live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
  • تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
  • هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
  • تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
  • واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
  • وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
  • “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
  • مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
  • خاصیت ایده های الهامی؛

منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:

 دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    195MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    39MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «هاجر صالحی» در این صفحه: 1
  1. -
    هاجر صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    بنام یگانه فرمانروای قدرتمند جهان

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم، من رو به راه راست کسانی که به آنها ثروت و نعمت داده ای هدایت کن

    به مسیر توحید هدایت کن

    به مسیر عشق و آرامش هدایت کن

    به درک بیشتر قانون و عمل ب قانون هدایت کن

    خدایا لحظه ای من رو ب حال خودم نگذار و هدایتم کن، که اگر تو هدایتم نکنی من گمراه میشم.

    من هیچی نمیدونم، تا الان هم تو هر لحظه مسیر من رو اصلاح کردی و دستمو گرفتی .

    سلام ب استاد عزیزم ، مریم بینظیر و توحیدی و دوستان بنظیرم

    استاد دست گذاشتین رو چه موضوعی ،پاشنه ی آشیل من. و فکر میکنم تقریبا پاشنه ی آشیل همه، توقع از دیگران.

    من کلا شخصیتم این بود از بچگی، حتی بزرگی قبل از اینکه قانون رو بدونم تو این موضوع ناخوداگاه درست عمل میکردم، من اصلا اینکه از دولت توقع داشته باشی که زندگیت رو بهبود بده رو درک نمیکردم و بنظرم مسخره میومد

    کسانی رو هم که میدیدم تو تلویزیون داد وبیداد میکردن دولت اینکار رو کنه اون کار رو کنه، مسخره میومد بنظرم ،حس میکردم الاف ترین آدما و احمق ترین آدما هستن.

    یادمه زمانی که بیزنس باز کرده بودم، چندبار از دوسه تا خبرنامه ک با خانم ها مصاحبه میکنن و درمورد بیرنسشون صحبت میکنه و مشکلاشتون و توقعاتشون از دولت ،باهام مصاحبه کردن،، و چندبار اون مصاحبه کننده پرسید از دولت چه توقعی داری به عنوان یک بیزنس ومن جوان که تازه کارشو باز کرده، من جواب دادم هیچی

    طرف تعجب کرد، راضی نمیشد هی اصرار داشت حرف تو دهن من بذاره که مثلا کمک مالی یا حمایت اینا

    گفتم نه، گفت پس برای پیشرفتت چی، گفتم باید توانایی های خودمو بالا ببرم

    خخ اصن حس کردم مصاحبه شو خراب کردم

    یا ی بار دیگه یک آقایی بود که داشت که از ترکیه اومده بود، رو پایان نامه ش کار میکرد، موضوعش هم همین بود ،کارآفرینای زن

    اونم هی پرسید از دولت و اینا چ توقعی منم گفتم هیچ توقعی، اونم انقد تعجب کرد ک مصاحبه تموم شد، گفت میشه بپرسم این جوابایی ک دادی ،این دیدگاه ها از کجا میاد

    یعنی تا این حد تو ذهن مردم رفته ، من در این زمینه مشکلی ندارم

    توقع من برگشت میگشت به خانواده م ، اونم تو زمینه ی احساس خوب.

    من توقع داشتم،ک اگر احساس من خوب باشع باید بقیه اعضای خانواده هم همکاری کنن،

    من روی خودم کار میکردم حسم خوب میشد، میدیدم تو خانواده درباره ی اخبار و مسایل ناخواسته و ناسپاسی و اینا صحیت میکردن و حسم بد میشد و اونا رو مسول حس بد خودم میدونستم.

    تا خدا رو شکر الان ک ذرکم از قانون بیشتر شده،مسولیت صد درصد پذیرفتم و میدونم اینا فرکانسهای منن، من هنوز فرکانس مشترک دارم باهاشون، و اگر من مدا کار کنم و این تغییرات غالب من بشه، جهان لاجرم نمیذارع در این فرکانس باشم

    متوجه شدم منم فرقی ندارم باهاشون،اونا روی بقیه مسایل ناخواسته تمرکز میکنن و من هم روی نکات منفی اونها

    اومدم گفتم مشکل از منه ک هنوز احساس خوبم وابسته ب واکتش و احساس خوب دیگران

    یاد بگیرم اعراض کنم از آنچه نمیخاهم ،نجنگم

    یادبگیرم بجای اصلاح اونها تمرکزم رو بذارم روی نکات مثبت و خوبی هاشون.

    و قسمت آخر استاد قیاس یک کمپنی خوب رو با خداوند کردین، منم این قیاس رو میکنم پیش خودم و میبیتم واقعا برا همینه خداوند تو قرآان بارها میگه حرمت خداوند رو نگه دارین

    واقعا اگر من بتونم این رو باور کنم ، چقدر رفتارای من عوض میشه، چقدر ازنگرانی هام ،شک هام،ترس هام کم میشه و چه نتیجه هایی میاد.

    بندگی خدا رو کنم،یعنی فقط خداوند رو منبع قدرت بدونم، تنها از خدا پروا داشته باشم

    تنها بشینم روی باورام کار کنم و عوامل دیگه رو حذف کنم

    سپاسگذارم استاد عزیزم برای این آگاهی های ناب و توحیدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: