live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
  • تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
  • هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
  • تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
  • واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
  • وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
  • “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
  • مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
  • خاصیت ایده های الهامی؛

منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:

 دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    195MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    39MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زینب مظاهری» در این صفحه: 5
  1. -
    زینب مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2533 روز

    سلام به استاد عزیز و خانواده‌ گرامی،

    اول از همه میخوام این موضوع روبگم که دوره های شما رو خواهرام تهیه کردن و من از طریق خواهرام از دوره های شما استفاده میکنم٫

    استاد نمیدونم از کجا باید شروع کنم ولی تصمیم گرفتم که شما رو هم تو شادی که وارد زندگیم شده شریک کنم٫

    استاد من الان بطور کامل با شش ماه پیش تفاوت دارم ، از تمام جنبه های زندگیم دارم صحبت میکنم ، چند وقت پیش دفتر چه قبلی‌ام رو پیدا کردم و ازونجا بود که متوجه پیشرفت بزرگم شدم٫

    حدود چهارماه قبل با فرد ایده الم اشنا شدم که به ازدواج منجر شد٫ جالب اینجاست که این فرد رو با توجه به گفته های استاد در دوره عشق و مودت در روابط خلق کردم و این خلق کردن کمتر از دو هفته طول کشید، من فهمیدم که ادم میتونه کامل باشه و میتونه همه چیز رو با هم داشته باشه بخاطره همین نشستم و در شش صفحه‌ی دفترچه‌ام تمام مشخصاتی رو که میخوام همسرم داشته باشه نوشتم ، حتی رنگ چشمان همسرم رو هم خودم انتخاب کردم و الان خودم تعجب میکنم از اینکه انقدر این فرد شبیه همون چیزی هست که من میخواستم حتی یه جاهایی خیلی خیلی بهتر ٫ براتون مثال میزنم: من میخواستم که همسرم قصد مهاجرت داشته باشه و جای تعجب اینجاست که همسرم از پونزده سال پیش تو دبی زندگی میکنه ٫من با دوره‌ی عشق و مودت همسر ایده الم رو ساختم ولی با استفاده از دوره کشف قوانین زندگی و از بین بردن ترمز های ذهنی ام تونستم همسرم رو وارد زندگیم کنم٫

    اینکه ما چجوری به هم رسیدیم واقعا همش برنامه ریزی خدا بود ، یعنی یک معجزه بود( همزمانی) من در زمان مناسب در مکانی بودم که اصلا قرار نبود اونجا باشم ولی خیلی خیلی اتفاقی این اتفاق رخ داد ، من هر روز به خودم میگفتم تو لازم نیست برنامه بچینی فقط بگو چی میخوای ، اون خدایی که کهکشان ها رو هدایت میکنه بلده تو رو به خواسته ات برسونه و واقعا هم همین اتفاق افتاد که باعث شد ایمان من به خدا بیشتر بشه٫

    جالب براتون تعریف کنم که کل دوره اشنایی من و همسرم یک هفته طول کشید و این بخاطره این بود که من خودم میدونستم اون چه نوع ادمیه چون خودم ساخته بودمش٫ من حتی سوال های زیادی هم نمیپرسیدم چون از قبل جوابشون رو میدونستم٫

    بعد از این ازدواج خیلی بیشتر به قانون مدار ها اطمینان پیدا کردم ، چون دیدم که من و همسرم چقدر در یک مدار فرکانسی هستیم ٫

    شاید شنیده باشید که اقامت امارات گرفتن برای ایرانی ها از بقیه مردم بیشتر طول میکشه، من این حرف رو باور نکردم و برگه‌ی اقامت من در کمتر از ۲۴ ساعت صادر شد٫ همین اتفاق در مورد کارت ID ام هم افتاد، یعنی برای همه دو ماه طول میکشید ولی برای من فقط دو هفته طول کشید٫

    زندگی دیگه ترسی برام نداره، یا بهتره بگم نمیتونه منو سورپرایز کنه، چون من خودم از قبل همه چی روساختم ٫ دارم یاد میگیرم قبل از اینکه تضادی به من نشون بده من خواستم رو بسازم ، مطمئنا یه جاهایی هم از مسیر منحرف میشم ولی چون قانون رو بلدم سریع به جاده اصلی برمیگردم ٫خیلی راحت میتونم بگم یکسال اینده اگه همینجوری رو خودم کار کنم کجا خواهم بود٫

    کل عید نوروز رو در کنار همسرم در دبی بودم که خیلی خیلی خیلی خوش گذشت و در حدود بیست روز خیلی از جاهای دبی رو گشتم و خیلی از خواسته های جدید برام شکل گرفت ٫ اب و هوا اونجا عالی بود و چون خیلی در شبکه های اجتماعی فعال نیستم اصلا از ماجراهایی که تو ایران اتفاق افتاد خیلی خبر نداشتم، ولی الان که بهش فکر میکنم میبینم خدا چجوری منو از اینجا جدا کرد برد یه جای دیگه که نکنه ارامش من به هم بخوره، یعنی همون فرکانس، چون من تو فرکانس این مسائل نبودم جهان این اجازه رو نداد که من در زمان اتفاقات در ایران باشم٫

    از جنبه مالی، استاد من به تعهدی که تو دوره‌ی روانشناسی ثروت یک داده بودم عمل کردم و در عرض ۳ ماه حقوقم به سه برابر افزایش پیدا کرد ، این فقط از لحاظ درامد خالصیه که وارد حسابم میشه ٫

    الان زندگی من مرور دوره های شماست ٫

    من دانشجوی مامایی هستم ، در یک زمانی خواسته ای در من شکل گرفت که شروع به کار کنم چند روز بعد با یک مامای با تجربه و بسیار موفق اشنا شدم و با یک تماس تلفنی من مشغول به کار پیش ایشون شدم، خیلی از این اتفاقات مهم زندگیم رو مدیون افزایش اعتماد بنفسم که از دوره عزت نفس استاد به دست اوردم میدونم ، من در اون تماس تلفنی تبلیقات زیادی از خودم کردم که باعث شروع به کار من شد ٫

    بازم خیلی معجزات بیشتری برام اتفاق افتاده که ان شالله بعدا براتون تعریف میکنم٫

    استاد واقعا ازتون ممنونم بابت این افکار زیبا ، این جهان زیبا

    و خدارو شکر میکنم که با شما و دوره های شما اشنا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 636 رای:
  2. -
    زینب مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2533 روز

    خیلی ممنون از بابت ارزوهای زیبای شما،

    ۱-باور فراوانی روابط موفق

    ۲- باور لیاقت داشتن بهترین چیز ها

    ۳- باور اینکه خدا بیشتر از من میخواد که من خوشبخت باشم

    ۴- اینکه بعد از ازدواج قرار نیست ازادی‌هام از بین بره

    و مهمتر از همه توجه به نکات مثبت

    این کلیدی ترین مسئله برای رسیدن به هر خواسته ایه

    من میخواستم ازدواج کنم ولی خیلی رها بودم و اصلا به خواسته ام نچسبیده بودم

    ببینید حسی که من الان به همسرم دارم اینکه خدا این فرد رو برای من فرستاده و داره از طریق این ادم به من عشق میده ، به من امنیت میده

    بخاطره همینه که مدام دارم از خدا تشکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
  3. -
    زینب مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2533 روز

    خیلی ممنون ایدا خانم

    ترمز ها همون باور های منفی بودن که تو ذهنم داشتم مثل همین موضوع که نکنه بعد از ازدواج ازادیهام محدود بشه ،یا اینکه نتونم از پس مسئولیت زندگی بر بیام

    مهمترین نکته و سختترین جای کار پیدا کردن ترمزه، چون وقتی میفهمی کجای کار مشکل داره خیلی راحت میتونی اون قسمت رو درست کنی

    مثلا گفتم پسر خوب برای ازدواج کم پیدا میشه ، ولی وقتی تو دور و اطرافم دقت کردم نتونستم حتی یک پسر بد پیدا کنم، همه پسرا خوب بودن

    شاید جالب باشه براتون که دقیقا همون روزی که من ترمز اخر رو از بین بردم با همسرم اشنا شدم همون روز

    چون جهان اینطوری عمل میکنه یعنی اگر ترمزی نداشته باشی به محض اینکه خواسته ای در درونت شکل بگیره بهش میرسی اگه این اتفاق نمیفته باید دنبال پیدا کردن مشکل تو خودت بگردی نه دنیای بیرون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 116 رای:
  4. -
    زینب مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2533 روز

    سلام به شما

    من در جواب بقیه کامنت ها هم گفتم ولی بازم توضیح میدم

    اون زمانی که من به خواسته‌ام‌چسبیده بودم بهش نمیرسیدم ، وقتی به خواسته ام رسیدم که ازش رها شدم.

    من خیلی به این قضیه ایمان پیدا کردم که صد در صد زندگی خودم با خودمه، مثلا من قبلنا همیشه فکر میکردم که خدایا همسر من چه ویژگیهایی داره(چون به قول خیلی ها یه هندونه‌ی در بسته بود) ولی بعد از ایمان اوردن به خدایی که الان میشناسم،یعنی همون خدایی که همه چیز رو دست خودم داده دیگه میدونستم که همسر اینده‌ام چه ویژگی هایی داره. استاد یه بار تو یکی از فایل ها گفتن افراد زرنگ قبل از اینکه جهان براشون تضادی بسازه خودشون خواسته هاشون رو میسازن، من به این مسئله عمل کردم و همر چیزی که از رابطه ایده ال میخواستم رو نوشتم حتی درباره ریز ترین نکات هم نوشتم و برای همین به هیچ تضادی برخورد نکردم و در اولین رابطه به نتیجه رسیدم . در واقع من از تضادی که تو زندگی بقیه دیدم خواسته هام رو مشخص کردم و تصمیم گرفتم بصورت اگاهانه به جای اینکه به ناخواسته ها توجه کنم به خواسته هام فکر کنم و اونا رو تجسم کنم.

    اصلا تضاد برای چی تو زندگی ما اتفاق میفته؟؟که خواسته‌مون برامون مشخصتر باشه پس وقتی خواسته من مشخص باشه دیگه تضادی نمیبینم.

    کار کردن روی خودم فقط از طریق باورهای خوب درباره ازدواج داشتن بود ، من دنبال الگوهای موفق در رابطه میگشتم و اونا رو تحسین میکردم هربار که این کارو میکرذم بیشتر برام مسئله ی موفق بودن در روابط درونی میشد. انگار یه چیز عادیه که با فرد ایده الت ازدواج کنی.

    من روزی حد اقل سه ساعت فایل های استاد رو گوش میدادم، این سه ساعت هم در مسیر رفت و امد به دانشگاه بود.

    باید اطمینان صد در صد داشته باشی که هر چی وارد زندگیت میشه محصول افکار و فرکانس خودته، الان که بهش فکر میکنم یادم میاد اونموقع همش به دوستام میگفتم که من قرار به زودی ازدواج کنم .

    قبل از رسیدن به این خواسته یه مدتی خیلی با خودم هماهنگ بودم ، یعنی همه چیز در چشمم زیبا بود، بهتون گفتم که دوست داشتم مهاجرت کنم ، نه بخاطره اینکه اینجا مشکلی داشتم، اینجا برام مثل یک بهشت شده بود و فقط بخاطره حسناتی که تو مهاجرت میدیدم این خواسته رو انتخاب کردم.

    اینو بدونید که وقتی شما بصورت جدی خواسته ای داشته باشید جهان هم برای رسیدن شما به خواستتون تمام تلاشش رو میکنه، من همیشه فکر میکردم که جدایی از مادرم خیلی برام سخت میشه و اصلا نمیتونم تحمل کنم اما وقتی بیشتر به خدا نزدیک شدم و به این نتیجه رسیدم که خدا برای من کافیه جهان کاری کرد که من چند ماه از مادرم دور باشم و ببینم که این فاصله اونقدر که من تو ذهنم بزرگش کرده بودم رنج اور نیست. رنج اور ترین فاصله ، فاصله خودت و خداست.

    الطیبون للطیبات و الطیبات وللطیبون همیشه یاد این جمله باشید و مطمئن باشید با فردی ازدواج میکنید که هم فرکانس با شماست پس با اشتیاق به سمت این مسئله برید، تا ارامش و شادی و لذت در زندگیتون چند برابر بشه( شادی و ارامش بعد از ازدواج بوجود نمیاد، فقط بیشتر میشه)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 131 رای:
  5. -
    زینب مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2533 روز

    سلام

    سال نوی شما هم مبارک

    خیلی ممنون بابت ارزوهای زیبای شما٫

    اون چیزی که من از حرفای استاد برداشت کردم اینکه من میتونم همه ویژگی های همسر اینده ام رو انتخاب کنم،حتی ویژگی های ظاهری٫

    شاید اولش فکر میکردم که با این کارم دارم جهان رو محدود میکنم چون پیش خودم میگفتم که خوب خواسته خیلی ها یه همچین ظاهری از همسر است ولی وقتی بیشتر تو جهان و دور و اطرافم دقت کردم ، متوجه شدم که چه تنوع عظیمی وجود داره٫

    براتون مثال میزنم

    من دوست داشتم که همسرم چشمان سبز رنگی داشته باشه، قبلنا میگفتم خوب معلومه همه میخوان همسری با چشمای رنگی داشته باشن ولی بعد که بیشتر به این موضوع فکر کردم دیدم اتفاقا خیلی ها عاشق مردان با چشمان مشکی هستن٫

    من تمام ویژگی های ظاهری همسرم رو خلق کردم، حتی چیزهایی رو که روی کاغذ ننوشته بودم ولی تو ذهنم داشتم( بخاطر همین مسئله که شاید دارم جهان رو محدود میکنم)

    محدود کردن جهان به این معنا است که فرد خاصی مد نظرتون باشه ولی درباره ویژگی ها شما ازادی مطلق دارید٫

    من تو خیلی جاها هم دست خدا رو باز گذاشتم، مثلا من اصلا نمیگفتم که میخوام در چه کشوری زندگی کنم، من فقط به ویژگی های اون کشور فکر میکردم و به خدا گفتم که تو برام انتخاب کن٫

    الان که بیشتر با دبی اشنا شدم به این مسئله رسیدم که از هر لحاظ بهترین کشور برای من هست، از لحاظ اب‌ و هوایی، فرهنگ مردم و حتی از لحاظ ذائقه‌ی غذایی بیشترین شباهت رو به من داره در عین حال که بهترین امکانات رو به شهروندانش ارائه میده و رفت و امد به ایران خیلی راحته٫

    یکی از زیباترین قسمت های ماجرا اینجاست که وقتی تو با خودت هماهنگ‌ باشی با کسی وارد رابطه میشی که اونم با خودش هماهنگه، پس تو هم دقیقا همون چیزی هستی که اون میخواد٫

    براتون ارزوی موفقیت در تمام روابط و بخصوص مهمترین رابطه یعنی با خدا رو دارم٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 72 رای: