سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
بنامِ خالق یکتا
و درود بر استاد و مریم عزیز
و تمام دوستان هم فرکانسی ام
راستش من دیروز پریروز این فایل ک گوش دادم بیشتر رو مبحث مسولیت پذیری تمرکز کردم
امروز برای چندمین بار فایل رو گوش دادم و یسری پرده ها از جلوی ذهن و چشم و گوش و قلبم کنار رفت
خیلی دلم خواست ک مجدد مکتوب کنم تا هم برای خودم آگاهی ها مرور بشه هم برای اونهایی ک تو مدار و فرکانس کامنت های من هستن مفید باشه….
خداوند یه انرژیه و دارای احساسات نیست که دلش برای ما بسوزه، ما هرمسیری که تجسم کنیم و فرکانس بفرستیم خداوند مارو در اون مسیر هدایت میکنه چه مسیر مثبت چه مسیر منفی.
هیچکس تو دنیا نمیتونه شرایط منو تغییر بده و به من کمک کنه مسولیت زندگی منو بپذیره بلکه فقط فقط مسولیت زندگیم چه خوب چه بد بر عهده ی خودمه و باید زندگیم رو خودم بسازم و خلق کنم.
باید بهونه هارو بزارم کنار و هیچ چیز و هیچ کس رو مسول زندگیم و اتفاقاتش ندونم.
دنبال مردم نباش، مردم رو برای خودت نگه ندار که بیان به به چه چه کنند، ازت تعریف کنند. نه از تعریفاشون خوشحال شو نه از بی توجهی هاشون ناراحت چون مردم هیچ تاثیری تو زندگیت ندارند و فقط خودتی که مسول زندگیتی.
هیچ عاملی در بیرون نیاز به تغییر نداره که حالت بهتر شه یا زندگیت تغییر کنه و درست بشه هیچ عامل بیرونی حتی ذره ای در حال خوب یا بد ما تاثیر نداره تا خودمون نخوایم و قدرت ندیم و بهش توجه نکنیم و به مردم قدرت ندیم چون ما خودمون خالق شرایط و اتفاقات و زندگیمون هستیم و با افکار و باورها و کانون توجهمون و تجسم باعث خلق چیزی میشیم.
افکار و باورهات و کانون توجهت رو درست کن زندگیت دگرگون میشه اصلا به دیگران کاری نداشته باش و توجهه نکن تو فقط رو خودت کار کن هرچی که در بیرونه اوکی میشه درست میشه به بهترین حالت و شیوه ی ممکن.
دنبال این نباش یه جایی بری حالت خوب شه با یکی حرف بزنی افکارت تغییر کنه، خودت هر لحظه افکار و کانون توجهت رو رصد کن وقتی خودت از درون احساست خوب بشه و باشه همه جنبه های زندگیت تغییر میکنه.
روی هیچ آدمی جز خدا و خودت حساب باز نکن حتی بنظرم گاهی اوقات رو خدا هم نباید حساب باز کنیم چون خداوند تمام ابزار لازم رو برای تغییر درون و زندگیمون بهمون داده و به محضی که رو خودمون کار کنیم هدایتمون میکنه و مسیر رو برامون هموار میکنه چون قانون اینه و یجورایی وظیفه خداوند و جهان اینه و قانون هیچوقت تغییر نمیکنه.
ازدیگران توقع و انتظار نداشته باش این تفکر سم که فلانی وظیفشه بنداز دور، فلانی وظیفشه عذرخواهی کنه، فلانی وظیفشه اینجوری رفتار کنه، فلانی وظیفشه مهمانی بگیره، فلانی وظیفشه پول بده، فلانی وظیفشه ادب رو رعایت کنه، فلانی وظیفشه کمک کنه، فلانی وظیفشه توجهه کنه، فلانی وظیفشه مسئولیتش رو درست انجام بده، فلانی وظیفشه برای من وقت و انرژی بزاره و… این افکار سم رو رها کن توقع و انتظارت رو به صفر برسون اصلا روی ادم ها حساب باز نکن، اصلا آدم هارو نبین فقط تمرکز روی خودت باشه، منتظر نباش یه ارثی بهت برسه، یه وامی برات درست شه، یکی بیاد یه پولی بهت برسونه، انقد رو آدم ها حساب باز نکن،، آدم ها عادت دارن با یه بشکن ببرنت بالا با ی بشکنم بیارنت پایین، فقط روی قدرت خداوند و کمک های خداوند و روزی هایی که از سمت اون میرسه حساب باز کن..
شرک های مخفیت رو شناسایی کن چون افرادی که متفاوت تر از سطح جامعه فکر وعمل میکنند تعدادشون کمه،، چون همه دنبال یک منجی هستن که یروزی یجایی یه کسی یه نیرویی بیاد ک مسائل مارو حل کنه
صلح بیاره،،، آرامش بیاره،،، پول بیاره،، عدالت بیاره و…. منجی در کار نیست منجی خود ما هستیم یعنی چه ک هرچی شرایط گند تر میشه افتضاح تر میشه نا مطلوب تر میشه منجی در حال نزدیک تر شدنه…
یعنی در این عمر محدود و سفری که شروع کردیم قراره هرروز در سختی باشیم و زندگی کنیم و در کصافط دست و پا بزنیم؟ تا روزی که منجی بیاد؟ بلفرض روزی هم منجی و نیرویی اومد اگ اون روز ما زنده نبودیم چی؟ چه لذتی از زندگی بردیم؟ جز اینکه سالها در انتظار کمک و یاری از سمت یه عامل بیرونی بودیم. با این طرز فکر باختیم بدم باختیم…
منتظر نباش ک یکی از بیرون بیاد توقع نداشته باش که خب فلانی زنگ بزنه،،، فلانی پیام بده،،، فلانی هدیه بخره،،، فلانی فقط منو ببینه،، اون موقعست ک من حالم خوبه و خوب میشه احساس خوشبختی میکنم در صورتی که نمیدونیم و نمیفهمیم داریم تو منجلاب فرو میریم روز ب روز غرق عوامل بیرونی برای خوشبختی و خوشحالی میشیم
و هیچوقتم حالمون خوب نمیشه مگر به صورت کوتاه مدت و مقطعی
چون به محضی که یکی انتظارات و توقع من رو برآورده نکنه ناراحت میشم حساس میشم خودم رو سرزنش میکنم به زمین و زمان فحش میدم زود رنج میشم و در پست ترین فرکانس قرار میگیرم پر از تشویش و نگرانی و ترس و نجواهای شیطانی و روز ب روز شرایط بدتر میشه…
کاری به دیگران نداشته باش، کاری به بهانه هات نداشته باش حتی کاری به بهانه های دیگران هم نداشته باش فقَط روی خودت کار کن مسولیت زندگیت رو بپذیر، نگو من فلانم، شوهرم فلانه، خانوادم فلانه، جامعه اینه، وضع اقتصاد اینه، اگر تو ایران نبودم، اگر فلان شغل رو میداشتم، اگر بچه میداشتم یا نمیذاشتم، اگر و اگر و اگر… تمام این قضیه ها و بهانه هارو بریز دور اگه میخای با همین فرمون پیش بری که بسم الله کاری نداره، راحت باش و خوش بگذرون تو این شرایط نامطلوب….
اما اگ میخای یجور دیگ زندگی کنی،، خالق زندگیت باشی،،، یجور دیگ فکر و عمل کنی،،، دست از توقعات و انتظارات و بهونه هات بردار وگرن تو یه انسان بدبخت هستی با این افکار منفی و سمی و کانون توجهت…..
اگر در خانوادم مشکل دارم،،، اگر با فرزندم مشکل دارم،،، اگر در محل کارم مشکل دارم،،، اگر با دوستام مشکل دارم،،،، همه و همه تقصیر خودمه،،، خودم باعث خلق این شرایط شدم نه خدا و نه دیگران فقط فقط خودم مسولم، گردن خدا ننداز کسی که بنده ی خوبی باشه بندگی کنه خداوند براش همه کار میکنه…..
مردم کی هستند؟ مردم چه قدرتی دارند اخه که بخان باعث خوشبختی یا بدبختی کسی بشن؟ باعث شادی یا ناراحتی کسی بشن؟ باعث تغییر اوضاع مالی بشن؟ وقتی خدارو باور کنی به عنوان قدرتمند ترین فرمانروای جهان به عنوان قدرتِ کل دنیاها اونوقته که خدا برات کاری انجام میده تو بندگی کن رسم بندگی رو درست بجا بیار اونوقت میفهمی فرمانروا کیه،،، قدرت چیه،،، هدایت چجوریه،،، زندگی عالی به چه شکله،،،، رزق و روزی و برکت چیه،،،، ما رو همه حساب باز میکنیم از همه کمک میخوایم الا خدای بزرگ و مهربان و بخشنده….
اگر داری مث بقیه فکر میکنی مث بقیه عمل میکنی زندگیت هم مث بقیه خاهد بود و حق هیچ گله ای نباید داشته باشی….
تو به دنیای بیرون کار نداشته باش،،، به شرایط بیرون کار نداشته باش،،، به اجتماع و اتفاقاتش کار نداشته باش،،، به سیل و زلزله و گرونی کار نداشته باش،،،، به این حزب و اون جناح و جنگ و جبهه کاری نداشته باش،،، باور کن کل دنیا درون خودته باید فقط رو دنیای درونت کار کنی باید کل توجهه و تمرکزت رو بزاری روی خودت و دنیای درونت….
هرجا برای جلب توجهه مردم کاری کردی بدون باختی،،، نوع لباس پوشیدن بخاطر رضایت مردم،،، نوع حرف زدن بخاطر خوشامد مردم،،، شغل و تحصیلات و رشته بخاطر علایق مردم،،، خرید خانه و زمین و ماشین و طلا و سرمایه گذاری بخاطر کم نیاوردن از بقیه و چشم و هم چشمی،،،، تربیت فرزند طبق نظر مردم،،،، آخه این مردم کی هستند؟ چرا این مردم انقد مهم شدن؟؟ تمرکزت بزار رو مسیر خودت به دیگران چکار داری اخه؟؟ عمم چ کرد خالم چه گفت،،، فلان کشور چکار کرد،،، فلان خاننده کجا رفت،،، فلان بازیگر با کی ازدواج کرد،،،، اون بلاگر چنتا بچه آورد،،،، فلانی چه شغلی زد،،، برادرم چقد درآمد داره،،،، مادرم فلان رفتار کرد،، پدرم فلان حرفو زد،،، دوستم فلان نظرو داد،،،، بابا بیخیال مردم اگه یدرصد اون توجهی ک رو مردم و زندگیشون داریم رو روی خودم میزاشتیم الان زندگیمون بهشت بود،،، فقط خدا و خودتون نه هیچکس دیگ رو خودتون کار کنید ببینید خدا چجوری میسازه همه چی درست میشه هر اتفاقی افتاد بگو خودم کردم خودم باعثشم خودم خلقش کردم حالام خودم درستش میکنم یکاری میکنم همه چی به نفع من پیش بره،،،، حتی تو بدترین شرایط و سخت ترین شرایط جوری ذهنمو کنترل میکنم جوری قلبمو آرام میکنم که اون اتفاقات و شرایط برام سرشار از عنایت و خیر و برکت و حس خوب باشه….
وای ک چقد باور مخرب رو ازین فایل تشخیص دادم تو زندگیم مردم مهم تر از خدا و خودم بوده،،، همیشه هم آسیب دیدم از همین مردم
ولی کم کم قراره رو این باور کار کنم
و قطعا میام از نتایجم میگم براتون
مرسی از توجهه همگیتون
سلام و درود خداوند به استاد بزرگوارم ب شایسته یِ شایسته ام و به خانواده ی مهربان و صمیمی ام.
خداروشاکرم که مجدد بهم اذن و فرصت در کنار شما بودن و در این محیط قرار گرفتن رو داده تا باز بیام ریز بشم رو یکی از پاشنه آشیلام چرا میگم یکی چون ماشالله جدیدا هرچی فوکوس میکنم رو خودم و از یجایی ی ضعفی میزنه بیرون، حالا میام رخ عقاب میگیرم با خودم میگم ایول مهسا عجب رشدی پیشرفتی تغییراتی یهو یکی از فنرام میزنه بیرون و با قدرت میگه بشین سرجات بچه کجای کاری این هنوز اول راهه خیلی زود به خودت گفتی خب دگ تمومه، ن جانم این هنوز شروعشه…. خلاصه از حواشی بگذریم. بریم سر اصل داستان میدونی استاد من ی چیز جالبی کشف کردم وقتی فایلی از شما گوش میدم اولا ک دقیقا مشابهه و وصف حال اون شرایط و موقعیت کنونیمه و اینک مثلا تو ی فایل 40 دیقه ای ممکنه من تو 5 دیقه اول باگ خودمو شناسایی کنم تو گام اول خانه تکانی ذهن از تمام موضوعات فایل ک بگذریم هرچن همش قابل تامل و تفکر بود اما وقتی فایل رسید ب قسمت مسئولیت پذیری گفتم عاااااااااااا اینههههههه خودشههههههههههه تیکه ای ک خیلی قراره بکار من بیاد و یسری کمبود و کم و کاستی و ضعف شخصیتی در من رو جبران کنه همین مسئولیت پذیریه…. استاد من به لطف خدا و شما و خودم تا حد قابل قبولی از 100 نمره درموردسلامتی و اوضاع مالیم به خودم 50 رو میدم ولی در زمینه روابط چه کاری چه دوستانه چه خانوادگی چه زناشویی و…. و در مورد باور های توحیدی از 100 نمره به خودم نهایت 5 بدم و این دو زمینه برای من خیلی نسبت به زمینه های دیگ قابلیت کار شدن روش و تغییر باور ها و پیدا کردن ترمزا رو داره….
برسیم به نکته مهم و حائزاهمیت مسولیت پذیری علی رغم اینک سعی میکنم رو خودم کار کنم ولی همچنان با این واژه بیگانه بودم راستش
اخرین کامنت من در سایت ک دوستان اگ مطالعه کرده باشن در بخش تسلیم بودن در برابر خداوند اونجا من اشاره به ی رابط ای کردم ک دچار چلنج شدم توش…
وقتی راجب این مسولیت پذیری شنیدم دیروز
اومدم تمام ارتباطاتم از گذشته ب اکنون رو تو ذهنم مرور کردم روابطی ک خوب بوده و روابطی ک مشکل داشته یا ب مشکل خورده
فهمیدم ک این صفت یا این باور یا این اصل در زندگی من خیلی کم رنگ بوده واژه ی پر بار و سنگینه مسولیت پذیری
من بر خلاف اینک حس میکردم همیشه آدم خوبه روابط بودم ادمی ک صدشو میزاره اما کسی براش جبران نمیکنه ادمی ک به همه محبت میکن اما هچی دریافت نمیکنه ادمی ک وفاداره صادقه شوخه مهربونه توجهه میکنه فداکاری میکنه
(الان نمخام ب مسایل مربوط ب عزت نفس و احساس لیاقت و خود ارزشمندی بپردازم و کاملا ب این ضعف شخصیتی و باوری اگاهم و در تلاشم برای بهبود دادنش انشالله در موقعیت مربوط به خودش راجب این مسایل صحبت خاهم کرد)
خلاصه همیشه حس قربانی بودن حس مظلوم نمایی و حتی یسری جاها شروع ب تخریب ادما میکردم ببین فلانی چ بی شخصیته ببین فلانی چ بی فرهنگ چه بی لیاقته حیفه همه کارایی ک براشون کردم شروع میشد نجواها و خودخوری ها و….. و در 90 درصد مواقع بوممممممم رابطه از هم میپاچید یا ب نحوی دعوایی بحثی بی احترامی پیش میومد.
میدونید چرا؟ چون مهسا نمیخاست بپذیره ک عزیزم تک تک ثانیه های زندگیت رو خودت داری خلق میکنی تمام شرایط و موقعیت ها اتفاقات و انسانها نوع برخوردشون نوع رفتارشون حتی نمیخاست نوع رفتار خودشو بپذیره فکر میکرد مهسا همیشه ادم خوبس و کل ادمای این دنیا بدن انقد این موضوع خلق زندگی و خاسته ها برای من چلنج بوده و شده ک خدا عالمه گاهی میگم تقدیر چیه گاهی میگم ن دگ همینه ک هست بد یا خوب همینه توام همینی ادمام همینن اتفاقاتم همینه اما خداروشکر ی مقدار گارد خودم رو اوردم پایین و کم کم داره ب جونم میشینه کع نه خانم جان همینجوری یلخی و کشکی نمیشه گلم این جهان قانون داره
هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی
همین بود دیگ دوستان یا نه؟! خیلی حضور ذهن ندارم ولی ی چی تو همین مایه ها ک بابا همه چی ب خودت بستگی داره هر چی رخ میده خدت منبع و مرکزشی و از خودت ریشه گرفته چ مثبت چ منفی و هیچ عاملی جز خودت مسئول نیست
حتی گاهی با خودم میگفتم بابا مثلا دوستم خیلی خوب بود خیلی بمن اهمیت میداد
خانوادم ی مدت خیلی باحال بودن انرژی میدادن چرا اینا تغییرکردن یهو چرا همه چی ی شکل دیگ شد؟
اینو فک میکردما ولی دیگ ب این فک نمیکردم ک خب بابا شاید مشکل تویی شاید اخلاقته شاید رفتارته شاید باورته بشین یکم مسولیت پذیر باش همه چیو نبند به لنگ بقیه بهشون حس گناه و عذاب وجدان نده خودت با خودت زدی جاده خاکی روابطی بهم خوردی مالی بهم خوردی توحیدی بهم خوردی سلامتی بهم خوردی بعد میای میشینی داستان برای خودت میبافی ک من خوبم من اوکیم من باحالم من تلاش میکنم بقیه بدن بقیه خراب میکنن بقیه باعث این اتفاقاتن
وای استاد باورت نمیشه خجالت میکشم از گفتن این حرفا شاگرد استاد باشی و تو این مسیر باشی و اونوقت مسولیت پذیر نباشی؟
اونوقت بشینی جهان و خدا و مردم و خانواده فک فامیل و جامعه و… ببری زیر سوال
ن عزیزع من از درون خودت مشکل داری واقعا مثال کرم از خود درخته خیلی زیباستا خیلیا بد تعبیرش میکنن ولی همه ی ما یسری کرم درونمون داریم داره درخت وجودمونو میخوره باعث خشک شدن و بی ریشه شدنمون میشه باعث عدم رشد و میوه ندادنمون میشه بعد میگیم باغبون کم کاری کرد اب کم داد اب زیاد داد علف هرزارو نچید تقصیر نور خورشیده زیاد بمن تابید منو سوزوند تقصیر باده تند وزید شاخ و برگ منو شکست
حتی انقد رو متوجهه نبودم ک بابا این باد و خورشید و باغبون و مردم و فامیل و دوست اشنا دارن تضاد ایجاد میکنن ک تو مسولیت پذیر تر بشی تو مقاوم تر بشی تو تلاشتو بیشتر کنی تو خودت خالق زندگیت باشی
استاد دگ من چی بگم؟ تو چن دیقه حجت بر من تمام شد یماه بود با دوستم ک رابطمون کات شد همش خود خوری میکردم همش اونو سرزنش میکردم خودمو سرزنش میکردم دیگ قول داده بودم محبت نکنم سرد بشم یخ بشم چمدونم این چرتو پرتای شیطانی
دیروز ک فایلو گوش دادم اصا شاک شدم چنان نفوذ کرد درونم یهو جسارتی پیدا کردم شجاعتی پیدا کردم گفتم بسه خودت جذب کردی خودت خراب کردی خودت باعث شدی خودتم میتونی بسازی و درست کنی بس کن سرزنشو بس کن ملامتو بس کن احساس گناهو بس کن قربانی بودن و حس بی ارزشیو
وای استاد از دیروز ی قدرتی گرفتم ی شجاعتی گرفتم انرژیم فول شده انگار سبک شدم ی باری از دوشم برداشته شده دلم صاف شده انگار کینه ندارم انگار عاشق ادما شدم حسم خالص تر شده خلاصه ک مرسی هستی استاد مرسی ک انقد دقیق میزنی ب هدف
خداروشکر واقعا ک دوباره همزمانی ایجاد کرد دوباره سر فرصت هدایت شدم دوباره تو موقعیت خودش و مدار خودش ب خودم اومدم و اگاه شدم اصا نمیدونم دیگ چی بگم یا چجوری تشکر کنم از خداوند از استاد از شایسته جانم ازین دنیا و کائنات و قوانین بی نظیرش ازین محیط و فضای سایت ک هربار نوشتم انگار یدور خودمو زندگی کردم اون خوبی هام اون بدی هام همه چیم میاد و میریزع رو دایره و هنگام نوشتن ناظر خودم و اتفاقات زندگیم میشم
بمب انرژی شدم یعنی از شدت شعف میخاد تمام سلول هام منفجر بشه بچههاااااااا اینو از من ب یادگار داشته باید همیشه قرار نیست همه فایلای استاد براتون راهگشا باشه یا قرار نیست تمام مطلب و نکته ی فایل رو یباره و یشبه رو خودتون اجرا کنید همین نکته های کوچیک ک ممکنه از ی فایل یساعته 100 تا نکته دستگیرتون بشه با همین نکته های کوچولو و دونه دونه کم کم شخصیت جدید شکل میگیره باورای جدید شکل میگیرع مدار میرع بالا تکامل طی میشه پس خودتون رو خسته و دل زده نکنید و عجول نباشید در این راه ممنون از توجهه همگیتون
سلام دردانه یِ خدا، مریم عزیزم خوشحالم برات ک در این مسیر زیبا با ما خانواده ی عباسمنشی هم گام و هم مسیر شدی و در صدد بر اومدی تا کم و کاستی ها و باگ های خودت رو شناسایی کنی بقول معروف همون ترمز ها باورها و شرک های مخفی….
بله قطعا درسته ک تمام زندگیت و شرایطتت رو خودت داری خلق میکنی حتی نوع رفتار و گفتار و کردار همسرت رو…. مریم ذهن ما آدما میتونه مثل دکمه تلوزیون آف و آن داشته باشه اما موردی ک هست اینه ذهن ما همیشه روشن و فعاله، و عمده ی فعالیتش روی نقاط منفیه تا مثبت، ببین مثلا وقتی ما تلوزیون رو روشن کردیم و در حال تماشای یک فیلم هستیم یهو یه صحنه ی ترسناک یا نامناسب وسط فیلم ظاهر میشه سریع یا رومون رو بر میگردونیم و اعراض میکنیم و میزنیم خودمونو کوچه علی چپ یا دکمه ی آف تی وی میزنیم و خاموش میشه و اون صحنه محو میشه….
وقتی شروع میکنی به مسئولیت پذیری در زندگیت در مواجهه با سختی ها نگرانی ها استرس ها یا رفتار و گفتار ناپسند و نامطلوب دیگران
مسولیت پذیری مثل دکمه ی اف تی وی عمل میکنه وقتی میپذیری و قبول میکنی ک خب اوکی همسرم قبلا خیلی باحال و کول و مهربون بوده بهم توجهه میکرده اما الان اینجوری نیست کاملا میپذیرم مسولیتش رو به عهده میگیرم ذهن نجوا گرمو خاموش میکنم میگردم دنبال اون چیزی ک باعث شده در صفحه ی تلوزیون زندگیم نا زیبایی ببینم
حالا ک فعلا تلوزیون خاموشه اما باید دنبال ریشه و علت و دلیل و ترمز مخفی بگردم تا دفعه بعد تی وی زندگیم یا ذهنم روشن شد دیگ منو نگران نکنه یا بهم تصاویر و شرایط نادلخواه و نازیبا نشون نده…..
وقتی یه تایمی همه چی گل و بلبله مثل اوایل ازدواج ولی بعد یمدت همه چی عادی و روتین یا گاهی خسته کننده و ناامید کننده میشه بخاطر عدم کنترل ذهنمونه اوایل ازدواج مدام تمرکز و توجهه ما دنبال عشق و حال و تفریح و مسافرت و گشت گذار و دور دور قربون صدقه و….. واسه همین حس و حال دو طرف مثبته و ذهن اروم و مطلوب ولی کافیه یبار ی رفتاری از طرف مقابل ببینیم یا ی حرف زشتی بزنه یا یه انتظار بیجایی داشته باشیم یا بیش از حد وابسته بشیم دمار از روزگارت در میاره این ذهن انقد نجوا میکنه انقد یه چیزیو تو ذهن بزرگ و وسواس گونه پیش میبره کلا حس و حال خوبو ازت میگیره یادت باشه نم نم رو ذهنت کار کنی و افسار ذهنت رو بدست بگیری وقتی دیدی داره اذیتت میکنه و پچ پچ میکنه و اضافه گویی سریع مسولیت بپذیر و خاموشش کن و بشین ب این فکن ک چیشد الان ب این مرحله رسیدی یا این حرفو تجربه کردی یا تو این موقعیت قرار گرفتی کم کم باورای مخفیت میاد بالا و کم کم میتونی با باورای مناسب جایگزین کنی و ذهنتو ببری سمت خوبی ها و نکات مثبت و ذهن رو روی شبکه ی دلخاه خودت تنظیم کنی تا خعلی کمتر شاهد صحنه های ترسناک و نا مناسب باشی و بشی
بسم الله بگو خداوند هدایتت میکنه️