live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت"

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چقدر از فرصتی که خداوند برای تجربه خودت در جهان به تو داده است، استفاده می کنی؟!
  • چه شغلی را انتخاب کنم؟
  • “همواری در مسیر”، نتیجه حرکت در مسیر مورد علاقه و “بهبود مستمر باورها” درباره ثروت ساختن از آن مسیر است؛
  • شجاعت در اخذ تصمیمات اساسی به منظور هماهنگ ماندن با قانون؛
  • ذهن ثروتمند: همه شغل ها پتانسیل یکسانی برای خلق ثروت دارند، من به چه مسیری علاقه دارم و در آن توانایی و استعداد دارم؛
  • ذهن فقیر: در کدام شغل پول است که وارد آن شوم؛
  • مهمترین سوال زندگی در لحظه مرگ: آیا از این فرصتی که به من برای تجربه خودم داده شده، استفاده کردم یا نه؟! بنابراین، هدف زندگی تجربه شادمانه خودت در این جهان است؛
  • رزقی که خودش به دنبال شما می آید،؛ نتیجه نگاه به شغل از دیدگاه باور به فراوانی و احساس لیاقت است؛
  • در هر کاری که عاشقش هستی، اگر مرتباً مهارت کسب کنی، در انجام آن حرفه ای شوی و باورهای قدرتمند کننده ای درباره ثروت و احساس لیاقت بسازی، آن مسیر قطعا پول را نیز به دنبال شما روانه می کند؛
  • اگر به چند موضوع علاقه داشته باشم، کدام را باید انتخاب کنم؟
  • “پول” ، نتیجه طبیعی لذت بردن از تجربه مسیر مورد علاقه ات است. آنوقت دیگر ساعات کاری شما، ساعات کاری نیست بلکه تفریح است؛
  • “ثروت”، نتیجه پرورش “تفکر مولد بودن” در ذهن است. این تفکر سودمندترین سرمایه برای رشد کسب و کار شما یا ساختن یک کسب و کار از علاقه و استعداد هایت است؛
  • تصمیمات شجاعانه، نتیجه درک عمیق قانون است
  • مسیری را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید و در انجام آن توانا هستید، سپس به صورت مستمر مهارت های خود را بهبود دهید؛

منابع کامل درباره محتوای این فایل: دوره روانشناسی ثروت 2

 «دوره روانشناسی ثروت 2»، خروجیِ اساسی ترین آگاهی های لازم برای ایجاد و رونق کسب و کار شخصی است. آگاهی های این دوره شامل 2 بخش است. بخش اول تمرکز دارد بر:

  • درک قوانین پایدار جهان هستی درباره مولد بودن و خلق ارزش؛
  • تکیه به این قوانین به عنوان مهمترین اصول در رشد کسب و کار.
  • تشخیص و ایجاد باورهای ثروت ساز و قرار گرفتن در مدار ثروت؛

تا زمانی که فرد اصول کسب و کار خود را با آگاهی های این دوره هماهنگ می کند، فارغ از اوضاع عمومی اقتصاد، یک روند رشد پایدار را در کسب و کار خود تجربه می کند 

بخش دوم، یک کارگاه عملی است برای مدیریت کسب و کار. یک کارگاه عملی برای: «تبدیل ایده یا علاقه به کسب و کار؛ توانایی مدیریتِ آن؛ و ثروت ساختن از آن»

در این کارگاه‌ عملی، شما شخصیتی را در خود ایجاد می کنی که در ایجاد یک کسب و کار و مدیریت همه جانبه ی آن تواناست. شخصیتی که قادر است با بهره برداری از علائق و توانایی های خود برای حل مسائل مردم‌، ثروت خلق کند و مولد باشد. به عبارت ساده‌، بخش دوم شامل اجرای یک نمونه عینی است از:

  • شیوه‌ی تبدیل اطلاعات و آگاهی ها به اقدام عملی؛
  • شیوه‌ی تبدیل باورهای قدرتمند کننده به ایده ای قابل اجرا و ارائه ی یک محصول یا خدمت؛
  • شیوه ی استفاده ی عملی از قوانین برای افزایش فروش و بهبود کسب و کار‌، استخدام افراد مناسب و …

پاسخ های استاد عباس منش به شرکت کنندگان در این کارگاه؛ تمریناتی که ارائه می شود؛تأکیدهایی که در قالب نوشته‌، به فایل تصویری دوره افزوده شده است؛ توضیحات‌ و مثالهایی که آمده است و … با جزئیات فراوان به شما توضیح داده شده است، به شما کمک می کند تا بفهمی:

قدم اول برای ایجاد یا رشد یک کسب و کار چیست؛

لزوم برداشتن این قدم چیست؛

برای تشخیص هدایت ها در این باره، چه باورهایی باید بسازی و چگونه این باورها را ایجاد کنی؛

چه باورهایی ظرف وجود شما را از مسائل کسب و کار، بزرگتر می کند و شما را در حل مسائل توانا می کند؛

در باب کیفیت آموزش های این دوره می توان گفت، اگر فردی صدها کتاب عالی در زمینه مدیریت کسب و کار و ثروت بخواند یا رفتارها و تصمیمات 100ها مدیر موفق را بررسی و تحلیل کند‌، نمی تواند اینقدر دقیق و با جزئیات، اصول اساسی عوامل رشد یک کسب و کار بیرون بکشد و به شیوه ای قابل اجرا برای هر کسب و کاری، ارائه دهد. جزئیاتی که اگر عینا در کسب و کارِ خود لحاظ کنی‌، حجم قابل توجهی از بازدهی مالی برای شما ایجاد می شود. کلیدهایی که از طریق آگاهی های این دوره در دست شما گذاشته می شود، مانند یک لقمه آماده است که کسب و کار شما را از اساس متحول می کند.

با قاطعیت می گوییم که نتیجه زندگی به شیوه آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 2، جنسی از استقلال مالی است که شما را به رضایت درونی می رساند و به شما امکان:

  • آزادی مکانی و زندگی در مکان مورد علاقه ات را می دهد؛
  • آزادی زمانی و رهایی از هماهنگ کردنِ خودت بر اساس تعطیلات تقویم را می دهد؛
  • آزادی عملکرد برای اجرای ایده ها و الهامات قلبی ات را می دهد؛

تکرار این آگاهی ها به نحوه که تبدیل به شیوه زندگی شما شود، شما را به «استقلال مالی پایدار» می رساند. این پایداری در نتایج‌، شما را به این باور می رساند که «من توانایی پول ساختن از علایقم را دارم و مولد ثروت هستم». این نقطه، توحیدی ترین حالت وجودیِ انسان است. پاداش های جهان برای افراد در این فرکانس، غیر قابل تصور است. همان رزق بی حسابی که به دنبال فرد روانه می شود.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 2


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت"
    179MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت"
    21MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناهید رحیمی تبار» در این صفحه: 3
  1. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1171 روز

    سلام به استاد بزرگوار خودم و مریم جان عزیزم و تمامی دوستان گرامی.

    چ جالب ! دقیقاً دیشب داشتم با خودم گذشته رو مرور می‌کردم که به این نتیجه رسیدم چ اشتباهاتی داشتم. بخاطر بی‌خیال بودن و سرسری گرفتن هر چیزی ، روزها و عمرمو هدر دادم . بحث سرزنش و ملامت کردن خودم نبود، داشتم با مرور گذشته برای درست زندگی کردن الانم ، درس میگرفتم یه جورایی تجربه‌های تلخ گذشته رو به خودم یادآوری میکردم که تکرارشون نکنم. صادقانه اگه بخوام بگم : من خودم به شخصه خیلی به زندگیم گند زدم. فک میکنم عامل خیلی مهمی برای رشد و پیشرفت زندگیم بودم اما متاسفانه سر و گوشم برای چیزهای پوچ و بی‌ارزش می‌جنبید. تمام توجه و تمرکزم به هر نقطه‌ای منفی ای که وجود داشت بود. دلم میسوزه که دوران جوونیمو انقدر بد گذروندم . اونم چی ! وقتی فکرشو میکنم که خودم مقصر بودم بیشتر دلم میسوزه .می‌تونستم مثل سالهای اول آشنایی با همسرم، که لاو میترکوندیم همچنان لاو بترکونم. اما خودم نخواستم. قشنگ یادمه آگاهانه نمیخواستم دوسش داشته باشم. همیشه بخاطر یه نقطه ضعف همسرم که اونم تو ظاهرش بود تمام زندگیمو و تمام احساساتمو سرکوب کردم. شاید باورتون نشه انقد که تمرکز و زومم رو این موضوع بود خیلی از سالهای عمرمو به خاطرش هدر دادم. همسر من از اولم منو عاشقانه و دیوانه وار دوست داشت . در همه حالتها و شرایط و موقعیتهای زندگیم، همین احساسو داشت .هنوزم که هنوزه بعد از گذشت 30 سال مثل کسانی که تازه همو دیده باشن منو دوست داره و ابراز علاقه میکنه.اصلا یه موجود عجیبی هستش .واقعا ب لحاظ احساسی و عاطفی چ در کلام چ در عمل ندیدم مطابقش . منتهی در گذشته مثل الان عشق و علاقشو نمی‌پذیرفتم انقد که آدم مغروری بودم .مرض داشتم و از روی مرضم با افکار و باورهای بیمارگونه اون روزها رو ، تلخ گذروندم . بارها و بارها ازش عذرخواهی کردم ازش خواستم که منو ببخشه که هر بار همسرم بهم گفته گذشته رو ول کن الانو بچسب. خدا رو شکر که الان همه چیز عالی پیش میره.

    میخوام بگم دقیقاً منم مثل همون چیزی که استاد گفتن تا الان متوجه نبودم که خودم چه بلایی دارم سر زندگیم میارم .مثل آدمهای هول ، با عجله میخواستم همه چیزو جبران کنم و همه چیزو راست و ریس کنم که کم کم متوجه شدم اینم جواب نمیده. باید آرام و پیوسته پیش می‌رفتم. الان بعد از گذشت 4 سال تازه متوجه شدم که بالاخره دنبال تغییرات رفتنم ، جواب داد .

    روابط الانم اصلاً قابل مقایسه با گذشته نیست کلاً شخصیتم خیلی تغییر کرد. نگاهم به زندگی و روابط با همسرم به کلی عوض شد . خدا رو شکر دیگه از اون خشونت و کینه ورزیها و رفتارهای خودخواهانه خبری نیست.

    از اون دعوا و مشاجره‌های روزانه شاید تو سال دو بار اتفاق بیفته.

    اومدم بگم امروز خیلی بیشتر از قبل قدرشناس و قدردان محبتهای همسرم هستم. یادم افتاد که در گذشته به هیچ وجه قدرشناس و قدردان محبتهاش نبودم اصلاً چشمم عشق و علاقشو نمی‌دید انقد که تمرکزم روی خواسته‌های بیمارگونه‌ام بود.

    الان طوری شدم هرجا میرم با هرکی که میشینم حتی جاهای عمومی تو مهمونیا تو خانواده ی خودم ، تو خانواده ی همسرم، تو دوستای خودم ، تو دوستای همسرم و همسایه‌ها همه جا و همه جا افتخار میکنم که همچین همسری دارم . به عینه تو چشمای همه، غبطه و حسرت داشتنشو می‌بینم. بعضیا که علنی بهم میگن که خوش به حالت همچین شوهری داری .

    خوبه که آدم از گذشته به عنوان درس یا تجربه یاد کنه یاد میکنم که دیگه به هیچ بهانه‌ای اون رفتارها و اون روزها رو تکرار نکنم. بدونم که نتیجه چی میخواد بشه که به هیچ وجه سمتش نرم.

    از دست دادن روزها و عمر طلایی!!!!

    یه وقتایی با خودم میگم خدا رو شکر که تغییر کردم و الان می‌تونم الگوی خوب و مناسبی برای بچه‌هام باشم خدا رو شکر که اون اخلاقهای ناجالبم تو دوران خیلی بچگیشون بود حالا که به دوران نوجوانی و جوونی رسیدن اون رفتارها رو از مادرشون نمی‌بینن. چون فک می‌کنم الان بیشتر تو ذهنشون میمونه اگر چه ممکنه اونا رو هم به یاد داشته باشن ولی دیدن همین تغییرات و داشتن آرامش الانم، برای اونها هم می‌تونه درس یا تجربه ای باشه که میشود تغییر کرد.

    در گذشته مدام توی مقایسه و سبقت گرفتن از دیگران بودم و هیچ وقت از این رویه نتیجه مثبتی نگرفتم.

    اما الان سرم تو لاک خودمه به هیچ احدی کاری ندارم هیچ چیزی در مورد هیچ کسی برام جالب توجه نیست .هرروزم دنبال آرامش و لذت بردن از زندگی شخصی خودم هستم. تنها چیزی که برام با ارزشه همینه که از وقتم درست استفاده کنم و هر روزم رو طوری زندگی کنم که اگر سالهای بعد بودم ، بگم خدا رو شکر از فلان سال تا به امروز خوب زندگی کردم و از خودم احساس رضایت داشته باشم.

    به هیچ وجه دوست ندارم سالهای آینده از این روزها به بدی یاد کنم . دوست دارم طوری باشم که با افتخار از این روزها یاد کنم که جبران گذشتمم باشه.

    استاد عزیز عرض کردن دنبال علایقتون باشید و از وقتتون درست استفاده کنید و با هدایت خدا پیش برید به اینکه میخواد چی بشه فک نکنید . قدم اول رو بردارید قدمهای بعد به مرور زمان گفته میشه .منم دقیقاً همین کارو می‌کنم سعی میکنم به هر چیزی که تو وجودم علاقه دارم توجه کنم . وقتم رو به بطالت نگذرونم . ازش بهترین استفاده‌ها رو بکنم. به سنم هم نگاه نمیکنم چون سبک و مدلم اینجوریه که مثل جوونها و هم تیپ اونها میگردم. انرژی و هیجانمم کمتر از اونا نیست حتی گاهی می‌بینم خیلی بیشتر از اوناست . خدا رو شکر اهل ورزش هستم و از جسم و اندامم خوب مراقبت میکنم.

    بدون قضاوت کسی هر کلاسی که دلم بخواد ثبت نام میکنم و تو اون زمینه خودمو تقویت میکنم. مثل بعضی از مادرایی که تمرکزشون فقط روی بچه‌هاشونه نیستم من به خودمو خواسته هامم خیلی توجه میکنم یه وقتهایی که یکم خسته میشم نجوا‌ها سراغم میان و میگن بیخیال شو بگیر تو خونه بخواب مثل خیلیا به کارای روزمرگیت برس. اما از اونجایی که برای هر کاری و برای هر انتخاب و هدفی خودمو متعهد میکنم با کمی استراحت کردن گفتگوهای ذهنی رو پس میز‌نم و به راهم ادامه میدم. پیش خودم به اینکه آینده میخواد چی بشه فک نمی‌کنم و اینکه چیزایی که دارم یاد می‌گیرم به چ درد آیندم میخواد بخوره فک نمیکنم فقط به این فک میکنم که الان چ چالش و هدفی برای خودم انتخاب کنم و سعی کنم با پر کردن وقتم از وقت و زمانم درست استفاده کنم و در کنارش از لحظاتم لذت ببرم. دیگه باور و ایمان دارم که خدا به هر مسیری که خودش مصلحت مید‌ونه سوقم میده .بنابراین نگران آینده نیستم چون خدای بزرگی دارم که وقتی قدم درست برمید‌ارم همه جوره هوامو داره.

    البته ناگفته نمونه همیشه تحت تاثیر حرفها و تجربه‌های استاد عزیز و دوستان گرامی هستم همین گفته‌ها و شنیده‌های مثبت بهم انگیزه ی حرکت میده.

    دلم میخواد اینجا به کسانی که سن خیلی پایین‌تری دارن و از سن پایین شروع به این تغییرات کردن تبریک بگم . قدر خودتونو خیلی بدونید و خودتونو خیلی دوست داشته باشید که جز استثناها هستید.

    خیلی خوبه که آدم دوران جوونیشو خوب بگذرونه بعدها که سنشون بالا بره به خودشون میبالن.

    استاد جونم ممنون و سپاسگزارم به خاطر همه ی انگیزه‌هایی که از شما دریافت کردم.

    وجود شما به ما قدرت و اقدام به حرکت میده.

    از اینکه استاد توانمند و بی‌نظیری دارم هر روز خدا رو سپاس میگم.

    استاد جونم عاشقتم.مرسی که هستی .

    الهی باشی همیشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1171 روز

    به نام خدایی که نشانه های وجودش در کرانه هاس.

    سلام به استادقشنگم .

    liveقسمت ۲۷.

    تواین liveدرمورددوموضوع مهاجرت وشغل انتخابی ،صحبت شدواستادمثل همیشه باقدرت تجربه هاواندوخته های ذهنشونو،گفتن.

    مهاجرت واژه ای بود که همیشه تصورمیکردم هرکس که مجبور میشه ،مهاجرت می‌کنه .مثل پرنده ها،که،توکتابا،خونده بودیم بااومدن فصل جدیدمهاجرت میکنن به جاهای گرمسیر.پرنده هابرای ،نجات جونشون وبرای زنده موندن به طورغریزی،مهاجرت میکردن به جاهای دیگه.

    درموردانسانهاهم فکرمیکردم که هرکسی که مجبوره وچاره ای نداره،مهاجرت می‌کنه تاشرایط وموقعیت بهتری گیرش بیاد.

    شایدم تصورم درست بوده ،ولی استاددرموردمهاجرت مطالب جدیدی ارائه دادن.

    اینکه توهرشرایط وموقعیتی که هستی ،ناراضی نباش وسعی کن همون روزهارا،خوب وشادسپری کنی .وقتی که شرایطت برای مهاجرت اوکی شد،بعدمهاجرت کن .اتفاقااستادمخالف مهاجرتهای اجباری بودن .

    ومهاجرتی راکه ازروی،ترسها یافرارازمشکلات یاازروی اجبارهستن،رابه هیچ وجه ،توصیه نمیکنن.

    مهاجرت باید زمانی باشه که ذهنت آروم باشه .وبادل وجون وبامیل واشتیاق بارسفرراببندی.

    خیلی ها هم ،تقلیدی وباعجله بدون سنجیدن موقعیت خودشون ،مهاجرت میکنن وطولی نمیگذره که ازکرده ی خودشون پشیمون میشن .

    درواقع اگه بااحساس خوب نباشه ،هرجاهم که مهاجرت کنی ،همون حس بدهمراهته.

    انقداستادباآب وتاب ازمهاجرتشون وخوشبختی بعدازمهاجرتشون ، تعریف میکنن که آدم هوس می‌کنه .

    اینومیدونم وخیلی دیدم ،که مهاجرت کردن ،انسان روپخته ترمیکنه .البته به شرط اینکه دنبال پختگی هم باشی.به قول استادازروی اجباروزورنباشه بلکه برای تحقق خواسته هاباشه‌.

    قسمت دوم، صحبت استاددررابطه باایجادشغل باعشق وعلاقه بود.

    ینی هرکسی سمت اون کاری بره که باعلاقش مطابقت داشته باشه .اینم از روی اجباروفقط صنف کسب درآمدنباشه .چون زمانیکه ازروی اجبارونیاز،فقط

    باشه ،اونوقته که مدام خسته و ،عصبی هستی .

    چون هیچ لذتی ازاون کارنمیبری ،فک کنم درآمدت هم ،برکتی نداشته باشه .چون احساس بدنمیتونه اتفاق خوب رارقم بزنه .وتونمیتونی بااحساس بداتفاق خوبی راخلق کنی .

    بنابراین بااطمینان خاطر،منم تمام وکمال تجربه های استاد رادراین راستا،قبول دارم .

    ترس راکناربزارید.خداباشماس ،درکنارشماس.

    فقط کافیه باورش داشته باشیدوبهش ایمان داشته باشید.قانون فراوانی راهم فراموش نکنید.این باور،رادرخودتون بقدری تقویت کنید که همه ی ترسهاازوجودشماخارج بشن.

    وقتی به کاری مشغول میشیدکه بهش علاقه دارید،باانرژی مثبت واحساس مثبت کارمی کنید.چاشنی باورفراوانی وایمان به خداراهم بهش اضافه کنید.حتمن بااتفاقات توپ وخوب روبرومیشیدوبه درآمددلخواه خودتون ،دست پیدامی کنید.البته قانون تکامل را هم ،فراموش نکنید.کمی صبوری کنیدتانتیجه بگیرید. همیشه وهرروز،کمی بهترازروزقبل .این ماه بهترازماه قبل .

    همین طور پیش برید،ببینیدچ اتفاقاتی براتون میفته وبه کجاها وبه سمت ،چ افرادی هدایت میشید.

    بامقاومتهاوترمزهاتون ،مبارزه کنید،اجازه ندیداونها،مانع حرکت شماتومسیرتون بشن.

    استادجونم سپاس ،سپاس ،سپاس

    عاشقتم الهی باشی همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1171 روز

    سلام مریم جان عزیز .

    دقیقا خوب کردن رابطه ، برای کسانی که با همسرشون مشکل دارن سخته .ولی نگران نباش .به خودت فرصت تغییر بده .

    یه شبه این اتفاقها نیفتاده که بخاد یه شبه حل بشه .

    منم اوایل عجله میکردم . وقتی مید‌یدم از پسش بر نمیام و باز رفتارهای تکراری رو دارم ، از دست خودم خیلی عصبانی میشدم .

    هرچی بیشتر پیش رفتم متوجه شدم این روش بیشتر باعث خشمم میشه و اجازه تغییرات مثبت بهم نمیده میدونی یه جورایی زورم میومد وقتی که از همسرم گله و شکایت دارم و ازش راضی نیستم آگاهانه روی نقاط مثبتش تمرکز کنم ولی خب متوجه شدم که قانون اینو میگه و من باید برای گرفتن نتایج بهتر طبق قانون پیش برم. به همین جهت تمرین و تمرین و گوش کردن فایلهای استاد و مقایسه کردن هرچند وقت خودم با ماههای قبل ،بهم امیدواری داد که میشه. به شرط اینکه به همین روش ادامه بدم .

    از خودت توقع زیادی نداشته باش آروم ولی پیوسته پیش برو مطمئن باش که نتیجه می‌گیری .

    در حین اینکه آگاهانه روی نقاط مثبت همسرت توجه میکنی از خودت غافل نشو. خودتو فراموش نکن. برای خودتم تو همه ی لحظات حتی وقتی که اشتباه میکنی ارزش قائل باش و با مهربونی و با احترام با خودت برخورد کن تا حس لیاقت رو از خودت دور نکنی.

    هر روز صبح که از خواب بیدار میشی برای همون روز برنامه بچین و در مورد همون روز فکر بکن که چ تغییراتی باید داشته باشی و چطور باید عمل کنی.

    اینطوری گفتگوهای ذهنی کمتر ذهنتو درگیر میکنن.

    بگو میخام فقط برای امروز نسبت به همسرم عملکرد خوبی داشته باشم.

    وهرروز همین رویه رو تکرار کن .

    یه مدت که بگذره متوجه میشی چ تغییرات خوبی کردی. دیدن این نشونه‌ها و نتایجهای رضایت بخش ، برای ادامه دادن مسیر ، بیشتر سوقت میده.

    فراموش کردم بت بگم خبر خوب اینه که با تغییرات مثبت ما ،همسرامونم به طور عجیبی تغییرات زیادی میکنن .

    پیش برو ، متوجش میشی .

    موفق باشی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: