https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/04/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-06 14:20:232024-09-24 19:24:19live | “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی
1536نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد و مریم جان خوشحالم که اینجام تو این مدارم اینم یه ایه یه قدمه عملی و یه ردپای قشنگن این لحظه ی شادوتنهاییم ولی عاشق این زندگیم وتک تک لحظه هامم یه صدایی بارونی میاد دلممم ارومه ارومه توش مثله دریا با موج های اروووم شکررت میدونم وقتی ارومم قلبم بیشتر صدای خدا میشنوم حس میکنم شکرت اتفاقات قشنگ و ارزوهای کوچیکو بزرگم هر روز میبینم که اتفاق میوفتن
…حرف زن تر شدم
…اعتماد به نفس و ارامشم بیشتره شکرررت
…دست به خرید تر شدم رراحت هر چی میخام میخرم شکررررت
….ماله خودم کلی لحظه های شاد رویاییی از خدا میخام بساازم الانم خودم دلم قرصه به خدا و خواسته های بیشتری برام راحت جور میشه شکررررت
البته جای یه هواپیما خالیه فقط استاد جان،اون هم اگه بخوای استادم اوکی میکنی…
یه دفعه یاد خونه بندرعباستون افتادم ،
از کجا به اینجا و این همه فراوانی
استاد وقتی با اشتیاق از قوانین صحبت میکنید و سعی میکنید یادمون بدید که چطور عمل کنیم،چه باورهایی بسازیم و عمل کنیم و اگاهی هامون
اینجاست که ما هم میتونیم از جایی که هستیم برسبم به جاهایی که تجسم میکنیم
جالبه که چند روزیه که با دیدن فایل های سفرنامه و بعد خوندن کامنت دوستان،دقیقا انچه دنبالشم میاد جلوی چشمم،قشنگ هدایت میشم به پاسخ سوالاتم ،استاد انصافا حالم عالیه ،خدا رو شکر
و خوشحالم که هر روز توی سایت کنار اعضا خانواده دوست داشتنی عباس منشی م هستم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 74
امروز روزی که برا خاک سپاری زن عموم به تهران اومدم همون محله قدیمی امروز یکی از بهترین روزهای زندگیم رقم خورد و من با چند تا از دوستان قدیمی تماس تلفنی گرفتم و صحبت کردم و با این کار روز خودمو ساختم همسایه های قدیمی رو که میدیدم چقدر خوشحال میشدم با گرمی باهاشون صحبت میکردم خلاصه فوت زن عموم باعث شد که من از با توجه به قانون از زاویه دیگه نگاه کنم و حال خودمو خوب کنم بسیار خوب طوری که احساس فوق‌العاده ای داشتم و الآنم که دارم کامنت میزارم تو وسط مراسمه و با عشق دارم این کارو میکنم چون میدونم که زن عموم جاش فوق‌العاده است خوشحالم از رفتنش چون راحت شد و نیازی به نگرانی نیست اینو از صمیم قلب میگم و ادا در نمیارم واقعا من به این حس خوب رسیدم
علاوه بر اینکه روی دیگران حساب باز کردن شرک است و باعث میشه نتیجه اون شرک عذاب اور باشه برامون یک نکته دیگه هم استاد شما در فایل های مختلف اشاره میکنید اینه که چرا ما فقط فکر میکنیم از طریق اون شخص باید اتفاقی بیفته تو‌زندگیم؟ خداوند دستان نامحدودی داره چگونگی مهم نیست مهم اینه که من روی خدای خودم حساب باز کنم و از اون بخوام
استاد من تا حدود زیادی تونستم اینو هندل کنم تو زندگیم و واقعا وقتی روی خودم و خدای خودم حساب کردم از زمین و زمان درب های نعمت باز شد از جاهایی که فکرشم نمیکردم ثروت جاری شد
ولی وقتی فقط روی کسی حساب باز کنیم شاید پول به دست بیاریم ولی ارامش، سلامتی، لذت نیست چون ما تکه ای از خداوندیم و اگر احساسمون بد میشه قاعدتا از اصل دوریم
به قول شما اگه سلامتی ثروت ارامش نداریم غیرطبیعیه پس باید فاصله خودم با خدای خودم کم و کمتر کنم من وقتی احساس لیاقت خودم ببرم بالا دیگه چیزی جلو دارم نیست و چشم به کسی ندارم که اون بیاد زندگی من عوض کنه
از همه مهمتر اینه که به ما تجربه زیستن فیزیکی داده شده که خودمون بیازماییم چه لذتی داره که هیچ کاری نکنیم فقط توقع داشته باشیم بقیه بهمون نعمت برسونن خدا میگه از تو حرکت با احساس خوب از من برکت بی پایان
همزمان که تو جلسه هفت عذت نفس هستم این فایل رو گوش دادم که اشاره کردید به پذیرفتن مسولیت صددرصد اتفاقات زندگی
کارآسونی هم نیست از بچگی یاد گرفتم که همیشه یه نفردیگه مقصره ،بابام مقصر عذت نفس پایینمه که همش خاستگارای بدرد نخورمیاورد واسم وگیر میداد که همین خوبه
مامانم خیلی ترسو بود ورومن تاثیر گذاشت
خواهرام که الگوم بودن خوب زندگی نکردن که منم یاد بگیرم
بابام مارو تنها میذاشت چندماه چندماه وما سختی میکشیدیم
دولت رسیدگی نمیکرد وگرنه الان پولدار بودم الان تویه محله تمیزتر وامن تر بودم
مردم نمیفهمن وفرهنگ ندارن
و…هزار دلیل که بقیه مقصرن منکه تقصیری ندارم
سخته کنارگذاشتن اینها اما امروز میگم که من خالق صددرصد اتفاقات زندگیم بودم ومن مسیولیت تمام این زندگیمو میپذیرم
من شبها تا نصفه شب تجسم های ناجور میکردم درحدی قوی تجسم میکردم که گریم میگرفت
من مدام توجه میکردم به چیزای نامناسب
من احساس بی لیاقتی میکردم ،با وجود اونهممممه توانمندی وزیبایی خودمو کوچک وپست میدیدم
من انتخاب میکردم ،من فرکانس میفرستادم وهمه اتفاقات نتیجه فرکانس خودم بود
من ناسپاس بودم به غذا ها به سلامتیم ومدام گله وشکایت میکردم وبه آدمهای بیمار توجه میکردم که بیمار میشدم
من استرسم رو کنترل نمیکردم وتقوا نداشتم که بدنم ظعیف میشد
من
من
من
من کردم،من همه ی اتفاقات گذشتم رو جذب کردم
هیچم ناراحت نیستم اتفاقا الان خیلم خوشحالم چون فهمیدم من خلق کردم پس حالا بازی رو عوض میکنم
حالا تجسماتمو عوض میکنم ،استرسم رو کنترل میکنم ،به زیبایی ها توجه میکنم تا جذبسون کنم
احساسم رو هرطور شده خوب میکنم ،به زیبایی هام وتوانمندی هام فکر میکنم وخودمو لایق بهترینها میدونم وکم کم باورهای خرابمو پیدا میکنم کار میکنم روشون
الگوهای غلط رو کنارمیذارمو میگردم دنبال ورودی های خوب
من همون کسی هستم که داره این زندگی رو خلق میکنه
من همونیم که خداوند داره به فرکانسش پاسخ میده پس سپاسگذاری قلبی میکنم ،هرلحظه که یادمه میپرسم ازخودم الان واسه چی خوشحالم واحساسمو عالی میکنم
تا زندگیم هرروز کمی بهتر از دیروز باشه وچند سال بعد به خودم بیام وببینم که زمین تا آسمون زندگیم تغییر دادم
وخداروشکر میکنم که مدتهاست دست ازسر دولت برداشتم وسعی میکنم نکته های مثبت دولت کشورم رو ببینم مثلا وقتی یه سری کارگر میبینم که دارن جاده هارو تعمیر میکنن سریع به خودم یاهمسرم میگم.، ببین چه رسیدگی میکنن ،ببین چطوری دارن بدون اینکه از ما پولی بگیرن شبانه روز زحمت میکشن
وقتی میرم تو اتوبان خداروشکر میکنم که انقدر جاده های صاف وپهنی داریم
وقتی درختارو میبینم خداروشکر میکنم که دولت کشورم انقدر به زیباسازی توجه کرده وهمون یه درخت حال منو خوب کرده وسایه داده و…
صدای آژیر پلیس که میاد ازته قلب میگم خدای من اینا چقدر مسیولیت پذیرن که این وقت شب میان گشت میزنن واین یعنی امنیت وآرامش و…
وهمینا موجب میشه سپاسگذارباشم وغر نزنم وشاد باشم
استاد ممنون که باهر فایلتون قوانین رو یاد آوری میکنید
ومن رو به بزرگترین راه موفقیت وآرامش یعنی توحید وصل میکنید وحالم رو دگرگون میکنید
چقدر زیبا توضیح دادید این مسیری که شاید دروغ نباشه که بیشتر ماها بهش گرفتاریم کم یا زیاد وممنون که از تعقیر نگاه شما وچقدر عالی وممنون که با تعقیر خود دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردید
وبه قول استاد عزیز که اگر ما در این دنیا در جایگاه خودمون قرار بگیریم وبا خودمون در صلح باشیم دنیا چه جای زیباتری برای زندگی میشه
ممنون از وقت گذاشتن ونوشتن این تجربه
خداروشکر که به فضل خداوند در مسیر رشد قرار گرفتیم خدارو شکر
چقدر دلم برای فایل جدید و زندگی در بهشت تنگ شده . استاد تبریک میگم برای فایل جدیدتون که به زبان انگلیسی بود . البته دوست داشتم قبلش یه فایل میزاشتین و توضیح میدادین چون من زبانم خوب نیست و متوجه نشدم .
استاد شما لایق هستید و تمام آموزشهاتون لایق جهانی شدن هست و منتظر تغییرات عظیم هستم .
من هم باید مثل شما روی خودم کار کنم و تکاملم رو طی کنم . دوست دارم روزی برسه که بخودم بگم متین تو خواستی و شد .
تو با خدا دوست شدی و خدا هدایتت کرد .
درخواست دادی و خدا اجابتت کرد .
چقدر این جهان پر از آگاهی هست پر از یاد گرفتن .
باید عمل کنم ، اراده کنم ، باید باورهام از این رو به اون رو بشه باید 360 درجه تغییر کنم .
باید روزی بیاد که همه بگن چقدر تغییر کردی روزی بیاد که خودمو با قبل مقایسه کنم و متین قبل رو نشناسم و بگم آیا من انقدر عوض شدم .
من ثروت فراوانی ، رابطه عاطفی عالی ، روابط اجتماعی عالی ، همدارهای عالی ، معنویت و درک و ایمان قوی از خدا عزت نفس و…. میخوام و میشود بدستش بیارم من باااید بخواام و قدم بردارم .
این فایل در مورد ما مسئول زندگیمون هستیم و هیچکس نمیتونه برامون کاری کنه . چقدر جالب که من دیروز برای فایل دولتها و ایجاد شغل ؟ کامنت گذاشتم و هدایتی از طریق یکی از دوستان به این لایو رسیدم و این در تکمیل فایلی هست که گوش دادم .
در مورد منجی صحبت کردید .
چند روز پیش با استادم صحبت میکردیم و بحث این شد که میگفتن اصلااا به اومدن امام زمان اعتقادی ندارن و از بچگی قبول نداشتن که یه نفر بیاد و مارو نجات بده .
اون لحظه با اینکه منم خیلی از اعتقادات مذهبی که به خوردم دادن دیگه قبولشون ندارم ولی ته قلبم هنوز باور داشتم که نه شاید واقعا باشه شاید وجود داشته باشه و قبلا هرکی میگفت اعتقاد نداره خیلی در ذهنم سرزنش میکردم و میگفتم این حرف گناهه و بازم چندروز پیش احساس کردم هنوز بوجود منجی اعتقاد دارم .
و اماا معجزه الان که شما گفتین منجی وجود نداره و ما مسئولیم رو احساس آرامش کردم نه گناه و پذیرفتم
و یادم اومد که اونموقعها میگفتم خب امام زمان بخواد بیاد دنیا رو عوض کنه و گل و بلبل بشه اصلا من هستم اونموقع یعنی تا کی باید صبر کنم اخه چه فایده داره اگر من پیر بشم یا بمیرم و این منجی بیاد به چه درد من میخوره اخههه
و این سوالات بود همیشه ولی با کسی صحبت نمیکردم چون همون حرفای خودشون زده میشد و در اخر هم میگفتن کفر نورز و خیلی وقتا هم بهم گفتن تو بی ایمانی و …
ولی بازم بخاطر گناه و عذاب آخرت سعی میکردم اینجور اعتقادات رو حفظ کنم .
و چقدر استادم در مدار بالا هست و چقدر امسال با آدمهایی هستم که در مدار بالا هستن . من همیشه ثروتمند بودنشونو میدیم و تفاوت قائل میشدم با خودم ولی الان دارم باورهای درست و قویتری ازشون میبینم چون من در مدار بالا رفتم و این صحبتها پیش مییاد تا من بفهمم که فقط ثروت نیست بلکه آگاهیهای دیگه هم هست که دارن و من چقدر دور بودم .
خدارو بینهایت سپاسگزارم بابت متعهد شدنم با شروع سفرنامه .
من عزت نفس شروع کردم ولی تمرکزی نه و جلو میرفتم .
ثروت 1 شروع کردم بازم تمرکزی نه و تا اخر هم ادامه دادم و نتایج میومد ولی پایدار نبود .
قانون آفرینش خیلی برام راحتتر بود چون در مدارش بودم ولی بازم خیلی نه .
ولی از زمانی که امسال سفرنامه رو شروع کردم خیلی عالی تر شدم و منو متعهد کرد . روزایی بود که میگفتم وقت ندارم بنویسم و گوش بدم و زمان طولانی میشد ولی متعهدانه کامنت هر جلسه رو میزاشتم و کامنتهارو هم میخوندم تا اونجایی که مبتونستم و چقدر خوندن کامنتها منو در مسیر نگه میداره و نمیزاره خیلی دور بشم .
سفرنامه بهم الهام شد چون باید از مدار خودم شروع میکردم .
منم خیلی دوست دارم محصول 12 قدم تهیه کنم ولی بخودم گفتم بااااید اول عزت نفس کار کنم و تمرین انجام بدم و بعد 12قدم رو شروع کنم .
این لایو فوق العاده بود پر از آگاهیهای عالی باید یاد بگیرم و تو زندگیم به کار ببندم نه اینکه فقط گوش بدم و گذر کنم .
خدایا نگرانیهارو از من بگیر .
من رو به راست هدایت کن به راه آنان که نعمت داده ای و نه گمراهان .
خدایا کمکم کن ایمانم بهت قوی بشه و فقط روی خودت حساب کنم .
بعضیوقتا اصلا متوجه نیستم که من دارم شرک میورزم .
خدایا تو بهترینهارو برام انجام بده .رها میکنم و میسپرم به خودت .
من از دیروز عمل به تعهد پنج روزه ام رو شروع کردم و پروردگار ماه من؛نتایج‌و‌نشانه ها از همون روز دقیقا از همون روزدر زندگیه من راهشون رو باز کردند…انقدر ذوق دارم بابتشون که نگو…استاد شما عشقید؛عششششق!خدا هدایت میکنه…پاداش میده….بیشتراز خود ما برای خوشبختیمون ذوق داره.
دیروز وقتی بیدار شدم و سپاسگزاری کردم دقترچه ام رو برداشتم که خواسته ام رو بنویسم؛یه خواسته نوشتم؛یه ذره نسبت بهش مقاومت داشتم و یه خواسته دیگه ته ذهنم بود.واریزپول…و اخر شب بود که دو تا واریزی داشتم.واریزی هایی که اصلا منتظرشون نبودم…خدایا شکرت…به قول استاد نشانه ها رو ببینید و تایید کنید؛تحسین کنید…هدایت شدنم به فایل اول زندگی در بهشت هم‌نشانه پروردگارم‌بود…خصوصا اون ترانه…بعد امروز بیدار شدم و‌اول صبح‌فایل دیدم.نوشتم.شکرگزاری کردم.خواسته هام رو‌نوشتم.و سر نهار زدم نشانه امروزم رو.اولش فکر کردم به من مربوط نیست اما دقیقاً بود….اون چیزی بود که باید میشنیدم.
وقتی فایل رو میدیدم خواسته هام شکل میگرفت و من مینوشتمشون.
