live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • قدرت شگفت انگیز تضادها؛
  • “تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
  • چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
  • شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
  • هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق؛

منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:

دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
    108MB
    14 دقیقه
  • فایل صوتی live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

344 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه(نرگس) علی پور» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربانم.

    سلام و درود به بهشت تکاملی “گام به گامم.

    بهشتی که معنای زندگی کردن را به من آموخت..

    سپاسگزار این خداوندم که هر لحظه مرا هدایت میکند برای عملی بهتر” از قوانین بدون تغییرش…

    این فایل…درک من از عمل به قوانین الهی هست..

    درک من از عمل برای کارکردن روی باورام…(همون ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است)این شده جزو یکی بزرگترین باورام..که پرهیز کنم از کارهای پوچ و بی ارزش…و ایمانی که براش قدم بردارم طبق الهاماتم!…

    و….

    درک من برای عمل برای ساخت باورهای توحیدی و ماندن در مسیر درست..بصورت تکاملی و پله پله بسمت رشد و گسترش جهان خودمان …

    به لطف خدا..روز گذشته و آمادگی من برای قدم بعدی….ایده ایی امد که فلان کار رو برای بیزنسم استارت بزنم..

    روز گذشته تا امروز ..که دارم این پیام رو مینویسم..من داشتم تکاملی قدمهای یادگیریمو در راستای ایده الهامی از طرف خداوند انجام میدادم..

    واقعا وقتیکه خودتو ارزشمند میدونی و خودتو باور داری که میتونی از پس تمام کارات بر بیای..

    و میتونی ارزشی که از طرف خداوند بهم الهام شده..رو بتونم وارد پلنی خوب قرار بدی….

    چقدر توانمند میشی..

    چقدر اون قدرت الهی گونتو بیشتر حس میکنی

    چقدر حالت خوب میشه..

    چقدر رابطه ات با خداوند قوی تر و مستحکم تر میشه…

    چقدر ضعیف بودنتو و نقصهای نجوای درونیتو بیشتر حس کنی…

    چقدر همجوره درکت و ایمانت و توکلت بزرگتر میشه..

    و چه درهایی با این عملکردها و حرف مفت نزدنها….برویت قد میکشه..مثل همون درخت پاکی هست که خداوند توی ایات قرآن بیان کردن…

    همین الان که داشتم تو حوزه بیزنسیم آموزش میدیدم یجاهایی عملکردم حس کردن دارم ضعیف میشه…رهاش:کردم…گفتم عجله نکن که فکر کنی همین الان باید بهترینهای خودتو انجام بدی..

    پس با ارامش تکاملی کارتو پیش ببر..تو اولین بارته تو طول عمرت میخای این کار رو انجام بدی..

    پس:سعی کن با احساس خوب…کم کم کارتو پیش ببری..

    دیدم دقیقا من گذشته ها بخاطر همین عجله ..که یه حس زود انجام شدن و رعایت نکردن تکامل هست…ضربهای خیلی شدیدی خوردم.یسری اتفاقات ناجور رو به زندگیم دعوت کردم…

    سعی کردم بشینم قانون رو دوباره برای خودم باز کنم.با خودم کلی صحبت کردم کلی:سپاسگزاری کردم..کلی از کارهایی که هیچ وقت فکرشو نمیکردم بتونم انجام بدمو،”اما به لطف خداوند رفتم تو دل ترسهام..رو انجام دادم…رو تونستم بیاداوری این مسیر تکاملی برای خودم بازگو کنم..

    به یه ارامش:و احساس خوب رسیدم..کلی با خداوند رازو نیاز کردم..کلی سپاسگزار کلی اشک ریختم…بخاطر تمام لطفی که طی این چند ماه بهم کرد…و خیلی به ادامه دادن تو این مسیر بهم کمک کرد…

    واقعا هیچ چیزی هیچکسی به اندازه خودمون بانی و باعث حال خوبمون نمیشه…

    فقط خودمون میتونیم بخودمون کمک کنیم..

    یادمه قبلنا..همیشه میومدم خاستهامو به اطرافیانم میگفتم.و یا به شخصی که خیلی نزدیکم بود همدل میشدم..ولی:همیشه شرایط زندگیمو با دیگران مقایسه میکرد.و اگه حالم بهتر نمیشد بدترم میشد..دیدم این شخص زمین تا اسمون با من متفاوته..

    دیدم هر چقدر احساس وابستگی بهشون دارم.احساسم بد میشه..اصلا رابطه خیلی خوبی رو نمیتونستم با همه کس ببندم.حتی اگه تو شرایطی نیاز میدونستم و باهاشون ارتباط داشتم.باعث سرشکستگی و بدبختیم میشدن..

    دیگه بخودم قول دادم.تعقییر کنم که لطف خدا نصیبم شد امروز در این سایت باشم…

    .استاد عزیزم نمیدونم به چه زبانی سپاسگزار شما و خداوند باشم…از اینکه شما خدا رو تو زندگیمون بولد کردین و بزرگ نما کردین..تا بتونیم خوشبخت و سعادتمند در این دنیا باشیم..

    واقعا واقعا واقعا‌…..اینو با تمام وجودم میگم…انسانی خوشبخته که خداوند رو بخودش:نزدیک ببینه.خداوند رو دوست همیشگیش:ببینه…

    میخام بگم!اگه بهترینها باشی..اگه ثروتمند ترین فرد جهان باشی.اگه بهترینها باشی..وقتی میمیری به خاک سپرده میشی تو رو یه جسد به اسم میبرن..

    و خیلی راحت تو رو تنها میزارن…

    شبی که خداوند در:شب منو هدایت کرد به قبرستان چیزی که یه زمانی برام یچیز غیر قابل بود.همیشه جزو کابوسهام بود..

    مسیری که وسط یه نخلستان تاریک رد میشه.و همیشه پشت این دیوار کاهگلی برام یه روح وجود داشت…واقعا گفتنش برام سخت بود چه برسه من اون قسمتو خودم تنهایی برم…

    در ادامه میگفتم …شبی که هدایت شدم …بهم گفت برو سر فلان خاک شخص بشین..اون شخص هم اسم خودم بود…

    واقعا یه لحظه یادم بخودم افتاد…گفتم منم یه روز مثل همین شخص میشم…

    اونروز که من بخاک سپرده شدم دیگه …چه چیزی بدردم میخوره…

    دیگه هر چیزی که دارم رو رها میکنم بسمت خداوند باز میگردم..من اون لحظه چه حرفی دارم بخداوند بگم..

    همون لحظه سپاسگزاری کردم.ناگفته نمونه ترس:تنهایی خیلی شدید بود…ولی گفتم باید بتونم بر ترسم غلبه کنم ..ولی خیلی حس ارامشم کنارم بود.که اون لطف ربم بود…

    اره بخداوند گفتم خدایا چقدر تمام این مرده ها با هر باوری که گذشته ها داشتن…ولی الان همشون تسلیم تو..اند…..

    گفتم خدایا ممنونم که فرصت زنده بودن رو بهم دادی.فرصت نفس کشیدن رو بهم دادی..فرصت ارامش بهم دادی.فرصت غلبه بر ترس رو بهم دادی…فرصت انجام دادن ایده الهامیم بهم دادی…

    خیلی ازت سپاسگزارم که امروز اینجا تو این موقعیتم…واقعا حس ترس از خداوند که یا آن میتونه تو رو بجای اصلیت باز گردونه زیاده…

    ولی همین ترس.منظور ترس از خداوند،”و عمل نکردن به قوانینش.. باعث میشه…که بیشتر قدر موقعیت زندگیتو و داشتهاتو بدونی…

    دیگه زندگی کردن و زنده ماندن برات یه حس متفاوتی داره..

    میخام در نهایت بگم! نتیجه این مسیر الهی و کارکردن روی باورها فقط با ایمان و توکل میشه پیش برد…ایمان بخداوند..که استاد گفتن ..ایه سَخر…اره دقیقا هدایت خدا تو ایه زیبای حرج هم بهم یاداور شد..این آیه زیبا…که من و خداوند یکی هستیم همه چیز رو میتونیم به تسخیر خودمون در بیارییم..

    همین ارزشی که من خلق کردم…که از صفر تا صدش لطف خداوند نسبت به من بوده….است….رو….

    انشالله که بتونم قدم به قدم این مسیر رو ادامه بدم.و بتونم طبق الهامات کارمو پیش ببرم..

    و بتونم جهانمو قبل از مُردنم با حس خوب تجربه کنم….

    حس خوبی، که خدای خودتو بشناسی.و بهش عمل کنی و تکاملی ادامه بدی.تا همیشه پایدار بمانی….

    خدایا چنانکن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: