست برای جهان وخداوند،منظورم این نیست که هزاران کسب وکارکه کلی مساعل روحل کردن وراحتترکردن نادیده گرفتم، این درسته که مسعله دیگران ویاحتی مسعله ی خودش ر. ادم حل کنه نتیجه اش میشه موفقیت دراون کار… منظورم اینه که توذهن من اینجوری بودکه چون یه کاری انجام ندادی که فایده برای کسی داشته باشه به همین دلیل شاید خیلی ثروتمندنشدی، ازطرفی هم دیدم مخترعانی رو، یاتولیدکننده هایی رو که بخاطر نداشتن مشتری دست ازکارشون کشیدن، پس مگه اونا مسعله حل نکردن پس چرا ثروت نتونستن بسازن؟؟ ولی شرکت مشروب سازی، یا تولیدسیگار خیلی موفقه که به ظاهرمسعله مهمی از انسان هاحل نکرده… اینجا بودکه رسیدم به این حرف آقای عطارروشن که دریه کامنتی گفته بودن خداوندبه کیفیت محصولت کاری نداره به احساست پاداش میده، اینکه خودت درموردکاری که داری انجام میدی چه احساسی داری ازنظرخودت کارت درسته یاحس میکنی کارغلطی روداری انجام میدی یاکاربی ارزشی روداری انجام میدی وانتظار نتیجه مالی خوب هم داشته باشی..

    من نتونستم منطق درست وپایه ای برای ذهنم درمورد اینکه ارزش به چه معنی هست؟ حل مسعله برای دیگران به چه معنی هست پیداکنم..

    من اینودرک کردم که وقتی یه مساله ای روتوی کارت حل میکنی رشد میکنی، ولی اینکه آیا لایق دریافت ثروت هستی باحل مسعله برای خودت باشه وسودشم به خودت برسه، بعد توباسودی که کسب کردی میری خرید میکنی میری ملک میخری یاهرچیزی، این ارزش خلق کردن محسوب میشه؟؟ این سوالای ذهنم دلیلش باورمذهبی هست که اول گفتم چون ارزش توذهن واسه بعضی ازکاراست، همه ی شغلا ارزشمندنیستن، الان خودمم سرگیجه گرفتم یه باورمذهبی درمورد خدمت به دیگران ولایق بودن برای اینکه خدابهت خیروبرکت بده دارم که واضح نیست برام فقط هرچی اومدبه ذهنم نوشتم که اینجا هم بعنوان ردپابمونه که بعدبتونم خودم بخونمش وهم اینکه شاید دوستانی باشن که درک درستتروروشنتری ازارزش ولایق بودن برای ثروت داشته باشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2713 روز

    بنام خدای همواره حامی وهدایتگرم

    سلام ودرودبراستادعزیزم وبانوشایسته

    سلام به دوستانم دراین سایت وتشکربرای کامنت های زیباومفیدشون..

    جالبه که برای امروز این سوال رونوشته بودم که من چه مانع هایی درذهنم برای ثروت دارم؟ وچه مانع هایی برای کاری که دارم انجام میدم بعنوان یک حرفه شغلی دارم؟

    اینکه شدیدا من باوربه اینکه پول زیاد برخلاف خواسته خداونده وثروت باخواست خداوند مغایره، رودارم چون درخانواده فقیر مذهبی بزرگ شدم، ودومین مانع ذهنم هم آسان بدست آمدن پول هست، چون من بارها شنیده بودم که پول آسان منبعش فساد هست که یا دزدیه، یا مال مردم خوری به شکل های گوناگون، پول حلال هرگزآسان بدست نمیاد.. یادمه من ازبچگی عاشق معامله گری بودم خودکار ومداد های اضافیم رومیفروختم به بچه ه تومدرسه ا، یا ازیکی میخریدم وگرونترمیفروختم به یه کسی دیگ، مامانم وقتی فهمیدخیلی دغوام کرد وگفت این پول حلال نیست تواگه چیزی کسی لازم داره باید بهش بدی رایگان وکمکش کنی نه اینکه بهش بفروشی.. والبته بابام هم معامله گری بود که پول میساخت ازمهارتی که درخرید وفروش داشت ولی با باوری که داشت همیشه چیزهاشو میبخشید به دیگران وبرای خودش هیچوقت چیزی نمیخواست وهمیشه باعث افتخارش بودکه مردم ازش راضی ان… من بزرگترکه شدم هم میخواستم سودکنم هم احساس گناه داشتم که این سودی که کسب کردم حلال نیست، باعث میشد همیشه وقتی برای کسی کارمیکردم اضافه کاری کنم، وتوی فروش هم ارزون ترازحدمعمول بدم جنسم رو، همیشه چیزهایی که دوسشون داشتم رواگه کسی ازش خوشش میومدمیبشیدم نه اینکه دوست داشتم اینکاروبکنم، برای این بودکه عذاب وجدان میگرفتم وفکرمیکردم اگه ندم خداازم میگره پس بهتره بدم، چون بابام میگفت اگه خودت ندی خدا ازت میگیره… همیشه خواسته ها وآرزوهام این بودکه یه سرمایه ای داشته باشم که بتونم یه چیزی روخریدوفروش کنم، اولش چندسال پیش بابازارسهام اشناشدم اونجا خوب بود ولی من دوست نداشتم یه چیزی بخرم. منتظربمونم که ببینم حالا چه اتفاقی بیفته تا من به سودبرسم، گفتم پس حتما کارهای دیگ ای هست که میتونم انجام بدم وآزادی زمانی ومکانی هم داشته باشه برام، تا اینکه رسیدم به بازارجهانی فارکس، وفهمیدم که اینجا میشه باتوجه به مهارتت معامله کنی وخودت تصمیم بگیری کجا بخری وکجابفروشی، سرچ کردم الگوهایی که بعنوان معامله گران موفقی بودن روپیداکردم وفهمیدم که معامله گری با سهامداربودن خیلی حرفه متفاوتی هست، سهامداری باید بنیادشرکت هاروبررسی کنی ومثل وارن بافت وبعد سرمایه گذاری کنی، ولی معامله گری نیازی به سپردن پولت وخواب پولت به مدت زمان خاصی که ازاون شرکت سودبگیری نیست، چون بازارفارکس حجم سرمایه بالایی داره میشه روی جفت ارزهای کشورها مثل اختلاف قیمت یورو با دلار معامله کرد باعلمی که داری وابزارهایی هم برای مدیریت سرمایه ومیزان ریسک هست برعکس سهامداری دربورس، اختیارسرمایه ات دست خودت هست وبسته به مهارتت میتونی نتیجه بگیری… خلا صه من هدایت شدم به ادم های که تواین حرفه بودن وازتجربشون استفاده کردم، وازاونجایی که من عاشق اینکاربودم اصلا دنبال سریع نتیجه گرفتن نبودم برام جذاب بود یادگرفتن،،، اروم اروم من یه سرمایه کم رشد کردم وسرمایه ام بزرگترشد، ولی یه جایی دیدم من دارم طبق الگوهای قبلیم رفنارمیکنم تصمیماتی رومیگیرم برای سودی که بدست آوردم ازدستش بدم، تودوره شیوه حل مساعل متوجه شدم که من بایدیکسری مساعل روحل کنم وآروم آروم پیش برم ازخودم انتظاربینقص بودن نداشته باشم، ومتوجه شدم من خودمولایق موفقیت نمیدونم، چون درشغل قبلیم هم که مغازه داشتم همین تصمیمات خیلی بیجا وبیخودم باعث ورشکستگیم شد.. تودوره احساس لیاقت تازه فهمیدم که چقدراوضام خرابه ودیگ تا همین الان بجای شغل عوض کردن تصمیم گرفتم درونموتغییربدم، روباورفراوانی بافایلایی که ازدوره هایی که داشتم کارکردم وهمینطور معنوی بودن ثروت، یه کم بهترشدم..

    تا اینکه متوجه شدم تواین کارچون پول آسان بدست میاد ذهن من باهاش مشکل داره وحلال نمیدونه، واین مانع که تواین کار ارزشی نمیشه خلق کرد برای کسی هم بود توذهنم، خب این منطق که هرکسی هرکاری شروع کرده اولش برای اینکه مهارت خودشوبهبود بده وشرایط زندگی خودش تغییرکنه بوده وبعدش حزفه ای ترکه شده اومده به بقیه هم تواون حوزه کاری کمک کرده ومساعلی که داشتن حل کرده مثل بسیاری ازاساتیداین حوزه، مثل کسانی که الان اومدن شرکت هایی روتواین حوزه بعنوان تامیین سرمایه برای معامله گرانی که مهارت دارن ایجادکردن وبینهایت ایده دیگ که خداوند درزمان مناسبش به انسان الهام میکنه برای گسترش…حل مساله که حتما نباید بصورت یه چیزفیزیکی باشه، مگه هاوگینگ محصول فیزیکی ارائه داد نه با دانشی که داشت درمورد انرژی بودن جهان ووجودسیاهچاله ها که خیلی ها نصف بیشترجمعیت جهان به کارشون نمیومد این نظریه ها، ولی اون آدم کارش ارزشمندبودبرای جهان… یاانیشتن چ محصول فیزیکی مگه تولید کرد برای عموم مردم هیچی، اما نظریه هاش برای علم وشناخت کارکردجهان ارزشمندبود، ومسعله دراون حوزه کاری حل کرد، پس هرکسی میتونه توحوزه کاری خودش وچیزی که بهش علاقه داره وخیلیای دیگ هم هستن که علاقه دارن حل کنه باتجزبه ای که داره، پس وقتی ازانجام یک کاری لذت ببریم وتکامل که قانون اصلی جهان هست روهم درک وعمل کنیم درهرکاری که باشیم باعث رشدجهان میشیم صد درصد هرروز جهان داره بسمت تکنولوژی وآسانترشدن پیش میره انجام کارها بسمت تلاش ذهنی رفته تا کاریدی وفیزیکی.. اینا فکت هایی بود که برای خودم امروزنوشتم،

    اگر دوستانی هستن که تجربه ای ودیدگاهی دارن ممنون میشم که تجربه ودیدگاهشون روبگن که من بهتربتونم برای خودم منطق بسازم

    به رب بی همتا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: