live | قرآن آسان است و نیاز به تفسیر ندارد

سرفصل آموزش های این فایل:

  • «یهدی من یشاء و یضل من یشاء»در قرآن؛
  • وقتی قانون تکامل را می فهمی، بهترین بهره را از امکانات فکری، توانایی های درونی و امکانات فیزیکی کنونی خود می بری. در نتیجه، چوب لای چرخ پیشرفت خود نمی گذاری؛
  • همواری در مسیر، نتیجه رعایت قانون تکامل است؛
  • وقتی تکامل را درک می کنی، آن را رعایت می کنی و وقتی قدمهایت را با قانون تکامل تنظیم میکنی، آنوقت از مسیر لذت می بری و برای رسیدن به خواسته ات زجر نمی کشی؛
  • قانون تکامل، شما را از گزند ضربه هایی حفظ می کند که گاهی می تواند غیر قابل جبران باشد؛
  • کلمه “ثمّ” در قرآن به معنای تکامل است؛
  • قرآن و قانون تکامل؛
  • گمراهی در مسیر مورد علاقه وقتی رخ می دهد که نمی خواهی تکامل خود را رعایت کنی؛

منابع کامل درباره محتوای این فایل: دوره قانون آفرینش

دوره «قانون آفرینش» تلفیقی است از مبانی قوانین زندگی(قانون فرکانس-قانون توجه- قانون باور) و کلام هدایتگر خداوند در قرآن. این تلفیق در آموزه های استاد عباس منش که به صورت ویژه در دوره قانون آفرینش آمده است، به ما کمک می کند تا:

  • فکر خداوند (فهم قوانین بدون تغییر) را بخوانیم؛
  • برای باورهای محدود کننده ای – که به این راحتی حریف تغییر آنها نشده ایم – منطق های قوی از دل آیات قرآن استخراج کنیم؛
  • و به این شکل، مقاومت های ذهنی در برابر خواسته هایمان را کم و حذف کنیم؛

در نتیجه، خواسته ها از راههای طبیعی و به صورت بدیهی، در زندگی ما ظاهر می شوند.

دوره قانون آفرینش تمرکز دارد بر توضیح “اساس خلق زندگی دلخواه”. آموزش های این دوره مثل چهار عمل ساده ریاضی، مادر درک و اجرای جزئیات قوانین است. این دوره راهنمای استفاده از امکانات جهان است. یعنی با زبان ساده، ساز و کار جهان هستی‌ را به ما توضیح می دهد تا به عنوان قدم اول تغییر بدانیم:

  • باورهای ما چگونه ایجاد می شوند؛
  • این باورها چطور ذهنمان را برنامه ریزی می کنند؛
  • این برنامه ریزی، به چه شکل اتفاقات زندگی ما را رقم می زند؛
  • و اگر این برنامه ذهنی محدود کننده و بر علیه ماست، چطور آن را تغییر دهیم به گونه ای که برنامه ای قدرتمند کننده برای خلق خواسته هایمان بسازیم؛

به همین دلیل، اگر ما این قدم اصلی که شاکله آموزه های دوره قانون آفرینش است را از روند تغییر شخصیت حذف کنیم، درک ما از قوانین خداوند و در نتیجه توانایی ما در اجرای آن قوانین، ناقص خواهد بود و موجب سوء برداشت هایی هم می شود. به همین دلیل، ما دوره قانون آفرینش را به عنوان پایه و پیش نیاز تمام آموزه های استاد عباس منش پیشنهاد می کنیم.

دوره قانون آفرینش، نقطه شروع ورود به مسیر «کنترل اتفاقات زندگی» و خلق آگاهانه‌ی شرایط دلخواه » است. این دوره الفبای قوانین زندگی را به افرادی می آموزد که آماده‌ی دریافت این آگاهی‌ها هستند. دانشجویانی که تا کنون به آگاهی‌های این دوره عمل کرده اند و در اجرای تمرینات این دوره‌ متعهد بوده اند، اذعان دارند که این دوره به گونه ای شخصیت آنها را تغییر داده و نتایجی دلخواه برایشان ساخته که الان نه شخصیت‌شان ربطی به آدم قبلی دارد و نه شرایط زندگی‌شان.

نتیجه این دوره، درک قوانین زندگی، درک توانایی خودمان در خلق زندگی دلخواه، هماهنگی با آن قوانین و بهره برداری از توانای خلق است.. این جنس از ادراک ما را در کنترل کانون توجه مان توانا می کند که بالاترین حدّ توانایی یک انسان است. به اندازه ای که به آگاهی های این دوره عمل می کنیم، به همان اندازه، کنترل آگاهانه ای بر تمام اتفاقات زندگی خود داریم.

بخشی از سرفصل های این دوره:

استاد عباس منش در  این دوره، مفهوم “قانون توجه” را به کمک آیه های «اعراض در قرآن»‌ توضیح می دهد. به همین دلیل دانشجو ساختار این قانون و نحوه هماهنگی با آن را از اساس درک می کند و به خاطر منطق های قوی قرآن، ذهن او از استدلالهای قبلی اش خالی می شود. در نتیجه به این حد از تشخیص می رسد که:

  • چه جنسی از توجه‌، خواسته ها را وارد زندگی اش می کند و چه جنسی ناخواسته ها؛
  • چه جنسی از توجه‌، گمراهی است و چه جنسی از توجه هدایت؛
  • چه جنسی از توجه جاهلیت است و چه جنسی از توجه‌، به قول قرآن راسخون فی العلم؛
  • چه جنسی از توجه‌، بینایی است و چه جنسی از توجه، گمراهی(لایعقلون) است؛
  • چه جنسی از توجه‌، جذب کننده فراوانی است و چه جنسی جذب کننده کمبود؛
  • چه جنسی از توجه‌، وجه ناخواسته افراد را در روابط ات برانگیخته می کند و چه جنسی‌، وجه عاشقانه آنها را؛
  • چه جنسی از توجه شما را در مسیر اصل نگه می دارد و چه جنسی از توجه شما را به حاشیه ها و گمراهی می برد؛
  • چه جنسی از توجه‌، شما را با نیروی حاکم بر جهان که نیروی خیر است‌، هماهنگ میکند و در زمان مناسب در مکان مناسب قرار می دهد و با اتفاقات دلخواه احاطه می کند؛

در این دوره، استاد عباس منش با توضیح اساسی ترین موضوع قرآن (توحید)، منطق هایی قوی در دست ما قرار می دهد برای توانا شدن در ساختنِ رابطه مان با خداوند به عنوان نیرویی که هم صاحب قدرت بی نهایت و هم صاحب بخشندگی بی حساب است و هدایت ما را برعهده گرفته است. 

ما با اجرای آگاهی های این دوره، پایه های احساس لیاقت خود را روی باورهای توحیدی بنا می کنیم. روی رابطه ابدی مان با نیرویی که همواره نزدیک است و منبع قدرت و فضل است. ما در این دوره درخواست کردن از این نیرو، تقسیم کار با این نیرو و کافی دانستن این نیرو را در عمل تمرین می کنیم و با هر جلسه از این دوره، خالق بهتری برای زندگی دلخواه مان می شویم.

  • آگاهی های این دوره، احساس لیاقت را در وجودمان می پروراند؛
  • بذر توحید را در وجودمان می کارد؛
  • ریشه های شرک را در وجودمان می خشکاند؛
  • و ما را به این تشخیص می رساند که: چرا در تمام این سالها‌، جواب درخواست هایمان از خداوند را دریافت نکرده ایم؟  ایراد کار ما کجا بوده و اولین قدم برای اصلاح آن ایرادها چیست؛

ما در این دوره یاد مفهوم عملی تجسم خلاق را یاد می گیریم یعنی قدرتی که ذهن انسان در خلق خواسته ها دارد. اید می گیریم که چگونه با استفاده از این توانایی ذهنی، مقاومت های ذهن درباره ی امکان پذیریِ تحقق خواسته های مان را کم می کنیم. یاد می گیریم با استفاده از قدرت تجسم، ایمانی را در وجود خود فعال کنیم که امکان پذیری خواسته ما را باور دارد. در نتیجه، نه تنها به خاطر این باورها، ایده های الهامی سازنده را دریافت می کنیم بلکه برای اجرای آنها قدم بر می داریم و به این شکل وارد مدار خواسته مان می شویم.

ما در این دوره، الفبای توحید را می آموزیم. می فهمیم که چرا در بین آیات قرآن، آیات توحیدی پرتکرار ترین آیات هستند. رابطه توحید با قدرت خلق درونی را درک می کنیم و باورهای توحیدی می سازیم. زیرا باورهای توحیدی، با اختلاف، قدرتمند کننده ترین و سازنده ترین نقش را در تغییر شرایط زندگی ما دارند.

در این دوره استاد عباس منش با توضیح «مفهوم سخَّرَ» در قرآن این حقیقت را در قلب ما دوباره زنده می کند که:

  • «ما و انرژی ای که خداوند نامیده ایم»، از یک جوهره هستیم؛
  • خداوند از قدرت خلق خود به ما بخشیده تا خالق زندگی دلخواه مان باشیم؛
  • و در این مسیر همواره حامی و هدایت گر ماست. زیرا ما با خلق خواسته هایمان جهان را رشد می دهیم؛

«درکِ مفهومِ سخَّرَ و اجرای آن در عمل» اساسی ترین قدم برای «بازسازی باورِ احساس لیاقت » در وجودمان است؛ تا بتوانیم خود را از خدا بدانیم، ارزشمند ببینیم و خداگونه عمل کنیم. چون احساس لیاقت باعث می شود تا:

امکان پذیر بودن تحقق خواسته هایمان را باور کنیم و باور به امکان پذیری باعث می شود که حرکت کنیم و حرکت کردن باعث خلق خواسته می شود. این وجه از احساس لیاقت‌- در شروع مسیر که هنوز موفقیت چشمگیر یا رزومه ای از دستاوردها برای ساکت کردن نجواهای ذهن نداریم- بسیار حیاتی است. زیرا پای حرکت ما می شود تا قدم‌ها را برداریم و این روزمه را آرام آرام بسازیم. 

این بخش از آگاهی های دوره قانون آفرینش، موجودیت خلق کننده‌گی ات را به خوبی به شما می شناساند و بهره برداری از آن را در عمل با شما تمرین می کند. خصوصاً با کمک منطق های قوی آیات سخَّرَ در قرآن. درک منطق آیات سخَّرَ در قرآن باعث می شود، ترس‌های شما درباره نتوانستن یا غیر ممکن بودن، آرام آرام جای خود را به اشتیاق و ایمان ببخشد برای قدم برداشتن. ترس‌های شما جای خود را به عزت نفس و احساس لیاقت می‌بخشد تا دیگر ناخواسته‌ها را به عنوان بخشی تغییر ناپذیر از زندگی نپذیری و تحمل نکنی؛

  • ما در این دوره، ساختن «باورهای قدرتمند کننده برای دریافت الهامات خداوند» را یاد می گیریم؛
  • توانایی تشخیص الهامات خداوند از نجواهای ذهن را یاد می گیریم؛
  • و جاری نگه داشتنِ چشمه ی الهامات درونی را در عمل تمرین می کنیم؛
  • ما در این دوره توانایی کنترل ذهن هنگام برخورد با تضادها را می آموزیم؛
  • تمرکز بر خواسته هایی که از دل آن تضادها برایمان واضح شده است و اقدام در جهت تحقق آن خواسته ها را در عمل تمرین می کنیم؛

و به این شکل، به وسیله مدیریت آگاهانه کانون توجه مان، شرایط دلخواه را در زندگی خود می سازیم.

اینها بخش بسیار کوچکی از سرفصل آموزه های این دوره است. 

اگر تاکنون از آگاهی های دوره قانون آفرینش استفاده نکرده ای، پیشنهاد ما این است: هرجای مسیر هستی، حتماً دوره قانون آفرینش را – به عنوان پایه و پیش نیاز درک جزئیات قوانین و توانایی در اجرای آنها – در کنار سایر دوره های استاد عباس منش بگنجان. آنوقت متوجه تغییرات اساسی و همواری مسیر، خواهی شد.

اگر قبلاً از آگاهی های این دوره استفاده کرده ای، بسیار لازم است که به عنوان یادآوری، آگاهی های این دوره را در کنار برنامه های کنونی خود، دوباره مرور کنی. وقتی این کار را انجام دهی، متوجه سرعت رشد و پیشرفت خود در این مسیر می شوی.

برای مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره قانون آفرینش


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | قرآن آسان است و نیاز به تفسیر ندارد
    318MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی live | قرآن آسان است و نیاز به تفسیر ندارد
    22MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

250 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده مینا سیدپور» در این صفحه: 1
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1617 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    اگر بخوام در مورد تغییر دیدگاهم در باره خوندن و درک قرآن بگم، میتونم اینجوری مثال بزنم، که تا قبل آشنایی با آموزه های شما استاد عزیزم، من مثل کسی بودم که ته یه چاهی گیر افتاده، ویکی اون بالا هست که طناب دستشه، می تونه بندازه پایین منو نجات بده و منم دارم التماسش میکنم ولی خب اونیکه طناب دستشه یا ازم رشوه وپاداش میخواد، یا تهدیدم میکنه، یا یه چند ساعت ول میکنه میره واز دم چاه دور میشه واضطراب میندازه تو دلم که نکنه بره ودیگه منو همینجا ول کنه منم اینجا از بین برم، یا وقتایی هم زجر والتماسم رو میبینه طناب رو میندازه پایین که نجاتم بده، ولی تا میام طناب رو بگیرم باز میکشدش بالا که نتونم بگیرمش!!!!!!

    من توی یه دور باطل افتاده بودم از دوران مدرسه تا 38 سالگی، یعنی باورهای مذهبی که کرده بودند توی مغز من کاری کرده بود که دقیقا خدا رو مثل اون شخصی ببینم که طناب نجات دهنده من دستشه ولی خب، چون قدرت دستشه منو داره عذاب میده، هرچی قرآن رو میخوندم حالا چه عربی چه فارسی، انگار به چشم من وبا درک من، خدا پادشاه ظالمی بود که من برده اش بودم ، یا باید طبق اصول وخواسته اش عمل میکردم یا اینکه عذاب میشدم….

    حالا درک من وخیلی ها از اصول وخواسته ی خداوند چی بود؟؟؟

    نماز اجباری، حجاب اجباری، روزه اجباری، کمک کردن به فقیر وبیچاره وگدا و …..اجباری، سکوت در برابر ظلمی که بهم میشد ، صبر واستقامت در برابر بلاهای زمینی وآسمانی، بودن در قناعت وفقر به امید جبران در اون دنیا، نادیده گرفتن احساسات وعواطف ونیازهای جنسی، و بد و زشت دونستن نیاز جنسی، و میزان و شرایط گذاشتن براش بنا به دلایل شرعی و….

    مدام تا هر حرکتی میخواستم بزنم باید استخاره میگرفتم که انجام بدم یا ندم، هر اتفاقی رو که توی زندگی خودم یا کسی میفتاد مینداختم گردن خدا و با گفتن حتما خدا اینجوری خواسته، یا نخواسته، صلاح خدا بود حکمت خدا بود، وشونه خالی کردن از پذیرش بار مسئولییت هام توی زندگیم…

    دیگه نگم براتون که میدونید من چی میگم…

    من اون خدا رو نمی تونستم دوست داشته باشم چون همش بهم امر ونهی میکرد واختیار وآزادی منو گرفته بود!!

    ولی از اونجایی که ته قلبم میدونستم یه جای کار اشتباهه، همش میگفتم ای نیرویی که منو به وجود آوردی، باید خودت رو بهم بشناسونی، من باید بشناسمت واین جزء وظایف خودت هست ومن دیگه نمیخوام دیگران وشرایط در موردت حرف بزنند ومعرفیت کنن، خودت از راه وروشی که درست هست وراحت هست خودت رو بهم بشناسون…

    این پروسه چندین سال ادامه داشت، از خوندن اشعار وکتابهای عرفانی، ورفتن توی کلاسهای عرفان، قرآنی و تفسیر و….

    تااااااا که رسوند منو به شما و با آموزه های شما آشنا کرد، همزمان اون سالها من داشتم تکاملم رو طی میکردم تا برسم به درکی که شما از خداوند داشتید تا وقتی فایلهای شمارو دیدم وشنیدم خصوصا فایلهای توحیدی رو قلبم باز شد و انگار از درون مخالفت شدیدی با گفته های شما نداشتم، انگاری دلم میخواست باورشون کنم، یعنی دلم گواهی میداد که فک کنم خدای عباسمنش خدای حقیقی تری هست و به راست وحقیقی بودنش بیشتر نزدیک بود…..

    خب منم به گفته ی شما عمل کردم و همراه دنبال کردن آموزه های شما رفتم بدون تعصب شروع کردم قرآن رو خوندن عربی وفارسی باهم، میرفتم توسایت های مختلف معانی وتفسیر ها رو با دقت میخوندم و بعد همشون رو میذاشتم کنار هم و کنار باور شما در مورد خداوند ومیدیدم باور ودیدگاه شما مسیر ودسترسی بهتر ونزدیکتری به شناخت ودرک خداوند داره..‌

    این روند رو به لطف الله ادامه دادم اونقدر که الان 4 ساله روز وشبی نیست که من بدون خوندن قرآن سر کنم حالا دروغ ویا اشتباه نگفته باشم بیشتر روزها وشب های سال حداقل شده یک رب تا دوسه ساعت وقتم رو برای درک آیات قرآن میذارم…

    چیزی که من الان در حال حاضر می تونم در مورد قرآن بگم اینه، (( که این کتاب صد درصد کلام خداست و راه وروش درست زندگی کردن ورسیدن به خیر دنیا وآخرت رو یاد میده به هرکسی که خواهانش باشه))

    مثال میزنم…

    میگه مریم بین خودش ودیگران پرده وحجابی کشید و مشغول عبادت پروردگارش شد، مریم باصداقت و پاکدامن و … بود!!

    و ما از غیب بهش روزی میدادیم !!!!

    من سالها قبل وقتی همسرم به رحمت خدا رفت وباید خودم به تنهایی مخارج زندگی خودم وپسرم رو میدادم، وقتی این آیات رو خوندم یادمه به خدا گفتم پس اوکی، منم پاکدامن وبا صداقت میشم منم بیشتر عبادتت میکنم پس تو هم باید از غیب به من وپسرم روزی بدی!!!

    الان که اینارو مینویسم اشکم در اومده، چون من انموقعه از سر نیاز با خدا معامله کرده بودم نه اینکه واقعا انطور آدمی بوده باشم اگر چه همیشه سعی خودم رو میکردم که پاکدامن وباصداقت واهل عبادت باشم ولی راستش صحبت بده بستون بین بنده وخداش بود ولی الحق که از اون زمان تا الان که 13 سال میگذره، من وپسرم هیچوقت مشکل مالی نداشتیم وهمیشه رزق وروزیمون انقدر زیاد بود که بدون تلاش اضافه وبه راحتی، همیشه همه چیز میخوردیم می پوشیدیم گردش و مسافرت و اثاث زندگی و در کل تمام مایحتاج ما از بهترین راه وروشها حلال وپاک وآماده برامون مهیا بوده وهست وان شالله که جزء سپاسگزاران درگاهش باشیم منو پسرم همیشه…

    میگه ذکریا دید مریم رزق و روزی حلال از غیب براش میاد و خدا اونجوری بهش لطف میکنه، برمیگرده به خدا میگه خب پس منم میخوام مثل مریم مورد لطف تو باشم میشه خدا؟؟؟؟

    خدا هم میگه چرا نمیشه توهم مثل مریم باش منم تو پیری با اینکه تو همسرت بچه دار نمیشید بهت فرزندی عطاء میکنم که نور زندگیت باشه وباعث شادی دلت …..

    خب اینجا داره میگه وقتی می بینی کسی از بنده هام نعمتی داره ومورد لطف من بوده غبطه نخور، حسادت نکن، به تو هم میدم اما شرطش همونه، پاکی دل، ایمان قلبی، درستکاری، شرطش اینه که فقط از من بخوای و….

    یه جایی میگه یونس از بار مسئولیتی که داشته فرار میکنه، از درگاهم روبر میگردونه، ناامید وخسته میشه، میره به یه کشتی مسافری پناه میبره و شرط بندی میکنه و میبازه و میندازنش تو دریا و نهنگ میاد اونو می بلعه…..

    بعد یونس در دل اون ماهی خدا رو از روی بیم وامید صدا میزنه، میگه تو پاک ومنزه هستی معبودی جز تو وجود نداره فریادرسی جز تو نیست، توهمه خیری و هر شری هست از خودمه…

    انوقت خدا اونو میبخشه و نجاتش میده…

    خب اینجا خدا میگه، بنده ی من ، از بار مسئولیتی که بر شونه هاته خسته شدی؟ از سختی های زندگی توی این دنیا، میخواستی خودت رو بکشی؟

    اصلا بهم پشت کردی و ازم خسته شدی، رفتی معتاد شدی، رفتی به بیراهه، رفتی خطا کردی و اشتباهاتت گریبانتو گرفته؟؟؟؟

    بیا مثل یونس بهم پناه بیار، قبول کن که بدون من هیچی نیستی، بپذیر که اگر از من رو بر نمیگردوندی حتما حمایتت میکردم امااا حالا هم که پشیمونی عیبی نداره، من می بخشمت به شرط اینکه جبران کنی اون خطاهارو ودیگه تکرارش نکنی و فقط امیدت به من باشه…

    یه جایی میاد میگه سحرگاهان سلیمان داشت به رژه اسب ها نگاه میکرد و خیلی خوشش اومد دستور داد دوباره اسب هارو براش بیارن، سلیمانی که خداوند ملک وسلطنتی بهش داده بود که به غیر اون به کسی در جهان نداده، اسب هارو که آوردند دست کشید روی یالهاشون نوازششون کرد وگفت: خدایا بهم کمک کن تا از سر شوق سپاسگزار نعمت هایی باشم که به من وپدر ومادرم دادی….

    خب اینجا خدا چی میگه؟ میگه هر چی میخوای به اندازه ایمانت بهت میدم، اما اینکه برای زیاد شدنش وبرکت در مالت نیازه که قدران اونها باشی ازشون درست استفاده کنی واز سرشوق سپاسگزار من باشی که اینهمه نعمت به تو وخانوادت دادم..

    اگر بخوام مثال بزنم خیلی زیادن، هم آیه هایی که هدایتم میکنه به رستگاری وهم آیه هایی که در مورد عذاب هستند و عاقبت ناسپاسی و ناامیدی و پشت کردن به حق و….

    این درک من از خوندن وتفسیر آیات هست، البته من یاد گرفتم چه زبونی چه نوشتاری تا جایی که ممکن هست توی اموراتم به یاد خداوند باشم وازش هدایت بخوام وهر جا گیر کنم سریع میرم اپیکیشن قرآنی گوشیم وبه صورت اتفاقی ودلی یه سوره وآیه میاد که همیشه صد در صد جواب خواسته ی منه وهدایت میشم به لطفش…

    بارهام شده هدایت شدم ولی گوش نکردم یا عمل نکردم، بعد رفتم دوباره سراغ قرآن وخدا بدون رو درباسی خیلی رک و پوسکنده بهم گفت: وقتی کورند وکر و به هدایت ها عمل نمی کنندباید منتظر عذاب باشند….

    خب عذاب برای من توی این دنیا چی می تونه باشه وقتی پشت کنم به حق وهدایت؟؟؟

    سرخوردگی، پشیمانی، تکرار اشتباهات، بیماری، گرفتاری ومشکلات….

    آیا اینهارو خدا برای من رقم زده؟؟؟

    نه خودم کردم وخودم باعثش هستم، چون خیر وشر بهم الهام شده ، چون کتابی که راه درست زندگی رو نشون بده در دسترسم هست چون اگاهی های درست برای درست زندگی کردن در اختیارم هست…..

    من بهش عمل نکنم دردشم باید بکشم….

    خدارو صدهزار مرتبه شکر، که سر سوزن به درک وشناخت خداوند وقوانین حاکم بر جهانش رسیدم، ان شالله که ظرف وجودیم هر لحظه بزرگتر بشه چون من هر لحظه نیاز به هدایت الله ودرک الهاماتش دارم تا بتونم به آسانی زندگی کنم واین دو روز عمرم رو خوب زندگی کنم تا ان شالله تو دنیای بعدی هم خیر وخوشی نسیبم بشه…

    استاد قشنگم همیشه از خدا خواستم ایمانی از جنس ایمان شما ومریم جان بهم بده…آمین

    هرجاهستید در پناه امن خداوند باشید هر لحظه وهمیشه،آمین

    دوستتون دارم و روی ماه شما ومریم جان رو از دور میبوسم…

    الله نگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: