سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
سلام به همگی
و بازم خدا رو شکر دری باز شد برای یک شخم زنی حسابی توی ذهنمون و بیرون کشیدن کلی باورهای خراب و جایگزین کردنشون با باورهای قدرتمند کننده.
حین صحبتهای استاد در مورد مسئولیت پذیری هی یه چیزایی تو ذهنم مرور میشد از زندگی خودم و کامنتها و صحبتهای دوستانی که تو این چند سال با هم تو این خانواده صمیمی بودیم.و دیدم همه ی ماها یا حداقل اکثریت ما این ویژگی مسئولیت پذیری تو وجودمون بوده که وارد این مسیر شدیم چون باید این مسئولیت رو تونسته باشی بپذیری که با خودم هست تا دنبالش باشی حالا درستش کنی یا بهترش کنی دیگه وگرنه که میشی مثل بقیه جامعه حالا در مورد خیلی هامون اینجوری بوده که خواستیم مسئولیت بقیه رو هم بپذیریم و هی نشتی فرکانسی پیدا کردیم در مورد من که بشدت اینجوری بوده و با آشنا شدن با قانون این باور داره خالصتر میشه ترمزها برداشته میشه نشتی فرکانسی داره بسته تر میشه که نه من مسئولم اما فقط و فقط در مورد زندگی خودم من کوچکترین قدرتی در خوشبختی یا بدبختی کسی ندارم و این تمرکز رو زندگی خودم با پذیرفتن این باور که ما کوچکترین دخل و تصرفی در زندگی هیچ کسی حتی فرزندمون نداریم و اون خودشه که داره زندگی خودش رو بواسطه افکار و باورهای خلق میکنه بیشتر میشه و جهان بیرون از ما هم بهمون نسبت که این تمرکز داره خالصتر میشه و مقاوتها داره کمتر میشه داره واکنشهای بهتری نشون میده دیگه به این شکل که اطرافیان ما هم یا دارند مثل ما میشند یا کلا حذف میشند چرخ زندگیمون روان تر میشه و…
اما همش از اون احساس مسئولیت پذیری شروع شد که رسید به اینجا که خالص شد درست شد مقاومتهاش برداشته شد.
و جالبه که هر چقدر داره جلوتر میره و من دارم بیشتر روی خودم کار میکنم قشنگ میفهمم میفهمم که چقدر داره این صحبتها که دولت فلانی بهمانی مسئول زندگی منه وظیفشه یا همون دیدگاه یه منجی هست که میاد زندگی ما ما رو از این رو به اون رو میکنه آزارم میده احساس میکنم وقت تلف کردنه با من با درون من کاملا بیگانه هست و من نمیفهممش فاصله داره و منو از خیلی از اون بدنه جامعه دورتر کرده و دیگه نمیبینمشون اصلا.
و چقدر این درک قانون که من مسئول زندگی خودم هستم و خودم هستم که دارم همه چیز رو خلق میکنم و خودم هستم که هرچقدرم تا حالا خرابش کردم میتونم ابادش کنم و تمام این تضادها حالا به شکل خانواده جایی که به دنیا اومدم و بزرگ شدم شرایط مالی که خانواده ام داشتند شرایط عاطفی تحقیر ها و توهین ها همه و همه باعث رشد من بودند یا حداقل میتونستند باشند اگر من میتونستم یه جور دیگه بهشون نگاه کنم باعث میشه که ما با خودمون و همه چیز در صلح قرار بگیریم و از زاویه فرصت به همه اونها نگاه کنیم و جهان خودمون رو زیباتر بسازیم.