سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- قدرت شگفت انگیز تضادها؛
- “تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
- چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
- شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
- هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها108MB14 دقیقه
- فایل صوتی live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها13MB14 دقیقه
به نام رب
سلام به استادان عزیزم
سلام به همراهانم در این مسیر زیبای خودشناسی وخداشناسی وپاکسازی ذهن
استاد جانم ومریم عزیزم بی نهایت سپاسگزارم بخاطر این سری از فایلها که روی سایت گذاشتین …
خیلی وقته که کامنت نذاشتم.
از خدا هدایت خواستم وگفت برو شروع کن من برات هم میگم وهم مینویسم ..
از سال 97 با شرایط بسیار سخت شروع کردم .
سخت ونامناسب از هر لحاظ
بدهکاری ورشکستگی مالی
روابط بسیار متشنج وپر از تنش با همسرم واطرافیان
قلبی پر از غم واندوه وگله وشکایت از خدا
بیماریهای عجیب وغریب
مستاجری
خانه ای که در تصاحب بانک بود
در رنج و در رنج ودر رنج بودم.
تا اینکه اردیبهشت 97 بسیار اتفاقی نام شمارا از زبان یکی از مخالفینتون شنیدم .
کنجکاو شدم این شخص کیه ؟
سرچ کردم در یوتیوب…
وشروع آشنایی من از اونجا بود ..
از فایلهای توحیدی ..
انگار گنج پیدا کرده بودم…
شبانه روز گوش میکردم وگریه وگریه وگریه…
حرفهاتون مثل مرهمی روی زخمهای چندساله ام بود..
ارامش ورهایی میداد..
خودم رو به خدا نزدیکتر ونزدیکتر حس میکردم. شروع یه حرکت بود به سمت اصلم.
آنقدر به دلم مینشست که تصمیم گرفتم وتعهد داشتم که مثل وحی بدون چون وچرا باور کنم هرآنچه که از زبان شما میشنیدم.
وضعیت مالی بسیار بدی بود.
با فایلهای رایگان درون سایت شروع کردم به تغییر باورهام.
با خوندن کامنتها این تغییرات در عمق وجودم نفوذ بیشتری میکرد وتثبیت بهتری پیدا میکرد.
در آن زمان شغل جگرکی داشتم در یک مغازه ی کوچک اجاره ای که حتی از پس هزینه های خود مغازه هم مثل اجاره وقبوض آن برنمیادیم.
با بدهکاری به زغال فروش وگوشت فروش والا ماشالله.
درآمد ماهیانه ام تقریبا دو ملیون بود.
در خانه ای کوچک 60 متری قدیمی اجاره نشین بودم.
خانه ی خودم هم به علت بدهکاری به بانک توسط بانک مصادره شده بود..
تمام این تضادها در دلم پر از آشوب ونگرانی بود.
تا قبل از این اگاهیها خداوند را بخاطر بی عدالتی اش مورد گله وشکایت قرار میدادم.
ولی وقتی فهمیدم قانون چیه ومن چطور با این شکوه وشکایت دارم به سرعت خودم رو از مسیر خوشبختی وارامش وثروت وسلامتی دور میکنم به خودم اومدم.
تصمیم گرفتم طبق آموزه های استاد عمل کنم.
گشتم در زندگیم ببینم چی دارم که بخاطرش شکر گزار باشم.
ذهنم میگفت چیزی نداری.تو چیزی نداری…
ولی من میگفتم چرا سلامتی خودم وهمسرم وبچه هام که هست پس برای همین نعمت بزرگ سپاسگزارم.
وشب وروزم را برای این نعمت مینوشتم وشکر میکردم
میرفتم سر یخچال برای یک غالب کره ی داخل یخچالم که تنها چیزی بود که در یخچال بود از عمق وجودم شکر میکردم.
می رفتم برای تراس کوچک یک در یکم شکر میکردم.
برای فرش زیر پام شکر میکردم.
برای چندتا اسکناس که توی کیفم بود شکر میکردم.
برای هفته ای یکبار میوه خریدنم شکر میکردم.
برای سالی یکبار خرید کفش ولباس برای بچه هام شکر میکردم.
برای گلدان های سبز پتوسم توی آشپزخونه شکر میکردم.
برای نوشیدن یک لیوان چای رو به پنجره با عطر باران شکر میکردم.
برای دیدن ستاره ها وماه وابرها وخورشید شکر میکردم…
برای چشمان زیبای پسرم ودخترم شکر میکردم.
برای تک تک مشتریهای جگرکی شکر میکردم..
برای حمام برای آب گرم برای هرچیز که در آن زمان داشتم ومیدیدم شکر میکردم.
برای خانه ی 3 خوابه ی دوستم شکر میکردم.
برای ماشین شاسی بلند اون یکی دوستم شکر میکردم.
برای مبل قشنگ خونه خواهرم شکر میکردم.
برای مغازه ی بزرگ برادرم شکر میکردم.
برای تن سالم ورزشکاری خواهر کوچکم نداطلایی شکر میکردم.
برای سفرها وامکانات رفاهی دوستانم شکر میکردم..
ودر قلبم باور داشتم که با این شکر گزاری ها احساس بهتری داشتم.
حسم هر لحظه بهتر وبهتر میشد.
ویا این حس خوب باورم به مسیر قویتروقویتر میشد .
میگفتم درسته که چیزی ندارم ولی همینکه از شکایت به سپاسگزاری واز دل آشوبی ونگرانی به آرامش رسیدم همین کافیه.
ارامش وحس خوشبختی انقده توی وجودم عمیق وعمیقتر میشد که من به بی نیازی قبل از بی نیازی رسیدم.
شبها تا نیمه شب وحتی گاهی تا صبح دفترها پر میکردم از شکر خداوند واز عشقبازی با او .
فایلهای رایگان را تماما دانلود میکردم وده ها بار گوش میکردم .مینوشتم.ودر زندگی عمل میکردم.
هر الهامی شد که متناسب با شرایطم بود انجام دادم…
با ترسهام روبه رو شدم.
از شرکهام دست برداشتم.
توجهم رو از ناخواسته ها برداشتم از کمبودها برداشتم وروی داشته ها وزیباییها گذاشتم.
روی ورودیهای ذهنم توجه کردم.
تا اینکه خداوند اتفاقات رو جوری رقم زد که در وهله ی اول بدهیها پرداخت شد.
چون درآمدم در عرض کمتر از یک ماه 3 برابر شد.
وبعد به خرید قدم های 12 قدم هدایت شدم وداستان خرید قدم اول را در قسمت معرفی 12 قدم گفته ام که آن هم بسیار شیرین وشنیدنیست.
با شروع 12 قدم وتعهد بی قیدوشرط من زندگیه من تحول چشمگیری در تمام ابعاد پیدا کرد که البته آنقدر نامحسوس بود که اگر من در قدم اول چکاب فرکانسی را انجام نداده بودم در قدم 12 متوجه این حد از تغییرات آن هم به صورت کاملا طبیعی نمیشدم..
الان به لطف خداوند واموزشهای استاد عزیزم بیشتر محصولات را دارم .
و هم اکنون که این کامنت را ثبت میکنم برای قویتر شدن ایمان خودم ودوستان برای ادامه ی مسیر مینویسم که کجا هستم…از کجا به کجا رسیدم .
جگرکی کوچک تبدیل شده به دوتا شعبه ی بزرگ که مجموع آنها نزدیک به 400 متر هست.
درآمد 2 ملیونی فکر میکنم الان بالای ماهی 500 ملیون باشه ..
خانه ی مستاجری 60 متری قدیمی تبدیل شده به دوتا خونه ی 3 خوابه 160 متری و130 متری
خانه ای که درآن چند ماهه ساکن شدم پراست از امکانات رفاهی با کیفیت وعالی مثل مبل وفرش دستبافت وتی وی بزرگ ویخچال ساید وماکرفر و ماشین ظرفشویی ولباسشویی وتخت وکمد دیواری برای هر سه خواب وناهار خوری وتراس بزرگ با کف چمن مصنوعی وصدها نعمت وامکان دیگه مثل کتابخانه ی شخصی ومیزوصندلی کار برای خودم
وبرای بچه هام هر کدام جدا
مطبخ کوچک ولی کامل با کف چوب ترمو
پنجره های بلند وبزرگ در هر طرف خانه
165 متر خانه ی بسیار زیبا و روشن
کابینتهای ترک وبا کیفیت وزیبا که هرکس میاد خونمون از زیبایی وقشنگ بودن وبا کیفیت بودن این خونه به شوق میاد وبارها وبارها خدارو شکر میکنن.
عزیزانی که گذشته ی من رو دیدن وقتی میان خونه وزندگی وامکانات منو می بینن بی اختیار منو بغل میکنن واشک میریزن وبهم میگن تو لیاقتش رو داری
وچقدر باورشون به مسیر من قویتر میشه.
به اینکه مسیر رسیدن به خواسته ها فقط از راه توجه کردن به داشته ها میگذره.
چون اونها شاهدن که من توی این 5 سال فقط داشتم روی خودم کار میکردم.
روی باورهام کار میکردم.
روی احساس خوب سپاسگزاری کار میکردم.
وبه الهامات عمل میکردم.
با هر چیزی که داشتم حالم خوب بود ..
حتی برای داشته های دیگران فقط شکر گزاری میکردم والان خودم توی امکانات وشرایطی زندگی میکنم که بسیار عالیه ودیگران دارن برای من شکرگزاری میکنن.
جهان آیینه وار وریاضی وار همه ی احساسات منو داره بهم برمیگردونه.
سفرهایی که هرسال به نقاط مختلف کشور میرم بسیار با کیفیته توی این مداری که هم اکنون هستم شده فقط هزینه ی ویلا برای 3شب من بشه 25 ملیون تومان.
وجنگلها وابشارها ودریاچه ها وجزیره هایی رو رفتم ودیدم که مثل رویا ومثل بهشت بودن ..وسریال سفر به دور امریکا وزندگی در بهشت در این مورد خیلی کمک کرده وفرکانس سفرهای من با دیدن این سریالها ارسال شده وخیلی زود خودم رو در موقعیت طبیعی اون مکانهایی که شما نشونمون دادین دیدم وگفتم عه چه جالب چقدر شبیه اونجایی هست که استاد ومریم جان رفتن…
تبدیل شدن یه غالب کره توی یه یخچال کوچیک الان به وفور ونعمت وفراوانی میوه ونوشیدنی وغذاهای متنوع در حد ترکیدن یخچال ساید هست.
تبدیل شدن یک بدن چاق وبیمار به یک تناسب اندام فوقالعاده وبدنی پراز انرژی ونشاط وشادابی وطراوت ودر سن 43 سالگی مثل یک جوان 25 ساله شدم به برکت دوره ی باارزش قانون سلامتی..
تبدیل شدن روابط داغونم با همسرم وعزیزان به رابطه هایی عاشقانه وپراز احترام وارامش وبدون هیچ وابستگی وبا عشق بدون قیدوشرط با همه خصوصا با همسرم وبچه هام..
ارامش درونی وحس خوشبختی که از شروع مسیر تا به امروز بامن بوده وهست.به لطف آموزش ها واگاهیهای شما استاد عزیزم هر روز چشمم را در بهشت باز میکنم با احساس بهشتی وخوشبختی وسعادت زندگی را با ستاره ی قطبی شروع میکنم .
آسان هستم برای هر آسانی.
قدم های کوچک واما مستمر برداشتم.
همیشه با شما بودم هرچندکه کامنت ننوشتم.
به الهامات عمل کردم چون وصل بودم شنیدم واقدام کردم.
وخودمو لایق دریافت الهامات وایده ها باور کردم.
سپاسگزار بودم حتی برای تضادها چون باورم این بود که در دل این تضاد از طرف خداوند برای من نعمت وبرکت عظیمی فرستاده شده چون من همیشه در مسیر دریافت نعمت وبرکتم وباور داشتم که خداوند عاشق منه واین تضاد هم در دلش عشقی وخدمتی وجود داره …
با هر سختی آسانی هست.
ودر هر اتفاقی خیری هست.
بچهها بچهها بچهها مسیر رسیدن به خواسته ها خیلی خیلیییییییییییییی راحته من که فقط سوت زدمو تو مسیر سرسبز زندگی سر خودمو به هر چی خواستم رسیدم .
فقط با شکر گزاری برای هرچی که توی همی لحظه نعمته .
شکر گزاری برای چیزی که فکر میکنی مشکله برات ولی نیست این توهم ذهنمونه.
چون خداوند عشق مطلقه .خیر مطلقه فقط با این جهان دوقطبی با این تضادها خواسته هامون روشنتر میشه وانگیزه هامون قویتر میشه و پیشرفت میکنیم به مراحل بالاتر ودرجا نمیزنیم ورشد میکنیم .
همه ی ما از خداییم تجلی خدا روی زمین هستیم .
خداوند از طریق ما داره تجربه میکنه وبه گسترش وپیشرفت جهان کمک میکنه.
پس بیایید روی خودمون کار کنیم .
کاری به بیرون از خودمون نداشته باشیم .
با هر مساله ای راه حل اون مساله هم هست .
فقط هدایت میشیم اگر با باورمناسب در احساس بهتر قرار بگیریم وبه این روند ادامه بدیم به راه حل های مناسب هدایت میشیم.
استادان عزیزم عاشقتونم.
وسپاسگزار شما هستم .
سلام مریم عزیزم
منم مشتاقانه دیدگاههای شما رو میخونم ودنبال میکنم.
براتون خیلی خوشحالم.
خداروشکر میکنم که توی این مسیر ثابت قدم بودم.
ومتعهدانه ادامه دادم تا هم خودم نتیجه گرفتم وهم چراغ ایمان به مسیر و دردل دوستان گلی مثل شما روشن میکنم.
مسیر همینه فقط باید ادامه داد .
از شما سپاسگزارم برای لطف بی نهایت شما.
مریم عزیزم من هم روی ماه شمارو میبوسم.