https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/04/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-06 14:20:232024-09-24 19:24:19live | “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی
1536نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اوا از همه خیلی خیلی تشکر میکنم برای این پروژه و فایلهای بی نظیر این پروژه
در مورد موضوعات این فایل
یه موضوع اینه که مسئولیت 100 زندگی خودمون رو بپذیریم و انتظار و توقع از دیگران نداشته باشیم
نمیدونم دقیقا از چه زمانی میدونستم این اصل درسته ولی تو مرحله آگاهی بود یعنی وقتی عمل خودم رو بررسی میکردم میدیدم انگار ذهنم طوری دیگه برنامه ریزی شده و عادت کرده
مخصوصا درباره جامعه و محل جغرافیایی و سیاست بیشتر از همه موارد مقاومت ذهنی داشتم و درنتیجه همیشه درحال پیگیری اخبار بودم و بخش خیلی زیادی از وقت و انرژیم رو هدر میدادم
وقتی تو مسیر درست باشیم و هرروز به ذهنمون باورهای درست بدیم کم کم رفتارمون عوض میشه
میخوام بگم که من متوجه شدم که باور درست رو پیدا کردم و بهش رسیدم اما ناخودآگاهم هنوز درست نشده بود و من میدیدم عملم متفاوته
اما با موندن تو مسیر درست به لطف خدای مهربان بهتر شد و بهبود پیدا کردم من می بینم که خیلی کمتر از قبل حوصله پیگیری اخبار رو دارم
شاید یه زمانی خودم رو به سختی وادار میکردم که اخبار نبینم حتی اهرم رنج و لذت می نوشتم و .. اما امروز اونا رو حواشی میدونم و حتی کسل کننده ست و دیگه مثل اون زمان ها پیگیر اینکه کی مسئول شده نیستم و پیگیری اخبار برام جذاب نیست. دیگه از رسانه ها مثل قبل حساب نمی برم
و درباره زندگی شخصی درسته که مقاومتهام کمتر بود و میدونستم خودم باید از خودم توقع داشته باشم و اینجوری بود که نسبتا بچه ی کم توقعی بودم اما خودم رو توانا نمی دیدم ازینکه بتونم شرایطم رو بهبود بدم و فقط از خواسته هام میگذشتم گاهی هم احساس قربانی بودن میکردم.
نمیتونستم فکر کنم که منم میتونم دستم تو جیب خودم باشه و از خودم و مهارتهام درآمد بسازم
و من یه روز متوجه شدم من رو پول توجیبی ماهانه ای که میگیرم حساب کردم و این باعث شده همیشه روی این مقدار حساب کنم و اصلا به این فکر نکنم که خودمم میتونم درآمد بسازم و خداروشکر اینو که پیدا کردم و دادن ورودی های مناسبتر و کار کردن رو این موضوع
خداروشکر تونستم خودمو بهبود بدم و درآمدهای کوچیکی بسازم و به امید خدا بتونم بیشترش کنم
درآمدی که خودم بسازم خیلی دل چسبه و اعتماد به نفسم رو بهتر میکنه و باورهای درستم رو تایید و تقویت میکنه
به اندازه ای که باور مسئولیت پذیری ام قوی تر بشه ایده های جدید و سازنده به ذهنم میرسه و خداوند راه ها رو باز میکنه
هرچه این رو بپذیریم که کل مسئولیت زندگیمون به عهده خودمونه باعث میشه کمتر بهانه بیاریم و توجیه کنیم و باعث میشه اون شرک -میتونه توقع از دیگران و حساب کردن رو عوامل خارجی باشه- رو از ذهنمون حذف کنیم و در نتیجه متفاوت فکر کنیم و راه کارهای سازنده و ایده های کارامد به ذهنمون برسه
خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه در وجودشان است راتغییر دهند.
آیه 11 سوره رعد
شاید همین یه آیه کافی باشه که من رو متقاعد کنه، قرار نیست یه نفر بیاد و دنیا رو تغییر بده.
من در سوره اسراء پیام هایی رو می بینم که کاملا اشاره داره به این نکته که زندگی ما کاملا در دستان خودمون هستش.
پیام آیه اول می فرماید: من پاک و منزه هستم، چیزی رو به من نبندید، من به کسی ظلم نمی کنم.
پیام آیه دو: موسی نرفت قومش و نجات بده بلکه رفت به اونا بگه: غیر از خدا را وکیل و کارساز نگیرید! خدا به معنای توحید عملی.
پیام آیه سه: تاکید بر سپاسگزاری که یک امر درونیه.
پیام آیه چهار: هر وقت فساد کنید به بد دچار می شوید.
پیام آیه پنج: با فساد و نا درستی بدی رو با سمت خودتون جذب می کنید، کبوتر با کبوتر باز با باز…
پیام آیا شش: خلع سلاح که شدید و از مدار تبهکاری که اومدید بیرون ( و شاید به من توکل کردید) باز پیروزتون می کنم.
پیام آیه هفت: اگر نیکی کنید به خود کرده اید و اگر بدی کنید به خود نیکی کرده اید، در آیه اول فرمودند: که من پاک و منزه هستم.
پیام آیه هشت: اگر بازگردید ما نیز باز می گردیم.
پیام آیه نه: به قوانین آگاهتون کردم به آیینی استوار رهنمونتون کردم.
و این سوره سرشار پیام هاییه که قانوت رو تایید می کنه.
در آیه 41 می فرمایند:
به راستی در این قرآن ، گوناگون بیان کردیم تا متذکّر و هوشیار شوند. به شیوه های مختلف (مثال و منطق و داستان) قانون رو بهتون گفتیم.
آیه 15
هر کس هدایت یافت، فقط به سود خودش هدایت می یابد و هر کس گمراه شد، فقط به زیان خودش گمراه می شود. و هیچ بردارنده ای بار گناه دیگری را به دوش خود بر نمی دارد.
با گوش دادن به این فایل اولش فکر کردم که من این قضیه رو پذیرفتم، که من خالق 100 در 100 شرایط زندگیم هستم ولی واقعا اینطور نیست، پذیرفتن یعنی عمل کردن. به اندازه ای که دارم رو خودم (باورها و شخصیتم) کار می کنم، به اندازه ای که این اصول رو وارد زندگیم می کنم پذیرفتم که خالق تمام شرایط زندگیم هستم.
به اندازه ای که ورودی های ذهنم و کنترل می کنم، به اندازه ای که این آموزه ها رو وحی منزل می دونم، به اندازه ای که سعی می کنم به زیبایی ها توجه کنم، به فراوانی، به خوبی آدم ها، داشته ها و نعمت هام، خواسته ها و اهدافم و به مقداری که سعی می کنم با قدرت در این مسیر بمونم و احساسم و خوب کنم، پذیرفتم که زندگیم دست خودمه.
اما اگه هنوز ورودی های ذهنم و کنترل نمی کنم، یا یه جاهایی مصالحه و سازش می کنم که حالا این یه بار اشکال نداره، یا اوقاتم و به بطالت می گذرونم و منتظرم بدون اینکه تغییری کرده باشم حتی خدا مسائلم رو حل کنه و از این اصول در زندگیم استفاده نمی کنم، به همون اندازه نپذیرفتم که من خالقم.
بارها استاد گفتن: کامنت بخونید و کامنت بگذارید ولی من گفتم: حالا اینکه زیاد مهم نیست بذار برم فلان تمرین و انجام بدم اون مهمتره، یا به خودم اجازه می دم هر چرندیات و محتوای مستهجنی رو مشاهده کنم یا گوش بدم و برا هرکسی وقت بذارم، پس نپذیرفتم، پس فکر می کنم حالا بذار زورم و بزنم ولی این آموزه هام باشه شاید کار کرد برام.
اگر من واقعا بپذیرم که خودمم و حتی خداهم تا من تغییری نکنم در زندگی من تغییری ایجاد نمی کنه چه برسه به عوامل بیرون از خودم، صد در صد مسیر درک و عمل به این آگاهی ها تغییر می کنه و خداوند از یه در دیگه با من حرف می زنه که تا حالا درکش نکردم. فقط باید از انکار بیام بیرون و اقرار کنم که من هنوز این رو به اون حد که تغییرات اساسی در شخصیت و زندگیم ایجاد کنه نپذیرفتم، گواهشم عملکرد منه.
ممنونم از استاد که درک خوبی از توحید و بندگی رو به من دادید که بندگی یعنی رو درونم کار کنم و توحید یعنی اینکه هیچ چیزی بجز آنچه در درون منه هیچ قدرتی نداره، من باید درونم و تغییر بدم بعد خداوند تمام آنچه در دنیای بیرون من هست رو تغییر میده.
قدم اول برای تغییر همینه و وقتی من این بپذیرم میام رو انرژی های ذهنیم کار می کنم، تجسم می کنم و به یاد میارم اتفاقاتی که با ذهنم خلق کردم، با باورهام.
راستش درک نمی کردم تعهد بدید که خودتون خالق صد در صد زندگیتون هستید یعنی چی؟
از نظر من تعهد یه چیزی بود که باید می نوشتم و پاش و امضاء می کردم که البته همونم بی تاثیر نبود ولی حالا که کمی تکاملم و طی کردم درک می کنم که تعهد و پذیرش یعنی عمل کردن، یعنی تغیر مداوم دنیای درونم.
حالا همینجا می خوام تعهد بدم و به یاری خدا که ارحم الراحمین از هر فرصتی برای خلق شرایط دلخواهم استفاده کنم.
چقد خوبه که این دوره با توحید آغاز می شه که می گه:
گروه تحقیقاتی عباسمنش:
قوانین زندگی را بشناس و بر آن اساس باورهای قدرتمندکننده را ایجاد کن و سکّان را به دست او بسپار. او به تو میگوید که باید چکار کنی و چکار نکنی. این یعنی اجرای توحید در عمل. نتیجه این کار نیز ورود به مدار خواستهها، احاطه شدن با خواستههای بسیار و تجربه آنهاست.
این یعنی گسترش. به اندازهای که به باورهای قدرتمندکنندهات وابسته شوی، توحیدی تر میشوی، به اندازهای هم که توحیدیتر شوی، وارد مداری های بالاتر و احاطه با تجربههای باکیفیت تر قرار میگیری و به همان اندازه هم بیشتر رشد میکنی و دوباره باورهایت توحیدی تر میشود و هر بار این مسیر را تا ابد با کیفیتتر می گرداند.
اینم بگم، بخدا من یکی ادا در میارم که فقط خودم هستم نه هیچ عامل دیگه ای، ادا که نه دارم سعی می کنم اینجور باور کنم ولی هنوز باورش نکردم، دلیل دارم، دیشب که این فایل و خوب گوش دادم بعد که خوابیدم خواب دیدم یه چند نفر به ظاهر مومن قمه به دست می زدن و امر می کردن و بر ما که یه عده بودیم مسلط بودن و چه قدر ما وحشت داشتیم ازشون…
بیدار که شدم گفتم خدایا من با این آگاهی ها خوابیدم این چه خوابی بود دیدم.
گفت داداش اومدی خونه تکونی، این یه مورده که در ناخودآگاهته.
همه چی همزمان و در جای درستشه و خدارو شکر که به این دوره هدایت شدم.
اصلا انگار این پاکسازی ذهن برای من داره انجام میشه،وقتی گام اول رو گوش دادم انگاررر تمام سوالات من داره جواب داده میشه ،من مسئول زندگی خودم هستم و زندگی مو اداره میکنم این تمام اساسیه که دوره کشف قوانین روش متمرکزه
و من با اینحال که اینو میدونم بازم اشتباه میکنم..
اگر کسب و کارم و مراجعینم خوب پیش نمیرن به
خود خودم مربوطه، اگر نتونستم 1000 نفر بازدید کننده داشته باشم به خودم مربوطه ،نه به شغل همسرم،نه به بچه کوچولوم و هزاران علت دیگه.
الان من یک بازدید 1000 نفری میخام و تا پایان سال باید براش قدم بردارم و روی هیچ کس بجز خداوند نبندم …من از خدا میخام در این مسیر گام برمیدارم نمیدونم چی میشه اما حتما اتفاقهای خوب خواهد افتاد دستهای خدا میان کنارت،کمکت میکنن،رشد میدن تو رو…
تو همین شرایطی که من دارم خیلی ها هستند که تونستن به خواسته شون برسن،پس من هم میتونم…
تا پایان امسال بازدیدها مو به 1000 نفر فعال پر انرژی،ثابت خریدار میرسونم،تازه با دوره کشف قوانین درس دو و سه میرم ریز باورهاشم پیدا میکنم تا بتونم از پسش قشنگ بر بیام…
چرا؟چون آدم باعزت نفس میگه من از پسش بر میام،میگه من راه رو پیدا میکنم و من اینکار رو انجام میدم.
من یادم رفته که تونستم این موضوع رو به دویست نفر برسونم پس رسوندن به 1000 هم کاری نداره…
حالا یک نکته اساسی از جملات استاد:دنبال رضایت مردم نباش دنبال رضایت خدا کن
باید طوری کار کنم ،قدم بردارم که خدا راضی باشه
از ته دل باشه،دردی از مردم کم کنه،بقیه آدمها با من همراه میشن….
این جمله آخر رو اگر بتونم اجرایی کنم و یادم نره
این 1000 نفر مثل آب خوردن کنار من قرار میگیرن.
خدایا من فکر میکنم راههایی که دارم انجام میدم
درسته اما تو بیا کنارم ،تو برای من راه باز کن…
هر قدمی که برمیداریم از خدا بخاهیم که بهمون چراغ نشون بده،خودش جلوتر از ما بره،ما بنده خداییم و اونه که راهگاس و ما رو مدیریت میکنه،خدایا مرسی که کنار منی
خدایا مرسی که به استادم گفتی این گام ها رو کنار هم بگذاره تا من بتونم رشد کنم،آروم بشم جوابمو بگیرم و دغدغه مردم رو هم کم کنم.
میدونم آدمهایی میان کنار من که تحول عجیبی در زندگی شون اتفاق میفته
اونقدرباورهام عوض شده وایمانم به خداقوی شده که من از اول فایل تاآخرفایل قرآن رومیدیدم که داره اینقدرتوحیدی حرف میزنه وتمام اتفاقات جهان روفقط نعمت میبینه،خب یک انسان عادی روتاحالاتااین حدتوحیدی ندیده بودم درعصرمعاصرخودمون که دیدگاهش اینقدرتوحیدی باشه،درودخداوملائک برشمااستاد
هرچی سوال و دیدگاههای متفاوت توی ذهنم بود وبااین فایل شستیدوازنوساختید،خیلی ممنونم واقعا لذت بردم که بااین حرارت و اشتیاق درباره چیزهایی صحبت کردی که از دیدگاه عموم بلاهای طبیعیه ولی نگاه توحیدی شماهمه رونعمت وفرصت الهی میبینی وبه شاگرداتون منتقل میکنید
خیلی دوست دارم ازنزدیک ببینمت
وازنزدیک باهاتون حرف بزنم،وقتی بااین فایل اشک شوق توچشام جاری میکنی،فکرکنم ازنزدیک باعث بشی زاربرنم وازشوق وشورازهوش برم،آخه مگه داریم ی انسان اینقدر توحیدی باشه؟جواب بله داریم،استادعزیزآقای سیدحسین عباسمنش که درودخداوملائک به دیدگاه پاکشون،راستش من به قصدنظردادن فایلارونگاه نمیکنم،من فقط بخاطرقدرتمندکردن باورهام میام واصلاکاری ندارم که کی کجاچیکارکرده وچیکارمیکنه،من فقط سرم تو زندگی وکارخودمه،وبااصولی که استادمیگه حرکت میکنم وخداروشکرنتایج عالی گرفتم ودرآینده هم خواهم گرفت،وقتی استادعباسمنش به اینهمه نعمت رسیده قطعاولاریب من هم به اینهمه نعمت وثروت وفرصت میرسم،من از وقتی بااستادآشناشدم تنها کتابی که میخونم قرآنه،ومطالعاتم شده سایت وکامنتهایی که توسایته،خداروشکرمیکنم که مضمون حقیقیه آیه اهدناالصراط المستقیم و صراط الذین انعمت علیهم برام محقق شده،اینجاهمون راه راست ودرسته،راهی که فقط نعمت وبرکت وآگاهیه
سلاااام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و دوستان خوبم امیدوارم حالتون خوب باشه ، جهان طبق قانون عمل میکنه ، سیل هست ، به قول افراد بلا های طبیعی هست اما چرا برا بعضی ها خوب میشه بعضی ها ازش پول میسازن ، اون سال نودو هشت چقدر آب رودخونه ها زیاد شد ، پس بستگی داره به نگاه افراد همهی افراد از یک اتفاق یک نتیجه مشابه نمیگیرن . و اینکه ما بیایم منتظر باشیم دولت واسه ما کاری بکنه و یا اینکه ارث به ما برسه تا ما کاری کنیم ، به خصوص اینکه فلانی برامون کاری بکنه ، شرکه ، آبراهام لینکولن یه حمله خوبی داره که از استاد شنیدم این بود که نگید آمریکا برای شما چکار کرد بگید شنا برای آمریکا چکار کردید ، استاد میتونم بگم که من کلن هیچ انتظاری حتی از پدر خودم هم ندارم چه برسه به دولت من باید به هدایت های خداوند عمل کنم و احساس خودمو خوب نگه دارم تا به نتیجه برسم و خدارو شکر همچین داره عااااالی پیش میره.
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز، سرکار خانم شایسته و دوستان گرامی.
توحید، این حلقه ی گم شده ی بشریت.
چقدر تاثیر گذار و بی نظیر حق مطلب رو فرمودید استاد.
چند نکته خیلی زیبا و قابل بررسی بود.
توحید، اینکه ما به هیچ چیز و هیچکس شرک نداشته باشیم،
اینکه اگر ما درک کنیم تمام زمام اموردست خداوند یکتاست،
اینکه تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم،
همه ی داستان، داستان بی قید و شرط یگانگی و قدرت الله هست.
نکته ی بعدی که بسیار تاثیر گذار هست، اینکه به میزانی که ما درک کنیم خودمان، فقط و فقط خودمان خالق شرایط هستیم، به همان اندازه ایمانمان به خداوند بیشتر می شود(انا لله و انا الیه راجعون) ما از اوییم و رجعت میکنیم به سویش.
استاد درک این نکته بسیار سخت. با کوچکترین تضاد دنبال عللی در بیرون می گردیم.
نکته بعدی بنظرمن شجاعت در اجرای آگاهی ها و دانسته هاست.
اینکه وام نگیریم، یک مثال بسیار زیباست، که اگر ما در شرایط سخت وام نمی گیریم نمی خواهیم(در جهت اجرای قانون و آگاهانه هست) یا نمی توانیم وگرنه می گرفتیم.
عمل کردن به آگاهی های این فایل سخت و ساده هست.
از خداوند متعال بزرگ می خواهم مرا در این مسیر الهی و صحیح استوار و ثابت قدم، صادق و موحد، یاری گرداند.
نکته زیبای دیگر استاد جان بنظرم خیلی مهم هست، اینکه عموم از رحمت عام خداوند بهرمندند، رحمت خاص خدا متعلق به کیست؟
به افراد خاص، افرادی که نگرش خاصی دارند، افرادی که خدای خاصی دارند.
سلام به استاد عزیزم و مریم جان که بازهم مثل همیشه مارو هدایت میکنین به فایلهای استاد تا راحتر بتونیم این مسیر رو طی کنیم .
من خودم بعد از چند سالی که که با استاد اشنا شدم و البته تقریبا میتونیم بگم دوسالی هست ک بیشتر خودن رو به فایلهای رایگان بستم و فهمیدم عمل کردن رو .وقتی که فهمیدم مسئول زتدگی خودم هستم در شرایط سختی قرار گرفتم که با خودم تو اون لحظه گفتم تو باید مسئولیت کاری رو که داشتس سالها انجام میدادی و مخفی میکردی رو قبول کنی .حالا که بقیه فهمیدن باید بتونی مسئولیت کارت رو بپذیری و قوی باشی .اون روزهام یادمه خیلی سختم بود ولی دائم به خودم همین جمله رو میگفتم .و اتفاق جالبش این بود که این مسیر به راحترین شکل ممکن برام انجام شد و چقدر دیگران (منظور خانوادم )راحت پذیرفتند و همچی شکل عادی رو به خودش گرفت و چقدر من قویتر شدم از نظر قضاوت دیگران در موردم
که یکی از پاشنهای اشیل من بود .
خداروشکر میکنم بابت اینکه اونجا یادم بود که تو خود مسئول هستی و قوی باش و عالی بساز اینده خودت ر و و در واقع دائم نجواهای ذهنم رو کنترل میکردم تا به احساس خوب و یا خوبتری برسم .
و الان مدتی بود شاید دوهفته هدایتی فایلی برام اومد که شاید بارها گوش کرده بودم و انگار تازه شنیدم اینکه یکی شرکها در واقع اینه که تو خودت رو خالق زندگیت نمیدونی .خدای من اصلا انگار باور نداشتم بعد از چند سال که همه ی اتفاقها و شرایط رو من دارم خلق میکنم و دائم هدایت میخوام که خدایا منو هدایت کن تا ایمانم به تو قوی تر بشه البته برای خاسته ایی که داشتم دوست داشتم خدا برام انجامش بده و من ایمانم قوی شه
فهمیدم که من اگه لیمان داشته باشم ک خودم هستم که دارم شرایطم رو رقم میزنم خب یعنی به قدرت خداوند ایمان دارم که در من هست و داره هر لحظه به فرکانس من پاسخ میده .تازه انگار اول راهم این روزها و احساس جالبی دارم تا اینکه روی سایت مریم جان این فرصت جدید رو گذاشتن تا باهم قدمها رو طی کنیم و اولین گام باور این بود که تو خودت خالقی و هر اتفاقی رو داری تجربه میکنی به خاطر فرکانسهای خودته .
خیلی ممنونم از شما استاد و همیشه براتون ارزوی سلامتی و شادی رو از خداوند دارم
و همچنین از شما مریم جان که بی نظیر هستین و شایسته و عالی
من امروز صبح، میخواستم نشانه روزانه را بزنم تا اقدام کنم برای چندین کار که، ذهنم را چندین هفته است مشغول کرده.
وارد سایت که شدم با دیدن این فایل جدید تصمیم گرفتم که این دوره یک ماهه را با اینLive ها شروع کنم وذهنم را خانه تکانی کنم.
یادم میآید تمام زمانهایی که دنبال پارتی بودم و دنبال کسانی که کارم را درست کنند و به بهترین شکل کارم را درست کردند، اما. من بدترین نتیجه را از آن کارها گرفتم.
سال اول تدریسم با سفارش دوست برادرم رفتم یک مدرسه حاشیه شهر (خیلی هم منت سرم گذاشتند که مرا روستا نفرستادند)
آن سال یکی از بدترین سالهای کاریام بود.
و تمام سالهایی که با سفارش،، مدرسه به من دادند، فقط یک سال آنجا ماندم و از شدت شرایط بد و محیط کاری بد ، خودم با کمال میل محیط کارم را عوض کردم.
و هر زمانی که دستانم را بالا بردم و تسلیم خدا شدم. خداوند بهترین مدرسه با بهترین شاگردان و بهترین کادر آموزشی را نصیبم کرد.
هر زمانی که با منطق و عقل و دو دوتا چهارتای خودم پیگیر حل مسائل زندگی ام شدم! مثل بازی مارپله! هر بار به خانه اول برگشتم و دست آخر تسلیم خدا شدم و به راحتی از راه حلی که جلوی چشمم بود و من ندیدم ، مسائلم حل شد.
هر باری که کلی تقلا کردم و خودم را به در و دیوار زدم! مشکلی روی مشکل آمد ، وقتی رها کردم و به خدا گفتم هر طور خودت میدانی!!
به راحتی آب خوردن درست شد.
من بارها و بارها دیدهام با تمام وجودم که
یدالله فوق ایدیهم
اما باز هم نجوای شیطان و ترس و دلهره همراهم بوده.
و باید روی این ترسها و این نجواها کار کنم.
امروز من 4 تا از مسائل زندگیم را (که این مدت تمام فکر و ذکرم را مشغول کرده) روی برگه نوشتم و سپردم به خدا و خودم را راحت کردم.
و از امروز گوش به فرمان هدایت پروردگارم هستم تا او دستور بدهد و من اجرا کنم.
1/ تحویل گرفتن چکهایی که ضمانت کردهام.
2/جابجایی از این خانه پدریم به بهترین جا و با بهترین تدبیر خداوند.
3/محل کارم در سال تحصیلی 1403 را به خدا سپردم.
4/بپذیرم که خودم مسئول زندگیم هستم و از امروز به بعد پدر و مادرم را به خاطر خطاهایشان سرزنش نکنم و حس خوبی به آنها داشته باشم.
چون قدرت ، فقط در دستان خداوند است .
بپذیرم اگر پدر و مادرم مسئول زندگی الان من هستند! پس هر کار نیکی که میکنم، پاداش خداوند برای من معنایی ندارد، چون آنها مسئول این کار نیک من هستند و بهشت رفتن من معنایی ندارد.
آنها باید به بهشت بروند چون مسئول کارهای نیک من هستند و آنها باید پاداش این کار نیک را ببینند.
همچنین آنها مقصر کارهای نادرست و تصمیمات غلط من هستند پس جزای من و جهنم رفتن من معنایی ندارد.
و من میدانم این یک حرف کاملا غیر منطقی است.
بپذیرم خداوند رب العالمین، قدرت خلق زندگیم را به من داده و هیچ کسی به جز من مسئولیت اعمال من را بر عهده ندارد و بر عهده نمیگیرد.
اونقدر اشک در چشمانم جمع شده که بسختی صفحه رو میبینم .اشک شوق .اشک شادی .
اشک از اینکه خداوند دست منو گرفت و هدایتم کرد و چقدر زیبا شد روزهام ،افکارم ،دیده هام و شنیده هام ،گفتکوهای درونیم .
چقدر خوشحالم از اینکه به محض غمگین یا خشمگین شدم بهم میگه به هردلیلی دستت رو توی آتیش بکنی میسوزی و من آروم آروم حال و احساسم رو خوب میکنم و بخودم افتخار میکنم که تااین حد تونستم عمل کنم .در حد حرف نبودم و درک کردم که باید ناظر بر افکارم باشم .
گریه میکنم به رسم بندگی و سپاسگزارم از خدای خوبم که چه عاشقانه بنده نوازی کرد و منو باشما استاد عزیزم آشنا کرد و مرا از دل ناامیدیها ،نبودنها،بیماریها،خشمها،افکار پوسیده بیرون کشید و در مسیر نور حرکت داد .
خدا همه چیز
خدا همه چیز
خدا همه چیز
خدا برای من همه چیز شد .خدا برام ارامش شد ،خدا برام سلامتی شد ،برام کسب کار عالی شد ،برام مشتری شد ،فروش بالا ،پول ،شادی و همه چیز شد .
خدایا چطور میتونم من بنده قدرت رو از تو بگیرم و بدم به عوامل بیرونی .
بارها شده ی ناخواسته وارد زندگیم شده اما سریع بخودم میگم وظیفه من چیه ؟ توجه نکنم و رها کنم و از خداوند بخوام و او سریع الاجابه هست .ودر کوتاهتربن زمان به من پاسخ داده و مرا به خواسته ام رسونده .
اما هنوزم اعتراف میکنم که گاهی شرک وجودم رو در بر میگیره .و هنوز جای کار دارم .هنوز باید بیشتر و بیشتر خدای خودم و تواناییهاش رو بخودم یاداور بشم .
خداوند برای من کافیست
من بخداوندم اعتماد دارم .
خداوندم این توانایی رو داره که کوچکترین و بزرگترین خواسته های منو برام اجابت کنه .
تنها قدرت جهان خداوند منه .
من خالق 100درصد زندگیم هستم
من خالق 100درصد شرایطم هستم
من خالق 100درصد اتفاقات زندگیم هستم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
چقدر امروز لذت بردم از کامنتهای دوستانم .البته که نشد همشو بخونم .اما همون تعدادی که خوندم قلبم رو بشدت باز کرد و اروم شدم .
خدایا شکرت که مرا به این مسیر سرسبز الهی هدایت کردی
خدایا شکرت که هر لحظه بامنی و همیشه عاشقانه مرا دوستداری و براحتی از خطاهای من میگذری .
خدایا شکرت که انسانهای خوب و شرایط خوب رو به سمتم هدایت میکنی .
چقدر خوبه که تنها تو را میپرستم و تنها از تو کمک میخوام
چقدر خوبه که سریع به نیاز و خواسته های من پاسخ میدی
چقدر خوبه که منو به مسیر کسانی که به انها تعمت داده ایی هدایت کردی
چقدر خوبه که مرا از مسیر گمراهی به مسیر آگاهی هدایت کردی
چقدر خوبه که بنده تو هستم .
خدایا من به هرخیری از جانب تو فقیرم .
اینم بگم که چند روزی هست که این شعر در قلبم جاری شده
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین
اوا از همه خیلی خیلی تشکر میکنم برای این پروژه و فایلهای بی نظیر این پروژه
در مورد موضوعات این فایل
یه موضوع اینه که مسئولیت 100 زندگی خودمون رو بپذیریم و انتظار و توقع از دیگران نداشته باشیم
نمیدونم دقیقا از چه زمانی میدونستم این اصل درسته ولی تو مرحله آگاهی بود یعنی وقتی عمل خودم رو بررسی میکردم میدیدم انگار ذهنم طوری دیگه برنامه ریزی شده و عادت کرده
مخصوصا درباره جامعه و محل جغرافیایی و سیاست بیشتر از همه موارد مقاومت ذهنی داشتم و درنتیجه همیشه درحال پیگیری اخبار بودم و بخش خیلی زیادی از وقت و انرژیم رو هدر میدادم
وقتی تو مسیر درست باشیم و هرروز به ذهنمون باورهای درست بدیم کم کم رفتارمون عوض میشه
میخوام بگم که من متوجه شدم که باور درست رو پیدا کردم و بهش رسیدم اما ناخودآگاهم هنوز درست نشده بود و من میدیدم عملم متفاوته
اما با موندن تو مسیر درست به لطف خدای مهربان بهتر شد و بهبود پیدا کردم من می بینم که خیلی کمتر از قبل حوصله پیگیری اخبار رو دارم
شاید یه زمانی خودم رو به سختی وادار میکردم که اخبار نبینم حتی اهرم رنج و لذت می نوشتم و .. اما امروز اونا رو حواشی میدونم و حتی کسل کننده ست و دیگه مثل اون زمان ها پیگیر اینکه کی مسئول شده نیستم و پیگیری اخبار برام جذاب نیست. دیگه از رسانه ها مثل قبل حساب نمی برم
و درباره زندگی شخصی درسته که مقاومتهام کمتر بود و میدونستم خودم باید از خودم توقع داشته باشم و اینجوری بود که نسبتا بچه ی کم توقعی بودم اما خودم رو توانا نمی دیدم ازینکه بتونم شرایطم رو بهبود بدم و فقط از خواسته هام میگذشتم گاهی هم احساس قربانی بودن میکردم.
نمیتونستم فکر کنم که منم میتونم دستم تو جیب خودم باشه و از خودم و مهارتهام درآمد بسازم
و من یه روز متوجه شدم من رو پول توجیبی ماهانه ای که میگیرم حساب کردم و این باعث شده همیشه روی این مقدار حساب کنم و اصلا به این فکر نکنم که خودمم میتونم درآمد بسازم و خداروشکر اینو که پیدا کردم و دادن ورودی های مناسبتر و کار کردن رو این موضوع
خداروشکر تونستم خودمو بهبود بدم و درآمدهای کوچیکی بسازم و به امید خدا بتونم بیشترش کنم
درآمدی که خودم بسازم خیلی دل چسبه و اعتماد به نفسم رو بهتر میکنه و باورهای درستم رو تایید و تقویت میکنه
به اندازه ای که باور مسئولیت پذیری ام قوی تر بشه ایده های جدید و سازنده به ذهنم میرسه و خداوند راه ها رو باز میکنه
هرچه این رو بپذیریم که کل مسئولیت زندگیمون به عهده خودمونه باعث میشه کمتر بهانه بیاریم و توجیه کنیم و باعث میشه اون شرک -میتونه توقع از دیگران و حساب کردن رو عوامل خارجی باشه- رو از ذهنمون حذف کنیم و در نتیجه متفاوت فکر کنیم و راه کارهای سازنده و ایده های کارامد به ذهنمون برسه
خدایا شکرت
به نام خداوند جهان آفرین
سلام استاد و مریم جان
وقتی میخونیم و می شنویم این فایل دقیق برای من بود
اول تعجب میکنیم و وقتی برای خودمان اتفاق می افتد در عجب از این هماهنگی و معجزه خداوند میشویم
از تعهد خداوند به خودش برای هدایت بندگانش
خدایا شکرت مرا هدایت میکنی
خدایا کمک کن تا درک کنم و اجرا کنم آنچه را می شنوم و آنچه را میفهمم
اعتبار را به دیگران دادن
منتظر دستمزد بودن
برنامه ریزی برای درآمد
چنان به هم میریزد وقتی فکر میکنیم این مسیر درست است
دقیق اشتباه از اینجاست
در مورد دستمزد و کار با همکارم صحبت کردیم و مورد دلخواه من نبود
احساسم را کنترل کردم با سختی
ولی اومدم و نوشتم چی میخوام
کاری که باید ماه قبل می نوشتم تا حالا خلق کنم ولی خودم اعتبار را از خدا گرفتم و به او دادم
و اکنون میخواهم قبول کنم خودم مقصر هستم و بس
مطلب دیگه اینکه وقتی خیر اتفاق را میخواهی و سعی میکنی ببینی
تو همین مطلب صحبت کردن
مطلبی گفته شد دیدم طرز فکر من است و دلیل اتفاق را خودم پیدا کنم
و از خداوند میخوام خواستم که هدایتم کنه
خدایا مرا به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن
و مرا لحظه ای به خودم وانگذار
شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال
به نام خدا
خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه در وجودشان است راتغییر دهند.
آیه 11 سوره رعد
شاید همین یه آیه کافی باشه که من رو متقاعد کنه، قرار نیست یه نفر بیاد و دنیا رو تغییر بده.
من در سوره اسراء پیام هایی رو می بینم که کاملا اشاره داره به این نکته که زندگی ما کاملا در دستان خودمون هستش.
پیام آیه اول می فرماید: من پاک و منزه هستم، چیزی رو به من نبندید، من به کسی ظلم نمی کنم.
پیام آیه دو: موسی نرفت قومش و نجات بده بلکه رفت به اونا بگه: غیر از خدا را وکیل و کارساز نگیرید! خدا به معنای توحید عملی.
پیام آیه سه: تاکید بر سپاسگزاری که یک امر درونیه.
پیام آیه چهار: هر وقت فساد کنید به بد دچار می شوید.
پیام آیه پنج: با فساد و نا درستی بدی رو با سمت خودتون جذب می کنید، کبوتر با کبوتر باز با باز…
پیام آیا شش: خلع سلاح که شدید و از مدار تبهکاری که اومدید بیرون ( و شاید به من توکل کردید) باز پیروزتون می کنم.
پیام آیه هفت: اگر نیکی کنید به خود کرده اید و اگر بدی کنید به خود نیکی کرده اید، در آیه اول فرمودند: که من پاک و منزه هستم.
پیام آیه هشت: اگر بازگردید ما نیز باز می گردیم.
پیام آیه نه: به قوانین آگاهتون کردم به آیینی استوار رهنمونتون کردم.
و این سوره سرشار پیام هاییه که قانوت رو تایید می کنه.
در آیه 41 می فرمایند:
به راستی در این قرآن ، گوناگون بیان کردیم تا متذکّر و هوشیار شوند. به شیوه های مختلف (مثال و منطق و داستان) قانون رو بهتون گفتیم.
آیه 15
هر کس هدایت یافت، فقط به سود خودش هدایت می یابد و هر کس گمراه شد، فقط به زیان خودش گمراه می شود. و هیچ بردارنده ای بار گناه دیگری را به دوش خود بر نمی دارد.
در آیه بیستم هم می فرمایند:
کُلࣰّا نُّمِدُّ هَـٰٓؤُلَآءِ وَهَـٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّکَۚ وَمَا کَانَ عَطَآءُ رَبِّکَ مَحۡظُورًا.
با گوش دادن به این فایل اولش فکر کردم که من این قضیه رو پذیرفتم، که من خالق 100 در 100 شرایط زندگیم هستم ولی واقعا اینطور نیست، پذیرفتن یعنی عمل کردن. به اندازه ای که دارم رو خودم (باورها و شخصیتم) کار می کنم، به اندازه ای که این اصول رو وارد زندگیم می کنم پذیرفتم که خالق تمام شرایط زندگیم هستم.
به اندازه ای که ورودی های ذهنم و کنترل می کنم، به اندازه ای که این آموزه ها رو وحی منزل می دونم، به اندازه ای که سعی می کنم به زیبایی ها توجه کنم، به فراوانی، به خوبی آدم ها، داشته ها و نعمت هام، خواسته ها و اهدافم و به مقداری که سعی می کنم با قدرت در این مسیر بمونم و احساسم و خوب کنم، پذیرفتم که زندگیم دست خودمه.
اما اگه هنوز ورودی های ذهنم و کنترل نمی کنم، یا یه جاهایی مصالحه و سازش می کنم که حالا این یه بار اشکال نداره، یا اوقاتم و به بطالت می گذرونم و منتظرم بدون اینکه تغییری کرده باشم حتی خدا مسائلم رو حل کنه و از این اصول در زندگیم استفاده نمی کنم، به همون اندازه نپذیرفتم که من خالقم.
بارها استاد گفتن: کامنت بخونید و کامنت بگذارید ولی من گفتم: حالا اینکه زیاد مهم نیست بذار برم فلان تمرین و انجام بدم اون مهمتره، یا به خودم اجازه می دم هر چرندیات و محتوای مستهجنی رو مشاهده کنم یا گوش بدم و برا هرکسی وقت بذارم، پس نپذیرفتم، پس فکر می کنم حالا بذار زورم و بزنم ولی این آموزه هام باشه شاید کار کرد برام.
اگر من واقعا بپذیرم که خودمم و حتی خداهم تا من تغییری نکنم در زندگی من تغییری ایجاد نمی کنه چه برسه به عوامل بیرون از خودم، صد در صد مسیر درک و عمل به این آگاهی ها تغییر می کنه و خداوند از یه در دیگه با من حرف می زنه که تا حالا درکش نکردم. فقط باید از انکار بیام بیرون و اقرار کنم که من هنوز این رو به اون حد که تغییرات اساسی در شخصیت و زندگیم ایجاد کنه نپذیرفتم، گواهشم عملکرد منه.
ممنونم از استاد که درک خوبی از توحید و بندگی رو به من دادید که بندگی یعنی رو درونم کار کنم و توحید یعنی اینکه هیچ چیزی بجز آنچه در درون منه هیچ قدرتی نداره، من باید درونم و تغییر بدم بعد خداوند تمام آنچه در دنیای بیرون من هست رو تغییر میده.
قدم اول برای تغییر همینه و وقتی من این بپذیرم میام رو انرژی های ذهنیم کار می کنم، تجسم می کنم و به یاد میارم اتفاقاتی که با ذهنم خلق کردم، با باورهام.
راستش درک نمی کردم تعهد بدید که خودتون خالق صد در صد زندگیتون هستید یعنی چی؟
از نظر من تعهد یه چیزی بود که باید می نوشتم و پاش و امضاء می کردم که البته همونم بی تاثیر نبود ولی حالا که کمی تکاملم و طی کردم درک می کنم که تعهد و پذیرش یعنی عمل کردن، یعنی تغیر مداوم دنیای درونم.
حالا همینجا می خوام تعهد بدم و به یاری خدا که ارحم الراحمین از هر فرصتی برای خلق شرایط دلخواهم استفاده کنم.
چقد خوبه که این دوره با توحید آغاز می شه که می گه:
گروه تحقیقاتی عباسمنش:
قوانین زندگی را بشناس و بر آن اساس باورهای قدرتمندکننده را ایجاد کن و سکّان را به دست او بسپار. او به تو میگوید که باید چکار کنی و چکار نکنی. این یعنی اجرای توحید در عمل. نتیجه این کار نیز ورود به مدار خواستهها، احاطه شدن با خواستههای بسیار و تجربه آنهاست.
این یعنی گسترش. به اندازهای که به باورهای قدرتمندکنندهات وابسته شوی، توحیدی تر میشوی، به اندازهای هم که توحیدیتر شوی، وارد مداری های بالاتر و احاطه با تجربههای باکیفیت تر قرار میگیری و به همان اندازه هم بیشتر رشد میکنی و دوباره باورهایت توحیدی تر میشود و هر بار این مسیر را تا ابد با کیفیتتر می گرداند.
اینم بگم، بخدا من یکی ادا در میارم که فقط خودم هستم نه هیچ عامل دیگه ای، ادا که نه دارم سعی می کنم اینجور باور کنم ولی هنوز باورش نکردم، دلیل دارم، دیشب که این فایل و خوب گوش دادم بعد که خوابیدم خواب دیدم یه چند نفر به ظاهر مومن قمه به دست می زدن و امر می کردن و بر ما که یه عده بودیم مسلط بودن و چه قدر ما وحشت داشتیم ازشون…
بیدار که شدم گفتم خدایا من با این آگاهی ها خوابیدم این چه خوابی بود دیدم.
گفت داداش اومدی خونه تکونی، این یه مورده که در ناخودآگاهته.
همه چی همزمان و در جای درستشه و خدارو شکر که به این دوره هدایت شدم.
ممنون از استاد و مریم شایسته عزیز.
سلام زیبا به همه دوستان من….
اصلا انگار این پاکسازی ذهن برای من داره انجام میشه،وقتی گام اول رو گوش دادم انگاررر تمام سوالات من داره جواب داده میشه ،من مسئول زندگی خودم هستم و زندگی مو اداره میکنم این تمام اساسیه که دوره کشف قوانین روش متمرکزه
و من با اینحال که اینو میدونم بازم اشتباه میکنم..
اگر کسب و کارم و مراجعینم خوب پیش نمیرن به
خود خودم مربوطه، اگر نتونستم 1000 نفر بازدید کننده داشته باشم به خودم مربوطه ،نه به شغل همسرم،نه به بچه کوچولوم و هزاران علت دیگه.
الان من یک بازدید 1000 نفری میخام و تا پایان سال باید براش قدم بردارم و روی هیچ کس بجز خداوند نبندم …من از خدا میخام در این مسیر گام برمیدارم نمیدونم چی میشه اما حتما اتفاقهای خوب خواهد افتاد دستهای خدا میان کنارت،کمکت میکنن،رشد میدن تو رو…
تو همین شرایطی که من دارم خیلی ها هستند که تونستن به خواسته شون برسن،پس من هم میتونم…
تا پایان امسال بازدیدها مو به 1000 نفر فعال پر انرژی،ثابت خریدار میرسونم،تازه با دوره کشف قوانین درس دو و سه میرم ریز باورهاشم پیدا میکنم تا بتونم از پسش قشنگ بر بیام…
چرا؟چون آدم باعزت نفس میگه من از پسش بر میام،میگه من راه رو پیدا میکنم و من اینکار رو انجام میدم.
من یادم رفته که تونستم این موضوع رو به دویست نفر برسونم پس رسوندن به 1000 هم کاری نداره…
حالا یک نکته اساسی از جملات استاد:دنبال رضایت مردم نباش دنبال رضایت خدا کن
باید طوری کار کنم ،قدم بردارم که خدا راضی باشه
از ته دل باشه،دردی از مردم کم کنه،بقیه آدمها با من همراه میشن….
این جمله آخر رو اگر بتونم اجرایی کنم و یادم نره
این 1000 نفر مثل آب خوردن کنار من قرار میگیرن.
خدایا من فکر میکنم راههایی که دارم انجام میدم
درسته اما تو بیا کنارم ،تو برای من راه باز کن…
هر قدمی که برمیداریم از خدا بخاهیم که بهمون چراغ نشون بده،خودش جلوتر از ما بره،ما بنده خداییم و اونه که راهگاس و ما رو مدیریت میکنه،خدایا مرسی که کنار منی
خدایا مرسی که به استادم گفتی این گام ها رو کنار هم بگذاره تا من بتونم رشد کنم،آروم بشم جوابمو بگیرم و دغدغه مردم رو هم کم کنم.
میدونم آدمهایی میان کنار من که تحول عجیبی در زندگی شون اتفاق میفته
خدایا مرسی که حواست به جهان هست
به نام خدا
استادجونم درودبه شرفت
راستش من اصلاشماروندیدم وقتی حرف میزدید
اونقدرباورهام عوض شده وایمانم به خداقوی شده که من از اول فایل تاآخرفایل قرآن رومیدیدم که داره اینقدرتوحیدی حرف میزنه وتمام اتفاقات جهان روفقط نعمت میبینه،خب یک انسان عادی روتاحالاتااین حدتوحیدی ندیده بودم درعصرمعاصرخودمون که دیدگاهش اینقدرتوحیدی باشه،درودخداوملائک برشمااستاد
هرچی سوال و دیدگاههای متفاوت توی ذهنم بود وبااین فایل شستیدوازنوساختید،خیلی ممنونم واقعا لذت بردم که بااین حرارت و اشتیاق درباره چیزهایی صحبت کردی که از دیدگاه عموم بلاهای طبیعیه ولی نگاه توحیدی شماهمه رونعمت وفرصت الهی میبینی وبه شاگرداتون منتقل میکنید
خیلی دوست دارم ازنزدیک ببینمت
وازنزدیک باهاتون حرف بزنم،وقتی بااین فایل اشک شوق توچشام جاری میکنی،فکرکنم ازنزدیک باعث بشی زاربرنم وازشوق وشورازهوش برم،آخه مگه داریم ی انسان اینقدر توحیدی باشه؟جواب بله داریم،استادعزیزآقای سیدحسین عباسمنش که درودخداوملائک به دیدگاه پاکشون،راستش من به قصدنظردادن فایلارونگاه نمیکنم،من فقط بخاطرقدرتمندکردن باورهام میام واصلاکاری ندارم که کی کجاچیکارکرده وچیکارمیکنه،من فقط سرم تو زندگی وکارخودمه،وبااصولی که استادمیگه حرکت میکنم وخداروشکرنتایج عالی گرفتم ودرآینده هم خواهم گرفت،وقتی استادعباسمنش به اینهمه نعمت رسیده قطعاولاریب من هم به اینهمه نعمت وثروت وفرصت میرسم،من از وقتی بااستادآشناشدم تنها کتابی که میخونم قرآنه،ومطالعاتم شده سایت وکامنتهایی که توسایته،خداروشکرمیکنم که مضمون حقیقیه آیه اهدناالصراط المستقیم و صراط الذین انعمت علیهم برام محقق شده،اینجاهمون راه راست ودرسته،راهی که فقط نعمت وبرکت وآگاهیه
همه شماروبه خدای وهاب میسپارم
شادوثروتمندباشید،خدانگهدارهمه شماعزیزان،عاشقتونم وخیلی دوستتون دارم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلاااام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و دوستان خوبم امیدوارم حالتون خوب باشه ، جهان طبق قانون عمل میکنه ، سیل هست ، به قول افراد بلا های طبیعی هست اما چرا برا بعضی ها خوب میشه بعضی ها ازش پول میسازن ، اون سال نودو هشت چقدر آب رودخونه ها زیاد شد ، پس بستگی داره به نگاه افراد همهی افراد از یک اتفاق یک نتیجه مشابه نمیگیرن . و اینکه ما بیایم منتظر باشیم دولت واسه ما کاری بکنه و یا اینکه ارث به ما برسه تا ما کاری کنیم ، به خصوص اینکه فلانی برامون کاری بکنه ، شرکه ، آبراهام لینکولن یه حمله خوبی داره که از استاد شنیدم این بود که نگید آمریکا برای شما چکار کرد بگید شنا برای آمریکا چکار کردید ، استاد میتونم بگم که من کلن هیچ انتظاری حتی از پدر خودم هم ندارم چه برسه به دولت من باید به هدایت های خداوند عمل کنم و احساس خودمو خوب نگه دارم تا به نتیجه برسم و خدارو شکر همچین داره عااااالی پیش میره.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز، سرکار خانم شایسته و دوستان گرامی.
توحید، این حلقه ی گم شده ی بشریت.
چقدر تاثیر گذار و بی نظیر حق مطلب رو فرمودید استاد.
چند نکته خیلی زیبا و قابل بررسی بود.
توحید، اینکه ما به هیچ چیز و هیچکس شرک نداشته باشیم،
اینکه اگر ما درک کنیم تمام زمام اموردست خداوند یکتاست،
اینکه تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم،
همه ی داستان، داستان بی قید و شرط یگانگی و قدرت الله هست.
نکته ی بعدی که بسیار تاثیر گذار هست، اینکه به میزانی که ما درک کنیم خودمان، فقط و فقط خودمان خالق شرایط هستیم، به همان اندازه ایمانمان به خداوند بیشتر می شود(انا لله و انا الیه راجعون) ما از اوییم و رجعت میکنیم به سویش.
استاد درک این نکته بسیار سخت. با کوچکترین تضاد دنبال عللی در بیرون می گردیم.
نکته بعدی بنظرمن شجاعت در اجرای آگاهی ها و دانسته هاست.
اینکه وام نگیریم، یک مثال بسیار زیباست، که اگر ما در شرایط سخت وام نمی گیریم نمی خواهیم(در جهت اجرای قانون و آگاهانه هست) یا نمی توانیم وگرنه می گرفتیم.
عمل کردن به آگاهی های این فایل سخت و ساده هست.
از خداوند متعال بزرگ می خواهم مرا در این مسیر الهی و صحیح استوار و ثابت قدم، صادق و موحد، یاری گرداند.
نکته زیبای دیگر استاد جان بنظرم خیلی مهم هست، اینکه عموم از رحمت عام خداوند بهرمندند، رحمت خاص خدا متعلق به کیست؟
به افراد خاص، افرادی که نگرش خاصی دارند، افرادی که خدای خاصی دارند.
الهی و ربی من لی غیروک.
الهی، انک انت الوهاب.
“جناب آقای سید حسین عباس منش”
از من انسان بهتری ساخته اید
‘ از شما متشکرم ‘
سلام به استاد عزیزم و مریم جان که بازهم مثل همیشه مارو هدایت میکنین به فایلهای استاد تا راحتر بتونیم این مسیر رو طی کنیم .
من خودم بعد از چند سالی که که با استاد اشنا شدم و البته تقریبا میتونیم بگم دوسالی هست ک بیشتر خودن رو به فایلهای رایگان بستم و فهمیدم عمل کردن رو .وقتی که فهمیدم مسئول زتدگی خودم هستم در شرایط سختی قرار گرفتم که با خودم تو اون لحظه گفتم تو باید مسئولیت کاری رو که داشتس سالها انجام میدادی و مخفی میکردی رو قبول کنی .حالا که بقیه فهمیدن باید بتونی مسئولیت کارت رو بپذیری و قوی باشی .اون روزهام یادمه خیلی سختم بود ولی دائم به خودم همین جمله رو میگفتم .و اتفاق جالبش این بود که این مسیر به راحترین شکل ممکن برام انجام شد و چقدر دیگران (منظور خانوادم )راحت پذیرفتند و همچی شکل عادی رو به خودش گرفت و چقدر من قویتر شدم از نظر قضاوت دیگران در موردم
که یکی از پاشنهای اشیل من بود .
خداروشکر میکنم بابت اینکه اونجا یادم بود که تو خود مسئول هستی و قوی باش و عالی بساز اینده خودت ر و و در واقع دائم نجواهای ذهنم رو کنترل میکردم تا به احساس خوب و یا خوبتری برسم .
و الان مدتی بود شاید دوهفته هدایتی فایلی برام اومد که شاید بارها گوش کرده بودم و انگار تازه شنیدم اینکه یکی شرکها در واقع اینه که تو خودت رو خالق زندگیت نمیدونی .خدای من اصلا انگار باور نداشتم بعد از چند سال که همه ی اتفاقها و شرایط رو من دارم خلق میکنم و دائم هدایت میخوام که خدایا منو هدایت کن تا ایمانم به تو قوی تر بشه البته برای خاسته ایی که داشتم دوست داشتم خدا برام انجامش بده و من ایمانم قوی شه
فهمیدم که من اگه لیمان داشته باشم ک خودم هستم که دارم شرایطم رو رقم میزنم خب یعنی به قدرت خداوند ایمان دارم که در من هست و داره هر لحظه به فرکانس من پاسخ میده .تازه انگار اول راهم این روزها و احساس جالبی دارم تا اینکه روی سایت مریم جان این فرصت جدید رو گذاشتن تا باهم قدمها رو طی کنیم و اولین گام باور این بود که تو خودت خالقی و هر اتفاقی رو داری تجربه میکنی به خاطر فرکانسهای خودته .
خیلی ممنونم از شما استاد و همیشه براتون ارزوی سلامتی و شادی رو از خداوند دارم
و همچنین از شما مریم جان که بی نظیر هستین و شایسته و عالی
سلام بر استاد عباس منش و خانم شایسته نازنین
سلام بر همه دوستان عزیز
من امروز صبح، میخواستم نشانه روزانه را بزنم تا اقدام کنم برای چندین کار که، ذهنم را چندین هفته است مشغول کرده.
وارد سایت که شدم با دیدن این فایل جدید تصمیم گرفتم که این دوره یک ماهه را با اینLive ها شروع کنم وذهنم را خانه تکانی کنم.
یادم میآید تمام زمانهایی که دنبال پارتی بودم و دنبال کسانی که کارم را درست کنند و به بهترین شکل کارم را درست کردند، اما. من بدترین نتیجه را از آن کارها گرفتم.
سال اول تدریسم با سفارش دوست برادرم رفتم یک مدرسه حاشیه شهر (خیلی هم منت سرم گذاشتند که مرا روستا نفرستادند)
آن سال یکی از بدترین سالهای کاریام بود.
و تمام سالهایی که با سفارش،، مدرسه به من دادند، فقط یک سال آنجا ماندم و از شدت شرایط بد و محیط کاری بد ، خودم با کمال میل محیط کارم را عوض کردم.
و هر زمانی که دستانم را بالا بردم و تسلیم خدا شدم. خداوند بهترین مدرسه با بهترین شاگردان و بهترین کادر آموزشی را نصیبم کرد.
هر زمانی که با منطق و عقل و دو دوتا چهارتای خودم پیگیر حل مسائل زندگی ام شدم! مثل بازی مارپله! هر بار به خانه اول برگشتم و دست آخر تسلیم خدا شدم و به راحتی از راه حلی که جلوی چشمم بود و من ندیدم ، مسائلم حل شد.
هر باری که کلی تقلا کردم و خودم را به در و دیوار زدم! مشکلی روی مشکل آمد ، وقتی رها کردم و به خدا گفتم هر طور خودت میدانی!!
به راحتی آب خوردن درست شد.
من بارها و بارها دیدهام با تمام وجودم که
یدالله فوق ایدیهم
اما باز هم نجوای شیطان و ترس و دلهره همراهم بوده.
و باید روی این ترسها و این نجواها کار کنم.
امروز من 4 تا از مسائل زندگیم را (که این مدت تمام فکر و ذکرم را مشغول کرده) روی برگه نوشتم و سپردم به خدا و خودم را راحت کردم.
و از امروز گوش به فرمان هدایت پروردگارم هستم تا او دستور بدهد و من اجرا کنم.
1/ تحویل گرفتن چکهایی که ضمانت کردهام.
2/جابجایی از این خانه پدریم به بهترین جا و با بهترین تدبیر خداوند.
3/محل کارم در سال تحصیلی 1403 را به خدا سپردم.
4/بپذیرم که خودم مسئول زندگیم هستم و از امروز به بعد پدر و مادرم را به خاطر خطاهایشان سرزنش نکنم و حس خوبی به آنها داشته باشم.
چون قدرت ، فقط در دستان خداوند است .
بپذیرم اگر پدر و مادرم مسئول زندگی الان من هستند! پس هر کار نیکی که میکنم، پاداش خداوند برای من معنایی ندارد، چون آنها مسئول این کار نیک من هستند و بهشت رفتن من معنایی ندارد.
آنها باید به بهشت بروند چون مسئول کارهای نیک من هستند و آنها باید پاداش این کار نیک را ببینند.
همچنین آنها مقصر کارهای نادرست و تصمیمات غلط من هستند پس جزای من و جهنم رفتن من معنایی ندارد.
و من میدانم این یک حرف کاملا غیر منطقی است.
بپذیرم خداوند رب العالمین، قدرت خلق زندگیم را به من داده و هیچ کسی به جز من مسئولیت اعمال من را بر عهده ندارد و بر عهده نمیگیرد.
یکشنبه اول مهرماه 1403
به نام خداوند نور و روشنایی
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
خدایا شکرت که هرکجا میرم تو اونجایی .
خدایا یاریم کن در نوشتن .
اونقدر اشک در چشمانم جمع شده که بسختی صفحه رو میبینم .اشک شوق .اشک شادی .
اشک از اینکه خداوند دست منو گرفت و هدایتم کرد و چقدر زیبا شد روزهام ،افکارم ،دیده هام و شنیده هام ،گفتکوهای درونیم .
چقدر خوشحالم از اینکه به محض غمگین یا خشمگین شدم بهم میگه به هردلیلی دستت رو توی آتیش بکنی میسوزی و من آروم آروم حال و احساسم رو خوب میکنم و بخودم افتخار میکنم که تااین حد تونستم عمل کنم .در حد حرف نبودم و درک کردم که باید ناظر بر افکارم باشم .
گریه میکنم به رسم بندگی و سپاسگزارم از خدای خوبم که چه عاشقانه بنده نوازی کرد و منو باشما استاد عزیزم آشنا کرد و مرا از دل ناامیدیها ،نبودنها،بیماریها،خشمها،افکار پوسیده بیرون کشید و در مسیر نور حرکت داد .
خدا همه چیز
خدا همه چیز
خدا همه چیز
خدا برای من همه چیز شد .خدا برام ارامش شد ،خدا برام سلامتی شد ،برام کسب کار عالی شد ،برام مشتری شد ،فروش بالا ،پول ،شادی و همه چیز شد .
خدایا چطور میتونم من بنده قدرت رو از تو بگیرم و بدم به عوامل بیرونی .
بارها شده ی ناخواسته وارد زندگیم شده اما سریع بخودم میگم وظیفه من چیه ؟ توجه نکنم و رها کنم و از خداوند بخوام و او سریع الاجابه هست .ودر کوتاهتربن زمان به من پاسخ داده و مرا به خواسته ام رسونده .
اما هنوزم اعتراف میکنم که گاهی شرک وجودم رو در بر میگیره .و هنوز جای کار دارم .هنوز باید بیشتر و بیشتر خدای خودم و تواناییهاش رو بخودم یاداور بشم .
خداوند برای من کافیست
من بخداوندم اعتماد دارم .
خداوندم این توانایی رو داره که کوچکترین و بزرگترین خواسته های منو برام اجابت کنه .
تنها قدرت جهان خداوند منه .
من خالق 100درصد زندگیم هستم
من خالق 100درصد شرایطم هستم
من خالق 100درصد اتفاقات زندگیم هستم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
چقدر امروز لذت بردم از کامنتهای دوستانم .البته که نشد همشو بخونم .اما همون تعدادی که خوندم قلبم رو بشدت باز کرد و اروم شدم .
خدایا شکرت که مرا به این مسیر سرسبز الهی هدایت کردی
خدایا شکرت که هر لحظه بامنی و همیشه عاشقانه مرا دوستداری و براحتی از خطاهای من میگذری .
خدایا شکرت که انسانهای خوب و شرایط خوب رو به سمتم هدایت میکنی .
چقدر خوبه که تنها تو را میپرستم و تنها از تو کمک میخوام
چقدر خوبه که سریع به نیاز و خواسته های من پاسخ میدی
چقدر خوبه که منو به مسیر کسانی که به انها تعمت داده ایی هدایت کردی
چقدر خوبه که مرا از مسیر گمراهی به مسیر آگاهی هدایت کردی
چقدر خوبه که بنده تو هستم .
خدایا من به هرخیری از جانب تو فقیرم .
اینم بگم که چند روزی هست که این شعر در قلبم جاری شده
باید که جمله جان شوی تالایق جانان شوی
گام اول از خانه تکانی ذهن
1403/7/1