سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
برادر عزیزم سلام
ماشاءالله چقدر عصبانی هستی ,
کی به حضرت علی کار داشته,اون کسی که راهش درسته نیاز به تأیید دیگران نداره,
شما عاشق ائمه هستید قبول
پس از مرام ایشان هم یادی کنید
خالی از لطف نیست خوندن این داستان:
شخصی امام موسی بن جعفر علیه السلام را اذیت می کرد، هر وقت حضرت را می دید دشنام می داد و ناسزا به علی علیه السلام می گفت. روزی یکی از اصحاب حضرت عرض کرد:
به من اجازه بده این مرد تبهکار را بکشم. امام علیه السلام او را از این کار به شدت بر حذر داشت. سپس از حال آن جویا شد. گفتند: در اطراف مدینه کشاورزی می کند، امام بر مرکب خود سوار شد و به سراغ او رفت، وقتی به مزرعه او رسید مرد با ناراحتی فریاد زد:
آهای! زراعت مرا لگد مال نکن.
امام کاظم همچنان به سوی او می رفت تا به او رسید، با چهره خندان احوال پرسی کرد و فرمود: تا کنون چقدر در این مزرعه خرج کرده ای؟
مرد: صد دینار.
– امید واری چقدر حاصل برداری؟
– علم غیب ندارم.
– من می گویم چقدر امیدواری برداشت کنی؟
مرد: امیدوارم دویست دینار بردارم.
امام کاظم علیه السلام کیسه ای که صد دینار در آن بود به او داد و فرمود:
این مبلغ را بگیر و خداوند آنچه را که امید برداشت از این مزرعه داری به تو بدهد.
آن مرد گستاخ، در برابر اخلاق خوب حضرت چنان تحت تاثیر قرار گرفت که همان لحظه از جا حرکت کرد سر امام را بوسید، خواهش کرد که از خطایش چشم بپوشد.
امام کاظم علیه السلام در حالی که با لبخند که نشان می داد از تقصیرات او گذشته از آنجا برگشت. چندی نگذشت که امام علیه السلام وارد مسجد شد دید همان مرد عمری در آنجا نشسته است وقتی که امام را دید با کمال خوشرویی گفت: الله اعلم حیث یجعل رسالته : خداوند می داند مقام امامتش را به چه کسی بسپارد.
برادر عزیز بر فرض سید حسین دشمن ائمه باشد با این لحنی که شما نوشتین هدایت نخواهد شد.
در ثانی اگه شما برنامه یه شبکه تلویزیونی رو دوست نداشته باشین همچنان نظاره گر اون برنامه هستین ؟!
یا عاقلانه اینه که شبکه رو عوض کنی
پس
قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ
لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ
وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ
وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ
وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ
لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ
به همین راحتی اعراض کن.
خداوند هم بنده هاش رو به زور هدایت نمیکنه.
خود سید حسین هم میگه که اونجاهایی که فکر میکنید درسته از من الگو بگیرین.
دیگه اختیار با شماست که روی اصل تمرکز کنید یا حاشیه.