سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- قدرت شگفت انگیز تضادها؛
- “تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
- چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
- شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
- هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها108MB14 دقیقه
- فایل صوتی live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها13MB14 دقیقه
به نام الله یکتا،
درود به استاد عباسمنش، خانم شایسته عزیزم و دوستان گلم در پروژهی خانه تکانی ذهن،
خداروشکر به خاطر این همه آرامش، یک محلهی آرام و دنج، با همسایههای عالی، خداروشکر از اینهمه فراوانی و برکت ، خداروشکر از اینهمه پاسخی که خداوند به خواستههامون میده، خداروشکر از این عشقی که در کلامتون هست و اشتیاقی که در زندگیتون دارین،
چقدر زیباست،
چقدر من کشور آمریکا رو دوست دارم،
استاد از سالهای قبلم اگه بخوام بگم اینجوری بود که اصلا فکر مهاجرت هم به ذهنم خطور نمیکرد اصلا تو یه شرایط دیگه بودم با یه افکار دیگه مهاجرت برام حتی یک ارزوی دور و دراز هم به شمار نمیومد درواقع اصلا آرزویی به اسم مهاجرت وجود نداشت برام، دیگه خیلی رویایی میخواستم فکرکنم بهش تو ذهنم این بود که چی میشه مثلا برم یه شهر دیگه مستقل از خانواده زندگی کنم اونم نه یه شهر دور مثلا همون مرکز استان خودمون.
ولی به مرور که بزرگترمیشدم و دغدغههام و افکارم تغییر میکرد کم کم که باورهام یه کوچولو بهترمیشد و میفهمیدم که اره میتونم یه کارایی تو زندگیم بکنم گفتم چرا که نه، منم میتونم دراینده مهاجرت کنم،
ولی درمورد کشور امریکا خیلی مقاومت ذهنی داشتم اون هم بخاطر همون تصویرسازیهای رسانهای و قوانین راجع به اسلحه و مسأله شوتینگ بود که درواقع همه و همه رو از رسانه دیده بودیم فقط،
ولی از وقتی با شما آشنا شدم و تفکرم تا حدودی تغییر کرد و امروز که عاشق شما و عاشق مریمجان و لایف استایلتون و باورهاتون و صحبتهاتون و زندگیتون هستم عاشق اینم که یه روز مهاجرت کنم به امریکا و توی این کشور ازاد و پرانرژی زندگی کنم.
ولی همونجور که از خودتون یادگرفتم همونجور که از قانون یادگرفتم نمیخوام اتفاقی رو به زور و با رنج و ناراحتی رقم بزنم، من این آرزو توی دلم هست و مطمئنم یه روز که آمادگیش رو داشته باشم خداوند من رو به راه درستش هدایت میکنه،
ولی تا به امروز با اینکه قبلا یکی دوبار هم تلاش کوچکی براش کردم ولی احساس من و قلب من بهم میگه که الان وقتش نیست، هنوز اینجا توی ایران کارایی برای انجام دادن داری و درسهایی برای گرفتن داری،
و دیگه اینجور نیستم که دست و پا بزنم،
امروز که جدا از خانواده و مستقل دارم در شهر مرکز استانمون زندگی میکنم از کشورم راضی هستم و خداروبرای زیباییهای کشورم و شهرم و اتاق کوچک30متری که دارم شاکرم، با وجود یک سری مسائلی که گاه و بیگاه هست و پیش میاد و گاهاً به گوش من هم میرسه ولی تمام سعیم رو میکنم که تفکرم رو کنترل کنم و با سپاسگزاری و عمل به الهاماتم قدمهامو بردارم و حالم رو خوب نگهدارم ، چون الان دیگه من عمیقا باوردارم که اگر درون من تغییر نکنه، فرقی نمیکنه کجا باشم بازهم مشکلات و ناراحتیها دنبالم میاد، ولی اگه درون من تغییر کنه هم فرقی نمیکنه کجا باشم بازهم طعم خوشبختی و شادی رو میتونم بچشم.
و به موقعش زمانی که قلبم بهم بگه که الان دیگه آمادهی رفتنی قطعاً به اذن الله این کارو خواهم کرد.
براتون شادی و ثروت و آگاهیهای بینهایتی رو به وسعت قلب زیباتون آرزومندم.