live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز

سرفصل آموزش های این فایل:

  • حساب کردن روی هدایت؛
  • دلیل نتایج پایدار؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • به دنبال درک اصلی باش که به شما کمک می کند نه موضوعاتی که شما را گمراه می کند؛
  • وقتی به دنبال درک اصل باشی، به عملکردهایی هدایت می شوی که لازمه موفقیت شماست؛
  • وقتی در مسیر درست باشی، هدایت می شوی به ایده مناسب، فکر مناسب و انجام کار مناسب؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز
    237MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز
    17MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «همای سعادت» در این صفحه: 1
  1. -
    همای سعادت گفته:
    مدت عضویت: 2345 روز

    گام هجدهم

    الهی به امید تو

    سلام استادجانم

    سلام مریم بانو

    چقدر جدیدا حس میکنم حرفاتونو میفهمم

    الهی این فهمیدن به عمل کردن تبدیل بشه

    استاد مدتهاست دیگه دنبال کسی نمیگردم

    اصلا رفت وامد ادما توی زندگیم رو واقعا بر اساس حکمت خدا میدونم

    انقد حس خوبی بهم میده این تنهایی و خلوتی که دارم

    یه حسی شبیه به خالص شدن میده

    قبلنا با همسرم که صحبت میکردیم میگفتیم حتما یه مشکلی داریم که هیچ دوستی و ارتباطی رو نمیخوایم ادامه بدیم

    الان وقتی با هم حرف میزنیم سپاسگذار خدا میشیم که دورمون خلوته

    وجفتمون به این نتیجه رسیدیم دوتایی خیلی بیشتر خوش میگذره

    خیلی زندگیمون یه دست تره

    و واقعا خالص تره

    جالبه که حتی قبلا همسرم دوست داشت با جمعیت بریم مثلا سفر یا هرجایی برای تفریح

    من همیشه تنهایی رو ترجیح میدادم

    بعد شما توی یه فایلی گفتین من و عزیز دلم انقد از دوتایی بودن حسمون خوبه که کافی بودن را تجربه میکنیم و نیازی به بودن کسی برای لذت بردن نداریم

    من سریع رفتم به همسرم گفتم

    گفتم ببین ما فکر میکردیم شاید مشکلی داریم که همیشه از تنهاییمون لذت می بریم الان استاد گفتن این نشون میده ما برای هم کافی هستیم و انقد ذوق کردم

    و هرچی به اطرافم نگاه میکنم می بینم ادمایی که هی دور خودشون‌رو شلوغ میکنن یه کمبود درونی رو با حضور ادما میخوان پر کنند که نه تنها پر نمیشه بلکه باعث بوجود اومدن چالشای بیشتر میشه

    و قشنگه که ادم دست خدا رو باز بذاره بگه هرکی خیره بیاد توی زندگیم هرکسی هم نیست نیاد

    من که تو رو دارم

    وتو برای بنده کافی هستی

    استاد یه مدته ذهنم رفته بود روی اینکه حالا کارگاه های مربوط به درسامو از کدوم شروع کنم دوره کردنشو

    کدوم کتابمو باید بخونم و ….

    چقد این جمله کمکم کرد وقتی تو در مسیر درستی نیاز نیست بری دنبال یه چیزی خودش میاد سمتت

    و واقعا همین صبی نوشتم و از خدا خواستم برای افزایش مهارتهام و تقویتشون کمکم کنه

    بگه از کجا شروع کنم

    چی بخونم

    چی بگم

    چی رو دوره کنم و….

    و اون که گفتین خیلی وقتا تو داری به اصل عمل میکنی ولی خدا خودش جزئیات داستانو هم برات اوکی میکنه

    انقد مثال از این موضوع را تجربه کردم

    مثلا توی تربیت فرزند

    من همیشه به خدا میگفتم که خدایا من نمیتونم و نمیدونم چطور این بچه با بزرگ کنم عزیزم خودت هدایتم کن

    باورتون نمیشه بعد از چند سال که من وارد روان شناسی کودک شدم فهمیدم که چقد از کارایی که کرده بودم درست و باید انجام میشده و این فقط لطف خداست

    الان تو کل فامیل بچه من به تربیت درست معروفه

    و هی میگن چون مامانش روان شناسه اینطوری شده

    من با کسایی که نزدیکم هستن بارها گفتم

    گفتم محمدو خود خدا تربیت کرده و گرنه اکر به خود من بود خدا میدونه چه بلایی سر تربیت این بچه میومد

    یا یادم میاد ده دوازده سال پیش اوایل ازدواجمون

    من وهمسرم توی خونه اجاره ای

    سوار موتور

    حقوق کم

    و خیلی چیزای دیگه اما یه عادتی داشتیم

    هر شب میشستیم روی موتور دور شهر میگشتیم اول اینکه همش میگفتیم‌وای

    چقد خدا دوسمون داره

    چقد همیشه خونه های خوبی بهمون داده

    چقد صاحب خونه هامون همیشه خوب بودن و…

    بعدم از تو محله های ثروتمند رد میشیدیم خونه های زیبا رو تحسین میکردیم

    در خالیکه ده هزارتومن پول تو‌جیبمونم نبود از ساختن خونه رویاییمون حرف میزدیم

    استاد بخدا خندم میگیره چطوری اون کارارو میکردیم‌نمیدونم

    واقعا شرایط سخت بود

    واقعا الان که فکرش میکنم خیلی چیزا داغون بود

    اما یه طوری در مورد کارای بزرگی که میخواستیم انجام بدیم حرف میزدیما که فکر میکنی سوار بنز اخرین مدل بودیم و الان داشتیم میرفتیم جلسه که طرح وایده هامونو به مدیرعاملا واینا بگیم

    وخدارو شکر میکنم برای اون هدایتای قشنگ

    و باورتون نمیشه احساسی رو تجربه میکردیم که برای هرکسی بگم میگه خل بودین اما اینم از لطف خدا بود

    من همیشه یه خط قرمزی داشتم توی زندگیم که به لطف باورهای مذهبیمون سعی میکردم همیشه پایبندش باشم

    اونم این بود که تو بدترین شرایط هم سعی میکردم ناشکری نکنم

    گریه میکردم ناراحت میشدم اماتا ذهنم وزبانم میخواست شروع کنه به ناسپاسی از ترس دهنمو میبستم

    وخداوند هدایتم کرد به مسیری که نه تنها ناسپاسی نکنم بلکه با تمام سلول های بدنم سپاسگذار اینهمه لطفش باشم

    استاد خیلی این پروژه قشنگه

    خیلی همین چند روزه حالمو خوب کرده

    خیلی شما و مریم بانو ماهین

    اصلا استاد یه ارامشی برپا شده توی خونه و دل من که ستودنیه

    وهمش حس حضور بهم دست میده

    همون حضور قلبی که میگن باید. داشته باشی

    حس میکنم توی خودم هستم

    حضور دارم در این عالم

    و نمیدونم بالا تر از این حس دیگه چه حسیه

    الهی خدا هرروز و هر لحظه هدایتمون بکنه به هر مسیری که خودش میدونه برامون بهتره و ماهم بنده های تسلیم و راضی باشیم

    و قلبمون اماده باشه همیشه برای حضور در لحظه و در وجود خودمون

    استاد عاشقتونم

    مریم بانو ماچ به صورت قشنگتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: