سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
سلام به استاد عزیزم
الهی صد به هزار مرتبه شکر که دارم روی باورهام کار میکنم
ذهن من هر روز در معرض یک سری افکار و باورهای اشتباه قرار میگیره و من هر روز باید روی ذهنم کار بکنم را که اگر ذهنم رو به حال خودش رها بکنم دوباره برمیگرده به همون باورهای قبلی
خیلی جالبه و خیلی منطقیه من وقتی که در رابطه با موضوعات مختلف زندگی به این نتیجه میرسم که باید هر روز یه سری کارها رو انجام بدم چرا از این موضوع غافل میشم
دلیلش اینه که وقتی که فرض مثال اتاقم کثیف میشه بعد از یک مدت که تمیزش نمیکنم اون کثیفیه به چشم میاد ولی وقتی که افکار منفی به ذهنم غالب میشه و برمیگردم به همون پیش فرضهای قبلی اون افکار به چشمم نمیاد البته اگر خیلی زرنگ باشم میتونم نشونهها رو ببینم که دارم به یک سری تضادها برخورد میکنم
اما خوب متاسفانه کثر ماها این تضادها رو نشونه نمیبینیم که روی ذهنیتمون کار بکنیم بلکه این تضادها رو میندازیم گردن جامعه میندازیم گردن خانواده میندازیم گردن دولت و مسئولان حکومتی
چقدر قشنگ گفتی استاد که ما خالق 100 اتفاقات زندگیمون هستیم و این باید توی ذهنمون حک بشه و الگوهاش باید دیده بشه الگوهای فوق العاده مثل شما که نگاه توحیدی داشتند و این مسیر رو طی کردن
خیلی ساده من وقتی که یک روز کفشمو دستمال نکشم قطعاً خاکی میشه و من هر روز باید کفشمو دستمال بکشم تا تمیز و نو باقی بمونه
من هر روز باید اتاقمو تمیز بکنم من هر روز باید ظرفها رو بشورم من هر شب باید بخوابم تا بدنم انرژی بگیره و در طول روز انرژی لازمو داشته باشم برای انجام کارها
من هر روز باید غذا بخورم برای اینکه بدنم انرژی داشته باشه
من هر روز باید حمام بکنم تا بدنم خشک بود تمیز باقی بمونه
وقتی که من برای تمیز نگه داشتن اتاقم تمیز نگه داشتن بدنم تمیز نگه داشتن ظرفهای غذام انرژی جسمانی و و و یک سری کارها رو باید هر روز انجام بدم رو تیم وار س چرا روی ذهنیتم کار نمیکنم چیزی که مهمترین بخش زندگی منه که تمام آینده من برمیگرده به افکار امروز من و یه جورایی بزرگترین سرمایهگذاری همین سرمایهگذاریه
ذهن من هر روز نیاز داره که به وسیله فایلها به وسیله شکرگزاری به وسیله تمرکز و توجه روی نکات مثبت برنامهریزی بشه تا یه آینده زیبا بسازم
من بیشتر از هر زمان دیگهای نیاز دارم به شنیدن این فایلها نیاز دارم به شکرگزاری من نیاز دارم که با علی کوچولوی وجودم آشتی بکنم نیاز دارم که به من برتر خودم نزدیک بشم من هر روز نیاز دارم که قدرتهای خودم رو به یاد خودم بیارم من نیاز دارم هر روز که فراوانیها را تایید بکنم
من نیاز دارم که هر روز به خودم یادآوری بکنم که این من هستم که خالق 100 اتفاقات زندگی خودم هستم من مسئولیت تمام زندگیمو بر عهده میگیرم
دوستتون دارم
سلام به استاد عزیزم سید حسین عباس منش و همه دوستان پرتلاش
الهی شکرت واقعاً شکر بابت این محتوای بسیار ارزشمند
امروز اتفاقی میخواستم یه یلم از بارون بزارم استوری اینستاگرامم که یهو با پست استاد روبرو شدم که داشت در مورد این دوره فوق العاده صحبت میکرد
استاد جان سپاسگزارم ازت بابت این دوره که به صورت هدیه قراردادی داخل سایت و از خانم شایسته عزیز بسیار ممنونم که این دوره رو با حساسیت و نهایت لطف برامون آماده کردن
خیلی صحبتهای ارزشمندی داخل این فایل بود که من واقعاً بهش نیاز داشتم و میخوام که یه داستانی رو براتون تعریف کنم
حقیقت من آدمی بودم که و یعنی هستم ام توی ذهنم از پدرم گله داشتم که اون باید یه سری چیزها رو برای من درست بکنه یا همش فکر میکردم که اگر وضعیت پدرم بهتر از این بود قطعاً من الان میتونستم نتایج بهتری بگیرم شاید وضعیتم از اینی که هست خیلی بهتر میشد لی خب یه چیزی در درونم فریاد میزد که داری مسیر رو اشتباه میری یه چیزی درونم میگفت که نمیتونه این درست باشه تو خالق زندگیتی ولی واقعاً یه جایی به سطوح اومدم و سر سفره به خانوادهام گفتم من نمیدونم چرا با وجود اینکه این همه تلاش میکنم اما باز همون نتیجه دلخواه رو نمیگیرم هنوز یه سرمایهای که قابل لمس باشه برای خودم ندارم
من دقیقاً باید چیکار بکنم شکرگزاری میکنم روی باورام کار میکنم اما اون نتیجهای که باید رو نمیگیرم از یه جایی به بعد گفتم بابا شاید واقعاً یه چیزی بیرون از من باید تغییر بکنه که من شرایطم تغییر بکنه یعنی این باور در من داشت سست میشد که آقا این من هستم که خالق 100 درصد اتفاقات زندگیمم
شاید اگر این باور در من شکل بگیره که من خالق 100 درصدم وضعیتم تغییر بکنه شاید دلیل اینکه وضعیتم همونی بوده که هست یلش فقط و فقط برمیگرده به این باور که من دارم شرک میورزم
خدا جونم هدایتم کن که من هم مثل استادم بتونم یکتاپرست باشم
امروز همکارمون اومد در مورد حمله اسرائیل صحبت کرد و داشت فحش میداد به نظام و اینکه چقدر اینها پلیدند چقدر اینها با سیاستن فلان و فلان و فلان اگر زمانی شاه بود الان خیلی شرایط بهتر بود شاهداشت به روستاییا میرسید و از روستا شروع کرده بود به آباد کردن و از اینجور حرفا
من خودم متوجه شدم که اون حرفا داره روی من تاثیر میذاره یعنی من هر چقدر که از سایت و دوستان عزیزم کامنتهاشون دور باشم راحت تر تاثیر میگیرم از حرفهای دیگران
من گاهی اوقات فکر میکنم که پدرم الان دو تا ماشین داره چرا نباید یکیشو به من بده که ازش استفاده بکنم و گاهی هم به خاطر این تفکر ازش تنفر به دل گرفتم اما نگاه توحیدی اینه که من باید روی خودم حساب بکنم و دست و پام که نشکسته میتونم اون ماشینی که خودم میخوام رو خریداری بکنم
درسته تا به امروز شاید تلاشهای زیادی کردم که به ثمر نشسته اما این دلیل نمیشه که از اینجا به بعد شرایط تغییر نکنه را قطعاً میتونه تغییر بکنه و پایان شب سیاه سپید است
تنها چیزی که من باید در خودم تقویت بکنم امید و این روحیه منظم بودن و هدفمند زندگی کردن و برای تک تک ثانیههای زندگیم هدف داشته باشم یادم از همکارمون پرسیدم که اگر بخوای چکیده این چند سال زندگیت رو به من بگی و منو یه راهنمایی بکنی تا بتونم مسیر رو بهتر طی بکنم مسیر تکاملم رو من چطور باید زندگی بکنم و چه دیدگاهی داشته باشم
اون اشاره کرد به ساعت روی دیوار و به من گفت که این ساعت رو میبینی عقربهاش رو نگاه کن سعی کن از اون عقربه عقب نمونی و من از اون روز به بعد هر کاری که باید انجام بدم در طول روزم رو یادداشت میکنم و انجامشون میدم و تیک میزنم دیگه اجازه نمیدم زمان از زیر دستم در بره ص واسه تک تک سونیام برنامه دارم اهداف بلند مدتم رو میبینم و اونا رو به اهداف کوتاه مدت تبدیل میکنم به حدی که به انجام دادن یک سری وظایف در طول روز برسه و من با انگیزه و عشق انجامش میدم چون به این درک رسیدم که زندگی مسیر و من باید از این مسیر لذت ببرم یا به عبارتی خوشبختی مسیر نه مقصد
من چند روزی هست که دارم روی روابطم کار میکنم روی روابط عاطفیم روابطم با آدمهای اطرافم و میبینم که شرایط چطور داره تغییر میکنه وقتی که من روی نکات مثبت آدمها تمرکز میکنم هر چقدر که افسار ذهن رو ول بکنم و اجازه بدم که برای خودش فکر بکنه و از اونجایی که پیش فرضهای ذهنم در مورد نکات منفی آدمها فکر میکنه قطعاً روابطم هم همون روابط بیماریزا که قبلاً داشتم همون میشه
حقیقت اینه که وقتی که ما مقصر رو کس دیگهای میکنیم و میگیم اگر فلانی جور دیگهای بود جور دیگهای رفتار میکرد الان من هم بهتر از این میتونستم عمل بکنم حس آرامش بهمون دست میده اما به قول استاد ن فقط ما را از میلیونها میلیون دلار ثروت دور میکنهما باید این نگاه را در خودمون تقویت بکنیم که تنها و تنها و تنها من هستم که خالق زندگی خودمم من هستم که تاثیرگذارم من میکلاننج زندگی خودمم من شاهکار زندگی خودمم من پادشاهم من بهترینم من میتونم من به دستش میارم
الهی صد هزار مرتبه شکرت