live | قانون هدایت به سمت خواسته ها

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدایی که همیشه هدایتم می کنه

خدایی که همیشه اجابت می کنه

خدایی که بدون قضاوت هر فرکانسی که من بفرستم ، به هر چی که توجه کنم، از جنس همون رو وارد زندگیم می کنه و این یعنی همواره اجابت می کنه

خدایی که هرگز شکست نمی خوره

خدایی که هرگز خوابش نمیبره و هرگز چرتش نمی گیره

خدایی که هرگز فراموش نمی کنه

خدایی که هرگز خطا نمی کنه

خدایی که خالق، مالک، عوامل بیرونی که تحت کنترل من نیست رو بر اساس کانون توجه من، برام می چینه، خدایی که دانای آشکار و نهان

خدایی که این کیهان و کهکشان ها رو با این نظم و دقت داره مدیریت می کنه

خدایی که قانون هاش تغییر نمی کنه و ثابته

خدایی که هرگز احساساتی نمیشه

خدایی که هرگز به کسی ظلم نمی کنه

خدایی که هرگز کنترل اوضاع از دستش خارج نمیشه

خدایی که کافیه برای توکل کننده ها چرا که هر چی نیاز باشه، خودش برات می چینه، درها رو باز می کنه، موانع رو رفع می کنه… خدا کافی ترین

و همین چقدر آرامش دهنده است… اینه که قرآن میگه: افرادی که این خدا رو باور دارن نه غمگین میشن و نه می ترسن

وقتی من باور داشته باشم که کانون توجه منه که باعث میشه اتفاقات رقم بخوره پس هیچ عامل بیرونی نه می تونه بهم ضرر بزنه و نه می تونه بهم سودی برسونه … و این باعث میشه من سبک شخصی خودمو داشته باشم و نخوام که خودمو با عوامل بیرونی هماهنگ کنم… و این یعنی توحید در عمل… و این یعنی باور کنم که عاقبت امور فقط دست خداست … حتی دست منم نیست…. نتایج هم عامل بیرونی و از کنترل من خارج… ولی قانون میگه: انرژی جنس خودشو گسترش میده مگر اینکه تغییر کنه… خب این افکاریِ که به من قدرت میده… به من آرامش میده… و باعث میشه من نخوام نقاب بزنم… چی میشه که آدم ها نقاب میزنن؟؟ چون فکر می کنن عوامل بیرونی می تونن بهشون ضرر بزنن یا می تونن نفعی برسونن… پس نقاب میزنن که خودشون رو با عوامل بیرونی هماهنگ کنن… و با دست خودشون زندگی جهنمی رو خلق می کنن… چون خودشون رو نمی پذیرن و فراموش کردن که انسان ها هم خوبی دارن و هم بدی، هیچ کس کامل و پرفکت نیست… این خاصیت دنیای مادی… و چون بدی هاشون رو نمی پذیرن، مجبور میشن نقاب بزنن… در حالیکه ظاهر و کلام و نقاب فایده ای نداره و جهان فرکانسی و فقط به فرکانس ها کار داره

سارای عزیزم… من نمی تونم عوامل بیرون از خودم رو کنترل کنم…‌ ولی می تونم ذهنم رو با روحم هماهنگ کنم تا احساس خوبی پیدا کنم… پس احساس خوب من، دست عوامل بیرونی نیست بلکه دست خودمه… وقتی کنترل احساسم رو میدم به عوامل بیرونی، قربانی شرایط میشم …

چی میشه که انسان کنترل اوضاعش رو میده دست عوامل بیرونی؟؟ وقتی که فکر می کنه اون عامل بیرونی می تونه بهش ضرر بزنه یا نفعی برسونه… هر چی رو برررسی می کنی میرسی به توحید

پس با معیار توحید میشه اصل رو از فرع تشخیص بدی و ذهنت رو به روحت نزدیک کنی و به ارامش برسی… وقتی ذهن با روح هماهنگ بشه، خود به خود/ خود به خود/ خود به خود عوامل بیرونی هم با روح هماهنگ میشه… و خواسته ها خیلی راحت تیک می خوره

سلام سلاااام به استاد عزیزم

سلام به مریم جاااانم با این پروژه خانه تکانی

و به دوستان مدار بهشت

استاد جانم این مشق امشبم بود که اینجا ثبتش کردم

اومدم بگم خبر آمد، خبری در راه است

نتایج پروژه خانه تکانی تو راهه

امروز قلبم گفت دوره روابط رو بخرم و به خودم هدیه بدم

خیلی خوشحالم که وارد این مدار شدم

استاد بزرگترین چالش من تو زندگیم، روابطمه

مخصوصاً روابط نزدیکم

اصلا من با چالش روابط وارد سایت شدم و همه جای سایت دنبال راهکار برای حل مسائل روابطم بودم ولی هرگز جسارت نداشتم دوره روابط رو بخرم… اما امروز روز موعود بود… امروز با حل برخی ترمزهای ذهنم در پروژه خانه تکانی، وارد مدار این دوره شدم

استاد قلبم بشارت میده خبرهای خوب تو راهه

به خودم قول دادم و تعهد دادم عامل آگاهی های این دوره باشم… چون تشنه‌ی حل مسائلم در روابط هستم…

ان شاءالله بعد از تکاملم در این دوره و تثبیت آگاهی های این دوره در شخصیتم، میام و از اتفاقات و معجزات این دوره میگم

الهی صد هزار بار شکر برای این آگاهی ها

برای این سایت توحیدی

برای حضور شما در زندگیم

برای دوستان مدار بهشت که بی نهایت ازشون یاد می گیرم

به زودی میام با خبرهای خوب