سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- قدرت شگفت انگیز تضادها؛
- “تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
- چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
- شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
- هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها108MB14 دقیقه
- فایل صوتی live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها13MB14 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
پروژه خانه تکانی ذهن، گام هفتم؛ باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
سلام میکنم خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
من وقتی دارم به روند زندگی خودم و روند کاریم فکر میکنم؛ می بینم یه سری تضاد بوده که من خواستار نقطه مقابل اون تضاد بودم و اون خواسته ها شکل گرفته
تو حوزه کاریم؛ تو هر پروژه ایی من برام یه سری تضاد به وجود میومد که میگفتم خدایا یعنی میشه من پروژه ایی بگیرم( شرایط نقطه مقابل تضاد باشه)
البته قبلا غر میزدم میگفتم چرا باید اینجوری بشه، من چرا باید برام این اتفاقات رقم بخوره؛ مشکل شدید داشتم با تضاد
وقتی که تازه وارد سایت شدم هم باز غر میزدم؛ وقتی تضادی برام به وجود میومد شاکی میشدم؛ من این همه دارم رو خودم کار میکنم پس این مشکل چرا برای من به وجود اومده؟ نکنه مسیرم اشتباه باشه؛ تا اینکه به لطف ممارست خودم، آگاهی هایی که استاد عباسمنش بهم داده خصوصا تو دوره شیوه حل مسائل؛ دید من نسبت به مسائل و مشکلات تغییر کرده، دیگه حال منو بد نمیکنه، دیگه غر نمیزنم، دیگه شاکی نمیشم خدایا چرا برای من این مسئله و مشکل پیش اومد؛ تضاد که به وجود میاد؛ میشینم خواسته هام رو برای خدا مینویسم
یه مثال بزنم از شرایط الانم؛ تو پروژه قبلیم من بر سر مسائل مالی چالش داشتم و این خواسته در من شکل گرفت که من کل هزینه پروژه و اجرت خودمو جلو میگیرم استارت میزنم؛ که یکی از همکارام که دوستم بود مسخرم میکرد؛ میگفت مگه میشه طرف بیاد کل پولو بهت یه جا بده؟ اصن امکان نداره؛ اگه اینجوری باشه تو قوائد و قوانین رو تغییر میدی، سنت شکنی میکنی
گفتم من فقط این پروژه ها باشه کار میکنم؛ گفت با این طرز فکرت باید خونه بیکار باشی، گفتم من حاظرم بیکار باشم ولی فقط با این شرایط کار میکنم
که الان 2 تا پروژه دارم که هر 2 تا طبق اصولی که خودم میخواستم باهاشون قرارداد نوشتم
و این 2 تا پروژه بهترین پروژه ایی بود که من تا الان گرفتم؛ اصن وقتی کل پول رو میگیری؛ جنس کار فرق داره، دیگه هیچ دغدغه مالی نداری و تموم هوش و حواست صد درصد فقط رو کاره: تازه کار واقعا برام لذت بخشه
تموم نعمت هایی که تو زندگی منه؛ حاصل تضاد هایی بوده که خواسته هایی در من شکل گرفت و چقدر خوشحالم که نگاهم نسبت به مسائل و چالش های زندگیم تغییر کرده
استاد من وقتی سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت رو دیدم؛ سبک زندگی شمارو که دیدم، استاندارد های بالاتون رو که دیدم، زندگی سرشار از عشق و محبت شمارو که دیدم، آزادی زمانی و مکانی و مالیتون رو که دیدم، دیدم دارین از تک تک لحظات زندگیتون لذت میبرین؛ اینکه شغل وعشقتون یکی هست؛ منم کلی شمارو تحسین کردم و این خواسته ها تو وجود منم شکل گرفت و گفتم اگه استاد تونسته پس منم میتونم؛ البته که الان خیلی دارم رو خودم کار میکنم که بیشترو بیشتر تمرکز بذارم رو نعمت هایی که الان دارم، خواسته هامو بسپرم به خدا؛ زندگیمو بکنم، از زندگیم و حال خوبم لذت ببرم، خواسته های بعدی ام مثل نعمت هایی که الان تو زندگیمه و روزی خواسته بوده؛ خواسته های الانم میشه نعمت زندگیم دیگه
مثل خونه، ماشین، شغل، نعمت، ثروت، آرامش، تناسب اندام، رابطه فوق العاده: الان اینارو دارم، قبلا اینا خواسته من بوده؛ اگه به اینا رسیدم ؛ اگر این خدا منو به اینا رسونده، پس قطعا به بقیه خواسته هام هم میرسونه؛ فرقش اینه الان من ایمانم قوی تر شده و با ایمان بیشتری قدم بر میدارم و به طبع راحت تر و زودتر از قبل خواسته هام تیک میخوره
یه نکته طلایی باحال اینجا من گرفتم و میخام برای خودم یه تمرین درست کنم و اونم اینه نعمت هایی که تو زندگی دیگران وجود داره که خواسته منه بیام تو دفترم بنویسم و تحسینشون کنم
مثل همیشه این قسمت هم عالی بود و میشود ساعت ها و ساعت ها در خصوص این آگاهی ها حرف زد
خدایا شکرت