live | قرآن آسان است و نیاز به تفسیر ندارد - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/10/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-16 02:24:222024-11-08 04:57:12live | قرآن آسان است و نیاز به تفسیر نداردشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم خداروشکر میکنم متعهد تا گام بیستم اومدم جلو الهی صدها هزار مرتبه شکرت.
قرآن آسان است و نیاز به تفسیر ندارد
هیچ کجای قرآن گفته نشده که قرآن نیاز دارد به تفسیر ….
آن کسی که بیمار دل هست تا وقتی که خودش نخواهد درست نمیشه…
دوره قانون آفرینش میتونه بهترین گزینه برای شروع باشه..
خیلی موافقم استاد چون مهمترین پاشنه خود من عدم درک قانون هست قانونی که شما انقدر خوب به یقین رسیدید و درک کردید چرا من اون درک رو ندارم تنها دلیلش اون منطقهای قوی ذهنی شماست که در قرآن بدست اوردید و ما میتونم خیلی راحت از این دوره فوق العاده استفاده کنیم و لذت ببریم …و ایمانمون هر روز به این آگاهی ها بیشتر و بیشتر بشه ….شکرگزار خدام برای وجودتون ممنونم برای این دوره خانه تکانی …
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
اگر بخوام در مورد تغییر دیدگاهم در باره خوندن و درک قرآن بگم، میتونم اینجوری مثال بزنم، که تا قبل آشنایی با آموزه های شما استاد عزیزم، من مثل کسی بودم که ته یه چاهی گیر افتاده، ویکی اون بالا هست که طناب دستشه، می تونه بندازه پایین منو نجات بده و منم دارم التماسش میکنم ولی خب اونیکه طناب دستشه یا ازم رشوه وپاداش میخواد، یا تهدیدم میکنه، یا یه چند ساعت ول میکنه میره واز دم چاه دور میشه واضطراب میندازه تو دلم که نکنه بره ودیگه منو همینجا ول کنه منم اینجا از بین برم، یا وقتایی هم زجر والتماسم رو میبینه طناب رو میندازه پایین که نجاتم بده، ولی تا میام طناب رو بگیرم باز میکشدش بالا که نتونم بگیرمش!!!!!!
من توی یه دور باطل افتاده بودم از دوران مدرسه تا 38 سالگی، یعنی باورهای مذهبی که کرده بودند توی مغز من کاری کرده بود که دقیقا خدا رو مثل اون شخصی ببینم که طناب نجات دهنده من دستشه ولی خب، چون قدرت دستشه منو داره عذاب میده، هرچی قرآن رو میخوندم حالا چه عربی چه فارسی، انگار به چشم من وبا درک من، خدا پادشاه ظالمی بود که من برده اش بودم ، یا باید طبق اصول وخواسته اش عمل میکردم یا اینکه عذاب میشدم….
حالا درک من وخیلی ها از اصول وخواسته ی خداوند چی بود؟؟؟
نماز اجباری، حجاب اجباری، روزه اجباری، کمک کردن به فقیر وبیچاره وگدا و …..اجباری، سکوت در برابر ظلمی که بهم میشد ، صبر واستقامت در برابر بلاهای زمینی وآسمانی، بودن در قناعت وفقر به امید جبران در اون دنیا، نادیده گرفتن احساسات وعواطف ونیازهای جنسی، و بد و زشت دونستن نیاز جنسی، و میزان و شرایط گذاشتن براش بنا به دلایل شرعی و….
مدام تا هر حرکتی میخواستم بزنم باید استخاره میگرفتم که انجام بدم یا ندم، هر اتفاقی رو که توی زندگی خودم یا کسی میفتاد مینداختم گردن خدا و با گفتن حتما خدا اینجوری خواسته، یا نخواسته، صلاح خدا بود حکمت خدا بود، وشونه خالی کردن از پذیرش بار مسئولییت هام توی زندگیم…
دیگه نگم براتون که میدونید من چی میگم…
من اون خدا رو نمی تونستم دوست داشته باشم چون همش بهم امر ونهی میکرد واختیار وآزادی منو گرفته بود!!
ولی از اونجایی که ته قلبم میدونستم یه جای کار اشتباهه، همش میگفتم ای نیرویی که منو به وجود آوردی، باید خودت رو بهم بشناسونی، من باید بشناسمت واین جزء وظایف خودت هست ومن دیگه نمیخوام دیگران وشرایط در موردت حرف بزنند ومعرفیت کنن، خودت از راه وروشی که درست هست وراحت هست خودت رو بهم بشناسون…
این پروسه چندین سال ادامه داشت، از خوندن اشعار وکتابهای عرفانی، ورفتن توی کلاسهای عرفان، قرآنی و تفسیر و….
تااااااا که رسوند منو به شما و با آموزه های شما آشنا کرد، همزمان اون سالها من داشتم تکاملم رو طی میکردم تا برسم به درکی که شما از خداوند داشتید تا وقتی فایلهای شمارو دیدم وشنیدم خصوصا فایلهای توحیدی رو قلبم باز شد و انگار از درون مخالفت شدیدی با گفته های شما نداشتم، انگاری دلم میخواست باورشون کنم، یعنی دلم گواهی میداد که فک کنم خدای عباسمنش خدای حقیقی تری هست و به راست وحقیقی بودنش بیشتر نزدیک بود…..
خب منم به گفته ی شما عمل کردم و همراه دنبال کردن آموزه های شما رفتم بدون تعصب شروع کردم قرآن رو خوندن عربی وفارسی باهم، میرفتم توسایت های مختلف معانی وتفسیر ها رو با دقت میخوندم و بعد همشون رو میذاشتم کنار هم و کنار باور شما در مورد خداوند ومیدیدم باور ودیدگاه شما مسیر ودسترسی بهتر ونزدیکتری به شناخت ودرک خداوند داره..
این روند رو به لطف الله ادامه دادم اونقدر که الان 4 ساله روز وشبی نیست که من بدون خوندن قرآن سر کنم حالا دروغ ویا اشتباه نگفته باشم بیشتر روزها وشب های سال حداقل شده یک رب تا دوسه ساعت وقتم رو برای درک آیات قرآن میذارم…
چیزی که من الان در حال حاضر می تونم در مورد قرآن بگم اینه، (( که این کتاب صد درصد کلام خداست و راه وروش درست زندگی کردن ورسیدن به خیر دنیا وآخرت رو یاد میده به هرکسی که خواهانش باشه))
مثال میزنم…
میگه مریم بین خودش ودیگران پرده وحجابی کشید و مشغول عبادت پروردگارش شد، مریم باصداقت و پاکدامن و … بود!!
و ما از غیب بهش روزی میدادیم !!!!
من سالها قبل وقتی همسرم به رحمت خدا رفت وباید خودم به تنهایی مخارج زندگی خودم وپسرم رو میدادم، وقتی این آیات رو خوندم یادمه به خدا گفتم پس اوکی، منم پاکدامن وبا صداقت میشم منم بیشتر عبادتت میکنم پس تو هم باید از غیب به من وپسرم روزی بدی!!!
الان که اینارو مینویسم اشکم در اومده، چون من انموقعه از سر نیاز با خدا معامله کرده بودم نه اینکه واقعا انطور آدمی بوده باشم اگر چه همیشه سعی خودم رو میکردم که پاکدامن وباصداقت واهل عبادت باشم ولی راستش صحبت بده بستون بین بنده وخداش بود ولی الحق که از اون زمان تا الان که 13 سال میگذره، من وپسرم هیچوقت مشکل مالی نداشتیم وهمیشه رزق وروزیمون انقدر زیاد بود که بدون تلاش اضافه وبه راحتی، همیشه همه چیز میخوردیم می پوشیدیم گردش و مسافرت و اثاث زندگی و در کل تمام مایحتاج ما از بهترین راه وروشها حلال وپاک وآماده برامون مهیا بوده وهست وان شالله که جزء سپاسگزاران درگاهش باشیم منو پسرم همیشه…
میگه ذکریا دید مریم رزق و روزی حلال از غیب براش میاد و خدا اونجوری بهش لطف میکنه، برمیگرده به خدا میگه خب پس منم میخوام مثل مریم مورد لطف تو باشم میشه خدا؟؟؟؟
خدا هم میگه چرا نمیشه توهم مثل مریم باش منم تو پیری با اینکه تو همسرت بچه دار نمیشید بهت فرزندی عطاء میکنم که نور زندگیت باشه وباعث شادی دلت …..
خب اینجا داره میگه وقتی می بینی کسی از بنده هام نعمتی داره ومورد لطف من بوده غبطه نخور، حسادت نکن، به تو هم میدم اما شرطش همونه، پاکی دل، ایمان قلبی، درستکاری، شرطش اینه که فقط از من بخوای و….
یه جایی میگه یونس از بار مسئولیتی که داشته فرار میکنه، از درگاهم روبر میگردونه، ناامید وخسته میشه، میره به یه کشتی مسافری پناه میبره و شرط بندی میکنه و میبازه و میندازنش تو دریا و نهنگ میاد اونو می بلعه…..
بعد یونس در دل اون ماهی خدا رو از روی بیم وامید صدا میزنه، میگه تو پاک ومنزه هستی معبودی جز تو وجود نداره فریادرسی جز تو نیست، توهمه خیری و هر شری هست از خودمه…
انوقت خدا اونو میبخشه و نجاتش میده…
خب اینجا خدا میگه، بنده ی من ، از بار مسئولیتی که بر شونه هاته خسته شدی؟ از سختی های زندگی توی این دنیا، میخواستی خودت رو بکشی؟
اصلا بهم پشت کردی و ازم خسته شدی، رفتی معتاد شدی، رفتی به بیراهه، رفتی خطا کردی و اشتباهاتت گریبانتو گرفته؟؟؟؟
بیا مثل یونس بهم پناه بیار، قبول کن که بدون من هیچی نیستی، بپذیر که اگر از من رو بر نمیگردوندی حتما حمایتت میکردم امااا حالا هم که پشیمونی عیبی نداره، من می بخشمت به شرط اینکه جبران کنی اون خطاهارو ودیگه تکرارش نکنی و فقط امیدت به من باشه…
یه جایی میاد میگه سحرگاهان سلیمان داشت به رژه اسب ها نگاه میکرد و خیلی خوشش اومد دستور داد دوباره اسب هارو براش بیارن، سلیمانی که خداوند ملک وسلطنتی بهش داده بود که به غیر اون به کسی در جهان نداده، اسب هارو که آوردند دست کشید روی یالهاشون نوازششون کرد وگفت: خدایا بهم کمک کن تا از سر شوق سپاسگزار نعمت هایی باشم که به من وپدر ومادرم دادی….
خب اینجا خدا چی میگه؟ میگه هر چی میخوای به اندازه ایمانت بهت میدم، اما اینکه برای زیاد شدنش وبرکت در مالت نیازه که قدران اونها باشی ازشون درست استفاده کنی واز سرشوق سپاسگزار من باشی که اینهمه نعمت به تو وخانوادت دادم..
اگر بخوام مثال بزنم خیلی زیادن، هم آیه هایی که هدایتم میکنه به رستگاری وهم آیه هایی که در مورد عذاب هستند و عاقبت ناسپاسی و ناامیدی و پشت کردن به حق و….
این درک من از خوندن وتفسیر آیات هست، البته من یاد گرفتم چه زبونی چه نوشتاری تا جایی که ممکن هست توی اموراتم به یاد خداوند باشم وازش هدایت بخوام وهر جا گیر کنم سریع میرم اپیکیشن قرآنی گوشیم وبه صورت اتفاقی ودلی یه سوره وآیه میاد که همیشه صد در صد جواب خواسته ی منه وهدایت میشم به لطفش…
بارهام شده هدایت شدم ولی گوش نکردم یا عمل نکردم، بعد رفتم دوباره سراغ قرآن وخدا بدون رو درباسی خیلی رک و پوسکنده بهم گفت: وقتی کورند وکر و به هدایت ها عمل نمی کنندباید منتظر عذاب باشند….
خب عذاب برای من توی این دنیا چی می تونه باشه وقتی پشت کنم به حق وهدایت؟؟؟
سرخوردگی، پشیمانی، تکرار اشتباهات، بیماری، گرفتاری ومشکلات….
آیا اینهارو خدا برای من رقم زده؟؟؟
نه خودم کردم وخودم باعثش هستم، چون خیر وشر بهم الهام شده ، چون کتابی که راه درست زندگی رو نشون بده در دسترسم هست چون اگاهی های درست برای درست زندگی کردن در اختیارم هست…..
من بهش عمل نکنم دردشم باید بکشم….
خدارو صدهزار مرتبه شکر، که سر سوزن به درک وشناخت خداوند وقوانین حاکم بر جهانش رسیدم، ان شالله که ظرف وجودیم هر لحظه بزرگتر بشه چون من هر لحظه نیاز به هدایت الله ودرک الهاماتش دارم تا بتونم به آسانی زندگی کنم واین دو روز عمرم رو خوب زندگی کنم تا ان شالله تو دنیای بعدی هم خیر وخوشی نسیبم بشه…
استاد قشنگم همیشه از خدا خواستم ایمانی از جنس ایمان شما ومریم جان بهم بده…آمین
هرجاهستید در پناه امن خداوند باشید هر لحظه وهمیشه،آمین
دوستتون دارم و روی ماه شما ومریم جان رو از دور میبوسم…
الله نگهدارتون باشه
پروژه ی«خانه تکانی ذهن، گام به گام»
گام بیست و یکم live | live |قرآن آسان است و نیاز به تفسیر ندارد
الا بذکرالله تطمعن الغلوب در هر لحظه دلها با نام و یاد تو آرام می گیرد
به نام خداوندی که رحمتش همگان رو دربرگرفته و رحمت های خاص و ویژه ای داره برای کسانی که خاص و ویژه باورش میکنن سپاسگزارم
درود و وقت بخیر به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته نازنینم!!!!
با درود و وقت بخیر خدمت همه ی عزیزانم که با حال خوب و ارسال ارتعاش احساس خوب و عالی در این سایت ملکوتی عزیزمون حضور دارند
صحبت استاد عزیز در این فایل
کتاب قرآن نیازی به تفسیر ندارد
دو نوع آیه داره آیه های محکم و آیه های متشابه
آیه های محکم آیه های اُم الکتاب هستند و اصل هستند که هدایت و دنیا و آخرت را توضیح میدهد
و دوم آیه های متشابه هستند . کسانی که در قلبشون مَرض هست میرن دنبال این آیه ها که بتوانند طبق افکار خودشون تفسیر کنند تا بتوانند به مقاصد خودشون برسند و تمام کارهاشون رو موجه جلوه بدهند ..
من با این قسمت خیلی موافق هستم اینکه افراد زیادی هستند که دوست دارند به استناد این آیه های متشابه تمام اعمال و رفتار شوم. و شیطان صفتتانه ی خودشون رو موجه جلوه بدهند و بدترین کارهاشون رو بتظاهر در جهت مسیر خداوند نشان بدهند و کج فهمی های خودشون را تقصیر خداوند بیاندازند دقیقا مذهبیون افراطی که بیش از حد تعصب دارند و رگ گردن شون را ضخیم می کنن و دست به خشونت ها و رفتارهای غیر انسانی غیر بشریت میزنند از این دسته هستند چون در قلب هایشان طبق قرآن مَرض است … و در واقع اینها همان کسانی هستند که دوست دارند بمسیرهای نادرست هدایت بشوند .
کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ
طبق این آیه ..خداوند همه را هدایت می کند چه آن کسی که بخواهد بسمت خوبی ها حرکت کنند و چه آن کسانی که بخواهند بسمت بدی ها حرکت کنند
این اشخاص به سمت آیه های متشابه میروند و قوانینی هم برای اعمال خودشان می سازند که به سمت حاشیه ها بروند همانند داعش و نیابتی ها و غیره .. در واقع این کتاب هم هدایت کننده است و هم گمراه کننده است
اگر در مسیر درست حرکت کنیم هدایت می شویم و نتایج هم درست خواهد بود و اگر در مسیر نادرست و حاشیه ها حرکت کنیم گمراه می شویم و نتایج هم نادرست خواهد بود چون تمام دعواها و جنگ ها و تفسیرها و تاویل بخاطر تاویل و تفسیرهای مندرآوردی همین آیات متشابه هست که توانستند این آیات را هر جور که دوست دارند بنفع خودشان بسازند و تفسیر کنند ..
واقعا چقدر استاد در این مورد چقدر قشنگ توضیح دادند .. من با درک همین قسمت از این آیات متشابه تازه فهمیدم که چرا اینقدر جنگ و دعواها و خون و خونریزی در این کره ی زمین عزیزمون ایجاد شده فقط و فقط بخاطر اینکه در قلب شون مَرض هست و با درک نادرست این آیات آن آدمها را تبدیل به افسار گسیخته ای کرده است که نتایج هم همان می شود که از پیش فرستادن
خداوند قوانین و سنت و مشیعتی در این جهان وضع کرده که تغییر ناپذیره و اگر طبق این قوانین رفتار کنیم و حرکت کنیم با توجه به قانون تکامل بمسیرهای خوب هم هدایت می شویم و همیشه در زمان و مکان درست و مناسب و در همزمانی های درست و مناسب و اتفاق ها شرایط و اوضاع و موقعیت و افراد درست و مناسب هم جهت با خواسته هامون هدایت می شویم
کلمه “ثمّ” در قرآن به معنای تکامل است؛
تمام دنیا در واقع از اول یک ملت و یک قوم واحدی بودند ولی بعدش بین علما اختلاف نظر افتاد !!!
وقتی هم خداوند کتاب و پیامبر را فرستاد که هدایت شوند همین افراد ی که در مسیر حاشیه ها و اختلاف نظرها بودن برای همین کتاب هم دعوا و اختلاف نظر داشتند و دارند و تا ابد هم اختلاف خواهند داشت*
با توضیحات و صحبت های استاد در این قسمت یاد حرف های قبلنای استاد افتادم این که آدم های ناراضی همیشه ناراضی هستند و هر کاری هم براشون بکنید باز هم همیشه ناراضی هستند بلواقع برای من این حجت را تمام می کند که در قلب شأن تخم شک و تردید و مرض کاشته شده و در این اشخاص بیمار دلان هیچ حُسن نیتی در قلب و وجودشون وجود ندارد
و چنین افرادی به استاد گفته آند مباحث مربوط به قرآن را بسپارید به اهل فن شششش..
در صورتی که تمام این کسانی که مدعی دین و خدا و پیغمبر و اهل فن هستند هیچکدامشان هیچوقت استنادی به قرآن نمی کنند فقط و فقط به روایات و احادیث و حاشیه ها و فرعیات رجوع می کنند و با کلمات بازی می کنند و اگر هم به قرآن استناد کنند در واقع همان مراجع اهل فن به آیات متشابه و فرعیات و حاشیه های بحث برانگیز توجه می کنند و به اصل هیچ توجه ای ندارند هم!!
برای همین بود که همیشه مردم را از قرآن می ترساندن .. من خودم همیشه و همیشه هر وقت قرآن را باز می کردم فقط عذاب و آتش و مجازات و سختی و غیره رو ازش میدیدم و اصلا می ترسیدم که الان چه بلایی میخواد سرم بیاد .. از یک طرف لا اکراه فی دین رو می خواندم ولی از یک طرف میگفتند هر کس این دین رو قبول نداشته باشه محکوم به مرگ و مردن و مرتدد هستش .. یعنی همش تناقض . حتی در مورد حجاب و دیگر مسایل
در واقع بلطف تکنولوژی و اینترنت من تحقیقات زیادی در باره ادیان بخصوص اسلام انجام دادم در مورد دین و ادیانی که توسط دست بشر ساخته شده و حتی این کتاب های ادیان هم توسط هیچ پیغمبری نوشته نشده .. یعنی این نوشته ها در طول تاریخ ورق به ورق که روی پوست نوشته شده بود به سبک خاصی نوشته شده بود یعنی حتی خط عربی به این شیوه ی امروزی هم نوشته نمیشد و بعدها توسط یاران آن پیامبر نوشته شده و دست به دست شده با توجه به اینکه در آن دوران دشمنان زیادی هم وجود داشته . اینکه حتی خوده اعراب بهشون حمله کرده بودند و هزاران کتاب و این پوست های نوشته شده را به سر نیزه کشیده بودن و از بین برده بودن .و البته خیلی چیزهای دیگه که نمیشه در اینجا توضیح داده بشه . بنظر من اگر می خواهیم بیشتر در مورد این مباحث بدانیم باید بدون هیچ تعصبی و تعصبات مذهبی و آگاهانه خودمان برویم و تحقیق کنیم تا برای ذهن مان این مسایل کاملا روشن بشه و دانستن همین مباحث هم نیاز به تکامل دارد
و یا در مورد نماز .. وقتی من در هر لحظه می تونم با خداوند به زبان خودم صحبت کنم و برای هر چیزی به زبان خودم تشکر و قدردانی کنم چه اجبار و زور و اجباری است که مرید اعمال چنین اشخاصی باشم … منی که در طول روز و شب با مدیتیشن و با خودم و ذهنم از اعماق قلبم با خدا صحبت میکنم و سکوت میکنم و با خلوص نیست به جهان و خودم توجه میکنم چرا باید به روش های آنها و به زبان دیگه ای حرف بزنم ؟؟ مگر خداوند از درون من خبر ندارد و یا زبان منو بلد نیست؟؟
خداوندی که از رگ گردن به من نزدیک تره باید جور دیگری تظاهر کنم؟؟
استاد جان از وقتی خداوند مرا در مسیر این آگاهی ها و این فایل های توحیدی شما هدایتم کرد خیلی خوب درک کردم و فهمیدم که چرا شما همیشه میگید من یکتا پرست هستم چون شما فقط به اصل و قوانین اصلی این سیستم توجه داشتید و دقیقا هم به همین دلیل به مسیر درست و صحیح هم هدایت شدید..
خدا رو شکر گذارم که خداوند ما را بسمت استادی هدایت کرد که اصل قوانین جهان هستی و این سیستمی که جهان را هوشمندانه مدیریت می کند هدایت کرد و این مباحث اصلی را درک کرده و مباحث قرآنی را برایمان اینقدر واضح و روشن و شفاف شکافته شده بدون هیچ تعصبات مذهبی و پیش فرضی .. بخصوص در موارد حجاب و ظلم و عذاب و رب و تکامل و غیره بعد از هزار و چهارصد سال اولین کسی که معنای واقعی این کتاب را از زاویه ی شفاف و درستی توضیح دادن فقط و فقط استاد عباسمنش دات کام بوده است خدا رو شکر …و برای اینکه به چنین مسیری هدایت شدم از خداوند و استاد عزیزم ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت
خدا رو شکرت که امروز هم طبق تعهدم توانستم بیام و کامنتی بنویسم و روی خودم و افکارم بیشتر از همیشه کار کنم خدایااا شکرت
و طبق تعهدم گام بعدی رو هم بردارم ..
و این داستان همچنان ادامه دارد!!!!
مرسی مرسی استاد عزیزم
خانم شایسته ی نازنینم ممنون و سپاسگذارم برای تدوین و تنظیم و ترتیب و توضیحات کپشن که من را بیشتر از همیشه به آگاهی های بیشتری هدایت میکند ممنون و سپاسگذارتان هستم شکر حضورتون مرسی مرسی که هستید !!!!
من باید همیشه استادم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم
خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟
دوستون دارم یک عالمه
خدایا شکرت
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
شکر نعمت به جای آرید شما رو میافزایم
صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونیها
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
به نام نامی یزدان
چو آنکه برگزید من را از میان این همه خوبان
خدای من خدای من خدای من
نمیدانم چه بگویم در وصف این فایل الله و اکبر
هر روز که داره میگذره به درک بیشتر قانون پی میبرم
که چقدر نظم خداوند دقیق است
و چطور منو به این مسیر خالص هدایت کرد
خدایا عاشقانه شکرگزار درگاهت هستم الهی شکر:)
●گام بیستم خانه تکانی ذهن●
《《《قرآن آسان است و نیاز به تفسیر ندارد》》》
استاد جانم وقتی از قرآن دارین حرف میزنید
از آیات متشابه و آیات اصل
یاد حرف های خودتون میوفتم وقتی که همیشه میگین من لینقد راحت و ساده دارم حرف میزنم
اما شما یه چیز دیگه تفسیر میکنند
و کاری که خودتون دوس دارید انجام میدین
چقدر نزدیک به تعویل آیات متشابه هست
خوده من یه مدت وقتی فایل گوش میدادم میومدم میگفتم استاد منظورش از لین حرف یعنی این
حالا در صورتی که شما خیلی واضح و شفاف دارین موضوع و میگینااااا ولی من اونجوری که به نفعم بود
لستفاده میکردم و حتی میشنیدم
جوری که خودم دوس دارم بشنوم
جوری که خودم دوس دارم عمل کنم
و از آخر نتیجه ای حاصل نشد جز اینکه دلسرد بشم و قانون و به ناباوری تفسیر کنم
اللن قرآن هم همینطوره کسانی که دوس دارن جوره دیگر تفسیر کنند
که به نفعشون هست و آیات مبرهن و شفاف و واضحی چون قرآن و نادیده میگیرن
بچه که بودم خیلی بابام بهم گیر میداد نماز بخون دختر خدا دوست نداره اگه نماز نخونی
یا موهاتو بده داخل دیده نشه
یا اونجوری لباس بپوش و ایجوری کن
خلاصه که خیلی چیزا میگفتن
من میسشتم فکر میکردم میگفتم خدا همینه همیتقد سنگدل همیقدر بی رحم همینقد بداخلاق
خلاصه خیلی کلنجار میرفتم با خدایی که برام ساخته بودن و قرآنی که برام معنی میکردن
سالها گذشت که وقتی با شما آشنا شدم همه چی برام تغییر کرد
و انگار همه اونایی که دورم بودن و به چشم انسان هایی ضعیف میدیدم که بندگان خدا
هیچی از خدا و پیغمبر نمیدونن فقط ظاهر و خوب نگه داشتن در باطن ذره ای قدمی برای مطالعه قرآن برنداشته بودن
یه زن عمویی داشتم خدا حفظش کنه
این بنده خدا همیشه وقتی منو میدید میگفت
مائده زن عمو جان اینجوری بلند بلند نخند تو خونه
امام حسین گفته نمیدونم امام علی یا صحیفه سجادیه
که دختری که بلند بخندد عاقبتش در جهنم است
:)
همینقدر خوشگل و ناز ادعای با ایمانی میکردن و یه سره کربلاشون به راه بود
خلاصه بگدریم میخواسنم بگم که جقدر حرف هایی که برای قرآن زدین
واسه درک قانون از زبان شما هم صدق میکنه
از اون تایم به بعد دیگه تصمیم گرفتم
نخوام حرفاتون تفسیر کنم
بگم همینقد شفاف داره میگه لستاد
به همین شفافیت عمل کن لطفا نخواه بهش چیزی اضاف کنی….
رسیدیم به قانون تکامل
قانونی که هر چقدر ازش حرف زده بشه بازم کمه
هر جقدر راجبش فایل آماده بشه بازم کمه….
علاقه عجیب من توی دور زدن قانون تکامل هست که جدیدا دارم به زور خودمو ثابت قدم میکنم
بتونم تکاملی حرکت کنم
یادمه یکی دو سال پیش بود لتفاقا کامنتشم گزاشتم
به توصیه استاددبرای درک بیشتر تکامل
رفتم مستند های زمین و تولد زمین و دیدم
الله و اکبر مو به تنم سیخ میشه حتی همین الانشم بهش فکر میکنم
اونجا بود که فهمیدم برای ساخته شدن من میلیاردها سال زمان برده شده
برای همین زمینی که شده سیاره ما
میلیاردها سال نوری تکامل برده که شده زمین
درکش برام سخت بود
یواش یواش تو زندگیم اومدم تطبیق دادم
اگر با تکامل میرفتم جلو الان چه رشدی کزده بودم
ولی وقتی تکامل و رعایت نکردم
هیج رشدی ندیدم که هیج پسرفت هم داشتم….
یه نوزاد وقتی به دنیا میاد
اولش از یه لخته خون شکل میگیره بعدش یواش یواش بزرگ و بزرگتر میشه
سالها زمان میبره بتونه حرف بزنه
غذا بخوره
راه بره
خوده فرایند تبدیل نوزاد به بچه سالها زمان میبره
بعد ما از خودمون انتظار داریم
رشد بامبویی در یک شب داشته باشیم
خوده من اینم چرا دروغ بگم
تلاشممم دارم حرکتمم میکنم ولی رشد بامبویی میخوام
وقتی هم بشینیم فکر کنیم
میبینیم همونرشد بامبویی و میخوایم برای مردم
نه برای خودمون…
واسه همین که تو کامنت قبلیم گام 21 نوشتم که دارم لذت میبرم از مسیرم و حرکتمم میکنم
زمانش برسه رشدی که باید میاد
من وظیفه خودمو به درستی انجام بدم
همین ////
خدایا شکرت برای این آگاهی
پروردگارا شکر برای حضورت
سپاسگزارم که منو به راه راست به راه آنانی که بهشون نعمت داده ای هدایت میکنی
الهی شکر رب من
عااااشقتووونم
سلام بر همه عزیزان
گام بیستم خانه تکانی ذهن
چرا من این جلسه رو ندیدم؟ برای کی بوده یعنی … بهرحال در زمان درستش آگاهی ها رو شنیدم خدا رو شکر
من راجع به قرآن همین دیشب بود یا امروز صبح داشتم به دوستم فکر میکردم که تراپی میره و با خودم داشتم شکر میکردم که من استاد و سایت و دارم و صدها برابر از هزاران تراپی عمیق تر خودشناسی میکنه و قوانین بدون تغییر خداوند و داره بهمون آموزش میده خدا رو شکر واقعا و همون موقع گفتم اگه کسی ازم پرسید اسم استاد و نیارم بگم تراپی من قرآنه بعدش با خودم گفتم نه نه اینجوری گارد بیشتری دارن بقیه بعد گفتم اصلا مگه کسی ازم پرسیده خخخ خود درگیری دارما :)))
کتاب قرآن هم هدایت میکنه هم گمراه هدف شخصی که میره سمتش مهمه که هدایت بشه یا گمراه
واقعا قرآن منطق قوی داره و این منطق و شما یادمون دادین استاد عزیزم.. ایموجی گل رز و قلب
من چند سال پیش که کلاسهای خودشناسی و عرفان میرفتم یکی از دوستانم که گارد خیلی زیادی روی مذهب و قرآن داشت همیشه وسط حرف های استادمون میپرید و سوال های این مدلی میپرسید و خب استادم همیشه میگفت بهش سوالات و نگه دار اخر جلسه بپرس ذهنیت منو نبر سمت دیگه ای و معمولا هم جوابهای استادم قانعش نمیکرد یکی از همون سوالات این بود که چرا باید خشک و تر باهم بسوزن؟ مگه خدا عادل نیست ؟ یا چرا خدا باید کتابی مثل قرآن و راهنمای ما قرار بده وقتی چیزی ازش نمیفهمیم ؟ چرا نباید ساده باشه؟ تمام اینها سوالاتی بود که همیشه برای همه مون سوال میشد و جواب درستی هم نمیگرفتیم هیچ کس تو دنیا مثل شما تو این زمان ما نمیتونست اینقدر قشنگ برامون جواب این سوالات و بده اونم نه مستقیم بلکه اصل و بگه خود به خود اکثر سواات ذهنی ما برطرف بشه بعدها من جواب همه ش و گرفتم اتفاقا چند وقت پیش یادش افتادم اومدم بهش بگم بره تو سایت شما جواباش و میگیره بعد دوباره یادم افتاد خودش هدایت میشه من مسئول زندگی خودمم خدای من خدای اونم هست اگه دنبال جواب سوالاش باشه بهش میرسه چون یادمه اوایل که تو سایت بودم بهش شما رو معرفی کردم خودش گفت اره پسرخالمم معرفی ش کرد دوره ثروتش و از یه کانالی گرفته بود گفت چیز خاصی نمیگه و نتیجه نگرفته بود من همون موقع گفتم بهش قانون بها و عدم رضایت شما رو چون تو کلاسامون کم و بیش دراین باره صحبت میشد اونم گفت اره خودمم فهمیدم حالا شاید گوش دادم فعلا وقت ندارم و ازین حرفها بعد یادم اومد پس خودش با سایت و استاد آشنایی داره من اگه درسهامو خوب یاد گرفته باشم باید زیپ دهنمو ببندم همونطور که تو این سالها مامانم هیچ وقت نیومد این سمتی با اینکه اون اوایل همیشه فایل های شما رو تو تی وی پخش میکردم که مامانم بشنوه :))) هدایت بشه مثلا و با اینکه خوشش میومد اما هیچ وقت این مسیر و نیومد برادرم و زن برادرم دخترخالم هیچ کدوم با اینکه کم و بیش اون اوایل که ما نابلد بودیم شما رو معرفی کردیم هیچکدوم ادامه ندادن یا حتی کنجکاو نشدن ببین شما چی میگین اصلا برای همین دیگه هیچ وقت راجع به این موارد با کسی صحبت نکردم نظر الکی ندادم به کبوترها غذا ندادم (به اصطلاح عباسمنشی ها) و حتی با اینکه همراهم نزدیک 4سال با منه اصلا نمیدونه سایتی هست بهشتی هست استادی هست و فکر میکنه تغییر شخصیتی من از کتاب و مقاله و اینجور چیزهاست این نشتی دیگران راه خودشون و میرن منم راه خودمو خیلی وقته برداشتم و یوقتایی برای ثانیه ای لحظه ای دقایقی از ذهنم میگذره سریع ردش میکنم و میگم من و تمامی بچه های سایت چجوری هدایت شدیم؟ خود اهل فن یا اهل فرکانس همو پیدا میکنن
و میرسیم به اصل
قانون تکامل
