live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی - صفحه 55

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم بذرا گفته:
    مدت عضویت: 821 روز

    سلام براستادعزیزم ومریم جانم وتمام دوستان درسایت بهشتی.

    خدایا توی گام اول مرا یاری کن تا بتونم کنترل ذهن کنم و خوب توحید رو یاد بگیرم و با تمام وجودم درک کنم که خودم مسئول زندگیم هستم.

    استادسوالی که توی ذهنم سالها می چرخید این بود که ماهمه افریده های خداوند هستیم چطورمیشه که بعضی از افراد از تمام نعمت های خداوند .(پول ثروت خوشبختی سلامتی و …)برخوردارندو بعضی دیگر نه.

    خدا که عادله چطور به برخی میده و به برخی نمیده.راستش سالها به دنبال جواب این سوالها بودم از هرکسی پرسیدم جوابی داد که منو قانع نمیکرد.

    تا اینکه به این مسیر الهی هدایت شدم جواب تک به تک سوالهام رو پیدا کردم و به چنان ارامشی رسیدم که قابل وصف نیست.

    استاد اولین باوری که در من تغییر کرد همین پذیرفتن 100درصدی مسئولیت زندگیم بود.اینکه با عدالت خداوند در تضاده که به یکی نعمت فراوان بده و به یکی نه .

    اینکه خودمون خالق شرایطمون هستیم اینکه ما همه به یک اندازه به نعمتهای خداوند دسترسی داریم اینها همه جواب های زیبایی بودن که وقتی من از زبان شما استادعزیزم شنیدم انگار با گوشت و پوستم احساسشون میکردم انگار این حرفها رو میدونستم ولی ازیاد برده بودم .

    کم کم با خودم در صلح قرار گرفتم .

    نگاهم به خداوند به صورت انسانگونه رو تغییر دادم .اینکه من بشینم زار زار گریه کنم تا خدا دلش به رحم بیاد رو از برنامم حذف کردم.

    استاد توحید رو زمانی خوب درک کردم که با خودم عهد بستم که دیگه شرک نورزم .فقط از خدا بخوام و از کسی توقع کمک نداشته باشم .خدایی که شما به من نشون دادین خیلی دوست داشتنی و مهربونه.

    مریم جانم من اولین گامم رو برداشتم و مسئولیت 100درصدی زندگیم رو پذیرفتم ازت بی نهایت سپاس گذارم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    زهرا برزگر گفته:
    مدت عضویت: 1201 روز

    سلام خدمت مریم جان عزیز و استاد عزیزم.

    نمیدونم چی بگم دقیقا دیروز من این فایل شروع خانه تکانی ذهن رو دیدم و چندین بار گوش کردم و نکته برداری کردم چقدر مریم جان زیبا گفتن ک وصل شدن به اصلمون یعنی نگران شرایط نبودن، وصل شدن به اصل یعنی به چگونگی انجام کاری فکر نکردن، نگاه مثبت داشتن، ترس و غمی نداشتن، به فراوانی باور داشتن، خواسته هارو امکان پذیر دیدن همه چیز ساده رو راحت بودن، چقدر من به شنیدن این جملات و اصل ها نیازمند بودم.

    در قسمتی از فایل مریم جان گفتن می‌خواهد به خواسته هایشان برسند از یک مسیر راحت و هموار، یعنی مسیر ساده راحت بدون پیچو خم، یک لحظه در ذهنم این زنگ به صدا دراومد ک ببین زهرا حتما نباید سختی بکشی پدرت در بیاد تا به جیزی برسی فقط با خلوص نیت عمل کردن، باور کردن و توکل به خدا مسر برات راحت میشه، میشه با راحتی به خواسته ها رسید.

    در قسمت دیگری از فایل ک گفتین تجمسم یعنی هدایت انرژی فکری به سمت خواسته ها، من بارها اون لایو رو دیدم ولی زمانی ک مریم جان به زبون آورد من اون موقع فهمیدم و درک کردم این موضوع رو،

    باید بگم ک من چند روز درگیر موضوعی بودم و راهم رو گم کرده بودم و دقیقا دیروز این فایل و اولین گام روی سایت قرار گرفت و خداوند واضح جواب منو داد، اونم این گام به گام خودسازی، گام به گام خونه تکونی ذهنی ک قدیمی و کهنه شده و با افکار بدرد نخور و پوسیده هروز منو پایین و پایین تر میاره، خداوند رو با تمام قلبم سپاسگزارم ک منو هدایت به خواسته من جواب داد، سپاس گزارم ک این سیستم آنقدر دقیق و بی عیب نقصه،

    سیستمی ک احساساتی عمل نمیکنه خدایی ک جواب فرکانس افکارمون و عملمون رو میده،.

    دیشب قبل خواب این صدا در گوشم پیچید ک باید مسئولیت تمام زندگیت رو به عهده بگیری، و این درحالی بود ک من همیشه ادعا داشتم از کسی توقع ندارم، یک لحظه به خودم گفتم ببین به خودت ک نمیتونی دروغ بگی صادقانه جواب بده آیا واقعا از کسی توقع نداری، و با فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدم ک من از خانوادم بینهایت توقع داشتم و این درحالی بود ک من انکار میکردم و خودمو گول میزدم، خداوند رو سپاسگزارم ک این باور مخرب و شرک آلودم رو به من نشون داد و راه درست رو برام روشن کرد.

    به اندازه ای ک با امیدها و امکان‌پذیری های قلبمون همکاری کنیم به همون انداز آسونیها برامون آسون میشه،

    به همون اندازه با ترسو نا امیدی های ذهنمون همکار بکنیم آسون میشیم برای سختی ها یعنی تسلیم میشیم و برده سختی هامون میشیم،

    چقدر این دو جمله نابو خالصه.

    چقدر این حرف استاد توحیدی هست ک میگن اگر تو وام بگیری قرض کنی یعنی تو داری فرار میکنی از خودت. از مسؤلیتی ک داری ینی خودتو یه آدم ضعیفو بدبخت میبینی ک نمیتونه پول و بسازه باید منتظر بقیه باشه منت بقیه رو بکشه، چقدر این باور شرک آلوده خدایا شکرت ک فهمیدم اینم پاشنه آشیل.

    این باوری ک بقیه وظیفشونه برای ما کاری انجام بدن یه تله کثیفه برای گمراهی ما از مسیر درست.

    این باور ک به خودتو توانایی هات و به خدا خودت ایمان داشته باشی خدا برات همه کار انجام میده چقدر توحیدی نابه .

    این باور ک اگر برای مردم و رضایت اونها داری کاریو انجام میدی تو داری قدرتو از خدا میگیری میدی دست مردم افسار زندگیتو داری میدی دست کسانی ک قدرتی ندارند.

    این باور ک اتفاقات ناجالب باید انگیزه ای باشه برای رشد و تغیر زندگیت چقدر زیبا و دقیقه،.

    چقدر خالصه این حرف ک تو بنده خوبی باش خدا خوب بلده خدایی کنه اصلا همین جمله میتونه ساعت ها آدمو به فکر فرو ببره،

    این باور ک اگر داری مثل بقیه فکر میکنی، مثل بقیه هم نتیجه میگیری، نتیجه متفاوت حاصل افکار و عمل متفاوته، هیچ وقت خودتو در یک چارچوب فکری محدود آدما نذار ک گمراه شی همیشه کاریو بکن ک قلبت بهت میگه ، فک میکنی درسته، صدای خداست، اون مارو انجام بده،…..

    آنقدر این فایل ها بی‌نظیر و پر از آگاهی هست ک من نمیدونم از کجا بگم گ چی بگم، سپاس گزارم از مریم جان و استاد عزیز️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ندا عادلی گفته:
    مدت عضویت: 1205 روز

    خدایا شکرت.

    چقدر خوبه این تمرینات روزانه که متعهدانه انجام بدیم و روی باورهامون کار کنیم ممنونم خانم شایسته

    هر چقدر پیش تر میرم عمیق تر متوجه میشم که من اصلا تا الان واقعا خدا رو نفهمیدم .درکی نداشتم ازش.فقط یه اسم و یدک میکشیدم.دور بودن ازش و فاصله ای که بینمون حس میکردم عامل تمام نشدن ها و حال بدم بوده.

    امروز هدایت شده رفتم سراغ مبحث ترمز و گاز دوره کشف قوانین زندگی و این جمله اونقدر منو درگیر خودش کرد که کلی اشک ریختم بی اختیار.جمله این بود:

    خواسته های تو همه اجابت شده اند ولی تو با مقاومت هات جلوی دریافتشون و گرفتی.اجابت شده تو نمیبینی تو خالص کن باورهاتو تا ببینیشون.

    انگار از زاویه ی جدیدی این آگاهی و دریافت کردم.خیلی خوب بود احساسش. وقتی خانم شایسته گفتند خدا داره با گامها باهات صحبت میکنه اصلا حال منو دگرگون کرد.خیلی حال عجیبی داشتم. واقعا خودم خبر نداشتم اما شرک تمام زندگی منو فرا گرفته بود.توقع داشتن از دیگران.چشم به کمک دیگران دوختن. دنبال جمع کردن بقیه دور خودت فالوور گرفتن.برای نظر بقیه زندگی کردن.انتخاب هات.واقعا خوب خدایی داریم که با این اوضاع داغون سنگ بر سرمون نمیباره.

    احساسم با گوش جان سپردن به صحبت های استاد واقعا مثل شکفتن یک گل مثل رشد کردن یک درخته.به به چه خدایی داشتیم و داریم و بی خبر بودیم.از لطف و کرمش که احاطه کرده مارو که با همه خطاهامون گفته تو فقط برگرد بقیه ش با من.تو فقط روت و برگردون سمت من درستش میکنم برات.

    آقا اگر داری تو زندگیت زجر میکشی کی میخای سرت به سنگ بخوره و برگردی بگی خدا من نمیدونم من نمیتونم دستم به دامنت.من درموندم تو بهم بگو.چرا برنمیگردی چرا ناامیدی؟ ناامیدی در رحمت من نیست و جایی نداره.ناامیدی عذاب الیم داره.دارم میگم منه بخشنده منه قبول کننده توبه منه شاکر برای برگشتن تو منی که از فضلم اضافه پاداش میدم اگر برگردی.منو اونطور که باید نشناختی منو نشناختی

    من اجابت کرده ام تو را به یاد بیار عهدی که با هم بستیم که وعده من حق است. گفتم بخوانی اجابت میکنم اما…

    فراموشم کردی زیر آوارها آوار باور کمبود و بی لیاقتی و بی ارزشی گم شدم.

    اگر ادامه دهی تو هم فراموش خواهی شد وعده داده که هیچ یاور و پناهی نداری اگر برنگردی.

    تو برای من ارزشمندی چون پاره ای از منی و خود منی.من میخواهم بیاد بیاوری و با خودت که پاره منی درست رفتار کنی ارزش قائل شوی! تو قرار نبوده زجر بکشی قرار بوده بنده باشی یعنی به غیر از من رو نکنی تا آسان و طبیعی زندگی را زندگی کنی.خودت را تجربه کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1832 روز

    با نام و یاد خداوند

    اولین روز مهر ماه 1403 رو با خانه تکانی ذهنم آغاز کردم. از دیشب برای این کلاس جدید مداد خودکارام رو آماده کرده بودم و هیجان زده بودم برای شروع این کلاس که خداوند با همکاری استاد و خانم شایسته برامون ترتیب دادن.

    هیچوقت انقدر برای اول مهر هیجان نداشتم. خدایا این دوره یک ماهه قراره چه تغییراتی رو در من ایجاد کنه؟ وای که چقدر عالیه.

    من ردیف جلو نشستم و قبل اینکه استاد بیاد 3 دور فایل رو گوش دادم تا الان سر کلاس با تمرکز بنویسم و دانسته هام رو تثبیت کنم.

    توحید؛ یعنی جلسه اول کلاس رو جز با این مبحث نمیشد شروع کنیم. توحید همه چیزه. اصل و اساسه. به خدا اگه اینو درک کنیم و بتونیم تو یه مسیر تکاملی روز به روز توش بهتر بشیم، باقی مسائل خودشون حل میشن.

    توحید چیه جز اینکه چشمم رو به روی همه ببندم. به کسی قدرت ندم.

    اگه حرفی میزنم یا کاری میکنم که بقیه خوششون بیاد یعنی مشرکم.

    اگه هنوزم تصمیماتم بر اساس نظر بقیه است یعنی مشرکم.

    اگه هنوز هم اگه حرفی به کسی میزنم و بعدش دارم تا ساعتها به این فکر میکنم که چه برداشتی از حرفم میشه یا از دستم ناراحت میشه یعنی مشرکم.

    اگه فکرم اینه که اوضاع سیاسی ایران بهتر بشه تا روی کار من تاثیر بذاره یعنی مشرکم.

    اگه نگاهم اینه که مشتری منه که داره به من رزق میرسونه یعنی من مشرکم.

    اگه پشت بقیه قایم میشم و مسئولیت کارم رو نمیپذیرم یعنی مشرکم.

    استاد یه جا گفتید اگه فکر میکنی این دوقرون دوزار به شما کمک میکنه، یعنی خودتون رو از میلیونها میلیون دلار ثروت در آینده محروم میکنید. این جمله بی نهایت درس داشت.

    ما نمیتونیم بزرگ فکر کنیم. نمیتونیم تصویر رو از بالا ببینیم.

    شاید من الان از بسیاری از این به اصطلاح فرصتها استفاده نکنم، فرصت وام، فرصت به دست آوردن یه چیز مفت، به اصطلاح بزنم تو گوشش، برم تو صف برای یه غذای نذری، برم ماشین ثبت نام کنم که دوقرون گرونتر تو بازار آزاد بفروشم. اما در نظر من کسایی که اینطوری زندگی میکنن انگار تو یه دشت بزرگ پر از نعمت، سرشون رو انداختن پایین فقط دارن علفای زیرپاشون رو جمع میکنن. خیلی شنیدم از آدمهایی که افکار فقیر دارن که شما زرنگ نیستین، برید فلان جا فلان چیز رو ثبت نام کنین بعد برین آزاد بفروشید فلان قدر گیرتون بیاد. اما من نمیخوام تو اون لیگ بازی کنم. من میخوام تو لیگ خداوند بازی کنم. من میخوام بزرگ باشم و بزرگ فکر کنم.

    استاد یه سری از چیزهایی که گفتید رو من حتی زمانی که خیلی داغون هم بودم، بهشون باور نداشتم و یکیشون ارثیه بود. اطرافم پر بود از خونواده هایی که همیشه دعوا داشتن سر ارثیه و همیشه برام جای سوال بود که چرا به جای اینکه خودشون کار کنن و پول در بیارن منتظرن که یه ارثیه بهشون برسه، تازه میرسه هم باعث خوشبختیشون نمیشه بلکه باعث شر و دعوا میشه. چقدر خونواده ها رو میشناسیم که سر ارثیه روابطشون به دعوا و کتک کاری و دادگاه کشیده شده.

    همینجا به خودم تعهد میدم که در مسیر زندگیم مسئولیت کامل زندگیم رو خودم به عهده بگیرم. کار کردن روی خودم وظیفه همیشگی منه و این کار کردن یعنی من پذیرفتم که تمام زندگیم با افکار و باورهای من شکل میگیره، پس من مسئول بی چون و چرای زندگی خودم هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2939 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    حکیم سخن بر زبان آفرین

    سلام استاد عزیم، خانم شایسته و دوستان همفرکانسی

    عجب الهامی خداوند بر قلب خانم شایسته قرارد داده است برای این بخش در مورد ” خانه تکانی ذهن”

    الان که این متن را دارم می ینویسم گام اول از این پروسه است و خدا می داند که این مسیر چه دستاوردهایی برای کسانی که در این مسیر قرار می گیرند وکسانی که بعدها از این مسیر استفاده می کنند دارند. مانند همان قسمت زندگی در بهشت و یا سفر به دور امریکا که یک ایده الهامی بود به استاد و خانم شایسته و الان نمی دانم چه تعداد افراد از این فایلها استفاده کرده اند و زندگی شان در همه زمینه ها از مهاجرت کردن، روابط عالی و … تغییراتی بنیادین انجام شده است.

    همین گام اول و همین لایو اول برای من خیلی نکات زیادی داشت. من دقیقا زمانی که این فایل روی سایت آمد را یادم است و نمی خواهم به اتفاقات آن زمان اشاره کنم که تمرکز خودم ودوستان به یادآوری ان اتفاقات بر روی نکات منفی قرار گرفته شود ولی همین فایل در آن زمان برای کنترل ذهن من خیلی عالی بود زیرا من در آن زمان در مکانی کار می کردم که مردم زیادی آنجا بودند واین تمرکز بر آن نکات می توانست حال من را بد کند ولی با همین فایل و درک و عمل به آگاهی های آن فایل خیلی توانستم کنترل ذهن داشته باشم.

    • استاد جان در این فایل به این اشاره کردید که ما باید مسئولیت 100 درصد اتفاقات زندگی خودمان را بپذیریم. من می خواهم به خودم بگویم که در خیلی از موارد این را به خودم یادآوری می کنم ولی باید اعتراف کنم در برخی از بزنگاه های زندگی خودم بوده است که نتوانستم ذهن خودم را کنترل کنم و مقصر برخی اتفاقات خودم را دیگران دانسته ام ولی بعد از مدت کوتاهی توانسته ام به قانون برگردم و به خودم یادآوری کنم که در موردی که به ظاهر من خیلی مقصر نبوده ام وبرای من رخ داده است، قطعا جایی بوده است که نتوانسته ام ذهن خودم را کنترل کنم و ناخودآگاه باورهای مخرب و یا ترمزهایی داشته ام که این اتفاقات افتاده است. به عنوان آخرین مثالی که همین یکی دو ساعت قبل از اینکه این کامنت را بنویسم برایم رخ داد اشاره می کنم. من امروز یک مسیری را باید می رفتم که همیشه خیلی شلوغ و پرترافیک بود ولی به طرز معجزه آسایی صبح که من می رفتم خلوت بود به نحوی که مسیری نیم ساعته را من به هفت الی هشت دقیقه رفتم و به کسی که همراه من بود گفتم چقدر خلوت بود و من تاکنون اینقدر خلوت ندیده بودم. حالا نگم براتون که از مسیر برگشت که ظهر داشتم می آمدم خانه چنان ترافیکی بود که باز در این مسیر من تاکنون ندیده بودم و ذهنم شروع کرد به نجوا کردن که این به خاطر اول مهر است که اینقدر شلوغ و است از این توجیهات، ولی همان زمان گوش ذهنم را پیچاندم که ببین این به خاطر فرکانسی که صبح فرستادی از بابت اینکه انتظار ترافیک داشتی، جهان به من ثابت کرد که من درست فکر می کنم و حتی درست تر فکر می کنم وترافیک بیشتری برای من رخ داد، بنابراین این ترافیک را من خودم خلق کردم نه اول مهر و شروع مدرسه ها.

    • نکته بعدی که دراین فایل به من اشاره کردید ایمان به خدا و توحید عملی است. استاد جان من الان خودم خیلی به این نکته “عملی” بودن خیلی تاکید دارم برای خودم. من فکر می کردم که خیلی روی خودم کار کرده ام و افکار خودم را دارم خوبتر و بهتر از قبل کنترل می کنم، اما وقتی در کپشن دوره روانشناسی ثروت به این موضوع اشاره کردید که :

    یک رفتار دوسویه بین باورهای من و رفتارهای من است .

    من خیلی جدی تر رفتارهای خودم را رصد کردم و دیدم که بین باورهایی که باید بسازم و نتایج و رفتارهای من سالهای نوری فاصله است و من فکر می کردم که باورهای من تغییر کرده است و من دارم فایلها را گوش می کنم و از این داستانها ولی دیدم که نه رفتارهای من خیلی به اندازه ای که انتظار دارم تغییر نکرده است. استاد جان به نظر من اوج رفتارهای ما در بزنگاه ها و شرایط به نسبت سخت تر است که باید تغییراتی اساسی کرده باشد وگرنه که در شرایط عادی و روتین خیلی نمی شود تغییر رفتار را ملاک عمل قرار داد. ولی من دیدم خودم را که در برخی از بزنگاه ها رفتارهایی عجیب و خیلی شبیه به گذشته خودم دارم و بنابراین پرواضح شد برای من که هنوز افکار و باروهای من به صورت ناخودآگاه تغییر نکرده اند بلکه من در خودآگاه خودم تلاش دارم که آنها را تغییر دهم و زمانی که به صورت ناخودآگاه شود است نتایج عالی از تغییر باورها خودش را نشان خواهد داد.

    • استاد جان باز به نکته ای عالی اشاره کردید که: “نباید روی مردم ودیگران حساب کنیم” استاد عزیزم من این را در یک فایل زیبای دیگر شنیدم که: “روی مردم حساب نکنید، روی خودتان هم حساب نکنید، روی خدایی که شما را آفریده است حساب کنید”. این نکته خیلی برای من جالب شد که روی خودم هم دیگر حساب نکنم و تلاش کنم تاکید می کنم تلاش کنم که به صورت عملی روی نیرویی حساب کنم که این جهان آفریده است.باز هم اینجا تاکید میکنم به خودم که برای خودم یادآوری شود به صورت عملی و عملی وعملی روی خدا حساب کنم. در عمل اینکار خیلی سخت تر می شود تا در حرف. در عمل اتکا به چیزی که نمی بینی تا چیزی که می بینی خیلی سخت تر است ولی باز هم به خودم یادآوری می کنم که باید درعمل این حساب نکردن روی خودم ودیگران را اجرا کنم.

    • نکته دیگری که از لابلای صحبتهای شما برای من خیلی تلنگر خوبی بود اون جایی بود که گفتید: ” من اینقدر این حرفها را به خودم می زنم و با خودم تکرار می کنم که باعث شده است اینطوری عمل کنم” شاید برای من این خیلی مناسب بود که اول از همه باید این مدل فکرکردن را اینقدر با خودم تکرار کنم وبرای خودم مثال بیاورم تا تبدیل بشود به عادت فکر کردن من و وقتی به این مرحله رسید در رفتار من تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت. مهم این است که من چگونه رفتار می کنم نه اینکه چگونه صحبت می کنم.

    • موضوعاتی که در مورد مسئولان کشور شما گفتید را استاد من با پوست و گوشت خودم درک میکنم زیرا من یک زمانی یک مسئولیت اجرایی داشتم وواقعا مردم وعموم مردم از من توقع معجزه داشتند و می خواستند که من در آن سمت اجرایی به جای آنها فکر کنم، به جای آنها کار کنم، به جای آنها تصمیم بگیرم، به جای آنها حرف بزنم و کلا آنها هیچ کاری نکنند و من همه کارها را انجام دهم و من اصلا درک نمی کردم که این رفتار این افراد که تقریبا هرکسی که با من برخورد داشت چه معنایی داشت ومن مگر چقدر توانایی دارم که این همه کار را به جای آنها برای آنها انجام دهم در آخر منافع آن برای آنها باشد. اصلا اینقدر درک این موضوع سخت بود که بعد از مدت کوتاهی که با آشنایی با شما و قوانین الهی از آن کار بیرون آمدم با اینکه مزایای زیادی مخصوصا در مورد مالی برای من داشت ولی اصلا نمیتوانستم رفتارهای مردم را درک کنم و از این بابت خیلی خدا را شاکرم که با شما واین سایت وزین آشنا شدم.

    در کل من دارم تلاش می کنم که به این شکل رفتار کنم که توحیدی عمل کنم و بیشتر یک فرد عملگرای توحیدی باشم. خیلی نیاز به تمرین زیادی دارد ولی من به خودم تعهد دادم که به این شکل درست عمل کنم. چون از هر جنبه ای که به مقوله ثروت وموفقیت در همه ابعاد نگاه می کنم باز هم به توحید می رسم همون دیدگاهی که خط فکری استاد در تمامی فایلهای ایشان است.

    به امید اینکه بتوانم در این مسیر ثابت قدم بمانم.

    گام اول ‏یکشنبه‏، 22‏ سپتامبر‏ 2024

    در پناه الله یکتا شاد باشید وسربلند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    به نام تنها فرمانروا خالق و عاشق وهدایتگر زیبا ترین بازی زندگی

    سپاسگزاری عمیق از رب که از دستای بی نهایتش بهم خیر میرسونه

    وااایی چقدر از این راه طلاییم راه خوشبختی ابدیم سپاسگزارم

    وااای چقد از دستای ربم استاد خانم شایسته دوستان واشتیاق و لیاقت خودم ممنونم که تو این راه پر نور ارامش و بهبود هایی ساده و طلایی هست

    ===============

    درسها وتجربه ها برداشت اول

    1.ارزش ایمان به این قدرت رب و این لیاقت ابدی که لایق افریدیمون و نعمتتو برما تموم کردی

    یه جمله طلایی که گفتین

    &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

    خوشبختی عمیق و همه جانبه فقط با زندگی توحیدی میشه

    &&&&&&&&&&&&&&&&&&؛&&&&&&& &&&&

    ینی بندگیتو درست انجام بده خدا خداییشو بلده

    تو احساست خوب باشه عاشق خودت باش لیاقت ابدیت باور کن یاده اینکه عاشق کارت محصولت خانوادت عاشق خدا باش بعد لذت لحظه لحظه تو ببر کاری که هدایتی با عشق عالیو ارزشمند انجام بده

    خدا خودش اتفاقات همش به نفعته

    خدا به وقتش افراد خوبو برات میاره

    خداکارو برات اسووون میکنه

    خدا ابزار حرفه ای برات اوکی میکنه

    خدا الگو های عالی روبرات میاره کلی احساس خوب کلی احساس ارزشمندی بکنی‌

    خدا خودش اجابتت میکنه تو بخاه

    خدا خودش برات میباره تو بخاه

    تو قدم بردار

    تو ارام باش ایمان داشته باش خدا خودش همه چیو برات اوکی میچینه

    تو خودت احساستو خوب کن اول بعد رب حمایتت میکنه میزارتت وسط بهشت

    تو خودت اول سپاسگزار بی نهایت نعمت الانت باش خدا خودش برات فراوانی برکت بیشترو میاره

    تو خودت اون ایده الان وساده رو باعشق بردار خودش به وقتش قدم های دیگه رو میگه

    &&&&&&&&،&&&&&&&&&&&&&&&&&&

    من زهرا تعهد میدهم با عشق همیشه قرین ارامشت لیاقتت احساس خوبت وایمانت فرو برم

    من تعهد میدهم از هر لحظه ام از هر فایل ودوره نهایت لذت و عمل واجرا درستو ببرم به اسونی اجرا کنم

    تعهد میدهم روزانه تو راه باورسازی زهنی توی دوره و نشونه هدایتی ام باورهام مثبت و پر از انرژی قدم بردارم ایده های الهامی با عشقو سادگی انجام بدم

    تعهد میدهم راه طراحی ام رابا عشق واسونی وایمان ادامه بدم و با کاره راحتی که جلوی پامه عاشقونه انجام بدم و ارزش خلق کنم

    تعهد به ایمان قلبی

    من ایمان دارم‌هر خیری لطفی نعمتی که بر من هست این لیاقت ابدی همه این بهشت فراوانیا وارامش واین سرمایه و این ارزشسازی و مهارت اسونیا همه از طرف خالق و ربم هست وهماره حامی و اشتیاقمو بیشتر بهبود دهنده امه شکررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

    1403/7/1

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 505 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم

    سلام عزیزان جان

    گام اول

    توحید و فعال کردن قدرت خلق درونی

    خدایا شکرت که همه چیز را بر اساس و اصل توحید خلق کرده ای

    ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ﴾

    [ المائده: 57]

    اى کسانى که ایمان آورده‌اید، اهل کتاب را که دین شما را به مسخره و بازى مى‌گیرند، و نیز کافران را به دوستى برمگزینید. و اگر ایمان آورده‌اید از خدا بترسید

    خدا یا شکرت

    مریم جونم ازت متشکرم برای دریافت الهامات و آگاهی های ناب الهی که اینچنین بر روح و روان و جسم و جانم جلا بخشیده

    بخدا که امروز حس عالی درونم پر شده و احساس میکنم روی ابرها هستم

    چنان سبک بال هستم حس پرواز دارم

    حس ،حسی آرام و واقعی و پر از شادی و نشاط و آرامش الهی است

    این سرچشمه ناب الهی است که در درونم جاری شده

    اصلا از شدت خوشحالی و رضایت و خوشبختی پر شده ام

    باور کنید اگه همین لحظه فرشته مرگم بیاد دستم را با قدرت بهش میدم و میگم من راضی شدم بزن بریم

    الهی شکرت

    همه چی توحیده

    همینکه من امروز باز هم تمام زندگی ام را با تمام ترسها و تضادها و ناخواسته ها یه کوچولو تونستم بر پایه توحید بنیانش کنم

    یعنی از همین امروز ‌ همین لحظه من خوشبخت ترینم

    من لازم نیست برم دنبال خوشبختی

    خوشبختی باید طبیعی وارد زندگی ام شود

    من فقط لازمه روی خودم کار کنم و ایمانو را قوی تر کند

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    من امروز سربلند ترین بودم

    میدونین

    شاید برای خیلی ها پیش پا افتاده باشه

    ولی برای منی که یک عمر با شرک زندگی کرده ام و از مردم می‌ترسیده ام

    حذف کردم برایم حکم جان داشته الان آرامم

    با تضادی که این روزها در ارتباطاتم با خانواده همسر جانم داشتم

    و من از هر طریقی از هر زاویه ای تلاشم را کردم و متوجه شدم که فقط خودم دارم آسیب میبینم

    زندگی ام با تضادها ی بقیه به مرزهای خطر ناک می‌رفت

    من مسئول تمام اتفاقات زندگی ام هستم

    کن امروز احساس بزرگی داشتم بزرگی از لحاظ بزرگ شدن ظرف وجودم

    حس کردم من قوی تر شدم

    چون هر کسی نتیجه افکار خودشو میبینه

    خانواده همسرم با تمام احترام و ارزشی که قائل هستم براشون

    و قلبا دوستشان دارم

    ولی من از تغییر دیگران عاجزم

    بخدا یعنی من این باور را با تمام وجودم حسش کردم

    خانواده همسرم خیلی دوست دارند که کسی از بیرون مسائلشون رو حل کنه

    اون کس هم من بودم

    خیلی انتظارات داشتند که من براشون کاری کنم

    همیشه منو منجی خودشون میکردند تا با همسرم صحبت کنم و مشکلاتشان حل شود

    و من به معنای واقعی کلمه میخواستم ادای آدمهای همه چی بلد رو در بیارم و منجیگری کنم و مسائل خانوادگی شوند رو حل کنم

    چند باری اوایل که آشنایی با قانون نداشتم این کار را کردم و واقعا از همت لحاظ ضربه خوردم وحشتناک

    و در آخر هم همه چی به ضرر من تموم میشد

    واین چند روز اخیر دوباره اتفاقات بدتری براشون رخ داد که باز هم انتظار داشتن شروع شده که من واقعاً احساس عجز کردم و سپردم بخدا

    گفتم من تسلیمم من از تغییر دیگران عاجزم

    فقط مسئول شخص خودم هستم

    امروز که مادر شوهرم منو مورد انتقاد و قضاوت و تحقیر و تهدید قرار داد

    یعنی باورتون میشه من کاملا خونسرد و آرام بودم و فقط لبخند به لب داشتم

    در آخر هم دعا

    من مرد خدا بهت چنان عمر زیاد و پول زیاد بده که نتونی بشماری

    این کار در دیدگاه اون بنده خدا آه و ناله بود

    و در دیدگاه من بهتر از این نمیشه

    هم عمر طولانی که من تو دلم گفتم با کیفیت و رضایت بخش و هم ثروتمند که گفتم الهی آمین

    هر کسی نون باورهای خودشو میخوره

    هدایت شدم به این سوره که اول کامنت اومده

    اصلا دیگه میخوام فقط با خدای خودم عشق بازی کنم

    من تسلیمم هیچی نمیدووووونم تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان

    خدایا شکرت کمکم کن تا ایمانم قوی تر و فروتن و متواضع در برابر خداوند باشم

    هرآنچه دارم از آن توست

    من بدون تو هیچی نیستم

    خودت هستی که درهای رحمت و نعمت و ثروت و فراوانی و برکات را برویم باز کرده ای

    خدایا شکرت آرامشم را از تو دارم

    هر اتفاقی بیوفته الخیر و فی ما وقع است

    چند روز پیش که پارکینگ خونمون نم میداد

    مادر شوهرم با ناراحتی گفت برین مشکل پارکینگ تون رو حل کنید

    منم هیچ پاسخی ندادم گفتم هر اتفاقی بیوفته خیره به نفع ماست

    رهاش کردم

    و سپردم بخدا

    همسرم دوست روز پیش که گفتم پارکینگ نم میده

    گفت از طرف همسایمونه

    من خیلی اون لحظه متوجه نشدم گفتم حتما داره از زیرش در می‌ره وقت درست کردنشو ندارن اینجوری گفت.

    تا امروز که مادر شوهرم و همسایمون درحیاط بر هم مکالمه داشتند

    من در مدار شنیدن این خبر خوب بودم

    و امروز شنیدم که مشکل از طرف همسایه بوده و حلش هم کردند

    همون موقع فقط می‌گفتم خدایا شکرت

    چقدر ایمانم قوی تر شد که وقتی من گیر ندادم به نم پارکینگ خودمو درگیرش نکردم

    همه چی براحتی حل شده

    و گفتم بخدا ممکنه من روزهای قبل از اینکه خواسته ای را داشته باشم

    ممکنه مثبت همین قضیه پارکینگ بهم داده شده ولی من در مدار درکش نبودن و تا زمان مناسب باید صبر کنم و بخدا توکل کنم

    و این روند همش دارت اتفاقات خوب و ایمان قوی تر و اعتماد و توکلم را افزایش می دهد

    خدایا شکرت

    امروزم پر از نعمت و ثروت و فراوانی کردی

    دستان خوبت در زندگی ام موج میزند همه را از تو دارم

    خدایا همه چی ام تو هستز هم آسمان و هم زنید و هر آنچه بین آنهاست مالک اصلی تویی

    هر ذره ای که در این کیهان هست توهستی

    قادر و توانا و دانا و بردبار وعلیم و رحیم و حکیم و ناظر و زیبا و راستی و درستی و صداقت و پاکی همه تویی

    بدون اذنت برگی از درخت نمی‌افتد

    حاکم تویی عشق تویی

    کامل و خالص تویی

    هر لحظه مرا با یاد خودت زنده نگه دار

    در لحظه حضور داشته باشم

    خدایا شکرت میخواهم هر لحظه را زندگی کنم

    حضور در لحظه

    احساس خوب اتفاقات خوب

    توجه به زیبایی های جهان تمرکز بر نکات مثبت خودم و تمام جهانم

    شکر گذاری بابت تمام آنچه که از غنی بودن خداوند در زندگی او موج میزند

    همه را با هم میخواهم داشته باشم وجودم سرشار از نور معرفت الهی باشد

    خدایا من این لحظه در اولین قدم اولین گام در نامه تکانی ذهنم

    میخواهم این تضاد زندگی ام که ایمان دارم سکوی پرتاب من به عالیترین نقطه از زندگی ام میشود را به دستان پر مهرت در روز اول مهرماه خودت که بهم بخشیدی بدهم و رها شوم تا تو مرا هدایت کنی به مسیر درست و آسان تا سمت خودم را بر روی اصل و اساس توحید انجام بدهم

    من تسلیمم هیچی نمیدووووونم

    همین الآنم نشانه اش را بهم دادی لطف تو بود

    من زمان گذاشته ام که تمرینم را با تمرکز بالاتر انجام بدهم وقت بزارم برای خودم و از همسرم برای اردن دختر از مدرسه درخواست کردم و خودت زمان مناسبی وقت همسرم را آزاد کردی که به خواسته ام جواب مثبت بدهد و به سراغ دخترم از مدرسه برود . تا من زمان بیشتری را به بهبود خودم صرف کنم خدایا شکرت

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    یعنی من امروز سرشار از شادی بودم

    چون صبح تو تمرینم نوشته بودم میخواهم امروز شادی بیشتری را تجربه کنم

    خداوند منبع اصلی شادی و نشاط و آرامش است

    و چه لذتی بهتر از این که فقط از تماا فرمانروای کل کیهان بخواهی و باهاش هم مدار بشوی

    ببینی آنچه که بهت می‌بخشد و بشنوی آنچه را که برای شادی تو مهیا و مقدر کرده

    خودش گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا

    به شرط پاکی دل و طهارت روح بت شرط شریک نبودن با شیطان

    وقتی از کسی انتظار نداری

    وقتی طرف حسابت فقط خدا باشه

    وقتی قدرت رو از عوامل بیرونی میگیری و میدی به خدا

    وقتی می‌دونی تنها فرمانروای کل کیهان خودشه

    علمش بر تمام عالم محیط است

    تمام آسمانها و زمین را مسخر من کرده

    وقتی به این درک برسی که کانون توجه من داره با افکار و باورها و فرکانس های خودم اتفاقات را رقم می‌زند

    وقتی میپذیری که خود خودم مسئول تمام اتفاقات زندگی ام هستم نه هیچ ذره ای از بیرون

    یعنی تمام تمرکزت را روی همین اصل بزار و قدم‌های محکم‌تر بردار

    فقط به درون خودم باید رجوع کنم

    دنیای درون خودم را بشناسم

    اصل را بهبود دهم از درونم

    اصل اینه که بدون استثنا تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها و افکار و فرکانس های خودم بوجود می آید

    و فرع عوامل بیرونی هستند

    که باید قدرت را از تمام عوامل بیرونی بگیرم و فقط روی اصلم تمرکز کنم

    همه چی درون خودم است هیچی بیرون از من نیست

    بخدا که امروز اولی گام احساس کردم قشنگ طرف وجودم بزرگتر شده

    مدارم بلطف خداوند بالاتر رفته

    همینکه خونسردم و شرایط افراد موقعیت ها اتفاقات همه داره به نفع من میشه دیگه نیازی به تقلا و دست و پا زدن نیست

    مقاومت ها کمتر شده ایراداتم را بیشتر متوجه میشم

    آرامشم از آن خداست وقتی به اتفاقات ناخوشایند دیگه واکنش نشون میدم آرام هستم و با باورهای درست و حرف زدن با خودم و ندای درونم آرامتر میشوم مسیر مسیر سعادت و خوشبختی و رستگاری است

    خدایا شکرت که هدایت مرا بر خودت واجب کرده ای

    الله و اکبر از قدم‌های تکاملی دورت مقدس 12قدم

    بینظییییر ه بینظییییر

    الهی صد هزار مرتبه شکر ت

    من مسئول تمام اتفاقات زندگی خودم هستم

    پس آگاهانه سعی در بهبود خودم دارم

    من لایق دریافت آرامش الهی عشق الهی و الهامات و نعمت‌های الهی هستم

    من بی قید و شرط ارزشمندم

    چقدر آرامم وقتی نجواهای ذهن شروع میشه

    میتونم با منطق دادن به ذهنم ارامشون کنم

    وقتی تهدید میشم

    و بخودم میگم من توضیحی برای کسی ندارم

    من نمیتونم همه را راضی نگه دارم

    من نمیتونم کسی را قانع کنم

    من نمیتونم کسی را قضاوت کنم

    من باید در پیشگاه خداوند پاسخگوی اعمالم باشم

    اگه ایمان دارم بخدا پز باید از سر راه خدا کنار بروم

    هم من بخدا دسترسی دارم و هم دیگران

    همه ما به یک اندازه به خداوند نزدیکم

    من مسئول شخص خودم هستم

    با احساس خوب اتفاقات خوب را تجربه میکنم

    با احساس بد اتفاقات بد

    وقتی روی خدا حساب باز کنی

    دیگه نگران تهدید ها و قضاوت ها و توهین های دیگران نیستی

    چون خداوند مکرش از تمام مکارها بالاتره

    هیچ ذره ای در جهان به اندازه پوست خرمایی قدرت ندارن که کسی را بدبخت با خوشبخت کنه

    قدرت خداست قدرت خدای درون من است

    اصل احساس خوبه

    اصل پذیرش اتفاقات هست که بواسطه افکار من بوجود میآید

    من فقط باید روی همین اصل کار کنم و تامامممم

    خدا یا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1011 روز

    به نام خدای هدایتگر و مهربان

    سلام بر استادعزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان عزیزم

    گام اول

    چند ماهی میشه سریال زندگی در بهشت رو فقط تو سایت میدیدم و وقتی فایل لایو استاد رو سایت گذاشته شد صدایی در قلبم گفت لایو ها رو هم ببین و با خودم گفتم بعد از دیدن سریال میبینم ولی وقتی پروژه خانه تکانی شروع شد گفتم باید این مسیر رو بیام

    طبق دستور العملی که مریم جان برامون گفتن

    اول فایل رو گوش کردم و نکته برداری کردم و جملات تاثیر گذار رو نوشتم

    و نوبت به این رسید که باید عمل کنم به دانسته هام

    به افکاری که شنیدمش

    اصلی که تو این فایل بهش پرداخته شد اینه که من مسئول 100 درصد تمام اتفاقات زندگیم هستم

    من همیشه از همسرم توقع محبت داشتم و وقتی فایل امروز رو شنیدم اونجا که استاد گفتن هر وقت از کسی توقع داشتی بدون در مسیر اشتباهی هستی

    با خودم‌گفتم باید به این نکته عمل کنم در زندگیم و توقع ام رو از همسرم و هر کسی که تو زندگیم ازش توقع دارم قطع کنم

    البته که باید تکاملی باشه و انتطار ندارم از خودم یهو تغییر‌کنم ولی همین که نکته به این مهمی رو فهمیدم خیلی برام با ارزش

    ما چسبیده به خونمون یه مغازه باز کردیم ولی فروش آنچنانی نداریم

    بعصی وقتا این افکار در سرم مرور میشد که اینجا زیاد گذر نیست و جنس هاتون زیاد نیست برای همین فروش ندارید

    ولی امروز تو این فایل استاد گفتن ایراد از من

    من مطمئنن چون این افکار رو در ذهنم مرور میکنم و جهان ماشین اثبات باورهای منه

    برای همین بهم اثبات میشه

    وقتی به خودم گفتم ایراد از من که فروش خوب انجام نمیشه و من باید درونی تغییر کنم شرایط بیرونی تغییر خواهد کرد حسم خیلی بهتر شد

    بیشتر باید با خودم تکرار کنم من مسئول تمام اتفاقات زندگیم هست از کوچیک تا بزرگش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سیب سبز گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    قطعا در هر لحظه باید یاد اور این موضوع باشیم که ما با احساساتمون با افکارمون اعمالمون وباورهایی که بهشون ایمان راسخ داریم دنیای اطراف خودمونو داریم میسازیم.تنها کاری که باید در شروع انجام بدیم فقط یاداوری به خودمون در مورد اگاهی هایی که داریم و اجرایی کردنشون در هر لحظه تا کم کم بشه سبک نگرشمون بشه باورهامون از اون مرحله به بعد دیگه نتایج قابل دیدن قابل درک کردن میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 1588 روز

    به نام خدای هستی بخش

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز

    وقتی به پذیرش مسولیت زندگیم فکر می کنم کمی دچار ترس می شم .ترس اینکه حالا که من مسول زندگیم هستم حالا چطوری باید زندگیم درست کنم؟ ترس از اینکه ندونم برای مسایل زندگیم چکار باید کنم؟ ترس از اینکه نکنه نتونم برای خودم و زندگیم کاری انجام بدهم؟نکنه من توانایی حل مسایل زندگیم نداشته باشم ؟چون همه این سالها خیلی تقلا کردم تا مسایلم حل بشه .این ترسها رو تو دوره احساس لیاقت پیداش کردم .اون موقع این ترس کمی سرش بالا آورد و ومن کمی آنها رو شناختم ولی باز رفت ته اعماق وجودم و الان باز , با توضیح استاد راجع مسولیت ،این ترس دوباره خودش نشون داد .و دارم می فهمم که چرا نمی خواهم مسولیت تک تک اتفاقات زندگیم و دستاوردهای زندگیم به عهده بگیرم و و بلند بشم و کاری برای زندگیم بکنم . داشتم تو دفترم می نوشتم که مسولیت چه چیزهای رو تو زندگیم باید به عهده بگیرم ،ترس اینکه اینهمه مسأله رو باید حل کنم باز سراغ من اومد .اما صحبت استاد در مورد اینکه با بندگی خدا هدایت می شیم به مسیر و خدا کمک می کنه,آرامش پیدا کردم .و همانطور استاد در دوره حل مسأله این مسأله بیشتر توضیح دادند و کمک می کردند که منطق این باور رو برامون جا بندازند؛ تا این ترس در وجودمون بتونیم کمرنگ کنیم. و با دوره احساس لیاقت این باور پیدا کنیم که ما لایق نعمتها هستیم و اینکه ما تمام توان لازم برای حل مسایل مون با کمک خدا داریم ومن نفس راحتی می کشیدم‌.الان تو دوره 12قدم هستم و فایلهای توحیدی استاد گوش می کنم و می بینم که بعضی مسایل من که سالهاست با روشهای مختلف خواستم حلش کنم و نتوستم کاری براشون بکنم، الان الحق و انصاف با سپردن به خدا خودش داره حل می شه و خدا هدایتم کرد بدون تقلا کردن یا راه حل مسأله بدونم ویا حتی خدا توانش حل اون مسأله بهم داد و حتی گاهی اون مشکل اصلا پیش نیومد که من تقلا کنم تا حل بشه ، اصلا انگار از اول هم این مسأله وجود نداشت و اونجا انگشت حیرت به دهان می گرفتم؟! چی شد؟! چرا مثل قبل اون مسأله پیش نیومد ؟!

    و این جاست که من نتبجه بندگی کردن خدا رو که استاد در این فایل فرمودند با پوست و گوشت و استخوانم درک می کنم .ولی خیلی از مواقع این کنترل ذهن از دست می دهم و نتایجم پایدار نمی شه .همانطور استاد بارها گفتن باید دایم ما رو خودمون و کنترل ورودی های ذهن کار کنیم و توحید اساس تمام زندگیمون باشه.

    به امید پایداری همه مون در این مسیر توحیدی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: