live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
  • تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
  • هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
  • تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
  • واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
  • وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
  • “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
  • مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
  • خاصیت ایده های الهامی؛

منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:

 دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    195MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    39MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرانجفی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلام خدمت استادعباس منش جان واستادشایسته

    نازنین وخانواده خوبم

    جلسه اول وثبت ردپا:

    من تا چندسال قبل همیشه دلم میخواست رو پای خودم وایسم وتحت هرشرایطی دست نیازم سمت کسی دراز نشه خیلی باقدرت این حسوداشتم ولی متاسفانه وسطای راه می بریدم وکم میاوردم.خسته میشدم غرمیزدم وشدیدا متوقع میشدم ازدیگران که کمکم کنندویجورایی وظیفشون می دونستم.ی ترسی همیشه ته دلم بود که به جایی نمیرسی.همش به دنبال این بودم که اگر محبتی درحق کسی میکنم اونم برام جبران کنه حداقل در حد ی تشکر واحترام.

    خلاصه داستان ب همین منوال پیش می رفت ومن نه تنها موفق تر نمیشدم بلکه ناموفق ترمیشدم و با ی اعتمادبه نفس فرو ریخته داشتم زندگیمو پیش میبردم.

    خداوند وآرزوهام که همیشه ازخدا میخواستم هیچوقت اززندگی من خارج نشه ومهرش رو تاابدوهرلحظه تودلم بیشتروبیشترکنه بلاخره کارخودشونو کردن ومن باسایت عباس منش آشناشدم وتازه معنی توحیدوتوکل رو فهمیدم ودرک کردم.

    واززمانی که دیگه روی بنده خدا حساب بازنکردم(البته گهگاهی لغزش داشتم)وفقط باقدرت مسئولیت زندگی خودمو پذیرفتم واعتمادبه نفسم رو بالاتر بردم جهان روی خوشش رو بمن نشون داد والان من زهرای قبل نیستم از لحاظ شخصیتی ورفتاری وباوری کیلومترها با زهرای قبل فرق کردم واینا رو همه مدیون خدای بزرگم هستم که دستش رو به شکل استادعباس منش وارد زندگیم کرد.

    مدام دارم مهارتهای جدیدیادمیگیرم،موفقیتهام خیلی بیشترازقبل شده وازهمه مهم ترشخصیتم خیلی متفاوت ترازقبل شدم.

    درپناه خداباشید.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: