سرفصل آگاهی های این فایل:
- تغییر زندگی را از تصحیح کانون توجه ات شروع کن؛
- به هر آنچه توجه کنی، به تجربیاتی از همان جنس از توجه، هدایت می شوی؛
- اگر آزادی می خواهی اما تمام تمرکز شما بر ناخواسته هایی است که آزادی شما را محدود کرده است، این جنس از تمرکز، شما را در مدار محدودیت های بیشتر قرار می دهد؛
- چه نوع تفکر و رفتاری، فرد را آسان می کند برای سختی ها و چه جنس از تفکر و رفتاری فرد را آسان می کند برای آسانی ها؛
- معنی هر جنسی از احساس بد این است که: شما در ذهن خود در حال توجه به چیزی هستی که نمی خواهی و با آن جنس از توجه، فرکانسی را فعال کرده ای که در حال جذب ناخواسته های بیشتر به زندگی ات است؛
- شما در دنیایی زندگی می کنید که دسترسی یکسانی دارید به ثروت یا فقر؛ به سلامتی یا بیماری؛ به عشق یا نفرت… اما اینکه کدام را انتخاب می کنید بستگی کاملی دارد به کانون توجه شما؛
- اگر هدف را “ماندن در احساس خوب” بگذارید و با این اولویت، کانون توجه خود را مدیریت کنید، فارغ از قوانین آدمها و حکومت ها، فارغ از تجربه اکثریت جامعه، به سمت تجربه هایی هدایت می شوید که شما را به احساس خوب بیشتری می رساند؛
- وقتی در مسیر هماهنگ با خواسته هایت حرکت کنی، درها به صورت خود به خود باز می شوند؛
- پیام قرآن درباره تغییر؛
- کسی که بر نازیبایی ها تمرکز دارد، به نازیبایی های بیشتر هدایت می شود؛
- با هر ناخواسته ای بجنگی، آن ناخواسته را در زندگی ات ماندگارتر می کنی؛
- مفهوم شرک و ارتباط آن با “باور به تاثیر عوامل بیرونی”
- در مورد چیزهایی که دوست نداری صحبت نکن و مراقب باش که به این شکل به آنها انرژی ندهی؛
- با انرژی ای همکاری کن که هم جنس با خواسته هایت است؛
- از همان لحظه ای که کانون توجه خود را به سمت خواسته هایت جهت دهی می کنی، به سمت تجربه های بهتر هدایت می شوی؛
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
سایر قسمت های live با استاد عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | قانون هدایت به سمت خواسته ها472MB76 دقیقه
- فایل صوتی live | قانون هدایت به سمت خواسته ها73MB76 دقیقه
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستانی که کامنتم میخونن
روزشمار فصل5 فایل 144
استاد من تا 2الی3 سال پیش نمیگم عاشق اخبار بودم چون پدرم به شدت اخبار نگاه می‌کرد از این شبکه به اون شبکه ،جالبش همه اش تکراری بود و کل خانواده از دست پدر شاکی بودیم خلاصه فیلم های چرت بخصوص فیلم های ترکی که کلا نابودکننده بود هرچی بدبختی و خیانت بود داشت.
مجردیم خوب بود بیشتر سرگرم بازی و درس بودم ولی وقتی ازدواج کردم شروع شد و وقتی دقت میکنم بدبختی های من زمانی شروع شد که ازدواج کردم
به نوبه خودم از دوران مجردی لذت می‌بردم خیلی پیشرفت داشتم چون بیخیال دنیا بودیم.
همونطور که خبر دارین منم مثل همه اکثریت جامعه بعد ازدواج درگیر بحث جاری و مادرشوهر و همسر.
چون از اول شنیده بودیم همچین داستان های رو.
خلاصه روزها گذشت من دائم میرفتم پیش دوستم پیش همسایه ها تو کوچه ،هرچی بدبختی بود درمورد ش حرف میزدیم اصلا در مورد خوب بودن اگه حرف میزدیم حتما منتظر چشم خوردن بودیم یکی در مورد شوهرش یکی جاری و خواهرشوهر یکی معلم بچه اش یکی همسرش کلا منفی.
اصلا هم وقت تمیز کاری خونه نداشتم بعد بهونه می‌آوردم من وقت کم میارم.
اون افکار منفی و حرفا باعث می‌شد به همسرم همیشه شک داشتم باهاش بحث و دعوای سنگین داشتم با خانواده شوهرم اصلا سر جنگ بود با همسایه ها درگیر میشدم سر مسائل کوچولو.حسادت که تا دلت بخواد رقابت آنچه تمام تر.
فلانی داره من ندارم
فلانی مسافرت میره من نمیرم
وقتی یاد اون روزا می‌افتم الان میفهمم همه اش بخاطر خودم بود ولی اون زمان همه کس مقصر بودن الا من چون من تلاشم میکردم ولی بخاطر ورودی نامناسب درگیر بودم.
به لطف خدای بزرگ بزرگترین تغییر من با بیماری همه گیر چند سال پیش شروع شد واقعا یک بیماری تضاد جنگ هر چیزی باعث پیشرفت یک عده ای که از خدا کمک میخوان میشه دیگه خسته شدم تمام دعوا ها به کنار حالا موضوع اصلی سلامتی خودم همسرم و بچه هام و خانواده ام بود.دیگه بریدم ترس تمام وجودم گرفت بچه هام کوچیک بودن ببینید تو اون تایم من قانون نمیدونستم میگفتم خدا بچه هام کوچیک هستن من طوریم بشه اینا چطور بزرگ بشن یک شب زار زدم تسلیم خدا شدم من از بچگی همش از خدا میخواستم یک پیامبری تو دوران خودمون بهمون بده که الگومون باش که عینی ببینیم
خدا تو اون روزا منو با استاد عرشیانفر آشنا کرد وحی منزل میدیدم حرف هاشون
استاد تمام اخبار و فیلم گذاشتم کنار
شماره دوست و رفیق و آشنا رو از تو گوشیم حذف کردم تا جهان اقدام عملی منو ببینه استاد عرشیانفر میگفتن وقتی شماره شون تو گوشیتون باش یا وقتی یک قرص مسکن تو خونه باش شما ناخودآگاه داری به جهان میگی من منتظر اون هستم که از اینا استفاده کنم.
تمام قرص ها رو ریختم هنوز که هنوز اگه مریض هم بشیم گاهی وقتا بعد خوردن دارو اضافه ها رو دور میریزم
دوستی که چند سال بود باهاش درد ودل میکردم شروع و پایان روزم باهاش بود و همسایه بودیم کامل کنار گذاشتم
همش میگفتن خدا کمک کن که ناراحت نشهّ یکبار بهش گفتم من مسیرم عوض کردم دیگ میخوام تغییر کنم اگه دوست داری تو هم بیا با این سایت من آرومم، چند باری اقدام کرد ولی نتونست ثابت قدم بتونه و ما کلا جدا شدیم.
رویایی که هر روز بدون استثنا دم در خونه با خانم ها گپ میزد کلا کنار گذاشتم من کلا آدم بیرونی بودم این تغییر برام بی نهایت سخت بود ولی صبر کردم کتاب‌های زیادی تو اون یکسال خوندم شاید بالای 30 ای40 تا بعضیا رو چندین بار
دو تا از دوره های استاد هم خریدم
بعد یکسال همین فایل لایو دو استاد عزیز دیدم کمک کم علاقه مند شدم به استاد عباس منش وارد سایت شدم.
استاد زندگی من از بعد اون بیماری بگم 50 درصد تغییر کرد باقی خم بخاطر باورهای خودم که تکامل ام باید طی کنم.
من بیشترین موهبتی که دریافت کردم آرامش بود ایمان به خدا ترسم کمتر شد.
رابطه ام با همسرم خیلی بهتر شد بیشتر با ما هست درآمدش بالاتر رفت پیشرفت مالی داشتیم با بچه ها رابطه بهتری دارم آروم تر شدم
دیگه هیچ درگیری با همسایه ها ندارم اتفاقا به من احترام میزارن همش خبرم میگیرن اونا هنوز که خنوز تو خیابون میشینن ولی رویا از همه جدا شد
رفتار خانواده شوهرم کلا عوض شد با خودشون درگیر ولی به من احترام میزارن اوایل متوجه نمی‌شدم این تغییرات بعد درک کردم بخاطر تغییر خودم بود
حیاطم شبیه گلستان کردم که هر روز ازش لذت میبرم
منی که عاشق شلوغی بودم الان دوست دارم کل هفته تنها باشم لذت ببرم با کارهام و آخر هفته برم تو دل طبیعت یا آشناهای که توش فقط میگیم و میخندیم و بازی می‌کنیم.
استاد این تغییرات روز له روز داره بیشتر میشه و من از شما از مریم جان از استاد عرشیانفر عزیزم سپاسگزارم
از خدای بزرگ و قدرتمند که منو به رویای قبل با کلی خواسته و هدف رسوند به خواسته ام گوش داد پیامبران دوره خودم بهم نشون داد دیگه بهونه ای نباش و من با جون دل به حرفشون گوش میدم چون میدونم هدیه ای از طرف خدا هستن .
از خودم سپاسگزارم که تو این چند سال بالا و پایین داشتم ولی دیگ فهمیدم جای خوب کجاست کجا لذت میبرم
خدایا شکرت