اینها رو فقط فقط شما به ما یاد دادین به بهترین شکل ممکن یادمه اوایلی که اومدم تو سایت خیلی طول کشید اصلا درک کنم قانون تکامل و احساس خوب اتفاقات خوب رو، هرچیز سخت یا مسیر سخت مسیر غلطیه رو، عوامل بیرونی، شرک، الهام و شهود و…. اصلا انگار داشتم یه زبان جدید یاد میگرفتم اینقدر برام قابل هضم نبود هنوز تو دفترهای قبلی م قانون تکامل درشت با قرمز نوشتم و زیرش یه عالمه توضیح دادم یادمه میرفتم کل فایل های این مدلی رو میدیدم دقیق یادم نیست اون زمان مریم جان فایل ها رو کلیدی کرده بودن یا نه ولی من خودم میرفتم میگشتم هرچیزی راجع به تکامل بود میگفتم خدایا چرا نمیفهمم چیه چرا نمیتونم درکش کنم بعد یواش یواش که بیشتر درکش کردم و فهمیدمش و هنوزم البته لایه های زیرین این روند و میشناسم و بررسی میکنم یذره یذره حالم بهتر شد نتایج پدیدار شدن بشکن ها که اها گرفتم زده شدن برای همین الان مفهوم عجله خیلی خیلی برام کمرنگ شده و خب باید همیشه روش کار کنم چون میدونم نجواها منتظر نشستن ببینن کجا رو داری میری تو دیوار کمکت کنن زودتر مخت کوبیده بشه به دیوار :)) و منم که جدیدا این و از استادم بهرت درک گرفتم و بیشتر دارم یادش میگیرم که اجازه ندم کتک خورم ملس باشه برای همین نمیزارم به جنگ و دعوا ختم بشه بیشتر مواظبشم
و در آخر ریشه کلمه ثم و نوشتم که برم تو قرآن راجع بهش تحقیق کنم و چه توضیحات عالی دادین که هم معنی هستن با معنی بعد اما تفسیرشون و کاربردشون فرق داره کلی
خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد عزیزم و مریم جانم ازتون ممنونم برای یه گام دیگه رو به بهبود دوستتون دارم
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
همیشه از خواندن قرآن من ترس داشتم
همهیشه به این فکر می کردم که این قرآن کار من نیست و من باید از دیگران و کسانی که علم آنرا دارند کمک بگیرم
چه باورهایی از قدیم بخاطر این کتاب در سر ما کرده بودند
حتی برای دست زدن به آن هم هزار و یک شرط و شروط برای آن گذاشته بودند و این سبب می شد که هر روز فاصله من از این کتاب بیشتر و بیشتر بشود
اما در دوره های دوازده قدم و جلسه قرآنی در این دوره تازه فهمیدم که چه باورهای غلط و چه باورهایی اشتباه در مورد این کتاب داشتم
همه چیز به آسانی در این کتاب توضیح داده شده است و این من هستم که می توانم روی آن حساب باز کنم و از آن بهره ببرم
هیچ لزومی ندارد که بخواهم از آن بترسم و یا اینکه باید نفرات خاصی باشند تا من آنرا درک کنم
درس فوق العاده ای دیگری که در این فایل یاد گرفتم
موضوع تکامل است
عجله نداشته باشم
شتابزده عمل نکنم
همه چیز باید به نوبت و آرام آرام قدم به جلو بروم و بی شک من مهمترین اقدام زندگی خودم را انجام خواهم داد
این نکته را رعایت کنم بی شک من موفق ترین خواهم بود
این جلسه واقعا عالی و فوق العاده بود
چقدر درس و نکته را در خود برای من داشت
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
بنام خداوند قادر متعال
سلام دوستای خوبم
یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام بدیم درک قانون تکامل هست من خودم خیلی در این مورد ضعف دارم نمونه اش این که همیشه کلی لیست برای انجام داشتم و هیچوثت نمیتونستم انجام بدم ولی الان اونا رو خلاصه میکنم و محدود میکنم و بعد شروع به انجام میکنم
یاد گرفتم برنامه سالانه رو بصورت ماهانه بنتویسم تا بتونم انجام بدم
گام بیست/ قرآن آسان است و نیاز به تفسیر ندارد/ 28 مهر 1403
1. خود قرآن گفته ما قرآن را آسان کردیم برای شما و هیچ کجا نگفته نیاز به تفسیر داره.
2. قرآن دو دسته آیه دارد: آیات محکم و آیات متشابه
3. آیات محکم امالکتاب هستند آیات اصلی هستند و هدایت و دنیا و آخرت رو به ما میگه و آیات متشابه که کسانی که در قلبشون مرض هست میرن به دنبال تفسیر آیات متشابه و خداوند میگه کسی جز خدا و راسخون چیزی نمی دانند.
4. این کتاب هم هدایت می کنه و هم گمراه می کنه یهدی من یشا و یضل من یشا
5. کسی که قانون تکامل رو رعایت کنه واقعا زندگیش لذت بخش میشه. بدو بدو ها و زجر و زور تمام میشه و کسی که قانون تکامل رو بدونه خیلی آرام و روی اصول حرکت می کنه و زور نمی زنه و زندگی براش لذت بخش میشه. دیگران فکر می کنن یک فرصت محدودی هست زود از دست میره و در حال بدو بدو هستند.
6. وقتی قانون تکامل رو رعایت کنی یکهو تو بیزینس خودت نمیای بگی آی آقا بدو این کار رو بکنیم و بدو اونکار رو بکنیم بعد همه اش استرس و نگرانی و اگر کار کردنش رو بر اساس اصل بذاره و بگه قدم هام رو جوری بردارم که هر روز بهتر از روز قبلم باشم مثل جف بزوس که گفته برنامه من 20 ساله است و ما الان باید بسترها رو ایجاد کنیم. وقتی زندگی انسان بر اساس تکامل هست آروم هستی و از زندگی لذت می بری. وقتی قوانین رو یاد می گیری اصلا زجر نمی کشی و همه جور آزادی رو داری.
7. در قرآن کلمه سم به معنای تکامل هست که در داستان خلقت هم در قرآن آمده است. که به معنای روند است.
8. تکامل در همه چیز هست حتی در روابط/ یادگیری/ شغل/ نقاشی/ موسیقی و………. وقتی می خوای اون کار رو به صورت عالی انجام بدی انقدر توی آن پیش میری که دلت رو میزنه و دیگه دوست نداری اون کار رو انجام بدی.
سلام به استاد عزیزم و همه هم فرکانسی هام
من خودم جزو افرادی بودم که می خواستم خیلی سریع وارد کاری میشم توش عالی باشم و میومدم بهترین کارها رو نگاه می کردم و بعد می خواستم دقیقا عین همونو حتی بهترش رو انام بدم بعد نمی شد و بعد من سرخورده میشدم و سال های سال در زندگیم این اتفاق افتاد و من همیشه همیشه از زندگی عقب میوفتادم بعد می دیدم دوستی داره آروم آروم کار خودش رو می کنه و مثلا 2 سال گذشته و من کار رو در اون ابتدا رها کردم و اون فرد تا 2 سال قدم قدم انجام داده و در نهایت به اون سطحی که می خواسته رسیده و حالا باز من خودم رو مقایسه می کردم و دوباره هیچ کاری نمی کردم. یک مورد دیگه ای هم که تو این زمینه داشتم این بود که هر پروژه ای پیش میومد ذوووووووووووووق زده میگفتم آره بریم انجامش بدیم و اصلا فکر نمی کردم که آیا من توانش رو دارم؟؟؟؟؟؟ آیا این کار در سطح من و یکم بالاترش هست یا نه خیلی بالاتر هست. وقتی بالاتر از توان من بود باز من اینجا از خودم بدم میومد و می گفتم خاک تو سرت که نتونستی یک کار رو هم درست انجام بدی و باز سرخورده میشدم. اما الان همه چی فرق کرده و من در دوره های احساس لیاقت و عزت و نفس و بعد دوره های رایگان استاد یاد گرفتم و یاد گرفتن و فهمیدن این قضیه خودش تکاملی اتفاق افتاد و اجرای اون در زندگیم هم تکاملی اتفاق افتاد و الان واقعا راضی و خوشحالم و خداوند رو شاکرم و هر بار قدم بعدی را با آرامش و حس خوب و کمی بالاتر از توانایی قبلم می ذارم.
سلام به استادعزیزم ومریم جانم وتمام دوستان درسایت بهشتی.
رسیدیم به گام بیستم خانه تکانی ذهن:
براداشت های من از این گام اینه که
قانون تکامل یک اصل مهم در قوانین بدون تغییر خداوند هست که در قران هم با کلمه ی ثم اومده.
استادمن هرچقدر این حرفها رو از شما بشنوم بازم کمه چون انسان فراموشکاره و همین که وارد روزمرگی های زندگی میشه سریع یادش میره.
تکامل در هر کاری لازمه من خودم بارها این اصل رو در زندگیم رعایت نکردم وبه گمراهی کشیده شدم حتی از ادامه ی مسیر هم دست برداشتم و نخواستم که دیگه ادامه بدم .
وقتی تکامل رو رعایت میکنی و میدونی برای رسیدن به خواستهات یک مسیری وجود داره که نه حق داری عجله کنی نه بدوبدو کنی فقط این حق رو داری که اروم اروم قدم برداری و توی راهت به هر موفقیت کوچکی هم میرسی اونا روبرای ذهنت بزرگ کنی و خودتو تشویق کنی وادامه بدی اون موقع است که این مسیر برات کاملا هموار و لذت بخش میشه .
واین اصل اینو به ادم میده که برای رسیدن به خواستهات قرار نیست زجر بکشی
چه خوب که تونستم دوباره اینجا این اصل رو با خودم یاد اوری کنم سپاسگذارم مریم جانم و استادعزیزم
به نام خدای بخشنده
استاد جانم سلام
خانم شایسته ی عزیزم سلام
و سلام به تو دوست عزیزم.
این ها را مینویسم بلکه شاید چراغی باشد برای دل حقیقت جویان
من از بچگی کانون توجه ام روی خارجی ها بود.
دوست داشتم فیلم های خارجی ببینم.
موهای سرشان پیدا بود.
لباس هاشون متفاوت بود.
مدل زندگی و ارتباطات هم با چیزی که من دیده بودم فرق داشت.
همیشه هم تو ذهنم بود که این ها چرا سر لخت میگردن؟ مگه نمیدانند روز قیامت، اون دنیا از مو آویزان میشن.
خدا را شکر من خیلی خانوادهی مذهبی نداشتم. یعنی مامان و بابام مذهبی نبودند.
برای همین این مدل شنیده هام از بیرون از خانه می آمد.
کم کم که بزرگتر شدم و قدرت آنالیز کردن پیدا کردم، پیش خودم میگفتم: این منطقی نیست که این همه خارجی قرار باشه عذاب بشن. تازه این ها به قول خودشان مسیحی هستند و تازه خیلی هم معتقدند.
یه سری آدم هم هستند که اصلا دین ندارند.
با این تفاسیر پس جامعه ی این ها باید از فحشا و بدبختی منفجر شده باشد ولی چیزی که میبینم بر عکس هست. جامعه ی رو به پیشرفتی دارند و اگر آرامش نباشه، پیشرفتی هم صورت نمیگیره.
موازی این گفتگوها میدیدم تو کشور خودم و کشورهای همسایه که حرف از دین و پوشش و قرآن هست، جنگ و نام آرامی بیشتر هست.
اونجا بود که گفتم یه جای کار میلنگد. گفتم منم دیگه حجاب نخواهم داشت، روز قیامت همان کاری که خارجی ها میکنند، منم همان کار را میکنم.
یا میگفتم نمیشه خدا این همه آدم را عذاب کنه، اصلا منطقی نیست، چون به چشم من شاید این ها طبق اصولی که تا حالا دیدم نباشن ولی انسان های عالی ای هستند.
اونجا بود که من منکر آن خدای قبلی شدم.
گفتم همچین خدایی وجود ندارد.
درست میگفتم و اصلا هم نمیترسیدم.
میگفتم نهایت اینه که من را با اون بی دین ها میبرن یک جا.
تا اینکه به شما رسیدم.
اصلا فلسفه ی زندگی من عوض شد.
داشتم مثل یه لوح سفید با یک خدای جدید آشنا میشدم.
با خدای
عادل
هادی
بخشنده
وهاب
سیستمی
نور
اول
آخر
قادر
غفور
و حالم جا اومد.
وصل شدم به آن منبع که همیشه در من بود و هست.
با هم کارها را میکنیم.
با هم حال میکنیم.
من میگم اون انجام میده.
و زندگی لذت بخش تر شد.
زندگی شجاعانه تر شد.
خیلی وقت ها خودم را تحسین میکنم که جرات کردم روی خدای قبلی و نادرست خط بکشم و نترسم.
خیلی وقت ها شما را تحسین میکنم که خدای درونتان را زنده نگه داشتید، باهاش کلی کار کردید و بعد به ما نشانش دادید.
استاد جانم از هر نظر تحسین برانگیز هستید.
خدا را شکر برای این همه رفاه و آزادی در زندگی تان.
نوش جانتان استاد جانم.