نکته مهم: فایل فقط به صورت صوتی است
سوالاتی که در این فایل پاسخ داده شده است شامل:
- منظور از نگرش خالق یا نگرش واکنش دهنده چیست؟
- منظور از تقوا چیست؟
- آیا هر شرایطی هرچقدر نادلخواه را می توان در زندگی تغییر داد؟
- چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
- درباره دریافت الهامات خداوند بگویید؛
- عملکرد توحیدی درباره مهاجرت، چگونه است؟
- با چه باور و منطقی جلوی حسادت کردن را بگیریم؟
- چگونه به احساس خوب پایدار برسیم؟
- از کجا بدانم که در چه فرکانسی هستم؟
- استاد آن زمان که در بندرعباس پیاده روی می کردید و فایل گوش می دادید، موضوع آن فایلها چه بود؟
نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ام
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی live | پاسخ های کلیدی به چند سوال10MB11 دقیقه
بنام خداوند مهربان
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
کانون توجه شما:
شما به هر چیزی که توجه کنید، از همون جنس وارد زندگی شما میشود. تو این جهانی که جامعه به هر سمتی میره، خیلی مهمه که شما به آن چیزی که میخواهی توجه کنی تا از جنس همون وارد تجربه شما بشه، وارد زندگی شما بشه. بله یه سری موضوعات هم هست که مردم به عنوان فاجعه ازشون یاد میکنن، ولی آدمهایی که در مسیر درست هستند و توانایی کنترل ذهنشون رو دارند، همون شرایط ناجالب، همون فاجعهها به سودشون میشه. چون این آدمها خالقاند نه واکنشگر. چون باری به هر جهت نیستن و یاد گرفتن از هر شرایطی زیباییهاشو بکشن بیرون، حتی اگر همه میگن چیزی برای سپاسگذاری نیست. این افراد میتونن ساعتها راجع به نعمتهای پنهان و آشکار خداوند صحبت کنند، بنویسن و سپاسگذاری کنند. اگر بدنبال زیباییها باشید، همواره زیباییها رو هم پیدا خواهید کرد.
حالا چطور تبدیل بشیم به کسی که خالق هست و واکنشگرا نیست؟
ببینید خیلی راحته که شما اگر ورودی چشم و گوشِت رو کنترل نکنی، خیلی اطلاعات چرت و پرت دریافت میکنی. این اطلاعت نه تنها به سود شما نیست که به ضرر شما هم هست. مثلا شما پای اخبار اوضاع نامناسب کشور رو هی میشنوی و ناخودآگاه توقع داری اوضاع نامناسبتری رو هم ببینی و بشنوی! اونوقت خیلی راحت هر کس از راه برسه و بگه فلان اتفاق میافته، فلان میشه…بازم شما بیشتر توقع بدبختی داری و از همین جنس اتفاقات رو هم تجربه میکنی. در واقع شما در بدبختی رو باز کردی و بفرما گفتی! اما کسی که خالق هست، اولین قدم این کارو میکنه که هر چرت و پرتی رو نشنوه، نبینه! و پیگیر برنامهها و اهداف خودش باشه! حتی اگر شرایط نامناسبی هم رخ بده باز این آدم بخاطر توجهش به نکات مثبت، باز با شرایط مثبت همسنگ و همترازه نه شرایط نامناسب، چون توقع شرایط نامناسب رو نداره.
ماها راجع به غذاهایی که میخوریم خیلی حساسیم، یعنی اگر غذا فاسد باشه، ولو کباب آهو باشه…تو نمیخوریش، چون میدونی چه بلایی سرت میاره! حالا چطور واقعا هر آشغالی که میاد رو میشنویم اونم با این منطق که نه فلان خبرگذاری راستش رو میگه یا فلان شو یا برنامه آموزندس… خیلی ها نمیدونن این اطلاعات چه بلایی سرشون میاره و هنوز باید درس بگیرن…
ببینید اطلاعاتی که شما دریافت میکنید، در ناخودآگاه شما ضبط میشه و شما فکر میکنی یه برنامه کاری باهات نمیکنه یا همون 1 ساعت بود تموم شد رفت، در واقع این اصلاعات باهات میمونن و فردا در تمام تصمیماتت رخنه میکنه، یه مثال ساده میزنم: وقتی 100 بار تو تلویزیون دیدی که آدمهای نامناسب تو جامعه هستن، دیگه به کسی اعتماد نمیتونی بکنی و پیشفرض ذهنت اینه که طرف بهت بدی میکنه و چون توقع همین رو داری، طرف هم واقعا بهت بدی میکنه. درست عین اینکه شما بدی رو تو وجود طرف مقابل فعال میکنی.
جهان همواره داره به شما گوش میده، جهان همیشه در حال ضبط فرکانس شماست. حالا چی میشه شما تو کنترل ذهن و البته ورودیهای ذهنت به استادی برسی؟ پاداش این کنترل بنظرت چقدددر بزرگ میتونه باشه؟ خیلی ها از این امکانات جهان خبر ندارن و خیلی ها نمیدونن ذهنشون داره براشون کار میکنه!
فرقی هم نداره چقدر شرایط بحرانی و به ظاهر داغونه. به محض شروع کار کردن و ماندن تو احساس بهتر، هی شما حالت بهتر میشه و این حال بهتر، شرایط بهتر رو برات خلق میکنه. کل داستان اینه: احساس بهتر مساوی زندگی بهتر.
کل زندگی این تمرینه که شما با خودت، جهان و خداوند اصطحکاک نداشته باشی و همه چیز رو با لنز الخیر فی ما وقع ببینی، هر چی که رخ میده، همونی هست که باید رخ بده و یه حس رضایتمندی و تسلیم بودن که آقا همه چیز خوب پیش میره لازم داری. پس بیا الان لذت ببرم. اگر رسیدی به این نقطه از رضایت و تسلیم بودن، خب کنترل زندگی دست شماست.
چیزی که شما رو به آرامش میرسونه، تغییر بنیادین باورهاتونه، اینکه همه زندگی رو یه پکیج هدیه ببینی و چیزی که شما در آخر با خودت میبری، همون میزان عشق و لذتی هست که تجربه میکنی.
خوشبختی یه انتخابه، شادی یه انتخابه. من واقعا به این باور دارم و تلاش میکنم هر بار بیشتر تو این انتخاب بمونم. چون واقعا هر بار با تغییر زاویه دیدگاهت، میشه به حس بهتر رسید. اگر خشمه، نگرانیه، ترسه، حسادت و کینه هست، همه اینا رو با تغییر زاویه نگاهت میتونی تغییر بدی و خوشی رو جایگزین اونا کنی. چون حس منفی ناشی شده از ترسها و محدودیت فکره. ولی اگر بتونی از زیر اون بار منفی خودت رو بکشی بیرون و خوشبختی رو بسازی، یه به قول قرآن صلات بجا بیاری، برسی به سبحان… اونوقت واقعا فقط خوشی هست، خوبی هست که تجربه میکنی.
در پناه الله مهربان ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید، چون ثروت خودشه.