نوشتم دوست دارم با عشقم تو‌محله زیبامون قدم بزنیم و بعد دوچرخه سواری کنیم هم‌نوشتم و بعدش استاد در پارکینگ رو باز کرد و‌دوچرخه هارو‌نشون داد و گفت من با عزیز دلم دوچرخه سواری میکنیم…خدایا شکرت…بعد استاد داشت حرف میزد گفت بیام ایران بچه‌هایی که نتیجه گرفتن توی ….و اولین موردی که گفتن روابط عاطفی بود…چند لحظه بعد اس ام اس تبلیغاتی اومد و تو نوتیفیکیشن فقط یه قلب قرمز دیده میشد(＾3＾ خدای من نشانه ها میریزن دورت
عاشقتم خداجونم( ◜‿◝ )
بعد گفتم خب حالا چیکار کنم؟هدایت شدم به کامنت ها؛گفتم یه 5 تا کامنت بخونم.بعد منی که عموما دنبال کامنت منتخبا نمیرم و مستقیم شروع میکنم از کامنتای کلی خوندن هدایت شدم به کامنت های منتخب…و کامنت اول فوق العاده بود.انگار دستور کار برای من بود.چند بااارهددا م به شیوه های مختلف میشنوم و بهم گفته میشه که برو مشخصات و ویژگی ها رو بنویس.بعد دوباره هدایت شدم به سوال یکی از بچه ها که حس و حال خود اخیر من رو داشت.و پاسخش دادم.برای خودم می‌نوشتم انگار که یادم باشه.
و دوباره یه پیامک تبلیغاتی که از نوتیفیکیشنش فقط قلب دیده میشد( ‿) خداااای من…معرکه اس
و همه چی جلوی روته…همه چی
به محض اینکه تصمیم بگیری حرکت کنی هممممه ی جهان همراهیت میکنه
بعد مامانم از خونه همسایمون اومد گفت سیده اصرار داشت این پفک رو ببر برا فاطمه و این در حالی بود که من دیشب گفتم:چققققد دوست دارم پفک بخورم(•ө•) میبینید؟خدایااااا شکرت.وقتی مامانم پفکو آورد میخواستم گریه کنم از شادیƪ(˘⌣˘)ʃ به قول استاد ببینید و تایید و تحسین کنید نشانه های کارکرد قانون تو زندگیتون رو تا ایمانتون قویتر بشه.من عااااااششششقتم خدایا عششششقی استاد عشقید بچه ها. (つ≧▽≦)つ
فقط باید از خودمون انتظار داشته باشیم و مسئولیت کامل زندگیمونو چه در گذشتهرچه الان و چه آینده کامل به افکار و کارکردهای خودمون بدونیم.
تکامل رو در نظر بگیریم و به ایده هایی که الان در شرایط فعلیمون قابل اجرا هستن عمل کنیم و به مرور ایده ها بهتر و نتایج بهتر و شخصیتمون بهتر و تتایجمون زندگیمونو بهبود میدن
و مهمه که همیشه همیشه رو خودمون فعالانه کهر کنیم تا بره تو ناخودآگاهمون
به نام الله
سلام استاد و مریم جان خوشحالم که اینجام تو این مدارم اینم یه ایه یه قدمه عملی و یه ردپای قشنگن این لحظه ی شادوتنهاییم ولی عاشق این زندگیم وتک تک لحظه هامم یه صدایی بارونی میاد دلممم ارومه ارومه توش مثله دریا با موج های اروووم شکررت میدونم وقتی ارومم قلبم بیشتر صدای خدا میشنوم حس میکنم شکرت اتفاقات قشنگ و ارزوهای کوچیکو بزرگم هر روز میبینم که اتفاق میوفتن
…حرف زن تر شدم
…اعتماد به نفس و ارامشم بیشتره شکرررت
…دست به خرید تر شدم رراحت هر چی میخام میخرم شکررررت
….ماله خودم کلی لحظه های شاد رویاییی از خدا میخام بساازم الانم خودم دلم قرصه به خدا و خواسته های بیشتری برام راحت جور میشه شکررررت
سلام به فرمانروای جهان هستی
استاد جانم سلام
سلام به دوستان هم فرکانسی عزیزم
استاد چه قشنگه این خونه بزرگ
چه استخر زیبایی
چه خیابون های با صفایی
استاد چه ماشین های شیکی به به
چه موتورهای رنگارنگی
دوچرخه ها و اگه اشتباه نکنم اسکوتر ها
جت اسکی رو بگو
واقعا چه هیجان انگیزه این همه زیبایی
البته جای یه هواپیما خالیه فقط استاد جان،اون هم اگه بخوای استادم اوکی میکنی…
یه دفعه یاد خونه بندرعباستون افتادم ،
از کجا به اینجا و این همه فراوانی
استاد وقتی با اشتیاق از قوانین صحبت میکنید و سعی میکنید یادمون بدید که چطور عمل کنیم،چه باورهایی بسازیم و عمل کنیم و اگاهی هامون
اینجاست که ما هم میتونیم از جایی که هستیم برسبم به جاهایی که تجسم میکنیم
جالبه که چند روزیه که با دیدن فایل های سفرنامه و بعد خوندن کامنت دوستان،دقیقا انچه دنبالشم میاد جلوی چشمم،قشنگ هدایت میشم به پاسخ سوالاتم ،استاد انصافا حالم عالیه ،خدا رو شکر
و خوشحالم که هر روز توی سایت کنار اعضا خانواده دوست داشتنی عباس منشی م هستم
خدا رو سپاسگزارم برای این مسیر زیبا
نکته های جدیدی از دوباره دیدن این فایل یاد گرفتم
برای خودم می نویسم
تحسین کردن موفقیت های دیگران
دیدن موفقیت های دیگران
با حس خوب آنها را باز وارد زندگی خودم می کنم
عمل کردن
عمل کردن
عمل کردن
به ایده های خودم
این عمل کردن به الهامات و ایده ها که ذره ذره اوضاع من را بهتر می کند
این ذره ذره حال من را رو به روند بهبود قرار می دهد
من اکنون خوشبخت هستم
چرا که دارای حال خوب هستم
در مدار هر چیزی که قرار بگیرم وارد همان مدار خواهم شد
سپاس از خدایی که من را به این فایل زیبا امروز هدایت کرد
سپاسگزار خدای مهربان خودم باشم
ممنون خدای زیبایی ها باشم
چقدر عالی من از تمرین ستاره قطبی نتیجه گرفتم
خدا را همیشه ممنون هستم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام بر استاد عزیز
سلام بر دوستان خوبم
خدا را شاکرم که این فایل را می شنوم
چه درسها و چه نکته های جالب و عالی من از این فایل یاد گرفتم
اولین درسی که من یاد گرفتم این بود که درک کنم که خدای من یک سیستم است و هر چه در مدار خوب و بهتری باشم اتفاقات عالی و بهتری برای من رخ می دهد
و این باور و عمل کردن به آن همیشه من را به موفقیت می رساند
نکته زیبای‌دیگر برای من این بود که هیچکس مسئول زندگی دیگری نیست
همه ما خودمان با افکار و باورهای خودمان در حال شکل گیری اتفاقات زندگی خودمان هستیم
اینها بدین معنی است که
من وقتی اشتباه می کنم و در کسب و کار خودم دچار ضرر می شوم و کسی سرمایه من را می برد
اینها بدین معنی است که من خودم با افکار و باورها و احساسات خودم فرکانسی را به جهان هستی صادر کرده ام که اینگونه اتفاقات بد برای من رخ می دهد
یادم باشد و یاد بگیرم که اگر که می خواهم زندگی خوب و آرامی داشته باشم باید همیشه خودم دنبال حل مسائل زندگی خودم باشم
آنها را بپذیرم و بعد از تسلیم شدن در برابر آن شروع کنم با افکار مناسب و ساخت باورهای عالی زندگی خودم را برای خودم بسازم
بهانه ای نیست که بخواهم تقصیر و خرابکاری های زندگی خودم را گردن دیگران بیندازم
خودم هستم که با افکارم و باورهایم شرایطی را برای خودم مهیا می کنم که دچار اینگونه تضاد ها می شوم
واقعا این صحبت های استاد برای من بی نظیر بود
نتایج این باورهای خوب را من در زندگی خودم دیدم
با همین تغییر باورها توانستم اکنون کسب و کار خودم را داشته باشم
به در آمد سه برابر برسم
بهترین کار را که دوست دارم به آن برسم
از همه مهمتر به آزادی زمانی و مکانی برسم
می دانم که باز با کار کردن روی باورهای خودم به آزادی مالی هم خواهم رسید
اینو را هم یاد گرفتم که وقتی که من شروع به تغییر کردن کنم
جهان هستی هم در جهت همین تغییر شروع می کند به کمک کردن به من
و این من خودم هستم که می توانم زندگی خودم را بسازم
همه چیز در دستهای خودم است
یاد بگیرم
هیچکس نمی آید تا مشکلات من را حل کند
چرا که این من هستم که در قدم اول با افکار و ایده های خودم مسائل زندگی خودم را رقم می زنم
و باز این خود من هستم که با افکار و ساخت باورهای خوب برای خودم و عمل کردن به آن برای خودم یک زندگی عالی خواهم ساخت
پس همه چیز در دستهای خودم است
همانطور که بخشی از این تغییر باور را به دست آوردم
همانطور که اکنون براحتی و آزاد در حال زندگی کردن هستم
همه اینها در نتیجه تغییر باورهای خودم است
می دانم که باز موفق خواهم شد و به بهترین خودم دست پیدا خواهم کرد
یاد بگیرم که خود مسئولیت کارهای خودم را بپذیرم
این بزرگترین درس امروز برای من بود
باز همان درس همیشگی
همان نکته فوق العاده زیبای دیگر
از خدای مهربان خوب خودم کمک بگیرم
از او بخواهم که او همیشه برای من بهترین ها را رقم می زند
فقط نگاه خودم
دید خودم
به خدای خودم باشد
این را رعایت کنم من پیروز و قدرتمند و موفق خواهم بود
ای جاننننم
ای خدااااای من
ای قربون تو
وقتی به تو توکل کنم
وقتی دل به تو ببندم
وقتی به تو پناه بیاورم
تو برایم کافی هستی
تو من را به بهترین حال ممکن هدایت خواهی کرد
تو برای من عالی هستی
تو برای من کافی هستی
ممنون تو هستم که خدای زیبای من
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به دوست عزیزم سعید عزیز
الهی که در پناه خداوند مهربانم شاد آرام ثروتمند باشید
سعید عزیز فعالیت های شما را در سایت همیشه میبینم دوست من
واقعا با تمام وجودم تحسین تان میکنم
که اینقدر عالی روی خودتان کار میکنید
و نتایج عالی گرفتید
تبریک میگویم این موفقیت هایتانرا
همیشه کمنت هایتان که میاید با عشق میخوانم با عشقی این که یک اگاهی جدید دریافت میکنم
چون واقعا عالی هستین
و زمانی که نتایج تان دیدم به خودم گفتم دیدی پاکیزه قانون کارر میدهد به سعید عزیز هم کار داده بیبین خودش خلق کرده
آفرین دوست من
الهی همیشه در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند سعادتمند باشی
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 74
امروز روزی که برا خاک سپاری زن عموم به تهران اومدم همون محله قدیمی امروز یکی از بهترین روزهای زندگیم رقم خورد و من با چند تا از دوستان قدیمی تماس تلفنی گرفتم و صحبت کردم و با این کار روز خودمو ساختم همسایه های قدیمی رو که میدیدم چقدر خوشحال میشدم با گرمی باهاشون صحبت میکردم خلاصه فوت زن عموم باعث شد که من از با توجه به قانون از زاویه دیگه نگاه کنم و حال خودمو خوب کنم بسیار خوب طوری که احساس فوق‌العاده ای داشتم و الآنم که دارم کامنت میزارم تو وسط مراسمه و با عشق دارم این کارو میکنم چون میدونم که زن عموم جاش فوق‌العاده است خوشحالم از رفتنش چون راحت شد و نیازی به نگرانی نیست اینو از صمیم قلب میگم و ادا در نمیارم واقعا من به این حس خوب رسیدم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دوسه روزی قفسی ساخته ام از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای در گویش پرو بالی بزنم
برگی دیگر از سفرنامه امروزم
سلام استاد عزیزم
عجب لایو بینظیری بود استاد جان
علاوه بر اینکه روی دیگران حساب باز کردن شرک است و باعث میشه نتیجه اون شرک عذاب اور باشه برامون یک نکته دیگه هم استاد شما در فایل های مختلف اشاره میکنید اینه که چرا ما فقط فکر میکنیم از طریق اون شخص باید اتفاقی بیفته تو‌زندگیم؟ خداوند دستان نامحدودی داره چگونگی مهم نیست مهم اینه که من روی خدای خودم حساب باز کنم و از اون بخوام
استاد من تا حدود زیادی تونستم اینو هندل کنم تو زندگیم و واقعا وقتی روی خودم و خدای خودم حساب کردم از زمین و زمان درب های نعمت باز شد از جاهایی که فکرشم نمیکردم ثروت جاری شد
ولی وقتی فقط روی کسی حساب باز کنیم شاید پول به دست بیاریم ولی ارامش، سلامتی، لذت نیست چون ما تکه ای از خداوندیم و اگر احساسمون بد میشه قاعدتا از اصل دوریم
به قول شما اگه سلامتی ثروت ارامش نداریم غیرطبیعیه پس باید فاصله خودم با خدای خودم کم و کمتر کنم من وقتی احساس لیاقت خودم ببرم بالا دیگه چیزی جلو دارم نیست و چشم به کسی ندارم که اون بیاد زندگی من عوض کنه
از همه مهمتر اینه که به ما تجربه زیستن فیزیکی داده شده که خودمون بیازماییم چه لذتی داره که هیچ کاری نکنیم فقط توقع داشته باشیم بقیه بهمون نعمت برسونن خدا میگه از تو حرکت با احساس خوب از من برکت بی پایان
لایو1
سلام خدمت استاد عزیزم ودوستانم
همزمان که تو جلسه هفت عذت نفس هستم این فایل رو گوش دادم که اشاره کردید به پذیرفتن مسولیت صددرصد اتفاقات زندگی
کارآسونی هم نیست از بچگی یاد گرفتم که همیشه یه نفردیگه مقصره ،بابام مقصر عذت نفس پایینمه که همش خاستگارای بدرد نخورمیاورد واسم وگیر میداد که همین خوبه
مامانم خیلی ترسو بود ورومن تاثیر گذاشت
خواهرام که الگوم بودن خوب زندگی نکردن که منم یاد بگیرم
بابام مارو تنها میذاشت چندماه چندماه وما سختی میکشیدیم
دولت رسیدگی نمیکرد وگرنه الان پولدار بودم الان تویه محله تمیزتر وامن تر بودم
مردم نمیفهمن وفرهنگ ندارن
و…هزار دلیل که بقیه مقصرن منکه تقصیری ندارم
سخته کنارگذاشتن اینها اما امروز میگم که من خالق صددرصد اتفاقات زندگیم بودم ومن مسیولیت تمام این زندگیمو میپذیرم
من شبها تا نصفه شب تجسم های ناجور میکردم درحدی قوی تجسم میکردم که گریم میگرفت
من مدام توجه میکردم به چیزای نامناسب
من احساس بی لیاقتی میکردم ،با وجود اونهممممه توانمندی وزیبایی خودمو کوچک وپست میدیدم
من انتخاب میکردم ،من فرکانس میفرستادم وهمه اتفاقات نتیجه فرکانس خودم بود
من ناسپاس بودم به غذا ها به سلامتیم ومدام گله وشکایت میکردم وبه آدمهای بیمار توجه میکردم که بیمار میشدم
من استرسم رو کنترل نمیکردم وتقوا نداشتم که بدنم ظعیف میشد
من
من
من
من کردم،من همه ی اتفاقات گذشتم رو جذب کردم
هیچم ناراحت نیستم اتفاقا الان خیلم خوشحالم چون فهمیدم من خلق کردم پس حالا بازی رو عوض میکنم
حالا تجسماتمو عوض میکنم ،استرسم رو کنترل میکنم ،به زیبایی ها توجه میکنم تا جذبسون کنم
احساسم رو هرطور شده خوب میکنم ،به زیبایی هام وتوانمندی هام فکر میکنم وخودمو لایق بهترینها میدونم وکم کم باورهای خرابمو پیدا میکنم کار میکنم روشون
الگوهای غلط رو کنارمیذارمو میگردم دنبال ورودی های خوب
من همون کسی هستم که داره این زندگی رو خلق میکنه
من همونیم که خداوند داره به فرکانسش پاسخ میده پس سپاسگذاری قلبی میکنم ،هرلحظه که یادمه میپرسم ازخودم الان واسه چی خوشحالم واحساسمو عالی میکنم
تا زندگیم هرروز کمی بهتر از دیروز باشه وچند سال بعد به خودم بیام وببینم که زمین تا آسمون زندگیم تغییر دادم
وخداروشکر میکنم که مدتهاست دست ازسر دولت برداشتم وسعی میکنم نکته های مثبت دولت کشورم رو ببینم مثلا وقتی یه سری کارگر میبینم که دارن جاده هارو تعمیر میکنن سریع به خودم یاهمسرم میگم.، ببین چه رسیدگی میکنن ،ببین چطوری دارن بدون اینکه از ما پولی بگیرن شبانه روز زحمت میکشن
وقتی میرم تو اتوبان خداروشکر میکنم که انقدر جاده های صاف وپهنی داریم
وقتی درختارو میبینم خداروشکر میکنم که دولت کشورم انقدر به زیباسازی توجه کرده وهمون یه درخت حال منو خوب کرده وسایه داده و…
صدای آژیر پلیس که میاد ازته قلب میگم خدای من اینا چقدر مسیولیت پذیرن که این وقت شب میان گشت میزنن واین یعنی امنیت وآرامش و…
وهمینا موجب میشه سپاسگذارباشم وغر نزنم وشاد باشم
استاد ممنون که باهر فایلتون قوانین رو یاد آوری میکنید
ومن رو به بزرگترین راه موفقیت وآرامش یعنی توحید وصل میکنید وحالم رو دگرگون میکنید
دوستون دارم واز فرمانروای عالم براتون سلامتی .آرامش وثروت وموفقیت روزافزون آرزومندم
سلام خانواده
چقدر زیبا توضیح دادید این مسیری که شاید دروغ نباشه که بیشتر ماها بهش گرفتاریم کم یا زیاد وممنون که از تعقیر نگاه شما وچقدر عالی وممنون که با تعقیر خود دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردید
وبه قول استاد عزیز که اگر ما در این دنیا در جایگاه خودمون قرار بگیریم وبا خودمون در صلح باشیم دنیا چه جای زیباتری برای زندگی میشه
ممنون از وقت گذاشتن ونوشتن این تجربه
خداروشکر که به فضل خداوند در مسیر رشد قرار گرفتیم خدارو شکر
به نام خدای هدایتگر مهربان
سلام استاد جان و مریم جان و دوستان همراه
چقدر دلم برای فایل جدید و زندگی در بهشت تنگ شده . استاد تبریک میگم برای فایل جدیدتون که به زبان انگلیسی بود . البته دوست داشتم قبلش یه فایل میزاشتین و توضیح میدادین چون من زبانم خوب نیست و متوجه نشدم .
استاد شما لایق هستید و تمام آموزشهاتون لایق جهانی شدن هست و منتظر تغییرات عظیم هستم .
من هم باید مثل شما روی خودم کار کنم و تکاملم رو طی کنم . دوست دارم روزی برسه که بخودم بگم متین تو خواستی و شد .
تو با خدا دوست شدی و خدا هدایتت کرد .
درخواست دادی و خدا اجابتت کرد .
چقدر این جهان پر از آگاهی هست پر از یاد گرفتن .
باید عمل کنم ، اراده کنم ، باید باورهام از این رو به اون رو بشه باید 360 درجه تغییر کنم .
باید روزی بیاد که همه بگن چقدر تغییر کردی روزی بیاد که خودمو با قبل مقایسه کنم و متین قبل رو نشناسم و بگم آیا من انقدر عوض شدم .
من ثروت فراوانی ، رابطه عاطفی عالی ، روابط اجتماعی عالی ، همدارهای عالی ، معنویت و درک و ایمان قوی از خدا عزت نفس و…. میخوام و میشود بدستش بیارم من باااید بخواام و قدم بردارم .
این فایل در مورد ما مسئول زندگیمون هستیم و هیچکس نمیتونه برامون کاری کنه . چقدر جالب که من دیروز برای فایل دولتها و ایجاد شغل ؟ کامنت گذاشتم و هدایتی از طریق یکی از دوستان به این لایو رسیدم و این در تکمیل فایلی هست که گوش دادم .
در مورد منجی صحبت کردید .
چند روز پیش با استادم صحبت میکردیم و بحث این شد که میگفتن اصلااا به اومدن امام زمان اعتقادی ندارن و از بچگی قبول نداشتن که یه نفر بیاد و مارو نجات بده .
اون لحظه با اینکه منم خیلی از اعتقادات مذهبی که به خوردم دادن دیگه قبولشون ندارم ولی ته قلبم هنوز باور داشتم که نه شاید واقعا باشه شاید وجود داشته باشه و قبلا هرکی میگفت اعتقاد نداره خیلی در ذهنم سرزنش میکردم و میگفتم این حرف گناهه و بازم چندروز پیش احساس کردم هنوز بوجود منجی اعتقاد دارم .
و اماا معجزه الان که شما گفتین منجی وجود نداره و ما مسئولیم رو احساس آرامش کردم نه گناه و پذیرفتم
و یادم اومد که اونموقعها میگفتم خب امام زمان بخواد بیاد دنیا رو عوض کنه و گل و بلبل بشه اصلا من هستم اونموقع یعنی تا کی باید صبر کنم اخه چه فایده داره اگر من پیر بشم یا بمیرم و این منجی بیاد به چه درد من میخوره اخههه
و این سوالات بود همیشه ولی با کسی صحبت نمیکردم چون همون حرفای خودشون زده میشد و در اخر هم میگفتن کفر نورز و خیلی وقتا هم بهم گفتن تو بی ایمانی و …
ولی بازم بخاطر گناه و عذاب آخرت سعی میکردم اینجور اعتقادات رو حفظ کنم .
و چقدر استادم در مدار بالا هست و چقدر امسال با آدمهایی هستم که در مدار بالا هستن . من همیشه ثروتمند بودنشونو میدیم و تفاوت قائل میشدم با خودم ولی الان دارم باورهای درست و قویتری ازشون میبینم چون من در مدار بالا رفتم و این صحبتها پیش مییاد تا من بفهمم که فقط ثروت نیست بلکه آگاهیهای دیگه هم هست که دارن و من چقدر دور بودم .
خدارو بینهایت سپاسگزارم بابت متعهد شدنم با شروع سفرنامه .
من عزت نفس شروع کردم ولی تمرکزی نه و جلو میرفتم .
ثروت 1 شروع کردم بازم تمرکزی نه و تا اخر هم ادامه دادم و نتایج میومد ولی پایدار نبود .
قانون آفرینش خیلی برام راحتتر بود چون در مدارش بودم ولی بازم خیلی نه .
ولی از زمانی که امسال سفرنامه رو شروع کردم خیلی عالی تر شدم و منو متعهد کرد . روزایی بود که میگفتم وقت ندارم بنویسم و گوش بدم و زمان طولانی میشد ولی متعهدانه کامنت هر جلسه رو میزاشتم و کامنتهارو هم میخوندم تا اونجایی که مبتونستم و چقدر خوندن کامنتها منو در مسیر نگه میداره و نمیزاره خیلی دور بشم .
سفرنامه بهم الهام شد چون باید از مدار خودم شروع میکردم .
منم خیلی دوست دارم محصول 12 قدم تهیه کنم ولی بخودم گفتم بااااید اول عزت نفس کار کنم و تمرین انجام بدم و بعد 12قدم رو شروع کنم .
این لایو فوق العاده بود پر از آگاهیهای عالی باید یاد بگیرم و تو زندگیم به کار ببندم نه اینکه فقط گوش بدم و گذر کنم .
خدایا نگرانیهارو از من بگیر .
من رو به راست هدایت کن به راه آنان که نعمت داده ای و نه گمراهان .
خدایا کمکم کن ایمانم بهت قوی بشه و فقط روی خودت حساب کنم .
بعضیوقتا اصلا متوجه نیستم که من دارم شرک میورزم .
خدایا تو بهترینهارو برام انجام بده .رها میکنم و میسپرم به خودت .
خدایا شکرت
الهی صدهزار مرتبه شکرت(＾∇＾)ﾉ
روز2
سلام به استاد عزیزم
من از دیروز عمل به تعهد پنج روزه ام رو شروع کردم و پروردگار ماه من؛نتایج‌و‌نشانه ها از همون روز دقیقا از همون روزدر زندگیه من راهشون رو باز کردند…انقدر ذوق دارم بابتشون که نگو…استاد شما عشقید؛عششششق!خدا هدایت میکنه…پاداش میده….بیشتراز خود ما برای خوشبختیمون ذوق داره.
دیروز وقتی بیدار شدم و سپاسگزاری کردم دقترچه ام رو برداشتم که خواسته ام رو بنویسم؛یه خواسته نوشتم؛یه ذره نسبت بهش مقاومت داشتم و یه خواسته دیگه ته ذهنم بود.واریزپول…و اخر شب بود که دو تا واریزی داشتم.واریزی هایی که اصلا منتظرشون نبودم…خدایا شکرت…به قول استاد نشانه ها رو ببینید و تایید کنید؛تحسین کنید…هدایت شدنم به فایل اول زندگی در بهشت هم‌نشانه پروردگارم‌بود…خصوصا اون ترانه…بعد امروز بیدار شدم و‌اول صبح‌فایل دیدم.نوشتم.شکرگزاری کردم.خواسته هام رو‌نوشتم.و سر نهار زدم نشانه امروزم رو.اولش فکر کردم به من مربوط نیست اما دقیقاً بود….اون چیزی بود که باید میشنیدم.
وقتی فایل رو میدیدم خواسته هام شکل میگرفت و من مینوشتمشون.
نوشتم دوست دارم با عشقم تو‌محله زیبامون قدم بزنیم و بعد دوچرخه سواری کنیم هم‌نوشتم و بعدش استاد در پارکینگ رو باز کرد و‌دوچرخه هارو‌نشون داد و گفت من با عزیز دلم دوچرخه سواری میکنیم…خدایا شکرت…بعد استاد داشت حرف میزد گفت بیام ایران بچه‌هایی که نتیجه گرفتن توی ….و اولین موردی که گفتن روابط عاطفی بود…چند لحظه بعد اس ام اس تبلیغاتی اومد و تو نوتیفیکیشن فقط یه قلب قرمز دیده میشد(＾3＾ خدای من نشانه ها میریزن دورت
عاشقتم خداجونم( ◜‿◝ )
بعد گفتم خب حالا چیکار کنم؟هدایت شدم به کامنت ها؛گفتم یه 5 تا کامنت بخونم.بعد منی که عموما دنبال کامنت منتخبا نمیرم و مستقیم شروع میکنم از کامنتای کلی خوندن هدایت شدم به کامنت های منتخب…و کامنت اول فوق العاده بود.انگار دستور کار برای من بود.چند بااارهددا م به شیوه های مختلف میشنوم و بهم گفته میشه که برو مشخصات و ویژگی ها رو بنویس.بعد دوباره هدایت شدم به سوال یکی از بچه ها که حس و حال خود اخیر من رو داشت.و پاسخش دادم.برای خودم می‌نوشتم انگار که یادم باشه.
و دوباره یه پیامک تبلیغاتی که از نوتیفیکیشنش فقط قلب دیده میشد( ‿) خداااای من…معرکه اس
و همه چی جلوی روته…همه چی
به محض اینکه تصمیم بگیری حرکت کنی هممممه ی جهان همراهیت میکنه
بعد مامانم از خونه همسایمون اومد گفت سیده اصرار داشت این پفک رو ببر برا فاطمه و این در حالی بود که من دیشب گفتم:چققققد دوست دارم پفک بخورم(•ө•) میبینید؟خدایااااا شکرت.وقتی مامانم پفکو آورد میخواستم گریه کنم از شادیƪ(˘⌣˘)ʃ به قول استاد ببینید و تایید و تحسین کنید نشانه های کارکرد قانون تو زندگیتون رو تا ایمانتون قویتر بشه.من عااااااششششقتم خدایا عششششقی استاد عشقید بچه ها. (つ≧▽≦)つ
سلام
روز 74
فقط باید از خودمون انتظار داشته باشیم و مسئولیت کامل زندگیمونو چه در گذشتهرچه الان و چه آینده کامل به افکار و کارکردهای خودمون بدونیم.
تکامل رو در نظر بگیریم و به ایده هایی که الان در شرایط فعلیمون قابل اجرا هستن عمل کنیم و به مرور ایده ها بهتر و نتایج بهتر و شخصیتمون بهتر و تتایجمون زندگیمونو بهبود میدن
و مهمه که همیشه همیشه رو خودمون فعالانه کهر کنیم تا بره تو ناخودآگاهمون
خدایا ممنونم استاد مرسی