live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
  • تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
  • هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
  • تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
  • واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
  • وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
  • “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
  • مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
  • خاصیت ایده های الهامی؛

منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:

 دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    195MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    39MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه فرهمندی» در این صفحه: 2
  1. -
    فاطمه فرهمندی گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    سلام به استادعزیز و خانم شایسته ی بزرگوار

    از وقتی که دیدم دوباره یه پروژه ی جدید توی سایت راه افتاده و یه انسجام دوباره به موضوعات فایل ها داده شده خیلی خوشحال شدم و دوباره ترغیب شدم که شروع کنم به کار کردن روی خودم، و وقتی فایل استاد در مورد کامنت لیلای عزیز رو دیدم و کامنتها رو خوندم خودم رو موظف کردم به انجام تمرینات

    فایل گام اول رو چندین بار گوش دادم و امروز که داشتم نکته برداریهام رو مرور میکردم نکاتی به ذهنم اومد که دیدم بهترین جا برای ثبتشون همین جاست به عنوان رد پا

    جمله ای ازصحبت های استاد رو که نوشته بودم این بود: خدایی که کل جهان رو خلق کرده و داره هدایتش میکنه، اگر من بندگیش رو بکنم ، نمیتونه به من کمک کنه و کارای منو انجام بده ؟؟؟ نمیتونه منو هدایت کنه؟؟؟

    یادم اومد به چند ماه پیش که توی یه خونه ی 47 متری توی منطقه 10 تهران توی یه محله ی شلوغ و تنگ و باریک که همیشه برای جای پارک هم خودمون و هم مهمونهامون مشکل و مسئله داشتیم زندگی میکردیم و هر بار که قرار بود از شهرستان مهمون بیاد به خاطر کوچیکی خونه هم یه جورایی مورد ترحم قرار میگرفتیم و هم خجالت و هم اذیت میشدیم

    4 سال بود که توی اون خونه بودیم و داشتیم به پایان قرارداد نزدیک میشدیم.صاحب خونه با موندن ما اوکی بود.منم سالهای اول شاکر داشتنش بودم محله رو هم دوست داشتم از بس همه چیز در دسترس بود. ولی این آخری ها من دیگه نمیخواستم بمونم. انگار دیوارا دیگه بهم فشار می آورد

    شروع کردم توی دیوار دنبال خونه گشتن . ولی با بودجه ی ما محله های بهتر و خونه های بزرگتر عملا امکان پذیر نبود حتی یه بار یه املاکی وقتی بودجه مون رو شنید پوزخند زد و گفت با این بودجه این محله چیزی پیدا نمیکنین

    ولی من گفتم به قول رُزا اینا کی ان؟ صاحب همه چیز خداست

    حتی یه بار قران رو که باز کردم یه آیه ای اومد که انگار توی این همه سال تا حالا چنین آیه ای رو ندیده بودم

    آیه ی 9و 10 سوره ی انفال بود: و آنگاه که از پروردگارتان یارى خواستید و خدا بپذیرفت که من با هزار فرشته که از پى یکدیگر مى‌آیند یاریتان مى‌کنم

    و آن کار را خدا جز براى شادمانى شما نکرد و تا دلهایتان بدان آرام گیرد. و یارى تنها ازسوى خداست که او پیروزمند و حکیم است

    و وقتی این آیه رو خوندم دیگه اشکم بند نمی اومد

    به همسرم زنگ زدم و با گریه براش آیه رو خوندم و گفتم من مطمئنم خدا برامون بهترین رو کنار گذاشته

    خلاصه ش کنم که یه روز صبح انگار خدا بهم گفت توی محله ی مرزداران رو بگرد و من هم که هنوز توی رختخواب بودم سرچ کردم و دیدم چند ساعت پیش یه آگهی گذاشته شده که زیاد هم قیمتش بالا نبود و شرایطش خوب بود از توی عکسها

    به همسرم نشون دادم و زنگ زدم وبرای عصر قرار بازدید گذاشتم

    وقتی دیدمش گفتم خودشه به همسرم زنگ زدم و گفتم خودت هم باید بیای ببینی

    شب باهم رفتیم و خونه رو دیدیم

    اسم کوچه ش مهر بود.اسم پسر ما رادمهر:)

    بهش گفتم اینم یه نشونه واسه اینکه خونه ی رادمهر توی کوچه ی مهر هست

    حدود 2 ساعت با موتور توی محله و خیابون های اطراف چرخیدیم و چیزی جز زیبایی ندیدیم

    .

    .

    .

    الان 2 ماهه که توی یه خونه ای هستیم 95 متری توی بلوارمرزدارن . کوچه ی باز و بزرگ و پر از جای پارک

    محله و ساختمون آروم و قشنگ. و یه حیاط بزرررگ که یه جورایی اختصاصیه برای خودمون و هر روز رادمهر میره دوچرخه سواری.

    2 تا اتاق خواب بزرگ و کمدهای دیواری جادارداره

    و یه حیاط خلوت بزرگ که شده مدرسان شریف:)))

    همه چیز به راحتی و زیبا ترین شکل داخل حیاط خلوته و گاهی فکر میکنم من قبلا این کارهایی که اینجا انجام میدم رو کجا و چطوری انجام میدادم؟

    انقدر نور و ویو خونه عالیه که هر روز صبح پرده ها رو کنار میزنم و درختای روی حیاط رو میبینم و میگم خدایا شکرت

    صدای پرنده ها روی درختها که تمام روز میاد و منو به وجد میاره

    هرچی بگم از زیبایی و انرژی خوب خونه ی جدید کم گفتم

    و هربار مهمون میاد انگار یه اطمینان خاطری توی دلمون هست

    و کسی جز خدا. جز خدای قادر و توانای من نمیتونست با این بودجه چنین بهشتی رو برای من به ارمغان بیاره

    خدایی که با هزار فرشته منو یاری کرد و جز برای اطمینان و آرامش من نبود

    و خدایی که چنین کار بزرگی رو (از نظر ذهن من) انجام داد. میتونه هررررکار دیگه ای رو برای من انجاام بده

    به شرطی که من هم فقط برم سراغ خودش

    ولی من پر هستم از شرک

    به امید خدا و با استفاده از این گام ها شرک ها م رو کم کنم و بازم بیام از خدای خوبم بگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    فاطمه فرهمندی گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    سلام آقای طلایی عزیز

    وقتی داشتم کامنت شما رو میخوندم این جمله تون منو خیلی به فکر فرو برد و انگار تلنگری بود به من :

    خدایی که این همه بهت نعمت داده تا بتونی کوچکترین حرکات رو راحت انجام بدی، هیییچ وقت تنهات نمی‌ذاره، هیییچ وقت تو رو نیازمند دیگری نکرده، تو رو خالق زندگیت کرده، به تو توانایی خلق اتفاقات با افکارت داده، اونوقت چطور میشه که من برای یه سری کارای مسخره و پیش پا افتاده چشم می‌دوزم به عوامل بیرونی! زشته به خدا!

    واقعا همینه

    اگه قرار بود ما به دیگران نیاز داشته باشیم پس این همه نعمت برای چیه ؟

    ما حین استفاده از یه وسیله ی برقی اگه به مشکلی بر بخوریم میریم سراغ دفترچه ی راهنماش که سازنده ش داده یا توی سایت سازنده ی اون وسیله

    اون وقت خودمون سازنده ی خودمون رو فراموش می کنیم و میریم سراغ بقیه ی وسیله های مثل خودمون

    ممنون بابت این آگاهی ای که به اشتراک گذاشتین

    خدا یار و نگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: