live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • قدرت شگفت انگیز تضادها؛
  • “تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
  • چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
  • شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
  • هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق؛

منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:

دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
    108MB
    14 دقیقه
  • فایل صوتی live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

344 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناهید رحیمی تبار» در این صفحه: 2
  1. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1158 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عزیز و گرانقدرم و مریم جان عزیز تمامی دوستان گرامی.

    «باورهایی برای امکان‌پذیری آرزوها».

    اغلب ما آرزوها و خواسته‌هایی داریم که به زمینه‌های مختلف مرتبط میشه یعنی هم دوست داریم تو زمینه ی مالی به ثروت فراوان برسیم. هم دوست داریم همیشه سلامت باشیم و هم دوست داریم روابط خوب عاطفی و روابط خوبی با دیگران داشته باشیم.

    وقتی دقت بکنیم می‌بینیم که تو همه ی زمینه‌ها ما دنبال شادی و آرامش هستیم یعنی دوست داریم داشته‌هایی، داشته باشیم که باهاشون به آرامش و شادی برسیم. در اصل دنبال لذت بردن از هر چیزی هستیم .

    فکر می‌کنیم تا زمانی که به خواسته‌هامون نرسیدیم نمی‌تونیم شاد باشیم و اون آرامشی که می‌خواهیم داشته باشیم که این یک باور کاملا غلطی هستش که توی ذهن ما گنجونده شده. چیزی که خودم تا به امروز درکش نکرده بودم و دقیقاً مثل اکثریت فکر می‌کردم که باید ثروت زیاد وجود داشته باشه تا من شاد باشم. این نشون میداد که من در آینده سیر می‌کنم و از گذشته ی خودم فرار می‌کنم . در حالیکه لحظات حالم رو از دست میدم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم می‌شود تو هر شرایط و موقعیتی بتونی ذهنتو کنترل کنی و کاری کنی که با هر آنچه که داری شاد باشی و از زندگیت لذت ببری.

    من اینو تجربه کردم که به خواستم رسیدم ولی به قدری ذهن مشوشی داشتم که نتونستم از داشتنش لذت ببرم . بنابراین به مرور زمان یاد گرفتم هر جایی که هستم با توجه به اون موقعیت و شرایطم باید کاری کنم که احساساتم کنترل و اینکه اجازه ندم گفتگوهای ذهنی و نجواها بهم حمله ور بشن . اینکه باورهایی تو وجودت بسازی که هیچوقت به هیچ دلیل و با وجود هیچ اتفاقی تو رو به شک و تردید نندازه . یعنی انقدر ایمانت مستحکم باشه که با قدرت بگی من مطمئنم به خواسته هام میرسم و بعد اون خواستتو رها کنی و بچسبی به لحظاتی که هم اکنون داریم می‌گذرونیم. این یعنی آرامش و وقتی که آرامش داشته باشی ‌میتونی برای خودت برنامه‌هایی بچینی که بتونی شادتر از قبل زندگی کنی . کاملا حرف استادعزیز، درسته که گفتن خوشبختی به داشتن پول و ثروت نیست. خوشبختی یه حس درونی که می‌تونی با امید و توکل حسش کنی . نمی‌دونم چرا طبیعت آدما اینطوره که همیشه دنبال نداشته‌هاشون هستن؟!! اکثراً چیزایی رو که دارن نمی‌بینن و زوم میکنن رو ، اون چیزایی که ندارن .البته در گذشته که شدید ولی الان به نسبت گذشته خیلی بهتر عمل می‌کنم و کمتر تمرکزمو میبرم سمت نداشته هام.

    کسی که نتونه خودشو تغییر بده و طبق عادتها و باورهای قبلیش پیش بره حتی اگه به ثروت برسه باز احساس خوبی نخواهد داشت.

    انگار طوری بزرگ شدیم که همیشه دنبال بهانه‌ای هستیم برای فرار از خوشبختی ! برای فرار از آرامش ! کسی مقصر نیست جز خودمون. اینکه افکار و باورهای اشتباهی تو ذهنمون جا دادیم.

    اینکه مثل عموم فکر می‌کنیم و مثل عموم رفتار می‌کنیم پس نتایجی هم مثل عموم دریافت میکنیم . همیشه فکر می‌کردیم هر کاریو که اکثریت انجام بدن، درسته. هیچ وقت به الگوها و اندک آدمهایی که زندگی‌های موفقی داشتن توجه و دقتی نکردیم. احساس کردیم چون این افراد کم هستن، شانس شبیه اونا شدن برامون کمه . اینکه استاد همیشه تاکید دارن اگه یه نفر کاری کرده پس ما هم می‌تونیم یکی از مقاومتهایی بود که خودم داشتم .

    اکثرمون توجیهاتی میاریم که به این دلیل و اون دلیل اون فرد تونسته ،ولی ما نمی‌تونیم . یعنی هنوز انقدر رشد نکردیم و باورپذیریمون انقد کوچیکه که خودمونو دور از رسیدن به خواسته‌هامون میدونیم . که همه ی اینا به عدم اعتماد به نفس و عزت نفسمون برمیگرده .اینکه در خودم حس لیاقت ببینم ولی با افکار و باورهایی که تو ذهنم هست مقاومت نشون بدم یعنی هیچوقت به اون چیزی که دلم میخواد نمیر‌سم.

    آرزو و خواسته‌های خیلی بزرگ که با توجه به شرایط و موقعیتمون دور از دسترس هستن هم می‌تونه باعث نرسیدنمون به خواسته‌هامون بشه . چون این نشون میده سطح توقعم از جهان خیلی بالاست در حالی که خودم هنوز دوره ی تکامل رو طی نکردم . وقتی من از پله ی اول بخام پامو بذارم به پله ی آخر ، طبیعتاً کاری نشدنیه و این توقع و انتظار بیجایی هستش که از جهان داریم . خیلیا اینجا جا میزنن و فکر می‌کنن به خواسته‌هاشون نمیرسن به همین جهت به افکار و باورهای غلطشون ادامه میدن .

    و در آخر فکر می‌کنن این رسیدن‌ها تو قصه‌هاست.

    مقایسه کردن آدمها به جای الگوبرداری و دیدن نتایج افراد با مقایسه ی جایگاه کنونی هم ، از عواملی هستن که افراد رو تو مسیر دلسرد می‌کنه.

    هرچقدر ایمانمون مستحکم‌تر باشه و زندگی و قوانین جهان رو بهتر درک کنیم بیشتر متوجه میشیم که رسیدن به خواسته‌ها و آرزوها بهانه‌ای بیش نیست همه ی ما فقط نیاز داریم که یاد بگیریم در لحظه طوری زندگی کنیم که از داشته‌هامون لذت ببریم . همین حس خوب ، خودش ما رو به همه چیز میرسونه و نیازی نیست به خاطر رسیدن به خواسته ها انقد نگران باشیم و تلاش زیادی داشته باشیم.

    نمی‌خوام بگم من دست از سر خواسته‌هام برداشتم و دیگه بهشون فکر نمی‌کنم . نه هنوز دوست دارم به تمام خواسته‌هایی که تو ذهنم هست دست پیدا کنم اما با توجه به درکی که پیدا کردم دیگه ذهنمو زیاد درگیرشون نمی‌کنم و سعی می‌کنم فقط برای امروزم زندگی کنم. هر جایی که می‌تونم به خودم یادآوری میکنم که روز خوبی سپری کن . چ به تضادی بخورم چ نخورم سعی کنم کنترل ذهن داشته باشم و آرامشمو حفظ کنم و روز خوبی برای خودم بسازم.

    هیچ وقت نمیشه همیشه شاد بود و در همه حال با لذت زندگی کرد اما میشه احساسات منفی رو کنترل کرد و اجازه ی ورود به زندگیمون نداد. انشالله که سعیمون بر اینه !

    من به نوبه ی خودم هرچی فایل گوش میدم هر چقد دوره‌ها رو کار می‌کنم فقط و فقط به خاطر حفظ آرامش زندگیمه . قدیما لفظی خیلی می‌گفتیم خدایا راضیم به رضای تو ! الانم با توجه به شناختی که از خداوند پیدا کردیم مدام به خدا میگیم خدایا ما تسلیمیم .البته لحظاتی غمگین میشم اما سریع به خودم یاد آوری میکنم این غم و ناراحتی کاری از پیش نمیاره پس تمرکزتو ببر سمت چیزایی که حالتو بهتر کنن.

    سعی می‌کنم اتفاقات و شرایط زندگیمو بپذیرم و بیشتر سپاسگزار داشته‌هام باشم و تا جایی که می‌تونم شاد زندگی کنم. به نظرم بزرگترین آرزو و خواسته می‌تونه همین باشه که در همه حالی از آرامش قلبی برخوردار باشیم.

    لزومی نداره به خاطر خواسته‌هامون همیشه تو صف انتظار باشیم بهتره خارج از این صف خودمون آسه آسه قدمهای درست با باورهایی درست برداریم . ما تنها نیستیم خدایی هست که قبول و باورش داریم که حتماً تو مسیر هدایتمون می‌کنه.

    امیدوارم هرچی که بیشتر میگذره بیشتر این آگاهی ها رو درک کنم و عملکرد خیلی بهتری داشته باشم.

    از خدا میخام طوری زندگی کنم هر وقت لحظه ی مرگم رسید غبطه ی چیزیو نخورم و فک نکنم خیلی کار عقب افتاده دارم.

    حداقل تا حدودی از خودم احساس رضایت داشته باشم.

    استاد جونم مرسی .

    ممنون و سپاس از وجودتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1158 روز

    سلام به استاد عزیز و گرامی خودم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.

    همونطور که استاد عزیز فرمودن با هر بار گوش کردن دوره‌ها توی مدار بالاتری قرار میگیریم .

    دوره ی 12 قدم رو تو این چن سال اخیر بارها گوش کردم و هر بار درسهای تازه‌ای کسب کردم دقیقاً باید تو مدارش باشی تا صحبتها و مطالب استاد رو خوب درک کنی. امسال هم این دوره رو با خودم مرور کردم و به درکهای خیلی عمیق‌تر و بهتری از زندگی و قوانین جهان رسیدم .

    همگی ما وقتی استاد را به عنوان مناسب انتخاب کردیم طبق پیرو ایشون خواسته‌ها و آرزوهای زیادی داشتیم که دلمون میخواست اون‌ها رو بدست بیاریم سالهای اولی که دوره‌های استاد را کار می‌کردم فک میکردم خیلی خوب دارم کار می‌کنم و از اینکه به خواسته‌ای نمیرسم خیلی تعجب میکردم ولی از اونجایی که صحبتهای استاد عزیز رو نسبت به قوانین قبول داشتم و پذیرفته بودم که این مسیری هستش که باید ادامه بدم .

    با بالا رفتن مدارم متوجه شدم کنار تغییراتی که به ظاهر داشتم ترمزها و مقاومتهای زیادی نسبت به مسائل زندگی داشتم که حواسم از اونا پرت بود. وقتی متوجه شدم سعی کردم تمرکزم رو روی تغییرات مثبت این مقاومتها و ترمزها بزارم .

    هر چقد بیشتر پیش می‌رفتم بیشتر متوجه می‌شدم که لابه لای تغییرات مثبتم چ نقطه ضعفها و چ مقاومتهایی دارم. سعی کردم تک تکشونو بررسی کنم هنوزم که هنوزه رو این موضوع دارم کار می‌کنم چون مید‌ونم ضعفهای ما به بی‌نهایت طریق می‌تونن تو وجودمون دیده بشن.

    به میزانی که خودم برای تغییرشون تلاش می‌کنم و قدم بر میدارم ، اون‌ها کمرنگ تر میشن .

    هماهنگی بین ذهن و روح و صلح با خود از عوامل بسیار مهمی بودن که تو این زمینه منو به احساسات بهتری کشوندن. هر چقد با خودم صادق بودم و دست از تقلا زدن و جنگیدن برای رسیدن به خواسته‌هام برداشتم بیشتر بین ذهن و روحم هماهنگی ایجاد کردم. هر چقد بیشتر ارزشها و توانمندیهای خودمو متوجه شدم و بیشتر برای ایجاد حال خوب و داشتن آرامش به خودم احترام گذاشتم و سعی کردم به خودم عشق بورزم و پذیرشمو نسبت به موضوعات و مسائلی که باهاشون درگیر هستم بیشتر کنم ،بیشتر به صلح با خود رسیدم. حالا که نتایجهای خوبی تو زندگیم می‌بینم می‌فهمم که این خودم بودم که حس لیاقت رو از خودم دور کرده بودم و بنابراین با بر داشتن مقاومتها ، حس لیاقت را در خودم پرورش دادم تا به این نتایج خوب رسیدم. دیدن این نتایج و دیدن این نشونه‌ها به من امید زیادی میده که اولاً که تو مسیر و مدار درستی هستی و اینکه باید همچنان ادامه بدم تا به قول استاد به خواسته‌های بزرگم دست پیدا کنم. نگاهم به زندگی نگاهم به روابط با همسرم با فرزندام با دیگران خیلی متفاوت‌تر و بهتر از قبل شده.

    برخورد و واکنشهام نسبت به مشکلات و تضادهای زندگیم خیلی خیلی بهتر شده. یاد گرفتم تا جایی که می‌تونم ذهنم رو کنترل کنم تا عملکردهای بهتری داشته باشم.

    هر چقد شناختم نسبت به خداوند بیشتر میشه انگار زندگی برام راحت‌تر و آسون‌تر پیش میره . انگار دلم قرص‌تر میشه . اول اینکه بیشتر قدرت خداوند رو قبول دارم و بیشتر باور دارم که خداوند بهتر از خودم از خودم مراقبت می‌کنه، به شرط اینکه خیلی جاها از سر راهش کنار برم و دست و پای الکی نزنم .

    به جای دست و پا زدن صبوری کنم، سکوت کنم ،احساساتم رو کنترل کنم.

    تجربه کردم که فقط از این طریق می‌تونم به تک تک خواسته‌هام برسم همانطور که تو این مدت به خیلی هاشون رسیدم.

    دیگه از هیچکس و هیچ چیزی گله‌ای ندارم جایی دنبال مقصر نمیگردم به خاطر چیزی کسیو محکوم نمی‌کنم. چون می‌دونم هرچی بوده و نبوده خودم جذب کردم. این خودمم که با افکار باور هام همه چیو خلق می‌کنم. بنابراین در مقابل همه ی اتفاقات زندگیم باید فقط به خودم رجوع کنم. بخصوص به درونم که عامل و سرمنشأ همه ی اتفاقات زندگیم افکار و باورهای درونی و بنیادینمه که خیلی وقتا ازشون غافل بودم !

    از خدای بزرگ و مهربونم میخوام که همیشه و در همه حالی مراقب و مواظبم باشه تا مرتکب اشتباهات گذشته نشم و توی مسیر درستی و صداقت ،هدایت و یاریم ‌بکنه.

    باور و یقین دارم به میزان ایمانم نسبت به خداوند از جهان پاسخ مثبت دریافت میکنم.

    پس هر جایی که دیدم زندگی بر وفق مرادم نیست و یا اتفاقاتی باعث آزار و اذیتمه ، باید آگاهانه طبق قوانین جهان پیش برم تا نتیجه ی عکسشو بگیرم.

    ما در هر لحظه بدون در نظر گرفتن اشتباهات قبلیمون می‌تونیم با افکار و باورهای مثبت و داشتن احساس خوب خالق اتفاقات بهتری باشیم همه چیز دست خودمونه فقط باید صبوری کنیم .صبر ! صبر! اونم فقط با احساس خوب !

    استاد جونم مرسی ، مرسی ازت که هستی .

    الهی همیشه باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: