سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
سلام و عرض ادب به استادعزیزم ومریم خانم شایسته ی گل…
منم میخوام مثل مریم جونم یه خونه تکونی ذهنی انجام بدم واین دیدگاه اولین جلسه ازخونه تکونی ذهنیه …
کم کم داشت یادم میرفت که خودم باید مسوولیت زندگیم روبپذیرم وقبول کنم واین چند وقته همه رومقصر اتفاقای زندگیم میدونستم به الا خودم ..
وقتی این فایل رو گوش دادم دوباره به خودم اومدم و متوجه شدم که این چرا ها وگلایه ها برای چیه ویه احساس خیلی عالیی بهم دست داد که آره خودم میتونم زندگی خودم رو بسازم وچرا از دیگران انتظار و توقع داشته باشم .
من چند وقت پیش یه مهمون تقریباً 3هفته ای داشتم ،بعدچندروز که حضورمهمونم عادی شد ومن سرکار میرفتم ازش انتظار داشتم که کارای خونه رو انجام بده ومیدیدم که اونطوری که انتظار داشتم کاراروانجام نمیداد ومن دردرون ناراحت میشدم وبعدش به خودم یادآوری میکردم که ، فرض کن که مثل همیشه تنهایی خودت باید کارای خودت رو انجام بدی واحساسم بهتر میشد و باورتون میشه ازموقعی که من توقعم رو برداشتم واحساسم روبهترکردم بدون اینکه چیزی بگم ،تاوقتی که برمیگشتم خونه مهمونم تمام کارا رو انجام میداد و بعضی مواقع غذا هم میپختند .
به قول مریم جوون هرچند وقت یکبارخونه تکونی ذهنی هم لازمه…
خدایارونگهدارهمه ی ما باشد…