سرفصل آموزش های این فایل:
- حساب کردن روی هدایت؛
- دلیل نتایج پایدار؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- به دنبال درک اصلی باش که به شما کمک می کند نه موضوعاتی که شما را گمراه می کند؛
- وقتی به دنبال درک اصل باشی، به عملکردهایی هدایت می شوی که لازمه موفقیت شماست؛
- وقتی در مسیر درست باشی، هدایت می شوی به ایده مناسب، فکر مناسب و انجام کار مناسب؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز237MB18 دقیقه
- فایل صوتی live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز17MB18 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و همه بچه های پرانرژی
استاد در مورد اینکه یه سری از بچه ها میان گروه عباسمنشی میزنن
یادمه خودم اون اوایل آشنایی با شما واقعا دنبال این چیزا بودم ولی از یه جایی به بعد اصلا دیگه دور و بر این چیزا نرفتم و اونم علت داشت.
علت این بود که من یه زمانی که توی سایت خیلی فعال بودم خب توی اینستا خیلی از بچه ها همدیگه رو فالوو میکردن و اون موقع که من توی اینستا بودم با بچه ها آشنا شدم، بچه ها توی تلگرام گروه های مختلف داشتن و منم عضو کردن، من از اون گروه روز بعدش لفت دادم با اینکه بچه های واقعا خوبی بودن ولی بیشتر علت من اون موقع که لفت دادم این بود که میدیدم بچه ها میان فقط حرف میزنن، چون خودمم یه بازه طولانی فقط از قوانین حرف میزدم و عملی نمیکردم دقیقا جنس این نوع حرفارو میفهمیدم و میفهمم و توی گروه قشنگ این حس رو گرفتم که فقط در حد حرف و چون خودم قبلا این شکلی بودم، میدونستم این یه تله خیلیییی عمیق که اگه دوباره درگیرش بشم بدجوری منو میکشه درون خودش.
یه مورد دیگه هم توی کلاب هوس بود.
زمانی که استاد توی کلاب هوس برنامه میذاشتین خب من اوایل نمیتونستم نصب کنم چون برای اندروید نیومده بود وقتی اندرویدش ران شد منم از طریق خودتون ثبت نام کردم و وارد شدم.
دوباره توی کلاب هوس دیدم یه گروهی با نام بچه های عباسمنشی قانون آفرینش ساخته شده.
فقط یکبار رفتم توی رووم شون ببینم در مورد چی حرف میزنن و چیزی که خیلی این دفعه اذیتم کرد حالا به جز اینکه بچه ها نتایج شون میگفتن و بازم حس فقط در حد حرف بود میدیدم یه سری ها قوانین درست نفهمیده بودن و میومدن سوال میکردن که هیچ، یه سریها اصلا مثلا قانون اهرم رنج و لذت نشنیده بودن یا در حد خیلی سطح پایینی شنیده بودن و میخوان درکش کنن و میومدن سوال میکردن در مورد قانون و قسمتی که اذیتم کرد این بود که بچه هایی که قانون اهرم رنج و لذت از دوره ثروت یاد گرفته بودن که یکی شون مدیر اون گروه هم بود خیلییییییییی اشتباه داشتن به اونی که سوال کرده بود انتقال میدادن.
یه خانمی بود در مورد اینکه کارهاش به عقب میندازه و یا با تنبلی انجام میده سوال پرسید که چجوری با اهرم میشه حلش کرد البته این خانم در مورد مسئله ش توضیحات کاملی داد، اما بچه ها اینقدر بهش مفهوم بد رسوندن و اینقدر اشتباه انتقال دادن اون خانم بازم نفهمید چیکار کنه.
چرا حالا؟؟؟ چونکه در مرحله اول اصلا سوالش رو دقیق نفهمیدن چون سوالش رو باید از زوایای مختلف میدیدی و از زوایای مختلف بهش جواب میدادی چون فقط جوابش اهرم نبود و باید براش یه سری چیزارو باز میکردی و بعدش اهرم رنج و لذت از اون زاویه خاص اون فرد بهش میگفتی .
بعد که من اینو دیدم دقیقا یاد حرفای شما افتادم که بچه هایی که روی خودشون کار میکنن باید اولا خودشون دنبال باشن و بذارن تکاملشون طی بشه و یهو نپرن توی یه ظرفی که اصلا آماده ش نیستن و دوما فقط توی سایت دنبال باشن، توی مقاله ها توی فایلها توی نوشته ها
اون خانمی که توی گروه سوال کرد از اساس اشتباه بود که امد توی اون گروه کلاب هوس اون سوال پرسید در صورتی که توی سایت جوابها کامل داده شده و کاملا خداوند به جوابها هدایتت میکنه و دوم اینکه چرا بچه هایی که خودشون خوب این موضوع نفهمیدن یا شاید اصلا فهمیدن ولی نمیتونن منتقلش کنن ولی میکنن.
اینا برای من خیلی درس داشت.
خیلیییییی زیاااااااااد.
و به همین دلایل خدارو شکر میکنم که نزدیک فکر کنم 2 سالی هست دیگه اصلا توی ذهنم حتی وسوسه هم نشدم که دنبال بچه های عباسمنشی یا گروههای عباسمنشی باشم.
اخه چون بودم توی این مسیر درک کردم که هرکسی با درک خودش از قوانین میاد صحبت میکنه و بعدش یکی که بیشتر درک کرده یه چیزی میگه که برای خودش خوبه نه یه نفر دیگه و بعدش سر قوانین باهم بحثشون میفته که هرکسی میخواد بگه من قوانین عالی فهمیدم و چیزی که میگم درسته یا
اینو خیلیییییییییییی زیااااااااااااد دیدم که میان از همدیگه ایراد میگیرن یا قضاوت میکنن توی درک قوانین
مثلا میگن فلانی شما اینجا رو درست نفهمیدی و باید اینطوری درک کنی و عمل کنی حالا اونی که میگه خودش اصلا عمل هم نکرده ببینه نتیجه چیه
یا این دوستای به اصطلاح عباسمنشی رو زیاد اون زمان توی اینستا میدیدم طرف یه پست میذاره یا یه استوری و یه متنی قرار داده یا اون کلیپ یه چیز دیگه بوده بعدش بقیه بچه ها امدن زیر پستش کامنت گذاشتن و ایراد گرفتن شما داری از مسیر خارج میشی یا توی قانون اینطوری نباید فکر یا عمل کنی و از این حرفا که خودتون میدونین.
وقتی اینارو هی دیدم بیشتر موضوعات تکامل و هم مدار بودن و هدایت شدن و خدا برات ردیفش میکنه عمیق تر شد و خداروشکر میکنم که هدایتم کرد و دوسالی هست که واقعا نه تنها توی ذهنم نیست حتی وسوسه هم نشدم سمت این چیزا برم.
مرسی استاد از نکات طلایی که میگین و یاداوری میکنین.
خیلی دوستتون دارم.
سلام به دوست بسیار خوبم مینو عزیز
خیلی از لطف و محبتت ممنونم دوست خوبم و مرسی از نظر قشنگی که برام گذاشتی.
بخاطر همین میخوام برای درک بهتر قوانین، در مورد موضوعی که گفتی بهت پیشنهاد کنم وارد این لینکی که قرار میدم بشی و با دقت بخونیش.
این لینک از قسمت “راهکارهای دوره های استاد برای شما” دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها سوال = آیا میتوان مانع اتفاقاتی شد که صلاحِ خداوند برای ماست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
این متن هم قسمتی از اون مقاله ست
اولین قدم برای هدایت به مسیر صحیح و مستقیم، منظورم همان مسیر انعمت علیهم و نه مغضوب علیهم، این است که:
قبول کنیم تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء، حاصل فرکانسها و باورهای ماست. یعنی قبول کنیم خداوند هیچ تصمیم و صلاحی برای ما در نظر نگرفته و هیچ برنامهای از قبل برای شما مشخص نشده است.
“مشیت الهی” چیزی نیست جز قوانینی که خداوند بر جهان مقرر نموده قوانینی که در رأس آنها قانون فرکانس است که در قرآن میتوان آن را از طریق مطالعه و شناخت آیات «قدمت- به معنای آنچه از پیش فرستاده شده» درک کرد.
هرگز چنین چیزی وجود ندارد که خداوند بررسی کند چه کاری برای شما خوب است و سپس اقدام به انجامش نماید یا یا چه کاری به صلاح شما نیست و اقدام به جلوگیری از وقوعش نماید.
اصلا مهم نیست که شما چه نگاهی درباره قوانین خداوند داری و چقدر می خواهی مسئولیت انتخاب ها، تصمیمات، تنبلی ها، اقدام نکردن ها، ترس از تغییر و … را به عهده خداوند بگذاری.
اصلاً مهم نیست که بخواهی قوانین خداوند را بشناسی و اجرا نمایی یا نه، اصلا مهم نیست قوانین این سیستم را بپذیری یا نه، در هر صورت این قوانین در کار است و جهان و هرچه در آن است به شیوه قوانین این سیستم، مدیریت می شود.
تمام برنامه خداوند این است که هر فردی زندگی اش را به وسیله باورها و فرکانس هایش خلق کند و در راستای این برنامه، جهان به گونه ای خلق شده که به فرکانس های ما پاسخ می دهد یعنی رابطه شما با جهان و هرچه در آن است، مثل رابطه دو دستگاه گیرنده و فرستنده است. شما دستگاهی هستی که در هر لحظه به وسیله توجه کردن به هر چیزی، فرکانس هایی را ارسال می کنی.
از آنجا که کانون توجه شما همیشه به وسیله باورهای تان اداره می شود، فرکانس های غالب شما چیزی نیست جز اساس باورهایی که دارید. به همین دلیل همیشه اساس باورهای تان را وارد زندگی تان می نمایید.
اگر مدام در حال تجربه ناخواسته ها هستی، اگر مدت ها………..
abasmanesh.com
منم ممنونم از تو دوست خوبم.