live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت" - صفحه 23

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1477 روز

    به نام الله هدایتگر

    خدایاهرانچه که دارم ازان توست وازتوبه من رسیده است الهی شکرت

    سلام دوستان

    گام19

    هدف زندگی لذت بردن وحال خوبه

    تووقتی بری دنبال شغلی که عاشق اون هستی ومهارت کسب کنی وباورهای درستی داشته باشی

    خودپول به سمت تومیادواین نتیجه طبیعیه ثروتمندشدنه

    توبرودنبال عشوعلاقت خداوندتوروقدم به قدم هدایت میکنه به ایده هاوخلق بیشترثروت

    توی همه شغل هاپول هست ومنم دیدم که یک پزشک اجاره دفترشم نمیتونه بده یکی هم میبینی ازثروتمندترین پزشکان شهرهست واین تفاوت درباورهاست

    باوربه فراوانی نعمت هاوثروت هاکه بینهایت ثروت دراین جهان هستی وجودداره وخدای من خدای فراوانی وثروته

    بینهایت فرصت پولسازی هست واین که بخوای پولتوبدی دست کسی که بهت سودبده این یک باورفقرامیزه وباورکمبوده یعنی توخودت نمیتونی مولدثروت باشی وثروت خلق کنی وبایدیکی دبگه برات پول بسازه

    بروروی خودت وتواناییهات سرمایه گذاری کن

    پول خودش میادبه راحتی توزندگیت

    اگه به چندموضوع علاقه دادی بروببین به اون شغلی که علاقه واستعدادوتوانایی بیشتری داری چی هست واونوانجام بده وتوش حرفه ای شووباوراتودرست کن ثروت خودش میاد

    خداوندوعده ثروت وفزونی به ماداده پس نبایدنگران درامد وخلق پول باشیم

    ماهدایت میشیم به راهکاروایده هابرای ثروتمندشدن

    همه چی باوره

    همه چی باوره

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    KING MAMMAD گفته:
    مدت عضویت: 711 روز

    سلام به استاد عباسمنش، خانم شایسته و دوستان عزیزم

    خیلی خوشحالم که به این سایت هدایت شدم و با آموزه های سایت روی خودم کار میکنم و نتایج بی نظیر اون رو میبینم

    من این فایل رو حدودا 2 هفته پیش برای بار اول و امروز هم برای بار دوم دیدم. بار اول که دیدم تصمیم گرفتم با توجه به علاقم و ظاهر زیبایی که دارم شغل مدلینگ رو انتخاب کنم و در عین حال که عشق و حال میکنم و لذت میبرم، ثروت هم خودش بدستم میاد

    من مدت ها بود که تلاش فیزیکی و جسمانی میکردم و به دنبال کاری میگشتم که بتونم پول در بیارم، اما وقتی که این فایل رو گوش کردم تصمیم جدیدی گرفتم

    از اون تصمیم تا الان که دوباره همون فایل رو گوش کردم عملکرد خودم رو نسبت به قبلا خودم مقایسه کردم و دیدم چقدر با صبر و حوصله دارم مهارت های لازم رو بدست میارم و تکامل خودم رو طی میکنم. در کنارش روی باور هامم که کار میکنم و احساس عالی دارم. پس در نتیجه مسیری که انتخاب کردم بهترین مسیره (حتی از روی جور شدن بعضی از موقعیت ها هم میشه این نتیجه رو گرفت)

    یکی از ویژگی های شخص مدل، داشتن بدن خوش استایل هست. خدایا واقعا بینهایت ازت سپاسگزارم که شرایطی برام بوجود آوردی که بتونم رایگان به باشگاه بدنسازی برم (از طریق دانشگاه) و چقدر عالیه که هر روز بدن خودم رو جلوی آیینه میبینم و اینهمه پیشرفت رو تشویق میکنم. با اهرم رنج و لذت کاری کردم که ورزش کردن نه تنها برام لذت بخش باشه بلکه انرژی مضاعفی برای بقیه کار هامم بگیرم، جوری که قبل از اینکه به باشگاه برم ذوق دارم که هر چه زودتر برسم…

    خدایا هم من و هم تو میدونیم که این دستاورد دوتاییمون تازه شروع کاره و قراره کلی اتفاقای عالی رقم بزنیم

    مرسی که تنها تکیه گاهمی :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2848 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز

    گام نوزدهم – انتخاب شغل از زاویه باور فراوانی و احساس لیاقت

    مسیری که باید برم اینکه هر روز این حرفها رو به خودم بزنم و گوش کنم

    هر روز تکرار کنم

    باید بدونم اگر دارم به این حرفها گوش میدم ولی نتیجه نمبینم همه چیز سر جای اول خودش هست و تکون نخورده یعنی ذهن من تکون نخورده یعنی ذهن من هنوز متقاعد نشده هنوز مقاومت دارم میکنم بهتر بگم هنوز نپذیرفتم اون حرفی که شنیدم

    استاد من اینقدر ذهنم معطوف بود به باورهای محدود که اصلا الانم نمیفهمم چی میگیدا برام مثل مه های زمستونی میمونه که اول صبح بلند میشی از خواب خورشید باید بتابه به شهر نشون بده ولی مه گرفته تا نزدیک زمین

    الان یادم افتاد یکی از قشنگی های زمستون اینجا اینکه مه میاد صبحا میاد تا نزدیک زمین یعنی مثلا بخوای بری بیرون قشنگ حسش میکنی نهایتا چندمتر از تو بالا باشه

    مخصوصا صبح های خیلی زود شهر مه پوشونده بعد سر چهار چراغ قرمز هیچ کس نیست عین فیلم های سینمایی میمونه

    بگذرم،

    بس که من تمام هم و غمم فعالیت فیزیکی بود و خدا میدونه ایده ای نبوده من به ذهنم بیاد انجامش ندم و البته اینم نبود با هر کسی و هرجایی رفت امد داشته باشم

    کلا ارتباطاتم قطع کردم مخصوصا اون دوستان عباسمنشی که دیگه بودن باهاشون به من هیچ کمکی نمیکرد گفتم میرم سراغ علاقم چرا منتظر این جواب منو بدن

    ولی از حد تعادل خارج شدم فکر میکردم خودمم نه خدایی نه حتی اینکه از کسی کمک بگیرم

    مخصوصا میدیدم دارم توی شرایطی میدوم

    میرم باشگاه که توان صد درصدی از خودم میذارم میگفتم اینا دیگه تمومه من تهشم و دیگه خدایی نیستو و..

    دقیقا اشتباه از همین جاست

    وقتی خدا نباشه کارها انجام نمیشه کارها سخت انجام میشه

    کارها قطره ای انجام میشه

    هیچ ارتباطی شکل نمیگیره

    هیچ ارتباطی بین منو خواستم شکل نمیگیره

    هیچ ارتباطی هیچ عشقی شکل نمیگیره

    ذوق و شوق رنگ خودش میبازه

    خدایا هدایتم کن

    لذت نمیبری از کارت که علاقته

    لذت نمیبری از مسیرش

    از ادمهایی که توی مسیرت در مسیر هدفت حتی برای چند دقیقه وارد زندگیت میشن

    از اماده شدنت برای تمرین

    از حمام بعد تمرین

    از خرید های حتی کوچیکت

    از یه کلیپی که از هدفت میبینی لذت نمیبری

    من اعتراف میکنم که لذت نمیبردم و این اولین اشتباه من بود در مسیر هدفم

    باید همه چیز راحت و با لدت پیش بره چیزی غیر از این باشه خلاف مسیر درسته

    یکی از باور هایی که من توی مسیر رسیدن به هدفم دارم اینکه وقتی یه دختری میبینم که توی هدفش به موفقیت رسیده

    میگم حتما خیلی سختی کشیده

    یا خدا میدونه چه سختی کشیده تو مسیر رسیدن به هدفش که همین داره نشون میده من چرا به نتیجه دلخواه نداشتم چون باورهای اشتباه داشتم چون باورهای درستی نداشتم در مورد هدفم بخاطر همین من توی جاده هدفم نبودم، مثلا من میخوام برم اهواز، ولی من اگر توی جاده اهواز قرار نگیرم هیج وقت اهواز نمیبینم حالا مهم نیست از سمت ماهشهر برم یا ابادان یا مسجد سلیمان و.. مهم نیست خدا از کدوم سمت منو میبره اهواز مهم اینکه من در مسیر اهواز قرار بگیرم

    که من در مسیر اهواز نبودم

    اگر من در مسیر اهواز بودم بعد به خدا میسپردم بعد خدا از یکی از این راها منو میرسوند اهواز به راحتی

    چقدر من خلاف جهت رفتم

    چقدر استاد این باورهایی که به ما میگید با این چیزی که بیرون میبینم زمین تا اسمون اصلا وقتی بهش فکر میکنم میگم این چه باورهایی

    این چه زندگیه

    نکته دیگ. اینکه من باید خودم باشم من میفهمم وقتی یکی را میبینم که مشهوره و معروفه و همه دوستش دارند ناخوداگاه میخوام از فرعیاتش کپی برم

    مثل اون باشم، همیشه وقتی با این قضیه مواجه میشم خداروشکر اول اینکه خدا منو مواجه میکنه خیلی موقع خیلی ها نمیفهمند

    به خودم میگم ادا بقیه درنیار این کار نکن

    خودت باش

    مثل فلانی ننویس

    نخون

    نخور و….

    موضوع بعدی اینکه من میبینم ادمهای اطرافم مدام دنبال این ایده های پولی هستن حتما من ارتباطی با اونا دارم پس لازمه که این اگاهی ها رو بارهااااا مرتب هر روز تکرار کنم تا مسیر ثروت و نعمت برای من واضح تر بشه من مثل اونا توی تله وام طلا و بورس و… نیوفتم

    استاد من این راهی که شما گفتید را قبلاااااا رفتم ولی عجبب از این ذهن و زندگی که چنام فراموش کردم اون حرفا و شمارو انگار تاحالا نشنیده ام

    من تمام این راه قبلا درمورد علاقم رفتم

    تمام این ایمان و درحالی که پولی نبود ولی فراموش کردم

    فراموش کردم

    عجیب فراموش کردم

    عجیب

    با ایمان

    مریم درویشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2607 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام و احترام

    گام 19/ انتخاب شغل از زاویه “باور به فراوانی و احساس لیاقت”

    من اومدم دوباره بزای خودم یه اهرم رنج و لذت کوچیک نوشتم و امروز دوباره شروع کردم به تمرین کردن .. یعنی چند روزه دارم کوچیک به کوچیک زبان انگلیسی تمرین میکنم .. امروزم بعد از مدت ها شروع کردم به تمرین کردم .. حالم خیلی خوبه.. وجودم راضی تره ولی چون مدتیه تمرین نداشتم باید حواسم باشه تکاملم رو رعایت کنم .

    یعنی قبلا من خیلی همش دنبال این بودم به خودم انکیزه ی وحشتناک بدم و چون ترمز های ذهنیم خیلی زیادن این انگیزه ی وحشتناک سریع منو دلسزد میکرد .. در صورتی که انکیزه باید ملایم و کوچیک باشه تا ادم مسیر رو مستمر و ادامه دار طی کنه .. هر چند که اگر باورها درست باشن و ترمز های ذهنی کم باشن اصلا نیازی به انکیزه بیرونی نیست بلکه انکیزه ی درونی ادم زو حرکت میده .

    من اون مدتی که ملت همه درگیر بورس و این داستانا بودن همش داشتم ورزش میکردم .. ولی خب به خاطر باورهای نادرستم از لحاظ احساس لیاقت به ذلیل نتیجه نگرفتن از لحاظ مالی ورزشم رو و تمرینم رو رها کردم … ولی امروز یه اهرم نوشتم و خوندمش و امروز یه مقدار کوچیک تمرین کردم و چند روزم هست که دارم زبان انگلیسی هم تمرین میکنم .

    اینکه من عجله نکنم و ذره ذره تمرین کنم و جلو برم و ارام ارام پیش برم و مستمر و ادامه دار باشه.. خیلی خیلی بهتر از اینه که من یه مدت کوتاه بدنم رو خیلی تحت فشار بذارم و خیلی زیاد تمرین کنم و بعدش دوباره رهاش کنم و مستمر نباشه ،، اینجوری جواب نمیده و همش دلسرد میشم.. تمرین کردن باید مستمر و ادامه دار باشه ولی کوچولو کوچولو و اصلا نیاز نیست خودم رو اذیت کنم بعد که بدنم اماده تر شد تایم تمرین رو یه ذزه بیشتر میکنم …

    و خب باید روی باورهامم هر روز کار کنم تا ذهنم قویتر بشه..

    خب اینم از رد پای من از گام نوزدهم، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عصمت دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 1185 روز

    به نام خداوند قادروتوانا

    سلام به استاد جونم و مریم جونم

    گام نوزدهم

    چه شغلی را انتخاب کنم؟

    ماانسان های متنوعی هستیم و هرکسی به چیزی علاقه داره

    توی همه ی شغل ها پول و ثروت هست ولی اون علاقه ی مایه که به ماثروت میده

    اگربتونیم دنبال اون چیزی که بهش علاقه دارم برم دنبال اون باشم وزمانمو بذارم روی اون تا حرفه ای تربشم ثروت بیشتر سمت من میاد

    اگر من دنبال علاقه ام برم درواقع کار نمیکنم دارم حال میکنم تااخرعمرم دارم از زندگیم لذت میبرم

    اگربه چند تاچیز علاقه داشته باشم

    همه ی ما به چند تا چیز علاقه داریم ولی باید دنبال اون بریم که هم عشقشو داریم هم استعداد و تواناییشو

    هدف ما از زندگی خوشبختی از زندگی و لذت بردن از زندگی مادیه

    اگر مرگ به سراغم بیاید آیا توانسته ام از فرصت های زندگی به نحو احسن استفاده کنم

    مثال استخری که استاد زدند که یک ساعت و نیم اون کسانی که شنامیکردند وقت داشتند اون 1ساعت اولو حواسو به حرف زدن به این اون می‌گذاشتند همین که می‌گفتند 10دقیقه مونده تاجایی که میتونستند

    از آب استفاده می کردند

    باید ازفرصت زندگی استفاده کنیم نذاریم زمان بره ولی هیچکاری برای علاقمون نکرده باشیم

    استاد دوره های تندخوانی که براش چیز اضافی نداشت و خیلی هم پرپول بود برداشت که این کار شهامت میخاست تا توانست تمرکزشو بذاره روی آن چیزی که میخاست روی آن چیزی علاقه داشت

    خدارشکر امروزم تونستم کامنت بذارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    افسانه قرنجیک گفته:
    مدت عضویت: 245 روز

    بنام خدا

    سلام میکنم ب استاد عزیزم و همه ی دوستان

    من چند سالی بود ک تو حوضه ی ارایشگری فعالیت میکردم و خیلی هم علاقه مند بودم اما درامد چندانی نداشتم و بخاطر موضوعاتی مجبور شدم کنار بکشم خودم رو و ب مدت 3/4سال بیخال شدم اما همیشه فکرم درگیر شغلم بود چون تنها کاری ک از انجام دادنش نهایت لذت رو میبردم همین بود. همیشه خودم رو تو اوج موفقیت میدیدم.

    تقریبا 8.9ماهه دوباره شروع بکار کردم وکار رنگ و لایت رو تو دوره های حضوری شرکت کردم و بعد اتمام شروع بکار کردم اماخیلی خیلی باورهای محدود کننده داشتم و دارم دوره ی 12قدم رو خریداری کردم و قدم دوم هستم بنسبت قبل کمی بهترم و روی خودم دارم کار میکنم ک خودم رو لایق بدونم

    اما امشب ی پستی از پیج همکار دیدم و یکم دلم گرفته شدو دوباره باورها ی اشتباه قبلم اومدن سراغم ک من چرا نمیتونم موفق بشم و چرا مشتری چندانی ندارم چرا همش ترس دارم و…

    از خدا خاستم نشونه ای برام بفرسته و ب این فایل عالی هدایت شدم

    یا رب مهربان من ازت میخام منو ب چیزی ک لایقشم برسونی همیشه دوست داشتم از طریق شغلی ک عاشقانه کار میکنم ب ثروت برسم و موفق بشم خودم رو لایق بدونم. خودت میدونی از دلم خبر داری چقددددد دوست دارم شغلمو وقتی فویل میگیرم شروع میکنم ب رنگ کردن چقد احساس عالی دارم هیچوقت خسته نمیشم از کارم با اینکه 7.8ساعت بدون وقفه باید سرپا وایستادم اما عاشقانه انجامش میدم

    میدونم بی دلیل من رو تو این مسیر هدایت نکردی بهت ایمان دارم ازت میخام هر روز ایمانم نسبت بهت قوی تر بشه و نگاهم فقط ب خودت باشه ن ترسام و باورهای غلطم

    خدایا شکرت ک لحظه ب لحظه با منی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    محمد امین دهقان گفته:
    مدت عضویت: 918 روز

    به نام خداوند جان و خرد

    درود و خداقوت به استاد لایقم و بانو شایسته گل

    و همه عزیزان هم مسیر

    چقدر این فایل شگفت انگیزه چقدر خوبه چقدر عالیه و پر از آگاهی خیلی کمک کننده

    خوب این که ما بفهمیم به چه چیزی علاقه داریم خیلی ساده هست اصلا از کودکی و همیشه روبروی ما بوده فقط بخاطر باور های محدودکننده مون فکر کردیم همه چیز را باید پیدا کنیم بگردیم دنبالش بدوویم براش نه هرچی خداراشکر در مسیر روشنی بیشتر حرکت میکنیم بهتر درک میکنم که همه چیز خیلی واضحه راحته عشق من روبروم هست دنبال چی میگردم واقعا؟ لذت روبرومه همه چیز در دسترسی این که من بگردم دنبال چیزی که علاقه دارم لپ خانم باد کنم ادا دانا هارم در بیارم نه من دارم بهتر درک میکنم که همه چیز همین الان این جاست من پسر بسیار هیجانی هستم و خوب بخاطر این هوش هیجانی باگی که داشتم این بود که شاخه به شاخه میشدم و تا الان که 20سالم هست شاید 15تا شغل را حدودا تجربه کردم اما استناد به فایلی که می‌گفت( دریایی به عمق یک سانت نباش چاهی باش به عمق یک کیلومتر) را نمی‌فهمیدم و اصلا درکی از این مساعل نداشتم فقط برای پول کار میکردم و خداراشکرم که از 12سالگی کار های خدماتی زیادی تجربه کردم و الان بهتر خودم شناختم و فهمیدم و خوب نمیخام بجنگند میخام شاد باشم لذت ببرم هرکاری که دارم انجام میدم به قول کتاب استاد عباسمش تو کار کن شروع کن لذت ببر هدایت میشیربه مسیر درست به اونجایی که مال تو هست نگران چی هستیم واقعا من دیگه درک نمیکنم زندگی های سطحی را بخدا جهان خیلی لذت بخش و قانون مند هست شکرررر واقعا.

    واقعا تمرکز بر یک موضوع شکوفا می‌کنه و بایست بتونیم باور های مناسب مرتبط با کارمون بسازیم.

    آنقدر هوش هیجانی ام بالا بود که هر کاری از بیرون می‌دیدم فکر میکردم خودشه این دیگه همونه که من میخام بعدش میرفتم که داخل کار به مسأله ها که می‌رسیدم زده میشدم و ول میگردم بعد از مدتی . و الان بخوام بگم هیچ کسبو کاری نیست که مسأله نداشته باشه مساعل اومدن تا ما بریم مرحله بعد مگر همین را نمیخاییم باید حل مسأله کنیم البته بایست تشخیص بدیم این موضوع پیش اومده حل مسأله هست یا اعراض (بی توجهی) چیزی که به پیشرفت من کمک نمیکنه به رشد من کمک نمیکنه در کل رشد نداره بهتره اعراض کرد.

    شکر این باور

    مسیر مقصده

    مسیر مصقده

    مسیر مقصده

    مسیر مقصده

    مسیر مقصده

    خدایا شکرت بابت هر روز نعمتها و آگاهی ها بیشتر میشه.

    همواره درآمدم در حال افزایش است.

    اون کسبو کاری که ازش لذت می‌بریم درش تایم را متوجه نمیشم تمرکز میزاریم خودمون حسمون عالیه توش باید نشست و این ذهن را شکافت.

    شکر این همه آگاهی و فایل عالی استاد

    متشکرم

    خدانگهدار همگی شاد و عاشق باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    ستاره گفته:
    مدت عضویت: 1584 روز

    سلاااام به همگیییی

    یه فایل جادویی که دقیقا جواب سوال من بود که مدتها دنبالشم والان از طریق شما خداوند بهم پاسخ داد

    چگونه شغل پیدا کنم

    من سالهاست این سوال توی ذهنمه بین چند حوزه موندم ودوتا رو امتحان کردم ولی انچنان دوستش نداشتم

    این فایل برام انگیزه ای شد که هدف ورسالت من خوشبختی ولذت بردن از مسیره ومن رسالت خودمو خوشبختی خودمو کار کردن با این سایت میدونم ورسالتمو اینجوری تعریف کردم برای خودم

    من اومدم از زندگیم از وجودم از عشق درونم نهایت استفاده رو ببرم

    من سالها سر این موضوع خیلی به خودم سخت گرفتم

    ولی از الان به بعد از این شرایطم شغل فعلی م لذت میبرم ومیرم سراغ مسیری که بیشتر بهش علاقه مندم

    دست از فکر کردن وسردرگمی سر دوراهی بودن برمیدارم وخودمو میبندم به رسالتم که کار کردن روی خودمه همه چیز به من گفته خواهد شد در زمان مناسب اگر من در مدار مناسب باشم

    از خدا میخوام نشانه ای واضح بهم بده از مسیری که باید برم تا بیخیال بقیه شم تونو ادامه بدم تا ابد تا وقتی که هستم عاشقانه لذت ببرم وادامه بدم

    خدایا شکرت

    عاشقتونممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    علی قادری چاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2047 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با نام و یاد پرودگار هستی بخش شروع می کنم که عزت و اعتبار سخن است

    الهی شکرت که در این پروژه بنده را ثابت قدم نمودی و همه کارها و اتفاقات را در جهتی پیش بردی تا در مسیر تعهدم باشد.

    الهی شکرت

    یکی از مهمترین موضوعات زندگی خود شناسی هست، وقتی که خودت را، علایق و جهت گیری های درونت را بشناسی، آنگاه خواسته هایت هم واضح می شوند چون تکلیفت با خودت روشن هست

    وقتی هم که بدانی چه می خواهی نیمی از مسیر را رفته ای

    داستان این است که ما اغلب نمی دانیم که چه واقعا می خواهیم، دلیلش هم عدم شناخت خودمان است

    یکی از مهمترین دلایل این موضوع هم بندگی غیر خداست.

    منظور اینکه به هر چیز و هر کسی توجه می کنیم الا او، او هم که جدای از ما نیست که بابااا

    او با ماست،

    یا بهتر بگویم ما در اوییم، ما تکه ای از وجو لا مکان و لازمان و بی نهایت اوییم

    نمی خواهم با کلمات بازی کنم، چون کلمات از جنس ماده و مفهوم اند و همه اینها محدود و ناقص اند.

    موضوع این است که ما اصل وجود خود را فراموش کردیم و فکر می کنیم که باید به قواره شکل ها و قواعد بیرونی در بیاییم

    در حالی که همه این ظهورات از ذات بی شکل ما معنی پیدا کرده و ماییم که به آنها وجود بخشیدیم

    داستان اینست که حقیقت خویش را فراموش کردیم

    در رابطه با پول و شغل هم دقیقا از این حربه ضربه می خوریم، اول که از اینکه هستیم خشنود و شگفت زده نیستیم، دوم اینکه از کاری که انجام می دهیم لذت نمی بریم و سوم اینکه از داشته ها و نعماتی که داریم غافل و ناشادیم و حسرت داشته های دیگران را می خوریم

    به نوعی به دنبال باد می دویم

    به خودم می گویم که اگر دست از این توهم بردارم و شروع کنم به یادگیری و تجربه های جدید و از اینکه دانش و مهارتم بهبود می یابد خشنود و سپاسگزار باشم و قدم به قدم به ایده ها عمل کنم و دست از حرص و عجله بکشم به عینه خواهم دید که زندگی چقدر شیرین و روان می شود.

    داستان اینست که چنین تجربیاتی دارم اما باز فراموشش می کنم، زمانهایی بود که با اشتیاق و انگیزه دست به کاری می زدم و چطور در مسیرش هدایت می شدم و اتفاقات زنجیر وار می افتاد و مرا به هدفی که می خواستم می رساند.

    امان از فراموش کاری ام

    اکنون قدمی که باید بردارم در مسیر بهبود شخصیت ام هست آنهم با یادگیری مهارت های مورد نیاز که بارها به تاخیرش انداختم و قدرتمندانه و با توکل وارد شدن به دل تجربه های جدید و هوشیار به هدایت ها شوم

    خداوندا همانگونه تا به این لحظه هدایتم نمودی دستم را بگیر و بنده را از رحمت و فضل بی حسابت سیراب کن

    به امید تو ای مهربانترین دانایان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    به نام خدای معجزه ها

    سلام استاد قشنگم و مریم زیبا

    به والله شماها دردونه قلب من هستین

    و سلام به همه همراهان این مسیر الهی

    من با جان و دلم ازتون سپاس گذارم که اینقدر عاشقانه برامون فایل تهیه میکنین

    استاد وقتی گفتین جان خودتون به والله قلبم ریخت

    استاد نمیخواد به رومون بیارین بخدا میدونیم که قدر نشناسیم. من یکی با تک تک سلول هام میدونم

    استاد گاها واقعا قلبم میگیره وقتی میبینم شما با جان و دل دارین وقت میزارین و چراغ مسیر به دستمون میدین اما ما نه تنها حاضر نیستیم حرکت کنیم بلکه حتی به خودمون ی زحمت ساده نمیدیم از شما تشکر کنیم

    همین تنها جمله اول فایل اشک منو دراورد و واقعا خجالت زده شدم

    ی روزایی از اشک و غم نمیتونستم نفس بکشم و در به در دنبال ی راه نجات بودم اما وقتی این سایت و این فایل هارو پیدا کردم واقعا قدر نشناس شدم و کو عملگرایی من؟

    تو گوشی ایفونم ی عکسی دارم و گفتم به هیچ وجه پاکش نمیکنم و خدا شاهده هر کی اون عکس رو میبینه میگه دختر این همه غم تو صورتت برای چیه؟؟

    من از اون ورژن پر از غصه شدم ی دختر که هر لحظه فقط شاد فقط خوشحالی فقط لذت اما کو سپاس گذاری من

    واقعا خودم میدونم که ناشکرم اونم بد

    من از عمکرد خودم راضی نیستم و جا داره خیلی خیلی بیشتر از این قدر دان باشم

    اما باز همین تلنگر هم هدایت خداست که دختر برگرد اونجایی که تو رفتی جای تو نیست.

    مدت هاست به ذهنم افتاده خرید داخل رو بیخیال شم و مستقیم خودم از چین خرید بزنم

    و طبق معمول ذهن میگه چجوری کانکت شی

    چجوری از چین؟

    چجوری از چین تا ایران؟

    چجوری تو‌ چین لینک پیدا کنی؟

    و هزارتا ادله برای خودش

    ولی خدارو شکر به شدت نترس هستم همش میگم تا الان چجوری کارات پیش رفته؟چجوری جنست جور میشده؟چجوری مشتری هات جور میشدن؟چجوری فروش میرفته؟کجاش قدرت تو دخیل بوده؟تنها هنر من این بود که دائما سعی میکردم حس خودمو خوب نگه دارم و بسپارم به اون اصلی کاری

    دمش گرم انصافا

    هرجا سپردم واقعا سربلندم کرد

    و این هدایت جدید تنها ی فکری به سر من انداخت که باز دست به دامن خدا شو و بگو که مث همه مسائل راه و حل پیش پات بزاره

    دیشب موقع خواب میگفتم خدایا من میخوام از شاگردی دربیام بشم کارفرما

    از این مدل فروشنده دسته چندم تبدیل بشم به تهیه کننده اول جنس تبدیل بشم به وارد کننده

    تبدیل بشم به لینکی که همه میخوان ازش خرید بزنن

    خدایا ی عالمه مشتری بهم دادی

    ی عالمه اعتبار بهم دادی

    ی عالمه علم و تجربه این شغل رو بهم دادی

    ی عالمه افرادی دور من جمع کردی که همیشه میگن فقط به خودت اعتماد داریم

    تمام این همه محبوبیت رو تو برام اوکی کردی

    وگرنه من همون ی پرسنل ساده صنایع الکترونیک بودم که چندماه ی بار ی حقوقی شبیه صدقه بهم میدادن که حتی از پس هزینه خوراکم بر نمی اومدم

    اما الان این همه اعتبار رو فقط مدیون توام

    دیدی همه میگن چه دختر زرنگ و کاری هستی؟

    دیدی همه میگن چقدر قوی و مستقل هستی؟

    دیدی همه میگن ادم موفقی هستی و درامد بالا داری؟

    دیدی چقدر دفتر کارم و شغلم با پرستیژه؟

    خدایا دیدی هر جا میرم میگن نیرو کار نمیخوای؟

    تمام این همه کبکبه و دبدبه رو تو بهم دادیااااا

    من فقط ی ماموریت داشتم که از نعمت هایی که بهم دادی درست استفاده کنم و امیدوارم که ازم راضی باشی

    الانم

    دوست دارم صفر تا صد کارمو خودم انجام بدم و از تولید کننده تا مصرف کننده خودم وسط باشم و با این فعالیت و این فروش بتونم برای جهان هستی مفید باشم

    میخوام تمام این نعمت هایی که بهم دادی رو اشاعه بدم و بیشتر و بزرگتر مفید باشم

    و اما خدایااااااا

    وقتی صبح از خواب بیدار شدم دیدم ی دوست خیلی قدیمی تبریک یلدا بهم گفته

    اولش گفتم این کجا بوده که الان پیداش شده

    اصلا 3 صبح که یلدا تموم شده تبریک گفته

    بعدش یهو ذهنم گفت دختر تو کجایی اصلا

    مگه همین دوستت نبود میگفت خودت برو چین خرید بزن اینجوری هم حاشیه سودت بیشتر میشه هم خیلی تو شغلت پیشرفت میکنی (که خود این شخص یکی از بزرگترین وارد کننده شیر الات صنعتی هست ) که همیشه منو تشویق میکرد که خودت وارد کننده باش خودت برو چین خودت همه کارهاتو انجام بده تا به درامد درست و حسابی برسی

    وای خدای من

    تا چند دقیقه فکم افتاده بود

    گفتم خدایا بی جهت نیست من بهت میگم خدای معجزه ها

    شاید سرجمع از بیان کردن خواسته من 4 ساعت نگذشته بود که اولین نشانه رو برام فرستادی

    خدایا هزاران بار شکرت

    استاد عزیزم میدونین که هر وقت اومدم نوشتم و گفتم من رشد میکنم و ثابت میکنم شاگرد خوبی هستم رفتم و انجام دادم و اومدم تو سایت نوشتم از نتایج عالی که گرفتم

    این بار هم میخوام ی قول دیگه بدم

    میخوام شغلمو ارتقا بدم به اسکیل بزرگتر

    الان هیچ ایده و هیچ راه حلی ندارم اما میدانم اونی که باید راه رو هموار کنه خودش همه چی رو مدیریت میکنه

    استاد قول میدم ی روز بیام از نتیجه ام تو این مکتب مقدس بنویسم

    خدایا هزاران بار شکرت

    نمیدانم اما شاید تا مدت ها قبل خواسته هام شکل مادی داشتن که اینقدر کار کنم اینقدر درامد بیارم تا این نیازهامو تامین کنم اما دیگه شکل افکار و باورهام به لطف الله عوض شده

    میخوام برم پی عشق و علاقه ام و اونجوری کسب درامد کنم

    میخوام بدون فکر کردن به نیازهای مادیم شغلمو ارتقا بدم و از اسکیل بزرگتر فعالیت کنم

    میخوام از ماشین چینی برم سوار ماشین آلمانی بشم

    میخوام لذت زندگیمو تو خونه 3 خوابه ویلایی ببرم

    میخوام هر لحظه دنبال انجام رسالتم باشم و برای جهان هستی ی خلقت مفیدی باشم

    خدایا هزاران بار شکرت

    من برای درک این همه اگاهی این فایل مدار الانمو نیاز داشتم که خدا بهم عنایت کرد

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      رسول سواری گفته:
      مدت عضویت: 818 روز

      سلام ساناز خانم من تقریبا نوشته شماراخوندم اولش خواستم از شماکمک بگیرم درمورداینکه من نمیدونم دقیقا عاشق چه کاری هستم یعنی چندتاکارهست که دوست دارم انجام بدم.الان یه کارگاه تولید لباس کار دارم که خداروشکر مشتری فراوان و تقریبااعتباربرای خریدپارچه وغیره .البته سالهای قبل منم مغازه پخش لوازم ایمنی داشتم مثل الان شما همه چیزفوق العاده بودتااینکه مثل شما خواستم خودم تولید تاپخش باشم اون موقع کارگاه بزرگ وغیره جزء آرزوهام بودکه نتیجه این شدکه اون مغازه پخش بااون همه سودرویایی تبدیل به برشکستگی شد وجمع کردم وازناچاری کارگاه راادامه دادم ولی اشتباه اولم این بود که کارگاه زدم نمیشه بایه دست 2تاهندونه بلندکرد.همون کارگاهی که میخواستم بزرگ باشه الان فکر میکنم اصلا این کارادوست ندارم ونمیدونم کدوم این چندتاشغل رادوست دارم.الان همه چیزم جوره ولی خودم اصلا نمیرم کارگاه شاید بخاطر این کارهمه سرمایه ام رابه باددادم.سانازخانم بعضی اوقات یه فکر هدایت خدانیست اون نجوای شیطانه خیلی مواظب باش که اشتباهت باعث نشه مثل من بشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: