https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/04/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-06 14:20:232024-09-24 19:24:19live | “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی
1536نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
-من همیشه برای شرایط مالیمون، شغلی مون، کشورمون و …. همیشه عادت داشتم پدرم رو مقصر بدونم. که چرا تو گذشته پدرم تصمیماتی گرفت، اشتباهاتی کرد که نتیجش این شد که من این شرایطو دارم.
-یا مثلا یه باوری که بین همشهریام جا افتاده. هر دانشجویی که بعد فارغالتحصیل شدنش، نتونسته جایی مشغول به کار بشه سریع میندازیم تقصیر دولت ایران که شرایط شغلی رو برای ما محدود کرده.
و از اون طرف اینکه تو کشور خودمون گروهی قدرت رو بدست گرفته و با وجود اونها ما نمیتونیم کاری کنیم و همینطور به بدبختی ادامه خواهیم داد.
اینا دو تا از مثالایی بود که من تا همین پارسال به عنوان ب بهونه و توجیه استفاده میکردم، اما با تمرکز روی بهبود باورهام، خیلی توی مسئول دونستن خودم بهتر شدم و نتیجش این شده که اتفاقات برای من وری رقم میخورن که مهم نیست چه خبری شده، اوضاع جامعه چطور شده، در هر صورت من به خواسته ام میرسم.
نمونش همین که مدتیه خیلی از نزدیکان یکسری مشکلاتی براشون به وجود اومده بود، یا مثلا اکثرا تو یه سری کار های اداری به مشکل بر میخوردن، ولی من! من همه کارام راحت پیش میرفت اونم بدون ذره ای مشکل.
-یه مشکلی الان دارم که باورم به خودم ضعیفه.
اون حرفی که استاد زدن! که شما اگه به خودتون باور داشته باشید و ایمان به خدا داشته باشید، اون پلایی که تو ذهنتون هست که خیلی سخت به نظر میرسن رو رااااااااحت ازشون عبور میکنید.
مثلا من ذهنم در گیره که من تنهایی چطور میتونم ایکس مقدار پولو جور کنم؟ چطوری میتونم فلان وسیله رو بخرم؟ چطوری با این شرایط الانم میتونم مهاجرت کنم و مستقل زندگی کنم؟ و….
ولی این حرف استاد که گفت
” اگه خدا رو قدرتمندترین میدونی! چرا باور نداری میتونه همهچی رو بهت بده؟ واقعا چرا؟”
یکم ارومم کرد و فهمیدم جواب خدا به سوالاتمه.
اگه یادم باشه من همین شرایطی که الان دارم هم یه زمانی خواسته م بوده، و واقعا نمیدونستم چطوری میتونم بهشون برسم، اما الان همشونو دارم، اونم خیلی راحت و طبیعی.
برا همین به خودم میگم که
باید به مسیر اعتماد کنی
هر چی جلو تر بری، ظرفت بزرگتر میشه، تکاملتو طی میکنی و به خواسته های بزرگترت هم میرسی.
توحید……اصل و اساس تمام انچه هست و بوده و خواهد بود!!!
توحید ینی خدا میگه تو هدفت رو علاقت رو خودت رو بشناس و پیدا کن و به من ایمان کامل داشته باش و حرکت کن ومطمئن باش ک من همه ی کارهارو برات انجام میدم فارغ از اینکه بقیه چی میگن قانون چی میگه حتی گذشتت چی میگه قهرمانا و الگوها چی میگن داستانا چی میگن سرگذشتا چی میگن ووو
اگر بمن توجه کنی و روت به سمت من باشه من برات مصدر (شدن) رو صرف میکنم
اگر باورم کنی همیشه یه صدایی درونت میگه :(میشه) حتی اگر تمااااااااااااام دنیا بگن نمیشه
حتی اگر تمام دنیا بگن تو نمیتونی
شایدم درست بگن ها شایدواقعانمیتونی و نمیشه
اما اگر تو منو باورکنی و باورت این باشه ک من میتونم علیرغم واقعیتی ک اونا باور کردن خودم رو که شدن هستم به شکل باور تو دربیارم ،خواهی دید که میشه و به خودت میای ومیبینی ک شده!
توحید یعنی من میخوام سبک زندگیه خودم رو داشته باشم میخوام قالب زندگیه خودم رو داشته باشم
میخوام برگی در باد نباشم
میخوام خدا بهم (جهت) بده
میخوام خدا خودش رو به شکل ارزوهای من دربیاره
میخوام فارغ از نتایج دهن پرکنی که بقیه براشون سرو دست میشکنن،زندگی رو تجربه کنم.
میخوام ازاد بشم از قیل وقال رسیدن به اهداف و هرلحظه ی حرکت درمسیر رسیدن به هدف هامو لذت ببرم طوری ک نفهمم کی به مقصد رسیدم
وحتی مقصد رو هم تعیین نکنم
پارو نزنم
وا بدم
دل رو به دریا بدم
خودش ببرتم هرجا دلش خواست
به هرجا رسیدم مقصد همونجاست!!
توحید یعنی این
منم همینو میخوام
توحید یعنی فکرخدارو خوندن
یعنی نگاه کردن به همه چیز اززاویه ایی که بشه نتیجه رو به نفع خودم برگردونم
توحید یعنی خیال راحت
توحید یعنی هیس!به نجواهای شیطان ذهن و شیطان های اطرافمون،،،،وگفتنه اینکه شماها نمیتونید فریبم بدین شماها دروغید ،توهمید شماها (نشدن) هستین!
من ،مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
من شدن هستم
هرچه که تاالان شدم هم بخاطر باور (شدن) بوده حتی اگر به ظاهر نتیجه ی خاصی نداشته باشم
من توحید رو انتخاب میکنم خودم رو انتخاب میکنم درونم رو انتخاب میکنم
شدن رو انتخاب میکنم
الان میخوام تو رشته ی مورد علاقم تو سنی ک میگن مهاجرت تحصیلی دیگه دیره و سخته و پدرت درمیاد تحصیل کنم.
هیچ پولی هم ندارم
هیچ پشتوانه ی خاصی به ظاهر ندارم
اما واااااقعا یچیزی خییییلی محکم درونم میگه میشه
میتونی بری
راحتم بری پدرتم درنیاد
اینطور به داستان نگاه نکن ک پول نداری بگو از شغلی ک دارم باساختن باورهای درست ثروت میسازم و مولد پول میشم و رفتنتم مثل اب خوردن خواهد بود شک نکن فقط نخواه ک خودت به خودت جهت بدی بذار هدایتت کنم به جایی ک برات بهترین باشه
سلام عرض میکنم خدمت استاد وبانو شایسته وهمه دوستان همراه
واقعا هرموقع فایلی روی سایت قرار میگیره دربهترین زمان ممکن میاد که واقعا همه ما بهش نیاز داریم دراین چند روز اخیر که به دلیل محیط کاری که توش قرار گرفتم به دلیل ورودیهای مخربی که دارم هرروز به طور ناخودآگاه دریافت میکنم واقعا منو به هم ریخته بود ومنو هرروز داشت از اصلم دور ودورتر میکرد البته من هر روز قسمتی از زمانمو توسایت میزارم ولی خو این کانون توجه که اتفاقات مارو داره رقم میزنه وبا گوش کردن به این فایل فهمیدم که باید خیلی متعهدانه تر روی باورهام کار کنم واینکه همرنگ جماعت اکثریتی جامعه نشم ومسعولیت کامل زندگی خودمو به عهده بگیرم ودرکل سعی کنم بهتر از قبل خودم باشم تو عمل به قانون اگه میخام نتایج متفاوتی بگیرم.
سلام به استاد عزیزم، سلام به همه دوستان گلم و استاد شایسته نازنین
اینقدر آگاهی های این فایل ناب و عالی بود ک نمیدونم از کجا شروع کنم و چقدر دقیق خدا من رو هدایت کرد به چیزی ک گاهی فکر میکنم توی درون من نیست، من ک از دیگران توقع ندارم من ک همیشه سعی کردم مسئولیت زندگیم رو برعهده بگیرم اما وقتی توی زندگیم دقیق شدم این شرک رو هنوز هم دارم
وقتی این فایل رو گوش کردم با خودم گفتم شرکه ک نمیذاره یسری نتایج رخ بدن
یه تجربه ای از شرک هم ک اخیرا برام پیش اومد رو بهتون میگم تا برای خودمم یادآوری بشه
به تازگی ارثی به مادر رسیده و سندش زده شده من واقعیتش هیچ چشم داشتی به این ارث نداشتم باخودم میگفتم سهم مادرمه و اختیارش با خودشه حتی اگ تمامش رو هم بخواد برای خودش خرج کنه اختیارش رو داره
یه شب با دوستام صحبت میکردیم و یکی از دوستام گف ن اتفاقا این ارث سهم توعه پدر و مادرت تورو بدنیا آوردن باید برات خرج کنن این از عدم احساس لیاقت میاد ک تو خودتو لایق اون پول نمیدونی، ازشون بخواه ک این پولو بهت بدن، من شدیدا مخالف بودم و حتی نمیخواستم ذره ای امید به این ارث ببندم اما ذره ذره این شرک توی وجودم رشد کرد ک من بیخیال همه چی میشم باید برای من اون چیزی ک میخوام بشه و ته امیدم هم به اون ارث بود اما خداروشکر زود به خودم اومدم و همین انتظار نداشتن چقدر آدمو به آرامش میرسونه، همینکه دیگ منتظر بقیه نیستی و چشم امیدت به خداست، خداروشکر میکنم با این فایل خدا من رو متوجه اشتباهم کرد
تصمیم گرفتم خودم رو آدمی تنها ببینم ک مسئولیت تمام زندگیش رو از این ب بعد بپذیره و با توکل به خدا و این باور ک خودم تمام زندگیم رو رقم میزنم شروع کنم به چیدمان دوباره زندگیم اون شکلی ک دوست دارم
یه موضوعی ک با همین گام اول برام رخ داد رضایت درونی بود چیزی ک واقعا مدتی بود توی زندگیم نبود و بجاش فقط و فقط مقایسه بود
امروز متوجه اش شدم و اینقدر زندگیم بهتر و آروم تر شد ک حد نداره یه آرامش عمیقی وجودمو گرفت و اون رضایت درونی رو الان حسش میکنم
خداروشکر میکنم این اتفاقاتی بود ک با همین گام اول برام رخ داد و به قدری از این پروژه دارم لذت میبرم ک دوست دارم هیچ کاری نکنم وفقط پای گوش دادن فایل ها بشینم
از استاد شایسته عزیز بی نهایت سپاس گزارم ک اینقدر عاشقانه این فایل هارو در اختیارمون قرار دادن و واقعا بابت این پروژه ذوق دارم و خداروشکر میکنم
اگ حتی تمام دستاورد این پروژه ایجاد آرامش توی زندگیم باشه باید بگم با گام اول من به اون دستاورد رسیدم احساس رضایت درونی چیزی بود ک مدتی بود توی زندگیم کمرنگ بود و امروز ک پیداش کردم حس فوق العاده ای دارم
سلام و عرض ادب و احترام به استاد بی نظیرم و خانم شایسته فوق العاده دوست داشتنی و مهربان.
وقتی اولین گام از این پروژه رو شنیدم، تصمیم گرفتم و خودمو متعهد کردم که این پروژه رو به عنوان یه دوره خاص دنبال کنم و امیدوارم تمام تلاشم رو بکنم که بهش عمل کنم.
این فایل رو وقتی چندبار گوش دادم بی انصافیه نفهمم چقد مسیر رو اشتباه کردم و رفتم. خدارو بی نهایت شکر میکنم که هر لحظه و هر ثانیه با هدایتش من بنده رو شرمنده لطف و رحمتش میکنه.
چون تمام زندگی رو با احساس گناه و با ادعا و ادا و اطفار و تکبر گذروندم و خب نیازی به گفتن سرنوشت این تفکر نیست، چون مشخصه.فقط میتونم بگم خدا خیلی خیلی خیلی دوستمون داره و شکر که هنوز بم فرصت زندگی دوباره رو داده.این کامنت رو نوشتم که خودم یادم بمونه با چه حسی این دوره رو شروع کردم، چون احساسی دارم که توو این تایم از زندگی این دوره شامل حالم شده.وقتی میتونم ازتون استاد عزیز و مریم خانم مهربان تشکر کنم که استفاده کنم و عمل کنم و عمل کنم و عمل کنم.
واقعا نمیدونم چه طور تشکر کنم بابت تهیه این مجموعه فایل های (خانه تکانی ذهن)
خیلی بهش احتیاج داشتم یعنی من داشتم روزشمار تحول زندگی و به صورت سریالی هر قسمت میدیدم بعد دیدن اولین فایل از این سریال خانه تکانی ذهن گفتم واو من به این فایل ها احتیاج دارم به این صحبت ها الان نیاز دارم انگار هر کلمه از صحبت های این فایل به قلب و روح من رسوخ میکنه و به دل میشینه .
واقعا قدم اول برای تغییر زندگی مسئولیت پذیری تمام جنبه های زندگیه ، تا وقتی توحیدی فکر نکنیم ، باور نکنیم و عمل نکنیم همیشه درجا میزنیم من به این رسیدم تو زندگیم .
ثانیه به ثانیه صحبت های ناب استاد و باید با طلا نوشت
در مورد مسئولیت پذیری در قبال زندگیمون ،
در مورد شرک نورزیدن و توحیدی عمل کردن ،
در مورد جدایی از بدنه جامعه ،
و…
اگه بتونیم به این صحبت ها در زندگیمون عمل کنیم واقعا تغییری در زندگیمون رخ میده که باورمون نمیشه .
من این فایل و بارها و بارها گوش میدم تا به ذهنم رسوخ کنه تا باور کنم تا عمل کنم تا دیگه غر نزنم ، نق نزنم ،بهونه نیارم و به ذهنم بگم استاد بهترین الگو فردیه که بهانه نداشت برای زندگیش و توحیدی زندگی کرد و الان در بهشت این جهان زندگی میکنه .
بینهایت سپاس گذار خداوند هستم که پا در این مسیر رویایی گذاشتم
به علت فوت یکی از اقوام عروس عروسی کنسل شد خیلی حالمان بد بود دیگه نمی تونستم خودم را کنترل کنم. از خداوند هدایت خواستم به سایت عباسمنش مراجعه کردم و این فایل را که تازه بارگزاری شدا بود دیدم و خداوند را در این فایل یافتم و تونستم حالم را کمی بهتر کنم خدایا هزاران بار شکرت مرا به صراط مستقیم هدایت کن
خدایا شکرت بابت این که هر لحظه درک من بیشتر می شود با گوش دادن فایل ها استاد که اصول اساسی آن پایه توحید است در همه این فایل ها استاد میخواهد که ما به اصل وصل شویم ما به انرژی منبع وصل بشم به آگاهی بدون فرم وصل شویم که اون انرژی به فرم همه چی برامون درمیا ثروت عشق افراد آگاهی همه چی هرچه بخواهیم. میشود
من در گام اول فهمیدم. توحید یعنی خالق بودن خالق شرایط بودن خدایا که رب العالمین هست مربی جهان هستی خالق بوجود آورنده جهان هست این قدرت را به من هم داده که خلق کنم شرایط دلخواهم خلق کنم اتفاقات خوب مسولیت همه چی بپذیرم. هیچکس مقصر ندانم. چون خودم قادر به خلق شرایط هستم خدا یه سیستم هست انرژی هست. خصومت. با هیچکس نداره بخواه پدر دربیاره اگر در مدار درست باشیم هرچه پیش بیاد به نفع ما هست من بنده خوبی باشم تسلیم شوم خدا کارش خوب بلد هست وظیفه من بندگی هست وظیفه اون خدایی بندگی یعنی از فقط از تو کمک میخواهم. ایام نعبدو ایام نستعین عوامل بیرونی هیچ قدرتی. ندارن.
با سلام خدمت استاد گرامی و خانوم شایسته عزیز و تشکر ویژه بابت آپدیت این فایلها
اول اینو بگم من جسته گریخته فایلای دانلودی و محصولات رومرور میکردم و هر روز یه فایل از دسته بندی اجرای توحید در عمل رو میدیدم ولی چند روز یه ندایی از درونم میگفت برو سراغ لایوها
و میگفت لایوها مطالب ارزشمندی داری برو از لایو 1 شروع کن تا آخرش
و خدا شاهده وقتی آپدیت جدید رو دیدم کلی ذوق کردم و گفتم آره آره همینه و تاییدی شد بر اینکه در مسیر درستی هستم
دوستان زحمت کشیدند و نکات مهم فایل رو نوشتن
من بیشتر دوست دارم دنبال مثال تو زندگیم و زندگیدیگران باشم تا حرفا برام تایید بشه
پیشینه زندگی من دقیقا مثل استاد همراه با یک پدر سخت گیر وعصبی، یه خانواده متشنج و درگیر مشکلات فراوان
اون دوران بچگی من وخواهرم چون فاصله سنی کمی با هم داشتیم و بچه های ارشد خانواده بودیم همراه با مشکلات و اختلافات خانوادگی پدر ومادرمون بزرگ شدیم
ولی از همین شرایط یکسان من وخواهرم دقیقا دو تفکر متضاد با هم داشتیم و خدارو شکر من اون نفری بودم که از اول نگاهم به بقیه نبود
یعنی خواهرم مسولیت تمام اتفاقات زندگیش رو پدرم میدونست اینکه طلاق گرفته ، رشته دانشگاهی که انتخاب کرده و به نتیجه نرسیده و اینکه ازدواج مجددش که بازم راضی نبوده همه رو انگشت اشاره به پدرم داشت
و الان هم که چندین سال از اونموقع گذشته و پدرم فوت شده اگه پای صحبتاش بشینی همین حرفا روتکرار میکنه که من اگه ……
ولی من از همون اول نگاهم از خانوادم بریدم و گفتم من خودم و خودمم والبته که اونموقع چنین طرز فکر و دیدگاههای توحیدی نداشتم ولی نگاه به غیر هم نداشتم
و خدارو شکر تو تمام مراحل زندگی نتیجه های خوب گرفتم
پدرم فوت شد وای من هیچکینه ودلخوری ازش نداشتم و ندارم و تازه بعضی وقتا میگم من اگه همچین پدر و همچین خانواده ای نداشتم مطمنا موفقیت های کمتری نسبت به الان داشتم
الان هم تو زندگی خودم اصلا نگاهم به همسرم نیست با هم روابط خوبی داریم ولی همیشه میخوام خودم باشم
خدایا خودت هدایتم کن خودت درهای آگاهی به روی من باز کن تا آگاهی های این فایل باورهای منو تغییر بده و منو هدایت کن و بهم الهام کن من باید از این فایل چه درسی رو بگیرم و چه قدمی بردارم و چه تغییری توی رفتارم ،افکارم ،حرف زدنم ،زندگی کردنم ایجاد کنم که رشد کنم و ظرف وجودم بزرگ تر کنم و اعتماد به نفس و احساس لیاقتم افزایش بدم
نکته ای که استاد همیشه توی تک تک فایلاش بهش تاکید میکنن و من ساده ازش میگذرم اینکه خدا جهان آدما اتفاقات شرایط بر اساس اون چیزهایی که من باور کردم و باور دارم بوجود میان یعنی هر باور مخرب یا خوبی که داشته باشم زندگیم بر اساس همونا خلق میشه
این نکته ای که من باید همش دائم به خودم یادآوری کنم که مهدیه مهم نیست مامانت چی فکر میکنه و چجوری به تو نگاه میکنه و چه فکری راجب تو و آیندت داره
مهم نیست بابات چه افکاری داره
مهم نیست خواهرات چه باورهایی دارن و چجوری به تو نگاه میکنه
مهم نیست که بقیه میخوان تو به اون شرایط برسی یا نه
اصلا مهم نیست که بقیه چه فکری برای تو دارن یا دوست دارن تو چه کاری انجام بدی و چجوری باشی
یا اصلا مهم نیست که بقیه بخوان تو با کی ازدواج کنی
تنها چیزی که توی زندگی تو مهمه خواسته های توعه و تو اگر باورهای هماهنگ با خواسته هات بسازی و از خدا بخوای و خدا رو تنها قدرت محض ببینی و خدا رو منبع ثروت و خوشبختی و زیبایی و روابط عاشقانه ببینی خدا برای تو دست به کار میشه چون میبینه که تو اونو باور داری چون میبینه که تو چشماتو باز کردی و مثل بقیه ادما سرتو زیر برف نکردی که خدارو نبینی تو چشماتو باز کردی و خدارو دیدی و باور کردی که اون همه چیزه اگر تو از اون بخوای و باور داشته باشی که خدا قدرت محضه پس حالت خوب میشه و آرومی و میگی من خواستم به منبع قدرت این هستی گفتم پس اون منو به خواستم میرسونه چون توانای مطلق اونه چون قدرت مطلق اونه چون اونه که هر چی روابط عاشقانه ببخشه بازم از دارایی هاش کم نمیشه چون اونه که هرچی زیبایی و ثروت و خوشبختی ببخشه از خزانه نعمت هاش کم نمیشه بلکه با تو رفیق ترم میشه چون تو خواستی اون تورو در آغوش بگیره چون میبینه تو باورش کردی و بهش اعتماد کردی و محاله ممکنه که خدا به اعتماد کسی نسبت به خودش لطمه بزنه
استاد گفت اون آدمی که منتظره مشکلاتشو کسه دیگه ای بیاد حل کنه همیشه مشکل داره همیشه گیره و همیشه باید منتظر بمونه
من میخوام به این جملات استاد از زاویه خودم و جوری نگاه کنم که بتونم ربط این حرفارو با زندگی خودم پیدا کنم
استاد اینجا داره چی میگه به تو مهدیه ؟
استاد داره مستقیما به خوده تو میگه اگر منتظری آدما درست شن اگر فکر میکنی اینکه فقط منتظر گذر زمان باشی تا یا آدما درست شن یا گذر زمان شرایط درست کنه یا اون آدما بیان از تو معذرت خواهی کنن و اونا درد تورو کم کنن و تورو آروم کنن و اینجوری تو خوشبخت بشی و یه زندگی قشنگ برات ساخته بشه سختتتتتت در اشتباهی
من هرچی داره بهم گفته میشه رو مینویسم
تو باید اینو بفهمی و درک کنی که هر اتفاقی که افتاده برای تو بخاطر این بوده که تو توی اون نقطه بودی تو در مسیر یه سنگ عظیم و بزرگ بودی و اونم اومد از روی تو رد شد و تورو له کرد تو اگر اونجا نبودی تو اگر توی اون مدار نبودی تو اگر جلوی سنگ نمیرفتی تو اگر ضربه پذیر نبودی اونجوری ضربه نمیخوردی مهدیه تو ضربه پذیر بودی که بهت ضربه زدن
حالا که اینجوری مسئله رو برات باز کردم به نظرت کاره درست چیه
به نظرت وظیفه تو چیه
به نظرت وظیفه تو مسئولیت تو چیه که استاد داره توی این فایل بهش اشاره میکنه
استاد داره میگه یا خودت بلند میشی خودتو درست میکنی آدمی میشی که دیگه ضربه پذیر نیست و اینجوری از جلوی سنگ های ویرانگر جهان میری کنار و سالم میمونی و زندگی میکنی یا اگر خودت خودتو قوی نکنی خودت شخصیته ضربه پذیرتو تبدیل نکنی به یه شخصیت فوق العاده قوی و محکم توی همون نقطه ثابت میمونی و نه تنها زندگیت بهتر نمیشه بلکه دوباره یه سنگ میاد از روت رد میشه و لهت میکنه
تو باید از اون نقطه بیای بیرون
مامانت نمیتونه کاری بکنه هیچ آدمی نمیتونه دست تورو بگیره و از اون نقطه خارجت کنه
اگر تو جاتو عوض نکنی زندگیت بهتر نمیشه
اگر تو جاتو عوص نکنی و همین آدم ضربه پذیر و فوق العاده آسیب پذیر بمونی هیچی عوض نمیشه هیچی
تو میخوای به حرفای استاد عمل کنی دیگه درسته
تو اومدی توی این پروژه تا قدم به قدم مدارت تغییر کنه دیگه درسته اگر آره تو بایددددددد به حرف استاد توی این فایل گوش بدی
استاد میگه نشین بگو دولت و کشور باید اینکارو بکنن اونکارو بکنن درسته تُو، تو شرایط و موقیعت خودت کاری به دولت و کشور نداری اما تو به جای دولت و کشور میگی فلانی نباید اینکارو میکرد باهام میگی مامانم نباید اینجوری باشه باید اونجوری باشه میگی تقصیر فلانیه میگی فلانی نامردی کرد
هرکس هر کاری که کرد بخاطر باورها و عزت نفس و احساس لیاقت خودت بود بخاطر این بود که تو غل و زنجیر هایی که به پات بسته شده بودن (باورهای اشتباه و ویرانگر )نشکستی و حرکت نکردی و در مسیر سنگ وایستادی اونم لهت کرد
حالا که تو میدونی چرا ضربه خوردی
حالا که تو میدونی چون تو ضعیف بودی ضربه پذیر بودی آسیب پذیر بودی اون آدما در مسیرت قرار گرفتن و لهت کردن حالا که میدونی تو باید مسیرتو عوض کنی ، اون آدما بازتاب آسیب پذیری تو بودن توونباید بشینی منتظر باشی گذر زمان همه چیو درست کنه زندگیتو درست و قشنگ کنه تورو آروم و درست کنه !
تا وقتی آسیب پذیر باشی آدم هایی به تورت میخورن که آسیب بهت میزنن به قول استاد هرجا ظالمی هست حتما یه مظلومی هم هست
تو باید خودتو درست کنی اگر خودتو درست کنی دیگه در مسیر سنگ ها قرار نمیگیری
استاد توی این فایل میگه مسئولیت زندگیتو بپذیر و خودت زندگیتو بساز چون تو این قدرت داری
پس قدم بردار مهدیه
همش به خودت یادآوری کن من باید الان این قدم بردارم همش به خودت بگو من تمرکزم میزارم روی بهبود خودم بهبود زندگیم بهبود رفتارم بهبود اخلاقم و بهبود فکرهایی که توی سرم میچرخه
هی بهتر شو هر روز یه کوچولو یه قدم کوچیک بردار ببین تو یه مدت زمان کم چقدر تغییر میکنی
این فایل پاشنه اشیله منه
این مخصوص منه
اره استاد توی زندگی منم یه طوفان اومد زندگیمو خودمو با خاک یکسان کرد رفت
درسته روی خودم کار میکردم تو این چند وقت و فهمیده بودم چرا اون طوفان اومد ولی انگار الان یه چیزایی دارم میفهمم که چرا من توی این موقعیت ثابت موندم و از این مرحله از زندگیمگذر نمیکنم و دارم در جا میزنم
چون من هی اون اتفاق مرور میکنم و البته واقعا نمیتونم ذهنم کنترل کنم و برام خیلی سخته ولی باید تمرین کنم نمیتونم نداریم
بعد از گذشت یکسال هنوز شبا خوابه اون آدمو میبینم
من هنوز آروم نشدم هنوز با خودم با اون اتفاق به صلح نرسیدم گفتوگوهای ذهنم همش میگن چرا اینکارو کرد جرا این حرف زد چقدر آدم بدی بود چقدر آدم نامردی بود که اینکارو من گناهم چی بود
هنوز دارم اینارو شخم میزنم
سخته برام واقعا سخته
اما درمان چیه
درمان اینکه فایل های شمارو بیشتر گوش بدم و بیشتر روشون کار کنم
الان تا نوشتم درمان چیه نمیدونستم جمله بعدی چی باید بنویسم اما این اومد به ذهنم که درمان بیشتر کار کردن روی خودمه
به قول استاد اون طوفان ها اون سیل ها باعث پیشرفت بشر شده
حالا که منم اون همه ویران شدم باید خودمو از نو از عمق فوق العاده قوی تر و محکم تر و زیبا تر بسازم
نه اینکه بگم من الان بعد از گوش دادن این فایل به این نتیجه رسیدم و میخوان تازه از نو شروع کنم نه من خیلی وقته شروع کردم اما من برای اینکه بتونم خودمو فوق العاده زیبا و محکم و قوی و زندگیمو مثل یه عمارت بسازم به دوتا چیز نیاز دارم
اول به عهده گرفتن تمام مسئولیت اون ماجرا ،به عهده گرفتن مسئولیت اون ماجرا به این معنی نیست که بگم من مقصر همه چیز بودم نه یعنی بپذیرم اون باورهایی که من راجب خودم داشتم اون اتفاقات آورد تو زندگیم و بپذیرم من چون آسیب پذیر بودم آسیب زدن بهم همین ،اگر من بتونم اینو بپذیرم دیگه به اون آدم فکر نمیکنم دیگه خوابشو نمیبینم دیگه از جنگیدن باهاش توی ذهن و وجودم میام بیرون و دیگه نمیجنگم با هیچ کس
خدایا کمکم کن من این قدم بردارم
دوم زمانه
اگر من اون مطلب بپذیرم دیگه هر روز آروم آروم بهتر میشم آروم آروم زخمای وجودم التیام میبخشم آروم آروم شخصیتم بهتر میشه آروم آروم صبور تر میشم و آروم آروم من عوض میشم
استاد میدونی من چرا توی این یکسال اونجور که باید عوض نشدم اونجوری که میخواستم صبور نشدم ،اون موضوع فراموش نکردم ؟ الان دلیلشو قشنگ میفهمم و میتونم توضیحش بدم
دلیلش این بود که مسئولیت این قضیه رو کامل نمیپذیرفتم که بابا من خودم چون ضعیف بودم اون اتفاقا توی زندگیم بوجود اومدن چون برای خودم ارزش قائل نبودم اون آدما اونجوری خوردم کردن ،روی خودم کار میکردم فایل گوش میدادم ولی توی اعماق وجودم یه زخم عمیق و دهن باز بود که با مرور کردن اون اتفاق با جنگیدن توی ذهنم با اون آدم هی اون زخم باز تر میشد عفونت میکرد خونریزی میکرد و این درد این یکسال روی دل من بود چون هی اون زخم باز میشد هر بار به یه دلیلی اون ماجرا توی زندگی من خاتمه پیدا نمیکرد یا مامانم به یادم میآورد و راجبش باهام بحث میکرد که من دوباره برمیگشتم به جنگیدن توی ذهنم و باز کردن اون زخم ،البته تازه فهمیدم اینکه این مسائله قضیش توی زندگیم تموم نمیشه و این زخم کهنه هرچند هفته یه بار باز میشه دلیلش باز توی خودمه و برای همینم دوره شیوه حل مسائل خریدم
تو این یکسال هی میرفتم بالا باز خودم با مرور اون خاطراتت خودمو میزدم زمین
استاد گفت این نگاه که آدما باید عوض شن شرایط باید عوض شه پدر مادر باید عوض شه تا من شرایطم تغییر کنه زندگیم تغییر کنه بریز دور تو همون جایی که هستی عوض شو بعد خدا تورو میبره به جاهای بهتر با سطح بالاتر و شرایط فوق العاده بهتر
استاد گفت بهانه هارو بریز دور
تو کاری به پدر و مادر نداشته باش
کاری نداشته باش اونا چی میگن چه فکری راجبت میکنن چه نظری راجبت دارن چه توقعی از تو دارن توقع دارن گوش به فرمان همه باشی یا هر چیزی دیگه ای تو اصلا به این چیزا فکر نکن توی برای خودت ارزش قائل باش و برای خودت زندگیت کن زندگیتو اونجوری که دوست داری با باورهات بساز و کاری به کار هیچ کس نداشته باش و نخواه به هیچ کس کوچک ترین حرفی بزنی کوچک ترین حرکتی نکن برای اینکه کسی رو قانع کنی که راهت درسته
اینکه تو منتظر باشی کسی بیاد کاری برای تو بکنه کسی دیگه بیاد تورو خوشحال کنه بقیه برای تو ارزش قائل باشن بقیه به فکر تو باشن بقیه درست بشن استاد گفت اینا شرکه یعنی تو قدرت از خودت کع میتونی با فرکانس هات هرچیزی اونجوری که میخوای خلق کنی میگیری میدی دست بقیه یعنی تو قدرت از خدا از تنها فرمان روای کیهان از قدرت مطلق هستی میگیری میدی دست آدما
من باید اینو بپذیرم با پوست و گوشت و استخونم که من زندگیم آیندم شرایطم دست خودمه و من میتونم و این قدرت دارم که زندگی اونجوری که میخوام خلق کنم من باید باور کنم که من قدرت اینو دارم الان توی هر شرایطی که هستم خودم حال خودمو خوب کنم احساسم خوبم کنم و فکر نکنم اگر فلانی رفتارشو بامن عوض کنه اگر فلانی بیاد دنبال من اگر من الان با فلان آدم ازدواج میکردم فقط اینجوری میشد که من حالم خوب بشه و مسائل و مشکلاتم حل بشه و حالا که من هنوز ازدواج نکردم هنوز اون شرایطی که میخوام ندارم پس من هیچ کاری نمیتونم بکنم من نمیتونم احساس خوبی داشته باشم چون فلانی هست چون افکار مامانم اذیتم میکنه ،پس من باید منتظر بشینم تا اوضاع خوب بشه من باید صبر کنم تا یه ادم خیلی خوب بیاد من ازدواج کنم از این جا برم تا شرایطم خوب شه تا حالم خوب بشه تا بتونم روی خودم کار بکنم ،نه این اشتباه محض این یعنی من عرضه ندارم همینجایی که الان هستم توی همین شرایطی که الان هستم زندگیمو درست کنم باید منتظر کسی دیگه بمونم ،در صورتی که قدرت تو مغز منه که داره فرکانس هارو ارسال میکنه من باید باورهای پوسیده رو از مغزم جدا کنم تا غل و زنجیر ها باز بشن و اینجوری فرکانس های من به مدار بالاتر میرن و من در شرایط بهتر در موقیعت های بهتر قرار میگیرم
من خیلی نیاز دارم به اینکه این فایل بارها و بارها گوش بدم
خانم شایسته این فایل که به عنوان گام اول روی سایت گذاشتن برای من واقعا قدم اوله انگار خدا داره بهم میگه اگر میخوای تغییر کنی اگر میخوای اوضاع زندگیت تغییر کنه اگر میخوای به خواستت برسی اگر میخوای آروم بشی قدم اول اینکه باور کنی و بپذیری اون شرایط اون اوضاع خودت به وجود آوردی انگار وقتی آدم به خودش میگه اینو دیگه رها میشه از همه چیز و همه کس میدونید چرا چون وقتی باور کنی که بابا اون طوفان خودت بوجود آوردی دیگه درد نداری دیگه وجودت خالی از کینه میشه دیکه نفرت نداری از کسی دیگه هی نمیجنگی با اون اتفاق نمیجنگی با آدماش نمیگی فلانی کرد فلانی بد کردی فلانی اینجوری فلانی اونجوری اصلا دیکه هیچ کس تو مغز تو وجود نخواهد داشت که بخوای بهش فکر کنی و من چقدر به این نیاز دارم، دیکه کسی مقصر نمیدونی چون کسی نیست اصلا چون مغزت خالی از اونا آدمایی میشه که شبا خوابه شونو میدیدی و من هر بار این فایل گوش میدم هر بار فکر میکنم به این جمله که به خدا همه چی تویی هر چیزی که تو زندگیت بوجود میاد تو داری به وجودش میاری انگار حکم یه آتیش شعله وری رو دارم که با شنیدن این جمله در آن واحد خاکستر میشه در آن واحد خاموش و سرد میشه و من نیاز دارم اینو همش در هر ثانیه به خودم بگم و قدم اول برای من همینه اولین و اصلی ترین قدم برای من برای رها شدن و آزاد شدن از درد همینه برای خاموش شدن اتیشم همینه
استاد گفت عمل کردن این نیست که تو الان این فایل گوش بدی بگی آره استاد راست میگه دوروز دیگه باز منتظر باشی کسی کاری بکنه باز منتظر باشی تا یه ادم بیاد توی زندگی تو تا شرایط تو عوض بشه
چقدر نیاز دارم این فایل گوش بدم
خدایا کمکم کن هدایتم کن خدایا من دیگه نمیخوام درجا بزنم من میخوام دیگه از امروز به بعد فقط بالا برم فقط رشد باشه فقط بهتر شدن اوضاع باشه نه اینکه یه روز اوضاع خوب بشه یه روز من یه پله برم بالا باز فردا دوتا پله بیام بیام من میخوام این پروژه نقطه شروع روند رشد روبه بالا باشه راه بهم نشون بده و خودت دست منو بگیر منو ببر
سلام عزیزان.
اومدم یه رد پا بذارم.
-من همیشه برای شرایط مالیمون، شغلی مون، کشورمون و …. همیشه عادت داشتم پدرم رو مقصر بدونم. که چرا تو گذشته پدرم تصمیماتی گرفت، اشتباهاتی کرد که نتیجش این شد که من این شرایطو دارم.
-یا مثلا یه باوری که بین همشهریام جا افتاده. هر دانشجویی که بعد فارغالتحصیل شدنش، نتونسته جایی مشغول به کار بشه سریع میندازیم تقصیر دولت ایران که شرایط شغلی رو برای ما محدود کرده.
و از اون طرف اینکه تو کشور خودمون گروهی قدرت رو بدست گرفته و با وجود اونها ما نمیتونیم کاری کنیم و همینطور به بدبختی ادامه خواهیم داد.
اینا دو تا از مثالایی بود که من تا همین پارسال به عنوان ب بهونه و توجیه استفاده میکردم، اما با تمرکز روی بهبود باورهام، خیلی توی مسئول دونستن خودم بهتر شدم و نتیجش این شده که اتفاقات برای من وری رقم میخورن که مهم نیست چه خبری شده، اوضاع جامعه چطور شده، در هر صورت من به خواسته ام میرسم.
نمونش همین که مدتیه خیلی از نزدیکان یکسری مشکلاتی براشون به وجود اومده بود، یا مثلا اکثرا تو یه سری کار های اداری به مشکل بر میخوردن، ولی من! من همه کارام راحت پیش میرفت اونم بدون ذره ای مشکل.
-یه مشکلی الان دارم که باورم به خودم ضعیفه.
اون حرفی که استاد زدن! که شما اگه به خودتون باور داشته باشید و ایمان به خدا داشته باشید، اون پلایی که تو ذهنتون هست که خیلی سخت به نظر میرسن رو رااااااااحت ازشون عبور میکنید.
مثلا من ذهنم در گیره که من تنهایی چطور میتونم ایکس مقدار پولو جور کنم؟ چطوری میتونم فلان وسیله رو بخرم؟ چطوری با این شرایط الانم میتونم مهاجرت کنم و مستقل زندگی کنم؟ و….
ولی این حرف استاد که گفت
” اگه خدا رو قدرتمندترین میدونی! چرا باور نداری میتونه همهچی رو بهت بده؟ واقعا چرا؟”
یکم ارومم کرد و فهمیدم جواب خدا به سوالاتمه.
اگه یادم باشه من همین شرایطی که الان دارم هم یه زمانی خواسته م بوده، و واقعا نمیدونستم چطوری میتونم بهشون برسم، اما الان همشونو دارم، اونم خیلی راحت و طبیعی.
برا همین به خودم میگم که
باید به مسیر اعتماد کنی
هر چی جلو تر بری، ظرفت بزرگتر میشه، تکاملتو طی میکنی و به خواسته های بزرگترت هم میرسی.
فقط ایمان داشته باش و عمل کن!!!
عاشقتونم.
سلام به خدای یکتا
سلام به خانم شایسته ی توانمند وهمراه ومهربان
واستاد بزرگوارم
ردپای من در گام اول:
توحید……اصل و اساس تمام انچه هست و بوده و خواهد بود!!!
توحید ینی خدا میگه تو هدفت رو علاقت رو خودت رو بشناس و پیدا کن و به من ایمان کامل داشته باش و حرکت کن ومطمئن باش ک من همه ی کارهارو برات انجام میدم فارغ از اینکه بقیه چی میگن قانون چی میگه حتی گذشتت چی میگه قهرمانا و الگوها چی میگن داستانا چی میگن سرگذشتا چی میگن ووو
اگر بمن توجه کنی و روت به سمت من باشه من برات مصدر (شدن) رو صرف میکنم
اگر باورم کنی همیشه یه صدایی درونت میگه :(میشه) حتی اگر تمااااااااااااام دنیا بگن نمیشه
حتی اگر تمام دنیا بگن تو نمیتونی
شایدم درست بگن ها شایدواقعانمیتونی و نمیشه
اما اگر تو منو باورکنی و باورت این باشه ک من میتونم علیرغم واقعیتی ک اونا باور کردن خودم رو که شدن هستم به شکل باور تو دربیارم ،خواهی دید که میشه و به خودت میای ومیبینی ک شده!
توحید یعنی من میخوام سبک زندگیه خودم رو داشته باشم میخوام قالب زندگیه خودم رو داشته باشم
میخوام برگی در باد نباشم
میخوام خدا بهم (جهت) بده
میخوام خدا خودش رو به شکل ارزوهای من دربیاره
میخوام فارغ از نتایج دهن پرکنی که بقیه براشون سرو دست میشکنن،زندگی رو تجربه کنم.
میخوام ازاد بشم از قیل وقال رسیدن به اهداف و هرلحظه ی حرکت درمسیر رسیدن به هدف هامو لذت ببرم طوری ک نفهمم کی به مقصد رسیدم
وحتی مقصد رو هم تعیین نکنم
پارو نزنم
وا بدم
دل رو به دریا بدم
خودش ببرتم هرجا دلش خواست
به هرجا رسیدم مقصد همونجاست!!
توحید یعنی این
منم همینو میخوام
توحید یعنی فکرخدارو خوندن
یعنی نگاه کردن به همه چیز اززاویه ایی که بشه نتیجه رو به نفع خودم برگردونم
توحید یعنی خیال راحت
توحید یعنی هیس!به نجواهای شیطان ذهن و شیطان های اطرافمون،،،،وگفتنه اینکه شماها نمیتونید فریبم بدین شماها دروغید ،توهمید شماها (نشدن) هستین!
من ،مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
من شدن هستم
هرچه که تاالان شدم هم بخاطر باور (شدن) بوده حتی اگر به ظاهر نتیجه ی خاصی نداشته باشم
من توحید رو انتخاب میکنم خودم رو انتخاب میکنم درونم رو انتخاب میکنم
شدن رو انتخاب میکنم
الان میخوام تو رشته ی مورد علاقم تو سنی ک میگن مهاجرت تحصیلی دیگه دیره و سخته و پدرت درمیاد تحصیل کنم.
هیچ پولی هم ندارم
هیچ پشتوانه ی خاصی به ظاهر ندارم
اما واااااقعا یچیزی خییییلی محکم درونم میگه میشه
میتونی بری
راحتم بری پدرتم درنیاد
اینطور به داستان نگاه نکن ک پول نداری بگو از شغلی ک دارم باساختن باورهای درست ثروت میسازم و مولد پول میشم و رفتنتم مثل اب خوردن خواهد بود شک نکن فقط نخواه ک خودت به خودت جهت بدی بذار هدایتت کنم به جایی ک برات بهترین باشه
ومن این صدارو باور کردم
و نتیجه رو رها میکنم ،میسپارم بش
چون میگه میشه!!!!!
توحید هم همینه یعنی نگران نباش،بسپار بمن!!
عاشقتونم خانم شایسته
عاشقتونم استاد شما بهترین ترکیب جهانید!!!!
درپناه الله باشید
سلام عرض میکنم خدمت استاد وبانو شایسته وهمه دوستان همراه
واقعا هرموقع فایلی روی سایت قرار میگیره دربهترین زمان ممکن میاد که واقعا همه ما بهش نیاز داریم دراین چند روز اخیر که به دلیل محیط کاری که توش قرار گرفتم به دلیل ورودیهای مخربی که دارم هرروز به طور ناخودآگاه دریافت میکنم واقعا منو به هم ریخته بود ومنو هرروز داشت از اصلم دور ودورتر میکرد البته من هر روز قسمتی از زمانمو توسایت میزارم ولی خو این کانون توجه که اتفاقات مارو داره رقم میزنه وبا گوش کردن به این فایل فهمیدم که باید خیلی متعهدانه تر روی باورهام کار کنم واینکه همرنگ جماعت اکثریتی جامعه نشم ومسعولیت کامل زندگی خودمو به عهده بگیرم ودرکل سعی کنم بهتر از قبل خودم باشم تو عمل به قانون اگه میخام نتایج متفاوتی بگیرم.
سلام به استاد عزیزم، سلام به همه دوستان گلم و استاد شایسته نازنین
اینقدر آگاهی های این فایل ناب و عالی بود ک نمیدونم از کجا شروع کنم و چقدر دقیق خدا من رو هدایت کرد به چیزی ک گاهی فکر میکنم توی درون من نیست، من ک از دیگران توقع ندارم من ک همیشه سعی کردم مسئولیت زندگیم رو برعهده بگیرم اما وقتی توی زندگیم دقیق شدم این شرک رو هنوز هم دارم
وقتی این فایل رو گوش کردم با خودم گفتم شرکه ک نمیذاره یسری نتایج رخ بدن
یه تجربه ای از شرک هم ک اخیرا برام پیش اومد رو بهتون میگم تا برای خودمم یادآوری بشه
به تازگی ارثی به مادر رسیده و سندش زده شده من واقعیتش هیچ چشم داشتی به این ارث نداشتم باخودم میگفتم سهم مادرمه و اختیارش با خودشه حتی اگ تمامش رو هم بخواد برای خودش خرج کنه اختیارش رو داره
یه شب با دوستام صحبت میکردیم و یکی از دوستام گف ن اتفاقا این ارث سهم توعه پدر و مادرت تورو بدنیا آوردن باید برات خرج کنن این از عدم احساس لیاقت میاد ک تو خودتو لایق اون پول نمیدونی، ازشون بخواه ک این پولو بهت بدن، من شدیدا مخالف بودم و حتی نمیخواستم ذره ای امید به این ارث ببندم اما ذره ذره این شرک توی وجودم رشد کرد ک من بیخیال همه چی میشم باید برای من اون چیزی ک میخوام بشه و ته امیدم هم به اون ارث بود اما خداروشکر زود به خودم اومدم و همین انتظار نداشتن چقدر آدمو به آرامش میرسونه، همینکه دیگ منتظر بقیه نیستی و چشم امیدت به خداست، خداروشکر میکنم با این فایل خدا من رو متوجه اشتباهم کرد
تصمیم گرفتم خودم رو آدمی تنها ببینم ک مسئولیت تمام زندگیش رو از این ب بعد بپذیره و با توکل به خدا و این باور ک خودم تمام زندگیم رو رقم میزنم شروع کنم به چیدمان دوباره زندگیم اون شکلی ک دوست دارم
یه موضوعی ک با همین گام اول برام رخ داد رضایت درونی بود چیزی ک واقعا مدتی بود توی زندگیم نبود و بجاش فقط و فقط مقایسه بود
امروز متوجه اش شدم و اینقدر زندگیم بهتر و آروم تر شد ک حد نداره یه آرامش عمیقی وجودمو گرفت و اون رضایت درونی رو الان حسش میکنم
خداروشکر میکنم این اتفاقاتی بود ک با همین گام اول برام رخ داد و به قدری از این پروژه دارم لذت میبرم ک دوست دارم هیچ کاری نکنم وفقط پای گوش دادن فایل ها بشینم
از استاد شایسته عزیز بی نهایت سپاس گزارم ک اینقدر عاشقانه این فایل هارو در اختیارمون قرار دادن و واقعا بابت این پروژه ذوق دارم و خداروشکر میکنم
اگ حتی تمام دستاورد این پروژه ایجاد آرامش توی زندگیم باشه باید بگم با گام اول من به اون دستاورد رسیدم احساس رضایت درونی چیزی بود ک مدتی بود توی زندگیم کمرنگ بود و امروز ک پیداش کردم حس فوق العاده ای دارم
خداروشکر
به نام خداوند بخشنده ومهربان.
سلام و عرض ادب و احترام به استاد بی نظیرم و خانم شایسته فوق العاده دوست داشتنی و مهربان.
وقتی اولین گام از این پروژه رو شنیدم، تصمیم گرفتم و خودمو متعهد کردم که این پروژه رو به عنوان یه دوره خاص دنبال کنم و امیدوارم تمام تلاشم رو بکنم که بهش عمل کنم.
این فایل رو وقتی چندبار گوش دادم بی انصافیه نفهمم چقد مسیر رو اشتباه کردم و رفتم. خدارو بی نهایت شکر میکنم که هر لحظه و هر ثانیه با هدایتش من بنده رو شرمنده لطف و رحمتش میکنه.
چون تمام زندگی رو با احساس گناه و با ادعا و ادا و اطفار و تکبر گذروندم و خب نیازی به گفتن سرنوشت این تفکر نیست، چون مشخصه.فقط میتونم بگم خدا خیلی خیلی خیلی دوستمون داره و شکر که هنوز بم فرصت زندگی دوباره رو داده.این کامنت رو نوشتم که خودم یادم بمونه با چه حسی این دوره رو شروع کردم، چون احساسی دارم که توو این تایم از زندگی این دوره شامل حالم شده.وقتی میتونم ازتون استاد عزیز و مریم خانم مهربان تشکر کنم که استفاده کنم و عمل کنم و عمل کنم و عمل کنم.
خدا نگهتون داره برامون.
به نام یزدان پاک
درود خدمت خانم شایسته عزیز
واقعا نمیدونم چه طور تشکر کنم بابت تهیه این مجموعه فایل های (خانه تکانی ذهن)
خیلی بهش احتیاج داشتم یعنی من داشتم روزشمار تحول زندگی و به صورت سریالی هر قسمت میدیدم بعد دیدن اولین فایل از این سریال خانه تکانی ذهن گفتم واو من به این فایل ها احتیاج دارم به این صحبت ها الان نیاز دارم انگار هر کلمه از صحبت های این فایل به قلب و روح من رسوخ میکنه و به دل میشینه .
واقعا قدم اول برای تغییر زندگی مسئولیت پذیری تمام جنبه های زندگیه ، تا وقتی توحیدی فکر نکنیم ، باور نکنیم و عمل نکنیم همیشه درجا میزنیم من به این رسیدم تو زندگیم .
ثانیه به ثانیه صحبت های ناب استاد و باید با طلا نوشت
در مورد مسئولیت پذیری در قبال زندگیمون ،
در مورد شرک نورزیدن و توحیدی عمل کردن ،
در مورد جدایی از بدنه جامعه ،
و…
اگه بتونیم به این صحبت ها در زندگیمون عمل کنیم واقعا تغییری در زندگیمون رخ میده که باورمون نمیشه .
من این فایل و بارها و بارها گوش میدم تا به ذهنم رسوخ کنه تا باور کنم تا عمل کنم تا دیگه غر نزنم ، نق نزنم ،بهونه نیارم و به ذهنم بگم استاد بهترین الگو فردیه که بهانه نداشت برای زندگیش و توحیدی زندگی کرد و الان در بهشت این جهان زندگی میکنه .
بینهایت سپاس گذار خداوند هستم که پا در این مسیر رویایی گذاشتم
سلام
به علت فوت یکی از اقوام عروس عروسی کنسل شد خیلی حالمان بد بود دیگه نمی تونستم خودم را کنترل کنم. از خداوند هدایت خواستم به سایت عباسمنش مراجعه کردم و این فایل را که تازه بارگزاری شدا بود دیدم و خداوند را در این فایل یافتم و تونستم حالم را کمی بهتر کنم خدایا هزاران بار شکرت مرا به صراط مستقیم هدایت کن
درود استاد یکتا پرستی درود ابراهیم زمان
خدایا شکرت بابت این که هر لحظه درک من بیشتر می شود با گوش دادن فایل ها استاد که اصول اساسی آن پایه توحید است در همه این فایل ها استاد میخواهد که ما به اصل وصل شویم ما به انرژی منبع وصل بشم به آگاهی بدون فرم وصل شویم که اون انرژی به فرم همه چی برامون درمیا ثروت عشق افراد آگاهی همه چی هرچه بخواهیم. میشود
من در گام اول فهمیدم. توحید یعنی خالق بودن خالق شرایط بودن خدایا که رب العالمین هست مربی جهان هستی خالق بوجود آورنده جهان هست این قدرت را به من هم داده که خلق کنم شرایط دلخواهم خلق کنم اتفاقات خوب مسولیت همه چی بپذیرم. هیچکس مقصر ندانم. چون خودم قادر به خلق شرایط هستم خدا یه سیستم هست انرژی هست. خصومت. با هیچکس نداره بخواه پدر دربیاره اگر در مدار درست باشیم هرچه پیش بیاد به نفع ما هست من بنده خوبی باشم تسلیم شوم خدا کارش خوب بلد هست وظیفه من بندگی هست وظیفه اون خدایی بندگی یعنی از فقط از تو کمک میخواهم. ایام نعبدو ایام نستعین عوامل بیرونی هیچ قدرتی. ندارن.
با سلام خدمت استاد گرامی و خانوم شایسته عزیز و تشکر ویژه بابت آپدیت این فایلها
اول اینو بگم من جسته گریخته فایلای دانلودی و محصولات رومرور میکردم و هر روز یه فایل از دسته بندی اجرای توحید در عمل رو میدیدم ولی چند روز یه ندایی از درونم میگفت برو سراغ لایوها
و میگفت لایوها مطالب ارزشمندی داری برو از لایو 1 شروع کن تا آخرش
و خدا شاهده وقتی آپدیت جدید رو دیدم کلی ذوق کردم و گفتم آره آره همینه و تاییدی شد بر اینکه در مسیر درستی هستم
دوستان زحمت کشیدند و نکات مهم فایل رو نوشتن
من بیشتر دوست دارم دنبال مثال تو زندگیم و زندگیدیگران باشم تا حرفا برام تایید بشه
پیشینه زندگی من دقیقا مثل استاد همراه با یک پدر سخت گیر وعصبی، یه خانواده متشنج و درگیر مشکلات فراوان
اون دوران بچگی من وخواهرم چون فاصله سنی کمی با هم داشتیم و بچه های ارشد خانواده بودیم همراه با مشکلات و اختلافات خانوادگی پدر ومادرمون بزرگ شدیم
ولی از همین شرایط یکسان من وخواهرم دقیقا دو تفکر متضاد با هم داشتیم و خدارو شکر من اون نفری بودم که از اول نگاهم به بقیه نبود
یعنی خواهرم مسولیت تمام اتفاقات زندگیش رو پدرم میدونست اینکه طلاق گرفته ، رشته دانشگاهی که انتخاب کرده و به نتیجه نرسیده و اینکه ازدواج مجددش که بازم راضی نبوده همه رو انگشت اشاره به پدرم داشت
و الان هم که چندین سال از اونموقع گذشته و پدرم فوت شده اگه پای صحبتاش بشینی همین حرفا روتکرار میکنه که من اگه ……
ولی من از همون اول نگاهم از خانوادم بریدم و گفتم من خودم و خودمم والبته که اونموقع چنین طرز فکر و دیدگاههای توحیدی نداشتم ولی نگاه به غیر هم نداشتم
و خدارو شکر تو تمام مراحل زندگی نتیجه های خوب گرفتم
پدرم فوت شد وای من هیچکینه ودلخوری ازش نداشتم و ندارم و تازه بعضی وقتا میگم من اگه همچین پدر و همچین خانواده ای نداشتم مطمنا موفقیت های کمتری نسبت به الان داشتم
الان هم تو زندگی خودم اصلا نگاهم به همسرم نیست با هم روابط خوبی داریم ولی همیشه میخوام خودم باشم
فایل توحید و فعال کردن قدرت خلق درونی
بسم الله رحمن الرحیم
خدایا خودت هدایتم کن خودت درهای آگاهی به روی من باز کن تا آگاهی های این فایل باورهای منو تغییر بده و منو هدایت کن و بهم الهام کن من باید از این فایل چه درسی رو بگیرم و چه قدمی بردارم و چه تغییری توی رفتارم ،افکارم ،حرف زدنم ،زندگی کردنم ایجاد کنم که رشد کنم و ظرف وجودم بزرگ تر کنم و اعتماد به نفس و احساس لیاقتم افزایش بدم
نکته ای که استاد همیشه توی تک تک فایلاش بهش تاکید میکنن و من ساده ازش میگذرم اینکه خدا جهان آدما اتفاقات شرایط بر اساس اون چیزهایی که من باور کردم و باور دارم بوجود میان یعنی هر باور مخرب یا خوبی که داشته باشم زندگیم بر اساس همونا خلق میشه
این نکته ای که من باید همش دائم به خودم یادآوری کنم که مهدیه مهم نیست مامانت چی فکر میکنه و چجوری به تو نگاه میکنه و چه فکری راجب تو و آیندت داره
مهم نیست بابات چه افکاری داره
مهم نیست خواهرات چه باورهایی دارن و چجوری به تو نگاه میکنه
مهم نیست که بقیه میخوان تو به اون شرایط برسی یا نه
اصلا مهم نیست که بقیه چه فکری برای تو دارن یا دوست دارن تو چه کاری انجام بدی و چجوری باشی
یا اصلا مهم نیست که بقیه بخوان تو با کی ازدواج کنی
تنها چیزی که توی زندگی تو مهمه خواسته های توعه و تو اگر باورهای هماهنگ با خواسته هات بسازی و از خدا بخوای و خدا رو تنها قدرت محض ببینی و خدا رو منبع ثروت و خوشبختی و زیبایی و روابط عاشقانه ببینی خدا برای تو دست به کار میشه چون میبینه که تو اونو باور داری چون میبینه که تو چشماتو باز کردی و مثل بقیه ادما سرتو زیر برف نکردی که خدارو نبینی تو چشماتو باز کردی و خدارو دیدی و باور کردی که اون همه چیزه اگر تو از اون بخوای و باور داشته باشی که خدا قدرت محضه پس حالت خوب میشه و آرومی و میگی من خواستم به منبع قدرت این هستی گفتم پس اون منو به خواستم میرسونه چون توانای مطلق اونه چون قدرت مطلق اونه چون اونه که هر چی روابط عاشقانه ببخشه بازم از دارایی هاش کم نمیشه چون اونه که هرچی زیبایی و ثروت و خوشبختی ببخشه از خزانه نعمت هاش کم نمیشه بلکه با تو رفیق ترم میشه چون تو خواستی اون تورو در آغوش بگیره چون میبینه تو باورش کردی و بهش اعتماد کردی و محاله ممکنه که خدا به اعتماد کسی نسبت به خودش لطمه بزنه
استاد گفت اون آدمی که منتظره مشکلاتشو کسه دیگه ای بیاد حل کنه همیشه مشکل داره همیشه گیره و همیشه باید منتظر بمونه
من میخوام به این جملات استاد از زاویه خودم و جوری نگاه کنم که بتونم ربط این حرفارو با زندگی خودم پیدا کنم
استاد اینجا داره چی میگه به تو مهدیه ؟
استاد داره مستقیما به خوده تو میگه اگر منتظری آدما درست شن اگر فکر میکنی اینکه فقط منتظر گذر زمان باشی تا یا آدما درست شن یا گذر زمان شرایط درست کنه یا اون آدما بیان از تو معذرت خواهی کنن و اونا درد تورو کم کنن و تورو آروم کنن و اینجوری تو خوشبخت بشی و یه زندگی قشنگ برات ساخته بشه سختتتتتت در اشتباهی
من هرچی داره بهم گفته میشه رو مینویسم
تو باید اینو بفهمی و درک کنی که هر اتفاقی که افتاده برای تو بخاطر این بوده که تو توی اون نقطه بودی تو در مسیر یه سنگ عظیم و بزرگ بودی و اونم اومد از روی تو رد شد و تورو له کرد تو اگر اونجا نبودی تو اگر توی اون مدار نبودی تو اگر جلوی سنگ نمیرفتی تو اگر ضربه پذیر نبودی اونجوری ضربه نمیخوردی مهدیه تو ضربه پذیر بودی که بهت ضربه زدن
حالا که اینجوری مسئله رو برات باز کردم به نظرت کاره درست چیه
به نظرت وظیفه تو چیه
به نظرت وظیفه تو مسئولیت تو چیه که استاد داره توی این فایل بهش اشاره میکنه
استاد داره میگه یا خودت بلند میشی خودتو درست میکنی آدمی میشی که دیگه ضربه پذیر نیست و اینجوری از جلوی سنگ های ویرانگر جهان میری کنار و سالم میمونی و زندگی میکنی یا اگر خودت خودتو قوی نکنی خودت شخصیته ضربه پذیرتو تبدیل نکنی به یه شخصیت فوق العاده قوی و محکم توی همون نقطه ثابت میمونی و نه تنها زندگیت بهتر نمیشه بلکه دوباره یه سنگ میاد از روت رد میشه و لهت میکنه
تو باید از اون نقطه بیای بیرون
مامانت نمیتونه کاری بکنه هیچ آدمی نمیتونه دست تورو بگیره و از اون نقطه خارجت کنه
اگر تو جاتو عوض نکنی زندگیت بهتر نمیشه
اگر تو جاتو عوص نکنی و همین آدم ضربه پذیر و فوق العاده آسیب پذیر بمونی هیچی عوض نمیشه هیچی
تو میخوای به حرفای استاد عمل کنی دیگه درسته
تو اومدی توی این پروژه تا قدم به قدم مدارت تغییر کنه دیگه درسته اگر آره تو بایددددددد به حرف استاد توی این فایل گوش بدی
استاد میگه نشین بگو دولت و کشور باید اینکارو بکنن اونکارو بکنن درسته تُو، تو شرایط و موقیعت خودت کاری به دولت و کشور نداری اما تو به جای دولت و کشور میگی فلانی نباید اینکارو میکرد باهام میگی مامانم نباید اینجوری باشه باید اونجوری باشه میگی تقصیر فلانیه میگی فلانی نامردی کرد
هرکس هر کاری که کرد بخاطر باورها و عزت نفس و احساس لیاقت خودت بود بخاطر این بود که تو غل و زنجیر هایی که به پات بسته شده بودن (باورهای اشتباه و ویرانگر )نشکستی و حرکت نکردی و در مسیر سنگ وایستادی اونم لهت کرد
حالا که تو میدونی چرا ضربه خوردی
حالا که تو میدونی چون تو ضعیف بودی ضربه پذیر بودی آسیب پذیر بودی اون آدما در مسیرت قرار گرفتن و لهت کردن حالا که میدونی تو باید مسیرتو عوض کنی ، اون آدما بازتاب آسیب پذیری تو بودن توونباید بشینی منتظر باشی گذر زمان همه چیو درست کنه زندگیتو درست و قشنگ کنه تورو آروم و درست کنه !
تا وقتی آسیب پذیر باشی آدم هایی به تورت میخورن که آسیب بهت میزنن به قول استاد هرجا ظالمی هست حتما یه مظلومی هم هست
تو باید خودتو درست کنی اگر خودتو درست کنی دیگه در مسیر سنگ ها قرار نمیگیری
استاد توی این فایل میگه مسئولیت زندگیتو بپذیر و خودت زندگیتو بساز چون تو این قدرت داری
پس قدم بردار مهدیه
همش به خودت یادآوری کن من باید الان این قدم بردارم همش به خودت بگو من تمرکزم میزارم روی بهبود خودم بهبود زندگیم بهبود رفتارم بهبود اخلاقم و بهبود فکرهایی که توی سرم میچرخه
هی بهتر شو هر روز یه کوچولو یه قدم کوچیک بردار ببین تو یه مدت زمان کم چقدر تغییر میکنی
این فایل پاشنه اشیله منه
این مخصوص منه
اره استاد توی زندگی منم یه طوفان اومد زندگیمو خودمو با خاک یکسان کرد رفت
درسته روی خودم کار میکردم تو این چند وقت و فهمیده بودم چرا اون طوفان اومد ولی انگار الان یه چیزایی دارم میفهمم که چرا من توی این موقعیت ثابت موندم و از این مرحله از زندگیمگذر نمیکنم و دارم در جا میزنم
چون من هی اون اتفاق مرور میکنم و البته واقعا نمیتونم ذهنم کنترل کنم و برام خیلی سخته ولی باید تمرین کنم نمیتونم نداریم
بعد از گذشت یکسال هنوز شبا خوابه اون آدمو میبینم
من هنوز آروم نشدم هنوز با خودم با اون اتفاق به صلح نرسیدم گفتوگوهای ذهنم همش میگن چرا اینکارو کرد جرا این حرف زد چقدر آدم بدی بود چقدر آدم نامردی بود که اینکارو من گناهم چی بود
هنوز دارم اینارو شخم میزنم
سخته برام واقعا سخته
اما درمان چیه
درمان اینکه فایل های شمارو بیشتر گوش بدم و بیشتر روشون کار کنم
الان تا نوشتم درمان چیه نمیدونستم جمله بعدی چی باید بنویسم اما این اومد به ذهنم که درمان بیشتر کار کردن روی خودمه
به قول استاد اون طوفان ها اون سیل ها باعث پیشرفت بشر شده
حالا که منم اون همه ویران شدم باید خودمو از نو از عمق فوق العاده قوی تر و محکم تر و زیبا تر بسازم
نه اینکه بگم من الان بعد از گوش دادن این فایل به این نتیجه رسیدم و میخوان تازه از نو شروع کنم نه من خیلی وقته شروع کردم اما من برای اینکه بتونم خودمو فوق العاده زیبا و محکم و قوی و زندگیمو مثل یه عمارت بسازم به دوتا چیز نیاز دارم
اول به عهده گرفتن تمام مسئولیت اون ماجرا ،به عهده گرفتن مسئولیت اون ماجرا به این معنی نیست که بگم من مقصر همه چیز بودم نه یعنی بپذیرم اون باورهایی که من راجب خودم داشتم اون اتفاقات آورد تو زندگیم و بپذیرم من چون آسیب پذیر بودم آسیب زدن بهم همین ،اگر من بتونم اینو بپذیرم دیگه به اون آدم فکر نمیکنم دیگه خوابشو نمیبینم دیگه از جنگیدن باهاش توی ذهن و وجودم میام بیرون و دیگه نمیجنگم با هیچ کس
خدایا کمکم کن من این قدم بردارم
دوم زمانه
اگر من اون مطلب بپذیرم دیگه هر روز آروم آروم بهتر میشم آروم آروم زخمای وجودم التیام میبخشم آروم آروم شخصیتم بهتر میشه آروم آروم صبور تر میشم و آروم آروم من عوض میشم
استاد میدونی من چرا توی این یکسال اونجور که باید عوض نشدم اونجوری که میخواستم صبور نشدم ،اون موضوع فراموش نکردم ؟ الان دلیلشو قشنگ میفهمم و میتونم توضیحش بدم
دلیلش این بود که مسئولیت این قضیه رو کامل نمیپذیرفتم که بابا من خودم چون ضعیف بودم اون اتفاقا توی زندگیم بوجود اومدن چون برای خودم ارزش قائل نبودم اون آدما اونجوری خوردم کردن ،روی خودم کار میکردم فایل گوش میدادم ولی توی اعماق وجودم یه زخم عمیق و دهن باز بود که با مرور کردن اون اتفاق با جنگیدن توی ذهنم با اون آدم هی اون زخم باز تر میشد عفونت میکرد خونریزی میکرد و این درد این یکسال روی دل من بود چون هی اون زخم باز میشد هر بار به یه دلیلی اون ماجرا توی زندگی من خاتمه پیدا نمیکرد یا مامانم به یادم میآورد و راجبش باهام بحث میکرد که من دوباره برمیگشتم به جنگیدن توی ذهنم و باز کردن اون زخم ،البته تازه فهمیدم اینکه این مسائله قضیش توی زندگیم تموم نمیشه و این زخم کهنه هرچند هفته یه بار باز میشه دلیلش باز توی خودمه و برای همینم دوره شیوه حل مسائل خریدم
تو این یکسال هی میرفتم بالا باز خودم با مرور اون خاطراتت خودمو میزدم زمین
استاد گفت این نگاه که آدما باید عوض شن شرایط باید عوض شه پدر مادر باید عوض شه تا من شرایطم تغییر کنه زندگیم تغییر کنه بریز دور تو همون جایی که هستی عوض شو بعد خدا تورو میبره به جاهای بهتر با سطح بالاتر و شرایط فوق العاده بهتر
استاد گفت بهانه هارو بریز دور
تو کاری به پدر و مادر نداشته باش
کاری نداشته باش اونا چی میگن چه فکری راجبت میکنن چه نظری راجبت دارن چه توقعی از تو دارن توقع دارن گوش به فرمان همه باشی یا هر چیزی دیگه ای تو اصلا به این چیزا فکر نکن توی برای خودت ارزش قائل باش و برای خودت زندگیت کن زندگیتو اونجوری که دوست داری با باورهات بساز و کاری به کار هیچ کس نداشته باش و نخواه به هیچ کس کوچک ترین حرفی بزنی کوچک ترین حرکتی نکن برای اینکه کسی رو قانع کنی که راهت درسته
اینکه تو منتظر باشی کسی بیاد کاری برای تو بکنه کسی دیگه بیاد تورو خوشحال کنه بقیه برای تو ارزش قائل باشن بقیه به فکر تو باشن بقیه درست بشن استاد گفت اینا شرکه یعنی تو قدرت از خودت کع میتونی با فرکانس هات هرچیزی اونجوری که میخوای خلق کنی میگیری میدی دست بقیه یعنی تو قدرت از خدا از تنها فرمان روای کیهان از قدرت مطلق هستی میگیری میدی دست آدما
من باید اینو بپذیرم با پوست و گوشت و استخونم که من زندگیم آیندم شرایطم دست خودمه و من میتونم و این قدرت دارم که زندگی اونجوری که میخوام خلق کنم من باید باور کنم که من قدرت اینو دارم الان توی هر شرایطی که هستم خودم حال خودمو خوب کنم احساسم خوبم کنم و فکر نکنم اگر فلانی رفتارشو بامن عوض کنه اگر فلانی بیاد دنبال من اگر من الان با فلان آدم ازدواج میکردم فقط اینجوری میشد که من حالم خوب بشه و مسائل و مشکلاتم حل بشه و حالا که من هنوز ازدواج نکردم هنوز اون شرایطی که میخوام ندارم پس من هیچ کاری نمیتونم بکنم من نمیتونم احساس خوبی داشته باشم چون فلانی هست چون افکار مامانم اذیتم میکنه ،پس من باید منتظر بشینم تا اوضاع خوب بشه من باید صبر کنم تا یه ادم خیلی خوب بیاد من ازدواج کنم از این جا برم تا شرایطم خوب شه تا حالم خوب بشه تا بتونم روی خودم کار بکنم ،نه این اشتباه محض این یعنی من عرضه ندارم همینجایی که الان هستم توی همین شرایطی که الان هستم زندگیمو درست کنم باید منتظر کسی دیگه بمونم ،در صورتی که قدرت تو مغز منه که داره فرکانس هارو ارسال میکنه من باید باورهای پوسیده رو از مغزم جدا کنم تا غل و زنجیر ها باز بشن و اینجوری فرکانس های من به مدار بالاتر میرن و من در شرایط بهتر در موقیعت های بهتر قرار میگیرم
من خیلی نیاز دارم به اینکه این فایل بارها و بارها گوش بدم
خانم شایسته این فایل که به عنوان گام اول روی سایت گذاشتن برای من واقعا قدم اوله انگار خدا داره بهم میگه اگر میخوای تغییر کنی اگر میخوای اوضاع زندگیت تغییر کنه اگر میخوای به خواستت برسی اگر میخوای آروم بشی قدم اول اینکه باور کنی و بپذیری اون شرایط اون اوضاع خودت به وجود آوردی انگار وقتی آدم به خودش میگه اینو دیگه رها میشه از همه چیز و همه کس میدونید چرا چون وقتی باور کنی که بابا اون طوفان خودت بوجود آوردی دیگه درد نداری دیگه وجودت خالی از کینه میشه دیکه نفرت نداری از کسی دیگه هی نمیجنگی با اون اتفاق نمیجنگی با آدماش نمیگی فلانی کرد فلانی بد کردی فلانی اینجوری فلانی اونجوری اصلا دیکه هیچ کس تو مغز تو وجود نخواهد داشت که بخوای بهش فکر کنی و من چقدر به این نیاز دارم، دیکه کسی مقصر نمیدونی چون کسی نیست اصلا چون مغزت خالی از اونا آدمایی میشه که شبا خوابه شونو میدیدی و من هر بار این فایل گوش میدم هر بار فکر میکنم به این جمله که به خدا همه چی تویی هر چیزی که تو زندگیت بوجود میاد تو داری به وجودش میاری انگار حکم یه آتیش شعله وری رو دارم که با شنیدن این جمله در آن واحد خاکستر میشه در آن واحد خاموش و سرد میشه و من نیاز دارم اینو همش در هر ثانیه به خودم بگم و قدم اول برای من همینه اولین و اصلی ترین قدم برای من برای رها شدن و آزاد شدن از درد همینه برای خاموش شدن اتیشم همینه
استاد گفت عمل کردن این نیست که تو الان این فایل گوش بدی بگی آره استاد راست میگه دوروز دیگه باز منتظر باشی کسی کاری بکنه باز منتظر باشی تا یه ادم بیاد توی زندگی تو تا شرایط تو عوض بشه
چقدر نیاز دارم این فایل گوش بدم
خدایا کمکم کن هدایتم کن خدایا من دیگه نمیخوام درجا بزنم من میخوام دیگه از امروز به بعد فقط بالا برم فقط رشد باشه فقط بهتر شدن اوضاع باشه نه اینکه یه روز اوضاع خوب بشه یه روز من یه پله برم بالا باز فردا دوتا پله بیام بیام من میخوام این پروژه نقطه شروع روند رشد روبه بالا باشه راه بهم نشون بده و خودت دست منو بگیر منو ببر