live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز

سرفصل آموزش های این فایل:

  • حساب کردن روی هدایت؛
  • دلیل نتایج پایدار؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • به دنبال درک اصلی باش که به شما کمک می کند نه موضوعاتی که شما را گمراه می کند؛
  • وقتی به دنبال درک اصل باشی، به عملکردهایی هدایت می شوی که لازمه موفقیت شماست؛
  • وقتی در مسیر درست باشی، هدایت می شوی به ایده مناسب، فکر مناسب و انجام کار مناسب؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز
    237MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی live | قانون کبوتر با کبوتر، باز با باز
    17MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناهید رحیمی تبار» در این صفحه: 1
  1. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1169 روز

    سلام به استاد عزیز بزرگوارم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.

    تو دوره ی پندمیک یادمه تنها کسی که از همه بیخیال‌تر بود و مثل بقیه عمل نمیکرد من بودم .تو اون دوران همه حساسیت شدیدی پیدا کرده بودن به استفاده ی درست از مواد غذایی و خوراکی‌ها و شستشوی دست . با وجود اینکه خیلیا بهم گارد میگرفتن من مثل قبل عمل میکردم.

    یادمه هر مواد خوراکی که از فروشگاه میگرفتن قبلش همه چیزو چند بار میشستن بقدری از موادهای ضدعفونی کننده مثل وایتکس و الکل استفاده میکردن و به خیال خودشون بهترین مراعات و مراقبت رو از خودشون داشتن.

    خدا رو شکر میکنم که اون دورانو با آرامش گذروندم و از استرس و اضطرابهایی که اکثریت داشتن ، به دور بودم. از اونجایی که دنباله رو هیچ اخبار یا خبری نبودم خیلی راحت به تمام کارهای روزمره‌ام میرسیدم اتفاقاً یادمه بهترین استفاده‌ها رو از اون روزها کردم اون دوران دورانی بود که تازه با استاد آشنا شده بودم بهترین زمان برای گوش کردن فایل‌ها و نوشتن و مکتوب کردن چیکده های فایلهای استاد رو داشتم.

    چن تا بازی گروهی یاد گرفتم که با خانواده انجام مید‌ادیم .هر روز با پسرم موزیک میزاشتیم و ورزش میکردیم. غذاهای خاص و خوشمزه درست می‌کردم خلاصه اینکه خوب گذشت.

    به قول استاد عزیز همیشه موضوعاتی هستش که آدم اگه بخواد بهشون بچسبه و دنبالشو بگیره . که ممکنه ما رو از مسیر خارج کنه. منم از حواشی خوشم نمیاد یه جورایی اصلاً حوصله ی چسبیدن به حواشی ها رو ندارم. خیلی چیزا برام مهم نیست که برای دیگران خیلی حائز اهمیته !

    در مورد اون قسمتی که استاد گفتن خیلیا دوست دارن وقتی تو جو خودشناسی میرن اگه یه استاد رو دنبال میکنن با هم بیشتر مچ بشن ، باید بگم که منم کسانی رو داشتم که از این پیشنهادها بهم دادن، دقیقاً منم تمایلی به اینجور رفت و آمدها و اینجور دوستی‌ها نداشتم و ندارم.

    نه تنها تو این موضوع بلکه تو همه ی جوانب تمایلی به رفت و آمد زیاد با کسی ندارم . دوستان زیادی دارم اما با هیچ کدوم رفت و آمد خانوادگی یا شخصی ندارم.

    مثلاً تو باشگامون کلی دوست و رفیق دارم که وقتی کنار هم هستیم خیلی خوش می‌گذرونیم اما وقتی تایم باشگام تموم میشه همون جا خداحافظی می‌کنم بدون اینکه برای بعد و یه وقتای دیگه برنامه‌ای با هم داشته باشیم.

    یا مثلاً کلاسهای مختلفی که میرم مثل کلاس کامپیوتر همون جا با همه رفیقم اتفاقاً چون خیلی اجتماعی هستم و روابط خوبی با دیگران برقرار می‌کنم و زود صمیمی میشم راحت با دیگران ارتباط می‌گیرم حتی کلاسی میرم که حدود 17 ساله با 10 نفر برگزار می‌کنیم اما هیچ رفت و آمد خاصی باهاشون ندارم هرچی که هست تو همون کلاسه.

    پیش میاد یه وقتایی مثلاً چند ماه یک بار پارکی ، کافه‌ای ، باغی بریم اما همیشگی نیس.اگه همچین قرارهایم نداشتیم مهم نیست.

    بخصوص حالا که می‌دونم سخت‌گیرتر هستم نسبت به اینکه با چه کسی ارتباط برقرار می‌کنم که تو انتخاب دوست دقت بیشتری میکنم..

    دوس دارم با کسانی رفاقت کنم که ازشون چیزی یاد بگیرم. با آدمای سطح بالا دوس دارم ارتباط برقرار کنم اونم در حد تعادل نه چیزی که به رفت و آمد خانوادگی منجر بشه.

    چون کسی هستم که بلدم خلوت و تنهایی خودمو پر کنم به همین جهت زیاد نیاز به کسی ندارم که بخواد وقت منو پر کنه.

    برنامه های استاد کاری با ما کرده که تو انتخاب دوست حساس شدیم و تمایلی نداریم همینجوری برای وقت پر کردن با کسی ارتباط برقرار کنیم.

    از اونجایی که هر کسی تو مدار خودش آدمهای هم سطح و هم شکل خودشو جذب می‌کنه ،بیشتر باید حواسمون به مداری خودمون هستیم باشه .

    من از اونجایی که خیلی با ذوق و هیجان دنبال تغییرات خودم هستم و این موضوع از اولویت‌ها و برنامه‌های روزانمه ،با افرادی دوست دارم هم کلام و هم صحبت بشم که راجع به اینجور مسائل با هم گپ بزنیم به غیر از موضوعات انگیزشی که برای خودشناسیمون هستش هیچ علاقه‌ای به شنیدن حرفهای دیگه ندارم که خدا رو شکر با تغییرات خودم افرادی دور و برم هستن که اونا هم تا حدودی تو این مدارن .

    حتی اگه آدمهایی پیدا بشن که تو این مسیر نباشن دست و پایی برای حذف کردنشون نمیز‌نم چون باور دارم که اگه خودم تو این مسیر باشم خود به خود حذف میشن و از من فاصله می‌گیرن .حتمن وجود این افراد درسها و پیامهای خودشو داره که باید با تمرکز بر گرفتن آگاهی متوجش بشم.

    امروز به ندرت پیش میاد افرادی مزاحم ، دور و برم باشن و رفت و آمد با کسی باعث آزارم باشه .

    خدا رو شکر همه چی سر جای خودشه و من آرامش خودمو دارم .

    انقدری شهامت و جسارت و بیان احساس هم یاد گرفتیم که اگر کسی مزاحمتی برامون ایجاد کرد بتونیم به راحتی مشکلمونو حل کنیم.

    تو دوره احساس لیاقت یاد گرفتم چطور از خودم مراقبت و مواظبت کنم اینکه بدونم اولویت آرامش خودمه و هیچکس مهم‌تر از خودم نیست.

    اینکه در قید و بند افکار و پوچ و غلط نباشم و تحت تاثیر احساسات و عواطف دیگران قرار نگیرم.

    بدونم کجا از عقلم استفاده کنم و کجاها از احساسم.

    چارچوب و حد و مرز برای خودم داشته باشم و به چارچوب و حد و مرزهای دیگران هم احترام بزارم .

    هدف خودمو از محبت یا لطفی که میخوام به کسی بکنم مشخص کنم.

    وقتی که با عشق و بدون توقع هستش انجامش بدم.

    هر کاریو برای خوشحال کردن خودم انجام بدم حتی توجه کردن ، هدیه دادن و بخشیدن به کسی.

    تمام تمرکزم روی زندگی خودم باشه. تا جایی که می‌تونم حتی از خبرهایی که تو خانواده رد و بدل میشه دوری کنم.

    قرار نیست خودخواهانه زندگی کنیم قراره با رفتارهای درستمون یاد بگیریم به خودمون احترام بزاریم و طبق اون ارزش‌ها از جهان پاداش دریافت کنیم.

    قراره از روح و جسممون درست مراقبت کنیم تا سلامت روان داشته باشیم که از همین سلامتی، جسم سالم و خوبی هم خواهیم داشت.

    هر کاریو در حد تعادل انجام بدیم نه افراط نه تفریط !

    قبل از انجام هر کار یا رفتاری هدف خودمونو از انجام دادن یا گفتنش بپرسیم .

    قراره یاد بگیریم نه به خودمون آسیب بزنیم و نه به دیگران.

    هر آنچه برای خودمون می‌پسندیم برای دیگران هم بپسندیم.

    وقتی در مدار درست باشیم همه برامون عزیز و دوست داشتنی میشن حتی نسبت به آدمهای بد ،حس بد نمی‌گیریم.

    باید سعی کنیم از آرامش روح و روان برخوردار باشیم که هیچ موجودی باعث برانگیخته شدن خشم و عصبانیت ما نشه شاید در لحظه نتونیم خودمونو کنترل کنیم اما میشه با کمی فکر کردن و مکث کردن به حالت آروم برگردیم .

    استاد جونم ممنون و مرسی از وجودت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: