live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
  • تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
  • هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
  • تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
  • واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
  • وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
  • “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
  • مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
  • خاصیت ایده های الهامی؛

منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:

 دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    195MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    39MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناهید رحیمی تبار» در این صفحه: 1
  1. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1157 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عزیز و گرانقدرم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.

    من یه دوره از این خونه تکانی رو کار کردم شاید برای چن تا از فایلهاش موفق نشدم دیدگاه بنویسم .

    تاثیرات خوبی ازش دریافت کردم بیشترم به منزله اینکه مریم جون اسم این دوره ی کوتاه رو خانه تکانی ذهن گذاشته . دقیقاً چون خانه تکانی ذهن تو ذهنم میاد فایلها رو با دقت و تمرکز بیشتری گوش میدم چون میدونم پیامها و درسهای زیادی میتونم ازش دریافت کنم .

    هرچند خیلی از این فایلها رو قبلاً گوش کرده بودم منتهی اینبار با یه نگرش دیگه‌ای و چون احساس میکنم در مدار دیگه‌ای هستم با دقت بیشتری گوش میدم و سعی می‌کنم در هر فایل نظرات و تجارب خودمو تا جایی که به ذهنم خطور میکنه بنویسم.

    اول از اینکه خدا رو شکر میکنم هیچ وقت از اون دسته آدمایی نبودم که ذهن خودمو درگیر حوادث و اتفاقات جامعه بکنم همیشه شنیدم و بی‌توجه ازش رد شدم هیچ وقت فکر نکردم و هیچ وقت نگاهی نداشتم که سران مملکتمون باید کاری انجام بدن تا ما به آسایش و رفاه برسیم . از اونجایی که به حوادثی چون سیل ، زلزله ، آتش سوزی و … دقت و تمرکزی نداشتم هیچ وقت ترسی هم به خاطرشون نداشتم چون ذهنم درگیرشون نبود.

    و اما بابت منجی ای که همچنان خیلیا منتظر اومدنش هستن ، باید بگم که اینم از اون داستانهایی بود که هیچ وقت تو کتم نمی‌رفت اگرچه به خاطر باورهای غلطم که به آخرتم ربط میدادم ، خیلی زور زدم که بپذیرمش اما خدا رو شکر از این درگیری ذهنی نجات پیدا کردم و خودم به این نتیجه رسیدم که لزومی نداره به چیزی که وجود نداره حداقل در حال حاضر وجود نداره فکر کنم .

    بنابرای اینم از اون مواردی شد که از ذهنم پاکش کردم .

    می‌دونیداصلا جالب نیس که ذهنمونو به خاطر خیلی چیزای الکی شلوغ کنیم من این تجربه رو داشتم که هرچی ذهنم شلوغ‌تر بوده عصبی‌تر و آشفته‌تر بودم در یک کلام داغون‌تر بودم . داغونی در حدی که حس نفرت نسبت به خودم داشتم چرا که تو هیچ موضوعی نمی‌تونستم درست تمرکز کنم و راه فراری تو خودم نمی‌دیدم به همین جهت فقط این افکار و باورهای غلط رو تو ذهنم نگه می‌داشتم و مدام بالا و پایینش می‌کردم و چون سطح آگاهیم پایین بود به هیچ نتیجه ی درستی نمی‌رسیدم. در واقع شناخت کافی نسبت به خداوند و قوانینش و حتی شناخت کافی نسبت به خودمو و علایق و احساسات و اعتقاداتم نداشتم. همیشه کارام تقلیدی و از روی ترس بود هیچ وقت نشستم با خودم درست و منطقی فکر کنم و همه ی جوانب رو بسنجم . کمی به خودم احترام بذارم کمی به خودم توجه کنم و احساسات و افکار و باورهای مخرب رو از خودم دور کنم . در کل هر چیزی که تو ذهنمون آزارمون میده رو باید بریزمش دور.

    اول بسنجیم و منطقی و اصولی در موردش تفکر داشته باشیم و بعد که به نتیجه ی درستی رسیدیم برای همیشه پروندشو تو ذهنمون ببندیم. این میشه که آرامش می‌گیریم و وقتی که آرامش داشته باشیم بهتر فکر می‌کنیم . بهتر راه درست رو پیدا میکنیم .

    قسمت بالا گفتم از اولم هیچ اعتقادی به اینکه دولت و سران مملکت دخلی به آسایش زندگی من داشته باشند نداشتم اما این حرفم به این منظور نبود که هیچ عوامل بیرونی رو برای بدست اووردن ثروت دخیل نمیدونستم ! من از اون خانومهایی بودم که بیش از اندازه از همسرم توقع فراهم کردن آرامش و آسایش تو زندگیم رو می‌خواستم . وقتی میگم بیش از اندازه ، منظورم اینه کلاً وظیفه ایشون مید‌ونستم که باید منو به خواسته‌هام برسونن و ایشون به تنهایی باید این مسیرو بره تا من به خواسته‌هام برسم . خب این طرز تفکر و این طرز نگاه برای زمانی بود که سطح آگاهیم خیلی پایین بود و طبق رسوم و افکار باورهای غلطی که تو عموم جامعه بود پیش می‌رفتم.

    دقیقاً از مسئولیتهایی که خودم داشتم شونه خالی می‌کردم و تنها نقش من انتظار کشیدن بود. و ای کاش این انتظارم با سکوت همراه بود ولی متأسفانه این انتظارم با جنگ و ستیز ، دعوا و مشاجره ، خشم و عصبانیت و کینه و نفرت همراه شد. طوری که هم خودمو ، هم همسرم و هم زندگیمو از پا در اوورد .

    آسیبهای خیلی زیادی هم به خودم زدم هم به همسرم واینکه که هیچ لذتی از خیلی از سالهای زندگیم نبردم چون تمام تمرکزم روی کنترل کردن کارها و رفتارهای همسرم بود .هیچ توجهی به خودم نداشتم ، خودمو نمی‌دیدم . دنبال خودم تو همسرم می‌گشتم ینی فکر می‌کردم همسرم باید به یه جایی برسه بعد من دیده بشم . آرامش بگیرم . خوب زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم و این در حالی بود که من یه آدمه کاملاً بی‌مسئولیت و خودخواهی بودم. جالب اینجاست که همیشه فکر می‌کردم مسئولیت پذیر هستم و هر جایی که نقش خودم باشه سهم خودمو درست انجام میدم این باور غلط باعث شده بود هیچ وقت دنبال تغییر نباشم و هیچ وقت متوجه ی اشتباهاتم نشم که بخوام تغییرشون بدم . بنابراین همه چیز یعنی اوضاع ناجالب زندگیم همیشه سر جای خودش بود و حتی گاهی شکست‌ها و ناکامی‌ها به زیر صفر درجه هم می‌رسید.

    از استاد عزیزم مثل همیشه تشکر و قدردانی می‌کنم که منو از این منجلاب نجات دادن. تو این قضیه خیلی از باورهامو تغییر دادم و روی خیلی از افکار رفتارهام کار کردم .

    تمام دوره‌ها برای تغییراتم مثمر ثمر بودن بخصوص دوره ی کشف قوانین و دوره ی احساس لیاقت که تاثیرات شگفت انگیزی در درون من ایجاد کردن.

    با کارکرد هر دوره یه کم تغییر کردم تا روند تکاملی شکل گرفت البته میدونم تا زنده هستم نیاز به بالا بردن سطح آگاهی دارم و پرونده ی تغییر افکار و باورها هیچ وقت بسته نمیشه . تا وقتی که تلاش می‌کنم و وقت میزارم برای گوش کردن و دریافت آگاهی ، اوضاع درست پیش میره. اگه به این موضوع اهمیت ندم و دست از تلاش بردارم باز برمی‌گردم سر جای خودم.

    خدا رو شکر یه حسنی که دارم اینه که عاشق مطالعه کردن و نوشتن و گوش کردن فایل هستم و از اونجایی که عاشق استاد عزیز خودم عباس منش هستم همیشه با عشق و هیجان پذیرای پیامها و درسها و تجارب ایشون هستم.

    برای داشتن عملکرد درست و استفاده از تجارب استاد عزیز تمرینها و ممارست زیادی داشتم که همین‌ها باعث شد خیلی جاها مقاومت‌هام شکسته بشن .

    امروز با آگاهی‌هایی که کسب کردم متوجه شدم و پذیرفتم تو همه ی زمینه‌ها خودم مسئول خودمم و نباید هیچ انتظاری از کسی داشته باشم.

    متوجه شدم که قدرت اصلی دست خودمو و خدای خودمه .

    هماهنگی بین منو و خدا باعث بدست اووردن هر آنچه که میخوام میشه میخواد سلامتی باشه میخواد ثروت باشه میخواد روابط خوب و عالی با همسر و دیگران باشه میخواد آرامش و خوشبختی باشه ، همه و همه در گرو هماهنگی بین ذهن و روحمه !

    و این هماهنگی بدست نمیاد مگر اینکه با خودم در صلح باشم .

    چطور با خودم در صلح باشم ؟!

    اینکه خودمو با تمام ویژگی‌ها و خصوصیت‌هایی که دارم بپذیرم .

    دنبال چیزی در بیرون نگردم .

    با هر مشکل یا تضادی که بر خورد کردم به خودم رجوع کنم .

    تو زندگی هیچ چیز و هیچ کسی رو مقصر ندونم .

    سعی کنم در لحظه زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم سعی کنم تمرکزم رو داشته‌هام بزارم و بیشتر سپاسگزار خداوند باشم.

    سعی کنم به ویژگی‌های مثبت بقیه نگاه کنم .

    سعی کنم زیبایی‌های جهان را بیشتر ببینم .

    عاشق خودم باشم به خودم احترام ویژه‌ای بزارم.

    برای خودم ارزش بیشتری قائل باشم .

    برای خودم وقت بیشتری بزارم ، خودمو بیشتر ببینم بیشتر به خودم عشق بورزم و بیشتر به خودم بها بدم . حال خودم که از درون خوب باشه تمام اتفاقات بیرون هم درست میشه .

    می‌پذیرم که خودم خالق تمام اتفاقات خوب یا بد زندگیم هستم بنابراین دیگه جنگی با ناخواسته‌هام ندارم . اگه ناخواسته‌ای هست یا برای رشد منه یا به خاطر فرکانسهای خودمه که بوجود اومده . در هر دو صورت باید دنبال راه حل مسئله باشم. با توجه به ایمانی که به خدای قدرتمند پیدا کردم دیگه تنها نیستم و با تکیه بر قدرت خداوند سعی می‌کنم مسئله‌هامو به بهترین شکل ممکن حل کنم .

    برای حل مسئله باید مقاومتها رو شکست و پا از رو ترمزها برداشت اینا رو که پیدا کنی یواش یواش مسئلت حل میشه.

    استاد جونم مرسی .

    ممنون و سپاس بخاطر وجود با ارزشتون.

    از خداوند بهترین لحظات رو براتون آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: