live | پاسخ های کلیدی به چند سوال

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام سلام

روز76سفرنامه

اول خداروشکر،دوم خداروشکر و سوم خداروشکر

کنترل ذهن

دو شب پیش به بن بست رسیده بودم از منفی بافی های ذهنم و بی ایمانیم

بعد صبح که پاشدم گفتم زهرا اینکه خدا اگاهی بهت داده و بخای بیراهه بری،بی انصافیه

هر چیزی داری میبینی معنیش اینه که از مسیر خارج شدی.شروع کردم به سعی کردن برای کنترل ذهن،رهایی هر چی بش چسبیدم،گفتم خوب میدونی که تو با چسبیدن و دست و پا زدن نه تنها نمیتونی کاری کنی بلکه تازه اوضاع رو خراب تر میکنی،گفتم یعنی تو بجای سپردن به خدا و توکل که اون خودش میتونه و میدونه چطور حلش کنه، میخای خودت حلش کنی

تاکید میکنم شروع کردم به سعی کردن برای کنترل ذهن و واقعا سختم بود که بخام ذهنمو خوب کنترل کنم اما میخام بگم خدا اجابت میکنه،خدا حمایت میکنه، خدا خیر رو برتری داده

همینکه شروع کردم و سعی کردم و اراده کردم ده قدم اومدم به سمتم و اوضاع رو درستتر کرد،اصلا چیزایی پیش اومد که اصلا نبودن،نشونم داد جاهایی که بیخود ذهنم از کاه کوه ساخته

و بعد نعمت و خیر وارد زندگیم کرد،چیزایی که من خیلی وقته محبوسش کرده بودم اجازه ورود نداده بودم

ای خدا بزرگ ای خدای دانا ای خدای قدرتمند و حکیم صد شکر هزار شکر

حالا وقتیه که باید خوب شکر کنم لطف و نعمت و کمکش رو تا توی تله بی اهمیت شمردن نعمت و رسیدن به خواسته ها با تکامل نیوفتم.

باید ببینم که از کجا به اینجا و چطور. جوری که واقعا تو دخالتی توش نداشتی و قبلا دیدی که تلاشهات چطور به در بسته خورده،اما حالا راه دادن به راه چاره های خدا کلید قفل درهای بسته است.

آی خدای خوب و مهربون و بزرگتر از هر چیز و هر کس من،شکرت

در پناه او

🌸 🌸 🌸 🌸