سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛
- تفاوت ذهن فقیر و ذهن مولد؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع؛
- فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛
- توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
- هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛
- هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛
- تمام بهانه ها و توجیهات فرد برای نتوانستن یا امکان پذیر نبودن، از شرک نشات گرفته است؛
- واضح ترین نمود توحید عملی این است که: مسئولیت زندگی ات را بپذیری؛
- وقتی روی بهبود افکار درونی ات کار می کنی، دنیای بیرونی خودش درست می شود؛
- “توحید”، تنها مسیر برای تجربه خوشبختی است؛
- مفهوم عملی ایاک نعبد و ایاک نستعین؛
- تمرکز بر آنچه می توانم بهبود ببخشم؛
- خاصیت ایده های الهامی؛
منابع کاملتر درباره درک این آگاهی ها:
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی195MB42 دقیقه
- فایل صوتی live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی39MB42 دقیقه
به نام خداوند یکتا
درود بر شما استاد عزیز و مریم جان عزیز
ما مسئول 100٪ زندگیمان هستیم …
واقعا چه کسی میتونه این رو قبول نکنه ؟؟ ما حتی اگر به ظاهر بگیم دولت باید اینکار رو کنه و مسئولین مسئول پیشرفت ما هستن ، در خلوت خودمون جواب رو میدونیم چی هست و میدونیم که ته دلمون اینو نمیگه …
ته دلمون میگه پاشو به کاری کن ، حرکت کن ، تنبلی نکن ، ما خودمون میدونیم چند چند هستیم ، کجاها خودمون باعث شرایط بوجود اومده تو زندگیمون هستیم و خودمون آگاهیم به خودمون اما …. دنبال مقصریم . چرا ؟؟ چون آسون تره ، چون بقیه هم مثل ما دنبال مقصرن ، انگار همه میدونیم خودمون مسئول زندگیمون هستیم اما چون حال نداریم قدمی بر داریم ترجیح میدیم بهانه ها رو بزرگ جلوه بدیم و همه با هم تایید میدیم به هم ….
18 سالم بود و پدرم فوت کرد ، طبق حرفها و باورهام تا اون موقع فکر میکردم درسم که تموم بشه پدرم منو به دوستش معرفی میکنه میرم تو شهرداری و خیالم از بابت کار راحته ، وقتی پدرم رو از دست دادم تمام باورهام خراب شد
برادرای من که کلا روشون هیچوقت نمیشد حساب کرد ، خودم دانشجو بودم مادرم خانه دار و به دلیل اینکه پدرم سغل آزاد داشت و بیمه نداشن کلا دیگه ورودی پول تو خونه ما به صفر رسید ….
فهمیدم باید زندکی خودم رو خودم بسازم ، بلند شدم با تمام خجالتی بودنم رفتم دنبال کار و مصاحبه نزدیک 2 سال هرجا رفتم نتونستم استخدام جایی بشم …
یه روز نشستم تو خونه گریه و شکایت از خدا که من که دنبال کارم چرا هیچ کس زنگ نمیزنه منکه قدم برداشتم پس چرا نمیشه ، همون روز گفتم خدایا من تسلیم تو میشم اصلا تو خدایی وظیفت اینکه له من کمک کنی ،من میخوام از زندگیم لذت ببرم اصلا بیکارم تا تو کار برام پیدا کنی ، از اون روز احساس خوب و رهایی داشتم
حالم خوب بود ، خوشحال بودم هرچند شرایط کاری من فرقی نکرده بود اما من حالم خوب بود
دیگه نگران نبودم ، آزاد لودم ، صبح ساعت 9 از خواب بیدار میشدم کنار مادرم صبحانه میخوردم و میرفتم تو اتاقم کتاب میخوندمم و فقط کتابای انگیزشی ، باورام شروع به تغییر کرد حتی 1 ماه هم نشده بود که دوستم زنگ زد گفت فلان جا جذب نیرو داره
من با حال خوب رفتم تو راه میگفتم مگه بهتر از منم هست ؟ من همین امروز اونجا مشغول میشم ( من واقعا نشستم و خداوند از طریق هزاران دستانش بر روی زمین برای من راه باز کرد ) و به محض ورود و تنها معرفی خودم استخدام شدم بدون اینکه تلاشی کنم که من کی هستمو چی هستم … چون خداوند وطیفه اش رو له بهترین شکل از قبل انجام داده بود و راه رو باز مرد و نشانه را فرستاد و من حرکت کردم به سمت نشانه و همه چی به عالیترین شکل اتفاق افتاد … توی محیط کار بی نهایت حالم خوب بود بعد از گذشت 6 ماه شرایط شغلی جدیدی رو توی همون محیط باهاش آشنا شدم با باوری قوی گفتم من دیگه نمیخوام اینجا کار کنم من لایق بهتر از اینجا هستم و از پسش هم بر میام و با توکل بر خدا استعفا دادم و اولین شرکتی که رفتم مصاحبه تایید دادن برای همکاری و من دوباره با حال خوب ادامه دادم بی نهایت خوشحال و سپاسگذار بودم ، شغل و شرایط خوب ، حال خوب بعد از 2 سال گفتم خدایا من دیگه نمیخوام تو این سمت بمونم و شروع مردم تجسم کردن روزهایی که دلم میخواست تجربه کنم .. بعد از 2 ماه درخواست به خداوند به صورت شگفت انگیزی ارتقا پیدا کردم و در درست ترین زمان ممکن درامدم 3 برابر قبل شد …..
من این همه نعمت بدست آوردم چون پذیرفتم مسئول زندگیم خودمم ، اگر ارتقا میخوام فامیل نمیتونه کمکم کنه خودم باید بخوام
و توکل کردم به خداوندی که همه وجود من از اوست ….
ما خالق زندگیمون هیتیم و با افکارمون و خواسته هامون خداوند راه رو به سمت خواستمون باز میکنه و نشانه هارو میفرسته فقط کافیه ما حرکت کنیم به سمت نشانه ها
خداوند چنان سوپرایزمون میکنه واقعا دهنمون باز میمونه چون بیستر از اونی که خواستی ذو بهت میده
دوره 12 قدم زندگی من رو تا الان کلی تغییر داده ، واقعا اگر دنبال باورهای خوب هستین وارد دوره 12 قدم بشین اونجا کلی از باورهای درست و حسابیه
ممنونم از شما استاد عباسمنش عزیز ، اسم شما در زندگی من شده احساس خوب ، شنیدن صدای شما هرروز شده حال خوب
موفق باشید همیشه
سلام دوست من
چقدر ردپایی که گذاشتی تاثیر گذار و روان بود ، هر خطی رو که میخوندم با خودم گفتم چقدر با آرامش و صبوری این رد پا و این آگاهی رو به جای گذاشته ، خوشحالم که تو این مسیر در کنار همراهانی هستم که هم فرکانس با خودم هستن و دنبال یک هدف هستیم
برای تو دوست عزیز آرزومند رسیدن به هدف اصلیت و اون آرامشی هستم که هممون دنبالش هستیم