live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
  • تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع؛
  • فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
  • توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
  • هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
  • هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
  • تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
  • واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
  • وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
  • “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
  • مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
  • تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
  • خاصیت ایده های الهامی؛

منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:

 دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    195MB
    42 دقیقه
  • فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی
    39MB
    42 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهدیه» در این صفحه: 1
  1. -
    مهدیه گفته:
    مدت عضویت: 1095 روز

    فایل توحید و فعال کردن قدرت خلق درونی

    بسم الله رحمن الرحیم

    خدایا خودت هدایتم کن خودت درهای آگاهی به روی من باز کن تا آگاهی های این فایل باورهای منو تغییر بده و منو هدایت کن و بهم الهام کن من باید از این فایل چه درسی رو بگیرم و چه قدمی بردارم و چه تغییری توی رفتارم ،افکارم ،حرف زدنم ،زندگی کردنم ایجاد کنم که رشد کنم و ظرف وجودم بزرگ تر کنم و اعتماد به نفس و احساس لیاقتم افزایش بدم

    نکته ای که استاد همیشه توی تک تک فایلاش بهش تاکید میکنن و من ساده ازش می‌گذرم اینکه خدا جهان آدما اتفاقات شرایط بر اساس اون چیزهایی که من باور کردم و باور دارم بوجود میان یعنی هر باور مخرب یا خوبی که داشته باشم زندگیم بر اساس همونا خلق میشه

    این نکته ای که من باید همش دائم به خودم یادآوری کنم که مهدیه مهم نیست مامانت چی فکر میکنه و چجوری به تو نگاه میکنه و چه فکری راجب تو و آیندت داره

    مهم نیست بابات چه افکاری داره

    مهم نیست خواهرات چه باورهایی دارن و چجوری به تو نگاه میکنه

    مهم نیست که بقیه میخوان تو به اون شرایط برسی یا نه

    اصلا مهم نیست که بقیه چه فکری برای تو دارن یا دوست دارن تو چه کاری انجام بدی و چجوری باشی

    یا اصلا مهم نیست که بقیه بخوان تو با کی ازدواج کنی

    تنها چیزی که توی زندگی تو مهمه خواسته های توعه و تو اگر باورهای هماهنگ با خواسته هات بسازی و از خدا بخوای و خدا رو تنها قدرت محض ببینی و خدا رو منبع ثروت و خوشبختی و زیبایی و روابط عاشقانه ببینی خدا برای تو دست به کار میشه چون میبینه که تو اونو باور داری چون میبینه که تو چشماتو باز کردی و مثل بقیه ادما سرتو زیر برف نکردی که خدارو نبینی تو چشماتو باز کردی و خدارو دیدی و باور کردی که اون همه چیزه اگر تو از اون بخوای و باور داشته باشی که خدا قدرت محضه پس حالت خوب میشه و آرومی و میگی من خواستم به منبع قدرت این هستی گفتم پس اون منو به خواستم میرسونه چون توانای مطلق اونه چون قدرت مطلق اونه چون اونه که هر چی روابط عاشقانه ببخشه بازم از دارایی هاش کم نمیشه چون اونه که هرچی زیبایی و ثروت و خوشبختی ببخشه از خزانه نعمت هاش کم نمیشه بلکه با تو رفیق ترم میشه چون تو خواستی اون تورو در آغوش بگیره چون میبینه تو باورش کردی و بهش اعتماد کردی و محاله ممکنه که خدا به اعتماد کسی نسبت به خودش لطمه بزنه

    استاد گفت اون آدمی که منتظره مشکلاتشو کسه دیگه ای بیاد حل کنه همیشه مشکل داره همیشه گیره و همیشه باید منتظر بمونه

    من میخوام به این جملات استاد از زاویه خودم و جوری نگاه کنم که بتونم ربط این حرفارو با زندگی خودم پیدا کنم

    استاد اینجا داره چی میگه به تو مهدیه ؟

    استاد داره مستقیما به خوده تو میگه اگر منتظری آدما درست شن اگر فکر میکنی اینکه فقط منتظر گذر زمان باشی تا یا آدما درست شن یا گذر زمان شرایط درست کنه یا اون آدما بیان از تو معذرت خواهی کنن و اونا درد تورو کم کنن و تورو آروم کنن و اینجوری تو خوشبخت بشی و یه زندگی قشنگ برات ساخته بشه سختتتتتت در اشتباهی

    من هرچی داره بهم گفته میشه رو مینویسم

    تو باید اینو بفهمی و درک کنی که هر اتفاقی که افتاده برای تو بخاطر این بوده که تو توی اون نقطه بودی تو در مسیر یه سنگ عظیم و بزرگ بودی و اونم اومد از روی تو رد شد و تورو له کرد تو اگر اونجا نبودی تو اگر توی اون مدار نبودی تو اگر جلوی سنگ نمیرفتی تو اگر ضربه پذیر نبودی اونجوری ضربه نمیخوردی مهدیه تو ضربه پذیر بودی که بهت ضربه زدن

    حالا که اینجوری مسئله رو برات باز کردم به نظرت کاره درست چیه

    به نظرت وظیفه تو چیه

    به نظرت وظیفه تو مسئولیت تو چیه که استاد داره توی این فایل بهش اشاره میکنه

    استاد داره میگه یا خودت بلند میشی خودتو درست میکنی آدمی میشی که دیگه ضربه پذیر نیست و اینجوری از جلوی سنگ های ویرانگر جهان میری کنار و سالم میمونی و زندگی میکنی یا اگر خودت خودتو قوی نکنی خودت شخصیته ضربه پذیرتو تبدیل نکنی به یه شخصیت فوق العاده قوی و محکم توی همون نقطه ثابت میمونی و نه تنها زندگیت بهتر نمیشه بلکه دوباره یه سنگ میاد از روت رد میشه و لهت میکنه

    تو باید از اون نقطه بیای بیرون

    مامانت نمیتونه کاری بکنه هیچ آدمی نمیتونه دست تورو بگیره و از اون نقطه خارجت کنه

    اگر تو جاتو عوض نکنی زندگیت بهتر نمیشه

    اگر تو جاتو عوص نکنی و همین آدم ضربه پذیر و فوق العاده آسیب پذیر بمونی هیچی عوض نمیشه هیچی

    تو میخوای به حرفای استاد عمل کنی دیگه درسته

    تو اومدی توی این پروژه تا قدم به قدم مدارت تغییر کنه دیگه درسته اگر آره تو بایددددددد به حرف استاد توی این فایل گوش بدی

    استاد میگه نشین بگو دولت و کشور باید اینکارو بکنن اونکارو بکنن درسته تُو، تو شرایط و موقیعت خودت کاری به دولت و کشور نداری اما تو به جای دولت و کشور میگی فلانی نباید اینکارو می‌کرد باهام میگی مامانم نباید اینجوری باشه باید اونجوری باشه میگی تقصیر فلانیه میگی فلانی نامردی کرد

    هرکس هر کاری که کرد بخاطر باورها و عزت نفس و احساس لیاقت خودت بود بخاطر این بود که تو غل و زنجیر هایی که به پات بسته شده بودن (باورهای اشتباه و ویرانگر )نشکستی و حرکت نکردی و در مسیر سنگ وایستادی اونم لهت کرد

    حالا که تو میدونی چرا ضربه خوردی

    حالا که تو میدونی چون تو ضعیف بودی ضربه پذیر بودی آسیب پذیر بودی اون آدما در مسیرت قرار گرفتن و لهت کردن حالا که میدونی تو باید مسیرتو عوض کنی ، اون آدما بازتاب آسیب پذیری تو بودن توونباید بشینی منتظر باشی گذر زمان همه چیو درست کنه زندگیتو درست و قشنگ کنه تورو آروم و درست کنه !

    تا وقتی آسیب پذیر باشی آدم هایی به تورت میخورن که آسیب بهت میزنن به قول استاد هرجا ظالمی هست حتما یه مظلومی هم هست

    تو باید خودتو درست کنی اگر خودتو درست کنی دیگه در مسیر سنگ ها قرار نمیگیری

    استاد توی این فایل میگه مسئولیت زندگیتو بپذیر و خودت زندگیتو بساز چون تو این قدرت داری

    پس قدم بردار مهدیه

    همش به خودت یادآوری کن من باید الان این قدم بردارم همش به خودت بگو من تمرکزم میزارم روی بهبود خودم بهبود زندگیم بهبود رفتارم بهبود اخلاقم و بهبود فکرهایی که توی سرم میچرخه

    هی بهتر شو هر روز یه کوچولو یه قدم کوچیک بردار ببین تو یه مدت زمان کم چقدر تغییر میکنی

    این فایل پاشنه اشیله منه

    این مخصوص منه

    اره استاد توی زندگی منم یه طوفان اومد زندگیمو خودمو با خاک یکسان کرد رفت

    درسته روی خودم کار میکردم تو این چند وقت و فهمیده بودم چرا اون طوفان اومد ولی انگار الان یه چیزایی دارم میفهمم که چرا من توی این موقعیت ثابت موندم و از این مرحله از زندگیم‌گذر نمیکنم و دارم در جا میزنم

    چون من هی اون اتفاق مرور میکنم و البته واقعا نمیتونم ذهنم کنترل کنم و برام خیلی سخته ولی باید تمرین کنم نمیتونم نداریم

    بعد از گذشت یکسال هنوز شبا خوابه اون آدمو میبینم

    من هنوز آروم نشدم هنوز با خودم با اون اتفاق به صلح نرسیدم گفت‌وگوهای ذهنم همش میگن چرا اینکارو کرد جرا این حرف زد چقدر آدم بدی بود چقدر آدم نامردی بود که اینکارو من گناهم چی بود

    هنوز دارم اینارو شخم میزنم

    سخته برام واقعا سخته

    اما درمان چیه

    درمان اینکه فایل های شمارو بیشتر گوش بدم و بیشتر روشون کار کنم

    الان تا نوشتم درمان چیه نمیدونستم جمله بعدی چی باید بنویسم اما این اومد به ذهنم که درمان بیشتر کار کردن روی خودمه

    به قول استاد اون طوفان ها اون سیل ها باعث پیشرفت بشر شده

    حالا که منم اون همه ویران شدم باید خودمو از نو از عمق فوق العاده قوی تر و محکم تر و زیبا تر بسازم

    نه اینکه بگم من الان بعد از گوش دادن این فایل به این نتیجه رسیدم و میخوان تازه از نو شروع کنم نه من خیلی وقته شروع کردم اما من برای اینکه بتونم خودمو فوق العاده زیبا و محکم و قوی و زندگیمو مثل یه عمارت بسازم به دوتا چیز نیاز دارم

    اول به عهده گرفتن تمام مسئولیت اون ماجرا ،به عهده گرفتن مسئولیت اون ماجرا به این معنی نیست که بگم من مقصر همه چیز بودم نه یعنی بپذیرم اون باورهایی که من راجب خودم داشتم اون اتفاقات آورد تو زندگیم و بپذیرم من چون آسیب پذیر بودم آسیب زدن بهم همین ،اگر من بتونم اینو بپذیرم دیگه به اون آدم فکر نمی‌کنم دیگه خوابشو نمیبینم دیگه از جنگیدن باهاش توی ذهن و وجودم میام بیرون و دیگه نمیجنگم با هیچ کس

    خدایا کمکم کن من این قدم بردارم

    دوم زمانه

    اگر من اون مطلب بپذیرم دیگه هر روز آروم آروم بهتر میشم آروم آروم زخمای وجودم التیام میبخشم آروم آروم شخصیتم بهتر میشه آروم آروم صبور تر میشم و آروم آروم من عوض میشم

    استاد میدونی من چرا توی این یکسال اونجور که باید عوض نشدم اونجوری که میخواستم صبور نشدم ،اون موضوع فراموش نکردم ؟ الان دلیلشو قشنگ میفهمم و میتونم توضیحش بدم

    دلیلش این بود که مسئولیت این قضیه رو کامل ‌نمیپذیرفتم که بابا من خودم چون ضعیف بودم اون اتفاقا توی زندگیم بوجود اومدن چون برای خودم ارزش قائل نبودم اون آدما اونجوری خوردم کردن ،روی خودم کار میکردم فایل گوش میدادم ولی توی اعماق وجودم یه زخم عمیق و دهن باز بود که با مرور کردن اون اتفاق با جنگیدن توی ذهنم با اون آدم هی اون زخم باز تر میشد عفونت می‌کرد خونریزی می‌کرد و این درد این یکسال روی دل من بود چون هی اون زخم باز می‌شد هر بار به یه دلیلی اون ماجرا توی زندگی من خاتمه پیدا نمی‌کرد یا مامانم به یادم می‌آورد و راجبش باهام بحث می‌کرد که من دوباره برمیگشتم به جنگیدن توی ذهنم و باز کردن اون زخم ،البته تازه فهمیدم اینکه این مسائله قضیش توی زندگیم تموم نمیشه و این زخم کهنه هرچند هفته یه بار باز میشه دلیلش باز توی خودمه و برای همینم دوره شیوه حل مسائل خریدم

    تو این یکسال هی میرفتم بالا باز خودم با مرور اون خاطراتت خودمو میزدم زمین

    استاد گفت این نگاه که آدما باید عوض شن شرایط باید عوض شه پدر مادر باید عوض شه تا من شرایطم تغییر کنه زندگیم تغییر کنه بریز دور تو همون جایی که هستی عوض شو بعد خدا تورو میبره به جاهای بهتر با سطح بالاتر و شرایط فوق العاده بهتر

    استاد گفت بهانه هارو بریز دور

    تو کاری به پدر و مادر نداشته باش

    کاری نداشته باش اونا چی میگن چه فکری راجبت میکنن چه نظری راجبت دارن چه توقعی از تو دارن توقع دارن گوش به فرمان همه باشی یا هر چیزی دیگه ای تو اصلا به این چیزا فکر نکن توی برای خودت ارزش قائل باش و برای خودت زندگیت کن زندگیتو اونجوری که دوست داری با باورهات بساز و کاری به کار هیچ کس نداشته باش و نخواه به هیچ کس کوچک ترین حرفی بزنی کوچک ترین حرکتی نکن برای اینکه کسی رو قانع کنی که راهت درسته

    اینکه تو منتظر باشی کسی بیاد کاری برای تو بکنه کسی دیگه بیاد تورو خوشحال کنه بقیه برای تو ارزش قائل باشن بقیه به فکر تو باشن بقیه درست بشن استاد گفت اینا شرکه یعنی تو قدرت از خودت کع میتونی با فرکانس هات هرچیزی اونجوری که میخوای خلق کنی میگیری میدی دست بقیه یعنی تو قدرت از خدا از تنها فرمان روای کیهان از قدرت مطلق هستی میگیری میدی دست آدما

    من باید اینو بپذیرم با پوست و گوشت و استخونم که من زندگیم آیندم شرایطم دست خودمه و من میتونم و این قدرت دارم که زندگی اونجوری که میخوام خلق کنم من باید باور کنم که من قدرت اینو دارم الان توی هر شرایطی که هستم خودم حال خودمو خوب کنم احساسم خوبم کنم و فکر نکنم اگر فلانی رفتارشو بامن عوض کنه اگر فلانی بیاد دنبال من اگر من الان با فلان آدم ازدواج میکردم فقط اینجوری می‌شد که من حالم خوب بشه و مسائل و مشکلاتم حل بشه و حالا که من هنوز ازدواج نکردم هنوز اون شرایطی که میخوام ندارم پس من هیچ کاری نمیتونم بکنم من نمیتونم احساس خوبی داشته باشم چون فلانی هست چون افکار مامانم اذیتم میکنه ،پس من باید منتظر بشینم تا اوضاع خوب بشه من باید صبر کنم تا یه ادم خیلی خوب بیاد من ازدواج کنم از این جا برم تا شرایطم خوب شه تا حالم خوب بشه تا بتونم روی خودم کار بکنم ،نه این اشتباه محض این یعنی من عرضه ندارم همینجایی که الان هستم توی همین شرایطی که الان هستم زندگیمو درست کنم باید منتظر کسی دیگه بمونم ،در صورتی که قدرت تو مغز منه که داره فرکانس هارو ارسال میکنه من باید باورهای پوسیده رو از مغزم جدا کنم تا غل و زنجیر ها باز بشن و اینجوری فرکانس های من به مدار بالاتر میرن و من در شرایط بهتر در موقیعت های بهتر قرار میگیرم

    من خیلی نیاز دارم به اینکه این فایل بارها و بارها گوش بدم

    خانم شایسته این فایل که به عنوان گام اول روی سایت گذاشتن برای من واقعا قدم اوله انگار خدا داره بهم میگه اگر میخوای تغییر کنی اگر میخوای اوضاع زندگیت تغییر کنه اگر میخوای به خواستت برسی اگر میخوای آروم بشی قدم اول اینکه باور کنی و بپذیری اون شرایط اون اوضاع خودت به وجود آوردی انگار وقتی آدم به خودش میگه اینو دیگه رها میشه از همه چیز و همه کس میدونید چرا چون وقتی باور کنی که بابا اون طوفان خودت بوجود آوردی دیگه درد نداری دیگه وجودت خالی از کینه میشه دیکه نفرت نداری از کسی دیگه هی نمیجنگی با اون اتفاق نمیجنگی با آدماش نمیگی فلانی کرد فلانی بد کردی فلانی اینجوری فلانی اونجوری اصلا دیکه هیچ کس تو مغز تو وجود نخواهد داشت که بخوای بهش فکر کنی و من چقدر به این نیاز دارم، دیکه کسی مقصر نمیدونی چون کسی نیست اصلا چون مغزت خالی از اونا آدمایی میشه که شبا خوابه شونو می‌دیدی و من هر بار این فایل گوش میدم هر بار فکر میکنم به این جمله که به خدا همه چی تویی هر چیزی که تو زندگیت بوجود میاد تو داری به وجودش میاری انگار حکم یه آتیش شعله وری رو دارم که با شنیدن این جمله در آن واحد خاکستر میشه در آن واحد خاموش و سرد میشه و من نیاز دارم اینو همش در هر ثانیه به خودم بگم و قدم اول برای من‌ همینه اولین و اصلی ترین قدم برای من برای رها شدن و آزاد شدن از درد همینه برای خاموش شدن اتیشم‌ همینه

    استاد گفت عمل کردن این نیست که تو الان این فایل گوش بدی بگی آره استاد راست میگه دوروز دیگه باز منتظر باشی کسی کاری بکنه باز منتظر باشی تا یه ادم بیاد توی زندگی تو تا شرایط تو عوض بشه

    چقدر نیاز دارم این فایل گوش بدم

    خدایا کمکم کن هدایتم کن خدایا من دیگه نمیخوام درجا بزنم من میخوام دیگه از امروز به بعد فقط بالا برم فقط رشد باشه فقط بهتر شدن اوضاع باشه نه اینکه یه روز اوضاع خوب بشه یه روز من یه پله برم بالا باز فردا دوتا پله بیام بیام من میخوام این پروژه نقطه شروع روند رشد روبه بالا باشه راه بهم نشون بده و خودت دست منو بگیر منو ببر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: