سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین
اوا از همه خیلی خیلی تشکر میکنم برای این پروژه و فایلهای بی نظیر این پروژه
در مورد موضوعات این فایل
یه موضوع اینه که مسئولیت 100 زندگی خودمون رو بپذیریم و انتظار و توقع از دیگران نداشته باشیم
نمیدونم دقیقا از چه زمانی میدونستم این اصل درسته ولی تو مرحله آگاهی بود یعنی وقتی عمل خودم رو بررسی میکردم میدیدم انگار ذهنم طوری دیگه برنامه ریزی شده و عادت کرده
مخصوصا درباره جامعه و محل جغرافیایی و سیاست بیشتر از همه موارد مقاومت ذهنی داشتم و درنتیجه همیشه درحال پیگیری اخبار بودم و بخش خیلی زیادی از وقت و انرژیم رو هدر میدادم
وقتی تو مسیر درست باشیم و هرروز به ذهنمون باورهای درست بدیم کم کم رفتارمون عوض میشه
میخوام بگم که من متوجه شدم که باور درست رو پیدا کردم و بهش رسیدم اما ناخودآگاهم هنوز درست نشده بود و من میدیدم عملم متفاوته
اما با موندن تو مسیر درست به لطف خدای مهربان بهتر شد و بهبود پیدا کردم من می بینم که خیلی کمتر از قبل حوصله پیگیری اخبار رو دارم
شاید یه زمانی خودم رو به سختی وادار میکردم که اخبار نبینم حتی اهرم رنج و لذت می نوشتم و .. اما امروز اونا رو حواشی میدونم و حتی کسل کننده ست و دیگه مثل اون زمان ها پیگیر اینکه کی مسئول شده نیستم و پیگیری اخبار برام جذاب نیست. دیگه از رسانه ها مثل قبل حساب نمی برم
و درباره زندگی شخصی درسته که مقاومتهام کمتر بود و میدونستم خودم باید از خودم توقع داشته باشم و اینجوری بود که نسبتا بچه ی کم توقعی بودم اما خودم رو توانا نمی دیدم ازینکه بتونم شرایطم رو بهبود بدم و فقط از خواسته هام میگذشتم گاهی هم احساس قربانی بودن میکردم.
نمیتونستم فکر کنم که منم میتونم دستم تو جیب خودم باشه و از خودم و مهارتهام درآمد بسازم
و من یه روز متوجه شدم من رو پول توجیبی ماهانه ای که میگیرم حساب کردم و این باعث شده همیشه روی این مقدار حساب کنم و اصلا به این فکر نکنم که خودمم میتونم درآمد بسازم و خداروشکر اینو که پیدا کردم و دادن ورودی های مناسبتر و کار کردن رو این موضوع
خداروشکر تونستم خودمو بهبود بدم و درآمدهای کوچیکی بسازم و به امید خدا بتونم بیشترش کنم
درآمدی که خودم بسازم خیلی دل چسبه و اعتماد به نفسم رو بهتر میکنه و باورهای درستم رو تایید و تقویت میکنه
به اندازه ای که باور مسئولیت پذیری ام قوی تر بشه ایده های جدید و سازنده به ذهنم میرسه و خداوند راه ها رو باز میکنه
هرچه این رو بپذیریم که کل مسئولیت زندگیمون به عهده خودمونه باعث میشه کمتر بهانه بیاریم و توجیه کنیم و باعث میشه اون شرک -میتونه توقع از دیگران و حساب کردن رو عوامل خارجی باشه- رو از ذهنمون حذف کنیم و در نتیجه متفاوت فکر کنیم و راه کارهای سازنده و ایده های کارامد به ذهنمون برسه
خدایا شکرت
روز 74
امروز روز 74 از این سفر زیباست
اون فایل اینقدر من رو عمیقا به فکر فرو برد و اینقدر نکات ریز و یا ترمزهای مخفی بهم نشون داد که شاید مثل یک نقطه عطف برای من باشه.
من خیلی سعی می کنم که رو این باور کار کنم که من مسئول زندگی خودم هستم مسئول همه چیز چه خوب و چه بد. هرچی تو زندگیم هست. اما خوب بازم یه وقتایی ناخوداگاه از دیگران متوقع میشدم و همینطور دیگران از من. امروز میخوام متعهد بشم. تعهدی که همیشه ازش می ترسیدم چون می ترسیدم منافعم به خطر بیفته. اما این ذهن محدود من بود که بهم میگفت تو تنهایی نمی تونی. تو با وجود این جامعه و اطرافیان نمی تونی. اونا مقصرن یا اونا وظیفه دارن. یا حتی من این رفتار را به خودم داشتم که من مسئول دیگرانم. من باید به خاطر خانوادم فلان کار را کنم. چون می ترسیدم. اما امروز می خوام این باور محدود رو بشکونم و این بار اضافی و گاری سنگینی که به خودم بسته م و فکر میکنم باید مسئلویت دیگران را بپذیرم باید رها کنم. باید از خودم شخصیت مستقلی بسازم. و افرادی رو هم به زندگیم جذب کنم که مستقل هستند مثل استاد.
این بار که فایل را دیدم خیلی راحت تر می تونستم همه چیز را حس کنم. راه رفتن تو خونه ای به این زیبایی در چنین محله ای. حتی اون اسکانسی که به دیوار چسبونده بودین یک لحظه این تصویر را دیدم که یک اسکناس دلار نو و تمیز کف دستمه. یعنی واقعی حس کردم لمس کردم نمیدونم چطور بگم. وقتی داشتین تو پارکینگ می رفتید من واقعا نزدیک بودن به اون ماشین خوشگل را حس کردم حتی احساس کردم می تونم به شیشه هاش دست بزنم. و حتی خودم داشته باشم.
استاد اما تو دل همین ها یک نکته یا ترمز پیدا کردم. من احساس کردم همه این ها را همسرم برام تهیه کرده. البته این اصلا چیز بدی نیست اما من متوجه یک بی ایمانی شدم یک جوور باور سنتی. به خودم گفتم اینجوری میخوای کسب و کار خودت رو رشد بدی؟ به نظرت کسب و کار تو چی؟ می تونه برات همچین ماشین و خونه ای فراهم کنه یا بهتره بگم ایا همچین باورهای ثروتسازی نسبت به شغل موردعلاقه ت داری؟ الان میدونم که البته که از خداوند یک همسر و رابطه مستقل و عالی میخوام اما این دلیل نمیشه که رو توانایی ها و باورهای ثروتساز خودم کار نکنم. منم باید بتونم و باورهای زیبا و زیباتر بسازم. برای همین هست که میگم این فایل شبیه یک نقطه عطف و تحول بود برای من. از خداوند میخوام که هر لحظه هدایتگرمان باشه به صراط مستقیم نعمت ها و برکت ها. آمین یا ربّ العامین