سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- قدرت شگفت انگیز تضادها؛
- “تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
- چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
- شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
- هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق؛
منابع مرتبط با آگاهی های این قسمت:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها108MB14 دقیقه
- فایل صوتی live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها13MB14 دقیقه
گام هفتم
باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
بنام خالق یکتا
سلام و درود بر پیامبر امروزمان استاد عباس منش و مریم بانوی کم نظیر و دوستان فوق العاده ی هم فرکانسی ام.
بازم اومدم با نتایج عالی️
استاد اینجا میگه تضادها انگیزه و انرژی میاره برای حرکت در مسیر خواسته ها. برای منم دقیقا همینطور شد.من بعد از سالها تلاش.هدفگزاری.مطالعه.
اراده ی قوی
در مسیری افتادم ک اون اتفاق برای دختر دو ساله ام افتاد
اون اتفاق جرقه ای بزرگی در زندگیم داشت
ک توو همون روزهای سخت هدایت شدم ب کتاب نامه ای برای خدا
تاثیر فوق العاده ای داشت برام و جواب خیلی از سوالام رو خدا توو اون کتاب بهم گفت
منم دریافت کردم
من از فاصله ی اون اتفاق برای دخترم تا آشنا شدنم با استاد عباس منش و سایت دو سال طول کشید.
ک طی این دوسال هر جمله.هر آیه.هر فیلم.هر کتاب.هر اتفاق و حادثه ای
قطعه های پازل بهم ریخته ی منو قشنگ و منظم کنار هم میچید
و چقد برام جذاب بود وقتی این شباهت رو داشتم با استادم ک میگفت یواش یواش همه چی کنار هم چیدمان میشده براش
چه حس آشنا و مانوسی بود وقتی استاد نوشته بود آخرین قطعه ی حل پازل زندگیش از فاصله ی کتاب پنیر تا فیلم راز بوده
اره استاد قشنگم منم تک تک جملاتی ک گفتین روتجربه کردم.(نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست.همینجاست.
همینجاست.همه خانه بگردید)
چون نسیم معطرش بهمون خورده مرتب در جستجوشیم ک پیداش کنیم. تمام هدف من زندگی توحیدی و ارامش بود ک از این مسیر دارم پیداش میکنم
استاد قشنگم منم دیگه هیچ ربطی ب لطیفه ی گذشته ندارم. درسته در گذشته ب ارزوم ک نویسنده شدن بود رسیدم.کتابهام چاپ شد.آموزش میدادم.فعال بودم.اما الان یه چیزی دارم ک بی نهایت ارزشمندتره.و اونم اینکه خدایی ک اینهمه دنبال شناختش بودم رو در قلبم دیدمش. اونم توسط استادعباس منش مهربانم
تلاش هام بی ثمر نموند استاد جان.
استاد نازنینم من خدا رو توسط شما دیدم.حسش کردم.لمسش کردم.و همین عشقی ک خدا در قلبم نهادینه کرده رو اول بخودش و بعد ب شما تقدیمش میکنم
دوستون دارم
همیشه در پناه خداوند سلامت باشین و سرحال
ب امید خدا بر میگردم با نتایج های عالی تر