live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدف

سرفصل آموزش های این فایل:

  • تمرکز بر اصل، شما را از حاشیه ها دور می کند؛
  • چند اصل ساده برای تحقق اهداف؛
  • وقتی همزمان اهداف زیادی تعیین کنی، تمرکز شما پراکنده می شود، قدرت خلق شما هدر می رود و در هیچکدام از آن اهداف، به نتیجه مد نظر نمی رسی؛
  • قدم اول برای رسیدن به هدف: واضح کردن اهداف و مکتوب کردن آنها؛
  • قدم دوم: ایجاد باور به امکان پذیر بودن؛
  • مهم ترین چیزی که شما را از تحقق هدف دور می کند، تمرکز بر چگونگی رسیدن به آن خواسته است؛
  • اگر خواسته ای داری اما هنوز ایده ای برای تحقق آن نداری، تمرکز خود را از “چگونگی” بردار و فقط روی دلایلی بگذار که می خواهی آن را داشته باشی؛
  • ما به خواسته هایی می رسیم که رسیدن به آن برایمان قابل باور و امکان پذیر باشد؛
  • به اندازه ای که امکان پذیری خواسته را باور می کنی، به همان اندازه فاصله فرکانسی شما با آن خواسته کم می شود؛
  • بهترین شیوه برای باور به امکان پذیری؛
  • باورهایی برای امکان پذیر بودن خواسته ها؛
  • افرادی زیادی برای رسیدن به یک خواسته تلاش می کنند اما به خاطر باورهای ناهماهنگ با آن خواسته، تمام تلاش ها در جهت مخالف با خواسته آنهاست؛
  • اگر می خواهی به هدفی برسی، باید تمام تمرکزت را صرف آن خواسته کنی؛
  • وقتی تمام تمرکز خود را صرف خواسته می کنی، راه حل ها و ایده های کارساز از راه می رسند؛
  • اگر تمام تمرکز خود را روی یک موضوع بگذاری و باورهای قدرتمند کننده درباره آن بسازی، قطعا در آن موضوع، یکی از بهترین ها می شوی؛
  • وقتی روی یک موضوعی تمرکز می کنی، دروازه الهامات به روی شما باز می شود؛
  • کانون توجه خود را بر آن خواسته متمرکز کن و هر روز برای آن خواسته یک قدم بردار؛
  • وقتی خداوند تعهد و اراده و تمرکز شما را می بیند، درها را برایت باز می کند و “چگونگی” را نمایان می کند؛
  • به اندازه ای که تمرکز شما بر هدف معطوف می شود، از حاشیه ها برداشته می شود در نتیجه بیشتر با خواسته ات هماهنگ می شوی. در نتیجه کمتر گمراه می شوی و بیشتر هدایت می شوی؛

منبع کامل درباره محتوای این فایل: دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها

من به عنوان خالق زندگی ام ، تنها یک راه برای رشد ‌ظرف وجودم و دریافت نعمت های بیشتر دارم و آن هم تجربه‌ی خواسته‌هایم است. خواسته‌هایی که در مسیر علائق‌ خود یا از طریق برخورد با تضادها آنها را می‌شناسم و در مسیر تحقق آنها، به توانایی های درونی خود، فرصت بروز می دهم. همان مفهومی که استاد عباس‌منش آن را سودمندترین سرمایه گذاری روی خودمان می داند.

اما مسئله اصلی این است که آدمهای زیادی به خاطر باورهای محدودکننده‌، آنقدر ترمزهای ذهنی مخفی در مقابل خواسته های خود ایجاد کرده اند که از داشتن هدف می ترسند. به گونه ای که اکثرا هدف مشخصی در زندگی ندارند چه برسد به تجربه‌ی آن و چه برسد به رشد دادنِ ظرف وجودشان از طریقِ تحقق و تجربه‌ی آن هدف.

مهم ترین دلیل بی هدفی، غیر ممکن دانستن رسیدن به آن هدف است. اکثر ما، قید خواسته های واقعی مان را زده ایم چون از آنجا که رسیدن به آنها را غیر ممکن می دانیم، به این نتیجه رسیده ایم که اگر در این باره هدفی تعیین نکنیم و خواسته ای نداشته باشیم، کمتر اذیت می شویم. در نتیجه زندگی ما در روزمرگی و بی هدفی می گذرد و قدرت خلق درونی ما بی مصرف لب طاقچه خاک می خورد.

افراد زیادی، ” هدف نداشتن” را به “خوشبینی پیشه کردن” درباره امکان پذیر بودن رسیدن به اهداف خود ترجیح می دهند زیرا می ترسند اگر با خوشبینی قدم ها را بردارند و در نهایت به نتیجه مد نظر نرسند، آن وقت خیلی بیشتر از الان ناامید می شوند و ممکن است دیگر هرگز درباره هیچ چیز خوشبین نباشند؛

افراد زیادی خود را لایق خیلی از خواسته ها نمی دانند. به همین دلیل هرگز حتی در تجسم های خود نیز به خواسته های خود فکر نمی کنند.

اکثر افراد، امکان پذیر بودن رسیدن به یک خواسته را مرتبا با شرایط کنونی خود می سنجند. در نتیجه هدف گذاری برای رسیدن به یک خواسته را به زمانی موکول کرده اند که شرایط آن مهیا شود در حالیکه طبق قانون، شرایط وقتی مهیا می شود که تو قدم بر می داری. جهان هرگز با نسیه کار نمی کند. به همین دلیل هم سالهاست که شرایط مد نظر این افراد مهیا نشده است و با روندی که آنها در پیش گرفته اند، هرگز مهیا نخواهد شد.

اگر کمی دقت کنیم، متوجه می شویم که ذهن ما برای قدم برنداشتن، احساس قربانی داشتن، پذیرفتن ناتوانی مان در تغییر شرایط و کنار آمدن با محدودیت های شرایط کنونی بسیار خلاق است. هر بار شیوه ای خلاقانه دارد تا ما را به این نتیجه برساند که: رسیدن به این خواسته برایم امکان پذیر نیست و …

سوالی که باید از خودت بپرسی این است که:

در مقابل این همه خلاقیت ذهن برای ارائه لیستی تمام نشدنی از دلایل نتوانستن، نرسیدن و غیر ممکن بودن، من به عنوان موجودی که توانایی خلق زندگی اش به او داده شده، چقدر دلیل از امکان پذیر بودن و توانستن برای ذهنم لیست کرده ام؟!

  • خوب که فکر کنی، متوجه می شوی که این موجود خالق، چقدر راحت بازیچه محدودیت های ذهنش شده و رعیت اوست؛
  • چقدر راحت به قول قرآن، وعده های شیطان ذهن را درباره کمبود، ناتوانی و غیر ممکن بودن ها باور کرده است؛
  • و چقدر به راحتی وعده های فزونی، فراوانی و امکان پذیر بودن های نیروی هدایتگر درونی خود را انکار کرده است؛
  • به این فکر کن که چقدر راحت به وعده های ذهن توجه می کنی و از وعده هایی که خداوند درباره هدایت به “چگونگی” داده است، اعراض می کنی؛

در واقع، ریشه اصلی هدف نداشتن ها، حرکت نکردن‌ها، دست روی دست گذاشتن‌ها‌، به تعویق انداختن‌ها‌، تضمین خواستن‌ها‌‌ و در یک کلام دلسردی درباره تحقق خواسته‌ها، بی ایمانی درباره امکان پذیر بودن است. 

  • بی ایمانی یعنی روی عقل انسانیِ خودت که چیزی جز تجربه‌ها و باورهای محدودکننده نیست‌، حساب کردن؛
  • بی‌ایمانی یعنی سنجیدنِ چگونگیِ رسیدن به خواسته‌ و امکان‌پذیری آن با «شرایط محدودکننده‌ی این لحظه‌ات»
  • بی ایمانی یعنی جدّی گرفتن ترس های توهمی ذهن و نادیده گرفتن الهامات هدایتگرانه قلب.
  • یعنی اعتماد نکردن به جریان هدایتگری که همواره با ماست، دید وسیعی به خواسته های ما دارد، سرراست ترین مسیر بین ما و خواسته ها ما را می شناسد و هدایت ما به سمت «چگونگیِ رسیدن به خواسته‌» را بر عهده گرفته است؛
  • بی ایمانی یعنی تقلا برای انجام دادن سمت خداوند، به شیوه‌ی شناخته‌ی شده‌ی ذهن محدودمان و به همین راحتی دستان خداوند را بستن و هدایت های او را ندیدن.
  • بی ایمانی یعنی ناتوانی در خوشبین بودن به امکان پذیری، یعنی ناتوانی درباره داشتن انتظارات مثبت،  یعنی حساب نکردن روی جریان هدایت و نگنجاندن آن در معادله تحقق خواسته ها.
  • بی ایمانی یعنی فراموش کردنِ وعده‌ی انا علینا للهدی خداوند. یعنی به حساب نیاوردنِ وظیفه‌ی این نیرو در هدایت قدم به قدم تو در این مسیر و روشن کردنِ قدم بعدی‌ات بلافاصله پس از برداشتنِ این قدم.

به اندازه ای دلایل امکان پذیر بودن درباره رسیدن به خواسته مان را می بینیم و دریافت می کنیم که از این “بی ایمانی” فاصله می گیریم.

ماموریت آگاهی های دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها، ساختن چنین جنسی از ایمان است. دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها، این ایمان را در یک فرایند تکاملی، به وسیله ساختن باورهای قدرتمند کننده و هماهنگ با خواسته ها، در وجود شما می سازد. باورهای قدرتمند کننده ای که وقتی آنها را وارد معادله هدفگذاری می کنی، تفاوتی عظیم نه فقط در نتیجه نهایی بلکه در مسیر تحقق آن اهداف ایجاد می شود. شما در طی جلسات و تمرینات این دوره، باورهای قدرتمند کننده ای در ذهن خود می سازی که شما را با خواسته هایت هم مدار می کنند. باورهای قدرتمند کننده ای که منطق های محکم برای امکان پذیر دانستن آن خواسته در ذهنت می کارند. باورهای قدرتمند کننده ای که هدایتگر شما می شوند تا به جای چسبیدن به “چگونگی” – که سمت خداوند درباره خواسته شماست – سمت خودت درباره خواسته ات انجام دهی. زیرا خداوند به عنوان انرژ‌‌ی هدایتگر و پشتیبان‌، به اندازه‌ای سمت خودش را انجام می‌دهد و تو را اجابت می کند که تو اول سمت خود را انجام دهی و او را با این جنس از ایمان، اجابت کنی.

در معادله “تحقق خواسته ها” نقش باورهای قدرتمند کننده و هماهنگ با اهداف آنقدر قوی است که هیچ میزان از تلاشِ فیزیکی، نمی تواند نبود آنها را جبران کند. زیرا وقتی باورهای هماهنگ با خواسته ات را می شناسی و ایجاد می کنی، این باورها سرراست ترین مسیر بین شرایط کنونی و شرایط مورد نظر شما را می شناسند و شما را به آن مسیر هدایت می کنند. در نتیجه از سعی و خطاهای بسیاری بی نیاز میشوی که اکثریت جامعه تقریبا یک عمر درگیر آن هستند. این مفهوم راحت رسیدن به خواسته هاست که آگاهی ها دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها، استاد ایجاد آن است.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدف
    464MB
    63 دقیقه
  • فایل صوتی live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدف
    61MB
    63 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

418 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا محمد خانی» در این صفحه: 2
  1. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    استاد بگم به لطف شما انرژی بیشترم روی سایت خالی شده واز طرف صبح پامیشم ودوسه ساعت تمرکز روی لایو دارم روی گام به گام عصرها هم چند سری شده هدایتی شدن ویا سریال بوده

    قشنگ نجواها پاسخ داده میشن حسم قوی تر شده درکم بیشتر شده

    مثلا وقتی ناامیدی میاد سراغم خونمو زندگیمو دیگه دوس ندارم فک میکنم ته چاهم ولی کمی با حواس پرتی کنترل زهنم جوری میشه عاشق خونم میشم احساس میکنم وسط بهشتم رفیق جینگه ربم

    خدارووو شکر قدرت کنترل زهنم مهارتم بهتر درکم بیشتر شده

    همواره ازش هدایت میخام وزندگی روبه رشدی دارم

    استاد داستان قشنگ کنترل زهنم با فایلها

    دیشب همسری میگفت اصلا تو نمیفهمی حالم خوب باشه بد باشه هیچ نه همدردی نه همراهی هیچی بعد از کامنتو فایلا یاد گرفته بودم موقعه این حرفها به خندم بگم ای دل قافل از قانون خبر نداری وگرنه که… ایی حال میده جواب های خفن به زهنت میدی خورک خوب وکنترل میشه

    مثلا زهن یه حرفی تضادی میاد حالتو بد کنه خوراک منطقی میخاد میخاد یه هو یه چیزی مثل استاد چرخ دنده قشنگ تو زهن چفت میشه محکم میاد وارمشو خوشحال با تصاد میسازی به همین راحتی

    دیشب دوتا کنترل زهن مشتیم این بود

    یکیش که بالایی بود خداروشکر کردم

    یکیش برخورد با تضاد وهدایت خیلی راحت به بزرگترین گنج دنیا سایت بود

    و بوم بوم اتفاقات قشنگ هر نفس عشق الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    به نام یار همراه هم دم همیشگی واجابت کننده واگاهی بخشم

    سپاسس برای یه روز توپ یه فایل هلو یه کامنت ارزشمند وهدایتی

    صبح داشتم توی زهنم باورپزیر میکردم خدا باهات حرف میزنه قلبتو قدمی که باید برداریو برات روشن میکنه

    بعد حالا نشونه واضح

    من همین که باغ بودیم رفتم برم سراغ طراحی دلم تمایل داشت به خاب با اینکه قبلا کار کنم خابم میاد با زوق و باور سازی حرف ها فکرای قشنگ کردن در موردشبرام اسون میشد حالا این سری دلمون خاس اقا بریمروی تخت نازنیننرم یهخاب مشتی بکنم بعدش با سوتای همسری بیدار شم ترامیسو کیک بستنی که میخواستم با لیاقت ارزوهای کوچولومو بخورم

    وکنارش فایل امروزمو تمرکزی ببینم

    هدایت

    استاد گفت من سرتو با لایو توجهتو میزارم به اموزش واصلاحت تازه امشبم شب چهارشنبه هس

    اتفاقا منم امروز میخاستم کارمو بکنم کمبود خاب داشتم خابیدم قشنگ دونه دونه انگار وصله وصل بودم وبهام ربم داشت حرف میزد واقعا لدت بردم

    دارم تحسین بقیه رو کار میکنم

    بعد گاهی تو اختل ها زهنم مثل قبل میخاد بره حرفه بقیه رو راحت قبول کنه ولی بعد الگو هایی پیدا میشه زهنمو باور درستش ثبت میشه

    مثلا دیروز مامانم میگفت ماها یه ساعت فقط در حد سلام ملکیم اونم کم همه زنو مردا بیشتر از یکم شام ناهار نمیتونن باهم راه بیان بعد مامانم اینا تا رفتن بیدار شن یدفعه یه بحث اومد وسط ولی همون روز استاد گفت منو همسری هفت ساله قشنگ مثل ما شش هفت ساله بیست چهار ساعته باهمن جز مسافرت های شخصی

    ومن تحسینش میکنم قلبن که این الگو مشتیو بهشتیو دارم تو زهنم باور کنم روابط پایدار خلاف هزاران حرفی که شنیدم

    تحسین کنم اختل های مثبتی که باهم هفت هشت ساعت با عشق لذت اختل جادویی میزنن

    و اینجا هم تحسین کنم توی زهنم راه درست الهی از ثروت میگزره هزاران نفر ثروتمند هست که پیدا نیس ولی با استاد احساس کاملا اشنایی دارم و زهنم راحت باورش میکنه چون قبلا من زود باور بودم ولی الان نسبت به هر چی فیلتر دارم واستاد توی قلبم کاملا صادقه وحرفاش باور پزیر میدونم چون هزاران مثال واقعی هر روز میبینم از اثبات قانون و برام مرور میشه قانون وصداقت استاد

    حالا میرم ادامه فایل

    یه داستان

    با ابجی داشتیم اختل میزدیم

    میگفتیم مثل چند ساله دیگه پیش بیشنی کنیم برنامه بریزیم

    بعدش گفت من بچه دارم نقاش حرفه ای شدم دیگه خونه بزرگ داریم سر سبز باغچه پر از درخت میوه دیگه ماشین مشکی درامد خلاصه ماله بقیه هم گفتیم خواهرم یه لحظه گفت زهرا زهنه من دیگه گنجایششو نداره خندم گرفت

    منم قبلا جدی میخاستم هدف بزارم کوتاه بلند هر چی انگار نمیتونستم بگم چی میخام ولی احساس میکنم بزرگتر شدم که میتونم راحتر خیلی بهتر هدف بگم و باور کنم که میشه چون قبلا خیلی خواسته هام اجرا شدن

    حالا اگه یکم سخت باشه غیر باورم باشه برای من بزرگ باشه یکم طول میکشه ولی اتفاق میوفته نشونه من عاشق موفقیت و برداشتن قدم درست بودم از بچه گی عاشق افراد موفق و باورهای جادویی بودم یادمه یه کانال گزاشته بودم برای خودم وداداش پولدارم دلم میخاست کمکش کنم چیزایی باورهای خفنمو به اونم بگم بعد الان خیلی موفقه ینی اینجا میخام علاقمو به باورسازی وکار روی خودم وتو راه درست باشی میگم

    حالا نکته اصلی چیه من هدایت شدم به تنهایی مهاجرت خیلی ساده

    حالا اومدم قم با همسری اونم سوپری داره سرش مشغول خلاصه یه تنهایی ویژه دارم

    حالا استاد گفت اگه خدا تعهدتونو ببینه واقعا یه چیزیو میخاید ببینه بعد الهام میکنه هدایت میکنه کارو براتون اسون میکنه قسم میخورم احساس میکنم راحت حواس ادم پرت میشه وهمه چی میخاد تمرکزتو ببره یه چند روزه سفری داشتم دیدم میریم تو احساس خوب ولی من تمرکزی طبق قدمها تلوزیون حذف اینا چیزی نیس باور الکی بره تو زهنم الکی الکی یه چیزیو باور کنم طبق الگوی بهشتیم استادم هر باور الکی که بهم میگن کمبود خلافش فراوانیشو باور میکنم که وجود داره

    نشونه کوچولو ولی کامل قابل باور

    امروز رفتیم انار چینی بهم دستکش دادن اسم روش استاد بود زده بود رو دستکشه استاد

    جالبیش این بود اولین نفر دوتا دستکش بود با اینکه به بقیه دوست تر بود نزدیکتر بود دستکشو داد به من ومن تا دستکش داشتم کار میکردیم دستکشو که یکی ازم گرفت گفتن خب دیگه کار بسته

    خداجون از این حمایت شکر

    از این ایمان بهت که شعله اش بزرگتر میشه شکر

    از کلی نشونه های خفن واصح راحت قابل باورت ش‌کر

    پدرشوهرم

    الان احساس کردم بگم

    استاد میگه من فقط با نتایجم صحبت میکنم

    دیشب پدرشوهرم ادمه موفقیه ثروتمند خونه ما بود یه معامله بود دیگه قرار بود بیان دیگه قدمهای اخرشه ولی به هیچ کس نمیگفت

    اخه میگفت تا میگفت ما اینکارو کردیم ما خواستگار اومدن حرف بزنن وچندتا جلسه بودن اینا ما میگفتیم حله بعد میدیدیم نه

    تو جمع احساس کردم ماها یه اتفاق میوفتاد زود باور میکردیم یه ایده میومد هنوز عمل نکرده جواب نگرفته به همه پیشنهاد میدادیم

    این ایده خیلی خوبیه سفارش میدادن ماهم میخایم و کلی بخریم این حرفا

    بدون تکامل وتست این حرفا ولی این مرد بزرگ اروم اروم قدم هارو درست برمیداشت با تحقیق گفت اگه تو هر چیزی شل بگیری ضرر میکنی توی هز کاری سعی دقتشو میزاش درست انجام بده

    من فوکوس شده بودم روی شاهکار های بقیه و رفتارهای عالیشون

    وچقد عاشق ادمای توی زندگیم مامانم پدرشوهرم وقدم ها ونتایج عالیشون شدم

    پدرشوهرم میگفت مدرک درسته محظری پیشمه ینی با نتیجه با منطق کار میکرد خیلی خوشم میومد این مرد انقدد کنترل زهن انقد ارامش انقد منطقی بود

    واز این مرد بزرگ خانم شایسته استاد واقعا سپاسگزارم اگاهی هاتون واقعا داره به قلبم میشنه ومنطقی میشه الگو هاش ونشونه های قانون

    تمرین نوشتن اتفاقات معجزات خدا توی زندگیم

    با عشق میخاهم شروع کنم و همینجور که هدایتی درس ها وشاهکار ها معجزات بقیه از توی زندگی هاشون چراغش برام روشن میشه درسهای جادویی

    نشونه زهن ثروتمند وفقیر

    دیروز هدایتی برامون یه مهمون اومد وشروع کرد به اختل همش هدایتی من داشتم تواشپزخونه ظرف میشستم اون طبق زهن منفیش میگفت اقا ما اینو فروختیم اینو ازمون گرفتن فلان چیزو فروختم این حرفا بعد زهن من جرقه زد اون داشته ناله میکرد

    بعد گفتم این پولها از کجا میومدن که تو میفروختی گفت چمدونم بابات که بهم نمیداد بلاخره یه کاری میکردم یه جور جور میشه

    زهن مثبتم اژی کشید

    زهرا همه میتونن ارزش بسازن ثروت بسازن با اینکه زن باشی

    و این جرقه توی زندگی بود تاحالا به این شاهکار معجزه نگاه نکرده بودم مامانم میگفت قالی میزدم با ماهی سی اینا بعد با یه پنج تومنش زده بودیه زمین بزرگ خریده بود باغ خریده بود پولاش ولی اب میشدن هرجوری بود باید میخوردش

    ونقطه قوتشم ارزشسازیش بود زهرا همه ما ارزش سازیم وقدمهامون هدایتی ارزشمنده وثروت برامون میباره

    شاهکار پدرشوهر میخام دوباره بگم اخه خیلی شبیه استاده

    زهنش کاملا منطقی بود ومثبت ودنبال هدایت خدا بود برا کاراش وهمه چیزاشو لطف خدا میدونست امروز که رفتیم باغش یه باغ بزرگ خدا بهش داده بود کلی اجاره این حرفا به فراوانی گزاشت جلو ما به فراوانی و گفت هر که برنداره ضرر کرده بردارید زیاده قلبم باز شد

    اخه ثروتمندان واقعا دستای خدان

    ثروتمندان واقعن نورهای خدان روی زمین با نگاه بهشون ایمانتو زیاد میکنن حالا شاید بعضی از راه اشتب ثروت در بیارن وبیوفتنن وتو چاله

    ولی خیلیام تو راه درست خدا میرن راحت کوچولو کوچولو انقد ثروت میسازن به فراوانی قدم های درست ونتیجه های عالی میگرن دمشون گرم

    دمه خودمم گرم برا این تحسین این قدم طلایی کوچیک ارزشمندم

    واقعا جرات برای کنترل زهن یه حس ارامش تو چشاش بود

    یه حس لیاقت تو چشاش یود

    انقد شور عشقی تو چشاش بود

    انقد سپاسگزار بود انقد لذت میبرد

    فهمیدم وقتی ازدواج کردم اومدم تو این خانواده واقعا جهتم مثبته و درحال رشدم که هم مدار شدم با این ادمای مثبت

    همش از نعمتای خدا میگه پدرشوهر این اب چه نعمت بزرگیه این برق یه چیزایی عجیب زنشم بسیار سپاسگزاره واقعا با لیاقت با سپاسگزاری استفاده کردن هم با لیاقت هم با عشق

    نشونه

    من عجیب امروز از سفر اومدم و دعوت شدیم به شاهکار خدا وهدیه پدرشوهرم

    یه باغ بزرگ پر از انار های خوشگل کلی انار به همه بخشید به فراوانی قده مصرف سالیانه انارو به همه بخشید تازه رب کنید هرکارری

    و احساس میکنم کاره خدا بود بیام قم بعد با همسری برم باغ این حرفا

    وکلی تحسین کنم وقلبم باز بشه

    برای همتون احساس ایمان ولیاقت ربو برای هر نعمتی ونزدیکی وهم صحبتی باهاش براتون ارزو مندم

    نشونه هدایتی اسوده وبا عشق به بستنی کیک خوشمزه که خواهرشوهرم شروع کرد به حرفش منم گفتم میخام خیلی خوشمزس وبعد همسری برام اورد خیلی حال میده ارزو های کوچیکو بزرگت بهشون میرسی نزدیک میشی

    عاشقتم فرمانروا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: