live | دلیل دلسردی در مسیر و حلّ ریشه این مسئله

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چه نوع نگاهی نتیجه می سازد و چه نوع نگاهی دلیل می سازد برای دلسردی بیشتر؛
  • ریشه دلسردی، عجله برای زودتر رسیدن به نتایج بزرگی است که فاصله فرکانسی بسیاری با آنها داریم؛
  • ریشه این نوع نگاه، کمالگرایی (عدم درک قانون تکامل) و احساس عدم لیاقت است که موجب می شود ارزشمندی خود را به نتایج گره بزنیم. در نتیجه خود را با دیگران مقایسه می کنیم یا می خواهیم زودتر نتایج بزرگی بگیریم که چشم دیگران را کور کنیم یا توسط آنها تاکید شویم یا از قافله آنها عقب نیفتیم؛
  • نگاه کمالگرایی است که می خواهد توجه دیگران را جلب کند؛
  • ریشه دلسردی مقایسه نتایج خودت با نتایج دیگران است؛
  • هرچه قانون تکامل را درک کنی کمتر خودت را مقایسه می کنی، کمتر عجله می کنی و بیشتر از مسیر لذت می بری؛
  • هرچه احساس خود ارزشمندی درونی خود را بیشتر ترمیم کنی، کمتر خودت را با دیگران مقایسه می کنی و آرام آرام “دیگران” را از معادله دستاوردهایت حذف می کنی و به آرامش می رسی؛
  • رابطه درک قانون تکامل و ساختن پایه های احساس لیاقت؛
  • رابطه درک قانون تکامل و لذت بردن از مسیر؛
  • رابطه درک قانون تکامل و توانایی تمرکز بر اصل؛
  • به جای تقلا برای یافتن یک سهام بهتر در بورس، روی استعدادها و توانایی هایت سرمایه گذاری کن؛
  • مهمترین رابطه زندگی ما؛
  • انتخاب شریک کاری یا شریک زندگی از دیدگاه فرکانسی؛
  • توانایی تمرکز بر خودم و کاشتن بذر این توانایی به وسیله ترمیم احساس لیاقت؛
  • “اصل”، فقط درک قانون است. بقیه اش خلاقیت در اجرای بهتر این اصل است؛
  • به اندازه ای که قانون را بهتر درک می کنی، مشاور بهتری برای زندگی ات و حل مسائلت می شوی و نیاز شما به مشاورت از دیگران کمتر می شود؛
  • به جای تقلا برای یافتن شریک کاری، از همان جایی که هستی و با همان امکاناتی که داری شروع کن؛
  • به جای تقلا برای یافتن شریک کاری، توکل خود را بر خداوند بیشتر کن و روی توانایی ات در حل مسائل کار کن؛
  • وقتی شما آدم بهتری می شوی، جهان شما را با آدمهای بهتر هم-مدار می کند؛

منابع کامل درباره محتوای این فایل: دوره احساس لیاقت

  • به نظر شما، بهبود چه عاملی درونی، می تواند بیشترین تاثیر مثبت را بر کیفیت زندگی بیرونی ما در تمام جنبه‌ها بگذارد؟
  • رشد کدام فاکتور درونی، بیش از هر چیز، ظرف وجود ما را رشد می دهد و ما را آماده دریافت نعمت های بیشتر می کند؟
  • رشد کدام فاکتور درونی، مسیر رسیدن ما به خواسته هایمان را هموار می کند.

پاسخ این سوال، قطعاً فاکتور احساس لیاقت یا همان احساس خود ارزشمندی درونی است.

حالا که از این عامل اصلی با خبر شدی، چه نمره ای به احساس خود ارزشمندی درونی خود می دهی؟

برای اینکه نمره دقیق تری به خودت بدهی، اجازه بده تعریف ساده و خلاصه ای از “احساس خود ارزشمندی درونی” داشته باشیم. به طور خلاصه، احساس خود ازشمندی درونی یعنی:

تواناییِ ارزشمند دانستن بی‌قید و شرط خودت در تجربه هر نعمتی؛

 یک فرکانس عمیق و با ثبات از آگاهی شما درباره ارزشمند بودن خودت. خود ارزشمندی درونی ای که غیر وابسته به هر اعتبار یا دستاورد بیرونی است. یک باور درونی و غیر وابسته درباره اینکه من صرف نظر از دستاوردها یا شکست هایم، فقط به این دلیل که خلق شده‌ام و به عنوان یک انسان در این جهان مادی هستم، لایق تجربه آنچه می خواهم، هستم.

به اندازه ای که احساس خود ارزشمندی درونی خود را ترمیم می کنی، درهای نعمت و برکت به زندگی ات باز می شود و حتی تلاش های قبلی شما که ظاهرا بی نتیجه و مایوس کننده بود، به طرز معجزه واری به ثمر می نشیند. زیرا احساس خود ارزشمندی، موانعی نامرئی را از زندگی ات حذف خمی کند که سدّ راه آن نعمت ها به زندگی ات شده بود.

ماموریت دوره «احساس لیاقت»، قدم به قدم هدایت شما برای بازسازی احساس خود ارزشمندی درونی است. در این دوره، فرایند این بازسازی از خودشناسی شروع می‌شود. در این دوره استاد عباس منش به دانشجوی دوره کمک می کند تا در قدم اول به صورت صحیح و واقعی، احساس لیاقت خود را ارزیابی کند؛ ایرادها را پیدا کند و سپس قدم به قدم، رفع آن ایرادها را در عمل یاد بگیرد. در طی عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات، شما متوجه می شوی که:

  • ذهن و ناخودآگاه شما چه معیارها و قید و شرط‌هایی برای خود ارزشمندی و احساس لیاقت شما گذاشته است؛
  • این معیارها چقدر ترمزهای مخفی در برابر خواسته های شما ایجاد کرده و مسیر رسیدن به خواسته ها را برای شما سخت و دشوار کرده است؛
  • این معیارها به چه شکل در حال آموزش شماست تا هر بار بیشتر بر علیه خودت باشی و به خودت ظلم کنی؛
  • چرا نتوانسته ای از مهارت ها و توانایی هایت پول بسازی؛
  • دلیل این همه تقلا کردن اما به نتیجه نرسیدن واقعا چیست؛
  • چرا ارائه خدمات و محصولات ات برای شما دشوار است؛ 
  • چرا معرفی و تبلیغ خودت برای شما دشوار است؛
  • چرا به راحتی، موارد نامناسب را در زندگی خود تحمل می کنی؛
  • چرا مرتباً درگیر روابط نامناسب شده ای؛
  • چرا به راحتی نمی توانی خواسته های قلبی خود را با همسر یا شریک خود مطرح کنی؛
  • چرا با وجود اینهمه توانایی، نمی توانی درخواست ارتقا شغل یا حقوق بیشتر را از کارفرما داشته باشی و چطور باید این مسئله را از ریشه حل کنی؛
  • چرا توانایی درخواست از فرد مورد دلخواهت را برای ارتباط نداری و چطور باید این مسئله حل کنی؛
  • چرا حتی با خودت صادق نیستی و چطور باید این مسئله را حل کنی؛
  • چرا مرتبا نیازها و خواسته های خودت برای تو اولویت پایین تری دارند و چطور باید این ریشه را حل کنی؛
  • چطور باید خودت را بی قید و شرط، لایق نعمت هایی که می خواهی، بدانی؛
  • منشأ این همه احساس گناه یا احساس قربانی بودن از کجاست و چطور می توانی از این چرخه احساس بد خارج شوی؛
  • چطور توانایی هاین را ارزشمند بدانی به گونه ای که برای پول ساختن از آنها، حرکت کنی؛
  • چطور اول خودت را لایق یک رابطه خوب، زندگی در شرایط خوب و مکان خوب بدانی تا جهان نیز بتواند شما را لایق بداند و به سمت آن خواسته ها هدایت کند؛

و…

بخش خودشناسی دوره احساس لیاقت، مثل یک آینه، ذهن شما را به شما نشان می دهد. شما را مجبور می کند تا رو راست با خودت مواجه شوی. بدانی چه افکاری در ذهن شما در گردش است؛ چه نگاهی به خودت و توانایی هایت داری؛ ریشه رفتارهای شما اکثرا احساس خود ارزشمندی است یا احساس عدم لیاقت؟! و چطور می توانی این معادله را به نفع خودت تغییر دهی و از درون به احساس ارزشمندی برسی. زیرا به اندازه ای که ما خود را ارزشمند می دانیم، جهان نیز به همان اندازه ما را ارزشمند می داند و نعمت ها را وارد زندگی ما می کند.

هرچه با آگاهی های جلسات این دوره پیش می روی، هم خودت را بهتر می شناسی و هم سرمنشا ناکامی های بیرونی را در درون خودت پیدا می کنی و هم اصلاح آنها را قدم به قدم یاد می گیری. منطق‌های قوی ای که استاد در هر جلسه در دست شما می گذارد، هر بار بخش مهم تری از « احساس لیاقت و خود ارزشمندی بی‌قید و شرط» را در درون شما احیاء می کند. وقتی تمام جلسات را با تعهد و موفقیت می گذرانی، متوجه تغییر عمده ای نه فقط در درون خود بلکه در شرایط بیرونی خود نیز می شوی. خواه اوضاع مالی، روابط، سلامتی و …

آموزش های این دوره ظرف وجود شما را در تمام ابعاد بزرگتر می کند و طبق قانون این ظرف بزرگتر، ظرفیت پیدا می کند تا نعمت های بیشتری را در تمام جنبه ها، در درون خود جای دهد. به همین دلیل دانشجویانی که در این دوره با تعهد به آگاهی های و تمرینات این دوره عمل کرده اند، به نتایجی دست یافته اند و خواسته هایی را محقق کرده اند که قبلاً با وجود تلاش فراوان موفق به تحقق آنها نشده بودند به طوری که، کلاً درباره رسیدن به آن خواسته ها دچار ناامیدی بودند. دلیل این امر هم ساده است. چون طبق قانون، تأثیرگذارترین فرکانس بر کیفیت زندگی ما در هر جنبه ای، “فرکانس احساس لیاقت” است. جهان طراحی شده تا در هر لحظه کیفیت دنیای پیرامون ما را بر اساس کیفیت «احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی» ما بروزرسانی کند. در نتیجه وقتی حتی کمی روی ترمیم احساس لیاقت خود کار می کنی، همین بهبود کوچک، نتیجه قابل توجهی در شرایط بیرونی شما ایجاد می شود.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره احساس لیاقت


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | دلیل دلسردی در مسیر و حلّ ریشه این مسئله
    145MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی live | دلیل دلسردی در مسیر و حلّ ریشه این مسئله
    17MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم درویشی» در این صفحه: 2
  1. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2869 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی

    گام بیستو یکم -دلیل دلسردی در مسیر و حل ریشه ای این مسئله

    چه چیزی باعث میشه خودمو با بقیه مقایسه کنم؟

    وقتی باور دارم خدا ناعادله، قدرت زندگیم دست خودم نداده میشینم بجای اینکه بگم منم میتونم زندگیم تغییر بدم بیام مشغول بشم

    میام به زندگی دیگران نگاه میکنم و حسرت میخورم

    جالبه بعضی بچها میگن وقتی میام سایت خودم اروم میکنم ذهنتم تغییر میکنه

    بعضی ها مینویسن میام سایت میبینم بقیه رسیدن ناامید میشم با حسرت نگاه میکنم

    این کلمه حسرت خانمان سوزه

    خیلی برای منم اتفاق میوفته و افتاده

    از هر دو موردش

    اما جنبه منفیش بیشتر بوده به خصوص وقتی خودم زمانی زدم جاده خالی این حجم مقایسه ها بیشتر شد و باعث شد یادم بره بابا خدا چطور منو توی دل اون شرایط سخت که هر روز ناکامی و گریه بود به این سایت هدایت کرد و راه نجاتی شد برام

    طرف سالها دور خودش دور میزنه از این مشاور به اون استاد دست اخر ایمان نمیاره اما خدا چه سریع به درخواستام پاسخ داد وقتی کسی زبانم نمیدونست

    وقتی میگفتم موانع ذهنی دارم جز خدا کسی نمیدونست چی میگم و جز خودش کسی منو هدایت نکرد ولی من یادم رفت این موضوع

    که به محض اینکه این خواسته تغییر درم به وجود اومد خدا گفت این کار فوری بفرستینش سمت عباسمنش

    نذارین دور سر خودش بچرخه

    بعد الان خودم با یکسری از بچها مقایسه میکنم که اتفاقا تاریخ عضویتشون از من کمتره ولی از لحاظ مالی روابط و سلامتی خیلی از من بالاترن و حسرت میخورم چرا اینا راحت رسیدن ولی من نه در حالی که منم میتونم حسرت یکی دیگه باشم کسایی که توی این سایت اومدن ولی بعد از هزار دور زدن عضو شدن ولی هنوز ایمان نیاوردن

    یا یکسری ها که میخونم هم سن من بودن با استاد برخورد کردن ولی ول کردن رفتن سالها بعد دوباره اومدن

    اینا رو یادم رفته و به راحتی ذهنم میاد بازی بده منو

    من اولین قدم رو باید از جایی که هستم بردارم

    یعنی با شناخت از عقبه خودم در بحث مالی روابط و سلامتی حرکت کنم و دیگران از معادله زندگیم بندازم بیرون اصلا دلیلی نداره بقیه ای باشن

    همه ما تجربه هایی داریم که ممکن فرسنگ ها باهم دوزش فرق کنه من میشینم خودم مقایسه میکنم با بقیه معلوم دلسرد و ناامید میشم

    مثلا من توی خانواده ای بزرگ شدم که همیشه پدرم گفته دیگه دیره دیگه نمیشه دیگه نمیرسی دیگه تموم شد نمیتونی برگردی عقب شروع کنی خب باید بپذیرم زندگیم این ورودیها بوده

    بپذیرم که بشدت از سمت پدرم شنیدم سنت رفت بالا نمیتونی دیگه، دیگه دیر برای یاد گرفتن

    همیشه خدا اینو شنیدم برای ورزشکار شدن دیگه دیره برای درس خوندن دیگه دیره برای مهارت فلان کسب کردن دیگه دیره باید اینو اونو میداشتی که الان نداری پس نمیشه

    بخاطر همین من الان توی مسیری ام که هنوز نتونستم قدم اول را بردارم برای چیزی که دوستش دارم برای چیزی که به غیر از اون نمیتونم به چیز دیگه ای فکر کنم

    ولی شاید یه دختر دیگه توی محیطی که بوده تأثیر متفاوت تری از من گرفته و الان داره توی لیگ برتر بازی میکنه

    توی ایران هیچ استانی مثل استان من نیست که 3 تا تیم لیگ برتر فوتسال داشته باشه

    این منطقه اغشته به فوتسال مخصوصا توی حوزه زنان، بیشتر از مردان حتی

    خب این نشون میده اینجا خیلی بیشتر از بقیه استان های دیگه برای فوتسال اهمیت میدن بیشتر اصفهان تبریز و تهران شیراز و مشهد و…

    خیلی بیشتر از این استان ها و مرکز استان هاشون برای فوتسال اهمیت میدن و هزینه میکنن بازیکن خارج از استان میگیرند

    مسابقات بزگزار میکنند

    این یه موهبت فوق العادس که من اینجا توی این منطقه به دنیا اومدم که یه همچین شرایطی هست

    یه تبریزی ارزو داره که یه تیم فوتسال زنان داشته باشن مثل مردانشون

    ولی اینجا نه تنها یکی بلکه 3 تا هست که قرارداد میبندن با بازیکن 22 ساله و براش یه پاداش مثلا 200 میلیونی در نظر میگیرند

    چون به نسبت سنش کیفیت خیلی بالایی از خودش ارائه میده.

    اما چرا برای من این اتفاق نیوفتاده و من چرا اینقدر دور ماندم از چیزی که دوستش دارم؟

    چون باور ندارم که میشه چون باور ندارم که میشود چون باور ندارم ناامیدم که میشه

    بعد چطور میخوام قدم اول را بردارم

    لطفا مریم دست از مقایسه کردن خودت با بقیه بردار و هدفت بزار لذت بردن تا قدم اول را برداری در مسیر هدفت،

    اینقدر خودت منتظر نذار و حرکت کن

    باید بپذیری که پدر و مادرت چیزی جز انعکاس باورهای خودت نبودن

    اگر گوشه گیری میکنی فقط بخاطر باوزهای خودته

    باید بپذیری مگه عاشق فوتسال نیستی

    مگه نمیخوای بازیکن حرفه ای فوتسال بشی مخصص بشی توی کارت پس باید بدونی میتونی متفاوت فکر کنی، متفاوت از پدر و مادرت که احساس ارزشمندیشون به مدرک تحصیلی،سن سال و.. گره زدن

    باید بدونی که نصف بیشتر اینایی که رفتن دانشگاه بعدش اثری ازشون توی جامعه ثبت نشده چون اصلا اون مدرک در راستای علاقشون نبوده نصف بیشترشون مشغول به کار نشدن، طبق امار

    باید بدونی احساس ارزشمندیتو نباید گره بزنی به حرف مردم و جایگاهت نزد مردم

    باید کاری انجام بدی که میدونی درسته

    نه اون چیزی که بقیه دوست دارن ببینن یا بشنون

    باید خودت بشی خودِ خودِ واقعیت

    باید بخوای اینو.

    باید ببینی که افراد موفق چه ماهرانه از هیت های مردم چطور به نفع خودشون رقم میزنن مثل این دختره مثل لوکا مودریچ، مثل بعضی بازیکنا که از دور شنیدی شرایط براشون سخت شد ولی ادامه دادن

    و الگو بگیری.

    مسئله مهم اینکه من نمیدونم یا بهتر بگم نمیخوام بشناسم جایگاه خودمو بعد از اون هیچ وقتم هدایت نمیشم به قدم بعدی و مناسب خودم

    چرا نمیخوام بشناسم چون مقایسه میکنم خودم با بقیه احساس پایین بودن بهم دست میده احساس کم بودن، جایگاهم دوست ندارم میگم چرا اونا جاشون بهتره و زودتر موفق میشن

    من جام پایین تره پس دیرتر میرسم چرا اینجوری؟ گله میکنم از خدا شکایت میکنم فکر میکنم اینجا کار خدا میلنگه، یه ایرادی توی کار و قوانین خداست یه ناعدالتی هست

    و چون نمیخوام عدالت و فراوانی و دسترس بودن همیشگی خدا به همه بپذیرم ناامید میشم بیخیال ارزوهام میشم

    ارزوهایی که با تمام قلبم میخوامشون

    علاقه ای که توی این کار دارم رو رها میکنم

    خدا من جز فوتسال به چه چیز دیگه ای علاقه میتونم داشته باشم؟

    هدایتم کن به سمت این عشق

    با ایمان

    مریم درویشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2869 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    امروز بیستو یکمین گام من در پروژه خانه تکانی به صورت گام به گام هست

    سپاس از دوستان پروژه بخاطر کامنتهای خوبشون

    گاهی توی کامنتها چیزایی میخونم برای من چیزایی از خودم آشکار میکنه

    و این نشون میده کامنتها دست کمی از گوش دادن و دیدن فایلها نداره

    خداروشکر که امروز با یه هوایی بسیار خنک تر و صدای پرنده های درخت همسایه بقلی شروع کردم

    برای اینکه تکامل بهتر درک کنم یه مثالی توی همین چند دقیقه پیش به ذهنم رسید

    اینکه همین خنک شدن هوا برای تغییر فصل هم تکاملی و متفاوت هست دقیقا مثل داستان ما آدمها و زندگیمون

    اینجوری هست که من که الان خوزستان زندگی میکنم نه باید بیام خودم با کسی در تبریز اراک حتی نزدیک تر خرم آباد یا شیراز مقایسه کنم و حتی تغییر فصل هم در همه این مکان ها با هم متفاوت هست حتی تغییر دما تبریز با اراک هم متفاوت هست با اینکه هر ردو شهرهای سردسیر هستن ولی تکاملی که هر دو طی میکنن از نظر تغییر دما و رطوبت هوا باهم متفاوت هست

    پس من که خوزستان زندگی میکنم باید درک کنم من خوزستان زندگی میکنم و خوزستان درصد رطوبت هوا، شدت تابش نور خورشید و حتی فلت بودن و مسطح بودن و جلگه ای بودنش باعث میشه تکاملش رو برای تغییر فصل متفاوت تر از شهری مثل تبریز یا… طی کنه و من نباید بیام خودم یا همون محل زندگیم رو مقایسه کنم با جاهای دیگه که ویژگی های متفاوتتری دارند

    اینکه من خوزستان زندگی میکنم مثلا زنگ بزنم به قم اراک یا تبریز بگم اینجا هنوز سرد نشده بعد اونا بگن اینجا سرد شده داره برف یا بارونم میاد بعد من بگم نه اینجا فقط هوا بهتر شده و بشینم خودم(محل زندگیمو) مقایسه کنم بگم ببییین اینا بارونم اومده هنوز پیش ما تغییر دما شدید هم رخ نداده در حالی که داره رخ میده ولی من متوجهش نیستم متوجه نیستم که طبیعیت داره روند طبیعی خودش طی میکنه و هر روز یه درجه داره بهتر از قبل میشه اونم نسبت به دیروزش و دیروز هایش و روزهای دور ترش ولی وقتی من میام میشینم مقایسه میکنم میگم اه ببین مهر اومد هنوزم رطوبت گاهی اذیتم میکنه ولی نمیام بگم ببین این مه گرفتگی صبح رو که گاهی تا 7 و8 صبح این مه گرفتگی میبینی و مه تمام شهر تا نزدیک ترین فاصله ممکن گرفته یا آخر شبا یا اول صبح که هوا تاریک مثل ساعت 4 یا 5 که تمام شهر در مه خواب تشریف داره دقیقا شبیه فیلم های سینمایی وقتی توی این تایم میری سر چهار راه چراغ قرمز و هیچ کس نیست

    اینا رو نمیبینم توجه نمیکنم که چه زیبایی داره رخ میده همین که مه گرفتگی خودش نشونه تکامل و کاهش دماست بخاطر همین این شبنم ها میشنه روی همه چیز و میام روی تصادف ها یا مختل شدن و ترافیک ها فکر میکنم یا تمرکز میکنم که چرا هنوز اینجا اونقدرر سرد نشده که باد بزنه من یخ کنم ولی یه سری جاهای دیگه شده

    حتی نمیام به این فکر کنم که پرنده ها هر صبح صداشون بیشتر از قبل چون اینم نشونه تغییر دما و تکامل هست چون داریم به فصل زندگی پرندگان آبی و خشکی نزدیک میشیم

    داریم به فصل مهاجرت پرندگان به سرزمین های جنوبی برای فرار از سرما و رسیدن به آب و هوای معتدل نزدیک میشیم

    در نهایت مقایسه من با بقیه میتونه باعث بشه بیشتر تمرکزم هم روی نازیبایی ها و زشتی ها و اون چیزهایی که اذیتم میکنه ببرم و از مکانی که در نوع خودش منحصفرد هست با ویژگی های خاص خودش داره به حیاتش ادامه میده لذت نبرم و رشد نکنم فقط بخاطر اینکه نخواستم بپذیرم مکانی که توش زندگی میکنم رو که همه مثل هم نیستن و ویژگی های خودشون دارن و قرار نیست همه روی یه خط باهم بریم جلو و تکاملممون طی کنیم

    اصلا از کجا معلوم که زود رسیدیم به روزهای سرد و خوشحال بودیم و اونجا به زمین و آسمون فوش ندادیم که سوز سرما داره اذیتم میکنه

    خداروشکر که تونستم یه مثال جدید ببینم از تکامل در محیط اطرافم اینم بخاطر اینکه دارم به آموزش های استاد گوش میدم و سعی میکنم هر روز تکاملی بهتر از دیروزم باشم کمی بهتر عمل کنم.

    با ایمان

    مریم درویشی

    1403/7/30

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: