سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
به نام خدای جبار
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿حشر 23﴾
او خدائی است که معبودی جز او نیست، حاکم و مالک اصلی او است، از هر عیب منزه است، به کسی ستم نمیکند، به مؤ منان امنیت میبخشد، و مراقب همه چیز است، او قدرتمندی است شکست ناپذیر که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح میکند، او شایسته بزرگی است. خداوند منزه است از آنچه شریک برای او قرار میدهند.
سلامی گرم خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربانم
سپاس مخصوص از خانم شایسته جانم برای این دسته بندی جدید و زحماتی که برای این دسته بندی کشیدن
از ذهن فقیر میپرسی چرا پیشرفت نکردی …میگه بابام برام ارث نزاشت…دولت فلان جور شد…دلار گرون شد وضع من هم خراب شد….
ذهن فقیر همیشه عوامل بیرونی رو مقصر میدونه …این بخش رو استاد در ثروت یک خیلی خوب توضیح داده.
مثال زدن از سیلی که آمده و مردم نگاهشون به اینه که خدا داره ظلم میفرسته …در صورتیکه این سیل با خودش بی نهایت ثروت به دنبال داره چقدر بازسازی صورت میگیره…سیل سبب تقویت و تجدید حیات تالابها میشه و به این ترتیب بر رخدادهای مهم حیات پرندگان آبی نظیر مهاجرت، تخمگذاری و زادآوری آنها مؤثر است.
بله این درسته که در کوتاه مدت مشکلاتی برای کسانی که در ان منطقه زندگی میکنن پیش میاد ..ولی در درازمدت مزایای دارد …
برای گیاهان و جانورانی که در مناطق سیلخیز زندگی میکنند و خود را با آن تطبیق دادهاند، تضمینکننده کارکرد درست و حیات زیستبومی آنهاست.
و مزایای زیادی که در مجال این کامنت نیست..
موضوع این است که مسایل فرعی را رها کنیم و به اصل بچسبیم.
همه ما یک راهنما درون خودمون داریم…میتونیم هر لحظه خودمون و حسمون رو روی اون کوک کنیم و اون حس بشه چراغ راه ما…و برعکسش میتونیم هیچ توجهی نکنیم و هی فریاد بزنیم که چرا دادرس نیست…
معنی یه شعر انگلیسی :
بیا تمام مکالمه های معنوی را توی همین جمله خلاصه کنیم.پروردگار میخواهد چیزی را به تو بدهد که تو خریدار آن نیستی.و تمام دلیل رنج تو همین دلیل خریدار نبودن توست.گوشه ای ایستاده ای دیوانه وار فریاد میزنی که تخفیف بده در صورتیکه مجانی است.
—————–
پذیرش مسولیت کار راحتی نیست و از اون سخت تر اینه که هر لحظه عواملی که مقصر اصلی زندگیت میدونی هی بیشتر و بیشتر میشه..
یه روز خانواده مقصرن…یه روز جامعه مقصره…یه روز پا رو فراتر میزاری میگی چرا اصلا اینجا توی این کشور به دنیا اومدم…یه روز به جنون میرسی میگه مردم پدر و مادر دارن منم پدر و مادر دارم….یه روز دیگه میگی اصلا این خدا کیه که انقدر دوست داره بدبختیه منو ببینه….خلاصه این عوامل بیرونی تمومی ندارن که ندارن که ندارن….
ولی اگر بپذیریم خودمون مسول صد درصد تمام اتفاق زندگیمون هستیم….تمام بحث ها پایان میپذیره…و شروع میکنی دونه دونه اون چاله ها رو با نادانی ایجاد کردی رو بذر میکاری….اون چاله روابطتت رو بذر عشق میکاری…چاله فقر رو بذر ثروت میکاری…چاله شرک رو بذر ایمان میکاری…
و
و
و
بعد اون اتفاق قشنگه چیه ؟
موضوع هدف و رویایی که به اونها دست پیدا میکنی نیست.موضوع اون آدمیه که در راه رسیدن به هدف هات تبدیل به اون میشی…
اون صدایی که همیشه توی سرت میشنیدی که بهت میگفت نمیتونی…سنت بالاست…دلار گرون شده…پدرت برات ارث نزاشته…و هزاران چیز دیگه که قدرت رو ازت گرفته و تو رو ناتوان و زمین گیر کرده یکدفعه بی صلاح میشه…چون تو یاد میگیری خودت مسول اتفاقات هستی…چراغ راهنمای قلبت رو روشن میکنی و قدرت رو از اون صداهای توی سرت پس میگیری…
اون صداییه که میخواد رویاهات رو فراموش کنی و همه اش عوامل بیرونی رو بهت نشون میده و تو رو قربانی اون عوامل میکنه…
اما
اما
اما
هیچ کسی….هیچ کسی به اندازه خودت به رویاهات اهمیت نمیده
هرگز
چه بخواهی ثروتمند بشی …خودت مسولی…چه بخواهی روابط به هم ریخته و خرابت رو درست کنی بازم خودت مسولی…چه بخواهی مهاجرت کنی بازم خودت مسولی…در یک کلام خودت مسول رویای خودتی…رویای تو هر چه باشد هیچ کسی غیر از خودت بهش اهمیت نمیده…
حتی
حتی
اگر پولدار ترین بابای دنیا رو داشته باشی بازم اون به رویای تو اهمیت نمیده …درست تر بگم پدر شما به اندازه شما از داشتن آرزوت ذوق نمی کنه
اگر بهترین دولتمردان رو داشته باشی بازم اونا به رویای تو اهمیت نمیدن…
اگر میخواهی وزن کم کنی بازم کسی بهتر از خودت پیدا نمیکنی که به رویات اهمیت بده..نه اون رژیم فروش نه اون دمنوش فروش…نه اون مشاور تغذیه و نه اون باشگاه ورزشی…
فقط و فقط خودتی که توی دلت قند آب میشه وقتی به رویات فکر میکنی
همه اینها رو گفتم که بگم اگر میخوام شاهد به حقیقت رسیدن رویاهام باشم باید باور کنم خدایی که من رو آفریده ، و آرزویی رو در دلم گذاشته …حتما لیاقت رسیدن به اون رو هم برام گذاشته…
منم که باید بگردم و اون لیاقت رو در خودم پیداش کنم…
انقدر تکرارش کنم تا صدای توی سرم که عمری میخواسته من رو زمین گیر کنه ، خلع صلاح بشه…
شروع کنم برای خلع صلاح اون صدا،
یکی یکی موفقیت های گذشته ام رو به یاد بیارم …از اون نمره دیگه ای که کلاس دوم بودم به یاد بیارم…تا اون کنفرانسی که توی دانشگاه دادم.
به یاد آوری اینا اولا به من یادآوری میکنه ، برای جهان
برای خدای جبار و قدرتمندم فرقی نداره من میخواستم نمره دیکته ام بیست بشه یا میخواستم کنفراس دانشگاهم رو خوب برگزار کنم …پس براش فرقی نداره من میخوام مالک 50 دستگاه آپارتمان باشم …یا میخوام صد میلیون پول بزارم روی پول پیش خونم…
برای فرمانروای جهان ، وقتی خودش با اون عظمت رو در من جا داده
فرقی نداره من چی میخوام …اون همه خودش رو به من داده فقط باید یاد بگیرم انرژیمو روی اون کوک کنم…تا مسیر برام روشن بشه.
یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿تغابن4﴾
آنچه را در آسمانها و زمین است میداند، و از آنچه پنهان یا آشکار میکنید با خبر است، و خداوند از آنچه در سینه است آگاه است.
وقتی به این درک رسیدم که من ، منزل رب العالمین هستم…هر روز احساس لیاقتم لبریز میشه …
از اون لبریزی
از اون جام شیرین به چشم بقیه میاد…و هی میپرسن چطوری این جوری شد؟
چیکار کردی تا این اتفاق شگفت انگیر برات افتاد؟
و من جوابی ندارم….چون من نبودم
صفر تا صدش خودش بوده