live | دلیل دلسردی در مسیر و حلّ ریشه این مسئله - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1469 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سی ام مهر پاداش های ویژه

    گام بیست و یکم

    به نام خدایی که بخشنده و مهربونه/ خدایی که تنها فرمانروای جهانیان و صاحب اختیار وهاب منه/خدایی که کیهان و کهکشان ها رو خلق کرد و همه چی رو خودش خلق کرد و همه چی مال خودشه و همه چی رو خودش بدون سرسوزن خطایی داره اداره می کنه و به همه چی محیطه/ خدایا من در این کیهان و کهکشان اندازه سرسوزن هم نیستم و وقتی تو داری با این دقت،همه چی رو بدون خطا اداره می کنی، مدیریت زندگی من برات تیله بازی هم نیست… خدایا تو همه چی رو در شش دوران خلق کردی و همه چی آماده است فقط من باید در مدارش قرار بگیرم … یار شیرین و دلبرم من به جز تو کسی رو ندارم و تو تنها تکیه گاه منی… تو برام کافی هستی پس ایاک نعبد و ایاک نستعین… خدایی که یوسف رو از چاه نجاتش دادی و عزیزش کردی… خدایی که آتش رو برای ابراهیم گلستان کردی، خدایی که موسی رو از دریا نجاتش دادی و در کاخ فرعون در آغوش مادر، بزرگش کردی، خدایی که موسی و قومش رو از دریا نجات دادی، خدایی که موسی رو بعد از قتل پاکش کردی و پیامبرش کردی، خدای مهربونم … منم ببخش و پاکم کن، جز تو یار و یاوری ندارم… بر من برگرد… و قلبم رو‌منور به نورت کن… اجازه وصل شدن بهم بده و اجازه بده در مدارت قرار بگیرم و الهامات و نشانه هات رو آشکار و واضح دریافت کنم و عمل کنم… ای خدایی که به نوح دستور ساخت کشتی رو دادی/ به محمد امی، آگاهی های ناب قران رو دادی، منم می خوام قوانین هستی رو درک کنم و بهشون عمل کنم و نتایجم گویای این قوانین باشه/

    انرژی جنس خودشو گسترش میده… ان الحسنات یذهبن السیئات…

    سوره بقره – آیه 257

    اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢5٧﴾ خدا سرپرست و یار کسانى است که ایمان آورده‏اند ؛ آنان را از تاریکیها به سوى نورِ بیرون میبرد . و کسانى که کافر شدند ، سرپرستان آنان طغیان گرانند که آنان را از نور به سوى تاریکیها بیرون میبرند ؛ آنان اهل آتش‏اند و قطعاً در آنجا جاودانه‏اند.

    سلام سلام بر اساتید جان

    سلام بر دوستان مدار بهشت

    «دلیل دلسردی در مسیر و حلّ ریشه این مسئله»

    ++چه نوع نگاهی نتیجه می سازد(درک قانون تکامل و بهبودگرایی) مثل دختری که با کامنت های نقد خودش در مسابقه برنده میشه..‌. و چه نوع نگاهی دلیل می سازد برای دلسردی بیشتر(کمال گرایی و عجله و مقایسه و عدم لیاقت و پرداختن به حواشی و فرعیات)

    ++ریشه دلسردی،⬅️ 1. عجله برای زودتر رسیدن به نتایج بزرگی که با اون چشم بقیه رو کور کنم یا تایید بگیرم یا از قافله عقب نمونم… که ریشه این عجله هم نگاه کمالگرایی و گره زدن احساس ارزشمندی به نتایج

    2. مقایسه نتایج خودت با نتایج دیگران … راهکار: درک قانون تکامل که باعث میشه کمتر عجله کنی و کمتر خودت با دیگران مقایسه کنی و بیشتر از مسیر لذت ببری … احیای احساس لیاقت… تمرکز بر اصل …

    ++“اصل”، فقط درک قانون است. بقیه اش خلاقیت در اجرای بهتر این اصل است… به اندازه ای که قانون را بهتر درک می کنی، مشاور بهتری برای زندگی ات و حل مسائلت می شوی و نیاز شما به مشاورت از دیگران کمتر می شود.

    ++به جای تقلا برای یافتن شریک کاری⬅️ از همان جایی که هستی و با همان امکاناتی که داری شروع کن؛… توکل خود را بر خداوند بیشتر کن و روی توانایی ات در حل مسائل کار کن؛

    ++شریک عاطفی⬅️ در واقع هیچکس کامل نیست یعنی خوب مطلق و یا بد مطلق نیست و ما همه مون خاکستری هستیم… وقتی شما آدم بهتری می شوی، جهان شما را با آدمهای بهتر هم-مدار می کند…. اگه درصد زیادی ادم های درب و داغون وارد زندگیت میشه مثلاً تو مترو، داروخونه، فروشگاه، مدرسه یعنی خودت درب و داغونی و بالعکس… انتخاب ادم ها و موقعیت ها، تو برنامه هامون نباید باشه بلکه درست کردن خودمون و درست رفتار کردن خودمون باید تو برنامه هامون باشه

    ++احساس خود ازشمندی درونی یعنی:

    تواناییِ ارزشمند دانستن بی‌قید و شرط خودت یعنی منهای عوامل بیرونی، در تجربه هر نعمتی…

    ذهن و ناخودآگاه من چه معیارها و قید و شرط‌هایی برای خود ارزشمندی و احساس لیاقتم گذاشته است؟

    این معیارها چقدر ترمزهای مخفی در برابر خواسته هام ایجاد کرده و مسیر رسیدن به خواسته هام را برام سخت و دشوار کرده است؟؟

    این معیارها به چه شکل در حال آموزش منه تا هر بار بیشتر بر علیه خودم باشم و به خودم ظلم کنم؟

    چرا نتوانسته ام از مهارت ها و توانایی هام پول بسازم؟

    دلیل این همه تقلا کردن اما به نتیجه نرسیدن هام واقعا چیه؟

    چرا ارائه خدمات و محصولاتم برام دشوار است؟

    چرا معرفی و تبلیغ خودم برام دشوار است؟

    چرا به راحتی، موارد نامناسب را در زندگیم تحمل می کنم؟

    چرا مرتباً درگیر روابط نامناسب میشم؟

    چرا به راحتی نمی توانم خواسته های قلبیم رو به همسر یا شریک خودم مطرح کنم؟

    چرا با وجود اینهمه توانایی، نمی توانم درخواست ارتقا شغل یا حقوق بیشتر را از کارفرما داشته باشم و چطور باید این مسئله را از ریشه حل کنم؟

    چرا توانایی درخواست از فرد مورد دلخواهم را برای ارتباط ندارم و چطور باید این مسئله رو حل کنم؟

    چرا حتی با خودم صادق نیستم و چطور باید این مسئله را حل کنم؟

    چرا مرتبا نیازها و خواسته هام برام اولویت پایین تری دارند و چطور باید این ریشه را حل کنم؟

    چطور باید خودم را بی قید و شرط، لایق نعمت هایی که می خوام، بدونم؟

    چطور توانایی هام رو ارزشمند بدونم به گونه ای که برای پول ساختن از آنها، حرکت کنم؟

    چطور اول خودم را لایق یک رابطه خوب، زندگی در شرایط خوب و مکان خوب بدانم تا جهان نیز بتواند منو لایق بداند و به سمت آن خواسته ها هدایت کند؟

    من چه نگاهی به خودم و توانایی هام دارم؟

    ریشه رفتارهام اکثرا احساس خود ارزشمندی است یا احساس عدم لیاقت؟

    ++به اندازه ای که خودم را ارزشمند بدونم، جهان نیز به همان اندازه منو ارزشمند می دونه و نعمت ها را وارد زندگیم می کنه

    نتایج این روزهام:

    دیروز یکی از اولیاء اومد مرکز و من و همکارام رو برد تولیدی مانتو و پالتو و کت و ازمون درخواست کرد که هر چی دوست داریم برداریم به حساب ایشون… من و یکی از همکارا یه بارونی بسیار زیبا و شکیل و خوشرنگ برداشتیم …

    امروز هم یکی از همکارانم 12 تا لاک بسیار زیبا و خوشرنگ آورد و داد به دخترم …

    الان دو روز که دارم روی این باور کار می کنم:

    «جهان سرشار از انسان های مهربون و نازنین و سخاوتمندی که از هر جهت بهم کمک می کنن »

    چند روز که افراد مختلف درخواست اینو دارن که بهشون، مشاوره بدم

    خدایا شکرت برای این همه نعمت که جاری کردی در زندگیم

    افزونترش رو می خوام چون لایقش هستم و انک انت الوهاب… انک انت الفضل العظیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1600 روز

    به نام خدای مهربون و قشنگم

    گام بیست و یکم خونه تکونی ذهن شفاف و روشنم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت ک جوری میچینی برام با اینکه مسافرتم و واقعا جسمی خسته میشم متعهد باشم و در کنار اینها چینش گام‌ها رو یجوری چیدی ک با اینک چند قدم عقب بودم برسم ب بقیه بچه ها دگ واضح تر از اینک من هرچقد متعهد باشم تووووووو بیشتر هوامو داری خدایا بی نهایت عاشقتممممم ب خودت قسم ک هرچقد بیشتر شکرگزار داشته هامم و هیچ عجله ای برای هیچی ندارم بیشترررررر نعمت میدی بهم خدایا هزاران بار شکرررررر ک من در مکان و زمان درست خودمم و هرچی بخام ب رااااااحتی،و بصورت طبیعی وارد زندگیم میشه

    چند تا بحث اینجا مطرح شد ک مشابهشون رو تو کامنتای قبلیم نوشتم این فایل در مورد شریک گرفتن و اینجور چیزا میخام بنویسم برای خودم من قانون تکامل رو درک کردم تا اونجایی ک آگاهیش بهم رسیده و قدرت درکش بهم داده شده میدونممممم ک عجله همه کارایی ک کردم و متعهد ب انجامشونم رو در کسری از ثانیه از بین میبره و با خاک یکسان میکنه هرموقع حس عجله و رقابت میاد سراغم ب خودم میگمممممم ک من تنها کاری ک باید بکنم اینه ک از مسیرم لذت ببرم و شکرگزار باشم بقیش درسته درسته من کاره ای نیسم هیچ کس ن از من بالاتره ن من از کسی بالاترم اصن وقتی تو این مسیری توجهت ب زندگی کسی نیس ک بخای خودتو مقایسه کنی اگرم ببینی کسی ب موفقیتی رسیده تحسینش میکنی مثل ایران مالی ک امروز هدایت شدیم بهش و چقدددددددددددد من آقای انصاریان هستن مالک ایرانمال قشنگ اگ اشتباه نکنم رو تحسین کردم چقددددد ب رشد جهان کمک کرده چقددددد حس لیاقت و عزت نفس بالایی داره چقد تونسته پوووووول بسازه و هرروز این همه آدم میرن و از،شاهکارش دیدن میکنن واقعا فقط من و همسرم در حال شکرگزاری و تحسین فراوانی های اون مکان زیبا وجهان بودیم

    از خدا خاستیم ب ما هم کمک کنه ک قدم هامونو برداریم و تن تن فتح کنیم قله ها (تند تند ب معتی عجله کردن نیس ینی ذوق داریم برای کارایی ک میکنیم عین اونایی ک بازی میکنن میرن مرحله بعد )و بریم بالا و بالاتر چون من لایقشم چون من میتونممممم چون میدونم ک من قدرتمندم با اینک من عاشق نامزدمم ولی باز هم در کارم روی کسی جز خدا حساب باز نمیکنم شریک زندگی چیزی هس ک عامیانه میگن ولی خودمون دوتا میدونیم ک زندگیمون بر پایه رفاقت صمیمی هس ک کنار هم آزاد آزادیم و متعهد توجهمون روی کار خودمونه و لذت بردن از مسیر ک این لذت و دوتایی کنار هم تجربه میکنیم و از هرجایی ک هستیم شروع میکنیم و باور داریم ب کاری انجام میدیم و مهم ترینش بحث تکاملمون،

    در مورد شریک کاری هم هیچ وقت بهش فکر نکردم خدارو شکر ب قول استاد هرموقع نیاز،داشتم کارمند خوب و با ایمان ب سمتم هدایت میشه و منم جذبش میکنم و استخدام میکنم اینم یجور کمک ب گسترش جهانه

    الهی صدهزار مرتبه شکرت برای همهههههه نعمتهایی ک بی منت ارزانیم میکنی و کمکم میکنی بنده خاصی برات باشم ک فقط،بندگی خودتو میکنه ن هیچ کس و هیچ چیز

    استاد قشنگم عاشقتونم

    مریم جووووونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای احد و واحدم عاشقتممممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2512 روز

    به نام خدا

    سلام استاد و مریم جان

    ریشه خیلی از مسائل ما ترس

    و ترسیدن

    و قبول نکردن فراوانی است

    من وقتی میترسم گرون بشه دیگه نتونم میرم وام میگیرم

    وقتی میترسم عقب بیفتم میرم

    دنبال سریعتر انجام دادن کارها و فشار آوردن روی خودم

    ولی وقتی قبول کنم جهان پر از فراوانی و ایده هست راهها و مسیرها به طرز عالی برایم باز میشود و من به راحتی ترین شکل ممکن هدایت میشم به رسیدن بهش

    خدایا شکرت که جهان پر از فراوانی ست

    و هر روز ایده های ثروت ساز بیشتر و بیشتر میشود

    خدایا مرا به مسیر آسانی و راحتی و فراوانی هدایت کن

    شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    الهه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 300 روز

    سلام استاد عزیزم وسلام بر تو دوستم که این مطلب را می خوانی

    وای استاد بازم جوابی برای من است این فایل. دیشب بعد از خواندن این فایل خوابم نمی برد اینقدر سطح انرژیم بالا بود که می تونستم تا خود صبح یک سره کار کنم چه حس خوبی هست استادی که در قانون مطلع تر از من هست هم همان مشکلات مرا داشته .به خودم گفتم خوب پس این موانع طبیعی هست کمی دلسرد شدن ایرادی نداره اگه انگیزه بشه خود اون مسئله برای ادامه راه. با فایل های قبلی به نقطه ضعف خودم ( کمال گرایی شدید ) پی بردم وطبق آموزش شما به ان حمله کردم وهمان طور که گفتید اگه از تاریکی می ترسی برو تو دل تاریکی ، من دیگه منتظر نمیمونم تا همه چیز عالی بشه بعد شروع کنم، کلی کار نیمه تموم داشتم که به خاطر همین کمال گرایی تمومش نمی کردم اما حالا تو هفته قبل چند تاش را تموم کردم وچه حس سبک بالی داشتم از اتمام آن ها.خدا یا متشکرم از فرشته های زمینی که کارهای منو پیش می برند بهم یاد میدن چه طوری با مواردی که تو زندگیم پیش میاد برخورد کنم

    استاد عزیزم ومریم عزیزترم بابت زیر و رو کرن زندگیم ممنون این زمین زیر ورو شده آماده ی کاشت آرزوهای من شده در پناه لطف الهی به زودی زود خبر های موفقیت مرا می شنوید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    حمید قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2323 روز

    بنام رب رزاق و هدایت گر من

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی ️

    سلام و درود به خانواده صمیمی و بزرگ عباس منش

    من هر وقت که میرم تو فاز مقایسه و نگران و دلسرد و احساس عقب افتادگی میکنم ،سریعا به خودم میام و خود الانم و با خود قبلم مقایسه میکنم و به اطراف نگاه میکنم و میبینم چه چیز های الان تو زندگیم هست و بودنشون برام عادی شد که یه روزی رویام بوده و میگم من این و بدست آوردم و خوب پس چیزهای دیگه رو هم حتما بدست میارم.

    من تو مسیرم نگران چی هستم؟

    و اینطوری اون دلسردی و بی انگیزگی تبدیل به انگیزه دوباره و یک انرژی مضاعف دیگه برای ادامه مسیر و رشد و کامل شدن میشه.

    من الان به مرحله ای از تکامل رسیدم که از مقایسه مثبت استفاده میکنم ،یعنی در واقع همون الگو برداری . مثلاً میگم فلانی هم سن و سال منه، ماشاالله چقدر خوب رشد کرده ،پس برای منم میتونه اتفاق بی‌افته.

    حل ریشه ای این مسئله اینه که ما باید از مسیر لذت ببریم . نتیجه رو رها کنیم. .و در این صورت که تمرکز مون فقط رو مسیر میمونه و جایی برای مقایسه و نگرانی نمی‌مونه.

    در پناه رب رزاق و هدایت گر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    نرگس بِنساله گفته:
    مدت عضویت: 624 روز

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت این سایت برای من هدایت توئه و هر وقت ک میزنم تو خاکی این سایت منو میاره تو جاده آسفالت دوباره

    استاد واقعا درست میگن البته توی این فایل نگفتین.شما میگین ک وقتی ب صورت مداوم داری روی خودت کار میکنی یه جایی ک ورودی های منفی ب سراغت میاد و تو رو منفی میکنه انقدر آلارم ها از سمت خداوند زیاده ک دوباره برتمیگردونه و دقیقا همینه برای من .دو روز بود ک ورودی های منفی داشت منو ب سمت خودش میکشوند ولی چون فرمول دیگه ب لطف خدای بزرگم و بعد هدایتم ب این سایت بی نظیر و استاد عزیزم باعث شد دوباره از اون حال بیرون بیام و این لایو رو برای چندمین بار گوش کنم من قبلا این فایلو گوش کردم اما واقعا الان نیاز شد دوباره ک خداوند منو هدایت کنه بهش.

    از وقتی ک خودمو تغییر دادم آدمای درو داغونی ک از سر کمبود خودشون منو سر زنش میکردن کلا محو شدن و خداوند افرادی رو سر راهم میزاره ک همهشون شیوه نگرش منو،علایق منو،لایف استایل منو و کلام منو تحسین میکنن.و الان خیلی کم شدن خدارو شکر قبلا اون آدما زیاد بودن چون آب میره میگرده راهشو پیدا میکنه و من قبلا چون شخصیت مناسبه این سرزنشها بود دریافتش میکردم و یه مثالی هست ک میگه حرف ک بیوفته زمین صاحب حرف خودش برشمیداره ،و من قبلا صاحب اون حرفها و سرزنشها بودم،

    خدایا شکرت ک در سیر تکامل هستم و آرام آرام دارم جا میوفتم.

    من خیلی وقته دنبال آدم مناسب نیستم چون باور کردم همه چیز از من شروع میشه و اگه من تغیر. کنم جهان خودش جا ب جایی فیزیکی رو برام انجام میده و آدم مناسبو باهام آشنا میکنه،حالا تو هر حیطه‌ای میخواد باشه.

    من بیشتر از سه ساله نتورک مارکتینگ کار میکنم و با بالاسریم هر چند وقت یک بار ب مشکل بر میخوردم چون اصلا نگرشهای اون با من یکی نبود مثلا یه باور شرک آلود رو ب زور میخواست بهم ترزیق کنه و اونم این بود ک میگفت لیدر بالا سرت اگه روت نگرش نداشت باشه تو رشد نمیکنی و این حرف مقایر با باورهای من بود و چندین بار هم گفتم کافیه ک خودت خودتو باور داشته باشی و ذوی خودت کار کنی تا خداوند روت نگرش داشته باشه.حالا خلاصه ک این بحث ها انقدر ادامه داشتو انقدر منو تو حاشیه میبرد و ب پشت سرم پیش بچه های سازمان حرف میزد ک مثلا منو خراب کنه اما من تو دلم همیشه میگفتم بی خیال این قانونو نفهمیده هنوز و نمیدونه خدای من از کارای اون خیلی بزرگتره تا اینکه آخرین بار بهم گفت دیگه بهت رحم نمیکنم و میندازمت بیرون از گروه کاریم و اگه اخراج نمیشی فقط ب خاطر دوتا بچه هاته و دیگه من حمایتت نمیکنم برو خودت تنهایی کار کن و این کارم کرد.من برام مهم نبود چون میدونستم هر اتفاقیم ک بیوفتم حتی اگه ظاهرش ناجالب باشه اگه من ایمانمو حفظ کنم و اینو ب خودم یاد آور بشم ک هیچ اتفاقی ن خوب و ن بد فقط نوع نگرش من ک تعیین میکنه ک تون اتفاق چطور باشه و من توانایی اینو دارم ک این اتفاق ب نفع یا ضرر خودم تموم کنم،و همین نگرش باعث شد ک یه سری حرفهای استاد رو ک توی یه فایل خیلی قدیمشون گفتن دیکته کنم و بهشون بگم و اون حرفها اینا بود ک من گفتم خداوند میفرماین کیه ک ما بخوایم ی نفرو ببریم بالا و مسب بتونه بکشدش پایین و کیه ک ما بخوایم یه نفرو بکشیم پایین و بتونه بکشه بالا؟و گفتم من از قدرت قدرتمندان نمیترسم و هر کاری از دست بر میاد برای نابودی من انجام بده چون من باور دارم ک من وقتی اومدم توی این کار خدا روشو نکرده بود اونور و من یواشکی بیام توی این کمپانی.اون خودش منو آورده و خودش بلد منو حفظ کنه و من پشتیبانی اونو دارم و کسی ک پشتیبانی خدارو دار تز هیچ چیزی نمیترسه و تون وقته ک میفهمه تمام این ترسها یه توهم بوده.خدارو شاهد میگیرم ک ترسو توی سراسر وجود این لیدر احساس کردم و اون اومد ک منو بترسونه اما خودش هیجان زده شدو رفت.و بعداز اون هدایت شدم ب مسیرهایی ک تا حالا همون شخص منو ازش میترسوند و کلی سطح آگاهی من و عمکلرد من کیفیت پیدا کرده و وصل بر شدم ب لیدری خیلی آگاهتر از اون. الان ک استاد میگن روی خودت کار کن و دنبال آدم مناسب نباش و اگه الان آدمای درو داغون دروبرتن ب این دلیل ک تو درو داغونی.خب درکش میکنم این جمله رو.و من یاد گرفتم با خودم مشورت کنم و خدارو شکر ک توشم موفق بودم من هر روز کلی با خدا حرف میزنم ازش سوال میپرسم و با از خودم سوال میپرسم و هدایت میشم و بعد میفهمم چقدر بهتر شد از اون موقعی ک عمه درمانی میکردم و از هر کسی ک خودشم نمیدونست کجا اومده مشورت میگرفتم.حتی آدمهای متخصص یه زمینه ام من ازشون اشتباه زیاد دیدم و کی فهمیدم اشتباهه زمانی ک با استاد آشنا شدم و دیدم ک چقدر خودشه چقدر ب خودش متکیه و فقط قانونو درک کرده و در هر کاری فقط روی همونا تعقل میکنه.

    مشورت نمبکنم دیگه فقط یاد گرفتم چطور سوال درست از خودم بپرسم تا بهم الهام بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1255 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    بسیار راحت در مسیر تحقق اهدافمان:

    دلسرد می شویم و انتظار داریم:

    یک شبه و یک دفعه در انجام مهارتی متخصص شویم

    یک شبه و یک دفعه ثروتمند شویم

    انسان:

    نسبت به گرفتن نتیجه در تمام حوزه ها عجول است و بسیار زود از تحقق اهداف خود دلسرد می شود

    برای رفع این مشکل اساسی:

    *قانون تکامل را به درستی درک و به آن عمل کنیم

    *بر روی باورهای خود کار کنیم

    *نتایج کوچک را در ذهن خود بزرگ کنیم

    *به خاطر نتایج خود سپاسگزار خداوند باشیم

    *تمرکز خود را بر نتایج مان هر چند کوچک قرار دهیم

    *انتظار نداشته باشیم یک دفعه و یک شبه به موفقیت و ثروت دست یابیم

    به میزانی که عاشق کسب و کار خود باشیم:

    بهتر می توانیم قانون تکامل را رعایت کرده و از مسیر تحقق اهدافمان دلسرد نشویم

    اگر نتایج مالی نامناسب داریم:

    بدانیم باورهای ما یک دفعه و یک شبه به وجود نیامده که یک دفعه و یک شبه تغییر کند

    قانون تکامل را درک کنیم تغییر ذهنیت یک شبه صورت نمی گیرد

    قدم به قدم مسیر درست را طی کرده آن را ادامه دهیم و هرگز تسلیم نشویم

    در تمام موارد:

    باورهای خود را تغییر دهیم ایرادهای خود را پیدا کنیم شخصیت خود را بهبود ببخشیم انگاه

    نتایج تغییر خواهد کرد و به سراغ موارد و اهداف بعدی می رویم

    قوانین را :

    به درستی درک کنیم تا کمتر دچار دلسردی و نا امیدی شویم

    بررسی کنیم:

    چه نوع نگاهی می تواند برای ما نتیجه بخش باشد؟

    از قعر چاه چالش ها و تضادهای خود:

    به جای شکایت اعتراض ناراحتی و نا امیدی می توانیم به نحو احسنت استفاده کرده و از آنها موفقیت و ثروت کسب و به اهداف خود دست یابیم

    به دنبال شریک بودن در زمینه ی کسب و کار که:

    از باور محدود کننده ناشی شده و نتایج نامناسبی برای ما در بر دارد

    بررسی کنیم دلیل انجام چنین کاری چیست؟

    نداشتن منابع مالی؟

    راه حل:

    تکامل خود را به درستی طی کرده

    کسب و کار خود را با امکانات کنونی در دسترس یا از صفر آغاز کنیم

    نداشتن پارتی؟

    راه حل:

    به جای شرک ورزیدن به خداوند ایمان داشته باشیم و با توکل به خداوند اقدام به شروع کسب و کار خود کنیم

    این که توانایی انجام کار به تنهایی را نداشته و می خواهیم با دیگران تقسیم کار کنیم؟

    راه حل:

    به جای شریک گرفتن به دنبال استخدام افراد مناسب باشیم

    تمام این موارد:

    راه حل دارد

    در مورد شریک عاطفی:

    زمانی که در مسیر و در مداری قرار می گیریم:

    افراد هم مدار و هم فرکانس با ما وارد زندگی ما می شوند

    اگر افراد نامناسب وارد زندگی ما می شوند:

    در مدار نادرستی قرار داریم

    هیچ کس:

    کاملا خوب یا بد مطلق نیست همه ی ما خاکستری هستیم و به سمت خوب یا بد گرایش داریم

    اگر افرادی که به آنها در هر مکانی برخورد می کنیم:

    درصد زیادی از آنها نامناسب اند پس درصد زیادی از وجود درون و فرکانس های ما نامناسب است

    اگر افرادی که به آنها در هر مکانی برخورد می کنیم:

    درصد زیادی از آنها مناسب اند پس درصد زیادی از وجود درون و فرکانس های ما مناسب است

    هر از چند گاهی:

    ممکن است به افراد نامناسب برخورد کنیم

    اما اگر کلیت نتایج ما مناسب است:

    به سمت مثبت در حال حرکتیم

    اگر کلیت نتایج ما نامناسب باشد:

    به سمت منفی در حال حرکتیم

    به همین دلیل:

    تنها کافی است باورهای خود را بهبود دهیم

    زمانی که باورهای ما بهبود یابد:

    افراد شرایط موقعیت ها و ایده ها به سمت ما هدایت می شوند

    خود را درگیر: انتخاب در هیچ زمینه ای نکنیم تمرکز خود را تنها بر تغییر باورهایمان قرار دهیم تا جهان:

    ما را هدایت کند

    برای تصمیم گیری درست:

    اگر شخص مناسبی که بر قوانین مسلط باشد در زندگی خود نداریم که با او صحبت و گفتگو کنیم با خودمان صحبت کنیم

    در تمام مسائل:

    باید بتوانیم از قوانینی که درک کرده ایم برای حل مسائل ریشه ای و اساسی با خلاقیت خود استفاده کنیم

    بنابراین:

    مشاوره و مشورت گرفتن از دیگران معنایی ندارد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 214 روز

    وقتی زندگی شیرینه

    سپاسگزاری کن و لبخند بزن

    وقتی زندگی تلخه

    شکر کن و رشد کن…

    سلام استاد بزرگوار و خانوم شایسته ی نازنین و دوستان خوبم در سایت….

    راستشو بخواید من گاهی وقتا ناامید میشم و دلسرد میشم اما اجازه نمیدم ادامه دار باشه سریع حسمو عوض میکنم سریع میرم سراغ چیزایی که فرکانسمو بالا میبره و ارتعاش خوب میفرسته… الانم که دیگه خداروشکر سایت استاد عباسمنش شده داروی روزهایی که حس بد و ناامیدی و دلسردی میاد سراغم سریع مراجعه کنم به این سایت و حس و‌حالم رو عوض میکنم من متاسفانه اطرافیانم خیییلی منفی هستن و گاهی چنان حالم بد میشه که شاید گاهی به گریه میفتم مخصوصا برای موضوع کارم که خودم اشتباه کردم و یکنفر از نزدیکانم رو در جریان گذاشتم و متاسفانه هرزگاهی حرفاش چنان نابودم میکنه که تپش قلب وحشتناکی میگیرم خب چون یکی از عزیزترینای زندگیم هستش نمیتونم باهاش رابطمو قط کنم اما خب خداروشکر توی این مدتی که عضو سایت استاد عباسمنش شدم خییلی خودمو تونستم تو حال خوب نگه دارم همین پریروز آخرین ترکشارو از حرفای سنگینی که بهم زد خوردم ولی تمام سعیمو کردم حالمو خوب نگه دارم سریع اومدم تو سایت یه فایل دانلودی گوش دادم و فازمو مثبت کردم …. میخوام بگم من دیگه دلسرد نمیشم ناامید نمیشم چون خدا پشتمه میدونم که توی کارم موفق میشم شکستهای سنگینی خوردم دردهای زیادی کشیدم از نظر روحی تا مرز دیوانگی رفتم اما کم نیوردم اون موقع تازه با استاد عباسمنش آشنا نشده بودم اما الان که دیگه اصلا کم نمیارم دوره 12 قدم رو تهیه کردم و دارم تمریناتشو جز به جز انجام میدم مخصوصا تمرین ستاره قطبی که حالمو داره هر روز بهتر میکنه و باز مخصوصا جلسه ی پنجم که تماما راجب قرآن صحبت کردن استاد و چقد این جلسه که پنج بار هم گوش دادم آرامش عمیق رو از این جلسه گرفتم من توی کارم موفق میشم چون عاشق کارم هستم اینو میدونم و دلم میخواد اولین موفقیتم توی کارم رو در همین سایت خیلی زود کامنت کنم ….. مررسی استاد عزیزم ممنونم که امید و دلسرد نشدن رو بهم یاد دادی و من مطمئمنتر از قبل به کارم ادامه میدم …برای همه ی دوستانم در سایت آرزوی آرامش و سلامتی و ثروت و فراوانی دارم ….. خدایا شکرت برای آدم‌های خوبی که سر راهم گذاشتی

    خدایا خییلی دوستت دارم….

    “شما می تونید فریاد بزنید، اجازه دارید گریه کنید اما هرگز تسلیم نشید چون خدارو دارید”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3895 روز

    استاد تو این فایل به نکته جالبی اشاره کردن که من خودم هم قبلا اینطور فکر میکردم و الان که از زبان استاد شنیدم مطمئن تر شدم :

    ایشون گفتن که من قوانین رو خوب بلد شدم و الان چیزی که هست اینه که چطور و با چه خلاقیتی بیام قوانین رو اجرا کنم تو زندگیم و بنا براین نیازی به مشاوره گرفتن هم ندارم

    منم دقیقا همینطور فکر میکنم

    واقعا من نیاز به مشاوره ندارم من نیاز به انجام دادن قوانین دارم

    من‌ به انجام دادن و اجرا کردن قوانین در عمل بیشتر نیازمندم تا یاد گرفتن قوانین جدید یا دوره های جدید

    من اصلا نیاز به مشاوره ندارم من نیاز به توکل بیشتر و ایمان بیشتر دارم تا به خواسته هام برسم

    من ایمان و کنترل ذهن و توکل داشتن به الله یکتا رو جایگزین مشاوره گرفتن از آدما میکنم هر چند بسیار قابل قبول یا با تجربه باشن

    کنترل ذهن روی توکل و ایمان به خداوند

    کنترل ذهن روی ورودی های مناسب

    کنترل ذهن روی قطع توقع از هر کسی یا هر فردی تحت هر عنوان یا مناسب یا هر منظوری

    کنترل ذهن روی خواسته هام

    کنترل ذهن روی موضوع انتظار نداشتن از مردم

    کنترل ذهن روی ارزشمند دونستن خودم

    کنترل دهن روی احساس لیاقت و ارزشمندی خودم

    کنترل ذهن روی باورهای ثروت ساز

    کنترل ذهن روی دیدن فراوانیها

    کنترل ذهن روی تقویت فرکانسها و باورهای

    کنترل ذهن روی تقویت چشم نعمت بین

    کنترل ذهن روی عاشق خداوند شدن و عاشق موندن

    واقعا خدایا عشق تو عشق خاصیه

    اصلا یه جوریه

    آدمو مست میکنه

    آدمو از خود بیخود میکنه

    یه لذت خاصی داره خالصه خالصه

    اصلا انگار این احساس عشق مخصوص برای آدم ساخته شده

    عشق مخصوصی

    خیلی حال میده خیلی حال میده

    لذت عجیبی داره

    خدایا واقعا واقعا ازت ممنونم

    خدایا واقعا دستت درد نکنه

    خدایا صد هزاران مرتبه شکرت

    خدایا شکرت

    خدایاشکرت

    واقعا ازت ممنون و مچرکم خیلی بهم حال میدی

    حال دادنت هم خیلی لذت بخشه

    انشاالله بتون در انجام و اجرای قوانین ماهر و ماهر تر بشم

    در انجام تمریناتی که استاد گفتن و حتی لز اون هم بالاتر انجام بدم

    و حتی موفق و موفق تر از اون چیزی بشم که الان دارم بهش فکر میکنم

    انشاالله

    در پناه الله یکتا شاد موفق و پیروز و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2861 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی

    گام بیستو یکم -دلیل دلسردی در مسیر و حل ریشه ای این مسئله

    چه چیزی باعث میشه خودمو با بقیه مقایسه کنم؟

    وقتی باور دارم خدا ناعادله، قدرت زندگیم دست خودم نداده میشینم بجای اینکه بگم منم میتونم زندگیم تغییر بدم بیام مشغول بشم

    میام به زندگی دیگران نگاه میکنم و حسرت میخورم

    جالبه بعضی بچها میگن وقتی میام سایت خودم اروم میکنم ذهنتم تغییر میکنه

    بعضی ها مینویسن میام سایت میبینم بقیه رسیدن ناامید میشم با حسرت نگاه میکنم

    این کلمه حسرت خانمان سوزه

    خیلی برای منم اتفاق میوفته و افتاده

    از هر دو موردش

    اما جنبه منفیش بیشتر بوده به خصوص وقتی خودم زمانی زدم جاده خالی این حجم مقایسه ها بیشتر شد و باعث شد یادم بره بابا خدا چطور منو توی دل اون شرایط سخت که هر روز ناکامی و گریه بود به این سایت هدایت کرد و راه نجاتی شد برام

    طرف سالها دور خودش دور میزنه از این مشاور به اون استاد دست اخر ایمان نمیاره اما خدا چه سریع به درخواستام پاسخ داد وقتی کسی زبانم نمیدونست

    وقتی میگفتم موانع ذهنی دارم جز خدا کسی نمیدونست چی میگم و جز خودش کسی منو هدایت نکرد ولی من یادم رفت این موضوع

    که به محض اینکه این خواسته تغییر درم به وجود اومد خدا گفت این کار فوری بفرستینش سمت عباسمنش

    نذارین دور سر خودش بچرخه

    بعد الان خودم با یکسری از بچها مقایسه میکنم که اتفاقا تاریخ عضویتشون از من کمتره ولی از لحاظ مالی روابط و سلامتی خیلی از من بالاترن و حسرت میخورم چرا اینا راحت رسیدن ولی من نه در حالی که منم میتونم حسرت یکی دیگه باشم کسایی که توی این سایت اومدن ولی بعد از هزار دور زدن عضو شدن ولی هنوز ایمان نیاوردن

    یا یکسری ها که میخونم هم سن من بودن با استاد برخورد کردن ولی ول کردن رفتن سالها بعد دوباره اومدن

    اینا رو یادم رفته و به راحتی ذهنم میاد بازی بده منو

    من اولین قدم رو باید از جایی که هستم بردارم

    یعنی با شناخت از عقبه خودم در بحث مالی روابط و سلامتی حرکت کنم و دیگران از معادله زندگیم بندازم بیرون اصلا دلیلی نداره بقیه ای باشن

    همه ما تجربه هایی داریم که ممکن فرسنگ ها باهم دوزش فرق کنه من میشینم خودم مقایسه میکنم با بقیه معلوم دلسرد و ناامید میشم

    مثلا من توی خانواده ای بزرگ شدم که همیشه پدرم گفته دیگه دیره دیگه نمیشه دیگه نمیرسی دیگه تموم شد نمیتونی برگردی عقب شروع کنی خب باید بپذیرم زندگیم این ورودیها بوده

    بپذیرم که بشدت از سمت پدرم شنیدم سنت رفت بالا نمیتونی دیگه، دیگه دیر برای یاد گرفتن

    همیشه خدا اینو شنیدم برای ورزشکار شدن دیگه دیره برای درس خوندن دیگه دیره برای مهارت فلان کسب کردن دیگه دیره باید اینو اونو میداشتی که الان نداری پس نمیشه

    بخاطر همین من الان توی مسیری ام که هنوز نتونستم قدم اول را بردارم برای چیزی که دوستش دارم برای چیزی که به غیر از اون نمیتونم به چیز دیگه ای فکر کنم

    ولی شاید یه دختر دیگه توی محیطی که بوده تأثیر متفاوت تری از من گرفته و الان داره توی لیگ برتر بازی میکنه

    توی ایران هیچ استانی مثل استان من نیست که 3 تا تیم لیگ برتر فوتسال داشته باشه

    این منطقه اغشته به فوتسال مخصوصا توی حوزه زنان، بیشتر از مردان حتی

    خب این نشون میده اینجا خیلی بیشتر از بقیه استان های دیگه برای فوتسال اهمیت میدن بیشتر اصفهان تبریز و تهران شیراز و مشهد و…

    خیلی بیشتر از این استان ها و مرکز استان هاشون برای فوتسال اهمیت میدن و هزینه میکنن بازیکن خارج از استان میگیرند

    مسابقات بزگزار میکنند

    این یه موهبت فوق العادس که من اینجا توی این منطقه به دنیا اومدم که یه همچین شرایطی هست

    یه تبریزی ارزو داره که یه تیم فوتسال زنان داشته باشن مثل مردانشون

    ولی اینجا نه تنها یکی بلکه 3 تا هست که قرارداد میبندن با بازیکن 22 ساله و براش یه پاداش مثلا 200 میلیونی در نظر میگیرند

    چون به نسبت سنش کیفیت خیلی بالایی از خودش ارائه میده.

    اما چرا برای من این اتفاق نیوفتاده و من چرا اینقدر دور ماندم از چیزی که دوستش دارم؟

    چون باور ندارم که میشه چون باور ندارم که میشود چون باور ندارم ناامیدم که میشه

    بعد چطور میخوام قدم اول را بردارم

    لطفا مریم دست از مقایسه کردن خودت با بقیه بردار و هدفت بزار لذت بردن تا قدم اول را برداری در مسیر هدفت،

    اینقدر خودت منتظر نذار و حرکت کن

    باید بپذیری که پدر و مادرت چیزی جز انعکاس باورهای خودت نبودن

    اگر گوشه گیری میکنی فقط بخاطر باوزهای خودته

    باید بپذیری مگه عاشق فوتسال نیستی

    مگه نمیخوای بازیکن حرفه ای فوتسال بشی مخصص بشی توی کارت پس باید بدونی میتونی متفاوت فکر کنی، متفاوت از پدر و مادرت که احساس ارزشمندیشون به مدرک تحصیلی،سن سال و.. گره زدن

    باید بدونی که نصف بیشتر اینایی که رفتن دانشگاه بعدش اثری ازشون توی جامعه ثبت نشده چون اصلا اون مدرک در راستای علاقشون نبوده نصف بیشترشون مشغول به کار نشدن، طبق امار

    باید بدونی احساس ارزشمندیتو نباید گره بزنی به حرف مردم و جایگاهت نزد مردم

    باید کاری انجام بدی که میدونی درسته

    نه اون چیزی که بقیه دوست دارن ببینن یا بشنون

    باید خودت بشی خودِ خودِ واقعیت

    باید بخوای اینو.

    باید ببینی که افراد موفق چه ماهرانه از هیت های مردم چطور به نفع خودشون رقم میزنن مثل این دختره مثل لوکا مودریچ، مثل بعضی بازیکنا که از دور شنیدی شرایط براشون سخت شد ولی ادامه دادن

    و الگو بگیری.

    مسئله مهم اینکه من نمیدونم یا بهتر بگم نمیخوام بشناسم جایگاه خودمو بعد از اون هیچ وقتم هدایت نمیشم به قدم بعدی و مناسب خودم

    چرا نمیخوام بشناسم چون مقایسه میکنم خودم با بقیه احساس پایین بودن بهم دست میده احساس کم بودن، جایگاهم دوست ندارم میگم چرا اونا جاشون بهتره و زودتر موفق میشن

    من جام پایین تره پس دیرتر میرسم چرا اینجوری؟ گله میکنم از خدا شکایت میکنم فکر میکنم اینجا کار خدا میلنگه، یه ایرادی توی کار و قوانین خداست یه ناعدالتی هست

    و چون نمیخوام عدالت و فراوانی و دسترس بودن همیشگی خدا به همه بپذیرم ناامید میشم بیخیال ارزوهام میشم

    ارزوهایی که با تمام قلبم میخوامشون

    علاقه ای که توی این کار دارم رو رها میکنم

    خدا من جز فوتسال به چه چیز دیگه ای علاقه میتونم داشته باشم؟

    هدایتم کن به سمت این عشق

    با ایمان

    مریم درویشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رضا دهنوی گفته:
      مدت عضویت: 2620 روز

      سلام مریم عزیز

      چه کامنت قشنگی نوشتی ..

      باور عدم لیاقت رو توی جملاتت رو احساس میکنم .. چون خودم هم خیلی روش مشکل دازم.. چون همش توی مغز ما کردن الان دیره،، دیگه نمیشه،، ورزش نون و اب نمیشه وووو این چرت و پرتا ..

      من اومدم واسه خودم یه اهرم رنج و لذت ملایم تنظیم کردم و اروم اروم و ذره ذره دارم یوگا تمرین میکنم ،، چون خیلی وقت بودم دلسرد شده بودم و تمرینم رو قطع کرده بودم ..

      تا اینکه فایل نشانه ی امروز من رو زدم و یه فایل فوق العاده برام اومد.. لینکش رو برات میذارم. و حتما اون فایل رو گوش کن.

      abasmanesh.com

      موفق باشی مریم عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: