سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- قدرت شگفت انگیز تضادها؛
- “تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
- چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
- شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
- هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها108MB14 دقیقه
- فایل صوتی live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها13MB14 دقیقه
سلام استاد محترم و دوستان همراه
الهی هدایتم را سپاس، نشانه ها را سپاس، فراوانی را سپاس
ما و خدا یکی هستیم، خدا در قلب ماست، ما رها نشدیم، ما باید به خدا وصل بشیم تا همه چیز رو دریافت کنیم، اگر برای مسائل مون راهی نمیبینیم یعنی بین ما و خدا فاصله افتاده و باید برگردیم به اصلمون.
ثروت نتیجه طبیعی باوهای ماست. اگر باورها درست باشه باید ثروت در زندگی ما جاری باشه. یاد گرفتن قانون خداوند، عمل به ایده ها نتایج رو بوجود میاره.
تضادها، خواسته ها رو بوجود میاره، اگه کسی چیزی داره که ما هم دوست داریم داشته باشیم، به جای فحش دادن و ناراحت شدن و حسرت خوردن و حسادت کردن، تحسین کنیم، بگیم خوبه اون فرد بهش رسیده، پس منم میتونم داشته باشم. بگیم خدا رو شکر یه خواسته دیگه شکل گرفت.
برای داشتن هر چیزی، هیچ محدودیتی وجود نداره، محدودیت ها تنها در ذهن ماست. باید به خودمون بگیم من با این باورها اینا رو دارم. باورهام رو تغییر میدم تا بقیه چیزها رو داشته باشم.
وقتی باورها رو درست کنیم، ایده ها میاد، اون ایده که با انجامش یه کم شرایط بهتر میشه رو انجام بدیم، اگه ایده ها با شرایط کنونی ما خیلی فاصله داره، اون رو رها کنیم.
رویاها رو فراموش نکنیم، قرار نیست تا ابد در این شرایط بمونیم. رویاها محقق میشن.
” یک تجربه شخصی در مورد رویاها و عمل به ایده ها ”
اینستاگرام پیج های کوهنوردی و طبیعتگردی رو دنبال میکردم، عکس ها رو میدیدم، دلم ضعف میکرد برای دیدن طبیعت و آبشار و کوه و ….
به خدا گفتم: میخوام زیبایی های جهانت رو ببینم، میخوام ببینم و تحسین کنم و ایمانم قویتر بشه.
یه ایده اومد که خب از جایی که هستی شروع کن، گفتم تهرانم، چرا از تهرانگردی شروع نکنم؟ و اولین برنامه تهرانگردی، “موزه زمان” رو تنهایی رفتم. حسش خیلی خیلی عالی بود، از اینکه امکانپذیره، از اینکه میتونی، از اینکه میشه. و کم کم با دوستانی آشنا شدم، الان هم کوه میرم هم طبیعت و مطمئن هستم که این مسیر هر بار بهتر و قشنگ تر و زیباتر میشه.
سپاس بابت آگاهی های دوره