live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت" - صفحه 8

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شیوا گفته:
    مدت عضویت: 425 روز

    سلام روز بخیر

    استاد عزیز ممنون از اینکه هستی یعنی شما فرشته زمینی هستید . خانم شایسته عزیز از شما هم بابت همه زحماتتون ممنون

    چقدر این فایل به موقع به دست من رسیدم تا چند دقیقه قبل داشتم به مسیر شغلی جدیدم فکر میکردم که اصلا درسته یانه ؟؟

    به تازگی وارد کار املاک شدم ولی یکم مستأصل بودم که اصلا خوبه ادامه بدم یا نه . وقتی فایل رو شنیدم دیدم استاد میگه تو هرچیزی که استعداد داری ، عشق داری ادامه بده به میزان درامدت و پولش فکر نکن قطعا تکی مسیر درست الهامات درستی به سمت میاد . و خدا روشکر این فایل امید دوباره در دل من جای داد که اصلا جا نزنم و به مسیرم ادامه بدهم .

    عاشقونم استاد که اینقدر به موقع هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 630 روز

    به نام خداوند عزیز

    سلام به دوستان

    واقعا در دنیایی زندگی میکنیم که پر از سلیقه های متفاوت هست و همین تفاوت ها باعث گسترس خدمات و محصولات شده است

    اما چیزی که هست همه افراد موفق و ثروتمند نمیشن . اکثر مردم کپی کار هستن تا یه نفر یه ایده جدید تو کارش اعمال میکنه هزار نفر دیگه همون راه رو دنبال میکنن و بعد یه مدتی کارشون رو جمع میکنن. جالبه که میگن پول تو ساخت و سازه پول تو لباس فروشی هست . بریم درامد دلاری یا طرف شانس داشت و اولین نفر تو این حوزه بود و بسیار تئوری های ارائه میدن ولی زندگیشون افتضاحه . اکثر مردم در کارها صاحب نظرن و متخصص ولی زندگی افتضاح . استاد میگفت مردم معلول هستن ولی درک نمیکردم ولی تو این مدت اتفاقاتی افتاد که نتنها معلول هستن بلکه فلج هستن و خودم هم از این قائده جدا نبودم.

    من برای خیلی ها از سر پول کار کردم و اصلا به جایی نرسیدم چون خودم رو نمیشناختم و خداروشکر تو این مسیر دارم بهتر خودم رو میشناسم و با تغییر باورهام علاقه خودم راه پیدا کردم .یعنی چیزی بود که جلو چشمام بود ولی من نمیدیدم و فکر میکردم پول در این کار نیست. و چون خودم رو نمیشناختم وارد رشته ای در دبیرستان و دانشگاه شدم که مورد علاقم نبود و چون فکر میکردم برام پول میاره رفتم و اخرشم کا رو ادامه ندادم و خیلی هم رشته ای ها رو که ازشون باخبر شدم به مسیرهای دیگه رفتن.

    شما فکر کن هر روز وارد کاری میشی که با اجبار و ناراحتی هست باشه چه حسی داره ؟ اگر وارد کاری بشی که علاقه نداره عملا داری خودکشی روحی میکنی .

    در اخر فقط از خداوند هدایت بخوایم که بر همه چیز اگاهه و ما رو از خودمون بیشتر میشناسه و بهش اعتماد کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1403 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید عزیزم و عزیزان همراه

    موضوع جلسه عشق و علاقه به کار است.استاد در فایلهای دیگه هم اشاره کرده اند که بروید دنبال عشق و علاقه تون،حتی نگفتند کاری که علاقه دارید بلکه گفتند بروید پی عشق و علاقتون.اگه عشق و علاقتون رو پیدا کردید و وارد اون شدید شما به انواع آزادیها می‌رسید.آزادی مالی،زمانی،مکانی البته اگر باورهای درست داشته باشید.

    برای من تا قبل از اینکه از استاد بشنوم و حتی تا مدتی که تو سایت بودم منطقی نبود و مقاومت داشتم.

    ولی الان که برام منطقی شده ،به اطرافیان و کسانی که دنبال عشق و علاقشون هستن و یا نیستن میبینم که اونایی که کارشون و عشق و علاقشون یکیه افراد شادتر و سلامت تر ی هستن و بالعکس.

    استاد درست میگن ،عشق و علاقه بکار باعث رشد بیشتر میشه چرا که وقت بیشتر میزاری،کیفیت رو بالا میبری و چون عاشقش هستی یه جورایی میشه گوشت و پوست و استخونت و تو زندگی میکنی و حال میکنی.

    اما مهم گیر آوردنه اون شغله یا اون علاقه هست.

    سپاسگزار استاد هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد ودوستان گلم

    گام نوزدهم

    انتخاب شغل

    استاد من قبلا فکر می کردم پول تو بعضی شغل ها هست وبه فراوانی فرصت ها اعتقاد نداشتم

    مثلا فکر می کردم طلا فروش ها پول دارند

    یا دکترا پولدارند

    و باور داشتم اگه این شغل ها رو نداشته باشم دیگه پولدار نمیشم

    ولی شما میگید توی تمام شغل ها به یک لندازه فرصت پولسازی هست ،اگر باور درست نسبت به خودم وخدا و جهان داشته باشم وعمل کنم

    ثروت توی هر شغلی هست ونتیجه ی طبیعی باور درسته

    یعنی مشکل اصلی من اینه که باور ندارم با تغییر باورها ثروتمند میشم اگر به ایده ها عمل کنم

    استاد اینکه چرا شما دوره ی تند خوانی رو حذف کردید هنوز من کمی در مقابلش مقاومت دارم ،اما با گذشت زمان قطعا دلیلش رو می تونم بپذیرم

    اونم کاری که اینقد درامد داشت

    بنظرم در مسیر پیشرفت بعضی شغلا برا اینن که سرمایه ی اولیه رو برای ما جور کنن و مهارت های مارو افزایش بدهند

    یعنی تندخوانی ،شغل بدی نبود وبه کار اصلی شما مربوط میشد ،اما شما چون احساس کردید تمرکز شمارو پخش می کنه ،اونو‌گزاشتید کنار.

    اینکه شما می گویید که هر بار یه شغلی باب میشه وملت می دوند و میرن ،به دلیل این نیست که اون شغل ها بد هستند ،بلکه مورد علاقه ی شما نیست.

    و منظور شما اینه که مردم باید روی خودشون وعلایق شون سرمایه گذاری کنن و نتایج هم قطعا میاد.

    استاد من اساتید خیلی بزرگی رو می شناسم که توی فارکس به ثروت های میلیاردی رسیدن وتمام قانونو آگاهانه یا نآگاهانه دارن اجرا می کنن

    ومنم دارم توی این زمینه کار می کنم

    اینکه بارها از شما شنیدم نباید پول و بدید که یه نفر دیگه بهش سود بده ،قبول دارم طبق قوانین

    اما اگر خودم برم مهارت پیدا کنم و در فارکس کار کنم ،آیا این با قوانین جهان مخالفه؟

    بازارهای مالی یه قسمت بزرگی از درامد بانک های جهانیه و کل دنیا توی این زمینه فعال هستن

    انچه من تالان درک کردم اینه که من اگر خونه مو بفروشم وبرم تو بورس این قماره و نتیجه ش اشتباهه

    اما اگر برم اموزش ببینم و فارکس رو سالها یاد بگیرم ووقت بزارم بازم با عملکرد جهان مخالفه؟

    باید هرکاری که تمرکز م رو پخش می کنه بزارم کنار

    وفقط تمرکزم روی علاقه م باشه

    وبا جدیت توی این مسیر بمانم وایده ها رو اجراکنم

    استاد امیدوارم پاسخ سوال منو توی یه فایل بدین

    چون این سوال خییلی ها هست حتما

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم جون گفته:
      مدت عضویت: 982 روز

      سلام فاطمه جان شما منظور استاد رو درست متوجه نشدید ،ایشون نگفتن که بازار مالی شغل درستی نیست ویا بهت ثروت نمیده ،منظور استاد اینه که به دلیل اینکه فلان شغل فرصت پولی و آینده خوبی داره و ما بریم اونو انتخاب کنیم چون توش پوله ،این انتخاب اشتباهیه وقتی ما به شغلی علاقه داشته باشیم میتونیم از علاقمون بسیار بسیار پول بسازیم ،من خودم به شخصه تو بازار مالی هیچ سررشته ای ندارم اما دوستام رفتن تو این شغل با اینکه شغلشون چیز دیگه ای هست فقط به دلیل اینکه میگن پول توشه و این کاملا اشتباهه ،پیشنهاد میکنم گام نوزدهم رو چند بار ببینید،موفق و شاد باشید️️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فاطمه گفته:
        مدت عضویت: 1328 روز

        سلام دوست عزیزم

        از پاسخ شما ممنونم

        الان منظور استاد رو بهتر متوجه شدم

        ایشون منظورش اینه نباید از این شاخه به اون شاخه بپریم وفقط یه شغل رو‌که عاشقش هستیم دنبال کنم با عشق وعلاقه و توی اون کار به استادی برسم

        از شما دوست خوبم بابت پاسخ ممنونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Mehdi😃 گفته:
    مدت عضویت: 1097 روز

    به نام خدایی که رب العالمین است.

    خانه تکانی ذهن روز 19

    سلام به استاد و خانوم شایسته و دوستانم

    درک من ازین فایل اینه که برای رسیدن به خوشبختی و موفقیت دوتا چیز ما لازم داریم یکی علاقه و انگیزه برای موفقیت یکی هم باور های درست‌ درمورد اون خواسته‌

    خب هدف همه ما لذت بردن از زندگی و ثروت‌ و شادیه صد درصد

    خب من برای چه کاری انگیزه دارم برای کاری که دوسش دارم، براش وقت میزارم و مهارت‌ کسب می‌کنم و همزمان لذت هم می‌برم ووانگیزه هم دارم و همزمان با این شور شوق و لذت بیام با لذت روی باور های درست در مورد اون هدف کار کنم‌

    مثلا تو کسب و کار خودم بگردم آدم هایی پیدا کنم که تو هر مکانی عالی دارن کار میکنن خب هرجقدر بیشتر ببینم باور های من قوی تر میشه

    و ازونجایی که عاشق کارمم هستم و لذت می‌برم ثروت به دنبال من می آید به شکل ایده شرایط اتفاقات آدم ها و …

    ولی متاسفانه چون از بچگی اینو از همه شنیدیم که فلانی رفته تو فلان کار چقدر خوب پول می‌سازه

    ناخود آگاه این باور بسیار قوی در همه شکل گرفته که چه کاری پول داره چه کاری پول نداره

    در صورتی که تو هرکاری هم ثروتمند هست و هن فقیر پس عامل شغله نیست

    و وقتی هدف ما لذت بردن از زندگی باشه اون احساس خوبی که از کاری که دوسش داریم در ما ایجاد میشه و این باور که تو همه کار ها به یک اندازه میشه بینهایت پول ساخت

    و فقط لذت ببریم و باور های خوبی بسازیم اونوقت شادی ثروت خوش‌بختی و هر نعمتی که میخایم به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشه

    ولی باید یادمون باشه همزمان کاری که دوسش داریم‌ رو انجام می‌دیم باید روی باور های ثروت‌ ساز مث مهم نبودن شغل‌ و مکان و معنویت‌ و فراوانی‌ و احساس لیاقت کار کنیم

    چون یه قول‌ استاد که می‌گن کاری که ما دوسش داریم‌ و انگیزه زیادی داریم براش اگه باور های درستی نداشته باشیم و پول نسازیم ازش آدم بعد یک مدت دلسرد میشه ازون کار چون فشار زیادی بهش میاد و خیلی خیلی نا امید می‌شیم.

    این حرف استاد چقدر حس خوبی می‌ده که پول ثروت خوش‌بختی شادی نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگیه

    این نشکن می‌ده چه خدایی داریم که انقد همه هچیز رو رام و مسخر ما کرده

    این فایل اگاهیی های جدیدی بهم داد که

    من الآن تووشغلی هستم که دوسش دارم و روز هایی که سرم شلوغ بوده اصلا گشنم نمیشد و وقتی کاره با موفقیت تموم میشد انقد ذوق می‌کردم ووبه خودم افتخار می‌کردم. این طرف علاقه رو درست رفتم من

    ولی هی چون یه روز خوب پول می‌سازم یه روز نه

    این نشون میده من باور های ثروت ساز خوبی درباره کارم ندارم و باید همزمان با لذت بردن از کار و همه چیز، روی خودم کار کنم‌ تا این طرف هم درست بشه

    چون مسیرم درسته یعنی مهارتم هنوز متوسطه ولی همینقدر مهارتم انقد پتانسیل داره که 100 برابر الان دراند داشته باشم

    کارمم دوس دارم

    دارم حرکت هم می‌کنم دیگه ننشستم که یک کیسه پول از آسمون بیوفته

    پس در نتیجه هنوز باور های من درمورد پول در رابطه‌ با شغلم ایراد داره

    و من باید روی باور هام کار کنم‌

    تا اینجا نوشتم کامنت رو مشتری خیلی عالی برام اومد

    یه نشونه خیلی عالیه برام خدایا شکرتتتت

    چقدر حتی فکر کردن به قانون‌ جواب می‌ده زود

    فقط کافیه ما نشانه هارو تایید کنیم ذوق کنیم سپاسگذاری کنیم و از این نشانه‌ها ها انگیزه و ایمان بگیریم که با تعهد بیشتر روی درک قانون‌ و عمل به قانون‌ کار کنیم

    و این کار کردن مستمر روی باور ها و کار کردن روی چیزی که دوسش داریم هر آنچه بخواهیم به ما می‌دهد

    ثروت ، سلامتی، شادی، خوش‌بختی، سعادت در دنیا و اخرت

    در پناه رب العالمین شاد و ثروتمند باشید فعلا خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 911 روز

    پروردگارا…

    ای که همیشه عاشقانه

    مرا هدایت کردی

    به تو نیاز دارم

    محتاج مهر و عشقِ بی حد و

    حصر تو هستم

    راه را به من نشان بده

    هدایتم کن به سویی که عشق باشد

    هدایتم کن به سویی که

    پاکی باشد و خوبی و مهربانی

    هدایتم کن به راهی که

    انتهایش نور باشد

    نوری که از عشق تو می تابد

    هدایتم کن به راهی که آرامش را

    قرین لحظه هایم کند.

    آمیـــــن

    سلام به استاد گرانقدرم ومریم جونم

    وهمه دوستانم در این مسیر جادویی با گامی دیگر

    خداروشاکروسپاسگزارم بابت روز زیبای دیگر که از این عالی تر نمی شد ، اینکه در این مسیر توحیدی به محض بازشدن چشمانم شکر خداوند بر زبانم جاری و وجودم آکنده از آرامش واحساس عالی شود وشاد و سبکبال ادامه دادن و شنیدن صحبت های گهربار استادم و ذهن زیبایم که عادت کرده به این جور شنیدن ها ودیدن ها وتمرکز بر زیباییها که منشأ آن از دیدن همین پرادایس بهشتی شروع شد و امروز هم دیدن این فایل وتصویر زیبای استاد در نمایی بی نظیر از خانه ،دریاچه ودرختانی که تصویر شان در این دریاچه زیبا خودنمایی می کند با آسمان آبی وابرهای سفید و باز هم شنیدن نکات کلیدی و گنج های گرانبهایی که از زبان شیوا وبی نهایت تاثیر گذار استاد بیان می شوند و سعی در عمل کردن به انها باعث شده طعم واقعی خوشبختی را با تمام وجودم احساس کنم ،خدایاشکرت.

    چقدر این کسب وکار مهم است وشما کلی از نتایج خودتان وروند روبه رشدوپیشرفت تان را توضیح داده اید و دوباره بعضی از ما فقط لقمه را دور سرچرخانده و اون چیزی که خود صلاح می دانیم انجام می دهیم و هدف اصلی که لذّت بردن از زندگی هست وخوشبختی به فراموشی سپرده ایم .

    امکان ندارد در این مسیر وکنارشما وعمل به تک تک صحبت‌های ارزشمندتان که همه جنبه توحیدی داشته ودارد من باشم ونتیجه نگیرم، نتیجه ای که ابتدا من باید روی تغییر جنبه هایی که خود می دانم تا قبل از آشنایی باشما ایرادداشته ام و تمرکز روی بهبود انها گذاشته و در کنار هرمسئله ای راهکار درست واصولی آن را که از شما آموخته ام به کار گرفته و از خداوند طلب کمک کرده وبا الهامات و هدایت ها سهم خودم را انجام داده وبقیه را به خداوند بسپارم با ایمان وتوکل کامل، نه باز دوباره درگیری های ذهنی پیدا کرده و کاری کنم با عجله ودودلی….

    من در مسیرِدرست ،صحیح و انسانی که همان رعایت قوانین الهی است با آگاهی گام برمی دارم واز زندگی وکاری که در حال حاضر دارم لذّت می برم تا با آگاهی های بیشتر در مدار بالاتر و بابزرگ شدن ظرف وجودی ام برای دریافت هر نعمتی آماده باشم ومطمئناً به کار مورد علاقه ام که در زمان ومکان مناسب هست خداوند هدایتم می کند، منتها ما فقط حساب دو،دوتا چهارتا رامی کنیم واصلا حواسمان به وهابیت خداوند نیست و مدام هم می گوییم حضرت سلیمان نبی وفلان پیامبر ثروتمند واستادمان و…. ولی دوباره ذهن خود را بستری از نجو اهایی که جز ضرر برای ما چیزی ندارد پر می کنیم وحرکتوتغییری هم انجام نمی دهیم و منتظریم شَقُ القمری شود.

    من به عنوان یک خانم می خواهم کسب وکارداشته باشم اما به چه قیمتی آیا همه جوانب کار را سنجیده ام یا چون استاد فرموده اند بیکار نباشید من می خواهم کارکنم ولی از اون طرف کارهای خانه ام مانده وبا عجله وبدوبدو می خواهم بدون لذت کار را انجام دهم وبا استرس برم سرکارخودم،

    اما خود من پس از سالها کارکردن فهمیدم که همین کارکردن هایم چه مسائل ومشکلات وسیعی را برایم ایجاد کرد چون ناآگاه بودم و نمی دانستم همین خانه‌داری که الان شغل محسوب می شود چقدر نیاز به تمرکز دارد ،غذایی که می پزم،وقت برای صحبت با عزیزدلم، وقت برای تمرکز روی بهبودیم،حالا اگر بچه هم باشد که خودش یک مقوله جداست واکثریت مسئولیت با خانم خونه هست ،بعد نگاه می کنم عمرم گذشت و هیچ لذتی نبردم و نمی دانستم که آزادی وخوشبختی در رهابودن وآزادبودن است نه در قفس زندگی کردن و با هرقیمتی کارکردن.

    در این کسب وکار هم که در حیاط خانه است ومن اگر با لذت باشد می روم یک تمیزی مختصر با لباس راحت انجام داده و بعد هم مصطفی جان کافه را باز می کند و من هم ادامه کارهای خانه با عشق و چقدر خداروشکر می کنم.

    البته که هر خانمی شرایط خاص خودش را دارد اما منظورم این هست که اون کار به من عشق می دهد و من از تمام جنبه های زندگیم لذّت می برم و یا من به خاطر برخی ترس هایم سرکار می روم که در مورد من قبلا همین طور بود مدام ذهنم درگیر بود اگر نروم چنین می شود وچنان می شود و زندگیه قبلی من کلا پوکید ومنفجر شد وناآگاهی چه بر سر من آورد…

    الان خانه دار هستم وکاملا خودکفا وآزاد و واقعا وقتی آرام آرام کنار استاد پیش رفتم وگوش جان سپردم به صحبت هایشان ،با تغییراتم و باورهای مناسب که به ذهنم دادم و ایمانم قوی تر شد، دیدم ثروت هم در همه ابعاد در زندگیم نقش بست .

    امیدوارم هر کدام مان در کسب و کاری که هستیم آرامش واحساس عالی را تجربه کنیم و با خود در صلح باشیم و از این فرصت زیبای زندگی کردن نهایت لذت را ببریم وهمیشه شادوخوشبخت باشیم.

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، دوستتون دارم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1153 روز

    سلام به استاد بزرگوار خودم و مریم جان عزیزم و تمامی دوستان گرامی.

    چ جالب ! دقیقاً دیشب داشتم با خودم گذشته رو مرور می‌کردم که به این نتیجه رسیدم چ اشتباهاتی داشتم. بخاطر بی‌خیال بودن و سرسری گرفتن هر چیزی ، روزها و عمرمو هدر دادم . بحث سرزنش و ملامت کردن خودم نبود، داشتم با مرور گذشته برای درست زندگی کردن الانم ، درس میگرفتم یه جورایی تجربه‌های تلخ گذشته رو به خودم یادآوری میکردم که تکرارشون نکنم. صادقانه اگه بخوام بگم : من خودم به شخصه خیلی به زندگیم گند زدم. فک میکنم عامل خیلی مهمی برای رشد و پیشرفت زندگیم بودم اما متاسفانه سر و گوشم برای چیزهای پوچ و بی‌ارزش می‌جنبید. تمام توجه و تمرکزم به هر نقطه‌ای منفی ای که وجود داشت بود. دلم میسوزه که دوران جوونیمو انقدر بد گذروندم . اونم چی ! وقتی فکرشو میکنم که خودم مقصر بودم بیشتر دلم میسوزه .می‌تونستم مثل سالهای اول آشنایی با همسرم، که لاو میترکوندیم همچنان لاو بترکونم. اما خودم نخواستم. قشنگ یادمه آگاهانه نمیخواستم دوسش داشته باشم. همیشه بخاطر یه نقطه ضعف همسرم که اونم تو ظاهرش بود تمام زندگیمو و تمام احساساتمو سرکوب کردم. شاید باورتون نشه انقد که تمرکز و زومم رو این موضوع بود خیلی از سالهای عمرمو به خاطرش هدر دادم. همسر من از اولم منو عاشقانه و دیوانه وار دوست داشت . در همه حالتها و شرایط و موقعیتهای زندگیم، همین احساسو داشت .هنوزم که هنوزه بعد از گذشت 30 سال مثل کسانی که تازه همو دیده باشن منو دوست داره و ابراز علاقه میکنه.اصلا یه موجود عجیبی هستش .واقعا ب لحاظ احساسی و عاطفی چ در کلام چ در عمل ندیدم مطابقش . منتهی در گذشته مثل الان عشق و علاقشو نمی‌پذیرفتم انقد که آدم مغروری بودم .مرض داشتم و از روی مرضم با افکار و باورهای بیمارگونه اون روزها رو ، تلخ گذروندم . بارها و بارها ازش عذرخواهی کردم ازش خواستم که منو ببخشه که هر بار همسرم بهم گفته گذشته رو ول کن الانو بچسب. خدا رو شکر که الان همه چیز عالی پیش میره.

    میخوام بگم دقیقاً منم مثل همون چیزی که استاد گفتن تا الان متوجه نبودم که خودم چه بلایی دارم سر زندگیم میارم .مثل آدمهای هول ، با عجله میخواستم همه چیزو جبران کنم و همه چیزو راست و ریس کنم که کم کم متوجه شدم اینم جواب نمیده. باید آرام و پیوسته پیش می‌رفتم. الان بعد از گذشت 4 سال تازه متوجه شدم که بالاخره دنبال تغییرات رفتنم ، جواب داد .

    روابط الانم اصلاً قابل مقایسه با گذشته نیست کلاً شخصیتم خیلی تغییر کرد. نگاهم به زندگی و روابط با همسرم به کلی عوض شد . خدا رو شکر دیگه از اون خشونت و کینه ورزیها و رفتارهای خودخواهانه خبری نیست.

    از اون دعوا و مشاجره‌های روزانه شاید تو سال دو بار اتفاق بیفته.

    اومدم بگم امروز خیلی بیشتر از قبل قدرشناس و قدردان محبتهای همسرم هستم. یادم افتاد که در گذشته به هیچ وجه قدرشناس و قدردان محبتهاش نبودم اصلاً چشمم عشق و علاقشو نمی‌دید انقد که تمرکزم روی خواسته‌های بیمارگونه‌ام بود.

    الان طوری شدم هرجا میرم با هرکی که میشینم حتی جاهای عمومی تو مهمونیا تو خانواده ی خودم ، تو خانواده ی همسرم، تو دوستای خودم ، تو دوستای همسرم و همسایه‌ها همه جا و همه جا افتخار میکنم که همچین همسری دارم . به عینه تو چشمای همه، غبطه و حسرت داشتنشو می‌بینم. بعضیا که علنی بهم میگن که خوش به حالت همچین شوهری داری .

    خوبه که آدم از گذشته به عنوان درس یا تجربه یاد کنه یاد میکنم که دیگه به هیچ بهانه‌ای اون رفتارها و اون روزها رو تکرار نکنم. بدونم که نتیجه چی میخواد بشه که به هیچ وجه سمتش نرم.

    از دست دادن روزها و عمر طلایی!!!!

    یه وقتایی با خودم میگم خدا رو شکر که تغییر کردم و الان می‌تونم الگوی خوب و مناسبی برای بچه‌هام باشم خدا رو شکر که اون اخلاقهای ناجالبم تو دوران خیلی بچگیشون بود حالا که به دوران نوجوانی و جوونی رسیدن اون رفتارها رو از مادرشون نمی‌بینن. چون فک می‌کنم الان بیشتر تو ذهنشون میمونه اگر چه ممکنه اونا رو هم به یاد داشته باشن ولی دیدن همین تغییرات و داشتن آرامش الانم، برای اونها هم می‌تونه درس یا تجربه ای باشه که میشود تغییر کرد.

    در گذشته مدام توی مقایسه و سبقت گرفتن از دیگران بودم و هیچ وقت از این رویه نتیجه مثبتی نگرفتم.

    اما الان سرم تو لاک خودمه به هیچ احدی کاری ندارم هیچ چیزی در مورد هیچ کسی برام جالب توجه نیست .هرروزم دنبال آرامش و لذت بردن از زندگی شخصی خودم هستم. تنها چیزی که برام با ارزشه همینه که از وقتم درست استفاده کنم و هر روزم رو طوری زندگی کنم که اگر سالهای بعد بودم ، بگم خدا رو شکر از فلان سال تا به امروز خوب زندگی کردم و از خودم احساس رضایت داشته باشم.

    به هیچ وجه دوست ندارم سالهای آینده از این روزها به بدی یاد کنم . دوست دارم طوری باشم که با افتخار از این روزها یاد کنم که جبران گذشتمم باشه.

    استاد عزیز عرض کردن دنبال علایقتون باشید و از وقتتون درست استفاده کنید و با هدایت خدا پیش برید به اینکه میخواد چی بشه فک نکنید . قدم اول رو بردارید قدمهای بعد به مرور زمان گفته میشه .منم دقیقاً همین کارو می‌کنم سعی میکنم به هر چیزی که تو وجودم علاقه دارم توجه کنم . وقتم رو به بطالت نگذرونم . ازش بهترین استفاده‌ها رو بکنم. به سنم هم نگاه نمیکنم چون سبک و مدلم اینجوریه که مثل جوونها و هم تیپ اونها میگردم. انرژی و هیجانمم کمتر از اونا نیست حتی گاهی می‌بینم خیلی بیشتر از اوناست . خدا رو شکر اهل ورزش هستم و از جسم و اندامم خوب مراقبت میکنم.

    بدون قضاوت کسی هر کلاسی که دلم بخواد ثبت نام میکنم و تو اون زمینه خودمو تقویت میکنم. مثل بعضی از مادرایی که تمرکزشون فقط روی بچه‌هاشونه نیستم من به خودمو خواسته هامم خیلی توجه میکنم یه وقتهایی که یکم خسته میشم نجوا‌ها سراغم میان و میگن بیخیال شو بگیر تو خونه بخواب مثل خیلیا به کارای روزمرگیت برس. اما از اونجایی که برای هر کاری و برای هر انتخاب و هدفی خودمو متعهد میکنم با کمی استراحت کردن گفتگوهای ذهنی رو پس میز‌نم و به راهم ادامه میدم. پیش خودم به اینکه آینده میخواد چی بشه فک نمی‌کنم و اینکه چیزایی که دارم یاد می‌گیرم به چ درد آیندم میخواد بخوره فک نمیکنم فقط به این فک میکنم که الان چ چالش و هدفی برای خودم انتخاب کنم و سعی کنم با پر کردن وقتم از وقت و زمانم درست استفاده کنم و در کنارش از لحظاتم لذت ببرم. دیگه باور و ایمان دارم که خدا به هر مسیری که خودش مصلحت مید‌ونه سوقم میده .بنابراین نگران آینده نیستم چون خدای بزرگی دارم که وقتی قدم درست برمید‌ارم همه جوره هوامو داره.

    البته ناگفته نمونه همیشه تحت تاثیر حرفها و تجربه‌های استاد عزیز و دوستان گرامی هستم همین گفته‌ها و شنیده‌های مثبت بهم انگیزه ی حرکت میده.

    دلم میخواد اینجا به کسانی که سن خیلی پایین‌تری دارن و از سن پایین شروع به این تغییرات کردن تبریک بگم . قدر خودتونو خیلی بدونید و خودتونو خیلی دوست داشته باشید که جز استثناها هستید.

    خیلی خوبه که آدم دوران جوونیشو خوب بگذرونه بعدها که سنشون بالا بره به خودشون میبالن.

    استاد جونم ممنون و سپاسگزارم به خاطر همه ی انگیزه‌هایی که از شما دریافت کردم.

    وجود شما به ما قدرت و اقدام به حرکت میده.

    از اینکه استاد توانمند و بی‌نظیری دارم هر روز خدا رو سپاس میگم.

    استاد جونم عاشقتم.مرسی که هستی .

    الهی باشی همیشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      مریم پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 2033 روز

      سلام ناهید خانم عزیز وزیبا.

      خیلی سپاسگذارم که وقت گذاشتی وکامنت زیبا رو برامون نوشتی.

      منم امسال کمرهمت بستم برای بهبود رابطه با همسرم که خدایا شکر تغییراتی به وجود اومده.این ذهن نجواگربیکارنمیشینه از هر راهی واردمیشه مخصوصا تمرکز برنکات منفی همسر ،فکرکنم برای خانمها خیلی خوب از این طریق وارد میشه وساعتها وساعتها درگیرش میشه.

      من همیشه کامنتهای پر بار شما رو میخونم وتحسینتون میکنم خیلی خوب دارین فعالیت میکنین.الان ساعت دو ونیم شبه پسرم برای شیر پاشد گفتم کامنت بخونم به کامنت شما رسیدم .اینقدر لذت بردم که اینقدر خوب نوشتی وخودت رو ابراز کردی که نتونستم همینجوری ردبشم گفتم لااقل میشه یه تشکر ساده ازت کرد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        ناهید رحیمی تبار گفته:
        مدت عضویت: 1153 روز

        سلام مریم جان عزیز .

        دقیقا خوب کردن رابطه ، برای کسانی که با همسرشون مشکل دارن سخته .ولی نگران نباش .به خودت فرصت تغییر بده .

        یه شبه این اتفاقها نیفتاده که بخاد یه شبه حل بشه .

        منم اوایل عجله میکردم . وقتی مید‌یدم از پسش بر نمیام و باز رفتارهای تکراری رو دارم ، از دست خودم خیلی عصبانی میشدم .

        هرچی بیشتر پیش رفتم متوجه شدم این روش بیشتر باعث خشمم میشه و اجازه تغییرات مثبت بهم نمیده میدونی یه جورایی زورم میومد وقتی که از همسرم گله و شکایت دارم و ازش راضی نیستم آگاهانه روی نقاط مثبتش تمرکز کنم ولی خب متوجه شدم که قانون اینو میگه و من باید برای گرفتن نتایج بهتر طبق قانون پیش برم. به همین جهت تمرین و تمرین و گوش کردن فایلهای استاد و مقایسه کردن هرچند وقت خودم با ماههای قبل ،بهم امیدواری داد که میشه. به شرط اینکه به همین روش ادامه بدم .

        از خودت توقع زیادی نداشته باش آروم ولی پیوسته پیش برو مطمئن باش که نتیجه می‌گیری .

        در حین اینکه آگاهانه روی نقاط مثبت همسرت توجه میکنی از خودت غافل نشو. خودتو فراموش نکن. برای خودتم تو همه ی لحظات حتی وقتی که اشتباه میکنی ارزش قائل باش و با مهربونی و با احترام با خودت برخورد کن تا حس لیاقت رو از خودت دور نکنی.

        هر روز صبح که از خواب بیدار میشی برای همون روز برنامه بچین و در مورد همون روز فکر بکن که چ تغییراتی باید داشته باشی و چطور باید عمل کنی.

        اینطوری گفتگوهای ذهنی کمتر ذهنتو درگیر میکنن.

        بگو میخام فقط برای امروز نسبت به همسرم عملکرد خوبی داشته باشم.

        وهرروز همین رویه رو تکرار کن .

        یه مدت که بگذره متوجه میشی چ تغییرات خوبی کردی. دیدن این نشونه‌ها و نتایجهای رضایت بخش ، برای ادامه دادن مسیر ، بیشتر سوقت میده.

        فراموش کردم بت بگم خبر خوب اینه که با تغییرات مثبت ما ،همسرامونم به طور عجیبی تغییرات زیادی میکنن .

        پیش برو ، متوجش میشی .

        موفق باشی عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوندی که هر آنچه دارم از ان اوست و من بی او هیچم و به هر خیری از جانب او سخت محتاجم

    استاد عزیزم از سال 99من عضو سایت عباس منش هستم و خدا میدونه که هیچ ورودی دیگه به جز کلام استاد عباس منش را نپذیرفتم واقعا خیلی متعهد بودم و هستم و فقط روی فایلها و دوره ها عباس منش کار کردم

    واقعا روی خودم کار کردم از لحاظ درونی خیلی تغییر کردم من اصلا آدم چند سال پیش نیستم آرامشی که دارم بزرگترین و بالاترین نتیجه من است اگر دنیا زیر و رو بشه من فقط و فقط به پروردگارم توکل دارم و بس خدایا بینهایت شکر

    از لحاظ ارتباطاتم عالی شدم از همه لحاظ رشد کردم فقط از لحاظ کار مورد علاقه ام و کسب و کارم هنوز نتیجه نگرفتم ولی شروع کردم

    استاد خیلی طول کشید تا علاقه ام را پیدا کنم 3سال در کار دیگه فعالیت کردم بعد دیدم این علاقه ام نیست

    حالا مدتی هست علاقه ام را شروع کردم و تازه پله های اولم

    خیلی آموزه های استاد کمکم کرد

    من دوره ثروت 2را پارسال تهیه کردم و از همون جا فهمیدم چه باید بکنم

    الانم از خودم راضی هستم عجله ندارم ولی دارم کار یاد میگیرم و استارتم را زدم همین برای منی که یه عمر خانه دار بودم و هدف خاصی نداشتم خیلی موفقیت بزرگی هست

    استاد از شما خیلی ممنونم همیشه اصل را به ما یاد آوری میکنید و ما با فایهاتون اگر هم نجواها بخواد بیاد سراغمون صحبتهاتون دوباره مارو میاره توی جاده اصلی

    استاد قوانینی که شما به ما یاد دادید من یکی که هیچ جای دنیا نشنیدم

    استاد از شما خیلی تشکر میکنم

    سالهای اول که تو سایت بودم وقتی از نتیجه صحبت میکردید دلشوره میگرفتم میگفتم خدایا من که نتیجه دستم نیست چه کنم ولی هر چی پیش رفتم با قوانین بیشتر آشنا شدم تکاملم را با صبر طی کردم

    و اصلا بدو بدو برای نتیچه نداشتم فقط گفتم خدایا من راه درست را میرم تو کمکم کن گفتم خدایا من هدفم خوب زندگی کردنه درست زندگی کردنه خدایا خسته شدم از بس تو در و دیوار بودم و الحق که پروردگارم هدایتگرم شد

    خدایا بینهایت سپاسگزارم

    ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم الصراط الذین انعمت علیهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    نسیم بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1222 روز

    به نام خداوند هدایتگرم که من رو به این مسیر زیبا و لذت بخش هدایت کرده.

    گام نوزدهم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و خانواده عباسمنشی

    مسیر ، مسیر لذت بردن و عمل کردن به قوانین و علایقمونه و وقتی تو با قوانین علایقت رو جلو میبری دیگه همه چیز هست ثروت هست عشق هست آزادی هست فقط کافیه تو با کنترل ذهن و بدون تاثیر پذیری از عوامل بیرونی کارت رو انجام بدی و این مثل جت تورو به سرعت به خواسته هات میرسونه خدایاااا شکرت

    من وقتی این باور رو تو ذهنم هی مرور میکنم سرشار از شوق میشم نمیدونم چه جوری این شوقم رو کنترل کنم یه حال عجیب و دوست داشتنی که قابل وصف نیست و میدونم که این راهی که میرم درسته خدایا شکرت .

    از خدا میخوام کمکم کنه تا به بهترین نحو به قوانین عمل کنم و درکم بالاتر و بالاتر بره خدایا شکرت .

    استاد قدردانتون هستم فوق العاده این

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    امیرحسین بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1064 روز

    آیا تا به حال به این مورد فکر کرده اید؟

    چرا کار کردن در ذهن ما یعنی شغل؟

    چرا این واژه با شغل مرتبط شده؟

    بیشتر کج فهمی ما از صحبت های ساده‌ی استاد همین است

    نمی‌فهمیم که وقتی استاد میگه کار مورد علاقه منظورش شغل نیست

    هنوز نفهمیدیم که شغل همون شرک به خداونده

    شما کار میکنی تا پول در بیاری ، درصورتی که برای نفس کشیدن هرگز کار نمیکنی

    شما کار میکنی تا پول در بیاری ، درصورتی که برای ضربان قلبت هیچ کاری نمیکنی ، برای خوب شدن زخم های دست و بالت هیچ کاری نمیکنی

    واژه کار با سختی فیزیکی در هم تنیده شده و این اهرم بسیار محدود کنندست ، جوریه که استاد واضح و صریح میگه خیلیا میشنونن ولی عمل نمیکنن ، ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    و شنیدن همین باور از استاد در ذهن شما با کار کردن فیزیکی یکی شده و ناامیدی بهت دست میده که من چه کار فیزیکی بکنم؟

    درصورتی که کار اصلا به معنی سختی نیست ، کار کردن در حوزه مورد علاقت اصلا شغل موردعلاقه نیست

    منظور از این کار مورد علاقه اینه که هر چیزی و هر فعالیتی و هر موردی که دوست داری اون کارو انجام بدی و دوست داری در اون کار درگیر بشی رو انجام بدی

    مثل پاسور بازی که در گامهای قبل شنیدیم که استاد گفت

    فکر میکنی پاسور بازی کردن شغله؟ نه ، بلکه همین الان هم 99درصد فکر میکنیم وقت تلف کردن و دنبال نون ندویدنه ، یعنی وقتی مشغول پاسور بازی باشی یعنی داری از کار و زندگیت میمونی

    درصورتی که بابا کار و زندگی همین چیزیه که باهاش حال میکنی و دوست داری درگیرش باشی

    چرا کار برامون شغل تعریف شده؟ چرا استاد میگه یکسری باور ها از نسل ها و نسل های قبل ما به ما رسیدن ، یعنی همین ، یعنی صدها ساله اجداد ما برای به یکسری رفاه ها و ارامش‌ها مثل لودر کار میکردن و در قبالش از این کارشون طلب پول میکردن ، طلب پول نقد ، و به ما هم رسیده که تا وقتی شغلی نداشته باشی پول گیرت نمیاد و اگه میخوای بیشتر گیرت بیاد بیشتر کار کن 2 شیفت کار کن و ….

    مولد ثروت بودن یعنی چی؟ یعنی کار مورد علاقتو درگیرش شو و در اون به مهارت برس و باورهای ثروت آفرین رو درکنارش کار کن، اونوقت یک ایده ای از سمت خدا بهت گفته میشه که تو میتونی با عمل کردن به اون ایده از مسیری که همه فکر میکنن احمقانست پول بسازی و اینجا شما باعث رشد و گسترش جهان شدی ، چون از یک مسیر به زعم جامعه احمقانه ثروت ساختی و افراد بیشتری باور میکنن تو مسیر مورد علاقه تو که مسیر اونها هم هست پول و ثروت هم هست

    اصلا ثروت یعنی چی؟ یعنی پول؟ نه بخدا

    شما میخوای با پول چیکار کنی؟ تبدیلش کنی به خونه دلخواهت ، تبدیلش کنی به گوشی خوب ، تبدیل کنی به زندگی خوب

    خب نعمت الان چه فرقی با ثروت کرد؟ خوشبختی و رسیدن به امکانات رویاهامون که همون نعمت شد که؟ پس چرا باور نمیکنی به رزاقیت خدا؟ مگه نمیگه بی حساب بهت میدم؟ از جایی که گمان نمیکنی بهت میدم؟ این گمان نمیکنی همون مسیر مورد علاقت هست که اصلا الان فکر نمیکنی بشه ازش کسب ثروت کرد

    اولین قانونی که از استاد تو ذهنته چیه؟ احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب

    تو مسیری که باهاش حال میکنی به چی میرسی؟احساس خوب

    با رسیدن به احساس خوب چی میشه؟ اتفاقات خوب

    اتفاقات خوب چیا هستن؟ ورود نعمت ها به زندگی

    کدوم نعمت ها؟ ماشین خوب ، خونه خوب ، توانایی خرید کردن ، آزادی مالی زمانی مکانی ، ارتباطات خوب ، درامد خوب

    این همون ثروتی نشد که به دنبالشی؟

    چطور در احساس خوب بیشتر بمانیم؟ فعالیت در کار و حرکتی که عاشق انجام دادنشی

    تعریف شرک چیه؟ قدرت دادن به عواملی غیر از خداوند

    شغل چیه؟ یکی از عوامل بیرونی که تو هربار میخوای بری دنبال پیشرفت و ثروت ذهنت بصورت ناخودآگاه میره دنبال شغل هایی که الان حجم ثروت اونجا بیشتر جریان داره

    چرا شرکه؟ چون فکر میکنی با عوض کردن کارت یا بیشتر کار کردن ، به ثروت میرسی و اصلا روی خدا حساب نمیکنی ، فکر نمیکنی که خدا که قدرت نفس کشیدن و ضربان منظم قلب و … رو بهت داده بتونه بهت چیزایی رو بده که آرزو شو داری ، چون فکر میکنی وقتی داری ارتباطت با خدا رو بهبود میدی داری از پول درآوردن عقب میفتی ، چون هیچ جوره حالیت نیست اونی که تورو به این دنیا آورده همونم میتونه هرچی میخوای بهت بده ، مگه تو وقتی بچه دار میشی بچرو ول میکنی؟ نه عزیزم نه ، اونو تو ناز و نعمت بزرگش میکنی ، یا حداقل سعیت اینه نذاری اذیت شه و دنبال آرامش و راحت بودنشی ، خدا هم همینه

    خدا همه چیز میشود همه کس را

    به شرط ایمان ، به شرط تهارت روح و پاکی دل

    پس برو به مسیر موردعلاقت، به اون لحظه ای که با انجام دادن اون کار حالت عالی میشه برس

    فکر نکن همین بسه ، نه، مثل من و تجربه 6 ماه گذشتم میشی و دوباره مشرک میشی برای پول درآورن

    باید و باید و باید و باید ذهنتو هم درستش کنی، باید باورهات درست بشه

    در کنار کاری که عاشقشی باید روی باورهات کار کنی

    اولین کار اهرم رنج و لذت برای انجام دادن اون کار بساز ، چون ذهنت صدها سال پیش برنامه ریزی شده که فقط شاغل باشه

    دومین کار و اصلیترین کار اینه که باور کنی خودت و تنها خودت خالق شرایط و اتفاقات و وضعیت الان و گذشته و آینده خودت هستی

    سومین کار تمرکز گذاشتن روی کار موردعلاقت و کنترل حداکثری کانون توجه از چیزای دیگست ، از حرفای دیگران. از کمبود ها و نداری ها و بدهی ها و هرچیزی که باعث میشه احساست بد شه، نترس این کمبود و بی پولی و اینا وقتی باورهاتو درست کنی آرام آرام درست میشه

    چهارمین کار از بین بردن یا حداقل بی تاثیر کردن عوامل بیرونی در ثروتمند شدنت از این مسیر موردعلاقته که باید در کنارش توحید رو بسازی در همه وجودت

    پنجم تضاد ها رو نعمت بدونی از سمت خدا که اومدن تورو به جلو هول بدن ، پس باید این باور رو بسازی

    ششمی که باید دائمی باشه کار کردن روی باور فراوانیه

    بقیش خودش حل میشه

    شروع کن نذار ترس هات جلوتو بگیرن

    هدف از رفتن به مسیر موردعلاقه لذت بردن و احساس خوبه و اگه تمرکزت روی پول و کمبودش و نگرانی از چگونه پول ساختن باشع از مسیر دور میشی و خودتو محروم میکنی

    نباید اینو فراموش کنی که خالق شرایط خودتی و کانون توجهت ، پس کانون توجه رو بذار روی فراوانی و مواردی که احساستو خوب میکنه

    مشکلات مالی و کمبود ها اولین موردی هست که در این مسیر برات حل میشه و نباید نگرانش باشی

    برو لذت ببر

    مشرک نباش به خداوند ، روزی دهنده اونه و ما فقط باید اینگونه عمل کنیم تا در مسیر علاقمون ایده ای از خدا دریافت کنیم که با عمل کردن به اون ایده ، هم باعث ورود ثروت به زندگیت میشی و هم گسترش جهان

    هدف ما خیلی بزرگتر از بدهی های الآنمونه از کمبود های الآنمونه ، رفع احتیاجات در اولین قدم های تغییر باورته

    به خودت بیا آقای بابایی و به گفته هات عمل کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: