live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • قدرت شگفت انگیز تضادها؛
  • “تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
  • چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
  • شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
  • هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق؛

منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:

دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
    108MB
    14 دقیقه
  • فایل صوتی live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

344 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعيده رضايى» در این صفحه: 2
  1. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2020 روز

    به نام خدای بخشنده بخشایشگر

    پروژه خانه تکانی ذهن/ گام به گام

    گام هفتم

    خدای هدایتگرم سلام. خودت نور ذهن و قوت قلبم باش

    استاد عباسمنش عزیزم، استاد مریم جانم سلام. عاشقتونم و مثل همیشه رهرو سبک شما و ارادتمند همیشگیتون

    دوستان محبوبم سلام و احترام.

    امروز می خوام با یادآوری زمانهایی که به هدایتهام عمل کردم و نتایج شگفت انگیز دیدم به ذهنم منطق بدم برای باورپذیری تحقق خواسته هام.

    اول اینو بگم که نمی دونم چرا دیشب افکار آزاردهنده بهم هجوم آوردن و احساسات منفیمو به مرز انفجار رسوندن، مثل یک طوفان ناگهانی که بصورت اشکهای بی وقفه از چشمام جاری شد.

    اما تنها پناهگاهی که داشتم آغوش گرم پروردگارم بود.

    دفتر نویسیمو با این جمله شروع کردم: الهی و ربی من لی غیرک؟

    بعد به روش استاد شروع کردم به یاد آوردم نعمتهام رو.

    اعتراف می کنم به طرز عجیبی انقدر حالم بد بود که خیلی اولش برام مشکل بود که حالمو خوب کنم و از نعمتهام سپاسگزاری کنم.

    اصلا بدجور هورمونهام آب روغن قاطی کرده بودن.

    پس به خودم فرصت دادم و ابتدا از حمد و ستایش پروردگار شروع کردم.

    دقیقا صحبتهای استاد بود که تو ذهنم تکرار میشد، هرچند هنوز فایل امروز روی سایت نیومده بود ولی من از قبل این قوانین توی ذهنم جای گرفته بود. اینکه:

    خوشبختی و احساس آرامش باید از درون بجوشه و وابسته به هیچ عامل بیرونی نباشه

    هیچکسی مسئول آروم کردن من نیست و من باید بتونم قائم به ذات خودم باشم و فقط از رب قدرتمندم بخوام که کمکم کنه در همه حال آرام و شکرگزار باشم

    پس شروع کردم به نوشتن صفات نیک خداوند. ستار العیوب، کاشف الکروب، رفیق من لا رفیق له، شفیق من لا شفیق له، مسبب الأسباب، رافع الدرجات، راحم العبرات و و و ….

    بعد که کمی احساس منفیم کمتر شد و اشکهام از غم و ترس تبدیل به اشک عجز و ناتوانی در مقابل خالق توانگرم شد، شروع کردم به یادآوری نعمتها و داشته هام.

    نوشتم و نوشتم و اشک ریختم و قلبم بیشتر و بیشتر شستشو شد. روحم آروم آروم جلا پیدا کرد.

    با نهایت عجز و احساس بندگی در مقابل خدای بلندمرتبه بینا و شنوا، تو مرحله بعد شروع کردم به درخواست کردن. تضاد پیش روم رو برعکس کردم و ویژگیهای خواسته ام رو با جزییات مورد علاقه ام نوشتم.

    به نوشتن ادامه دادم تا بالاخره اشکهام تموم شد. حالم خوب شد. دوباره خط فکریم صاف شد (نسبت به حالت خط خطی قبلش). سپاسگزار شدم. سبک شدم.

    اونجا بود که بقول استاد تونستم تضادم رو وسیله ای بکنم برای شفاف شدن خواسته ام. همونجایی که توی فایل امروز موتورهای بسیار زیبا و متعددشون رو نشون می دادن و می گفتن من یک موتور 100 درب و داغون داشتم و آرزوم بود موتور خوب داشته باشم، حالا که دارمشون گذاشتم جلوی چشمم که همیشه نعمت داشتنشون برام تازگی داشته باشه.

    منم دوباره نعمتهای زندگیم رو با خودم تکرار کردم تا برام تکراری و بدیهی نشن. که سپاسگزارتر بشم و احساسم رو به سمت بهتر شدن جهت دهی کنم.

    چقدر این فرمولی که از استاد یاد گرفتم موثر و قدرتمنده.

    یعنی منطق دادن به ذهن چموش برای مهار کردنش از طریق یادآوری نعمتهایی که قبلا نبود و بعد خلق شد.

    من به لطف الله مهربان صاحب زندگی مشترکی شدم که درصد بسیار بالایی از آرامش و فراوانی و احترام و عشق توش جاریه.

    ثروتهای مادی و معنوی این زندگی مشترک بیشتر شده و داره ماه به ماه و سال به سال بیشتر هم میشه.

    یادمه زمانی که دلم واقعا می خواست ازدواج سالم و موفقی داشته باشم اما هنوز تو مدارش قرار نگرفته بودم و چقدر اذیت بودم. چه سالهای سختی به من گذشت. چون با قانون آشنا نبودم و بلد نبودم از موقعیتم لذت ببرم.

    کمتر از یک سال شد که شروع کردم به تغییر و همین تغییر یک همسر بسیار خوب رو به زندگیم دعوت کرد و من در دریایی از آرامش خاطر آروم و قرار گرفتم.

    من مادر شدم و این نعمت برام بیش از اونچه فکر می کردم خوشایند اومده.

    من تصمیم گرفتم تغییر کنم و شخصیتم رو بهتر کنم و این بهبود شخصیت برام برکات بسیار بیشتری از جنبه های متعددی به ارمغان آورده که فکرشم نمی کردم اون جنبه ها هم خودبخود رشد کنن.

    من از خدا دور بودم و نمی شناختمش، خدا برام یه غریبه بود که از دور منو نگاه میکنه و گهگاهی کارمو راه میندازه و گاهی هم ازم عصبانی میشه ولی به لطف این تغییرات خدا رو به طرز متفاوتی در دلم دعوت کردم که همیشه همراهمه، عاشق منه و قبل از درخواست کردن به فکر اجابت منه.

    خدایی که ترسناک نیست و اگر رو به سوی مهر و نورش کنم فقط مهر و نور دریافت می کنم.

    و این منم که اگر بهش پشت کنم در سایه خفت بار بی کسی و بی نعمتی زجر می کشم.

    به یاد آوردم زمانهایی که قدمی حتی کوچیک برداشتم و خدا درها و دروازه ها برام باز کرد.

    همین الانم که دارم بازنویسی می کنم هنوزم داره موارد فراموش شده ای یادم میاد و به لیست ذهنیم اضافه میشه. الهی شکر!

    بله همش خداست. اول و آخر خداست. فقط منم و خدای من. نه هیچ ذره ای از جهان خارج از من.

    من حتی برای جرأت قدم برداشتن هم محتاج خودشم. وقتی قدمهام سست میشه فقط ملجأ و منبع قدرتم خود خودشه.

    اونه که به اعضای بدنم، به ذهنم انرژی و قوت میده که کوچکترین حرکتی بکنم.

    دیشب هم نوشتم: قوّ علی خدمتک جوارحی

    خدایا من از تو نور و انرژی حرکت به سوی خودت می خوام همونطور که ده ها و صدها جای دیگه تو زندگیم خودت حرکتم دادی.

    من هیچ بودم و تو همه.

    الانم اقرار می کنم که من به هر خیری که از جانب تو به من برسه فقیرم

    مسیر حرکت به سوی خودت رو برام هموار کن.

    خودت قوت قلب و نور افکارم باش.

    منو از هرکس و هرچیزی غیر از خودت بی نیاز کن

    همونطور که اون جاهایی که فقط من می دونم و خودت، بارها و بارها دستمو گرفتی و کمکم کردی توحید و ایمان عملیم رو نشون بدم.

    این بار هم منو در مسیر اقدامات موثر توحیدی قرار بده.

    مثل بندگان صالحت که در موردشون گفتی: فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  2. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2020 روز

    سلام به خودت و لبخند زیبات زهرا جانم

    چه سورپرایز جالب بود رسیدن کامنتت در این موقع شب. هیچوقت ندیده بودم توی این ساعت کامنتها منتشر بشه و من پاسخ دریافت کنم.

    الهی شکر چه نعمت زیبایی روزیم کردی.

    اول خدا رو شکر کنم بابت بارون بسیار بسیار زیبا و پربرکتی که از دیشب دلم رو با خودش برده.

    هزار بار شکر کردم، اینم یه بار دیگه.

    چه هوایی شده، چه بهشتی شده خدایا بی اندازه شکرت.

    زهرا جان اون آیه آخر یه نوایی به قلبم داد که اشکهام بلافاصله سرازیر شد. اون قسمت آخرش لهم مغفره و رزق کریم

    میگه تو حرکت کن من روزی باارزش و کریم بهت میدم.

    نگفته چه نوع روزی، این نعمت و روزی هرررر چیزی میتونه باشه ولی متاسفانه ماها ذهنمون فقط میره دنبال پول و مادیات.

    در صورتیکه رزق خیلی معنای گسترده تر و عمیقتری داره.

    من ازش خواستم و اونم اینجوری جوابمو داد. شرمنده ام کرد مثل همیشه.

    امشب خیلی حال خوشی دارم. ستاره قطبیم تقریبا 90 درصدش تیک خورده و شبم همچنان ادامه داره و به لطف خدا میتونم اون مقدار باقیمونده رو هم انجام بدم و تیک بزنم.

    اینه معجزه ستاره قطبی و توکل.

    روزی حتی میتونه زمانیکه فکرشو نمی کنی، خارج از روال و روتین همیشگی به دستت برسه، مثل این کامنت محبت آمیز شما.

    متشکرم بالت قوت قلبی که بهم دادی واسه کارم.

    اونم به لطف خدا آروم ولی پیوسته در جریانه.

    من هستم. آهسته و پیوسته. به امید سرعت بیشتر و پیوستگی منسجمتر.

    الهی شکر….

    متشکرم متشکرم متشکرم دوست خوبم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: