live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت"

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چقدر از فرصتی که خداوند برای تجربه خودت در جهان به تو داده است، استفاده می کنی؟!
  • چه شغلی را انتخاب کنم؟
  • “همواری در مسیر”، نتیجه حرکت در مسیر مورد علاقه و “بهبود مستمر باورها” درباره ثروت ساختن از آن مسیر است؛
  • شجاعت در اخذ تصمیمات اساسی به منظور هماهنگ ماندن با قانون؛
  • ذهن ثروتمند: همه شغل ها پتانسیل یکسانی برای خلق ثروت دارند، من به چه مسیری علاقه دارم و در آن توانایی و استعداد دارم؛
  • ذهن فقیر: در کدام شغل پول است که وارد آن شوم؛
  • مهمترین سوال زندگی در لحظه مرگ: آیا از این فرصتی که به من برای تجربه خودم داده شده، استفاده کردم یا نه؟! بنابراین، هدف زندگی تجربه شادمانه خودت در این جهان است؛
  • رزقی که خودش به دنبال شما می آید،؛ نتیجه نگاه به شغل از دیدگاه باور به فراوانی و احساس لیاقت است؛
  • در هر کاری که عاشقش هستی، اگر مرتباً مهارت کسب کنی، در انجام آن حرفه ای شوی و باورهای قدرتمند کننده ای درباره ثروت و احساس لیاقت بسازی، آن مسیر قطعا پول را نیز به دنبال شما روانه می کند؛
  • اگر به چند موضوع علاقه داشته باشم، کدام را باید انتخاب کنم؟
  • “پول” ، نتیجه طبیعی لذت بردن از تجربه مسیر مورد علاقه ات است. آنوقت دیگر ساعات کاری شما، ساعات کاری نیست بلکه تفریح است؛
  • “ثروت”، نتیجه پرورش “تفکر مولد بودن” در ذهن است. این تفکر سودمندترین سرمایه برای رشد کسب و کار شما یا ساختن یک کسب و کار از علاقه و استعداد هایت است؛
  • تصمیمات شجاعانه، نتیجه درک عمیق قانون است
  • مسیری را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید و در انجام آن توانا هستید، سپس به صورت مستمر مهارت های خود را بهبود دهید؛

منابع کامل درباره محتوای این فایل: دوره روانشناسی ثروت 2

 «دوره روانشناسی ثروت 2»، خروجیِ اساسی ترین آگاهی های لازم برای ایجاد و رونق کسب و کار شخصی است. آگاهی های این دوره شامل 2 بخش است. بخش اول تمرکز دارد بر:

  • درک قوانین پایدار جهان هستی درباره مولد بودن و خلق ارزش؛
  • تکیه به این قوانین به عنوان مهمترین اصول در رشد کسب و کار.
  • تشخیص و ایجاد باورهای ثروت ساز و قرار گرفتن در مدار ثروت؛

تا زمانی که فرد اصول کسب و کار خود را با آگاهی های این دوره هماهنگ می کند، فارغ از اوضاع عمومی اقتصاد، یک روند رشد پایدار را در کسب و کار خود تجربه می کند 

بخش دوم، یک کارگاه عملی است برای مدیریت کسب و کار. یک کارگاه عملی برای: «تبدیل ایده یا علاقه به کسب و کار؛ توانایی مدیریتِ آن؛ و ثروت ساختن از آن»

در این کارگاه‌ عملی، شما شخصیتی را در خود ایجاد می کنی که در ایجاد یک کسب و کار و مدیریت همه جانبه ی آن تواناست. شخصیتی که قادر است با بهره برداری از علائق و توانایی های خود برای حل مسائل مردم‌، ثروت خلق کند و مولد باشد. به عبارت ساده‌، بخش دوم شامل اجرای یک نمونه عینی است از:

  • شیوه‌ی تبدیل اطلاعات و آگاهی ها به اقدام عملی؛
  • شیوه‌ی تبدیل باورهای قدرتمند کننده به ایده ای قابل اجرا و ارائه ی یک محصول یا خدمت؛
  • شیوه ی استفاده ی عملی از قوانین برای افزایش فروش و بهبود کسب و کار‌، استخدام افراد مناسب و …

پاسخ های استاد عباس منش به شرکت کنندگان در این کارگاه؛ تمریناتی که ارائه می شود؛تأکیدهایی که در قالب نوشته‌، به فایل تصویری دوره افزوده شده است؛ توضیحات‌ و مثالهایی که آمده است و … با جزئیات فراوان به شما توضیح داده شده است، به شما کمک می کند تا بفهمی:

قدم اول برای ایجاد یا رشد یک کسب و کار چیست؛

لزوم برداشتن این قدم چیست؛

برای تشخیص هدایت ها در این باره، چه باورهایی باید بسازی و چگونه این باورها را ایجاد کنی؛

چه باورهایی ظرف وجود شما را از مسائل کسب و کار، بزرگتر می کند و شما را در حل مسائل توانا می کند؛

در باب کیفیت آموزش های این دوره می توان گفت، اگر فردی صدها کتاب عالی در زمینه مدیریت کسب و کار و ثروت بخواند یا رفتارها و تصمیمات 100ها مدیر موفق را بررسی و تحلیل کند‌، نمی تواند اینقدر دقیق و با جزئیات، اصول اساسی عوامل رشد یک کسب و کار بیرون بکشد و به شیوه ای قابل اجرا برای هر کسب و کاری، ارائه دهد. جزئیاتی که اگر عینا در کسب و کارِ خود لحاظ کنی‌، حجم قابل توجهی از بازدهی مالی برای شما ایجاد می شود. کلیدهایی که از طریق آگاهی های این دوره در دست شما گذاشته می شود، مانند یک لقمه آماده است که کسب و کار شما را از اساس متحول می کند.

با قاطعیت می گوییم که نتیجه زندگی به شیوه آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 2، جنسی از استقلال مالی است که شما را به رضایت درونی می رساند و به شما امکان:

  • آزادی مکانی و زندگی در مکان مورد علاقه ات را می دهد؛
  • آزادی زمانی و رهایی از هماهنگ کردنِ خودت بر اساس تعطیلات تقویم را می دهد؛
  • آزادی عملکرد برای اجرای ایده ها و الهامات قلبی ات را می دهد؛

تکرار این آگاهی ها به نحوه که تبدیل به شیوه زندگی شما شود، شما را به «استقلال مالی پایدار» می رساند. این پایداری در نتایج‌، شما را به این باور می رساند که «من توانایی پول ساختن از علایقم را دارم و مولد ثروت هستم». این نقطه، توحیدی ترین حالت وجودیِ انسان است. پاداش های جهان برای افراد در این فرکانس، غیر قابل تصور است. همان رزق بی حسابی که به دنبال فرد روانه می شود.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 2


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت"
    179MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت"
    21MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علیرضا قلیزاده» در این صفحه: 1
  1. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2489 روز

    الهی به امید تو…

    گام 19، انتخاب شغل از زاویه باور به فراوانی و احساس لیاقت،

    سلام استاد مهربون و نازنینم، سلام به همه دوستان عزیزم در سایت عباسمنش، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه، سپاس گذار خداوندم بابت این فرصت دوباره،

    نکته ها:

    ️جدیدت در کارم باعث تاثیر گذاری بیشتر روی مخاطبم میشه،

    ️هدف از زندگی تجربه احساس خوب است،

    ️در لحظه زندگی کردن در تمام ابعاد،

    ️ما انسان های متنوعی هستیم، یه شغل خاص یا یه آدم خاص نیست که می‌تونه مارو به آرزوهامون برسونه،

    ️انجام کار مورد علاقه م یعنی در لحظه زندگی کردن،

    ️پول نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگی،

    ️الرزق رزقان،

    ️به الهاماتم عمل کنم، قدم بردارم، حرکت کنم، ناامید نشم،

    ️عاشق کارم باشم، نتایجم رو به پول گره نزنم،

    ️جوری زندگی کنم که لحظه مرگ راضی باشم،

    ️من خالق زندگیم هستم،

    ️من مسئول تمام جوانب زندگیم هستم،

    ️باید روی خودم سرمایه گذاری کنم نه عوامل بیرونی،

    ️عمل به الهامات و قدم برداشتن به سمت هدف،

    ️کیفیت زندگی بالاترین اولویت من باشه،

    ️چیزایی که تمرکز من رو از روی شغلم بر میداره حذف کنم،

    ️بادی به هر جهت نباشم،

    ️سعی کنم توی حوزه کاری پادشاه بشم،

    من خودم از اونایی بودم که هیچ انگیزه ای برای کار کردن نداشتم، اصلا کار مورد علاقه ای نداشتم، اصلا نمی‌دونستم این موضوعات رو، اصلا قانون کیلو چند بود، احساس خوبی در کار نبود اگرم بود از عوامل بیرونی بود و ناپایدار…

    دنبال فرصت می‌گشتم که کار نکنم، فکر میکردم کار کردن مال حیوناست…

    یادمه که این الگو هی داشت تکرار میشد الان که دارم خوب بهش فکر میکنم، اول شروع هر کاری برام سخت بود و بعد اینکه ادامه میدادم نجوا های ذهنم کم میشد و احساسم خیلی خوب میشد، و به این نتیجه رسیده بودم به طور ناخود آگاه که اولش سخته ولی اگه ادامه بدم همه‌چیز خوب پیش میره،

    یعنی طبق قانون بود همه چیز ولی ناخودآگاه، در شروع کار ذهن شروع میکرد به نجوا و میخواست منو منصرف کنه ولی من بخاطر ادامه زندگی و امرار و معاش مجبور بودم کار کنم و ادامه میدادم، خیلی جالب بود وقتی ادامه میدادم به طور جادویی همه چیز چینده میشد برای اینکه کار به بهترین شکل انجام بشه، انگار اون احساس بد اول کار محو میشد و اون احساس خوبی که در ادامه میومد توی وجودم کارو انجام میداد،

    من شغلم تاسیسات و تعمیرات ساختمانی، به طور مثال اگر قرار بود لوله کشی آب یا فاضلاب انجام بدم، هدایت میشدم از بهترین مسیر اون لوله رو بکشم، اتصالات و اندازه ها جور در میومد باهم و کار به بهترین شکل ممکن در 90 درصد مواقع انجام میشد، البته که من شخصیتی داشتم که وقتی هرکاری رو انجام میدادم دوست داشتم به بهترین شکل ممکن انجامش بدم، فکر میکردم اون کار مال خودم هست و اینکه مشتری راضی باشه از کارم هم برام مهم بود، یه بخشی از اون سعی در درست انجام دادن کار مربوط می‌شد به عزت نفس پایینم که تایید بقیه رو بگیرم و خوب بهم کمک میکرد که کارو درست انجام بدم، البته که همش ناخودآگاه بود، از اینکه بقیه ازم تعریف کنن بدم نمیومد… توی کار خودم و لولی که کار میکردم نسبت به تمام همکارام فنی تر و تمیز تر کار میکردم، فقط انگیزه ای برای کار کردن در سطوح بزرگتر رو نداشتم و قانع بودم به همون بخور نمیرم،

    یادمه جدا از کارم هر کار دیگه هم انجام میدادم چه کمک کردن به دیگران بود چه کار گروهی توی طبیعت گردی چه سفر یا موتور و یا ماشین چه مدیریت افراد و منابع مالی توی مسافرت چه مدیریت بچه هام و همسرم توی زندگی و… اون کارو با جدیدت و عشق انجام میدادم خوب به همین سبب مهارتم توی انجام اینکارها خیلی بالا رفته بود و اعتماد افراد هم خیلی تاثیر گذار بود توی این مسیر، همه از انجام دادن کار و مسافرت رفتن با من لذت می‌بردن، همه در هر سنی بودن هرکاری که من میگفتم انجام میدادن و مقاومتی در 90 درصد مواقع نبود بخاطر همین ویژگی من سفرها و کارها خیلی خوب پیش می‌رفت و خاطرات خوبی رو هم خودم و افراد دیگه داریم از اون دوران،

    یادمه عید ها به شهرستان مون می‌رفتیم، من پسر عمه زیاد دارم ولی اونها فقط یه پسر دایی دارن… جمعا در اکثر مواقع 8 یا 9 نفر می‌شدیم و با موتور سفر های 2 یا 3 روزه به دل کویر میرفتیم، از اونجایی که دهات ما در حاشیه کویر لوت واقع شده بود دسترسی آسون به کویر و مهارت ما در رانندگی با موتور خیلی به ما انگیزه رفتن به اینجور سفر های مجردی و در بعضی مواقع خانوادگی رو میداد، و از اونجایی که همه با هم صمیمی بودیم و هر کسی وظایفی داشت کارها خیلی جادویی انجام میشد و همه راضی بودیم، من که در جایگاه پسر دایی بودم و اسمم هم علیرضا بود بین پسر عمه های عزیزم به علی دایی شهرت یافته بودم، و محل اجتماع ما در عیدها روستای پدریم بود و در روستا بین دوستان هم به علی مشهدی شهرت داشتم، دوستان لطف کرده بودن الفاظی نسبت به جایگاه من به من نسبت داده بودن،

    بیشتر اوقات جوری بود که جدا از پسر عمه ها از دوستانم که ساکن روستای ما بودن با ما هم سفر میشدن و کلی بهمون خوش میگذشت، و تمام اون افراد این حرف به من زدن که چقدر با شماها خوش میگذره چقدر شما ها با هم خوبین و هیچ دلخوری و دعوایی بین تون اتفاق نمیوفته، چقدر همه به هم کمک میکنید و کار هارو انجام میدید و…

    همین ویژگی جمع های ما زبون به زبون بین بچه های روستا چرخیده بود و همه دوست داشتن با ما به سفرهای بیابانی بیان،

    وقتی بهش فکر میکنم میبینم که اون نتایج بخاطر مدیریتی بود که انجام میشد، وظایف همه مشخص بود و طرفی که مدیریت میکرد که در 90 درصد مواقع من بودم، از انجام دادن اون کار واقعا لذت میبردم، انگار پادگان بود ساعت شوخی و خنده به جای خودش ولی موقع انجام کارها بدون تعارف افراد موظف بودن تا کاری که به عهدشون گذاشته میشد انجام بدن حتی خودم که مسئول غذا درست کردن و مدیریت مواد غذایی بودم در سفر، یه حس زنده بودن به من دست میداد، یه شور و شوق برای انجام اون کارها که تو حالت عادی نبود…

    خیلی اون روزا دوست دارم…

    سر انتخاب شغلمم و اینکه بتونم عاشق شغلم باشم هم از خدا هدایت خواستم و اون گفت ما قرار از زندگی لذت ببریم و فرقی نمیکنه توی چه جایگاهی باشیم باید بتونیم این توانایی دیدن زیبایی ها رو در خودمون افزایش بدیم باید بتونیم یه شخصیت قوی برای خودمون بسازیم مابقی جزئیات…

    گفت عاشق همین کار خودت باش، باورهات رو نسبت بهش عوض کن تا احساستم عوض بشه، گفت بینهایت فضا داری برای پیشرفت و حرکت کردن توی شغل خودت برو حرکت کن مهم جاری شدن هست…

    هر موقع هم قرار باشه شغلتم عوض بشه من بهت میگم، و شرایطش رو برات فراهم میکنم، به من اعتماد کن،

    گفت تو که یاد داری از هر کاری که انجام مدی لذت ببری پس حرکت کن پس لذت ببر پس برو جلو تا وقتی میتونی من پشتتم، شاید فردایی نباشه اصلا، شاید همین لحظه بمیری و دستت از دنیا کوتاه بشه، اون موقع نیای بگی یه فرصت دیگه بهت بدم که من سر این چیزا با کسی شوخی ندارم…

    برای من اینجوری اتفاق افتاد جریان هدایت، شاید برای بقیه یه جور دیگه باشه، من شخصیتی دارم که میگم باید از همین شرایط و جایگاهی که دارم و الان توشم شروع کنم به تغییر، من سر جای درستم هستم توی هر جنبه ای و اگه کارم درسته باید همین چیزی که دارم رو درست کنم و نخوام چیزی رو از نو بسازم و به دست بیارم، با تغییر من شرایطم هم تغییر می‌کنه، با تغییر نگاه من معنی اتفاقات هم تغییر میکنه، با تغییر نگاه من باورهای من تغییر میکنه، هیچ چیز به خودی خود هیچ معنایی نداره این من هستم که دارم به اونا معنا میدم…

    الان از زندگیم راضیم از رویاهای اون موقع هام خیلی بهتره ولی من به این قانع نیستم و می‌دونم که هنوز جا داره که خیلی بهتر بشه و رویاهای جدیدی در من متولد شده و میشه ، و باید برای متولد شدنشون تلاشم رو بکنم،

    این تلاش کردن برای بهبود پایانی نداره و مسیر خودسازی بی انتهاست، عجله ای ندارم و خداوند هم داره پاداش روز به روز نتیجه سعی کردن من برای تسلیم بودن در مقابل خودش رو بهم میده…

    امیدوارم بتونم به این مسیر زیبا و توحیدی ادامه بدم، از خدا طلب کمک میکنم در برابر خودش، از خدا می‌خوام نزد خودش برام خانه امن در بهشت فراهم کنه و منو با صالحان محشور کنه،

    امیدوارم مفید باشه، عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: