live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
  • تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
  • هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
  • تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
  • واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
  • وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
  • “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
  • مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
  • خاصیت ایده های الهامی؛

منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:

 دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    195MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    39MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عباس زارعی» در این صفحه: 1
  1. -
    عباس زارعی گفته:
    مدت عضویت: 2519 روز

    به نام خدای مهربان مهربان مهربان و مــــــــــــــــــــهـــــــــــربان

    سلام به تمامی دوستان خوب خوب خوب خوب که در اینجا حضور دارند و بخصوص استاد عباس منش

    من عباس زارعی ۲۰ ساله اهل برازجان هستم (دلیل گفتن سن و محل زندگیم رو در ادامه خدمت شما عزیزان میگم)

    قبل از اینکه شروع کنم به اشتراک کارهای فوق العاده این رو میگم که از خدای خودم سپاسگزارم سپاسگزارم و سپاسگزارم از این که بینهایت نعمت بمن داد

    حالا بریم یک کوچولو بامن اشنا بشید و درحین توضیحات اشتراک گذاری ها رو هم میگم :

    شاید بهتره اینجوری بگم داستان زندگی من از زمانی که در سن کودکی از یک دیوار وقتی میخواستم بپرم در اغوش پدرم ولی ناگهان از پشت سر افتادم شروع شد ،حالا بماند بیمارستان رفتنو ، ناراحتی خانواده

    وقتی شاید چیزی حدود۱۸ ساله که بودم کم کم داشتم به این نکته میرسیدم که کیم ؟من چرا هنوز زنده ام و باید در آینده چه شغلی داشته باشم و٫٫٫٫٫٫٫ حالا بماند که رشته کامپیوتر بودم و بعضی ها میگفتن بازار کامپیوتر خراب و٫٫٫٫٫ وهمون فکر های اشتباه

    خلاصه میگم داستان از اونجایی شروع شد که من در سال اول دبیرستان وقتی داشتم درس مطالعات میخوندم همینجور داشتم تخیل میکردم که دارم نقش فیلم رزمی بازی میکنم (حالا بماند که رزمی هم کار از قبل میکردم و بشدت باوری قوی بخودم داشتم و چنان ایده هایی در من شکل میگرفت که حتی خودم هم تعجب میکردم ، الان هم همینطوره !)

    خلاصه مطلب وقتی به سوم دبیرستان رسیدم و شدت این فکر رزمی بیشتر میشد من یه روز خودم فتوشاپ کردم نزدیک بازیگری و به بچه ها گفتم که بفرض مثال من رفتم تهران و کنار بازیگری عکس گرفتم

    بعدها این ماجرا داستانی شد برا خودش ٫٫٫٫

    حالا میخوام این رو به همه دوستان بگم که من هنوز هیچ چیز درمورد خودم نمیدونم بعدا که بدانشگاه راه پیدا کردم و استاد عباس منش رو دیدم و زمانی که توی اونخونه ای که سقفش چوبی بود و ما بقی رو خودتون میدونید

    کم کم انگاری خودم رو داشتم پیدا میکردم

    من سه ترم داشنگاه ام رو تموم کردم اما ترم اخرم رو که مونده بود برای فوق دیپلم رو رها کردم چون خود واقیم رو پیدا کرده بودم که کیم ؟! چیم؟! چرا خدا من رو زنده نگه داشته ؟ برای چه کاری ؟!

    من از اونجایی که توی ذهنم بود حالا چیکار باید بکنم ایا کلاس بازیگری برم ؟! نرم ؟! اما انگاری یک نفر داشت بصورت خصوصی بهم میگفت که چیکار کن ، چون من علاقه به بازگیر شدن بشیوه ای که در کشورمون اتفاق میفوفته اصـــــــــــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــا نـــــــــدارم

    من همیشه میخواستم کاری کنم جهان رو تکون بدم همیشه دلم میخواست فیلم رزمی کمدی اجتماعی خودم بسازم یعنی فراتر خود واقیم باشم اما این شیوهه توی ایران نبود ، نبود که چی بگم اصلا نبود(گشتم بگو نگرد نیست)

    اما خوشحال بودم که اون یکی که گفتم داشت خصوصی اموزشم میداد الــــــــــــٖلــــــــــــــه بود

    باور کنید من هیچ تجربه سینمایی ندارم هیچ کار تاتر روی صحنه ندارم ( بجز یک اجرا کلاسی ساده که توی راهنمایی نقش پلیس برای درس حرفه و فن بازی کردم و اجرا تقلید صدا برای جمعی از دوستان در یک مسجدی اونم در سنین ۱۸ یا ۱۹ سالگی )

    حالا میخوام این رو بگم که منی که هیچ تجربه ندارم خدا چنان ایده هایی و تجربه هایی داره بهم میده که بعضی شبا تا صبح بیدارم برای بررسی ایده (ناگفته نمونه که هنوز خیلی چیز ها هست که باید یادبگیرم ) و از لحاظ مالی در وضعیت خوب نیستم خوشحالم که ثروت اصل جهان هستی رو پیدا کردم و الله ست که بالاترین ثروت میدونید چرا این رو میگم چون در حال حاضر اصلا دغدغه مالی ندارم یا بهتره اینطوری بگم هیچ کم و کسری توی زندگیم ندارم چون هرچی میخوام خودش برام جور کرده بعنوان مثال وقت باارزشی که بهم داده که رو خودم کار کنم و بینهایت ایده

    خوشحالم که همه چی داره عالی پیش میره از در حال ساخت بودن بدن شاه کبرا گرفته تا ایده سازی فیلم که کم کم به مراحل فیلم نامه اش هم میرسم

    نکته قابل توجه:

    دوستان شاید پیشتون عجیب باشه که چطور من عباس زارعی ۲۰ ساله دارم و توی یک اتاق که فقط ۶ در ۶ متر اون اتاق قابل استفادست هم ایده سازی میکنم ، طراحی حرکات رزمی میکنم ، و کلی کار دیگه ، شایدم بگید که باید حتما کلاس بری خب نمیشه که همینجوری فیلم بسازی ؟، نمیشه همینجوری بازیگر بشی ؟اما معنای واقعی این عبارت میگم که همه چی رو (الله الصمد) خدای بی نیازی ها برام حلش میکنه چون خیلی عالی جلو میرم مطمنم تا یکسال دیگه بازیگر میشم و اسکار میگرم بهتره اینطوری بگم اگر من اسکار نگیرم کی بگیره اصلا !؟!

    و فیلم خودم هم میسازم براحتی و بدون دغدغه

    حالا چجوری ؟! الله الله الله الله درست میکنه

    و نکته اخر صحبت شهر برازجان شد استاد عباس منش میدونه بندر عباس چجوریه و چقدر شرجی داره حالا تصور کن برازجان که دریا کنارش نیست و هواش مثل بادیه که درونش آتیش دیگه چطوره !!!!!

    راستی هنوز من دوره استاد رو تهیه نکردم اگر بموقش تهیه کنم دیگه چی میشه ؟!

    فقط دوست داشتم این مطلب رو به اشتراک همه دوستان عزیزم بزارم و امیدوارم همیشه حالتون عالیه باشه

    منتظر نظرات قشنگتون هستم ؟!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: